۱۳۵۵ - (پاسخ به شبهات ): فلسفه گریههای زهرا(س) ۱۴۰۳/۰۹/۱۲
(پاسخ به شبهات ):
فلسفه گریههای زهرا(س)
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
شبهه: علتگریههای حضرت زهرا (س) بعد از پدر گرامیشان چه بود؟ آیا فقطگریه احساسی در فراق پدر بوده یا برای قضیه غصب ولایت حضرت علی(ع) بود؟
پاسخ: علامه سید جعفر مرتضی عاملی در این باره میگوید: «ما تصور نمیکنیم کهگریه زهرا(س) در فراق پدرش آسایش مردم را به هم زد و موجب اعتراض آنان شد بلکه آنچه آنان را ناراحت کرد و به واکنش واداشت چیزی است که وجود زهرا(س) در کنار قبر پدرش با حالتی از حزن و اندوه و دلتنگی و دل شکستگی برمی انگیخت (یعنی) مظلومیت زهرا که بلافاصله پس از درگذشت پدرش به سراغ او آمده بود و نمایانگر حالت تحریک مداوم مردم پاک نهاد و مخلص و با ایمان و در نتیجه نابودی خطی بود که از انجام هیچ عملی در راه رسیدن به خواستههایش فرو گذار نکرد.گریه زهرا در فراق شخص رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به اندازهگریه آن بانو در تجسم سرنوشت غمباری که به مجرد وفات پیامبر اسلام، برخاندان پیامبر(و امت اسلام) وارد شد نبود (در واقعگریه اصلی برای اوضاع پس از رحلت پیامبر بود.)»(1)
باید اعتراف کنیم به این حقیقت کهگریه و ناله فاطمه(س) آسایش مردم مدینه را به هم نزد بلکه آرامش حاکمان سقیفه را به هم میزد چونکه حاکمان جدید میبایست در مسجد پیامبر(ص) و در کنار منبر شریف آن حضرت جایی که فقط چند متر از خانه فاطمه فاصله داشت حضور داشته باشند و این حضور باگریه و اندوه فاطمه به مخاطره میافتد لابد باید آن حضرت را ازگریه منع کنند.(2)
دقت در ماهیتگریه حضرت زهرا (س) نشان میدهد که چرا عدهای بهگریه ایشان اعتراض میکردند. در روایتی، قسمتی از گفتار حضرت زهرا در هنگام عزاداری بر سر مزار پدر اینگونه بیان شده است: «پدر جان! آن مجالسى که تو داشتى (با رفتن تو) دچار ظلمت بزرگى شده اند.... ابوالحسن تو را از دست داد، همان ابوالحسنى که مؤتمن، پدر دو فرزند تو حسن و حسین، برادر تو، دوست تو و محبوب تو مىباشد. همان على که تو او را از زمان کودکى پرورش دادى، در زمان بزرگسالى او با وى برادر شدى، همان على که محبوبترین دوستان و اصحاب تو بود، همان على که در اسلام آوردن و هجرت نمودن و یارى کردن تو بر همه سبقت گرفت، ما تو را از دست دادیم؛گریه، قاتل ما خواهد بود، تأسف همراه و مونس ما گردید.
سپس آن بانو فریادى زد و نالهاى کرد که نزدیک بود روح از بدنش مفارقت کند، آنگاه این اشعار را قرائت کرد: ... دین اسلام که در میان مردم یکى از غربا به شمار مىرود، در مصیبت توگریان شد.
- کاش آن منبرى را که بر فراز آن مى رفتى مى دیدى که چگونه بعد از نور وجودت، اکنون ظلمت آن را فرا گرفته و...»(3)
طبیعتا این گفتار در خانهای که کنار مسجد قرار داشت و به نوعی مقر حکومتی محسوب میشد و اجتماع زنان در کنار حضرت زهرا که مطالب را به شوهرانشان منتقل میکردند، پایههای حکومت غاصبان را میلرزاند و آنها را دچار استیصال میکرد و باید هر گونه که شده به نوعی مانع ادامه این روند میشدند که ممکن بود سبب بیداری مردم شود.
رضایت به مقدرات الهی
باید توجه داشت که انسان مؤمن در هر حال باید به تقدیر و قضای الهی راضی باشد و اگر گریه کردن با رضایت به قضای الهی منافات داشته باشد جایز نیست(4) ولی باید توجه کرد که در بسیاری از مواردگریه ناشی از عواطف انسانی و روابط صمیمانه و پیوندهای ایجاد شده بین دلها میباشد، نه عدم رضایت از مقدرات الهی و قطعاگریههای حضرت فاطمه (س) بمعنای عدم رضایت به مقدرات الهی نبوده است. طبیعی است رحلت پدر بر فرزندان، به ویژه دختران سخت تأثیر می گذارد، از این رو معمولاً دختران بیشتر در مرگ پدر احساس ناراحتی میکنند،آنهمگریه درفراق پدری همچون رسول خدا(ص) که واسطه فیض وجودی همه موجودات است.
از دیدگاه شیعهگریه کردن در غم از دست دادن شخص مؤمن مستحب است بهویژه در مواردی که غم جانکاهی بربازماندگان وارد شده وگریه در تخفیف آن غم و اندوه مؤثر باشد.(5)
پینوشتها:
1. ترجمه ماساه الزهرا(رنجهای زهرا) علامه سید جعفر مرتضی عاملی، مترجم: محمد سپهری، صص ۳۰۲ و ۳۰۱.
2. ضیاءالدین، ج ۲، ص ۱۴۰، نقل از رنجهای زهرا، ص ۳۰۳.
3. بحار الأنوار، ج۴۳، ص ۱۷۷.
4. عروْالوثقی، سیدمحمدکاظم یزدی، ج ۱، ص ۳۱۹، فصل فی مکروهات الدفن، مسئله ۱.
5. تحریرالوسیله امام خمینی ج۱ص۸۳.