به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 729
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 5,383
بازدید ماه: 5,383
بازدید کل: 24,992,719
افراد آنلاین: 107
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۱۳۵۵ - (پاسخ به شبهات ): فلسفه‌ گریه‌های زهرا(س) ۱۴۰۳/۰۹/۱۲

 (پاسخ به شبهات ):

فلسفه‌ گریه‌های زهرا(س) 

۱۴۰۳/۰۹/۱۲

به شبهات حوادث اخیر پاسخ داده شد + دانلود - خبرگزاری حوزه
شبهه: علت‌گریه‌های حضرت زهرا (س) بعد از پدر گرامی‌شان چه بود؟ آیا فقط‌گریه احساسی در فراق پدر بوده یا برای قضیه غصب ولایت حضرت علی‌(ع) بود؟
پاسخ: علامه سید جعفر مرتضی عاملی در این باره می‏گوید: «ما تصور نمی‏‌کنیم که‌گریه زهرا(س) در فراق پدرش آسایش مردم را به هم زد و موجب اعتراض آنان شد بلکه آنچه آنان را ناراحت کرد و به واکنش واداشت چیزی است که وجود زهرا(س) در کنار قبر پدرش با حالتی از حزن و اندوه و دلتنگی و دل شکستگی برمی‏ انگیخت (یعنی) مظلومیت زهرا که بلافاصله پس از درگذشت پدرش به سراغ او آمده بود و نمایانگر حالت تحریک مداوم مردم پاک نهاد و مخلص و با ایمان و در نتیجه نابودی خطی بود که از انجام هیچ عملی در راه رسیدن به خواسته‌‏هایش فرو گذار نکرد.‌گریه زهرا در فراق شخص رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به اندازه‌گریه آن بانو در تجسم سرنوشت غمباری که به مجرد وفات پیامبر اسلام، برخاندان پیامبر(و امت اسلام) وارد شد نبود (در واقع‌گریه اصلی برای اوضاع پس از رحلت پیامبر بود.)»(1)
باید اعتراف کنیم به این حقیقت که‌گریه و ناله فاطمه(س) آسایش مردم مدینه را به هم نزد بلکه آرامش حاکمان سقیفه را به هم می‏زد چونکه حاکمان جدید می‏‌بایست در مسجد پیامبر(ص) و در کنار منبر شریف آن حضرت جایی که فقط چند متر از خانه فاطمه فاصله داشت حضور داشته باشند و این حضور با‌گریه و اندوه فاطمه به مخاطره می‏افتد لابد باید آن حضرت را از‌گریه منع کنند.(2)
دقت در ماهیت‌گریه حضرت زهرا (س) نشان می‌دهد که چرا عده‌ای به‌گریه ایشان اعتراض می‌کردند. در روایتی، قسمتی از گفتار حضرت زهرا در هنگام عزاداری بر سر مزار پدر این‌گونه بیان شده است: «پدر جان! آن مجالسى که تو داشتى (با رفتن تو) دچار ظلمت بزرگى شده ‏اند.... ابوالحسن تو را از دست داد، همان ابو‌الحسنى که مؤتمن، پدر دو فرزند تو حسن و حسین، برادر تو، دوست تو و محبوب تو مى‏باشد. همان على که تو او را از زمان کودکى پرورش دادى‌، در زمان بزرگسالى او با وى برادر شدى، همان على که محبوبترین دوستان و اصحاب تو بود، همان على که در اسلام آوردن و هجرت نمودن و یارى کردن تو بر همه سبقت گرفت، ما تو را از دست دادیم؛‌گریه‌، قاتل ما خواهد بود، تأسف همراه و مونس ما گردید.
 سپس آن بانو فریادى زد و ناله‏اى کرد که نزدیک بود روح از بدنش مفارقت کند، آنگاه این اشعار را قرائت کرد: ... دین اسلام که در میان مردم یکى از غربا به شمار مى‏رود، در مصیبت تو‌گریان شد.
- کاش آن منبرى را که بر فراز آن مى ‏رفتى مى ‏دیدى که چگونه بعد از نور وجودت، اکنون ظلمت آن را فرا گرفته و...»(3) 
طبیعتا این گفتار در خانه‌ای که کنار مسجد قرار داشت و به نوعی مقر حکومتی محسوب می‌شد و اجتماع زنان در کنار حضرت زهرا که مطالب را به شوهرانشان منتقل می‌کردند، پایه‌های حکومت غاصبان را می‌لرزاند و آنها را دچار استیصال می‌کرد و باید هر گونه که شده به نوعی مانع ادامه این روند می‌شدند که ممکن بود سبب بیداری مردم شود.
رضایت به مقدرات الهی
باید توجه داشت که انسان مؤمن در هر حال باید به تقدیر و قضای الهی راضی باشد و اگر ‌گریه‏ کردن با رضایت به قضای الهی منافات داشته باشد جایز نیست(4) ولی باید توجه کرد که در بسیاری از موارد‌گریه ناشی از عواطف انسانی و روابط صمیمانه و پیوندهای ایجاد شده بین دل‏ها می‏باشد، نه عدم رضایت از مقدرات الهی و قطعا‌گریه‌های حضرت فاطمه (س) بمعنای عدم رضایت به مقدرات الهی نبوده است. طبیعی است رحلت پدر بر فرزندان، به ویژه دختران سخت تأثیر می‏ گذارد، از این رو معمولاً دختران بیشتر در مرگ پدر احساس ناراحتی می‏کنند،آنهم‌گریه درفراق پدری همچون رسول خدا(ص) که واسطه فیض وجودی همه موجودات است.
از دیدگاه شیعه‌گریه کردن در غم از دست دادن شخص مؤمن مستحب است به‌ویژه در مواردی که غم جانکاهی بربازماندگان وارد شده و‌گریه در تخفیف آن غم و اندوه مؤثر باشد.(5)
پی‌نوشت‌ها:
1. ترجمه ماساه الزهرا(رنج‏های زهرا) علامه سید جعفر مرتضی عاملی، مترجم: محمد سپهری، صص ۳۰۲ و ۳۰۱.
2. ضیاءالدین، ج ۲، ص ۱۴۰، نقل از رنج‏های زهرا، ص ۳۰۳.
3. بحار الأنوار، ج‏۴۳، ص ۱۷۷.
4. عروْالوثقی، سیدمحمدکاظم یزدی، ج ۱، ص ۳۱۹، فصل فی مکروهات الدفن، مسئله ۱.
5. تحریرالوسیله امام خمینی ج۱ص۸۳.