روحشناسی در قرآن
(پرسش و پاسخ)
پرسش:در آموزههای وحیانی «روح» به چه معانی استعمال شده است، و آیا نفس و روح را میتوان مرادف یکدیگر گرفت؟
پاسخ:مفهوم روح
روح در لغت به معنی بازگشتن و رفتن است (لسان العرب). بعضی تصریح کردهاند که روح و ریح (باد) هر دو از یک معنی مشتق شده است، و اگر روح انسان که گوهر مستقل مجردی است به این نام نامیده شده به خاطر آن است که از نظر تحرک و حیاتآفرینی و ناپیدا بودن همچون نفس و باد است. روح به طوری که در لغت معرفی شده به معنای مبدأ حیات است که جانداران به وسیله آن قادر براحساس و حرکت ارادی میشوند،و مراد از روح در نفس انسان همان نفس ناطقه میباشد که در کالبد همه افراد انسان وجود دارد. برخی گفتهاند: در تعالیم دین اسلام تعریف خاصی برای روح ارائه نشده و فقط به وجود آن تصریح شده است.
موارد استعمال روح در قرآن
این واژه در قرآن کریم 21 مرتبه تکرار شده که مهمترین آن آیه: «یسئلونک عن الروح» (اسراء- 85) است که به معانی زیر استعمال شده است
1- روح القدس
گاهی به معنی روح مقدسی است که پیامبران را در انجام رسالتشان تقویت میکرده مانند: «وایتنا عیسی ابن مریم البینات و ایدناه بروح القدس» ما دلایل روشنی در اختیار عیسیابن مریم قرار دادیم و او را با روح القدس تقویت کردیم.(بقره- 253)
2- نیروی معنوی الهی
گاهی به نیروی معنوی الهی که مؤمنان را تقویت میکند اطلاق شده است، مانند: «اولئک کتب فی قلوبهم الایمان و ایدهم بروح...» آنها کسانی هستند که خدا ایمان را در قلبشان نوشته و به روح الهی تأییدشان کرده است.(مجادله- 22)
3- روح الامین
زمانی به فرشته مخصوص وحی (جبرئیل) آمده و با عنوان آمین» توصیف شده، مانند: «نزل به الروح الامین علی قلبک لتکون من المتدرین» این قرآن را روح الامین (جبرئیل) بر قلب تو نازل کرد تا از انذارکنندگان باشی (شعرا، 193)
4- فرشته بزرگ
گاهی به معنی فرشهت بزرگی از فرشتگان خاص خدا یا مخلوقی برتر از فرشتگان آمده، مانند: «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» در شب قدر فرشتگان و روح، به فرمان پروردگارشان برای تقدیر امور نازل میشوند. (قدر - 4) و در آیه دیگر میفرماید: «یوم یقوم الروح و الملائکه صفا...» در روز رستاخیز روح و فرشتگان در یک صف قیام میکنند. (نبأ- 38)
5- قرآن یا وحی آسمانی
و گاهی به معنی قرآن یا وحی آسمانی آمده است. مانند: «وکذلک اوحینا الیک روحاً من امرنا» این گونه وحی به سوی تو فرستادیم،روحی که از فرمان ما است. (شوری- 52)
6- روح انسانی
و بالاخره زمانی هم به معنی روح انسانی آمده است. چنانکه در آیات آفرینش آدم میخوانیم «ثم سواه و نفخ فیه من روحه» سپس آدم را نظام بخشید و از روح خود در آن دمید. (سجده- 9)
7- امر پروردگار
پیامبر اکرم(ص) در مواجه با سؤالی پیرامون روح میفرماید: روح از امر پروردگار من است. «یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی...» ای پیامبر! از تو درباره روح سؤال میکنند، بگو: روح از امر پروردگار من است. (اسراء- 85)
تفسیر آیه «یسئلونک عن الروح»
پیرامون این آیه شریفه اقوال مختلفی را مفسرین مطرح کردهاند:
1- روحی که در عرض ملائکه در آیات قبل آمده بود
2- خود قرآن
3- جبرئیل
4- روح انسانی. از مجموع قرائن موجود در آیه و خارج آن چنین استفاده میشود که پرسشکنندگان از حقیقت روح آدمی سؤال کردند. همین روح عظیمی که ما را از حیوانات جدا میسازد و برترین شرف ما است و تمام قدرت و فعالیتمان از آن سرچشمه میگیرد،و به کمک آن زمین و آسمان را جولانگاه خود قرار میدهیم، اسرار علوم را میشکافیم و به اعماق موجودات راه مییابیم. میخواستند بدانند حقیقت این اعجوبه عالم آفرینش چیست؟ در تفسیر عیاشی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) چنین نقل شده که در تفسیر آیه: «یسئلونک عن الروح» فرمود: روح از مخلوقات خداوند است، بینائی و قدرت و قوت دارد،و خدا آن را در دلهای پیامبران و مومنان قرار میدهد. (تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 215) در بخشی دیگر از روایات در تفسیر آیه مورد بحث روح به معنی مخلوقی برتر از جبرئیل و میکائیل معرفی شده که با پیامبر(ص) و امامان(ع) همواره بوده و «آنان را در خط سیرشان از هرگونه انحراف باز میداشته است (همان).
مرادف نبودن مفهوم نفس با روح
مفهوم نفس یا مفهوم روح دو تا مفهوم جداگانه و غیر مرادف است. نفس در زبان عربی یعنی خود، یعنی خود هر چیزی. مفهوم نفس در مورد انسان غیر از مفهوم روح است،ولی تطبیق میشود با روح، یعنی از قرآن میشود این استنباط را کرد که خود انسان همان روح انسان است. «کل نفس ذائقه الموت» هرکس طعم مرگ را میچشد. (عنکبوت- 57) در اینجا تأکید بر پدیده مرگ است که به همه کس خواهد رسید در هر مکانی که باشد. لذا هر شخصی باید خودش را برای مرگ آماده و مهیا سازد.