اعتصاب روحانیون در تعطیلی منبر و نماز جماعت و همچنین اعتصاب بازاریان و تظاهرات در بازار هم با برخوردهای خشونت بار مزدوران رژیم شاه سرکوب گردید به گونهای که نفسها در سینهها حبس گشته بود و صدایی از کسی بر نمیخاست.
ما از جنایتکاران انتقام میگیریم
در چنان شرایط خفقانبار، در روز یکشنبه 29 آذرماه 1343 که مصادف با سالگرد میلاد حضرت ولیعصر عجلاللهتعالی فرجهالشریف بود، ناگهان نشریهای در قطع دفترچهای و به صورت فتوکپی تایپ شده، در گوشه و کنار حوزه قم و برخی مساجد تهران و شهرستانها دیده شد که عنوان «انتقام» بر آن بود و در بالای صفحه اولش، بخشی از آیه 22 سوره سجده، «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ» (ما از جنایتکاران جدا انتقام میگیریم) نقش بسته و در گوشه سمت چپ آن نوشته شده بود:
«...ای تودههای رنجدیده و استعمار زده، روشنفکران، دانشجویان، آزادیخواهان، کارگران، دهقانان، رنجبران.... گمشده خود را تنها در پرتو تعالیم نورانی اسلام بجویید و به منظور برقراری حکومت اسلامی آزاد، همه با هم در راه یک جهاد مقدس و خستگیناپذیر علیه استعمار و استبداد متحد شویم...»1
سرمقاله نشریه با عنوان «آغاز انتقام» به ضرورت چاپ و انتشارچنین نشریه و اهداف آن پرداخته بود که در بخشی از آن چنین آمده بود:
«... هدف ما، روشن کردن افکار تخدیر شده- بیدار نمودن عواطف مذهبی خفته – زنده کردن احساسات سرکوب شده – بیان احکام سیاسی و دفاعی اسلام– تحکیم پیوندهای مبارزین – تقویت همبستگی تودههای مجاهد و رزمنده – ایجاد وحدت کامل میان نیروهای ملی و مذهبی و بسیج همگانی با سلاح ایدئولوژیک ایمان در یک جهاد پیگیر و خستگیناپذیر علیه استعمار و استبداد به سوی یک هدف مقدس یعنی استقلال و حاکمیت ملت شریف ایران در سایه تعالیم حیاتبخش اسلام است...»2
بقیه مطالب نشریه به مقالاتی از جمله تبیین مبانی و مفاهیم انتظار حضرت صاحبالزمان در مبارزه علیه طاغوت و استعمار و همچنین تحلیل برخی از مسائل سیاسی روز پرداخته بود، مانند روشنگری درباره کابینه وابسته حسنعلی منصور و لایحه خفت بار کاپیتولاسیون، مطلب کنایهآمیز و افشاگرانهای درباره فریبکاریهای رژیم شاه به نام «فرهنگ اصطلاحات انقلاب سفید» و مقاله مفصلی براساس آیات قرآن مجید و روایات که مردم را به پایداری و مقاومت در مبارزه با شاه و آمریکا در زمان تبعید رهبری نهضت فرا میخواند که در بخشی از آن مطلب نوشته بود:
«... خوشبختانه رهبر دینی ما حضرت آیتاللهخمینی مبارزه با دستگاه جبار حاکمه را واجب و تقیه را حرام و سکوت را از گناهان کبیره شمردهاند. به علاوه، وجوب دفاع از اساس اسلام یک حکم اجتماعی است...»
پاسخ به منطقهای استعماری
در بخشی دیگر از مطلب یاد شده، شبهات برخی افراد ظاهرالصلاح را پاسخ میداد که مبارزه برای سرنگونی ظلم و برپایی حکومت اسلامی را به دوران ظهور حضرت ولی عصر عجلاللهتعالی فرجهالشریف موکول میکردند و مطالبی نسبت به ادامه مبارزه در غیبت آن حضرت، ذکر کرده بود:
«... اعتقاد به پر شدن زمین از ظلم و ستم در آخرالزمان و همچنین پر شدن آن از عدل و داد بعد از ظهور امام دوازدهم (عج) هیچگاه وظیفه شرعی را تغییر نمیدهد و این که بعضی از کوتهنظران میگویند در فکر اصلاح نباشید که ظهور حضرت به تاخیر میافتد، یک منطق احمقانهای است که مورد سوءاستفاده استعمارگران واقع شده و خدا میداند که ترویجکنندگان این منطقهای غلط استعماری چه خیانت عظیمی را مرتکب میشوند و چه ضربت بزرگی بر پیکر اسلام و مسلمین وارد میکنند....»3
اما طی همه آن سالها تا پیروزی انقلاب و حتی پس از آن هیچکس نمیدانست، چه فرد یا افرادی نشریه «انتقام» را تهیه و به چاپ میرساندند. انگار که گروه عظیمی در کار تهیه و نشر و توزیع آن دست داشتند و حتی از میان مبارزین و انقلابیون آن زمان هم کسی اطلاع دقیقی از منشاء و منبع نشریه نداشت.
در اسناد ساواک تنها به افراطیون و متعصبین طرفدار امام اشاره شده ولی تاکید گردیده که اطلاع دقیقی از تهیه کنندگان آن که آنها را «خرابکار» خوانده بود، در دست نیست! حتی آنهائی که در چاپ و توزیع نشریه انتقام فعالیت میکردند هم از محور اصلی انتشار این نشریه بیخبر بودند، بعضا فکر میکردند گروهی از طلاب و یا از اعضای هیئتهای موتلفه اسلامی هستند.
اما در اول بهمن 1343 که حسنعلی منصور، نخستوزیر شاه، به مجازات رسید و سپس تقریبا همه اعضای اصلی و فرعی موتلفه دستگیر یا فراری شدند، اما باز هم نشریه «انتقام» منتشر و توزیع گردید! حتی شماره سوم آن، مدتی بعد از مجازات منصور که مزدوران شاه، دیوانهوار به هجوم علیه طلاب انقلابی و مبارزان پیرو امام دست زده بودند، در 8 اسفند 1343 منتشر گردید که مطالبی هم درباره مرگ منصور و بازتاب آن در نشریات مختلف چاپ کرده بود که در آن شرایط بدون تردید میتوانست برای نویسندگان و انتشاردهندگان آن، حکم اعدام داشته باشد.
مرزبندی با مبارزه مسلحانه
نکته جالب این بود که در آن مطلب، نویسنده ضمن اینکه امثال منصور و رژیم شاه و اربابانش را مستحق مجازات دانسته بود اما با ترور و مبارزه مسلحانه نیز تکلیف خودش را روشن کرده بود، یعنی همان موضعگیری حضرت امام که همواره با مبارزه مسلحانه مخالف بودند. در آن مطلب آمده بود:
«... نه با مرگ منصور، دستگاه ظلم و ستم و استبداد برچیده شد و نه با دستگیر کردن و زندانی نمودن و زجر و شکنجه دادن عدهای از مردم متدین و خداپرست و وطن دوست، جلو نهضت دینی و سیاسی ملت مسلمان ایران گرفته میشود.... بالاتر از همه، حبس و حصر و تبعید زعیم عالیقدر جهان تشیع حضرت آیتالله خمینی و قتل عام وحشیانه پانزدهم خرداد و سایر جنایات و فشارها و زورگوییها، مردم شجاع و غیور ایران را از تعقیب اهداف مقدسه مراجع تقلید مجاهد و مبارز علیه ظلم و قانونشکنی و بیدینی باز نخواهد داشت...»
در شمارههای بعدی نشریه «انتقام» که تقریبا هر ماه انتشار مییافت، مطالبی متنوعی چاپ میگردید مانند «نظری به نهضت روحانیت»، ادامه «تبیین ایدئولوژی اسلامی» برای هدایت و اعتلای مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری، سالگرد فاجعه خونین فیضیه، عید غدیر روز پایهگذاری خلافت اسلامی، در دنیای اسلام چه میگذرد، پانزدهم خرداد روز تجلی روح مذهب، درسی از جنگ هند و پاکستان و حتی چاپ اشعار انقلابی که از جمله بخشهای متنوع و گوناگون نشریه «انتقام» بود.
تشریح شاعرانه شرایط سیاه دوران شاه
یکی از اشعار یاد شده که در آن زمان به دلیل مخفی کاری بدون نام شاعر چاپ شد ولی سرایندهاش، شاعر انقلاب، حجتالاسلام محمدحسین بهجتییزدی(شفق) بود، «خونهای جوشان» نام داشت که با هنرمندی شرایط سیاه جامعه پس از تبعید امام را توصیف میکرد. در بخشی از آن آمده بود:
«... راستی این بر و این بوم سیه ایران است؟... پس چرا ویران است؟... این همان کشور آباد کهنسال بُوَد؟... این عدالت نَبُوَد؟...کاین همه مردم بیاسلحه را در یک روز... به مسلسل بندند... این تمدن نَبُوَد!...که هزاران نفر از دست ستم بیتقصیر... همه در خون غلطند... افق امروز ملالانگیز است... میخراشد رخ و خون میریزد... در غم پانزده خرداد است... تا ابد ننگ از این حادثه بر میخیزد...نرود هیچ ز یاد...»4
نشریه «انتقام» با انتشار 8 شماره ماهانه و تا 15 مهرماه 1344 به کار خود ادامه داد و تاثیر بهسزایی در تداوم مبارزه انقلابیون پیرو امام خمینی و زنده نگاه داشتن راه و یاد امام در تبعید و همچنین افشای جنایات رژیم شاه داشت.
روش رازداری و مخفیکاری استاد مصباح
شگفت آنکه پس از پیروزی انقلاب نیز تا سالها، از نقش اصلی چاپ و انتشار نشریه انتقام اطلاعی در دست نبود تا اینکه مرحوم حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی واقعیت را پس از تحقیقات و بررسیهای مختلف در مقدمه کتابی که درباره نشریه «انتقام» که در سال 1379 به چاپ رسید، شرح داد که چگونه مرحوم آیتالله مصباح یزدی همان عامل پنهان و محور اصلی انتشار نشریه بود. هنگامی مرحوم خسرو شاهی با ایشان تماس گرفت تا از همکاران ایشان و نحوه انتشار نشریه سؤال کند، آیتالله مصباح چنین پاسخ داد:
«... در مورد همکاران باید عرض کنم که در آمادهسازی این نشریه از نوشتن مقالات تا تهیه مقدمات و تکثیر و حتی سیم زنی و بستهبندی، تنها بودم و همکار رسمی در این رابطه نداشتم و به همین دلیل نشریه انتقام ارگان هیچ سازمان و تشکیلاتی نبود بلکه در واقع نشریه حوزه علمیه قم بود و البته برخی از دوستان در توزیع آن شرکت داشتند که اجرهم علیالله...»
مرحوم خسروشاهی درباره این که پس از 35 سال متوجه نقش اصلی ایشان در نشریه «انتقام» شد، توضیح داد:
«... روش استاد مصباح از همان دوران، مخفیکاری و رازداری و عدم تظاهر بود، بهویژه که ایشان در هیچ زمینهای (زمینههای علمی، فلسفی، سیاسی و...) مایل نبود که خودی نشان بدهد و همواره طبق معتقدات و باورهای خود به کار مبارزه ادامه میداد...»
ـــــــــــــــــــــــــ
1- انتقام – شماره اول- یکشنبه 15 شعبان 1384- 29 آذر 1343- 20 دسامبر 1964
2- همان
3- همان
4- نشریه انتقام – شماره ششم- شنبه پنجم صفر 1385 هجری قمری- پانزدهم خرداد 1344 هجری شمسی