۷۱۳ - بیانات رهبر انقلاب : تأثير فهم قرآن و اُنس با آن در جبران كمبودهاي جامعه ۱۴۰۳/۱۲/۲۵
بیانات رهبر انقلاب :
تأثير فهم قرآن و اُنس با آن در جبران كمبودهاي جامعه
۱۴۰۳/۱۲/۲۵
انس با قرآن دلهاى ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد كرد. هرچه در دنياى اسلام كمبود هست، بر اثر دورى از معارف الهى و معارف قرآنى است. قرآن كتاب حكمت است، كتاب علم است، كتاب حيات است. حيات امتها و ملتها در آشنائى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى اين معارف و عمل به احكام قرآنى است. انسانها اگر طالب عدالتند و از ظلم بيزارند، راه مبارزه با ظلم را بايد از قرآن فرا بگيرند. انسانها اگر طالب علمند و به وسيله معرفت و آگاهى و علم مي خواهند زندگى را رونق ببخشند و راحت و رفاه را براى خودشان تأمين كنند، راهش به وسيله قرآن نشان داده مي شود. انسانها اگر در پى ارتباط با خداى متعال و صفاى معنوى و روحى و آشنائى با مقام قرب الهى هستند، راهش قرآن است.
ضعف ما امّت مسلمان، عقبماندگى ما، كجرفتارىهاى ما، كجتابىهاى ما در مسائل اخلاقى و زندگى، همه اينها ناشى از دورى از قرآن است. ملتهاى مسلمان بر اثر حاكميت طغيانگران و طاغوتهاـ كه قرآن مخاطبان خود را از طاغوتها برحذر داشته استـ خونشان مكيده شد؛ نه فقط خون اقتصادىشان، نه فقط منابع حياتى و معادن زيرزمينى و نفت و امثال اينها، بلكه روحيه ايستادگىشان، مقاومتشان، طلب علوّ و عزّت در دنيا هم از ملتهاى مسلمان گرفته شد. ملتهاى مسلمان به فرهنگ خودشان پشت كردند، فرهنگ ماديگرى را پذيرفتند. با اينكه بظاهر ما كلمه لاالهالّاالله گفتيم، در طول زمان مسلمان بوديم، امّا فرهنگ غرب و معارف غرب در دلهاى ماها اثر كرد و ماها را از حقايق دور كرد. آن وقت نه فقط اقتصادمان را، عزّت دنيوىمان را از دست داديم، بلكه اخلاق و معالم اخلاقىمان را هم از دست داديم. ما اگر دچار تنبلى هستيم، اگر دچار ضعف و سستى هستيم، اگر دلهاى ما با يكديگر مأنوس نيست، اگر در ميان ما بدخواهى وجود دارد، اينها از آثار فرهنگ تزريقاتىِ تحميلىِ ضداسلامى و غيراسلامى است.
نقش قرآن اين است كه ما را از لحاظ ماده و معنا اعتلاء ببخشد و اين كار را قرآن مي كند. كسانى كه با تاريخ آشنا هستند، نمونههايش را در تاريخ ديدند؛ و ما مردمِ اين زمان، در زمان خودمان داريم نمونههايش را مشاهده مي كنيم. يك نمونه، همين شما ملّت عزيز ايران هستيد. شما خيال نكنيد در دوران رژيمهاى طاغوتىـ چه رژيم پهلوى، چه قبل از آنها رژيم قاجارـ ملّت ايران ذرهاى اعتبار در محيط بينالمللى داشت؛ نداشت. اين استعداد جوشان و متراكمى كه در ملّت ما هست، مثل يك گنجينه فراموششدهاى، مثل گنجى در ويرانهاى مدفون شده بود؛ مگر به صورت تصادفى، يك فردى خودش را نشان بدهد، كه نشان نمیداد. اين همه جوان فعّال و پرنشاط و مبتكر و علاقهمند به پيشرفت كشور كه امروز شما ملاحظه مي كنيد در عرصههاى مختلف افتخار مىآفرينند، عزّت مىآفرينند، نام نيك براى ملتشان درست مي كنند؛جوانها آن روز هم بودند، امّا به خاطر غلبه طواغيت، اين حرفها ديگر نبود.
به همين اندازه كه ما يك قدم به سمت قرآن، به سمت معارف قرآنى برداشتيمـ كه آنچه كه ما به سمت قرآن حركت كرديم، واقعاً يك قدم هم بيشتر نيستـ خداى متعال به ما عزّت داده است، به ما حيات داده است، به ما آگاهى و بصيرت داده است، به ما قدرت و قوّت بخشيده است. ملّت ما امروز يكى از زندهترين و قوىترين ملتهاى دنياست. استعداد متراكم و جوشان و آمادگى و مشاهده پىدرپى پيشرفتها در عرصههاى مختلف؛ امروز وضع كشور ما اينجورى است. ملتهاى ديگر هم ملّت ما را تحسين مي كنند.
امروز با گذشته قابل مقايسه نيست. در گذشته اين همه تلاوت كننده قرآن، اين همه حافظ قرآن، اين همه آشناى با متن قرآن، اين همه عاشق و علاقهمند به تلاوت قرآن وجود نداشت؛ درحالى كه همين كشور بود، همين ملّت بود.
من يادم هست كه يكى از قرّاء برجسته مصرى ـ مرحوم ابوالعينين شعيشع ـ آمده بود مشهد و در مسجد گوهرشاد قرآن تلاوت مي كرد، كه خيلى هم خوب مي خواند. چون جلسه مال اوقافِ آن زمان بود و اوقاف هم برخلاف امروز كه الحمدلله سازمان مفتخرى است، آن روز سازمان بدنامى بود، بنده با اينكه خيلى شائق بودم تلاوت آن قارى را بشنوم، نمیخواستم بروم در آن مجلس بنشينم؛ از دور نگاه مي كردم و صدا را میشنیدم. همه كسانى كه در آن مجلس شركت داشتند، گمان نمیكنم پنجاه نفر، شصت نفر مي شدند. يك عدّهاى مأمورين دولتى بودند، يك عدّه هم همين قرّاء معروف مشهدى خودمان بودند.
امروز اين شوقى را كه به قرآن در همهجا هست، بايد زياد كرد؛ اين را بايد روز بروز افزايش داد. اين تلاوت خوب، صداى خوب، ترتيب مجلسآرائى خوبـ كه بحمدالله مىبينم اين خوانندگان ما در مجلسآرائىِ قرآنى تدريجاً ماهر و مسلّط شدهاندـ چيزهاى باارزشى است؛ فايدهاش اين است كه ما را با قرآن، با معارف قرآنى، با معانى قرآنى آشنا مي كند.
تأثير حفظ قرآن در نزديكشدن به فهم آن
يكى از چيزهائى كه مي تواند تدبّر در قرآن را به ما ارزانى بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن كم داريم. من قبلاً گفتم كه در كشور ما حداقل بايد يك ميليون نفر حافظ قرآن باشند ـحالا يك ميليون كه عدد كمى است نسبت به اين جمعيتى كه ما داريمـ امّا حالا چون دوستان الحمدلله يك مقدّماتى فراهم كردهاند، كارهائى را مشغول شدهاند و دارند برنامههائى را فراهم مي كنند براى اينكه انشاءالله حفظ راه بيفتد، ما هم اميدمان بيشتر شده و به جاى يك ميليون، مي گوئيم انشاءالله ما بايد ده ميليون نفر حافظ قرآن داشته باشيم.
البتّه توجّه داشته باشيد كه حفظ قرآن قدم اول است. اولاً حفظ را بايد نگه داشت. بنابراين حافظ قرآن بايد تلاوتكننده مستمر قرآن باشد؛ يعنى مرتباً بايستى قرآن را تلاوت كند؛ والّا حفظ از دست خواهد رفت. بعد بايستى اين حفظ كمك كند به تدبّر، كه اينجور هم هست؛ حفظ حقيقتاً كمك مي كند به تدبّر. آنجائى كه شما قرآن را تكرار مي كنيد، حافظيد و ميخوانيد، فرصت تدبّر و تعمق در آيات قرآن براى شما پيدا مي شود.
انس با تفاسيرى كه مراد از آيه را تبيين مي كنند، خيلى لازم است. وقتى حفظ باشد و اين انس با تفسير هم باشد و تدبّر باشد، همان چيزى كه انتظارش در جامعه ما هست، پيش مىآيد یعنی: شكوفائى قرآنى. شما تصور كنيد در كشور ما ده ميليون، پانزده ميليون كسانى باشند از مردان و زنان كه اينها با معارف قرآن آشنا باشند، ببينيد اين چقدر باارزش است. آموزشهاى قرآنى را، درسهاى قرآنى را، نصايح قرآنى را، انذارهاى قرآنى را، بشارتهاى قرآنى را در ذهن داشته باشند، آنها را مرور كنند، آنها را بر دل خودشان فرا بخوانند؛ اصلاً يك ملّت پولادينى به وجود مىآيد. خوشبختانه زمينههايش فراهم است.
امروز هم عزم و اراده ملّت ما عزم پولادينى است. امّا آن ساخت قرآنى جامعه در آن صورت به دست خواهد آمد، كه ما اميدواريم انشاءالله اين پيش بيايد. شما جوانهائى كه با قرآن مأنوسيد، اهل قرآنيد، اهل تلاوت قرآنيد، مشترى تلاوت قرآن از خوشخوانها هستيد، يا خودتان جزو آن خوشخوانها هستيد، قدر خودتان را بدانيد. انشاءالله خداى متعال به شما اجر خواهد داد. شما در حقيقت صفوف مقدّم اين حركت عمومى در جامعه هستيد. ممكن است سختىاش بيشتر باشد، امّا اجر و ثوابش هم پيش خداى متعال انشاءالله بيشتر است.
* بیانات در ديدار قاريان، حافظان و اساتيد قرآني 11/5/1390