(پاسخ به شبهات ):
اجرای قانون دیگران
۱۴۰۴/۰۶/۲۴
شبهه: چرا ما باید قانونی را که دیگران نوشتهاند از جمله قانون حجاب، مراعات کنیم؟
پاسخ: این شبهه به مسئلۀ حجاب اختصاص ندارد و به همۀ امور جامعه و قوانین اجتماعی مربوط میشود؛ چرا که اصل قانونمداری، اصلی کلّی است. فرض کنیم کسی همین ادعا را دربارۀ محدودۀ سرعت مجاز در رانندگی مطرح کند و بگوید من قانون را قبول ندارم و میخواهم بیش از سرعت مجاز رانندگی کنم و یا فرد دیگری بگوید من قانون را قبول ندارم و میخواهم بدون گواهینامه رانندگی کنم. آیا در چنین جامعهای که هر کسی به دلخواه خود، رانندگی میکند؛ میتوان تردّد کرد و در عین حال ایمن بود!؟
ما باید بدانیم که قانونمداری یکی از اصول اوّلیه زندگی عُقلائی است. اگر قانونمدار نباشیم، آسیب تخلّف از قانون، تنها به فرد متخلّف نمیرسد؛ بلکه همۀ جامعه از آن تخلّف آسیب میبینند. جامعه وقتی در مسیر صلاح و آرامش حرکت میکند که همۀ افراد بر اساس توافقهای جمعی حرکت کنند. بر همین اساس یک اصل کلّی در مباحث تربیتی وجود دارد که عمل کردن به قانون بد، بهتر از مخالفت با قانون است؛ چرا که اگر باب قانونشکنی باز شود و هر کسی طبق سلیقۀ خود رفتار کند، چیزی جز هرجومرج اتّفاق نخواهد افتاد.
شهری را فرض کنیم که هر خودرویی به سبکی که رانندۀ آن دوست دارد رفتوآمد کند، یکی از «پارک ممنوع» تخلّف کند، دیگری از «سرعت مطمئنه» تخطّی کند و فرد دیگری وارد حریم «ورود ممنوع» شود! در چنین شرایطی همۀ رفتوآمدها مختل خواهد شد. در شهری که همه از سرعت مطمئنه تخطی کنند، تردّد با سرعتی بسیار کمتر از سرعت مطمئنه نیز امکانپذیر نخواهد بود.
قانونمداری، مقتضای حکم عقل
ما باید این موضوع را درک کنیم که عمل به قانون، مصلحت همه است؛ یعنی هم مصلحت ما و هم مصلحت دیگران است و بازخورد آن در درجۀ اوّل، به خود ما باز میگردد.
اگر نگاه عمیق و کلانی داشته باشیم میفهمیم که ضرر قانونشکنی به خود ما برمیگردد؛ مثلاً اگر هنگام عبور از خیابان، زبالهای در خیابان بیندازیم ممکن است در نگاه نخست گمان کنیم که این کار آسیبی به ما نمیزند، زیرا خانۀ ما اطراف این خیابان نیست؛ امّا کسی که نگاه عمیقتری دارد میگوید اگر بهواسطۀ این کار؛ قبح انداختن زباله از بین برود و تبدیل به یک عادت همگانی بشود؛ در آن صورت افراد دیگری با همین طرز فکر، در اطراف خانۀ ما نیز زباله خواهند انداخت و آن وقت تمام شهر پر از آلودگی و زباله میشود و محل زندگی ما نیز آلوده خواهد شد. اگر میخواهیم که محل زندگی خودمان آرامش و نظافت داشته باشد، باید نظافت را در همهجا رعایت کنیم، پس قانونمداری مقتضای حکم عقل است.
اگر کسی بعد از این توضیحات، باز هم بگوید که من نمیخواهم قانون را مراعات کنم و میخواهم همهجا سرِ خود باشم؛ طبیعتا راه بحث و گفتوگوی علمی با چنین شخصی بسته است و باید با او برخورد قانونی کرد و برای او جریمه یا مجازات در نظر گرفت. عقل، حکم میکند که هر کسی در هر محیطی که باشد، موظّف است از قوانین آن محیط تبعیّت کند مگر اینکه قوانین آن محیط، ضد الهی و ضدبشری باشند که در این صورت موضوع، فرق میکند وگرنه تا وقتیکه قوانین محیط، با توحید و انسانیّت، در تعارض نباشد؛ اصل اوّلی این است که مراعات قانون همیشه موجب رشد و سلامت جامعه است. قانونمداری ما در راستای حرکت به سمت خدا است و اگر قوانینی وجود داشته باشد که ضد خدا و ضد بشریّت باشد، انسان باید آن قانون را زیر پا بگذارد؛ برای مثال اگر در کشوری بگویند که قانون اینجا این است که باید آدم بکشی! ما نباید از این قانون تبعیّت کنیم، چون ما قانون را برای رشد و حفظ بشریّت میخواهیم و آدمکشی خلاف آن است؛ امّا اگر بگویند که تجارت مشخّصی را انجام ندهید یا ضوابط خاصّ پزشکی و یا قوانین راهنمایی و رانندگی را مراعات کنید، باید تا جایی که میتوانیم در هر محیطی که وارد میشویم به قوانین آن محیط ملتزم باشیم تا زمینۀ سعادت خودمان و آن جامعه را فراهم کنیم.
محمدحسن وکیلی