در حالی که هنوز زخمهای عمیق برجام، رکود کمسابقه، تورم افسارگسیخته و ناترازی گسترده بهعنوان میراث تلخ دولت روحانی التیام نیافته، وی بار دیگر با تکرار شعار شکستخورده، همان نسخهای که کشور را سالها در انتظار وعدههای توخالی غرب نگه داشت، تجویز کرد. اظهارات تازه وی در دفاع از سیاستی که نتیجهاش سقوط فروش نفت، انفجار نقدینگی و دو برابر شدن نرخ تورم بود، یادآور همان فرار رو به جلویی است که در هشت سال دولتش بارها تکرار شد؛ گویی مسبب اصلی بحران، همچنان در جایگاه طلبکار نشسته است.
روحانی، رئیسجمهور اسبق کشورمان، روز یکشنبه (۲۰ مهر) در جلسه دورهای خود با استانداران دولت خود گفت: درست است که مذاکره الان سختتر و مشکلتر شده و پیدا کردن راه یک مقدار پیچیده است ولی به هر حال نمیتوانیم بگوییم ما در شرایط فعلی نمیتوانیم با دنیا مذاکره کنیم. این حرف درست نیست که یا جنگ است یا تسلیم. این دوگانه غلطی است که یا باید بجنگیم و اگر نجنگیم باید تسلیم شویم. ما میتوانیم هم نجنگیم هم تسلیم نشویم و راه دیگری را پیدا کنیم، یعنی راه تعامل را پیدا کنیم، در پی بحث برد- برد باشیم که اساس سیاست خارجه و توافقات خارجی دولت تدبیر و امید بود. امروز هم امکانپذیر است که با دنیا مذاکره و مسائلمان را با دنیا حل کنیم البته کمی پیچیده و سخت است.
البته همه میدانند که در مذاکره با دیگر کشورها هیچوقت به هدف صد درصد خود نمیرسید طرف مقابل هم به هدف صد درصد نمیرسد، اگر شما بخواهید به صد درصد برسید یعنی مذاکره بیمذاکره. یعنی همان کاری که دولت قبل از ما انجام میداد که دنبال صد درصد بود و به هیچ کجا نرسیدند و مرتب قطعنامه علیه کشور گرفتند. اگر کشور مقابل هم بخواهد به صد درصد برسد او هم راه به جایی نمیبرد. ما باید صد درصد را قبول کنیم که به ۸۰ یا۷۰ درصد میرسیم، او هم باید قبول کند به جای صد درصد به ۳۰ یا ۴۰ درصد میرسد.
وقاحت بیپایان
روحانی در حالی مجددا با تکیه بر راهبرد شکست خورده خود به دولت پیش از خود یعنی دولت نهم و دهم حمله میکند که وضعیت تحریمی کشور در دوران پیش از روحانی و برجام در شرایطی به مراتب بهتر از دولت او قرار داشت و آمارهای مختلف از جمله فروش نفت، میزان تورم، میزان نقدینگی، وضعیت ضریب جینی و میزان تولید برق و... نشانگر این است که دولت نهم و دهم کارنامه بسیار بهتری از روحانی داشته است.
روحانی در شرایطی سخن از توافقی برد-برد میزند که برجام شاهکار دولت او، نه تنها هیچ سدی بر ضد تحریمها ایجاد نکرد که در دوران ده ساله برجام و در پایان دولت او در سایه سوءمدیریت و بیلیاقتی کارگزاران دولت وی، فروش نفت ایران به رقم فاجعه بار 200 هزار بشکه در روز رسیده و بدترین رکورد تورم، بیکاری، افزایش نقدینگی در دوران او به ثبت رسیده و ترک فعلهای مکرر 8ساله در صنعت نفت و گاز و نیرو، منجر به ناترازی شدیدی در حوزه انرژی شد که اثرات آن هنوز دامنگیر کشور است. این در حالی است که دولت پیش از وی علیرغم قطعنامههای شورای امنیت (که مسبب آن هم عملکرد روحانی و دولت اصلاحات بود) کشور را بدون ناترازی محسوس در حوزه انرژی و با صادرات انرژیهای همچون برق به وی تحویل داد و جدای از این رقم فروش نفت ایران در آن زمان در سطح یک میلیون و پانصد هزار بشکه در روز حفظ و تثبیت شد.
از دیگر اظهارات خلاف واقع روحانی درباره دوران پیش از خود این است که وی در دوران اصلاحات علی رغم اینکه حتی یک درصد از صنعت هستهای را حفظ نکرده بود و با تعلیق کامل صد درصد پیروزی را به طرف مقابل داده بود، با قطعنامههای مکرر شورای حکام روبهرو شد و در آخرین قطعنامه زمینه ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت فراهم شد. این در حالی است که در زمان دولت نهم و دهم، توافق تهران با حضور رئیسجمهور وقت برزیل و نخستوزیر آن زمان ترکیه به طرف مقابل پیشنهاد شد که بر اساس آن ایران حاضر به تحویل 1200 کیلوگرم اورانیوم غنی شده با غنای کم در ازای گرفتن سوخت لازم برای راکتور تهران و... شده بود. اقدامی که به اذعان مقامات آمریکایی در آن زمان موجب غافلگیری آنان شده و سوءنیت آنان را با رد این پیشنهاد برملا ساخت. برخلاف روحانی دولت پیش از وی به خوبی از قصد واقعی آمریکا و غرب آگاه بوده و ظرفیت و توان کشور را در ازای وعدههای پوچی همچون وعدههای برجامی که در ده سال تحقق نیافت، نابود نکردند.
آیا غیر این است که واضحترین نماد امتیازات برای اقلیت کوچک، خود روحانی است؟
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشته است: هرچه بار هست بر گُرده اکثریت مردم باشد و هرچه امتیاز هست برای اقلیت کوچک باشد؟! اگر یک موضوعی برای ما روشن باشد که ۸۰ درصد مردم مخالف آن هستند، قانونگذاری در مقابل نظر ۸۰ درصد مردم یعنی چه؟ این که قانون نیست. اصلاً وقتی یک چیزی را ۹۰ درصد مردم مخالفند، میشود بگوییم چون در مجلس رأی داده و شورای نگهبان هم امضا کرده پس همه باید مطیع باشند؟
این بار نیز روحانی همچون همیشه با فرار رو به جلو، دقیقا وصف خود و دولت خود را به دیگران نسبت داده و خود را در جایگاه طلبکار قرار داده است.
دولت روحانی پر از تصمیماتی بود که ضامن امتیازات فراوان برای اقلیت کوچکی از برادران، فرزندان، خواهران و وابستگان به این دولت بود. مردم دلار جهانگیری، دختر نعمتزاده، حسین فریدون و دهها رانت بزرگ دیگر در دولت یازدهم و دوازدهم را فراموش نکردهاند. جدای از این نیز آیا در آبان 98، 90 درصد ملت ایران مخالف اقدام فاجعه بار روحانی و دولتش در گران کردن بدون فکر و بستر نبودند؟
این تصمیم در حالی بدون هیچ طراحی و آمادهسازی و پیشبینی فشارهای احتمالی به مردم اتخاذ شد که دولت پیش از روحانی، سهمیهبندی بنزین را برای اولین بار با کمترین تلفات به اجرا درآورد.
بیشترین میزان تورم مربوط به کدام دولت غیر از دولت روحانی است؟
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: معیشت مردم را هم در حدی که بتوانند زندگی معمولی داشته باشند تأمین کنیم، حالا رشد و توسعه اقتصاد بماند. این حداقلی است که باید انجام دهیم، لااقل یک مورد برویم دنبالش. دولت یا حاکمیت همه تلاششان را بکنند ظرف یک سال آینده رشد تورم را متوقف کنند. این به مردم امید میدهد. چطور میشود این کار را کرد؟ به نظرم خیلی پیچیده نیست. مرتب مالیات را اضافه نکنیم، به جایش جلوی قاچاق را بگیریم. شما که میگویید اینقدر گازوئیل و بنزین قاچاق میشود که ارزش آن بیش از آن مالیاتی است که میگیرید.
باید کاری کنیم که مردم احساس راحتی کنند. چند کار را انجام دهید. در قدم اول نقدینگی را مهار کنید. به بانکها اولویت بدهید برای سرمایه در گردش، برای رشد تولید و سوم اینکه ارز آنچه که صادرات میشود- انشاءالله نفتی که برمیگردد- غیرنفتیاش هم برگردد. وقتی برگردد یک مقدار قیمت ارز در بازار مهار میشود.
روحانی در حالی این سخنان را به زبان میآورد که بیشترین رکورد تورم در طول تاریخ پس از انقلاب مربوط به دولت دوازدهم است. وی در حالی به سیاست درست مالیاتی حمله کرده و راه جایگزین را مهار قاچاق عنوان میکند که در دولت یازدهم سهمیهبندی سوخت و دیگر طرحهای دولت نهم و دهم در حوزه سوخت و انرژی که منجر به مهار نسبی قاچاق و از بین رفتن معادله سود هنگفت قاچاق بود کنارگذاشته شد و پس از 4 سال، ژنرالهای پرمدعی وزارت نفت، درستی این سیاست را درک کردند. روحانی در حالی حرف از مهار نقدینگی میزند که بیشترین رشد نقدینگی مربوط به دوران هشت ساله دولت اوست.
وی نهایتا مخالفان برجام را ناسپاس خوانده و اظهار میدارد: البته روشن است که اگر تحریم برداشته شود خیلی مؤثر خواهد بود، آن سر جای خودش محفوظ که آثارش را هم قبلاً ما دیدهایم. به هرحال حتی قبل از اینکه برجام عملیاتی و اجرائی بشود، علیرغم ناسپاسیها آثارش در اقتصاد ظاهر شد.
آیا در پایان برجام و در اکثریت دوران ده ساله برجام تحریمی برداشته شد؟ آیا سایه جنگ از کشور دور شد؟ آیا تحریمهای ثانویه آمریکا که برخلاف تلقی برجامیها ستون اصلی تحریمها بود
فرو ریخت؟ روحانی ملتی که با برجام هم تحریم بیشتر و هم جنگ را تجربه کرد را ناسپاس میخواند این از جمله طنزهای روزگار ماست.