جنگ دوازده روزه تحمیلی ایران و رژیم صهیونیستی دارای ابعاد بسیار زیادی از پدیدههای اجتماعی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و حتی علمی بود که ایران با تکیه بر غنای وجودی و تمدنی و اعتقادی توانست در همه ابعاد علاوهبر اثبات حقانیت خودش در مبارزه با رژیم صهیونیستی و جبهه سلطه جهانی، به دستاوردهای بیشماری از موضوعات مختلف از جمله پیوند عمیق اجتماعی و افزایش عمق راهبرد فکری و فرهنگی خودش در جهان دست یابد و معادلات شکل گرفته در جهان را به «نظم» و «تعریف» جدید برساند.
دستیابی به این دستاورد، با صرف هزینههای مادی و معنوی نیز همراه بود که در این مسیر حدود هزار و صد شهید با خون خود درخت تنومند انقلاب را آبیاری کردند و موجبات خنثی سازی توطئهها و نقشههای دشمن را با تقدیم جان خود فراهم ساختند.
یکی از اهداف دشمن از همان روز نخست ایجاد اغتشاش و شورش اجتماعی و خیابانی بود تا در بستر این اتفاق بتواند به اهداف نهائی خودش دست یابد که زمینه دستیابی به آن، در ابتدا تضعیف نیروهای امنیتی و انتظامی بود که در همین راستا به مراکز مهم انتظامی نیز هجوم ناجوانمردانهای داشت و موجبات شهادت تعدادی از افسران و نیروهای این نیرو را به وجود آورد.
شهید، دکتر، سرهنگ «عزیز سیفی» از جمله این شهدا در «ستاد فاتب» بود که به عنوان یک چهره نخبه و بسیار مؤثر با ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی متمایز و منحصر به فرد برای همه شناخته شده بود.
ما در بخش اول گفتوگو که چندی پیش تحت عنوان«حسن خلق او را عزیز کرد» منتشر شد با مرور شخصیت علمی، تربیتی و خانوادگی او در گفتوگو با دایی او آقای «دکتر پرویز ملکی» و همسر او سرکار خانم «فاطمه شکرالله نژاد» به روشها و منشهای فکری و اندیشهای او پرداختیم که حالا در این مجال و بخش دوم با پدر، مادر و برادر او گفتوگو را ادامه میدهیم.
جناب آقای علی سیفی، پدر بزرگوار شهید که با صبر و متانت و با غمی پایانناپذیر در تمام وجود، از فراق فرزند، میزبان ما در منزلش بود؛ گرچه با تألمات روحی، اما! با طمأنینگی حاکی از ادب و شخصیت روبهروی ما نشست و از ابعاد معنوی و عرفانی فرزند خودش چنین گفت:
عزیزالله محمدی(امتدادجو)