به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 2,516
بازدید دیروز: 7,426
بازدید هفته: 51,657
بازدید ماه: 51,657
بازدید کل: 27,971,507
افراد آنلاین: 5
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۰۷ آذر ۱٤۰٤
Friday , 28 November 2025
الجمعة ، ۷ جمادى الآخر ۱٤٤۷
آذر 1404
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
1390 - تعارض نهی از دشنام در قرآن(پرسش و پاسخ) ۱۴۰۴/۰۸/۱۹

تعارض نهی از دشنام در قرآن

(پرسش و پاسخ)

‫پس به سوی خدا فرار کنید (ایه 50 ذاریات) | دوری از فحش دادن‬‎

پرسش: اینکه قرآن کریم از یک‌سو می‌فرماید: به کسانی که غیر خدا را می‌خوانند و بت‌پرست هستند فحش ندهید ولی از سوی دیگر برخی انسان‌ها را چهارپایان خطاب کرده و یا تشبیه به حمار و کلب می‌کند، آیا این اقوال موهم تعارض میان آیات قرآن نیستند؟

پاسخ: طرح شبهه
قرآن کریم از یک سو می‌فرماید: «ولاتسبواالذین یدعون من دون الله فیسبواالله عدوا بغیر علم». (به معبود) کسانی که غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها نیز از روی(ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند.(انعام- 108) اما از طرف دیگر برخی انسان‌ها را چهارپایان و پست‌تر توصیف می‌کند: «اولئک کالانعام بل هم اضل» آنها همچون چارپایانند، بلکه گمراه‌تر!(اعراف- 179) و برخی دیگر را تشبیه به حمار کرده: «کمثل الحمار یحمل اسفارا» مثل الاغی‌اند که فقط کتاب‌هایی را حمل می‌کنند.(جمعه- 5) و برخی را تشبیه به سگ می‌کند: «فمثله کمثل الکلب ان تحمل علیه یلهث او تترکه یلهث». مثل او مانند سگ هاری است که چه به او حمله کنی و چه رهایش کنی.(اعراف- 176) و یا تعبیر به زنیم(بی‌اصل و نسب) می‌کند: «عتل بعد ذلک زنیم» کسی که کینه‌توز و خشن و بی‌اصل و نسب و بدنام است.(قلم- 13)
حال سؤال اصلی این است که آیا این تعابیر چهارپایان، حمار، کلب و بی‌اصل و نسب مصداق فحش و توهین است یا توجیه دیگری دارد که با آیات نهی از فحش دادن در تعارض نمی‌باشد؟
پاسخ شبهه فحش آفت زبان
از جمله آفات زبان و استفاده‌های غیرصحیح آن «فحش و ناسزاگویی» به معنای گفتار زشت نسبت به دیگران است. در آیات و روایات ضمن نکوهش ناسزاگویی از آن نهی شده و آثار زیانباری برای این صفت زشت بیان گردیده است.
مفهوم فحش
فحش عبارت است از اینکه انسان امور بد و زشت را به واسطه کلمات صریح و در بعضی موارد رکیک و زننده بیان کند. این مفهوم در مورد خدای متعال که باحیا و کریم است و همواره عفت می‌ورزد، هیچ جایگاهی ندارد.
نهی از فحش در روایات
1- پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «خداوند بهشت را بر هر فحاش بی‌آبرو و کم‌شرمی که باکی از آنچه می‌گوید و آنچه به او می‌گویند ندارد، حرام کرده است.» (بحارالانوار، ج 60، ص 207)
2- امام علی(ع) می‌فرماید: «سنهًْ اللئام قبح الکلام» سنت و منش انسان‌های پست بدگویی و بدزبانی است. (غرر‌الحکم، ص 223)
3- امام علی(ع) خطاب به یارانش می‌فرماید: «انی اکره لکم ان تکونوا سبابین» همانا من هرگز دوست ندارم که شما از سبابین و فحش‌دهندگان باشید. (نهج‌البلاغه- خطبه 206)
بنابراین ما مسلمانان به طور قطع از هرگونه فحش دادن و ناسزاگویی نهی شده‌ایم. اما آیا تعابیر قرآنی انعام و چهارپایان، حمار و کلب و زنیم می‌تواند مصداق فحش و ناسزاگویی باشد که به تبع آن موهم تعارض در قرآن کریم نیز باشد؟
مفهوم توهین
توهین از ماده وهن در لغت عبارت است از: 1- سست کردن 2- ضعیف گردانیدن 3- خوار کردن که این معنا اعم از دشنام است. به عبارت دیگر هر دشنامی توهین است ولی هر توهینی دشنام نیست. اگر چه ما مسلمانان برحسب آموزه‌های وحیانی خود هم در آیات و هم در روایات از هر دو یعنی دشنام و توهین منع شده‌ایم.
دلایل توهین نبودن آیات مورد شبهه
1- همان‌گونه که در مفهوم لغوی دانستیم توهین از ماده وهن یعنی سست و ضعیف و خوار کردن دیگران که در عالم واقع این‌گونه نباشد به کار رفته است. اما اگر اشخاصی در عالم واقع و نفس‌الامر سست و ضعیف و خوار بودند، دیگر اطلاق توهین در اینجا معنا ندارد زیرا گوینده در مقام توصیف واقعیت است نه در مقام قلب واقعیت. بنابراین خدای متعال در این دسته از آیات با ادله و شواهد متقن مقام حیوانیت این افراد را تشبیه و توصیف می‌کند که هیچ‌گونه تعارض و منافاتی با دشنام یا توهین ندارد.
2- در فرهنگ عرب جاهلی در زمان نزول قرآن کریم، استفاده از نام بعضی حیوانات حتی حیواناتی چون سگ و روباه و... مرسوم بوده است و بار منفی که در زبان فارسی دارد را نداشته است. به طور مثال در قبیله بنی‌کلاب یا قبیله بنی ثعلب، استفاده از اسم معاویه به معنای ماده سگ و... که در زبان عربی جاهلی امری عادی بوده است. البته قرآن کریم با قرائن و شواهد و ادله متقی این گونه تشبیه‌ها و توصیف‌ها را به کار برده که به هیچ وجه مصداق دشنام یا توهین قرار نمی‌گیرد و هیچ‌گونه تعارضی با آیات و روایات نهی از دشنام به دیگران ندارد.