توسعه سفرهای مسلمانان به فلسطین اشغالی
۱۴۰۴/۰۸/۲۷
همانطور که گفته شد، اردن در لحظه آخر پشیمان شد و به زائران لیبیایی اجازه نداد تا از قلمرو او به سمت اسرائیل عبور کنند. حتی پیش از آن سعودیها از اینکه به آنها اجازه عبور دهند امتناع کردند و در نهایت پس از هماهنگیها و شفافسازیها و برآشفتگیها و تنشها، دویست زائر، با لباسهای جلابیه سفید، به گذرگاه مرزی پایانه رفح رسیدند. این اتفاق در 31 مه 1993 بود. ویزاها را با نهایت احترام در سفارت اسرائیل در قاهره به آنها دادیم. در جشن پذیرایی که برای آنها در پایانه رفح برگزار شد، وزیر گردشگری عوزی بارعام به آنها خوشامد گفت و با آنها عکس گرفت. در همان مکان همراه با رافائل فلاح، تاجری یهودی- ایتالیایی، رئیس یک انجمن یهودی در رُم و رئیس سازمان جهانی یهودیان لیبی حضور داشتم. فلاح روابط شخصی خوبی با قذافی داشت و با خدماتش به ما کمک کرد تا آوردن گروه لیبیایی به اسرائیل پیش برود.
در سخنرانی تبریکم (به زبان عربی) سخنان زیر را گفتم: «من با احترام این روز مقدس، عید قربان را به شما تبریک عرض میکنم. شما نمایندگان لیبی، رهبر و امت آن هستید. خداوند این بازدید شما را از اماکن مقدس برکت خواهد داد. انشاءالله برکت دهد، به خصوص وقتی که ملتها و کشورهای منطقه به صلح پایدار، شکیبایی و اخوت احتیاج دارند. من برای شما اقامتی لذتبخش و بازدیدی مبارک آرزو میکنم، درود بر شما. همه مسلمانان از هرجایی موفق نمیشوند فریضه حج را به جا آورند، فریضه عزیمت به شهر مقدس مکه برای زیارت که مؤمنان مسلمان در وقت نماز به سوی آن رو میکنند. در اورشلیم پایتخت ابدی اسرائیل چنین چیزی نیست، در آنجا اعضای سه دین- یهودیت، اسلام و مسیحیت- حضور دارند یعنی آزادی کامل پرستش. اسرائیل عملاً اصول آزادی عبادت را محقق میکند و همچنین با احترام به اولین گروه زائران لیبیایی خوشامد میگوید. عوامل مرتبط با این موضوع با همدیگر متحد شدهاند تا پذیرایی از شما پس از یک سفر طولانی از طرابلس و مسیر قاهره به سرزمین مقدس را تسهیل بخشند.»
رهبر گروه، حاجوری ژان، از دولت اسرائیل و رهبران آن به خاطر امکان ایجاد فریضه بازدید از سومین مکان مقدس اسلام تشکر کرد. او تاکید کرد که قالب این بازدید صرفاً گردشگری است و ممانعت هوائی به روی لیبی و امتناع مقامات سعودی برای اجازه به آنها برای فرود در عربستان یا عبور از راه آن، بستن مکه و مدینه به روی آنها و هزارها کیلومتری که مجبور شدند از خشکی بگذرند را یادآوری کرد. او به خاطر آمدنشان پیش از قذافی به اسرائیل «پوزش خواست» و حضورشان را تبریک گفت.
گردشگران لیبیایی با اتوبوسهایی به هتل «هایت» در اورشلیم منتقل شدند، نمیشد باور کرد که این موضوع در واقعیت رخ داده است- گردشگران از لیبی در هتلی در پایتخت اسرائیل در چارچوب بازدیدی آشکار و رسمی مستقر شدند.
روز اول بازدید با موفقیت زیادی گذشت. صبح روز بعد، زمانی که زائران در مسیر برای برپایی نماز در مسجدالاقصی بودند با چهرههایی سرشار از فریاد و ناسزا از سوی فلسطینیها روبهرو شدند، کسانی که فکر میکردند این بازدید تأیید حاکمیت اسرائیل بر اورشلیم و اماکن مقدس است. چراکه لیبیاییها از کشور اسرائیل ویزا گرفته بودند.
در کمال تعجب، معاون وزیر یوسی بیلین با کل پروژه به دلایل ناگفتهاش مخالفت کرد و بیان کرد که تحت هر شرایطی، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، دادن مجوز به فردی مثل معمر قذافی ممنوع است. او حتی فراتر رفت و زائران لیبیایی را «خوار [و ذلیل]» نامید.1 در لحظهای که این سخنان گفته شد در سراسر جهان پخش شد- و به بیلین چند حامی دیگر در مخالفت با بازدید لیبیاییها اضافه شدند- پل شکنندهای که به سختی و با زحمت ساخته بودیم تَرک خورد. رهبر گروه زائران به قذافی گزارش داد و او بلافاصله از همهچیز دست کشید و بازدید زائران لیبیایی را به مثابه یک «موضوع شخصی» تعریف کرد.
قذافی خواست تا بازدید را کوتاه و بازدید از غزه را لغو کنند، جایی که قرار بود لیبیاییها با رهبران محلی فلسطینی ملاقات کرده و با آنها درباره بازسازی و توسعه نوار غزه با پول لیبی بحث و گفتوگو کنند. ساز گوشخراش به طور ویژه پیامی بود که رئیس هیئت لیبی به روزنامهها اعلام کرد و مهمترین قسمت آن این بود که کشور اسرائیل دشمن امت عربی است و اورشلیم تنها پایتخت جهان عرب است. تمام تلاشهای من و رافائل فلاح برای متقاعدسازی لیبیاییها بر ادامه بازدیدشان مطابق برنامهریزی شکست خورد. البته که این صحبتها واکنشهای شدیدی را در اسرائیل در پی داشت، سودجویانی هم بودند که از این وضعیت سوءاستفاده کردند تا مرا مورد حمله قرار دهند. این طوفان تنها زمانی آرام گرفت که رئیس هیئت لیبی پیام اصلاحی و نرم شدهای را منتشر کرد و در پایان آن از کشور اسرائیل برای رفتار خوشایند و همدل با گردشگران میهمان تشکر کرد. سرانجام، مسائل به مسیر مثبت بازگشت. نماینده رسمی وزارت گردشگری از گردشگران هنگام خروجشان از کشور جدا شد. برای حرکت نهائی تصمیم گرفتم که برای آنها طعم خوبی از بازدیدشان از سرزمین مقدس به جا بماند: به هر یک از زائران یک قرآن با یک تبرکی دادم. هنوز تصویر صف طولانی لیبیاییها در خاطرم حک شده که منتظر بودند مُهر خروج از کشور اسرائیل و آغوش خداحافظی از سوی ما را دریافت کنند.
شکی نیست که این شکاف مهمی بود در تمام آنچه که با گردشگری مسلمانان به اسرائیل مرتبط میشد، اما نه مهمتر از اولین تجربه تاریخی برای آغاز روابط حسنه مستقیم میان ما و لیبی. افسوس که بدگمانان منجر به شکست این روند شدند و از بالندگی آن ممانعت کردند. چند هفته بعد، در تحلیل امور به منظور جمعبندی نتایج، منشأ موضع منفی یوسی بیلین بر من آشکار شد: آنچه که به عنوان نزدیکی میان لیبی و اسرائیل بود به نظر ایالاتمتحده خوش نیامده بود. اقدامی که مستقیم یا غیرمستقیم به شخصی مثل قذافی مقبولیت میداد نمیتوانست از سوی دولت قابل قبول باشد. موضوعات اینچنینی قبل از این که هیئت اعزامی به اسرائیل برسند به دولت اسرائیل منتقل شدند. دولت اسرائیل به آمریکاییها اطمینان داد که بازدید رسمی نباشد مگر صرفاً مذهبی و گردشگری و این که با احتیاط حرکت خواهد کرد. اما زمانی که لیبیاییها رسیدند وزیر، آنها را در دولت پذیرفت و مطبوعات جشن گرفتند. آمریکاییها خشمگین شدند و معاون وزیر امورخارجه، یوسی بیلین برای این که آنها را آرام کند (و شاید به این خاطر که به چشم آنها بیاید) با این بازدید مخالفت کرد و گفت آنچه را که گفت. در گفتوگویم با نخستوزیر و وزیر گردشگری فهمیدم که اظهارات او با آنها هماهنگ نبود.
پانوشت:
1- م: لازم به ذکر است در میان شخصیتهای صهیونیستی در اراضی اشغالی طیف متنوعی از جریانهای سیاسی وجود دارد. برخی از این افراد در جریانهای تندرو و اصطلاحا رادیکال دستهبندی میشوند. گرایش نژادپرستی در این جریانها بسیار بیشتر بوده، خواهان برخوردهای شدید با مسلمانان هستند و کوچکترین ارتباط و یا همکاری با مسلمانان و غیریهودیان را نفی میکنند. طیف دیگری که میانهرو خوانده میشوند اگرچه در اصل نژادپرستی و تقابل با غیریهودیان بخصوص مسلمانان اختلافی با طیف تندرو ندارند اما عادیسازی روابط با مسلمانان را وسیلهای برای دستیابی به آرمان صهیونیستی خود میدانند. در واقع اختلاف این جریانهای سیاسی در اراضی اشغالی تاکتیکی است و در هدف اصلی با یکدیگر اختلافنظر ندارند. در مورد این قسمت از خاطرات نیمرودی باید به اختلافات اینچنین میان جریانهای صهیونیستی در اراضی اشغالی توجه داشت؛ علاوه بر این نیمرودی در ادامه دلیل مخالفت این مقام صهیونیستی را توضیح میدهد که ظاهرا ناهماهنگی میان مقامات اسرائیلی با یکدیگر و همچنین عدم هماهنگی این پروژه با مقامات آمریکایی بوده است.