به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 2,516
بازدید دیروز: 7,426
بازدید هفته: 51,657
بازدید ماه: 51,657
بازدید کل: 27,971,507
افراد آنلاین: 5
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۰۷ آذر ۱٤۰٤
Friday , 28 November 2025
الجمعة ، ۷ جمادى الآخر ۱٤٤۷
آذر 1404
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
187 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - کمپین شایعه ‌پراکنی علیه نرودا ۱۴۰۴/۰۸/۲۷
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - ۱۸۸

کمپین شایعه ‌پراکنی علیه نرودا

۱۴۰۴/۰۸/۲۷

‫کتاب جنگ سرد فرهنگی: سیا در عرصه فرهنگ و هنر [چ1] -فروشگاه اینترنتی کتاب  گیسوم‬‎

فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند

 حادثه‌ لاول یک فاجعه‌ تمام‌عيار بود. کنگره، او را به عنوان «یک آمریکایی برجسته برای مقابله با کمونیست‌هایی مانند پابلو نرودا» انتخاب کرده بود، اما لاوِل در نهایت تنها نماینده اثرات قوی داروی تورازین بود.1 
او بدجوری طرف مقابلش را ناامید کرد (و بوتسفورد هم بدجوری از خجالتش درآمد). شگفت‌ آنکه نه ‌هانت و نه جوسلسون، بوتسفورد را کنار نگذاشتند و همچنان از خدمات او به عنوان «نماینده» خود در آمریکای لاتین استفاده کردند. عجیب‌تر آنکه کمتر از یک سال بعد، آنها حتی فرستادن لاول به عنوان نماینده کنگره در یک کنفرانس در مکزیک را در نظر گرفتند. اما جوسلسون درنگ کرد، زیرا می‌ترسید لاول «مانند دفعه قبل، توصیه‌های روانپزشک خود را کمتر دنبال کند... هیچ تضمینی وجود ندارد که او دوباره برخی سخنرانی‌های دیوانه‌وار به نفع هیتلر ایراد نکند.» بوتسفورد که هیچ تمایلی به تکرار تجربه قبلی خود نداشت، در مورد فرستادن لاول هشدار داد و توافق شد که رابرت پن وارن و نورمن پادهورتز، گزینه‌های مطمئن‌تری برای اعزام به پشت «پرده‌ تورتیلا» خواهند بود.
اگرچه جوسلسون درباره بوتسفورد تردیدهایی داشت‌ («حتی مطمئن نیستم که او توانایی گفتن حقایق را به طور صریح و رک به شما داشته باشد»)، اما (نهایتا بوتسفورد انتخاب شد و) تحت حمایت ‌هانت در کنگره با قدرت به کار خود ادامه داد. او (بوتسفورد) حالا به‌ هانت گفت که روشنفکران برزیلی، کنگره را یک جبهه «یانکی» می‌دانند و پیشنهاد کرد که کنگره باید محتاط‌تر، متواضع‌تر و «نامرئی» شود و تنها از پروژه‌هایی حمایت کند که از پشتیبانی محلی قوی برخوردارند. اما‌ هانت این رویکرد را رد کرد و به او گفت که در مبارزه علیه کمونیسم هیچ منطقه‌ای از جهان نباید نادیده گرفته شود. و در این فضای فکری، یک کمپین برای تضعیف شاعر پابلو نرودا با شدت و حدت تمام توسط‌ هانت و بوتسفورد دنبال شد. در اوایل سال 1963،‌ هانت اطلاعات محرمانه‌ای دریافت کرد که پابلو نرودا نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات برای سال 1964 است. «دسترسی به چنین اطلاعاتی بسیار غیرمعمول بود، زیرا فرایند تصمیم‌گیری کمیته نوبل باید در محرمانگی صورت گیرد.» با این حال تا دسامبر 1963، یک کمپین شایعه‌پراکنی علیه نرودا به راه افتاده بود. با دقت برای پنهان کردن نقش کنگره، هنگامی که ایروینگ کریستول از‌ هانت پرسید که آیا این درست است که کنگره «شایعاتی» درباره نرودا پخش می‌کند،‌ هانت با حالتی طعنه‌آمیز پاسخ داد که اگر نامزدی چنین شاعری بحث‌برانگیز نباشد جای سؤال دارد2. در واقع، ‌هانت از فوریه ۱۹۶۳ (بهمن ۱۳۴۱) مشغول سازمان‌دهی این حمله بود. ژولیان گورکین پیش از این به «دوستی در استکهلم» در مورد نرودا نامه نوشته بود و به‌هانت گفته بود که «این فرد آماده است کتاب کوچکی به زبان سوئدی درباره «پرونده نرودا» تهیه کند.» اما‌ هانت درباره سودمندی چنین کتابی تردید داشت و به کنشگر کنگره، رنه تاورنیه، گفت که باید یک گزارش کامل و مستند به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی برای توزیع در بین افراد خاص تهیه شود.‌ هانت تأکید کرد که اگر قرار است از رسوایی برنده شدن نرودا در جایزه نوبل جلوگیری شود، وقت برای تلف کردن وجود ندارد و از تاورنیه خواست که این گزارش را با همکاری ژولیان گورکین و «دوست» سوئدی او سازماندهی کند. 
گزارش تاورنیه بر مسئله تعهد سیاسی نرودا متمرکز بود و استدلال می‌کرد که «جداسازی نرودای هنرمند از نرودای تبلیغاتچی سیاسی غیرممکن است.» این گزارش ادعا می‌کرد که نرودا، به عنوان عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست شیلی، از شعر خود به عنوان «ابزاری» در خدمت تعهدی سیاسی استفاده می‌کند که «مطلق‌گرا و توتالیتر» است؛ این هنر مردی است که یک استالینیست «مبارز و منضبط» محسوب می‌شود. این گزارش به شدت بر این واقعیت تأکید داشت که نرودا در سال ۱۹۵۳ به خاطر سرودن شعری در ستایش استالین، «رهبر خود»، جایزه استالین را دریافت کرده بود، اقدامی که تاورنیه آن را «چاپلوسی شاعرانه» نامید.
تاورنیه در پایان ماه ژوئن نمونه‌های اولیه مقاله را برای ‌هانت فرستاد.‌ هانت نظر داد که مقاله نیاز به جذاب‌تر شدن و پرمایه‌تر شدن دارد و به نویسنده آن گفت باید بر ماهیت تعهد سیاسی نرودا و همچنین کهنگی مواضع استالینیستی او تمرکز کند که ارتباط چندانی با فضای بردبارانه‌تر روسیه معاصر نداشت.‌ هانت در پایان با لحنی استادانه به تاورنیه گفت انتظار دارد گزارش بازنگری شده را در عرض چند روز آینده دریافت کند. 
دایانا جوسلسون در این باره گفت: «بدیهی است که برای جلوگیری از دریافت جایزه نوبل توسط نرودا باید کارزاری راه بیندازند. این یک امر مسلم است.» 
بر این اساس، مایکل جوسلسون به سالوادورد ماداریاگا، فیلسوف و حامی افتخاری کنگره، نامه نوشته بود تا مداخله او را بخواهد3. اما ماداریاگا [به کمیته نوبل] خوش‌بین بود و استدلال کرد که «استکهلم یک پاسخ آسان و بی‌نقص خواهد داشت: شعر شیلیایی قبلاً با اهدای جایزه نوبل به [شاعره] گابریلا میسترال تجلیل شده. نقطه سرخط. و سیاست هم هیچ دخلی به این موضوع ندارد.4» اما البته که سیاست کاملاً با این موضوع مرتبط بود.
پانوشت‌ها:
1- رفته بود تا قدرت داروهای روانپریشی را به رخ دیگران بکشد!
2- قطعا طبیعی است که نامزدی چنین شاعری برای جایزه نوبل جنجال‌برانگیز شود!
3- جوسلسون می‌خواست با استفاده از اعتبار و دیپلماسی ماداریاگا به شکلی غیرمستقیم و محتاطانه بر روند تصمیم‌گیری کمیته نوبل تاثیر بگذارد.
4- قبلا تجلیل کرده‌اند و اگر قرار باشد دوباره تجلیل کنند باز هم همین کار را خواهند کرد و سیاست هم ربطی به این موضوع ندارد.