به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,426
بازدید دیروز: 7,426
بازدید هفته: 50,567
بازدید ماه: 50,567
بازدید کل: 27,970,416
افراد آنلاین: 49
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۰۷ آذر ۱٤۰٤
Friday , 28 November 2025
الجمعة ، ۷ جمادى الآخر ۱٤٤۷
آذر 1404
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
51 - پرونده مفتوح از پشتیبانی فتنه تا تکرار ناکارآمدی ۱۴۰۴/۰۹/۰۱

 پرونده مفتوح از پشتیبانی فتنه تا تکرار ناکارآمدی

۱۴۰۴/۰۹/۰۱

‫مهم: ضلع زیرین مثلث فتنه/ بررسی نقش اصلاحات و رئیس دولت اصلاحات در طراحی و  هدایت فتنه 88‬‎

دست‌اندرکاران فتنه 88 بعد از ناکامی در فاز سیاسی آن، به آمریکایی‌ها پیشنهاد اعمال تحریم‌های فلج‌کننده علت ملت ایران را دادند.
روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز ۲۸ مهر ۸۸ از زبان «جان‌‌هانا» از اعضای ارشد مؤسسه واشنگتن در سیاست خاور نزدیک و مشاور امنیت ملی دیک چنی (معاون جرج بوش) این خیانت را فاش کرد. وی از ملاقات خود با عناصر نزدیک به سران فتنه خبر داده و گفته بود: «مطمئنا پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان ایرانی در اروپا که در میان آنها بعضی شخصیت‌های نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند، شنیدم این بود که تحریم باید اعمال شود و این تحریم باید هرچه شدیدتر باشد، تحریم ضعیف و یا تدریجی فقط به رژیم این امکان را می‌دهد که با وضعیت جدید خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن.»(!)
دولت اوباما خواستِ سران فتنه را در حمایت از آنان اجابت و تحریم‌های موسوم به فلج‌کننده را اعمال کرد. قطعنامه سنگین ۱۹۲۹ بر‌اساس گرای تحریم از سوی سران فتنه، در سالگرد فتنه ۸۸ و با هدف کمک به فتنه‌گران تصویب شد.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا نیز در پاسخ به سؤال خبرنگار واشنگتن‌پست که پرسیده بود قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه ایران چه اثر قابل‌توجهی دارد؟ گفته بود: «این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است.»
همین اتفاق، نردبانی شد برای مدعیان اصلاحات. آنان در سال 92 با ادعای رفع تحریم در انتخابات از مردم رأی گرفتند تا تحریم‎‌هایی که خود پیگیر و مسبب آن بودند، به وسیله مذاکره و توافق با آمریکا بردارند اما با هدف نرمالیزاسیون انقلاب اسلامی و رویکرد انجام و اجرای توافق به هر قیمت، معاهده‌ای فاقد ضمانت و توازن را به کشور تحمیل کردند. آنان آن‌قدر نقض عهد حریف را توجیه کردند که طرف غربی به تحریم بیشتر اقدام کرد و در داخل نیز با سوءمدیریت ضمن اثربخش‌ساختن تحریم، رکوردهای تورمی را جابه‌جا و اقتصاد و معیشت را با اخلال مواجه کردند. کار به اینجا ختم نشد و این طیف اختیار مذاکره بر سر واگذاری توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را هم می‌خواست و اگر حکمت و درایت رهبر معظم انقلاب اسلامی نبود، امنیت ملی را از میان برده و کشور را به لقمه‌ای آماده برای بلعیده شدن تبدیل کرده بودند.
فردی که در زمره سران فتنه است و علاوه‌بر همکاری با دشمن در مرکزیت فتنه‌ای آمریکایی- اسرائیلی- انگلیسی برای براندازی با اسم رمز تقلب در انتخابات، مشوق روی کارآمدن دولتی شده است که روی فتنه و تحریم بنا شد، نمی‌بایست به جای گزارش دادن به مردم بابت کارنامه دولت‌های اصلاح‌طلب و نیز پاسخ به ملت برای بی‌برنامگی در دولت فعلی، با طرح این موضوع که دولت اختیارات خود را پس بگیرد، به ادراک مردم توهین و از پذیرش مسئولیت و پاسخگویی فرار کند. او در سال 88 با وجود اینکه می‌دانست و در محافل خصوصی گفت که تقلبی نشده، حاضر نشد این مسئله را به صورت عمومی اعلام کند تا فتنه کور نشود. اکنون سؤال اینجاست که از دید اصلاح‌طلبان این فرد چه جایگاهی دارد و پیامد تکرارهای او از نگاه آنها چیست؟
1- دی 1400 مهدی آیتی، عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم گفت: «آقای خاتمی باید اعلام بازنشستگی سیاسی کند و بگذارند نخبگان و نسل جدید بیایند و یک حزب بزرگ و فراگیر اصلاح‌طلب ایجاد کنند... آقای خاتمی بهترین کاری را که می‌تواند انجام دهد نوشتن خاطرات و اعلام بازنشستگی سیاسی است».
2- فروردین 1401 محمد ‌هاشمی، عضو مستعفی حزب کارگزاران در گفت‌و‌گو با مشرق در پاسخ به این مطلب که برخی مثل محمدرضا خاتمی گفته‌اند خاتمی می‌خواهد اعلام بازنشستگی سیاسی کرده و از لیدری اصلاحات دست بکشد، گفت: «من خیلی بحث‌های سیاسی در شبکه‌های اجتماعی را دنبال نمی‌کنم؛ اما فکر می‌کنم زمان تغییرات است... من مصداقی صحبت نمی‌کنم؛ اما تندروی‌ها را باید کنار گذاشت.»
3- خرداد 98 صادق خرازی فعال اصلاح‌طلب گفت: «من فکر می‌کنم آقای خاتمی نتوانسته جامعه را اقناع کند و این نشان می‌دهد که بین آقای خاتمی، مشاورین ایشان و عمق جامعه فاصله زیادی افتاده است». او دی 99 نیز اظهار داشت: «ذبح مدیریت در همین دولت شکل گرفت. توقعات برخی‌ها تمامی ندارد و این وضع را برای کشور به‌وجود آورده‌اند.»
خرازی با اذعان به نقش طیف مدعی اصلاحات در ایجاد وضع موجود گفت: «ما اشتباه کردیم و باید از رئیس‌جمهور اجاره‌ای که داشتیم، توبه کنیم و این وضع را ما به‌وجود آوردیم».
4- مهر 98 غلامحسین کرباسچی گفت: «آیا به‌واقع آقای خاتمی اصلاحات را رهبری می‌کنند؟ این‌که زمانی در جریان انتخابات یا در مسئله و حوزه دیگری ایشان اظهارنظر نکنند و همه به نظر ایشان احترام بگذارند به‌معنای رهبری نیست. رهبری یعنی ورود به مسائل، مدیریت و ساماندهی آنها. رهبری یعنی اگر زمانی به مشکلی برخورد کردیم او بیاید و مشکل را حل‌وفصل کند... نه آقای خاتمی چنین ادعایی داشته‌اند که رهبر مجموعه جریان اصلاحات هستند و نه جریان اصلاحات با هم بر سر رهبری جریان اصلاحات توافق کرده‌اند.»
5- سال 98 محمدرضا تاجیک، مشاور خاتمی در دولت موسوم به اصلاحات گفت: «امروز می‌بینیم که جریان اصلاح‌طلبی متاسفانه عمدتا به دست برخی از اصلاح‌طلبان به حاشیه رفته و چندان امیدی نداریم که آن نقشی را که در این چهار دهه بازی کرده است، بتواند ایفا کند. هم در خوان نعمت و قدرت حضور دارند و منشی از خودشان بروز می‌دهند که بتوانند هر جایی که توزیع قدرت هست حضور داشته باشند و هم بموقع لیز می‌خورند و چهره اپوزیسیونیستی به خودشان می‌گیرند و از بازخوردهای این چهره بهره می‌برند. یادمان نرود کسانی که در فرآیند انتخابات ۹۲ تمام هستی و سرمایه تاریخی اصلاح‌طلبی را در سبد یک گروه گذاشتند و چک سفید بدون امضا دادند آن موقع نقش اپوزیسیون را ایفا کردند، امروز که می‌بینند از این رهگذر دیگر حیثیت و شخصیتی برای جریان اصلاح‌طلبی باقی نمانده و همان‌ها باید سینه دیوار نقد گذاشته شوند که چرا با این سرمایه تاریخی چنین کرده‌اند امروز نقش اپوزیسیون را ایفا می‌کنند و ناقد شده‌اند و فاصله نقادانه گرفته‌اند».
6- تیر ماه 99 عباس عبدی، فعال اصلاح‌طلب به روزنامه ایران گفت: «درباره اصلاحات، به نظر من این انتقاد به آنان وارد است که به طبقات پایین بی‌توجهی کردند.» عبدی در پاسخ به این مطلب که شما در مصاحبه‌ای گفتید که آقای خاتمی با نطق اخیرش درباره شرایط کرونایی ایران، نشان داد که نمی‌تواند رهبر اصلاحات باشد. یعنی انتظار می‌رفت ایشان به جای اینکه از کنشگران دستورکار طلب کند، خودش دستورکار می‌داد؟ نیز گفته است: «آقای خاتمی تکلیف خود را روشن نمی‌کند. مثلا این حرفی که در گفت وگوی اخیر بیان کرد، نوعی حکایت از بی‌تکلیفی است. کسی که رهبری را بپذیرد، از دیگران نمی‌پرسد که حالا چه کار کنیم؟ چون حتی اگر دیگران هم چیزی گفتند، در نهایت او است که باید مسئول باشد. اما از یک طرف دیگر، آقای خاتمی نه حاضر است به صراحت و روشنی کنار برود و بگوید من کاری ندارم و خودتان می‌دانید و انجام بدهید، به نظرم ایشان روی زمین و هوا نگه می‌دارد و این یکی از ایرادهایی است که متاسفانه به ایشان وارد است.»
7- مهر 1399 رسول منتجب‌نیا، دبیرکل حزب جمهوریت به روزنامه آرمان گفت: «... در رابطه با اصلاح ديگران و جامعه آيا راه و روش صحيح اصلاح‌طلبانه داريم؟ در اين مورد هم دچار اشتباه شده‌ايم و از بنياد مشکل داريم... عملکرد ما در بسياري از زمينه‌ها دچار ‌اشکال است. اگر در ميان اصلاح‌طلبان رانت‌بازي و باند‌بازي و فساد و بي‌‌‌عدالتي و امثالهم نفوذ پيدا کند و آنها آلوده به اين مسائل شوند نه‌فقط خودشان را آلوده کرده‌اند بلکه جريان اصلاحات را متهم کرده و زير سؤال برده‌اند. من عقيده دارم ما اصلاح‌طلب‌ها به بازسازي و بازنگري نياز داريم و نياز است تا ما اصلاحات را از خودمان شروع کنيم.»
8- خردادماه 99 داریوش قنبری، نماینده پیشین مجلس از طیف اصلاح‌طلبان در پاسخ به این سؤال که «چندی پیش رئیس دولت اصلاحات به نکته‌ای اشاره کرد که اصلاح‌طلبان درخصوص جامعه‌محوری و بازگشت به مردم برنامه عملی ارائه دهند؛ اساسا بدون حضور در قدرت چگونه می‌توان در کنار مردم بود و مطالبات آنها را پیش برد؟» به روزنامه آرمان گفت: «معلوم نیست که منظور رئیس دولت اصلاحات از بیان این مسئله چیست و باید واضح‌تر بیان شود اصلاحات جامعه‌محور و اینکه کلا از جامعه جدا شویم بحث جدایی است... مسائل را باید خیلی عینی نمود و بحث کرد. دوره سرگرم کردن مردم با تحلیل‌ها و مباحث شیک گذشته است».
9- روزنامه آرمان خرداد 97 در سالگرد دوم خرداد 76 نوشت: «نخستین آفت جریان اصلاحات عدم توجه به نیازهای اساسی جامعه بود؛ یعنی شعار این جریان «تقدم آزادی بر نان» مطرح شد اما این شعار تنها در برهه انتخاباتی پاسخگو است و پس از آن، ساده‌انگاری است که از جماعتی درگیر تامین معاش انتظار حمایت سیاسی داشت... مشکل دیگر جریان اصلاحات که نه در ابتدای تشکیل بلکه بعدتر به آن دچار شد، انحصارطلبی سیاسی بود».
10- روزنامه آرمان اسفند 98 هم نوشت: «پر بیراه نیست اگر گفته شود اصلاح‌طلبی ملغمه‌ای از رویا، افسردگی، منفعت‌طلبی و... بود... سیاست‌ورزی و حکمرانی منهای فهم منافع ملی به عنوان یگانه هدف سیاسی؛ یعنی رویاپردازی، سوداگری، عدم صداقت، بی‌اخلاقی و... با توجه به جمیع شرایط اجتماعی، اصلاح‌طلبی انعکاس نیازهای مبرم اجتماعی نبوده و نیست و در حال حاضر هیچ ریشه‌ای در اذهان شهروندان ندارد.»
این اعترافات نشان می‌دهد پرونده رئیس دولت اصلاحات از پشتیبانی فتنه تا تکرار ناکارآمدی در برابر عدالت و مردم مفتوح است و زمان ادامه‌ حیات سیاسی او با فریب افکار عمومی و تلاش برای پاک کردن حافظه ملت به پایان رسیده است.
محمدحسین حمزه