(پاسخ به شبهات ):
حقیقت مسـخ انسـان
۱۴۰۴/۰۹/۰۵
شبهه: مگر نمیگویند که خدا هیچگاه به کسی ستم نمیکند و هیچوقت مستقیماً کسی را نمیسوزاند یا نمیآزارد و عذاب دنیوی بر پایه علت و معلول هست پس چرا خداوند قوم بنیاسرائیل را که در روز شنبه صید ماهی انجام دادند را مستقیماً مسخ کرد و به شکل میمون درآورد؟ پس خدا ممکن است مستقیماً عذاب کند و عذاب متناسب با گناه ما نباشد و نتیجه میگیریم که همیشه همهچیز بر پایه علت و معلول نیست، درسته؟
پاسخ: نخست باید دانست که مسخ صرفاً تغییر ظاهری نیست بلکه این دگرگونی از درون آغاز میشود و سپس در بدن ظهور مییابد.
صدرالمتألهین میگوید: بدن انسان تابع نفس اوست و هر تغییری در نفس، در ظاهر او نیز اثر میگذارد. همانگونه که خشم، ترس یا شهوت چهره را دگرگون می کند، ممکن است روحی که در پستی و طغیان فرورفته، بدن را نیز به صورتی متناسب با آن خلق درآورد.
بنابراین، مسخ، واکنشی طبیعی و درونی است؛ تجلی قانون علت و معلول در سطحی عمیقتر.
از این نظر، خداوند آن یهودیان را «مستقیماً» عذاب و شکنجه نکرد، بلکه نتیجه روح فاسدشان را در دنیا آشکار ساخت.
مسخ در حقیقت تجسم باطنی گناه است؛ یعنی انسان چنان در شهوت و تمرد غرق میشود که اثر آن بر بدنش، مسخ و تغییر شکل است.
البته قاعده و سنت خدا این است که این تغییر شکل ظاهری، در آخرت نمایان شود؛ یعنی ارواح پست انسانی اثر خودشان را در بدن اخروی آشکار کنند اما در مورد یهودیان، به شکل اعجازین و خارقالعاده، این مسخ در دنیا و همین بدن خاکی نمایان شد.(1)
از این رو، عذاب الهی در این مورد نیز بر پایه عدالت و سنخیت است: آنان که از مرتبه عقل به مرتبه غریزه سقوط کردند، به همان صورت درآمدند.
این عذاب، «بیتناسب» نیست، بلکه عین تناسب است؛ زیرا ظاهرشان انعکاس باطنشان شد.
درنتیجه، مسخ نه نقض عدالت الهی است و نه نفی قانون علت و معلول؛ بلکه مرتبهای از همان قانون است که در آن، رابطه میان روح و بدن آشکارتر میشود و انسان نتیجه طبیعی و وجودی گناه خود را در همین دنیا تجربه میکند.(2)
پینوشتها:
1. صدرالمتالهین، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، 1366ش، ج3، صص 473-474.
2.برای مطالعه بیشتر، رک: شاکر، محمدتقی و محمد قیومزاده، جستاری در چیستی و چگونگی مسخ انسان، فصلنامه انسانپژوهی دینی، 1392ش، شماره 29.