(پاسخ به شبهات ):
ابعـاد ولایـت تشـریعـی پیـامبـر(ص) و امـام(ع)
۱۴۰۴/۰۹/۰۸
ولایت منحصر به خدا و کسانی است که شایستگیِ آن را دارند. کسانی که سلوک بندگی را طی کرده و به مراتب والای معنوی میرسند، از علم و قدرت ویژه برخوردار میشوند که از آن به عنوان ولایت تکوینی یاد میشود و به دنبالش، به خواست و اذن خدا، برخی از آنها برگزیده شده و به منصب سرپرستی و مسئولیت دینی و دنیویِ جامعه، منصوب میشوند که از آن با عنوان ولایت تشریعی یاد میشود. بر این اساس، رابطه مستقیم میان عبودیت و ولایت تکوینی و ولایت تشریعی برقرار است که گروهی از برگزیدگان، یعنی پیامبران و امامان، به آن دست مییابند.(1)
با عنایت به این مقدمه، در ادامه به بررسی گونههای مختلف ولایت تشریعی میپردازیم تا گستره آن مشخص شود.
ولایت بر تشریع
ولایت بر تشریع، به معنای امکان قانونگذاری در دین است که یکی از مهمترین شئون ولایت تشریعی است که برخی عالمان با قبول اینگونه ولایت برای پیامبر یا امام مخالفت کرده اند؛ مثلا سید مرتضی در کتاب «الذریعه» با ولایت پیامبر و امام بر تشریع مخالفت کرده است(2) و به تبعِ ایشان، برخی دیگر از عالمان نیز همین نظر را برگزیدهاند: «معصومین به هیچ وجه ولایت بر تشریع به معنای قانونگذاری از جانب خود ندارند؛ چرا که با قانونگذاری انحصاری خداوند سازگار نیست. پیامبر و امام صرفا حق تبیین و تذکر دارند: «فذکر إنمّا أنت مذکّر» خداوند سبحان میفرماید: «اگر پیامبر به ما سخنی به دروغ نسبت میداد، ما او را با قدرت میگرفتیم آنگاه رگ قلبش را قطع میکردیم.»» (3)
اما با این حال، ولایت پیامبر یا امام بر تشریع، از سوی بسیاری از محدثان و محققان، مورد قبول واقع شده و مستنداتش عرضه گشته است. از این منظر، اگرچه فقط و فقط خدا است که دارای ولایت بر تشریع و قانونگذاری است(4) اما گاهی خداوند به سبب منزلت بخشیدن به پیامبر یا امام در دیده مردم، تشریع برخی از امور را متناسب با خواست ایشان انجام میدهد؛(5) مثلا تعداد رکعات نماز از جمله اموری است که پیامبر تعداد خاصی را درخواست کرده و خداوند نیز خواست پیامبر را تصدیق نموده و بر همان اساس، رکعات نماز را تشریع کرد.(6) به باور برخی از فقیهان - مستند به روایاتی که در زمینه خمس وارد شده- وجوب خمس نیز از باب ولایت تشریعی امام در سال 220 هجری قمری تشریع شده است.(7) قطع نظر از مصادیق یادشده، به صورت کلی، روایاتی در زمینه ولایت پیامبر و امام بر تشریع، وارد شده است که محدثان متقدم به آنها اشاره کردهاند؛ برای نمونه: «محمد بن حسن میثمی میگوید که از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: خداوند رسولش را با ادب کرد تا اینکه او را نسبت به آنچه اراده کرده بود توانا ساخت، سپس به او اختیار داد و فرمود: «آنچه را رسول خدا به شما میدهد بگیرید و از آنچه نهی میکند دست بردارید» سپس آنچه را خدا به رسولش تفویض کرد همان را به ما نیز تفویض کرده است.»(8)
همچنین، برخی از احادیث وارد شده در زمینه مهدویت - مبنی بر اینکه امام زمان (عج) هنگام ظهور «امر جدیدی» خواهند آورد(9)- را ناشی از ولایت ایشان بر تشریع دانسته اند؛ بدین بیان که ایشان چون پس از ظهور مبسوط الید و دارای حکومت جهانی است و برخلاف امامان پیشین تحت فشار حاکمان و ظالمان نیست، آنطور که شایسته است قوانین مورد نیاز برای جامعه اسلامی را تشریع میکند بهگونهای که به نظر میآید ایشان دین جدیدی آوردهاند.(10)
ولایت بر تفسیر
ولایت بر تفسیر به معنای مرجعیت و ریاست دینی پیامبر یا امام در تبیین و تفسیر قرآن است که مستندات فراوانی در آیات و روایات دارد. برای نمونه، در آیه 2 سوره جمعه و آیه 44 سوره نحل، پیامبر را معلم و تبیینکننده کتاب آسمانی دانسته است. درباره ولایت تفسیری امام نیز به آیه تطهیر و آیه اولوا الامر اشاره میشود که اهل بیت را پاک و معصوم دانسته و مردم را همانطور که به پیروی از خدا و رسولش فراخواندهاند، به پیروی از امامان دعوت کردهاند.(11)
در روایات نیز این مطلب به صورت واضح بیان شده است که امام نیز همچون پیامبر دارای ولایت تفسیری است و باید سخنانش در باب دین را همتراز با سخنان پیامبر دانست. چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: «سخنم همان سخن پدرم است و سخن پدرم همان سخن پدربزرگم و سخن پدربزرگم همان سخن حسین است و سخن حسین همان سخن حسن است و سخن حسن همان سخن امیرالمؤمنین است و سخن ایشان همان سخن رسولالله است و سخن رسولالله نیز همان سخن خداوند است.»(12)
ولایت بر تدبیر امور اجتماعی
ولایت بر تدبیر امور اجتماعی، یکی دیگر از شئون ولایت تشریعی است و از جمله مقامات انتصابی است که خداوند آن را به پیامبر و امام داده است.
این ولایت، دارای زیرشاخههای مختلفی است که در ادامه، به برخی از آنها اشاره میکنیم: (13)
* ولایت سیاسی به معنای رهبری و ریاست جامعه به منظور تحقق ارزشها و قوانین الهی است که پیامبر و امام از آن برخوردارند و آیه «أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»(14) نیز به آن اشاره دارد. امام هادی(ع)در زیارت جامعه کبیره، اهل بیت(ع) را با اوصافی توصیف میکنند که به ولایت سیاسی ایشان اشاره دارند: « قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ... سَاسَةَ الْعِبَادِ وَ أَرْكَانَ الْبِلَادِ؛ آنان پیشوایان امتها و صاحبان نعمت و سیاستگذاران مردم و پایههای شهرها هستند.»(15)
* ولایت اقتصادی به معنای اولویت تصرف پیامبر یا امام در اموال مثل خمس و زکات، از شئون ولایت اجتماعی است؛ چنانکه در تفسیر آیه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا»(16) از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: «معنای «وَلِيُّكُمُ اللَّهُ...» این است که خدا و رسولش و مؤمنان نسبت به شما اولی هستند؛ یعنی از شما و کارها و جان و اموالتان به شما سزاوارترند و منظور از «وَ الَّذينَ آمَنُوا» علی و امامان از فرزندانش تا روز قیامت است.»(17)
* ولایت فرهنگی به معنای هدایت جامعه به سوی مقاصد اسلامی است که ابعاد مختلفی دارد: تربیت شاگرد، پاسخ به شبهات و مسائل مستحدثه، انتشار فرهنگ اصیل اسلامی، نقد جریانهای انحرافی، مناظره با مخالفان و غیره. با مراجعه به تاریخ پیشوایان دینی به خوبی معلوم میشود که آنها خود را سرپرست فرهنگی جامعه میدانسته و نسبت به این امور اهتمام داشتند.(18)
امام باقر(ع) با اشاره به رسالت هدایتگرانه پیامبر و امام، به این مهم اشاره کردند که پس از پیامبر، نقش هدایتگری جامعه به امامان، یکی پس از دیگری رسید: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍهادٍ» فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ الْمُنْذِرُ وَ لِكُلِّ زَمَانٍ مِنَّا هَادٍ يَهْدِيهِمْ إِلَى مَا جَاءَ بِهِ- نَبِيُّ اللَّهِ ثُمَّ الْهُدَاةُ مِنْ بَعْدِهِ عَلِيٌّ ثُمَّ الْأَوْصِيَاءُ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ.»(19)
* ولایت قضائی یکی دیگر از شئون ولایت تشریعی است که به تصریح آیات قرآن، پیامبر واجدش میباشد(20) و اگر کسی طاغوت را حَکَم قرار دهد، کفر پیشه کرده است.(21) پس از ایشان نیز این مقام به امامان(ع) رسیده است و دیگران تنها در صورتی میتوانند قضاوت کنند که از جانب ایشان نیابت عام یا خاص داشته باشند.(22)
نتیجه:
کوتاه سخن اینکه، پیامبر و امام پس از برخورداری از مقامات معنوی و دستیابی به ولایت تکوینی و امکان تصرف در جهان، از ولایت تشریعی نیز برخوردار شدند بدین بیان که هم به اذن خدا دارای امکان قانونگذاری هستند و هم در تفسیر دین و تدبیر امور سیاسی، فرهنگی، قضائی و اقتصادی نیز ریاست و ولایت دارند.
__________________
۱. در رابطه ولایت تشریعی و ولایت تکوینی گفته شده است که رسیدن به ولایت تکوینی، مقدمهای برای رسیدن به ولایت تشریعی است. برای مطالعه بیشتر، رک: سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق، 1378ش، ج10، صص178-179 و 184-185؛ ایزدی، محسن و ایرج قبادیان، رابطه ولایت تکوینی و تشریعی ائمه از منظر عقل و دین، دو فصلنامه عقل و دین، 1394-1395ش، شمارههای 13و14. 2. علمالهدی، سید مرتضی، الذریعة إلی أصول الشریعة، تصحیح دکتر ابوالقاسم گرجی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1363ش، ص669. 3.حسینی شیرازی، سید محمد، الفقه: موسوعه استدلاليه في الفقه الاسلامی، بیروت، دارالعلوم، 1407ق، ج99، صص11-12. 4. چرا که طبق آیات 44-48 سوره مائده، کسانی که به غیر از قانون خدا حکم کنند، ظالم و کافر و فاسقند؛ خواه یهودی باشند، خواه مسیحی، خواه مسلمان. 5. صادقی،هادی و محمد رکّعی، گونههای ولایت تشریعی امامان در روایات، فصلنامه امامت پژوهی، 1392ش، شماره 9، صص 109-111. 6. ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1413ق، ج4، ص547. 7. بحرانی، یوسف بن احمد بن ابراهیم، الحدائق الناضرة، تحقیق، شیخ محمد تقی ایروانی و سید عبدالرزاق مقرم، قم، انتشارات اسلامی،1405ق، ج12، ص357. 8. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، 1407ق، ج1، ص268. 9. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، تحقیق سید ابراهیم میانجی و محمد باقر بهبودی، بیروت، دار احیاء التراث، 1403ق، ج51، ص30 و ج52، ص332. 10. صادقی و رکّعی، گونههای ولایت تشریعی امامان در روایات، صص111-112. 11. همان، صص112-113. 12. کلینی، کافی، ج1، ص53 13. صادقی و رکّعی، گونههای ولایت تشریعی امامان در روایات، صص114-124. 14. نساء، آیه 59. 15. ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص610. 16. مائده، آیه55. 17. کلینی، کافی، ج1، ص288. 18. صادقی و رکّعی، گونههای ولایت تشریعی امامان در روایات، صص119-120. 19. کلینی، کافی، ج1، ص191. 20. نساء، آیه65. 21.همان، آیه60. 22. عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسایل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، تحقیق مؤسسة آل البیت، مؤسسه آل البیت، قم، 1409ق، ج18، ص89.