شاید برای بسیاری سؤال باشد که علت این حجم از تمرکز دشمن از طریق شبکههای مجازی و ماهوارهای و برخی پادوهای داخلی برای اثرگذاری بر مسئله زنان و خانواده چیست؟ دکتر «فرشته روحافزا» فعال حوزه زنان، علت این امر را اثرگذاری زنان و برای متوقفکردن رشد ایران میداند.
به گزارش کیهان، سالهاست که شاهد حجم زیادی از تلاش دشمن به روشها و طرق مختلف برای اثرگذاری بر مسئله زنان کشورمان و در نتیجه خانواده ایرانی هستیم. از جمله در سالهای اخیر تلاش برای تبلیغ و ترویج بیحجابی و سبک زندگی غربی و دورکردن زنان از فضای واقعی فکری و اندیشهای سازنده آنها بهطور محسوسی قابل مشاهده است. برای بررسی علل و انگیزههای تلاش دشمن در این زمینه، با خانم دکتر «فرشته روحافزا»، فعال حوزه زنان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به گفتوگو نشستهایم. خانم روحافزا علاوهبر اینکه در حوزه زنان سوابق فراوانی همچون حضور در شورای فرهنگی اجتماعی زنان وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد، فارغالتحصیل دکتری الکترونیک از دانشگاه منچستر انگلیس است و به علت سالها تحصیل و زندگی در غرب به درستی نگاه این کشورها به زن و جایگاه زن در این جوامع را میشناسد.
* رهبر انقلاب با اشاره به پشتپرده نقشه دشمن علیه زنان جامعه ما فرمودهاند: «خیلی از کسانی که کشف حجاب میکنند اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند میکنند چه کسانی هستند، قطعاً نمیکنند؛... توجه ندارند که جاسوسهای دشمن، دستگاههای جاسوسی دشمن، دنبال این سیاست رفع حجاب و مبارزه با حجاب هستند»، تحلیل شما از این فرمایشات رهبری چیست؟ همچنین ریشه کینه و دشمنی آنان علیه زنان و دختران ما را چه میدانید؟
رهبر معظم انقلاب برای مسئله حجاب و عفاف دو مقوله مهم یعنی واجب شرعی و سیاسی تعریف کردهاند. برخی دستگاههای وابسته به جریانهای بیگانه در پی آن هستند که زنان ما را به تبعیت از الگوی زن غربی سوق دهند؛ بهگونهای که سبک زندگی اسلامی کنار گذاشته شود و سبک زندگی غربی جای آن را بگیرد. رهبری تأکید میفرمایند که امروز زنان ایرانی در سطح جهانی با چهره و جایگاهی متفاوت معرفی میشوند؛ زنان و دخترانی فرهیخته و دانشگاهی که در حوزه ورزش سرآمد هستند، در علوم مختلف، در المپیادهای علمی و در عرصههای تخصصی میدرخشند. اکنون اکثریت ورودیهای دانشگاههای کشور را دختران تشکیل میدهند. زنان ما با حجاب، با نجابت و با عفاف، در صنایع مختلف، رشتههای مهندسی، پزشکی و علوم انسانی حضور دارند. تعداد نویسندگان زن در کشور قابلتوجه است. در عرصه ورزش نیز شاهد حضور پررنگ و موفقیت زنان هستیم؛ زنانی که با حفظ حجاب میدرخشند و هرگز برخلاف کشورهای غربی به چشم ابزار دیده نمیشوند.
شاید در برخی کشورهای غربی زنان در حوزههایی همچون ورزش فعالیت کنند، اما در عین حال نگاه ابزاری به زن همچنان وجود دارد. در مقابل، در کشور ما الگویی از زن مسلمان در حال شکلگیری است که قادر است افراد مؤثر و کارآمد برای جامعه تربیت کند. همانگونه که امام خمینی(ره) زن را همانند قرآن «انسانساز» تعبیر میکنند و در کنار کلام الهی میآورند. زنان اثرگذاری فوقالعادهای دارند، برای نمونه، دانشآموزی که رتبه جهانی در المپیادی کسب میکند، بیتردید از مادری فرهیخته، مراقبتگر و خانوادهای باثبات برخوردار بوده که زمینه این موفقیت را برای او فراهم کردهاند و نمونههای بسیاری از موفقیتهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و... در عرصههای داخلی و خارجی که چنین دستاوردی بدون حضور خانوادهای مستحکم و مادری فهیم ممکن نیست. هنگامی که چنین الگوهایی در جامعه وجود دارد، ما میتوانیم ادعا کنیم برای جامعه جهانی «الگوی صحیح زن» را معرفی کردهایم.
این الگو، به تعبیر رهبر انقلاب نه زن بیهدف شرقی است و نه زن غربی که مورد سوءاستفاده و نگاه ابزاری قرار میگیرد. هیچیک از آن دو نگاه، مورد پذیرش جامعه اسلامی ما نیست.
وقتی نقشها و فعالیتها را زنان برعهده دارند، برای جلوگیری از رشد جمهوری اسلامی کافی است که بنیان خانواده تضعیف شود. اگر خانواده دچار ضعف شود، این ضعف از زنِ خانواده آغاز میشود؛ زنی که در خانواده قدرت تربیت دارد، زنی که توان مدیریت محیط خانواده را داراست، زنی که میتواند محبت ایجاد کند و علم مهربانی و آرامش را در خانه حفظ کند. همه اینها به مادر بازمیگردد و این قدرت زن در خانه اهمیت بسیار دارد.
حال اگر چنین زنی به جای آنکه به فکر حضور در کنار فرزندان و رشد همسرش باشد، بخواهد به سمت الگوی زن غربی حرکت کند، با تمام مشکلاتی که آن جوامع خود با آن دستبهگریباناند، آسیبها آغاز میشود. از بین رفتن سازمان ازدواج صحیح و پایدار و تضعیف خانواده از جمله مشکلات امروز غرب در این زمینه است. یکی از این مشکلات، مسئله فرزندانِ بیپدر است که رهبر معظم انقلاب از آن با تعبیر «پدر ناشناس» یاد کردند.
در حالی برخی نسخه رفتن به سمت الگوی غربی را برای زنان ما میپیچند که حتی در برخی از کشورها زنان هویت خود را نمیتوانند حفظ کنند. در این کشورها زن پس از ازدواج نام خانوادگی خود را از دست میدهد و موظف است نامخانوادگی همسر را بپذیرد؛ بهگونهای که در مدارک رسمی نیز هویت او با نام همسر ثبت میشود. از حیث حقوق کاری نیز، هنوز در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی دستمزد زنان به ۸۰درصد حقوق مردان نرسیده است؛ یعنی زن صرفاً به دلیل جنسیتش مورد اجحاف قرار میگیرد. در تبلیغات، فیلمهای هالیوودی یا بالیوودی و بسیاری از عرصههای دیگر، زن بهعنوان ابزار، عروسک یا جنس مصرفی دیده میشود و به اندیشه او توجهی نمیشود.
وقتی زن به چنین جایگاهی تنزل یابد، دیگر نمیتواند خانواده را حفظ کند و جامعه نیز بهتدریج رو به فروپاشی میرود؛ نمونهاش را در جوامع غربی میبینیم. اگر زنانی که امروز با نجابت، پاکی و عفت پرچم خانواده را برافراشته نگه داشتهاند، کنار بروند، خانوادهها یکییکی دچار اضمحلال میشوند. در نتیجه، جوان تربیت نمیشود، مرد در آرامش نخواهد بود و خودِ زن نیز رشد نمیکند، زیرا تنها میماند. با بروز چنین شرایطی، افراد جامعه دیگر کارآمدی گذشته را نخواهند داشت و نمیتوانند با سربلندی در عرصه جهانی ظاهر شوند. ممکن است این پرسش پیش بیاید که با وجود این ضعفهای ساختاری، چگونه کشورهای غربی از نظر علمی عقبمانده نیستند؟ پاسخ روشن است، بخش قابلتوجهی از پیشرفت علمی آنها بر دوش مهاجران، بهویژه مهاجران از کشورهای اسلامی قرار دارد. کافی است جستوجویی ساده انجام شود تا مشخص شود چه تعداد از دانشمندان برجسته این کشورها از سرزمینهای اسلامی جذب شدهاند.
* با توجه به تبلیغ دشمنان در ترویج الگوهای نامناسب برای زنان مسلمان، به نظر شما کدام الگو برای زنان در عصر حاضر میتواند انسانساز باشد؟
زنان ما باید الگوی حضرتزهرایی داشته باشند؛ اگر امروز زنان غزه قادر به مقاومت هستند و با این شکل استقامت میکنند، در حالی که جنگ فلسطین نزدیک به ۸۰ سال ادامه دارد، به دلیل آن است که بر الگوی صحیح تبعیت میکنند. زنانی که با حجاب کامل، با وجود از دست دادن فرزندان فراوان، همچنان ایستادگی میکنند، نشان میدهند که الگوی درست زن را دنبال کردهاند. یا در کشور خود ما، سخن فقط از زنان دانشگاهی نیست؛ حتی زنان ساده و زحمتکش نیز چنیناند. پیرزنی در یکی از روستاهای کرمان، با امکاناتی بسیار محدود، حاجقاسم سلیمانی را تربیت کرد که جهان را حیرتزده کرده است. یا مادرانی که امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب را تربیت کردند، یا بسیاری دیگر. دانشمندان بزرگ کشور، چه آنان که در حال فعالیتاند و چه آنهایی که با آرمانهایشان به شهادت رسیدند، محصول چنین مادرانی هستند. مادری که ۹ شهید تقدیم کرده همچنان با افتخار و استواری راه خود را ادامه میدهد و کار میکند. چنین زنانیاند که الگوی جهانی میشوند و میتوانند تمدنساز باشند. اگر این الگو کنار گذاشته شود، خودِ کشور دچار افول شدید میشود. به همین دلیل است که حفظ عفت زنان، اهمیتی بنیادین دارد؛ زیرا این قدرت عفت است که زنان را پایدار نگه میدارد و سنگر خانواده را حفظ میکند.
* وظیفه نهادهای مختلف کشور در مقابله با هجمههای دشمن علیه زنان ایران اسلامی چیست و چه مصادیقی را میتوان مطرح کرد؟
اکنون همه نهادها باید وارد عمل شوند تا زن، خودِ واقعی و هویت حقیقیاش را بشناسد و دختران ما ارزش و جایگاه خود را بدانند. نخست باید آموزشوپرورش فعال شود؛ بحث هویت و اجرای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش باید جدی گرفته شود. اسناد و برنامههایی که موجب بیهویتکردن زنان و دختران ما میشود باید اصلاح شود. این نخستین مصداق است. در این زمینه سخن و استدلال فراوان وجود دارد. میتوانیم بهصورت روشن تبیین کنیم که از نظر روانشناسی، جامعهشناسی، علوم شناختی و هویت فرهنگی، چرا عفیفبودن و محجبهبودن اهمیت دارد. دستگاههای مختلف در سالهای اخیر در این حوزه بهشدت کم کاری کردهاند.
وزارت علوم نیز مسئول است تا علاوهبر آموزش علمی، به دانشجویان کمک کند هویت خویش را بشناسند. باید مباحث علمی، نه شعاری، برای اقناع دانشجو درباره هویت و شخصیت او در دانشگاهها رواج پیدا کند. رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند که «کرسیهای آزاداندیشی» برگزار کنید؛ اجازه دهید دانشجو بحث کند، حتی مخالفت کند؛ حرفهایش را بزند؛ اما در همین مسیر هویت خود را مطرح کند و پرسشهایش آشکار شود. متأسفانه وزارت علوم به دلیل برخی سیاستها و دستورالعملها، این موضوع را جدی دنبال نکرده است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز موظف است هم در دانشگاهها و هم در سطح جامعه اقدام کند. سینما، تئاتر، موسیقی و هنر ما، یعنی وزارت ارشاد، نباید زن را در فیلمها با چادر در قالب فردی ضعیف، فقیر و بیپناه نشان دهد و نمادهای غلط ارائه کند. ما زنان دانشمند بسیاری داریم که با حجاب در مقابل بیگانگان ایستادهاند، در حوزههای علمی سنگین حضور دارند، در صنایع نظامی فعالاند و در بخشهای مدیریتی، زنان محجبه نواندیش فراوانی حضور دارند که میتوانند در عرصه جهانی ورود کنند. اما در سینما و تئاتر و سریالهای خانوادگی ما، شخصیت زن بهگونهای دیگر و تضعیفشده نمایش داده میشود.
اکنون مثال روشن دیگر همین جنگ ۱۲روزه مقاومت است؛ اگر زنان ما نمیایستادند، چه کسی میتوانست بایستد و چگونه میتوانستیم پیروز شویم؟ مرد، زن و فرزندشان همه شهید شدند، اما اگر زنان مقاومت نمیکردند و به کارهای دیگر سرگرم میشدند، این وحدت هرگز شکل نمیگرفت. زنان سکان آرامش خانوادهاند و هنگامی که خانه آرام باشد، همهجا آرام میگیرد.
علاوهبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، تمام دستگاهها باید در این زمینه کار کنند تا زنان نقش سازنده خود را بهدرستی ایفا کنند. اگر زن انسانساز است، باید در آرامش انسانسازی کند؛ و در شرایط تنش و هجمه فرهنگی، این امر ناممکن است. اوقات فراغت زنان نیز باید درست طراحی شود؛ نباید اوقات فراغت به ابزار تبدیلشدن زن منجر شود. نشاط برای زن لازم است، اما باید بهدرستی برنامهریزی
شود.
دستگاههای ورزشی، وزارت آموزشوپرورش، وزارت ارشاد و شهرداریها همگی نقشی مؤثر و ضروری دارند. اگر زن حفظ شود، دامن عفیف و پرمحبت زن میتواند گلهای زیبای این کشور را تربیت کند، آنگاه ایران گلستانی از جوانان دختر و پسر خواهد شد. اما اگر در این زمینه غفلت کنیم و زنان را بهدرستی تغذیه فکری، هویتی و فرهنگی نکنیم، پژمرده میشوند؛ و این باغ زیبایی که در این چهلوچند سال چنین ثمرات درخشانی به جهان نشان داده و چنین مقاومتی را رقم زده، از بین خواهد رفت. اگر این سرمایه را پاس نداریم، در حق زنان آینده، جوانانمان، کشورمان و حتی زنان جهان که میتوانند الگو بگیرند، کوتاهی کردهایم.