(پاسخ به شبهات ):
فلسفه حجاب زن و تمایلات مرد
۱۴۰۴/۰۹/۲۲
شبهه: چرا خدا مرد را با این حجم از شهوت آفرید که با شنیدن صدای زن یا اندکی از دست و پای زن، حالش تغییر کند و نتیجتاً بر زن لازم بشود که حجاب کامل داشته باشد؟ نگویید به خاطر حفظ نسل انسان؛ چون با شهوتی کمتر از این هم میشد نسل انسان را حفظ کرد! خداوند مرد را با اوج شهوت آفرید که لذتش برای او است و زحمتش برای زن! آیا این آفرینش و قانونگذاری، عادلانه و حکیمانه است؟
پاسخ: به باور مسلمانان احکام عملی اسلام بر پایه مصالح و مفاسد واقعی سامان یافته است و در هماهنگی کامل با آفرینش و ویژگیهای تکوینی انسان است. یکی از این احکام عملی، پوشش و حجاب برای زن و مرد است که به دلایلی، این حکم شرعی در مورد زنان، بروز و ظهور بیشتر و برجستهتری یافته است. بهطورکلی اصل پوشش بدن تقریباً در میان تمام جوامع بشری وجود دارد، اما میزان و شکل این پوشش براساس فرهنگهای حاکم بر هر اجتماع، متفاوت است. در دین اسلام از زنان خواستهشده که اندام و موهای خود را از نامحرمان بپوشانند و از لباسهای محرک استفاده نکنند.(1)
حال این سؤال پیش میآید که خداوند چرا به زنان چنین تکلیف همراه با زحمت و مرارت را حکم کرده و آیا این حکم، ظلم به زن نیست؟ اگر به خاطر حفاظت زن و جامعه در برابر شهوت مردان است، آیا این مخالف حکمت خداوند نیست و بهتر نبود خدا شهوت کمتری در مرد قرار میداد تا زن متحمل زحمت کمتری میشد؟ در ادامه در قالب چند نکته به این سؤال پاسخ داده میشود.
نیروی غریزیِ شهوت
خداوند در مرد و زن نیروی شهوت و گرایش به جنس مخالف را آفریده است و این نیرو، وسیلهای طبیعی برای ادامه حیات و گسترش نسل انسانها و بسیاری دیگر از موجودات است. این گرایش در هر دو جنس وجود دارد و تنها شکل بروز و تجربه آن ممکن است متفاوت باشد. نمیتوان گفت مردان در اوج شهوت آفریده شدهاند و زنان فاقد آن هستند؛ هر دو با میزان خاصی از غریزه جنسی متولد میشوند و در طول زندگی آن را تجربه میکنند.
شدت و ضعف این نیرو تحت تأثیر عوامل زیستی، روانی و اجتماعی قرار دارد و نمیتوان آن را بهطور مطلق به یک جنس نسبت داد. هم مرد و هم زن از قوه شهوت برخوردارند و هر دو از تجربه آن لذت میبرند، اما شیوه بروز و تجربه این لذت ممکن است متفاوت باشد. در برخی از روایات آمده که شهوت زنان بیشتر از شهوت مردان است، اما زنان به سبب حیا و صبر بیشتر، قدرت بیشتری در کنترل این میل دارند. در واقع، چون زنان حیای بیشتری دارند و بهتر غریزه جنسی را کنترل میکنند، در عرصه اجتماعی اینطور انگاشته میشود که زنان شهوت کمتری نسبت به مردان دارند.(2)
ناز و نیاز
خداوند بر اساس حکمت خود، زن و مرد را تکمیلکننده یکدیگر آفرید. زن سرشار از ناز و زیبایی است و بهگونهای خلق شده که جلوهگری کند و تحسین مردان را برانگیزد و مرد نیز با طبیعت نیازمند خود، جذب این زیبایی شود. بر همین اساس، میل و تحریک مرد عمدتاً از طریق قوه بینایی و مشاهده صورت میگیرد، در حالی که تحریک و برانگیختگی احساسات و قوه شهوت زن بیشتر از طریق قوه شنوایی و شنیدن کلمات محبتآمیز شکل میگیرد. به همین دلیل، خداوند برای حفظ عفاف و جلوگیری از بیبندوباری و هرزگی چشمی، به زنان دستور داده است که در حضور مردان نامحرم حجاب داشته باشند و به مردان نیز توصیه شده که نگاه خود را از نامحرمان بازدارند(3) و از سخن گفتن آزادانه با زنان نامحرم پرهیز کنند.(4)
در کنار این دستورها، ازدواج بهعنوان راهی برای تأمین نیازهای درونی و برآورده کردن غریزه جنسی قرار داده شده است تا زن و مرد در کنار یکدیگر آرامش یافته و نیازهای جسمی و عاطفی خود را به شیوهای مشروع و سازنده تأمین کنند.(5)
حجاب و کنترل شهوت
هر تکلیفی بهطور طبیعی با سختی و مرارت همراه است، اما خداوند آن را با حکمت وضع کرده و برکات و فواید بسیاری در آن نهفته است که دشواریهای آن را کماهمیت جلوه میدهد. از این منظر، حجاب، هرچند ممکن است محدودیتهایی برای زنان ایجاد کند، اما دارای حکمتها و فواید فراوانی است که این محدودیتها را منطقی و قابل توجیه میسازد.
یکی از مهمترین فواید آن، کنترل تحریکات جنسی مردان است؛ وقتی زنان پوشش مناسب دارند و جلوهگریهای تحریکآمیز را محدود میکنند، احتمال برانگیختگی میل جنسی مردان کاهش مییابد و نظم اخلاقی در جامعه حفظ میشود. نقش حجاب تنها محدود به تأثیر بر مردان نیست. این پوشش، عامل مهمی در مهار غرایز جنسی زنانه نیز محسوب میشود؛ چرا که جلوهگری زن باعث جلب توجه و تحسین دیگران میشود و این تحسین، عواطف و هیجانات درونی زن را برمیانگیزد؛ در نتیجه، زن به جلوهگری بیشتر سوق پیدا میکند و این چرخه در نهایت ممکن است او را در معرض گناهان قرار دهد.
حجاب بهعنوان یک سازوکار اجتماعی و اخلاقی، این جریان تحریک متقابل را محدود میکند و به زن کمک میکند تا احساسات و غرایز خود را کنترل کند و رفتار و ظاهرش را در چارچوب حریم خانواده و زندگی زناشویی مدیریت نماید. بدین ترتیب، حجاب بهطور همزمان باعث کنترل متقابل غرایز زن و مرد میشود و این مهم، فواید بسیاری- مثل حفظ عفت عمومی، تقویت بنیان خانواده، کاهش تنشهای جنسی و جلوگیری از آسیبهای اخلاقی- به دنبال دارد. دشواریِ رعایت حجاب، در برابر این فوائد، بسیار کماهمیت جلوه میکند.
نتیجه:
براساس توضیح ارائهشده، غریزه جنسی در هر دو جنس زن و مرد وجود دارد، اما شکل بروز و تحریکپذیری آن متفاوت است. این نیرو، بخشی طبیعی و ضروری از سازوکار تداوم نسل و نیازهای عاطفی انسان است و نمیتوان آن را به یک جنس محدود کرد یا نامتناسب دانست.
تفاوت میان مرد و زن در راههای تحریک شدن- مرد بیشتر از مسیر نگاه و زن بیشتر از مسیر عاطفه و شنیدار- سبب شده، احکام مرتبط با حجاب و کنترل نگاه بهصورت مکمل یکدیگر تشریع شوند تا تعادلی سالم در روابط اجتماعی ایجاد شود.
حجاب در این نگاه، چارچوبی اخلاقی برای مدیریت غرایز زن و مرد در جامعه است. این احکام بر پایه مصالح واقعی و هماهنگ با ساختار روانی و فطری انسانها وضع شدهاند و هرچند ممکن است در عمل دشواریهایی داشته باشند،اما در مجموع آثار مثبت آنها بسیار بیشتر از سختیهای آن است.از این منظر، غریزه جنسی همچون نیروی موتور در یک خودرو است: وجودش برای حرکت و پیشرفت ضروری است، اما اگر بدون ترمز، مسیر و کنترل رها شود، همان نیروی مفید به عاملی برای انحراف، ناامنی و ویرانی بدل خواهد شد.
پینوشتها:
1- نور، آیه 31. 2- الحرّ العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة،مکتبه المحلاتی، 1423 ق، ج 1، ص 97؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403 ق، ج 103، ص 24. 3- نور، آیه 30. 4- بهعنوان نمونه: نورى طبرسى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، بیروت، مؤسسه آلالبیت، ط 2، ج 14، ص 256 و ص 272؛ اللیثى الواسطى، علىبن محمّد، عیون الحکم و المواعظ، تحقیق حسین الحسنى البیرجندى، قم، دارالحدیث، ط 1، 1376 ش، ص 202. 5- روم، آیه 21.
میثم شادپور