به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,794
بازدید دیروز: 4,333
بازدید هفته: 3,794
بازدید ماه: 13,875
بازدید کل: 27,640,587
افراد آنلاین: 24
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۰۳ آبان ۱٤۰٤
Saturday , 25 October 2025
السبت ، ۳ جمادى الأول ۱٤٤۷
آبان 1404
جپچسدیش
21
9876543
16151413121110
23222120191817
30292827262524
آخرین اخبار
خبرِ ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و .... ۱۴۰۴/۰۸/۰۲

خبرِ ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....

   ۱۴۰۴/۰۸/۰۲

پاسخ اصلاح‌طلب خارج‌نشین به ماله‌کشی پادوی ترامپ
بی‌ربط‌نویسی عضو تیم گردانندگان روزنامه هم‌میهن، با اعتراض اکبر گنجی اصلاح‌طلب خارج‌نشین مواجه شد.
«احمد- ز» با اشاره به مناظره‌اش با حمید رسایی نوشته بود:
«در مناظره، وی خودش را جای آمریکا گذاشت و از من خواست که در نقش جمهوری اسلامی با او مذاکره کنم. بعد هم بلافاصله گفت؛ هسته‌ای را بده بیا! موشک را بده بیا! پاسخم این بود که آمریکا به اندازۀ وی این‌قدر بی‌منطق نیست! حالا حامیان آقای رسایی همین نکته را برجسته کرده و می‌گویند که فلانی از خواست آمریکا برای کاهش برد موشک‌های ایران بی‌خبر است!
قاعدتاً من بنا به حرفه‌ام، بیش از آنان از مطالبات آمریکا از ایران اطلاع دارم چون همه‌اش رسانه‌ای شده است. حرف من این بود که وقتی یک مقام آمریکایی پشت میز مذاکره می‌نشیند، بعید است پشت سر هم تکرار کند؛ بده بیا! لابد طرحی وسط می‌گذارد که اساسش بده- بستان است. در حقیقت این هنر دیپلمات‌های ایرانی است که قادر به هدایت مذاکرات به سمتی متوازن و معقول و شفاف‌سازی امتیازات پیشنهاد شده باشند».
وی افزوده بود: «ما هنوز نمی‌دانیم که آمریکا در مقابل آنچه از ایران طلب می‌کند، چه امتیاز مشخصی ارائه می‌دهد چون این موضوع هنوز رسانه‌ای نشده است. آیا آمریکا در برابر تعلیق یا تعطیل صنعت هسته‌ای، حاضر به لغو تحریم‌ها در سطحی کاملاً ملموس و مؤثر است؟ آیا نگرانی‌های امنیتی مشروع ایران را به رسمیت می‌شناسد؟ و اگر می‌شناسد، در مقابل فرض کاهش برد موشک‌ها، حاضر به ارائۀ چه نوع تضمین‌های امنیتی است؟ اینها مسائلی است که در پشت یک میز مذاکرۀ معقول و مدنی می‌تواند مورد بحث و شفاف‌سازی قرار گیرد و بعد به نحوی رسانه‌ای شود تا بتوان در مورد فواید و زیان‌هایش داوری کرد و به تصمیم رسید. بدون تردید هیچ شهروندی امتیاز دادن یک‌سویه به طرف مقابل را نمی‌پذیرد چون اصلاً با خرد متعارف سازگار نیست. هر مذاکره‌ای به قصد توافق صورت می‌گیرد و هر توافقی مبتنی بر بده- بستان متقابل است، به طوری که منافع هر دو طرف تأمین شود و یا لااقل به خطر نیفتد. به هر حال دیپلماسی و اصول حکمرانی از ابتدای مدنیت بشر تاکنون همین بوده و از این به بعد هم همین خواهد بود».
در واکنش به این تجاهل و بی‌خبری نسبت به بی‌منطقی و زورگویی دولت ترامپ، اکبر گنجی در کانال خود نوشت: «درباره این این جمله که «وقتی یک مقام آمریکایی پشت میز مذاکره می‌نشیند، بعید است پشت سر هم تکرار کند؛ بده بیا! لابد طرحی وسط می‌گذارد که اساسش بده- بستان است» باید گفت: از ۲۳ فروردین تا ۲ خرداد که ۵ دور مذاکره میان ایران و آمریکای ترامپ برگزار شد، «هیچ متنی» تاکید می‌کنم «هیچ متنی» از سوی آمریکا به طرف ایرانی ارائه نشد و صرفا این طرف ایرانی بود که از همان دور اول با پیشنهادات مکتوب پشت میز مذاکرات حاضر شد. 
در نهایت، پس از دور پنجم، نامه‌ای ۱۵‌بندی را آمریکا از طریق وزیر خارجه عمان به ایران منتقل کرد که در آن نامه از ایران درخواست شد: ۱. تمام زنجیره غنی‌سازی ایران باید تعطیل شود و از بین برود. ۲. مذاکرات موشکی آغاز و ایران باید محدودیت‌هایی را در این حوزه بپذیرد. ۳. ایران باید از گروه‌های مقاومت مورد حمایت خود دست بکشد. 
نکته قابل‌توجه این بود که در این نامه هیچ اشاره‌ای به اینکه در قبال پذیرش همه این خواسته‌ها از سوی ایران، آمریکا چه امتیازی را به تهران می‌دهد. یعنی در واقع همان «بده بیا!» بدون هیچ ما‌به‌ازایی! از نظر تصمیم‌گیران ایرانی پذیرش این نامه چیزی جز همان «تسلیم بی‌قید و شرط» نبود که بر همین اساس، پاسخی متناسب با آن تنظیم و به آمریکا تحویل داده شد. برخلاف نظر آقای [ز...]، به نظرم ایران در مذاکره با دولت ترامپ حاضر به دادن امتیازات بیشتری حتی فراتر از برجام بود، اما طرف مقابل قصد نداشت امتیازی بدهد و می‌گفت با ما توافق کنید تا بمباران نشوید!».


بنیاد آمریکایی: اقتصاد روسیه بهتر از پیش‌بینی‌های ما عمل می‌کند
پژوهشگر بنیاد آمریکایی کارنگی معتقد است: اقتصاد روسیه کاملاً در وضعیت جنگی قرار ندارد و به لطف هزینه‌های گسترده دولت، قیمت بالای کالاهای صادراتی و مدیریت اقتصادی ماهرانه، بهتر از پیش‌بینی‌ها عمل کرده است.
الکساندرا پروکوپنکو عضو مرکز اوراسیای روسیه در مؤسسه کارنگی در برلین می‌نویسد: برخلاف تصور عمومی در خارج، اقتصاد روسیه کاملاً در وضعیت جنگی قرار ندارد. کرملین همزمان در کارخانه‌های تسلیحاتی سرمایه‌گذاری کرده و تجارت با چین را برای دور زدن تحریم‌های غربی افزایش داده است. طی سه سال گذشته، اقتصاد روسیه به لطف هزینه‌های گسترده دولت، قیمت بالای کالاهای صادراتی و مدیریت اقتصادی ماهرانه بهتر از پیش‌بینی‌ها عمل کرده است.
با وجود تحریم‌ها و انزوا، روسیه توانسته ماشین جنگی خود را فعال نگه دارد. در سال ۲۰۲۱، کرملین حدود ۲۲درصد بودجه فدرال را به حوزه نظامی اختصاص داد و امروز تقریباً ۴۰درصد بودجه فدرال، معادل حدود ۸درصد تولید ناخالص داخلی (شامل هزینه‌های امنیت داخلی)، صرف امور نظامی می‌شود. دولت تولید پهپاد و مهمات را گسترش داده، ذخایر تجهیزات دوران شوروی را بازسازی کرده و مشوق‌های مالی برای جذب نیرو به ارتش ارائه می‌دهد. روسیه توانست حمله خود را بدون قرار دادن کل اقتصاد در وضعیت جنگی، با اعلام بسیج جزئی و تشویق کارخانه‌های دفاعی موجود برای کار شبانه‌روزی، حفظ کند. واردات موازی-کالاهایی که توسط شخص ثالث و بدون اجازه تولیدکننده به روسیه فروخته می‌شوند- و تامین‌کنندگان چینی، کمبود قطعات حیاتی ناشی از تحریم‌ها را پوشش داده‌اند.
سیاستگذاران باید پیش‌بینی کنند که کرملین چگونه خود را وفق می‌دهد. روسیه ممکن است با نظامی‌تر کردن بیشتر اقتصاد، صنایع غیرنظامی را برای تولید نظامی تغییر دهد، کارخانه‌های جدید بسازد و با افزایش دستمزد، معافیت از خدمت و کارزارهای استخدام، نیروی بیشتری به صنایع دفاعی جذب کند. چنین اقداماتی برای پوتین پرریسک است، زیرا مردم عادی باید فداکاری کنند؛ کارخانه‌های مصرفی ممکن است تعطیل شوند، کالاها سهمیه‌بندی شوند و شرکت‌ها کارکنان خود را از دست بدهند. با این حال، پوتین تاکنون رضایت عمومی را با حفظ زندگی روزمره در شرایط نسبی عادی حفظ کرده است. بسیج کامل می‌تواند اثرات جنگ را برای مردم ملموس‌تر کند، اما از دیدگاه پوتین، پاداش احتمالی- سلطه بر اوکراین و تضعیف ناتو- ارزش ریسک را دارد.


اعتماد: ایران موفق شد آثار مکانیسم ماشه را مهار کند
روزنامه اعتماد می‌گوید بیشتر تاثیر مکانیسم ماشه، بار روانی بازگشت قطعنامه‌های تحریم بود و ایران توانست با تدارکات قبلی و پشتوانه شرکای شرقی، عمده تاثیرات آن را خنثی کند.
این روزنامه در تیتر نخست خود و ذیل عنوان «نیزه تحریم و سپر مقاومت» نوشت: در حالی که رسانه‌های غربی از شمارش معکوس بازگشت تحریم‌ها می‌نوشتند، نفتکش‌های ایرانی یکی پس از دیگری در مسیر شرق حرکت می‌کردند، انبارهای بانک مرکزی از طلا و ارز تازه‌وارد پر می‌شد و رکورد یک دهه‌ای فروش نفت شکست. این فقط یک تصادف نبود؛ این نقشه‌ای بود برای مقاومت در برابر فشار بی‌سابقه جهانی. اروپایی‌ها‌، در اواخر شهریور 1404 درخواست بازگشت شش قطعنامه تحریمی سازمان ملل را مطرح کردند. اما برخلاف قطعنامه‌های اولیه دهه 1380، به طور صریح خرید و فروش نفت را تحریم نکرده‌اند. مقامات نفتی ایران نیز تاکید کرده‌اند که «متن مکانیسم ماشه مستقیما به فروش نفت اشاره‌ای ندارد» و تحریم‌های پیشین آمریکا و اروپا (پس از 2018) دست‌کم روی صادرات نفت ایران در عمل تاثیر چشمگیری نداشته است. اما در این بین اعلام خبر آغاز روند بازگشت قطعنامه‌ها باعث نوسانات شدید در بازار ارز شد؛ این نشان می‌دهد بخش قابل‌توجهی از اثر روانی تحریم‌ها، در اخبار مربوط به مکانیسم ماشه اعمال شد.
ایران بیش از 2.25 تن طلای خام از چین وارد کرده است. میزان واردات طلای ایران در سال 2024 میلادی (تا پاییز 1403) به حدود 100 تن معادل بیش از 8 میلیارد دلار رسیده که «مثبت‌ترین رقم طی دهه‌ها» است. این سیاست خرید فیزیکی طلا به جای بازگرداندن ارز حاصل از صادرات نفت، کوششی عمدی برای تقویت ذخایر ارزی و فرار از تحریم‌های دلاری به‌شمار می‌آید. همین‌طور داده‌های رسمی ایران نشان می‌دهد در سال 1403 کم‌سابقه‌ترین درآمد نفتی طی یک دهه اخیر ثبت شد؛ به‌گونه‌ای که کل صادرات نفت کشور به 67 میلیارد دلار رسید. از سوی دیگر، فرستاده‌های دولت هند نیز در ماه‌های اخیر پیغام داده‌اند آماده خرید نفت ایران هستند.
در اولین ماه‌های سال جاری میلادی، چین کماکان خریدار عمده نفت ایران بود؛ واردات نفت خام ایران به این کشور در مارس 2025 به رکورد تمام وقت نزدیک به 1.7 تا 1.8 میلیون بشکه در روز رسید. آمارهای تحلیلی معتبر نشان می‌دهد که در ماه ژوئن 2025 (خرداد 1404)، میانگین صادرات نفت خام ایران به 1.8 میلیون بشکه در روز رسید که بالاترین رقم در دوره‌های اخیر است. این موفقیت بی‌سابقه نتیجه ده‌ها اقدام فنی و دیپلماتیک (از اعزام نفتکش به بازارهای متعدد تا بهره‌برداری از بنادر و خطوط لوله جدید) و مدیریت فشارهای تحریمی بوده است. به گزارش آژانس بین‌المللی انرژی، میانگین صادرات نفت ایران در نیمه نخست 2025 میلادی نیز حدود 1.7 میلیون بشکه در روز بود، یعنی تجارب سخت تحریمی را تغییر جهت داد و حتی جهش صادرات در میانه تشدید تحریم را ممکن ساخت. همچنین آمارهای مراکز تحقیقاتی نشان می‌دهد که ایران پس از سقوط صادرات به کف نیمه اول 2020 (حدود 0.4 میلیون بشکه)، اکنون حدود 1.5 میلیون بشکه در روز نفت صادر می‌کند. این حجم صادرات (بیش از سه برابر اوج سال‌های تحریم شده 2020-2021) عمدتا مدیون سیاست نگاه به شرق بوده است؛ چین و دیگر خریداران آسیایی‌، نیاز خود را به نفت ایران روزانه بیش از 2.6 میلیون بشکه محصول هیدروکربوری شامل نفت خام و فرآورده‌ها اعلام شده) تامین کرده‌اند. برخلاف انتظار آمریکا که قصد داشت صادرات نفت ایران را به نزدیک صفر برساند، اقتصاد ایران از ظرفیت فروش نفت به بازارهای جایگزین حداکثر بهره را برده است. ماشه نتوانست صادرات نفت ایران را مختل کند. علت، ایستادگی چین و روسیه در برابر تحریم‌های جدید بود. پکن و مسکو پیش‌تر به صراحت اعلام کرده‌اند که تحریم‌های یکجانبه علیه ایران را قبول نخواهند کرد و از بازگشت محدودیت‌های سازمان ملل حمایت نمی‌کنند.
ایران‌، با تدارکات قبلی و پشتوانه شرکای شرقی، بسیاری از ضربات تحریمی را خنثی کرده است. خرید بی‌سابقه طلا و ارز، تلاش برای افزایش فروش نفت خام و توسعه روابط راهبردی با بلوک شرق، نمونه‌هایی از راهکارها در جنگ اقتصادی است. رسانه‌های مهم بین‌المللی کمابیش اجماع دارند که ایستادگی ایران و شکستن سد تحریم، شگفتی‌ای بود که برنامه‌ریزان غربی آن را دست‌کم گرفتند.

درخواست حذف ماده ۵۰ قانون جهش تولید مسکن توسط دولت، خلاف رویکرد گسترش ساخت مسکن در کشور است.
در این باره روزنامه وطن امروز، با ابراز تردید نسبت به اینکه آیا وزارت راه و شهرسازی دنبال بازگشت به دوره عباس آخوندی است، نوشت: در یکی از تصمیمات بحث‌برانگیز در حوزه سیاست‌گذاری مسکن، دولت درخواست حذف ماده ۵۰ قانون جهش تولید مسکن از برنامه هفتم توسعه را ارائه داده است. این به معنای عقب‌نشینی از توسعه مناطق کمتر برخوردار و تقویت تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ است. این ماده، وزارت راه و شهرسازی را موظف می‌کرد حداقل 0.2 درصد به مساحت سکونتگاه‌ها در شهرهای کوچک، روستاها و مناطق مرزی بیفزاید و امکان واگذاری زمین‌های دولتی به ‌صورت ۹۹ ساله را برای خانوارهای فاقد مسکن فراهم کند. هدف آن، توسعه متوازن سکونتگاه‌ها، کاهش تمرکز جمعیت در کلان‌شهرها و حمایت از دهک‌های پایین درآمدی بود.
درخواست حذف این ماده، به معنای رفع تکلیف از وزارت راه و شهرسازی و برخلاف وعده‌های پیشین دولت مبنی بر ساخت مسکن برای خانوارهای فاقد سرپناه، به‌ویژه در مناطق روستایی و مرزی است. دولت به ‌نوعی در حال بازگشت به رویکردی است که سال‌ها پیش عباس آخوندی، بر آن تأکید داشت؛ اینکه «ساخت مسکن وظیفه دولت نیست». همین نگاه موجب شد پروژه‌های مسکن مهر با اهمال مواجه شوند و بخشی از آن تا پس از پایان دولت دوازدهم، بلاتکلیف باقی بمانند. اکنون حذف ماده ۵۰ نقش دولت را از تأمین زیرساخت‌های سکونتی حذف می‌کند.
حذف ماده ۵۰ موجب تشدید تمرکز جمعیت در کلان‌شهرها، افزایش شکاف سکونتی میان مناطق برخوردار و محروم و کاهش ساخت‌وساز در شهرهای کوچک و روستاها خواهد شد. در غیاب حمایت دولتی، مهاجرت به شهرهای بزرگ تشدید شده و فشار مضاعفی بر زیرساخت‌های شهری، بازار اجاره و قیمت مسکن وارد می‌شود. چنین رویکردی‌، به‌ویژه برای دهک‌های پایین و مناطق محروم، می‌تواند هزینه‌های زندگی آنها را افزایش دهد.
اگر اجرای ماده ۵۰ به ‌درستی عملیاتی شود، می‌تواند یکی از مؤثرترین ابزارهای دولت برای مهار نوسان بازار مسکن و کنترل مهاجرت باشد. واگذاری زمین‌های دولتی به ‌صورت ۹۹ ساله، به‌ویژه در مناطق کم‌برخوردار، نه‌تنها هزینه اولیه ساخت مسکن را برای خانوارهای فاقد سرپناه کاهش می‌دهد، بلکه انگیزه‌ای واقعی برای ماندگاری در محل زندگی و سرمایه‌گذاری در آینده فراهم می‌آورد. از طرف دیگر به تولید و اشتغال بومی نیز کمک می‌کند.
از سوی دیگر، روزنامه جوان در گزارشی نوشت: عدم ‌اجرای ماده۵۰ نه به ‌دلیل عدم ‌اجرائی بودن قانون بلکه به‌دلیل فقدان اراده مدیریتی و ساختار ناکارآمد در سیاست زمین بوده است. ماده۵۰ یکی از معدود بند‌های برنامه هفتم است که با هدف متعادل‌سازی جمعیتی و کاهش فشار بر تهران و سایر کلانشهر‌ها تدوین شده بود. طبق این ماده، وزارت راه موظف بود با شناسایی اراضی مستعد، زیرساخت‌های اولیه را فراهم کند و زمین را با شرایطی شفاف و بلندمدت در اختیار متقاضیان واقعی قرار دهد. حذف این الزام، عملاً راه را برای تمرکز بیشتر سرمایه‌گذاری‌ها در شهر‌های بزرگ باز و روستا‌ها و شهر‌های کوچک را به حال خود رها می‌کند. دولت از یک طرف حرف از انتقال پایتخت می‌زند و شعار جلوگیری از مهاجرت و احیای مناطق محروم سر می‌دهد و از طرف دیگر از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کند.
ارسلان محمدی کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: وزارت راه ‌و ‌شهرسازی در حالی به‌عنوان متولی اصلی عرضه زمین برای ساخت مسکن شناخته می‌شود که عملکردش به پایین‌ترین سطح طی دو دهه گذشته رسیده است.  هدف نهضت ملی مسکن از ابتدا این بود که با واگذاری زمین به شکل ۹۹ساله و تأمین زیرساخت‌ها، مسیر خانه‌دارشدن اقشار متوسط و کم‌درآمد تسهیل شود، اما بی‌توجهی وزارت به اجرای برنامه باعث شد نه‌تنها اهداف نهضت ملی مسکن محقق نشود، بلکه اکنون شاهد حذف ماده ۵۰ قانون برنامه هفتم پیشرفت باشیم.  وقتی وزارتخانه‌ای که باید پیشران توسعه مسکن باشد، خود به مانع اصلی تبدیل شود، طبیعی است که پروژه‌هایی نظیر نهضت ملی مسکن از حرکت باز می‌مانند.

 

مقام بلندپایه امنیتی سابق رژیم صهیونیستی:
اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه شکست خورد براندازی در ایران خیال‌پردازی است

رئیس پیشین دایره تحقیقات و تحلیل مرکز اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی در گفت‌وگویی ضمن اذعان به شکست رژیم صهیونیستی در جنگ 12 روزه با ایران، از ضدانقلاب خارج‌نشین و همچنین خیال‌پردازی درباره براندازی در ایران ابراز ناامیدی کرد.
سرگرد دنی (دنیس) سیترینوویچ، رئیس پیشین دایره تحقیقات و تحلیل مرکز اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی که هم اکنون به عنوان پژوهشگر ارشد در مؤسسه صهیونیستی آبا اِمان مشغول به کار است در گفت‌وگویی با شبکه ضد انقلاب بی‌بی‎سی فارسی ارگان رسانه‌ای دولتی انگلستان ضمن اعتراف به شکست برآوردهای رژیم اسرائیل در جنگ 12 روزه، از ناتوانی ضدانقلاب و همچنین خیال‌پردازی‌ها درباره براندازی در ایران سخن گفت.
سیترینوویچ در این زمینه اظهار داشت: باید واقع‌بین باشیم، اما متأسفانه در اسرائیل هیچ‌کس واقع‌بین نیست. در جنگ ۱۲ روزه تصور می‌کردیم تنها با بمباران هوائی می‌توان حکومت ایران را تغییر داد، اما نتیجه برعکس شد؛ ایران از همان جنگ برای تقویت موقعیت خود بهره برد.
این مقام امنیتی سابق رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد: مشکل اصلی این است که در ایران اپوزیسیون واقعی وجود ندارد و اپوزیسیون خارج‌نشین هم توان انجام کاری را ندارد. سیترینوویچ در ادامه گفت: رضا پهلوی را شخصیتی نمی‌دانم که بتواند به ایران بازگردد و کنترل اوضاع را در دست بگیرد.
رئیس پیشین تحقیقات و تحلیل مرکز اطلاعات ارتش اسرائیل همچنین اذعان داشت: جنگ ۱۲ روزه نشان داد که ما از بیرون قادر به تغییر حکومت در ایران نیستیم.


ادعای مؤسسه صهیونیستی:۹۵۰ موشک ایرانی به اسرائیل اصابت کرد
 در همین راستا‌، بر اساس داده‌های ادعایی مؤسسه مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، در دوسال اخیر و در طی جنگ‌های متمادی رژیم صهیونیستی در دو سال گذشته، تاکنون یک هزار و ۹۸۶ اسرائیلی کشته شده‌اند که از این میان ۹۱۹ نفر نظامی بوده‌اند.
بیشترین تلفات در جبهه غزه ثبت شده و شمار کشته‌شدگان این جبهه، یک هزار و ۷۲۴ نفر اعلام شده است. همچنین ۲۵۵ اسرائیلی اسیر شدند که از میان آن‌ها ۱۳ جسد همچنان در غزه باقی مانده است.
به گزارش ایرنا از خبرگزاری فلسطینی صفا، طبق این گزارش مؤسسه مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، شمار مجروحان صهیونیست در جنگ به ۳۰ هزار و ۱۳۵ نفر رسیده است. افزون بر این، حدود ۱۶۴ هزار و ۵۰۰ اسرائیلی مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند که ۷۴ هزار و ۶۰۰ نفر از آنان در مناطق اطراف نوار غزه سکونت داشتند.

این مؤسسه تأکید کرد تاکنون ۵۱ پهپاد از نوار غزه به سمت اسرائیل پرتاب شده و ارتش در طول جنگ ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره را - عمدتا برای جبهه غزه - فراخوانده است. همچنین مجموع شلیک‌های ثبت‌شده علیه اسرائیل ۳۷ هزار و۵۰۰ موشک و راکت بوده که بیش از ۱۰ هزار و ۲۰۰ فروند آن از غزه شلیک شده‌اند.
در جبهه کرانه باختری و قدس، در طول جنگ ۷۶ اسرائیلی کشته و ۵۶۵ نفر زخمی شده‌اند. از میان کشته‌شدگان، ۳۲ نفر نظامی بودند. طبق گزارش، ارتش اشغالگر برای نخستین بار از زمان انتفاضه الاقصی، ۱۲۹ حمله هوائی در این مناطق و عمدتا در شمال کرانه باختری انجام داده و سه اردوگاه در جنین و طولکرم را تخلیه یا تقریبا نابود کرده است.
علاوه‌ بر این، ارتش رژیم صهیونیستی ۱۵ هزار و ۴۵۶ مورد بازداشت انجام داده است. در مجموع، ۱۰ هزار و ۴۹۶ عملیات در کرانه باختری اجرا شده که ۶ هزار و ۵۳۹ مورد پرتاب سنگ و یک هزار و ۲۱۵ مورد پرتاب بمب آتش‌زا شامل می‌شود. در جبهه ایران، طبق گزارش ادعایی مؤسسه مذکور، در جریان درگیری‌های کوتاه‌مدت ماه ژوئن سال جاری، ۳۳ اسرائیلی در نتیجه اصابت ۹۵۰ موشک ایرانی کشته شده و سه هزار و ۵۵۰ نفر نیز زخمی شدند.
در جبهه لبنان نیز، حملات موشکی و پهپادی حزب‌الله به کشته ‌شدن ۱۳۲ اسرائیلی منجر شده است. در این جبهه ۱۷ هزار و ۳۰۰ موشک و ۵۹۳ پهپاد به سمت اهداف اسرائیلی شلیک شده و ۶۸ هزار و ۵۰۰ اسرائیلی از شهرهای شمالی آواره شده‌اند.
در ارتباط با جبهه یمن، این مؤسسه اعلام کرد حملات موشکی و پهپادی نیروهای یمنی باعث کشته ‌شدن دست‌کم یک اسرائیلی و زخمی ‌شدن بیش از ۱۰۰ نفر شده است. از مجموع ۵۰۰ موشک و پهپاد شلیک‌شده از یمن، حدود ۷۰ موشک و ده‌ها پهپاد به اهداف داخل اسرائیل اصابت کرده‌اند. بر اساس این گزارش، بندر ایلات در اثر این حملات ۸۰ درصد از کارایی خود را از دست داده و ارتش اسرائیل در پاسخ، ۱۹ دور حمله به یمن انجام داده که طی آن ۹۰ هدف مورد اصابت قرار گرفته است.


 



 

 

 

 

 

تاریخ خبر: ۱٤۰٤/۰۸/۰۳، ۰۵:۳٤:۱۵       بازدیدها: 50