خبرِ ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....
۱۴۰۴/۰۸/۱۴
هراس آمریکا از انتقال سامانههای اس-۴۰۰ و جنگندههای سوخو -۳۵ به ایران
یک اندیشکده آمریکایی در تحلیلی تاکید کرد: همکاری دفاعی روسیه و ایران دارای پیامدهای راهبردی برای سیاست واشنگتن است و استفاده از هواپیماهای سنگین برای انتقال محمولههایی که احتمالاً مرتبط با سامانههای دفاع هوائی یا هوانوردی رزمی است، اراده روسیه برای تقویت ایران را نشان میدهد.
اندیشکده «رابرت لنسینگ» (وزیر خارجه اسبق آمریکا) مینویسد: ارسال تسلیحات نظامی از روسیه به ایران نشاندهنده عمیقتر شدن اتحاد دفاعی میان دو کشور است و رابطه میان آنها را به فراتر از یک رابطه اقتضایی ارتقا میدهد. انتقال فناوریهای پیشرفته به ایران، توانایی مقاومت در برابر فشارهای خارجی را افزایش میدهد.
این تحولات انعطافپذیری عملیاتی ایالاتمتحده در منطقه را کاهش داده و هرگونه فعالیت نظامی یا اطلاعاتی آمریکا را با سامانههای دفاعی یکپارچهتری مواجه میکند. ارتباط رو به رشد روسیه و ایران همچنین نشانهای از شکلگیری یک نظام موازی در زمینه مسائل نظامی فناوری است که قادر به دور زدن تحریمهای غربی و کاهش اثربخشی آنهاست. انتقال سامانههای پیچیدهای مانند اس-۴۰۰ یا جنگندههای سوخو- ۳۵ نهتنها توانمندیهای دفاع ایران را تقویت میکند بلکه الگویی برای همکاری نظامی میان کشورهای تحت تحریم ایجاد میکند و کانالهایی برای تبادل فناوریهای دوگانه باز میکند. این روند راهبردهای بازدارندگی بلندمدت آمریکا را که بر کنترل جریان تسلیحات و صادرات فناوری استوار است، تضعیف میکند و نفوذ آمریکا در خاورمیانه را کاهش میدهد.
تحويل تجهیزات راهبردی مانند سامانههای دفاع هوائی و قطعات هواپیماهای جنگی عملیاتهای اطلاعاتی آمریکا را دشوارتر کرده و اثربخشی بازدارندگی هوائی این کشور را کاهش میدهد. همچنین با ایجاد مسیرهای مخفی حملونقل و واسطهها برای دور زدن تحریمها شبکهای از تبادل فناوری شکل میگیرد که رصد و کنترل آن دشوار است.
نزدیکی نظامی میان مسکو و تهران به تدریج سطح جدیدی از ریسک را برای سیاست آمریکا در خاورمیانه شکل میدهد. تحويل تجهیزات کلاس استراتژیک بهویژه داراییهای دفاع هوائی و اجزای هوانوردی رزمی، ممکن است انتقال قابلیتهای فناوری باشد که عملیات اطلاعاتی ایالاتمتحده را سختتر کند هر تعامل جدید مدل سودمند متقابلی را تقویت میکند که در آن روسیه حمایت تولید و لجستیکی دریافت میکند و ایران توانایی جهش فناوری بدون خروج از انزوای تحریمی را به دست میآورد. ایران پیشرفتهترین سامانه جنگ الکترونیک «کراسوخا» روسیه را در برابر جنگ الکترونیک و جاسوسی اسرائیل از سایتهای هستهای دریافت کرد.
همکاریهای ایران و روسیه به دیگر کشورهای تحریمشده نشان میدهد که دور زدن محدودیتهای غربی ممکن و سودمند است. زنجیرهای از همکاریها که براساس ایدئولوژی نیست بلکه بر فرار از نظارت غربی شکل میگیرد، در حال ظهور است.
انتقال تسلیحات با کیفیت بالاتر به این معناست که هر درگیری ابعاد و تأثیر بیشتری خواهد داشت و آمریکا را مجبور میکند منابع بیشتری را به مهار آن اختصاص دهد. همسویی دفاعی پایدار روسیه و ایران استراتژی امنیتی چنددههای آمریکا در خاورمیانه را تضعیف میکند.
طبق گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا، در پی جنگ ۱۲ روزه، تاسیسات هستهای ایران نابود نشده است. از طرفی دیگر، مقامات آمریکایی اعتراف کردهاند که برجام، مانعی اساسی در راه پیشرفت ایران بهویژه در بخش هستهای ایجاد کرده بود.
پس از حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، ترامپ مدعی شد که توانسته آن را نابود کند. اما نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا گزارش دادند که این تأسیسات نابود نشده و ممکن است صرفا چند ماه به عقب افتاده باشد.
به گزارش فارس، «آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا» (DIA) در واکنش به ادعای نابودی کامل هستهای ایران، اعلام کرد: «تنها 3 تا 6 ماه به عقب افتاده است.» نشریه آمریکایی نیویورکتایمز در گزارشی نوشت: «یافتههای طبقهبندیشده نشان میدهد که حمله آمریکا، ورودیهای تأسیسات را مسدود کرده؛ اما ساختمانهای زیرزمینی آنها را فرونریخته است.»
اگرچه حمله آمریکا نتوانست هستهای ایران را نابود کند؛ اما برجامی که روحانی و ظریف امضا کردند، توانست به مدت 10 سال، قفل بزرگی بر صنعت هستهای ایران بزند. کریس ونهالن، سناتور آمریکایی که یکی از اثرگذارترین قانونگذاران این کشور در فرآیند طراحی برجام بود، چندی پیش تاکید کرد: «برجام هرچند کامل نبود، اما مانعی اساسی در برابر توسعه و پیشرفت ایران بهویژه در بخش هستهای ایجاد کرد.»
نشریه نشنال اینترست پس از جنگ 12 روزه، راه مهار ایران را در مذاکره و توافق دانست و دراینباره نوشت: «اگر ایالات متحده نتواند ایران را سرنگون یا آن را آرام کند؛ باید استراتژی بهتری برای مهار بلندمدت آن تدوین شود...کاخ سفید تمایل خود را برای یک توافق هستهای جدید با رژیم ایران نشان داده است. اگر دولت درست بازی کند و ترکیب مناسبی از هویجهای دیپلماتیک و چماقهای استراتژیک را بهکار گیرد، ممکن است به توافقی دست یابد که گسترده باشد و منافع آمریکا را بهتر از توافقی که رئیسجمهور ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، تأمین کند.» آمریکاییها برجام را پروژهای موفق در تضعیف صنعت هستهای ایران میدانند. روشنترین دلیل آن، جمله معروف باراک اوباما است که گفته بود: «برجام بدون شلیک حتی یک گلوله، برنامه تسلیحات اتمی ایران را متوقف کرد.» آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن، در روزهای آخر دوران مسئولیت خود گفت: «یک مشکلی که ما با موفقیت از طریق برجام از روی میز برداشتیم(آن را حل کردیم)، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای از طریق سرکوب آن، بستن راه شکافت هستهای و اطمینان از اینکه زمان دستیابی آنها برای رسیدن به مواد لازم برای ساختن سلاح هستهای، بیش از یک سال است. اکنون زمان دستیابی برای رسیدن به مواد شکافتپذیر، یک یا دو هفته است. دولت بعدی باید راهی برای این موضوع پیدا کند. من فکر میکنم توافق و مذاکره راه بهتری برای رسیدن به هدفمان باشد. دولت چه مال ما باشد چه ترامپ و چه اوباما، یک عزم مشترک وجود و دارد. همانطور که ما این سیاست را داشتیم، دولت بعدی هم این سیاست را خواهد داشت.» ریچارد نفیو، نویسنده کتاب «هنر تحریمها» و از چهرههای متخصص آمریکایی در حوزه ایران، در ژانویه 2025 در مقالهای با عنوان «آخرین فرصت برای ایران» در وبسایت آمریکایی «فارین افرز» نوشت: «حمله به ایران در زمانی که واشنگتن قصد دارد بر مناطق دیگر تمرکز کند؛ منابع زیادی را درگیر میکند. اگر حملات موفقتآمیز نباشد، اعتبار ایالات متحده ضعیف میشود. بهترین و بادوامترین راه، توافق و دیپلماسی است. دیپلماسی(برجام) در زمینه کند کردن ایران کارنامه موفقی دارد. اگر خود ترامپ با یک توافق جدید موافقت کند، ممکن است ایران باور کند که این توافق پایدار خواهد بود. ایران تضعیفشده برای خاورمیانه سودمند است...راه امن، تلاش برای مذاکره است.»
نگرانی تحلیلگر صهیونیست از روابط عمیق تونس با ایران
رئیس سابق میز ایران در اطلاعات ارتش اسرائیل از گسترش تعاملات ایران با کشورهای آفریقایی مانند تونس ابراز نگرانی کرد.
دنی سیتیرینوویچ در یادداشتی برای مؤسسه مطالعات امنیتی اسرائیل نوشت: سفر چندی پیش وزیر امورخارجه ایران به تونس، به تصمیم مشترک برای لغو نیاز به ویزا بین دو کشور افزوده و علاقه شدید ایران به گسترش نفوذ خود در شمال آفریقا به طور کلی و بهویژه در تونس را برجسته
میکند.
برای تهران، شمال آفریقا منطقهای ژئواستراتژیک بسیار مهم است که به ایران اجازه میدهد منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی متنوعی را پیش ببرد. بنابراین، بدون اقدام دیپلماتیک برای جلوگیری از پیگیری این هدف توسط ایران، احتمالاً این روند در سالهای آینده تشدید خواهد شد.
سفر وزیر امور خارجه ایران، گامی دیگر در تلاش برای گسترش قابلتوجه نفوذ خود در شمال آفریقا به طور کلی و تونس به طور خاص بود. این سفر با مجموعهای از اقدامات برای تقویت روابط بین تهران و تونس همراه بود که به تصمیم مشترک در ژوئن ۲۰۲۴ برای حذف نیاز به ویزا برای مسافران هر دو کشور منجر شد و با سفر تاریخی رئیسجمهور تونس، به ایران در مه ۲۰۲۴ همراه بود.
ایران به دنبال گسترش نفوذ خود در نهادهای آفریقایی است تا عمدتاً در برابر تلاشهای اسرائیل برای گسترش جایگاه دیپلماتیک و امنیتی خود در قاره، مقابله کند. همکاری با تونس (در کنار همکاری با الجزایر و آفریقایجنوبی) به ایران امکان میدهد جای پای سیاسی خود را در آفریقا، به ویژه در اتحادیه آفریقا، تقویت کند.
علاوهبر این، آفریقا نقش مهمی در تلاش گستردهتر ایران برای گسترش به سوی «جنوب جهانی» (آفریقا و آمریکای لاتین) در چارچوب سیاست «نگاه به شرق» ایفا میکند. این سیاست برای مقابله با انزوای رو به رشد ایران طراحی شده است و منابع را به سوی این مناطق هدایت میکند. بر این اساس، در سالهای اخیر ایران سرمایهگذاری زیادی در تقویت روابط با کشورهای عربی، انجام داده است. روابط نزدیک ایران با الجزایر که روابط عمیقی با رهبری کنونی تونس دارد، همچنین به تهران کمک کرده است تا به تونس نزدیکتر شود.
به طور کلی، ایران به دنبال کشورها و مسیرهایی است که به آن اجازه میدهد از تحریمهای اعمالشده عبور کند. اگرچه روابط اقتصادی بین تونس و ایران در گذشته ناچیز بود. تهران همچنین در تلاش است تا روابط خود را با جوامع شیعی در تونس گسترش دهد و مراکز فرهنگی افتتاح کرده و فعالیت نهادهایی مانند «اهلبیت» را گسترش میدهد.
انتظار میرفت تقویت حکومت، قیس سعید، به دلیل کاهش جایگاه جنبش اخوانالمسلمین (النهضه) و روند اقتدارگرایانه تحت رهبری او، به روابط با ایران آسیب بزند. با این حال، خصومت عمیق او نسبت به اسرائیل و رابطه نزدیک برادرش، نواف سعید، با ایران و بهویژه با تشیع (در میان شایعاتی که خود او شیعه است) همراه با روابط پرتنش تونس و مراکش در سالهای اخیر، همه زمینهای را ایجاد کرده است که رژیم تونس آن را «زمین حاصلخیز» برای تعمیق همکاری با تهران میداند.
درباره اسرائیل، سفر عراقچی به تونس نمونه دیگری از چالش رو به رشد ایران در حوزههای سیاسی و مذهبی است. اگرچه تمایل وجود دارد که تمرکز عمدتاً بر تهدیدات مستقیم ایران به اسرائیل باشد (برنامه هستهای، قابلیتهای موشکی و پهپادی، محور مقاومت منطقهای و نیروهای نیابتی آن) این روند نگرانکننده که در سال گذشته شدت یافته است، نباید نادیده گرفته شود.
رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بار دیگر با تکرار اظهارات پیشین خود، گفت: هنوز اجازه دسترسی به تأسیسات هستهای از جمله فردو، نطنز و اصفهان که توسط ایالات متحده بمباران شدهاند، به بازرسان داده نشده است.
رافائل گروسی رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی که سابقه بزرگی از خباثت و دشمنی با ایران و خوش خدمتی به آمریکا و اسرائیل را در کارنامه خود در این مقام دارد، در مصاحبه خود با فایننشال تایمز گفته است که آژانس از زمان درگیریهای ایران و اسرائیل در ماه ژوئن، حدود دوازده بازرسی در ایران انجام داده است، اما هنوز اجازه دسترسی به تأسیسات هستهای از جمله فردو، نطنز و اصفهان که توسط ایالات متحده بمباران شدهاند، به بازرسان داده نشده است.
گروسی در ماه اکتبر هم گفته بود که در نزدیکی ذخایر اورانیوم غنیشده ایران، تحرکاتی مشاهده شده است، اما این موضوع «به معنای وجود فعالیت غنیسازی نیست».
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در واکنش به این اظهارات تأکید کرد که گروسی «کاملاً از ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران آگاه است» و نباید «نظرات بیاساس» درباره آن ابراز کند.
ایران در طول چندین دهه برای رفع ابهامات در زمینه برنامه هستهای خود، بیشترین همکاری را با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام داده است؛ اما در مقابل، این آژانس نهتنها حملات به تأسیسات هستهای ایران را محکوم نکرد، بلکه به گفته مقامات ایرانی، با تأخیر و سکوت خود «راه را برای حملات رژیم صهیونیستی هموار کرد».
برخی مسئولان ایرانی همچنین گروسی را به همکاری با اسرائیل و ارائه اطلاعات مربوط به برنامه هستهای ایران به این رژیم متهم کردهاند.
گروسی در ادامه گفتوگوی خود با فایننشال تایمز افزوده است که با وجود آسیب شدید تأسیسات، هنوز سرنوشت «۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنیشده نزدیک به درجه تسلیحاتی» مشخص نیست و همین موضوع «احساس فزایندهای از ضرورت» برای از سرگیری بازرسیها ایجاد کرده است.
او تأکید کرده است که بازرسان باید مدتها پیش از این، بازرسی از تأسیسات بمبارانشده را از سر میگرفتند. او همچنین گفته که آژانس اکنون تنها از طریق تصاویر ماهوارهای، سایتهای بمبارانشده را زیر نظر دارد.
گروسی درباره ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل گفته است که در حال حاضر ضرورتی برای این اقدام وجود ندارد، اما تأکید کرده که «همکاریها باید بهطور جدی بهبود یابد».
مجلس شورای اسلامی پیشتر در تیرماه، در پی حملات آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، همکاریها با آژانس را به حالت تعلیق درآورد و حضور بازرسان آژانس در ایران را ممنوع اعلام کرد. طبق این قانون، هرگونه تغییری در نوع همکاریها با آژانس باید زیر نظر شورای عالی امنیت ملی انجام شود.
مدتی بعد، ایران پس از توافق اولیه گروسی با تهران در ماه سپتامبر، اجازه برخی بازرسیها را صادر کرد. اما کشورهای اروپایی همان ماه، بدون توجه به همکاریهای ایران با آژانس، با فعالسازی مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها (snapback) در سازمان ملل موافقت کردند.
مقامهای ایرانی آژانس را متهم کردهاند که با اقدامات خود، بهانهای برای بمبارانهای اسرائیل فراهم کرده است؛ حملاتی که یک روز پس از آن آغاز شد که هیئتمدیره آژانس رأی داد ایران تعهدات خود ذیل معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را نقض کرده است.
گروسی در ادامه گفتوگوی خود با فایننشال تایمز افزوده است که اگرچه آژانس تلاش میکند با درک متقابل به روابط «پرفراز و نشیب» با ایران بپردازد، اما این کشور همچنان باید به تعهدات خود عمل کند.
او با اشاره به عضویت ایران در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خطاب به ایران تأکید کرده است که:«نمیتوان گفت: «من همچنان در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای باقی میمانم»، و در عین حال به تعهدات خود پایبند نباشید.»
گروسی، بدون اشاره به انفعال آژانس در قبال حملات به ایران و همچنین بدون توجه به همکاریهای پیشین ایران، خطاب به مسئولان ایران افزود:«نمیتوانید از آژانس انتظار داشته باشید بگوید: «باشد، چون جنگ بوده، شما در دستهبندی متفاوتی قرار دارید»... در غیر این صورت، باید گزارش دهم که من کاملاً نظارت خود را نسبت به این مواد از دست دادهام.»