به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 2,416
بازدید دیروز: 4,191
بازدید هفته: 17,668
بازدید ماه: 17,668
بازدید کل: 23,679,492
افراد آنلاین: 8
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۰۷ اردیبهشت ۱٤۰۳
Friday , 26 April 2024
الجمعة ، ۱۷ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
تروریست های دست ساز آمریکا و مأموریتی به نام اسلام هراسی ! (۰ ۴ )
پیدا و پنهان شکل‌گیری وهابیت


تروریست های دست ساز آمریکا و مأموریتی به نام اسلام هراسی !

Image result for ‫داعش ، آمریکا‬‎


روز 11 سپتامبر 2001 دو هواپيماي غيرنظامي با ساختمان مركز تجارت جهاني برخورد كردند. در اين حادثه كه سه هزار انسان بي‌گناه كشته شدند، انگشت اتهام متوجه گروهك تروريستي القاعده گرفته شد. رهبري القاعده را شخصي به نام «بن لادن» كه پسر يك سعودي ثروتمند بود بر عهده داشت. با اين كه رسانه‌هاي آمريكايي و رئيس‌جمهور وقت آمريكا؛ جرج بوش، تلاش بسياري كردند كه خودشان را از جرياني كه به آن  متهم بودند، مبري كنند اما واقعيت اين بود كه حتي اگر چنين بود، شبكه القاعده طي جنگ افغانستان عليه شوروي سابق و با حمايت نظامي، سياسي آمريكا، و پاكستان و كمك‌هاي مالي عربستان سعودي شكل گرفته بود.
جرج بوش خود در خاطراتش در اين باره نوشته است:
«ريشه تروريسم در افغانستان به 1979 بازمي‌گردد، زماني كه اتحاد جماهير شوروي به آن جا حمله كرد و رژيم دست‌نشانده كمونيستي به راه انداخت، قبايل افغان، همراه با گروهي از جنگجويان سرسخت اسلام‌گرا كه به مجاهدين معروف بودند، عليه اشغال بيگانگان قيام كردند. با كمك ايالات متحده، پاكستان و عربستان سعودي پانزده هزار تلفات دادند و شوروي را در سال 1989 از كشورشان بيرون كردند. دو سال بعد، ابرقدرت از هم پاشيد و سقوط كرد.»۱۲۹
پس از جنگ، هرج و مرج دامن افغانستان را گرفت. جنگجويان قبايلي كه شوروي را شكست داده بودند، بر روي هم اسلحه كشيدند ودر نهايت، طالبان كه از قدرت نظامي‌ و حمايت عربستان و آمريكا و پاكستان برخوردار بود، قدرت را به دست گرفت. تعاليم آن ‌ها بار ديگر وهابيت عربستان را به ياد مي‌آورد. در اين تعاليم دختران اجازه رفتن به مدرسه را نداشتند، ريش مردها بايد بلند مي‌بود، زن‌ها بدون همراهي با مردي از محارم حق بيرون رفتن از خانه را نداشتند و حتي ساده‌ترين شكل ابراز خوشحالي مثل دست زدن ممنوع شد.
اسلامي كه طالبان به نمايش گذاشتند، در نوع خود وحشيانه و كم‌سابقه بود. تنها وهابيان زمان محمدبن سعود و اخوان زمان عبدالعزيز مشابه آن‌ها رفتار كرده بودند. آن‌ها هر كسي را كه حتي مظنون به جرمي بود، به شدت مجازات كردند. زنان بسياري بدون دليل شرعي صحيح سنگسار شدند، در استان باميان اقليت هزاره را قتل عام و زنان افغان را وادار به زدن برقع كردند. دست‌ها و پاهاي دزدان خرده‌پا را قطع كردند و در تمام اين مدت، وسعت رسانه‌هاي خبري دنيا از پوشش اعمال و جنايت‌هاي طالبان كه به نام قوانين اسلام انجام مي‌شد، تعجب‌آور بود! در همين دوران بود كه اسامه بن‌لادن، بنيانگذار القاعده، به اين جمع افراطي پيوست و كمپ‌هايي را در افغانستان ايجاد كرد كه در آن‌ها در حدود ده هزار تروريست، آموزش نظامي مي‌ديدند. ثروت و حمايتي كه اين عربستاني وهابي افراطي آورده بود، مثال زدني بود. زماني كه طالبان، رهبر ائتلاف شمال؛ «احمد شاه مسعود» را ترور كردند، بهانه‌هاي دوباره‌اي به دست داد تا اين بار دولت جرج بوش تصميم بگيرد نه در نقش فاتح، نه در نقش اشغالگر؛ بلكه در نقش ناجي ۱۳۰ مردم افغانستان ظاهر شود.
يازدهم سپتامبر 2001، طالبان متهم شدند در حملات تروريستي، ساختمان تجارت جهاني و پنتاگون را مورد هدف قرار داده‌اند. در حالي كه به خاطر اين كشتارها مردم جهان در بهت و ناراحتي فرو رفته بودند، پاكستان، عربستان سعودي و امارات، گروه طالبان را در همان زمان به رسميت شناختند. چه اتفاقي افتاده بود؟ آيا آمريكا از هم‌پيمان‌هاي خود ركب خورده بود؟
در فاصله 13 سال بعد، انتشار خاطرات هيلاري كلينتون وزير امور خارجه پيشين آمريكا، در كتابي با عنوان «گزينه‌هاي سخت» پرده از اين معما برمي‌دارد.
اين خاطرات درست در زماني منتشر شد كه رسانه‌هاي غربي از سر بريدن يك سرباز آمريكايي توسط گروهي افراطي از اسلام‌گرايان با عنوان «داعش» كه در سوريه و عراق عرض اندام كرده بودند، خبر مي‌دادند و دولت وقت آمريكا، باراك اوباما هشدار داده بود كه ما نمي‌گذاريم داعش در عراق و سوريه دولت تشكيل دهد. اما خاطرات هيلاري كلينتون به فاصله كمي پيش از آن منتشر شده و او در اعترافاتش گفته بود: «ما وارد جنگ عراق، ليبي و سوريه شديم و همه چيز بر وفق مراد و بسيار خوب بود. من به 112 كشور جهان سفر كرده بودم و با برخي ازدوستان اين  توافق حاصل شد تا دولت اسلامي (داعش) در روز5/7/2013 اعلام شود و ما منتظر اعلام تاسيس آن بوديم تا ما و اروپا هر چه سريع‌تر آن را به رسميت بشناسيم. اما با انقلاب مصر همه چيز در مقابل ما بدون هشدار قبلي فرو ريخت.
اقدام هولناكي رخ داد... مصر قلب جهان عرب و اسلام است و ما تلاش داشتيم تا از طريق اخوان‌المسلمين و از طريق داعش اين كشور را تحت كنترل درآورده و آن  را تقسيم كنيم۱۳۱ و پس از آن به كشورهاي حوزه خليج فارس برويم. كويت اولين كشوري بود كه دوستان ما در آن‌جا آماده بود و سپس عربستان و بعد از آن  امارات و بحرين و عمان در برنامه ما بودند و پس از آن منطقه عربي كاملا تقسيم مي‌شد و به صورت كامل آن را تحت كنترل درمي‌آورديم. ما منابع نفت و گذرگاه‌هاي آبي را تحت تصرف خود درمي‌آورديم.»
اين اعتراف روشن كرد كه دو واقعه‌اي كه در فاصله كمتر از 13 سال در خاورميانه روي داده هر دو كار جماعت افراطي اسلام‌گرا و با دخالت مستقيم آمريكا انجام شده است.
***
به اعتراف مقامات آمريكايي، آمريكا خود در حمايت از هر دو گروه و تجهيز آن‌ها در منطقه دخيل بود و هزينه‌هاي سنگيني را بابت شناسايي و رسميت آن‌ها دردنيا تقبل كرده است. در حالي كه در نگاه نخست تظاهرات بيروني هر دو اين گروه‌ها مخالفت با آمريكا و غيرمسلمانان و ايجاد رعب و وحشت و كشتار آمريكاييان بود.
پيش از حادثه 11 سپتامبر 2001 براي مدت‌ها، طالبان در منطقه دست به جنايت‌هاي وحشتناكي زدند اما تنها زماني كه واقعه 11 سپتامبر رخ داد، مردم جهان با نوعي از اسلام خشن و بي‌رحم آشنا شدند كه پيروان آن از مرگ نمي‌ترسيدند و قادر بودند دست به هر كاري بزنند.
پس از اين رويداد، آمريكايي‌ها كه از انواع تكنولوژي شنود و رديابي برخوردار بودند، با تصويب طرحي با عنوان «طرح نظارت بر تروريست‌ها»، هزاران مسلمان را در سرتاسر آمريكا با عنوان تروريست دستگير، بازجويي و محكوم كردند. جرج بوش مدعي شد كه در بازجويي‌هاي CIA اطلاعات باارزشي از القاعده به دست آمد كه جان خيلي‌ها را نجات داد. ۱۳۲براي مدت دو سال، سوالي كه آمريكاييان به طور مداوم و روزانه با آن برخورد مي‌كردند، اين بود كه كدام يك از همسايگان  مسلمان آن‌ها تروريست است؟
سيمايي كه هر روز از اين جماعت ترسيم مي‌شد، مردم را با پرسشي اساسي‌تر روبرو كرد، آيا آمريكا حق دارد براي مقابله با آن چه كه همه جامعه آمريكا را تهديد مي‌كرد، در ساير مناطق وارد عمل شود؟
زمينه پاسخ به اين سوال از همان روزهاي نخست چيده شد و با توجه به رويدادهاي بعدي مردم مي‌توانستند، نه تنها پيامدهاي يك جنگ احتمالي عليه تروريسم را بپذيرند، بلكه دولتمردان را در آن  محق بدانند.
«در روز دوم اكتبر 2001 عكاس يك مجله با نام باب استيونز به خاطر تب شديد و استفراغ به بيمارستان فلوريدا منتقل شد. وقتي دكترها معاينه‌اش كردند، متوجه شدند كه او باكتري مرگباري را با نام سياه زخم تنفس كرده است. او سه روز بعد مرد.»۱۳۳
اين جملات،نخستين زمزمه‌هاي احتمال حمله ميكروبي به آمريكا بود كه در آن  زمان شنيده مي‌شد.
پس از آن مقامات آمريكايي ادعا كردند كه در طول مدت كمي پس ازمرگ اين عكاس افراد ديگري از شبكه‌هاي NBC، ABC و اخبار CBS نامه‌هايي را باز كرده‌اند كه حاوي پودري سفيدرنگ بود. آن‌ها پس از تنفس اين پودر دچار بيماري ميكروبي شده و پنج نفرشان جان خود را از دست داده‌اند.
طبق اين ادعاها دريكي از نامه‌ها كه حاوي باكتري سياه‌زخم بود، نوشته شده بود:
«11 سپتامبر 2001
شما نمي‌توانيد ما را متوقف كنيد.
ما از اين پودرها زياد داريم.
تو الان مي‌ميري.
ترسيدي؟ ۱۳۴»
با شنيدن اين اخبار ترس گسترده‌اي تمام كشور آمريكا را در بر گرفت. مردمي كه خودشان را در معرض اخبار قرار داده بودند و تعدادشان كم هم نبود، از باز كردن صندوق‌هاي پستي‌شان مي‌ترسيدند، دبيرخانه‌هاي ادارات تعطيل شد. مادرها به سمت بيمارستان‌ها هجوم ‌بردند تا از فرزندانشان كه تنها سرماخوردگي ساده‌اي داشتند، آزمايش سياه‌زخم بگيرند و وقتي افرادي با شوخي‌هاي بي‌مورد، بسته‌هاي پستي را با پودر تالك يا آرد آغشته ‌كرده و براي ديگران مي‌فرستادند، ترس مردم چند برابر مي‌شد. اداره پست بيشتر از  دويست مركز را در سراسر كشور به كار آزمايش وجود ماده سياه‌زخم براي بسته‌هاي پستي گماشته بود.
در حالي كه به تدريج و با گذشت زمان، ترس مردم با احتمالات بزرگ‌تري از حملات طالبان بيشتر مي‌شد، مردم با سوال ديگري به طور جدي روبه‌رو شدند، اين ميكروب از كجا مي‌آمد؟
مقامات آمريكايي اعلام كردند كه بهترين سرويس اطلاعاتي آن‌ها در اروپا به عراق مظنون است و رژيم صدام حسين از معدود حكومت‌ها در سراسر جهان است كه از اين سلاح‌هاي كشتار جمعي استفاده كرده است.۱۳۵
بنابراين، در كنار متهم اصلي حادثه يازدهم سپتامبر يعني القاعده، نگاه‌ها متوجه عراق شد. آيا اين امكان وجود داشت كه آمريكا همزمان به عراق ـ كه به گفته مقامات آمريكايي اين باكتري را داشت ـ و افغانستان كه مركز طالبان بود، حمله كند؟
پيامد احتمالي اين حملات چه مي‌توانست باشد؟ براي مدت چندين ماه سياستمداران آمريكايي مشغول بررسي اوضاع شدند. درباره عراق آن‌ها به اين نتيجه رسيدند كه فعلا امكان حمله وجود ندارد؛ چرا كه به قول كالين پاول: «مواجهه با عراق ممكن است به عنوان كلك قلمداد شود و ما [آمريكا] سازمان ملل، كشورهاي مسلمان و ناتو را از دست خواهيم داد. اگر بخواهيم به عراق حمله كنيم، بايد برايش زمان انتخاب كنيم. ولي نبايد حالا اين كار را انجام دهيم. چون نمي‌توانيم ارتباطي براي اين رويدادها بيابيم.»۱۳۶.

پاورقي كيهان  - ۱۶ / ۰۵ / ۱۳۹۴