به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,074
بازدید دیروز: 5,718
بازدید هفته: 1,074
بازدید ماه: 22,044
بازدید کل: 23,683,866
افراد آنلاین: 31
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۰۸ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 27 April 2024
السبت ، ۱۸ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
ادوارد براون؛ جاسوس MI6 در پوشش «شرق‌شناس» 33 - نقش یهودیان جدیدالاسلام در گسترش بهائیت ۲۷/ ۷ ۰/ ۱۳۹۵
ادوارد براون؛ جاسوس MI6 در پوشش «شرق‌شناس»
نقش یهودیان جدیدالاسلام در گسترش بهائیت 

Image result for ‫نقش یهودیان جدیدالاسلام در گسترش بهائیت‬‎
 

درباره اهميت بهاييان براي رژيم صهيونيستي‌، از همان ابتدا وابسته سفارت دولت اشغالگر قدس در اروگوئه سخني دارد كه در نوع خود جالب توجه است‌. ابراهام ساريوس وابسته سفارت اسراييل در سال‌1340 گفته است‌: «در اسراييل گروه كوچكي از بهاييان وجود دارند كه اكثر آن‌ها ايراني هستند، اگر چه اين عده از 250 نفر تجاوز نمي‌كند، مع ذلك در اسراييل اهميت و مقام فوق‌العاده‌اي دارند.»
در همين رابطه‌، در تاريخ 4 بهمن 1349 ساواك در گزارشي به نقل از فريدون رامش‌فر يكي از بهاييان ايراني مي‌نويسد: «دولت اسراييل آن‌قدر به بهاييان خوشبين است كه در فرودگاه خود، احبا [بهاييان‌] را بازرسي نمي‌كنند و وقتي رييس كاروان به پليس اظهار مي‌دارد: «اين‌ها آن‌ها هستند»، حتي يك چمدان را باز نمي‌كنند ولي مسافرين را حتي كليمي‌ها را بازرسي مي‌كنند، به‌طوري كه يك كليمي اعتراض كرده بود، چرا ايراني‌ها را بازرسي نمي‌كنند و ما را كه اين‌جا موطنمان هست‌، مورد بازرسي قرار مي‌دهيد؟»
در مقابل بهاييان نيز به طور معمول به اسراييل وفادار مانده‌اند. آن‌ها در رژيم پهلوي به مدد شخص هويدا تا بالاترين رده‌هاي حكومتي صعود كرده بودند، نه تنها از سرمايه خود، بلكه از اعتبار مقام و جايگاهي كه داشتند، به نفع صهيونيست‌ها خرج كردند.
بهايياني چون ارتشبد فريدون جم‌، سپهبد عبدالكريم ايادي‌، سپهبد خسرواني‌، حبيب‌الله ثابت پاسال‌، عباس آرام و سپهبد علي محمد خادمي در دوران پهلوي كم به سود اسراييل نقش آفريني نكرده‌اند.
شايد ذكر تنها يك مورد از حمايت‌هاي بهايي‌ها از رژيم اشغالگر قدس كه هنوز نيز ادامه دارد، كافي باشد تا به عمق اين دوستي دو جانبه و پر منفعت پي ببريم‌.
ژوئن 1967 يعني در خرداد سال 1346 سومين جنگ ميان اعراب و اسراييل در گرفت و به شكست ارتش‌هاي عربي منجر شد. در اين تهاجم كه به جنگ شش روزه شهرت يافت‌، بخش وسيعي از اراضي اسلامي مانند صحراي سينا، ارتفاعات جولان‌، كرانه باختري رود اردن و بيت المقدس به اشغال صهيونيست‌ها درآمد.
بهاييان در خلال اين جنگ برخلاف شعارشان مبني بر «صلح جهاني‌، به جاي محكوم كردن صهيونيست‌ها به‌عنوان «آغازگر جنگ و متجاوز» در عمل همه گونه حمايتي را از آن‌ها كردند. گزارش ساواك در تاريخ 10/5/1346 نشان مي‌دهد كه در اين تاريخ مبلغي در حدود 120 ميليون تومان كه آن زمان پول بسيار هنگفتي بود، به‌وسيله بهاييان ايران جمع‌آوري شد كه به ظاهر براي بيت العدل در حيفا ارسال شود. ولي منظور اصلي آن‌ها از ارسال اين مبلغ‌، كمك به ارتش اسراييل بود. ساواك در ادامه مي‌افزايد: «مقدار قابل ملاحظه‌اي از اين پول به‌وسيله حبيب ثابت [بهايي يهودي تبار] متعهد و پرداخت شده است‌.»
در مجموع مي‌توان اين طور گفت كه انگلستان از همان ابتدا مي‌دانست كه چگونه اهدافش را در رابطه با اين فرقه هدايت كند و با تزريق آرمان‌هاي صهيونيست به كالبد بهاييت از آن به نحو احسن استفاده كند. اكنون با اين همه نقش و اهميت بهاييت براي انگلستان چگونه مي‌توان از نقشي كه براون در حيات بهاييت بازي كرد، به سادگي گذشت‌؟ آيا باز هم مي‌توان ساده لوحانه تصور كرد كه براون تنها يك مستشرق و علاقه‌مند به زبان پارسي بود؟! خير! به يقين او يك مستشرق نبود، براون در تمام دوراني كه سنگ ايران را به سينه مي‌زد همانند يك دانشمند اما وفادار و عامل سياست استعماري به وطنش عمل كرده است‌. دانشمندي كه در عين خدمات به ظاهر ادبي به ايران هرگز نتوانست‌، در سياست‌، خارج از اصول انگلستان عمل كند، برخي چون عباس نصر سياست براون را اين‌گونه تعبير مي‌كنند:
«... تا آن‌جا كه نوشته‌ها و گفته‌هاي براون را ديده‌ايم [...] سخن او اين بود كه نبايد انگلستان و روسيه بر عليه ايران متحد شوند و اين سياست ادوارد گري را به نفع حزب جرج كرزن‌... تقبيح مي‌كرد. چرا كه خود او نيز دوست و ياور كرزن‌، وزير امور خارجه پس از ادوارد گري بود و در واقع به اجراي سياست‌هاي كرزن عليه گري درباره ايران هم مي‌پرداخت‌.»
نمونه‌هاي فراواني از گرايش يهوديان جديدالاسلام به فرقه بهايي‌گري و بابي‌گري وجود دارد. آن‌ها از اين راه نه تنها خود به گسترش بهائيت كمك كرده‌اند؛ بلكه در اين رهگذر از چتر حمايتي انگلستان برخوردار شده و به اهداف سياسي خود دست يافته‌اند.
به عنوان مثال اولين كساني كه در خراسان بابي شدند، يهوديان جديدالاسلام مشهد بودند، كه در سال 1831 حدود دو هزار نفر گزارش شده است‌. اين جمعيت بي‌آن كه هيچ فشاري بر آن‌ها باشد، كمي پيش از آغاز ادعاي علي محمد شيرازي بي‌آن كه هيچ فشاري بر آن‌ها باشد، دسته جمعي مسلمان شدند و كدخداي آن‌ها به نام ملامشايخ به ملامهدي و خاخام اين گروه به نام ملابنيامين يزدي‌، به نام ملاامين تغيير نام داد. تعداد زيادي از آن‌ها به فاصله كمي پس از فتنه بابيگري به اين فرقه پيوستند و بعدها نيز نقش فعالانه‌اي را در گسترش بهايي‌گري برعهده گرفتند.
از جمله بهاييان معروف ديگري كه به بهاييت پيوست‌، ملا عبدالخالق يزدي است كه ابتدا در يزد امامت داشت‌. او از علماي دين يهود بود كه پس از مسلمان شدن در زمره اصحاب شيخ احمد احسايي جاي گرفت و احسايي هفت سال در خانه او اقامت كرد. ملاعبدالخالق يزدي سپس به مشهد مهاجرت كرد. در صحن حضرت رضا(ع‌) نماز جماعت و بساط منبر و موعظه برقرار كرد و به نوشته مهدي بامداد به يكي از «علماي طراز اول مشهد» تبديل شد.
در سال 1839 در حدود دو هزار نفر يهودي ساكن مشهد حسن نيكو، مبلغ پيشين بهائي در اين باره مي‌نويسد:
«طبقه ديگر (بهائيان‌) يهودي هستند كه با چه بغض عناد به اسلام معروف‌اند... در چنين صورتي اگر كسي علمي بلند كند كه باعث تفريق و تشيت جمعيت اسلام شد او سبب تفريق مسلمين گردد، البته دشمن‌... دلشاد گرديده وي را استقبال مي‌كند... (يهوديان‌) در دخول در مجامع و محافل بهائيان سه قاره مسلم براي خود تصور داشته‌: اول آن كه لااقل سياهي لشكر دشمن مي‌شود كه بر ضد اسلام قيام كرده و رايت تشيت و تفريق را بلند نموده است‌؛ دوم آن كه از مسئله اجتناب و دوري كه در مسلمين شيعه نسبت به يهود بود مستخلص مي‌شوند و با آن‌ها معاشرت مي‌كنند، بلكه وصلت مي‌نمايند؛ سوم آن كه اگر غلبه و قدرت با بهائيان گردد عجالت خوري در حزب آنان وارد كرده باشند.»
اما آن‌ها در واقع يهوديان مخفي بودند و به قول والتر فيشل‌، محقق يهودي‌: «در طول دوران طولاني 110 ساله‌اي (1839-1949) كه از مسلمان شدن اين يهوديان مي‌گذشت‌، آن‌ها، همچنان در خفا يهودي بودند.»
چنان چه دايرهًْ‌المعارف يهود جديدالاسلام‌هاي مشهد را در ذيل مدخل «يهوديان مخفي مطرح كرده است‌، نه در مدخل مرتدين و در جاي ديگر تصريح مي‌كند كه آن‌ها به عنوان «يهودياني در لباس اسلام‌» به حيات خود ادامه دادند.
اين افراد وظيفه داشتند تا وظايف سياسي متعددي را انجام دهند.
به عنوان مثال از جمله يهوديان مشهد فردي به نام ملاابراهيم ناتان را مي‌شناسيم كه رهبري يك شبكه فعال اطلاعاتي انگليس را در منطقه برعهده داشت و در سال 1844 (سال آغازين دعوي باب‌) به بمبئي مهاجرت كرد. دايرهًْ‌المعارف يهود از ملاابراهيم ناتان به صراحت به عنوان «مامور اطلاعاتي بريتانيا» ياد كرده است‌.
صرف نظر از يهوديان مخفي‌، نقش يهوديان علني در ترويج و گسترش كمي و كيفي بابيگري و بهايي‌گري نيز چشمگير است‌. اسماعيل رايين در كتاب انشعاب در بهائيت مي‌نويسد: «بيش‌تر بهائيان ايران يهوديان و زردشتيان هستند و مسلماناني كه به اين فرقه گرويده‌اند در اقليت مي‌باشند. اكنون سال‌هاست كه كم‌تر شده مسلماني به آن‌ها پيوسته باشد.
بهایيان بسياري را مي‌توان نام برد كه از جمله خانواده‌هاي بانفوذ و سرشناس يهودي بوده‌اند كه نه تنها در دوران قاجار بلكه در سال‌هاي بعد در دوران پهلوي در سياست و اقتصاد ايران نقش داشته‌اند. از جمله خاندان حكيم در دوران قاجار و پهلوي از نسل يك يهودي مهاجر به نام حكيم سليمان بودند كه در زمان فتحعلي شاه قاجار به ايران كوچ كرده بودند.
خاندان‌هاي يهودي ـ بهايي شبكه‌اي بانفوذ، ثروتمند و مقتدر را پديد آورده بودند كه در قلب آن‌ها خاندان‌هاي آزاده‌، اتحاديه‌، اخوان صفا، ارجمند، برجيس‌، برومند، جاويد، حافظي‌، حقيقي‌، حكيم‌، شايان‌، صميمي‌، عزيزي‌، عهديه‌، فيروزه‌، لاله‌زار، لاله‌زاري‌، مويد، ماهر، مبين‌، متحده‌، متحدين‌، مجذوب‌، معنوي‌، ملكوتي‌، ميثاقيان‌، ميثاقيه‌، نصرت‌، وحدت‌، يوسف‌زاده‌، يوسفيان و البته افراد بسيار ديگري جاي داشتند.
گرايش يهوديان به بهائيت تنها مربوط به ايران نيست‌، تلاش آن‌ها براي تبديل اين فرقه به يك دين بهائي در ساير كشورها به ويژه در اروپا و ايالات متحده آمريكا، نيز چشمگير بوده و هست‌.