به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,277
بازدید دیروز: 2,942
بازدید هفته: 11,295
بازدید ماه: 77,368
بازدید کل: 23,739,178
افراد آنلاین: 2
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۱۸ اردیبهشت ۱٤۰۳
Tuesday , 7 May 2024
الثلاثاء ، ۲۸ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
17 - عباسعلی اختری : هشدار‌های اقتصادی و اقدام جوانمردان ۱۳۹۶/۱۰/۱۵

هشدار‌های اقتصادی و اقدام جوانمردان

Image result for ‫عباسعلی اختری‬‎


مسئولین محترم و مدیران و نمایندگان، حتماً وقت برای مطالعه منابع ندارند و مطالعات قبلی هم کم کم فراموش می‌شود!
به همین جهت از باب کمک به مطالعه‌ها، یا به جهت تذکر و اتمام حجّت، پاره‌ای از هشدار‌ها تقدیم می‌گردد و بعد از آن یک پیشنهاد آسان اصلاحی که امید است پذیرفته گردد. چه آنکه ردّ تذکر آیات را، قرآن «بالاترین ظلم»نامیده است:
« وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا،1 وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ ،2 و چه کسی ستمکار‌تر از آنکه آیات پروردگارش به او گوشزد شود، سپس او روی گرداند، البته ما از مجرمان به طور مداوم انتقام می‌گیریم».
1- افساد اقتصادی و جنگ با خدا
تحقیقات فقهی به این نظریه منتهی می‌شود که مفسدان اقتصادی نیز در مواردی از مصادیق مفسدان اجتماعی و محارب به شمار می‌روند.
چه آنکه اموال مردم و اموال یک ملت عامل قائم بودن و برپا ماندن آنهاست.3 و قرار گرفتن اموال در دست آنان که حق آن را ادا نمی‌کنند، موجب فناء اسلام و مسلمانان است.4 و اقدام در جهت فنای اسلام و مسلمانان، روشن‌ترین گونه محاربه با خدا و رسول است که خداوند به صراحت حکم آن را بیان فرموده است.5
2- چیزی که پیغمبر(ص) از آن بیم دارد!
در زمانی که کشور و انقلاب ما مورد حمله نظامی قرار گرفت، جوانان و فرزندان و غیورمردان رفتند و فداکاری کردند و سرانجام دست دشمن را کوتاه کردند، اکنون که مردم ما تحت فشار اقتصادی قرار دارند، چه کسانی باید جهاد کنند و با تبعیض‌های ناعادلانه و سوء‌مدیریت، مبارزه کنند و پاسدار خون شهیدان باشند؟
نابسامانی اقتصادی برای جامعه خطری است که شجاع‌ترین فرد خلقت یعنی پیغمبر(ص) از آن اظهار بیم و تشویش نموده، آن هم بیم و تشویشی در ردیف دو انحراف تاریخی بزرگ در اسلام.
پیغمبر(ص) طبق روایت معتبر فرمود: برای سه چیز بر امت خود می‌ترسم و بیم دارم؛
یکی ضلالت و گمراهی از راه اسلام بعد از معرفت (که این انحراف از روز سقیفه شروع شد). دوّم، فتنه‌های کور و گمراه‌کننده امّت (که از توطئه فریب در جنگ صفین شروع شد و تا ششصد سال دنباله یافت). سوم، شهوت و ‌اشتهای شکم و در کنار آن شهوت و ‌اشتهای زیر شکم. 6 که امروز دشمن با هر دو عامل کار می‌کند!
نکته قابل توجه در این روایت ردیف خوانی! است که پیغمبر(ص) خطر بحران اقتصادی و آلودگی‌های جنسی را در ردیف دو انحرافی قرار داده که تمام امّت عوامل آن دو را لعنت می‌کنند! چگونه مسئولان امور و مجلسیان بر خود می‌پسندند که انقلاب ما وسیله عاملی شناخته شده فقط به خاطر دنیاطلبی‌ها مورد خطر قرار بگیرد؟
امروز چه کسانی و چه عواملی این بحران آزاردهندة پیغمبر(ص) و ترساننده پیغمبر(ص) را موجب هستند!
چه مقاماتی از دولت و مجلس سزاوارترند که با این خطر شکنندة و قطع‌کننده نان مردم، مقابله و مبارزه کنند؟ بدیهی است که هرکس در جایگاه حسّاس‌تری قرار دارد، مسئولیت او سنگین‌تر است.
همچنان‌که پیغمبر(ص) در بیان دیگری عامل این بیم و تشویش را ناکارآمدی و کوتاهی مدیران می‌داند، می‌فرماید:
«مَا أَخَافُ‏ عَلَى‏ أُمَّتِي‏ الْفَقْرَ وَ لَكِنْ أَخَافُ عَلَيْهِمْ سُوءَ التَّدْبِيرِ،7 من از فقر بر امتم بیمناک نیستم، ولی از سوء تدبیر بر آنها می‌ترسم».
به همین جهت حضرت علی(ع) می‌فرماید؛ «چهار چیز علامت عقب‌گرد و سقوط دولت است؛ تدبیر نادرست، ریخت‌وپاش‌های غلط، عبرت‌آموزی اندک، فریب خوردن و مغرور گشتن زیاد».8
3- مسئولان شایسته ستایش
از نظر پیشوایان دین، کارگزاران و نیروهای نظام اسلامی، در صورت داشتن ویژگی‌های بایسته عبادت بزرگی را انجام می‌دهند. البته آنان‌که بر قله‌ها عبور می‌کنند، لغزش آنها هم به قیمت نابودی خواهد بود.
مهم‌ترین ویژگی بایسته مسئولان، تدیّن و خداباوری است که برای هر صنفی به شکلی بروز می‌کند.
هرگز بدون امتحان ادّعای تدیّن از کسی پذیرفته نخواهد شد «مردم گمان نکنند که با ادعای ایمان رها می‌شوند، بدون آنکه امتحان شوند»؟9
شریح قاضی با یک دروغ دین خود را از دست داد و عامل شکست و قتل مسلم و هانی(علیهما الرحمه) و قتل شهیدان کربلا شد. ابن‌سعد و شمر و... در کربلا نماز جماعت هم برپا کردند!
اساس کنار زدن امامان(ع) و اساس جنگ صفین و جنگ نهروان را عهدشکنی و عدم وفای به وعده فراهم آورد.
آری ضربه زدن به دین، یعنی ضربه زدن به حیات مردم یعنی مردم را به سوی مرگ کشیدن.
حضرت علی(ع) فرمود: «لا حیوه الا بالدّین،10 حیات و زندگی نخواهد بود مگر در پرتو دین».
آنجا که دین باشد، همه چیز هست اما دین‌داری مسئولان به نماز ظاهری و تظاهر دین‌داری نیست و پایبندی به سوگند‌ها و وفای به عهد و پیمان‌ها مخصوصا عهد و پیمان خدا و پیغمبر(ص) و حفظ امانت مال و جان و ناموس مردم، لازم است. آن حضرت فرمود.
«أَصْلُ‏ الدِّينِ‏ أَدَاءُ الْأَمَانَهًْ وَ الْوَفَاءُ بِالْعُهُود،11 اصل دین، ادای امانت و وفاء به عهد است».
عاقل خویشتن را فریب نمی‌دهد، دین خود را فدای دنیای دنیاگرایان نمی‌کند!
4- دین‌داری و امانت‌ورزی
پیغمبر(ص) درس دینداری را با سپردن دو امانت به امت، تعلیم داد. و فرمود، اولین گام دور شدن شما از دین، با خیانت در امانت شروع می‌شود، و آخرین چیزی که از دست می‌دهید نماز است. مردم کوچه و بازار با امانت‌های شخصی سرو کار دارند. اما مسئولان با امانت، خون شهداء و جان و ناموس و مال تمام مردم سرو کار دارند. پس مهم‌ترين معيار شايستگي نيروهاي انساني مخصوصاً مديران، تدين و تعهّد و برخورداري از روحيه صداقت و امانت و خيرخواهي است.
بدون چنين ويژگي‌هايي، ارزش واقعي تخصّص و مهارت بروز نخواهد كرد، و يا ممكن است از نظر هدف دچار انحراف گردد.
صلاحيت‌ها براي هرگونه مسئوليت امور جامعه، مخصوصاً اقتصادي در صورت داشتن چنين شرايطي، قابل تأييد است. حضرت علي(ع) مي‌فرمايد: «اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ لَا تَعْصُوهُ،12 در كار بندگان خدا و آبادي‌هاي او، از خدا پروا داشته باشيد، زيرا از بقعه‌ها و چهارپايان هم بازپرسي مي‌شويد، خدا را اطاعت كنيد و عصيان او را ننمایيد».
دولتمردان و نمایندگان، بودجه‌نویسان از خرابی خانه فلان روستایی و مرگ حیوانات او، تا درس و پیشرفت بچه‌های او و گرسنگی و فقر او، تا چیرگی دشمنان مسئولند!
5- انسان مؤمن بیش از حق خود بر نمی‌دارد
درس مهمی را فاطمه دختر امام حسین(ع) از پیغمبر(ص) نقل می‌کند و همان را صاحب مناقب از امام باقر(ع) نقل کرده که در ذیل تذکرش به عمر بن عبدالعزیز فرموده است. و همان را عالم بزرگ مرحوم کلینی(قده) با سند نقل می‌کند از صفوان جمال، از امام صادق(ع) که فرمود:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُ‏ الَّذِي‏ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ وَ إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي بَاطِلٍ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ يَأْخُذْ أَكْثَرَ مِمَّا لهُ» 13
امام صادق(ع) در این سخن به مطالب مهمی توجه می‌دهد و می‌خواهد روحیّه دین‌داری و ایمان را که واقعیّت داشته باشد، بیان کند. خیلی از وقت‌ها ما مردم خودمان را دین‌دار و مذهبی می‌پنداریم و ادعای دین‌داری می‌کنیم، لیکن در شرایطی هستیم که دین‌داری ما با خوشی و کسب و کار و منافع ما هماهنگ است. در اینجا معلوم نمی‌شود که آیا به راستی ما دین‌دار و پای‌بند به دین هستیم یا نه؟ امّا در بعضی جاها که دین‌داری با منافع ما تضاد پیدا می‌کند، آنجا اگر طرف دین را مراعات کردیم و خالصانه بود، معلوم می‌شود با ایمان هستیم!
حضرت می‌فرماید: «فقط و فقط مؤمن راستین کسی است که؛
1- وقتی به خشم آید (سودی کم شده، جنسی گران شده، در اداره معطل شده، فرزندش کار خوب گیرش نیامده و...) بر اثر خشم از حق خارج نشود، که هرچه به دهانش می‌آید بگوید و هرگونه برخوردی با هرکس داشته باشد.
2- وقتی خشنود و شادمان است، خوشی او را وارد باطل و گناه نکند، امروز عید است هرگونه خوشی مرتکب شود، اینجا عروسی است، حرام و فحشاء را مراعات نکند، حالا همراه فلان دوست است، هرچه پیش آمد انجام دهد. در اینجاها دین‌داری معلوم می‌شود.
3- وقتی قدرت پیدا می‌کند و با اختیار مسلط می‌شود (در بانک، در جایگاه قانون‌گذاری، در کار بالای اجرایی، مدیرعاملی فلان شرکت بزرگ و...) بیشتر از آنچه حق اوست و مقتضای عدالت است، برای خود برندارد. در اینجاها معلوم می‌شود که چه بسیاری در خوشی‌ها به هر عملی دست می‌زنند. و در هنگام خشم، حتی با دشمنان پیغمبر(ص) و اسلام در تحریم و احتکار و ایجاد بازار آشفته هماهنگ می‌شوند. و وقتی صاحب اختیار می‌شوند و سلطه بر مال پیدا می‌کنند، هرچه دلشان خواست برای خود اختصاص می‌دهند، این حقوق، اینها هم حق مأموریت، اینها هم اضافه‌کاری!
با این صراحت بیانِ سه مقام معصوم(ع):، هیچ مسئولی با حفظ جایگاه ایمان نمی‌تواند، با بهانه‌های پست و مقام و مسئولیت، زیاده‌خواهی کند و در بهره‌گیری از مال مردم به غیر عدالت عمل کند!
معارف اسلام، مالک اصلی را خدا می‌داند، و مسئولان و دست‌اندرکاران را امانت‌دار می‌شناسد.
و در دستورهای متعدد، بهره‌گیری مادّی را در چهارچوب مساوات روا می‌دارد که شرح آنها فرصت دیگری می‌طلبد!
پیشنهاد یک اقدام جوانمردانه
مسئولان محترم تصویب‌کنندگان بودجه، آگاهند که کارهای بزرگ‌منشانه را بلندهمّتان انجام می‌دهند و حضرت‌علی(ع) توصیه می‌فرماید؛ که هرگز خود را برای کار‌های خیر، بی‌لیاقت مپندارید14، بلکه همت ورزید و مردانه انجام دهید!
شما مسئولان محترم می‌دانید که مردم روز به روز بر سختی‌هایشان افزوده می‌شود، سالهاست که با نداشتن‌ها و محرومیت‌ها ساخته‌اند، کسانی که شش ماه یک بار توان تهیه گوشت یا مرغ را ندارند، با سیب زمینی و تخم‌مرغی (که در عرض 6 ماه  از شانه ای 12 هزار تومان به 19 هزار تومان رسیده) به ظاهر زندگی می‌کنند، با میوه سروکاری ندارند، در عیدها لباس نو ندارند و غیر اینها که ‌اشک‌ها را جاری می‌کند!
خدا را خشنود کنید و گامی بردارید، از همین امسال بدعت افزایش حقوق‌ها و افزودن ردیف‌های هزینه‌ای را قطع کند فقط کاری کنید که حقوق‌های زیر سه میلیون تومان نداشته باشیم، به خدا سوگند برای بسیاری از آنها که شما بر حقوقشان می‌افزایید هیچ تأثیری ندارد، فقط شما از گرسنه‌ها می‌کاهید و به شکم سیر‌ها می‌ریزید، و دل فرزند علی(ع) و فاطمه(س) مهدی(عج) را به درد می‌آورید. از همین امسال رویّه را تغییر دهید و موجبات خوشحالی آن حضرت و نیازمندان و رضای خدا را فراهم آورید!
حضرت علی(ع) می‌فرماید: «... فَمَا جَاعَ‏ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِك15، پس فقیری گرسنه نماند، جز به واسطه آنچه که توانمندی بیشتر بهره گرفت و خدای تبارک و تعالی، این را از آنان بازپرسی خواهد فرمود». خدایا خادمان به مردم را یاری فرما!
 07/10/1396
الاحقر – عباسعلی اختری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سوره الکهف، آیه 57.   2- سوره السجده، آیه22   3- سوره النساء، آیه 5.   4- وسائل الشیعه، ج11، ص521.   5- سوره مائده، آیه 33.    6- اصول کافی، ج2، باب العفه.   7- عولی اللئالی، ج4، ص39، اقتصاد مقاومتی، ص235.   8- معجم غرر الحکم،ج1، ص927، اقتصاد مقاومتی، ص235.   9- سوره عنکبوت، آیه2.   10- ارشاد مفید یک جلدی، ص157.   11- معجم غررالحکم، ج1، ص994-995.   12- نهج‌البلاغه، خطبه 168.   13- اصول کافی، ج2، ص260، کتاب ایمان و کفر باب99، حدیث11.   14- نهج‌البلاغه، حکمت414.   15- نهج‌البلاغه، حکمت، 328.