«رحمت واسعه» در کلام آیتالله بهجت(ره)
آیتالله بهجت یکی از شناخته شدهترین و بزرگترین علمای اسلام است که در دوران معاصر کمتر شخصیتی توانسته به جایگاه علمی و عرفانی ایشان برسد. ایشان نه تنها در زمان حیات که حتی پس از وفات نیز جایگاه ویژهای در میان مردم دارند و همواره سیره علمی و عملیشان مورد توجه مردم مسلمان و خداجوی سراسر جهان بوده است.
یکی از نکات بارز در شخصیت ایشان عشق و ارادت به حضرت اباعبداللهالحسین(ع) بوده است. ایشان نیز مانند دیگر علمای اسلام به اهلبیت(ع) و خصوصا حضرت امام حسین(ع) عشق میورزیدند و آنها باب رحمت خداوند میدانستند که در سخنانی گفتهاند: «خدا میداند که قضایای حضرت سیدالشهدا(ع)چه «رحمت واسعهای» است.»
عشق و ارادت و دلدادگی و توجه به برپایی شعائر بزرگ دینی در ایشان آنقدر نمود داشت که به هر مناسبتی به ذکر فضائل و مصائب سیدالشهدا(ع) و یاران شهیدش میپرداخت. در عمل نیز همواره به برگزاری مراسم عزای آن حضرت اهتمام ویژهای داشت و روضه هفتگی ایشان سالیان متمادی بدون وقفه ادامه یافت.
پس از درگذشت آن عالم ربانی، مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت اشارات و مواعظ ایشان در باب حضرت سیدالشهدا(ع) را گردآوری کرده و تحت عنوان کتابی به نام «رحمت واسعه» به چاپ رسانده است.
این کتاب در سه بخش ۱- روایتی کوتاه از سیره و روش آن عالم ربانی، ۲- گزیدهای از بیانات حضرت آیتالله بهجت (ره) و ۳- پرسشها و پاسخها، تحت نظر شاگردان ایشان گردآوری شده است.
در بخشی از کتاب آمده است «و اذا غلب العطب قیل یجب الانصراف مع السلامه به، لوجوب حفظ النفس و حرمه اتغیر بها و قیل... یستجب الانصراف». [اگر در میدان نبرد احتمال از بین رفتن و هلاک شدن بسیار زیاد شد به صورتی که کشتهشدن تقریبا یقینی باشد، روی گرداندن از میدان جنگ به دلیل وجوب حفظ جان و حرمت به خطر انداختن خود واجب است و گفته شده مستحب است.»
البته طبق این نظر جایز است مجاهدان با وجود علم به کشته شدن در میدان باقی باشند، برای طلب سعادت شهادت که تقریبا برای شهادت عاشقوار بشوند.
قضیه خود حضرت سیدالشهدا(ع) شهادت بر این مطلب است. که گفته شده: «جُعِلَ الشِّفَاءُ فی تُربَتهِ و الدُعَاءُ تَحتَ قُبَّتِهِ و الامَامَهُ فِی ذُرّیَّتهِ» [به ازای قبول شهادت] شفا در تربتش و استجابت دعا در زیر قبهاش و امامت در نسلش قرار داده شد. معامله کرده است با خدا، معاوضه کرده است. مادرش هم راضی شده، پدرش هم راضی شده است. اشاره به ماجرایی دارد که قبل از تولد امام حسین(ع) پیامبر(ص) به نحوه شهادت ایشان اشاره میکنند و حضرت زهرا(س) به ولادت ایشان رضایت میدهد.»
در بخش دیگر کتاب به موضوع اشک وگریه بر اباعبدللهالحسین(ع) آمده است «بکا [گریه] در مصائب اهلبیت(ع) و بهخصوص سیدالشهدا(ع)، شاید از آن قبیل مستحباتی باشد که افضل از آن نیست؛ یعنی افضل از آن در مستحبات نیست. «بُکاء مِن خَشیَهِالله» (گریه از ترس خداوند) هم همینطور است که شاید افضل از آن نباشد. آیا نماز شب هم از همین قبیل است؟ آیا ممکن است در همین درجه باشد یا اینکه اینها مقدم بر صلات اللیل هستند؟
بکا من خشیهالله و بکا برای مصائب سیدالشهدا(ع) معلوم نیست همتا داشته باشد. زیرا نماز شب عمل قلبی صرف نیست، بلکه کالقلبی [مانند عمل قلبی] است، ولی حزن و اندوه و بکاء عمل قلبی است، بحدی که بکاء و دمعه [اشک چشم] از علائم قبولی نماز وتر است.
آنهایی که بکای مردم را – نعوذبالله - امرغلطی میدانند، چه میگویند؟! این «بکاء من خشیهالله» عمل انبیاء است. چه میگویند؟! مسئله بکاء بر سیدالشهدا المظلومین(ع)، این هم مثل بکاء از خشیهالله است. این هم همان اجر را دارد. قطرهاش چقدر فضیلت و اجر دارد. بعضی میگویند:گریه چه فایدهای دارد؟
فایدهاش این است که اتصال روحی انسان با خود سیدالشهدا(ع) و با حضرت رسول(ص) و با خدا در ترقی است؛ با همین بکاها.
فردای قیامت که هیچ چیز از انسان نمیخرند،اشک بر سیدالشهدا(ع) را مثل دانه درّی برایش نقد میکنند.»