به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,555
بازدید دیروز: 1,526
بازدید هفته: 5,689
بازدید ماه: 5,689
بازدید کل: 23,667,517
افراد آنلاین: 45
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۰٤ اردیبهشت ۱٤۰۳
Tuesday , 23 April 2024
الثلاثاء ، ۱٤ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
4 - گزارش از اقدامات سیستماتیک رژیم پهلوی برای گسترش مفاسد اخلاقی وقتی مراکز فساد چندین برابر کتابخانه‌ها بود ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
گزارش از اقدامات سیستماتیک رژیم پهلوی برای گسترش مفاسد اخلاقی
 
وقتی مراکز فساد چندین برابر کتابخانه‌ها بود 
 
   ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
Image result for اقدامات سیستماتیک رژیم پهلوی
رژیم کودتایی و تحمیلی پهلوی با اقدامات سیستماتیک برای محو ارزش‌ها و ترویج و گسترش مفاسد اخلاقی در جامعه، كار را به جایی رساند كه آنچه از تمدن و توسعه عاید این ملت شد، بی‌بندوباری، هتك عفاف و پاكدامنی و زدودن احكام اسلام از میان فرد و جامعه بود.

فساد فراگیر و سیستماتیک مبنای رژیم منحوس پهلوی بود. فساد مالی، اداری، اخلاقی و ... در آن نظام فاسد و کودتایی هر کدام موضوع چندین جلد کتاب است. فساد اخلاقی در رژیم دست نشانده پهلوی، از شخص شاه که مرکز فساد و عفونت بود تا رجال درباری و بخش عمده‌ای از دستگاه‌ها را در بر می‌گرفت به‌طوریکه هر شخصی که به این رژیم نزدیک بود، فاسد بود و هرچه نزدیکتر، فاسدتر. نظام بی کفایت پهلوی اما علاوه بر فساد اخلاقی درون خود و فرو رفتن تا خرخره در لجنزارهای فساد، اراده‌ای قاطع با برنامه‌ریزی و اقدامات سیستماتیک برای حذف دین، محو ارزش‌ها و ترویج و گسترش مفاسد اخلاقی در جامعه داشت و همپای جریان مارکسیستی مثل دو تیغه یک قیچی، به جان ایمان و اعتقادات مردم و جوان‌ها افتاده بود.
ترویج فساد و فحشا و تأسیس مراکز مفسده‌‌انگیز، قدغن کردن حجاب، تأسیس مدارس مختلط، از میان بردن مساجد، تعطیلی مراسم‌های عزاداری، مخالفت مستمر با روحانیت که طلایه دار اسلام و قرآن و حافظ استقلال و هویت اسلامی جامعه بودند، احیای باستان‌گرایی در برابر اسلام، ترویج فرهنگ منحط غربی، حضور صهیونیسم در ایران به عنوان ابزار استعمار غرب و یکی از امکانات مبارزه با اسلام و ترویج ناسیونالیسم به عنوان حربه و سلاحی علیه اسلام از مظاهر اسلام‌ستیزی و ضدیت رژیم خبیث پهلوی با ارزش‌ها و فضیلت‌های اخلاقی است.
ملتی با فرهنگ و با دین، در اسارت حاکمان مستبد و بی‌دین پهلوی
ملت ایران در حالی گرفتار رژیم تحمیلی پهلوی شده بود که ملتی اصیل، ریشه‌دار، با استعداد، بافرهنگ، باغیرت و بادین بود. نظام وابسته پهلوی با ایجاد سرگرمی‌های ناسالم و دامن زدن به آتش غرائز جنسی در میان جوانان، در یکی از بهترین دوران‌هایی که شرایط جهانی، تحولات اساسی در وضع نابسامان ملت ایران را بر می‌تافت، مردم را از آن محروم ساخت. کار را به جایی رساندند که طبق گزارش‌های همان وقت، در تهران و برخی شهرهای دیگر، تعداد مراکز فساد بیش از تعداد کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها و یا چند برابر آنها بود.
«نمی‌توانیم» یکی از رایج‌ترین تبلیغات پهلوی
در رژیم منسوخ و برافتاده‌ پیش از انقلاب، با یک برنامه‌ریزی وسیع، مردم به سمت خودباختگی، بی‌ایمانی، فساد و بی‌بند و باری سوق داده می‌شدند. مطلوب آنها این بود که مردم از سلوک و ایمان معنوی محروم بمانند، به فساد کشانده شده، خودباختگی برابر بیگانگان در آنها تقویت شده و استقلال اقتصادی و فرهنگی در کشور مفهومی نداشته باشد. این جهت کلّیِ حرکت در آن نظام وابسته بود و به تعبیر مقتدای حکیم انقلاب «در دوره‌ پهلوی یكی از رایج‌ترین تبلیغات، «نمی‌توانیم» بود.»
پهلوی؛ حکومتی بی‌مانند در فساد
حکومت پهلوی که به وسیله‌ رضاخان میرپنج و با برنامه‌ریزی انگلیس در ایران شکل گرفت، از نظر مفاسدی که حاکمانش به آن مبتلا بودند، در بین حکومت‌های ایرانی بی‌مانند بود.
جُرم تقوا!
در آن رژیم بی کفایت، اگر زن می‌خواست وارد مقوله‌ علم بشود، باید قید دین و تقوا و عفاف را می‌زد. آنها در جنایتی عظیم زن را مجبور می‌کردند که با عشوه‌گری و جلب توجه‌ها به خود، برای خویش شخصیت کاذب درست کند تا از او به عنوان یک ابزار و وسیله، در راه مقاصد گوناگون استفاده کنند و نگذارند در میدان‌های اجتماعی، سیاسی و تربیتی وارد شود. رعایت تقوای دینی و نماز در مراکز زیر نظر مستقیم نظام ضد دین پهلوی مانند محیط‌های نظامی و آموزشی، مسخره می‌شد و حتی در مواردی جرم بود.
ترکیه زدگی رضاخان و کشف حجاب
رضاخان كه پیش از رسیدن به مقام پادشاهی خود را فردی دیندار و پای‌بند به اصول مذهب نشان داده بود، پس از به قدرت رسیدن به تدریج ماهیت اصلی خود را نمایان ساخت. او كه تجددگرایی و تضعیف ارزشهای دینی را سرلوحه برنامه‌های نوسازی فرهنگی خود قرار داده بود، طی اقداماتی مخالفت عملی خود را با اسلام و فرهنگ و سنن اسلامی جامعه آغاز كرد. از جمله این اقدامات می‌توان به حضور روز افزون میسیون‌های مذهبی، تأسیس مدارس جدید، بازگشت اشراف‌زادگان تحصیل كرده از فرنگ، تأسیس كانون‌ها و انجمن‌های روشنفكری، تغییر نظام آموزشی، اجباری كردن استفاده از كلاه شاپور، صدور قانون متحدالشكل نمودن البسه، كشف حجاب بانوان، ترویج بی‌قیدی در میان زنان، جلوگیری از حضور زنان با حجاب در پارك‌ها، سینماها، تأترها، ‌هتل‌ها و سایر مراكز عمومی و ... اشاره نمود.
رضا شاه كه ریشه‌دار بودن تفكر دینی و مبانی ارزشی حاكم بر جامعه ایرانی را مانعی جدی بر سر راه فرآیند مدرن‌سازی می‌پنداشت، پس از تنها سفر خارجی‌اش به تركیه در 12 خرداد 1313، بیش از اندازه تحت تأثیر اقدامات غرب‌گرایانه آتاتورك قرار گرفت. از این رو پس از بازگشت به ایران عزم خود را برای غربی شدن جامعه ایرانی جزم نمود.
مسافرت رضا شاه به تركیه جدای از آنكه فصل جدیدی در مناسبات دو كشور گشود، تغییرات عمیقی نیز در روحیات و سیاست‌های رضا شاه علی‌الخصوص درباره زنان و حجاب آنان بوجود آورد. از این رو بخشنامه كشف حجاب جهت تصویب رضا شاه در تاریخ 27 آذر 1314 از طرف رئیس‌الوزرا به دربار فرستاده شد تا در اول دی سال دستور العمل اجرای غیر رسمی قانون كشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال گردد. (موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی)
مبارزه بی‌امان رژیم کودتایی پهلوی با مظاهر اسلامی
محمدرضا پهلوی نیز نه تنها كشف حجاب را پیگیری جدی می‌كرد، بلكه كشف لباس را ترویج می‌نمود و عریانی را تبلیغ. با استفاده از ابزارهایی چون رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامه‌ها و مجلات، جشن‌های فرهنگ و هنر، جشن دوهزار و پانصدساله و... مبارزه با زنان محجبه در مدارس، دانشگاه‌ها، ادارات و امثال آن، عملاً همان تضییقات و محدودیت‌های زمان رضاشاه را به وجود آورد. تشویق حكومت او به بی‌حجابی به بهانه تمدن و احیای تمدن ایرانی! باعث رشد فزاینده كاباره‌ها، كافه‌ها، قمارخانه‌ها و مراكز فساد شد. (تغییر لباس و كشف حجاب به روایت اسناد، ص 420)
كار به جایی رسید كه در سال 1347 ازدواج دو پسر را در یكی از هتل‌های مجلل تهران جشن گرفتند و مظاهر فساد غربی در این كشور جنبه قانونی و رسمیت یافت، و آنچه از تمدن و توسعه عاید این ملت شد بی‌بندوباری و هتك عفاف و پاكدامنی و زدودن احكام اسلام از میان فرد و جامعه بود.
اشتغال دختران و خانم‌ها منوط به نداشتن حجاب!
محمدرضا پهلوی نیز با پیروی از همان سیاست استثماری همچنان به اجبار و فشار در كشف حجاب می‌كوشید. در مدارس و سازمان‌ها و ادارات، ثبت‌نام و استخدام و ادامه اشتغال دختران و خانمها منوط به نداشتن حجاب و بالاخص چادر بود و در مطبوعات و رسانه‌ها با ساختن دروغ‌هایی از تاریخچه چگونگی ورود حجاب به ایران، مخالف بودن حجاب با شئون اجتماعی زن، تحریك احساسات زنانه مبنی بر اینكه حجاب وسیله‌ای در دست همسران برای زورگویی و دربند كشیدن آنان می‌باشد و ... همچنان با این سنت اسلامی و ملی مبارزه می‌شد.
رژیم شاه در بخش معارضه و مبارزه با اساس اسلام، سعی داشت آئین اسلام را، یک دین «سامی» و به خصوص عربی جلوه داده، چنان «نماید» که گویی این آئین، برای مردم جزیرهًْ‌العرب، با فرهنگی منحط و بسیار عقب مانده که هیچ تناسبی با ملت پیشرفته‌ای مانند ایرانیان نداشته و ندارد، شکل گرفته است. این تلقینات استعماری، در کتابهای درسی رژیم گذشته و جزوات و کتب و مقالات جراید و حتی در تبلیغات رسانه‌های گروهی صوتی (رادیو تلویزیون) قابل لمس بود.
جدا کردن سر مرغان زنده با دندان در جشن هنر شیراز!
شهریور 1356 و مصادف با ماه مبارك رمضان و آگوست 1977 میلادی، شهر شیراز یک هفته شاهد نمایش‌ها و صحنه‌های وقیحی بود كه حكومت شاه از آن به عنوان «جشن هنر» یاد كرده و هزینه‌های سنگینی را صرف اجرای آن نمود. هدف از برگزاری این جشن كه همه ساله برای اجرای مجدد آن سعی و كوشش به عمل آمد، استحاله فرهنگی اسلامی مردم و باز كردن راه نفوذ فرهنگ غرب به داخل كشور بود.
كسانی كه به عنوان هنرمند از آمریكا و كشورهای اروپایی برای شركت در جشن هنر شیراز به ایران دعوت شده بودند، شامل رقاصه‌ها، فاحشه‌ها، موسیقی‌دانان، خوانندگان و بازیگران فیلم‌های غیراخلاقی سینماهای غربی بودند.
آنتونی پارسونز آخرین سفیر انگلستان در ایران قبل از انقلاب، درباره جشن هنر شیراز چنین می‌گوید: ... فستیوال بین‌المللی هنری شیراز (جشن هنر شیراز) كه سالانه برگزار می‌شد از آغاز به علت نوآوری‌ها و نمایش هایی كه با روحیات جامعة سنتی و اسلامی ایران تطبیق نمی‌كرد موجب تضادها و مباحثاتی شده بود. از جمله نمایشات مسخره‌ای كه من از این جشن بیاد دارم صحنه‌ای از نمایش رقاصان برزیلی بود كه در حین رقص سر مرغ‌های زنده را با دندان جدا می‌كردند، یا نمایشی از هیجان و از خود بیخود شدن مردم در حال عزاداری كه بی‌شباهت به مراسم تعزیه نبود و نشان دادن آن در یك كشور مسلمان به هیچ‌وجه تناسبی نداشت.
جشن هنر شیراز در سال 1977 از نظر كثرت صحنه‌های اهانت‌آمیز به ارزش‌های اخلاقی ایرانیان از جشن‌های پیشین فراتر رفته بود. به طور مثال یك شاهد عینی، صحنه‌هایی از نمایشی را كه موضوع آن آثار شوم اشغال بیگانه بود برای من تعریف كرد. گروه تئاتری كه این نمایش را ترتیب داده بودند یك باب مغازه را در یكی از خیابان های پر رفت و آمد شیراز اجاره كرده و ظاهراً می‌خواستند برنامه خود را به‌طور كاملاً طبیعی در كنار خیابان اجرا كنند. صحنه نمایش نیمی در داخل مغازه و نیمی در پیاده‌رو مقابل آن بود. یكی از صحنه‌ها كه در پیاده‌رو اجرا می‌شد تجاوز به عنف بود كه به طور كامل (نه به طور نمایشی و وانمودسازی) به وسیله یك مرد (كاملاً عریان یا بدون شلوار ـ درست به خاطر ندارم) با یك زن كه پیراهنش به وسیله مرد متجاوز چاك داده می‌شد در مقابل چشم همه صورت می‌گرفت.
نسیم حیات‌بخش انقلاب
مقتدای فرزانه انقلاب در بیانیه گام دوم اشاره‌‌ای به برکات معنوی انقلاب در برابر اراده‌ها و اقدامات رژیم وابسته پهلوی برای به فساد کشاندن مردم داشتند.  «[انقلاب اسلامی] عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونه‌ای چشمگیر افزایش داد. این پدیده مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس ‌از پیروزی انقلاب، بیش ‌از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایه‌های مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایه‌های ایمان مردمش بسی ریشه‌دار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بی‌بندوباری در طول دوران پهلوی‌ها به آن ضربه‌های سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دل‌های مستعد و نورانی به‌ویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدت‌های جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیه‌ برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه‌ دینی از عزیزان خود که به جبهه‌های گوناگون جهاد می‌شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خون‌آلود یا جسم آسیب‌دیده‌ آنان روبه‌رو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بی‌سابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزه‌داری و پیاده‌روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا به‌ویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبه‌روز بیشتر و باکیفیّت‌تر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمده‌ عالم منزوی کرده است؛ و این معجزه‌ای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.»