زلال بصیرت (۲۴۳) : کنارهگیری از وظایف اجتماعی، عذر غیرقابل قبول در نزد خدا ۱۳۹۸/۱۲/۱۴
زلال بصیرت
کنارهگیری از وظایف اجتماعی، عذر غیرقابل قبول در نزد خدا
۱۳۹۸/۱۲/۱۴
انسان عمر محدودی دارد و نمیتواند همه مسائل را تجربه کرده و در آنها متخصص شود، طبیعتاً در مسائل اجتماعی نیز همه ما نمیتوانیم حد اعلای تخصص را پیدا کنیم.اما آیا میتوانیم به همین سبب کلا مسائل اجتماعی را کنار بگذاریم؟ مسلما پاسخ منفی است؛ البته شاید باشند کسانی که از جامعه کناره بگیرند، ولی این کار عاقلانه نیست و دین نیز این را نمیپذیرد؛ اسلام، همگان را در مقابل مسائل اجتماعی مسئول میداند و رهبانیت در اسلام جایی ندارد.
باید وظیفه خود را در زمینه اجتماعی بشناسیم و برای آن حجت داشته باشیم،اصلا قرآن همین مطلب را بیان کرده و اتفاقا پیامبران را فرستاده که هیچکس نتواند بر خدا حجت داشته باشد.
متأسفانه از گذشتهها، این فکر القاء شده است که ما وظایف شخصیمان را باید انجام بدهیم و بقیه مشکلات اجتماعی به ما مربوط نیست و انشاءالله با ظهور امام زمان(عج) حل خواهد شد؛ بنده این حرفها را از هشتاد سال پیش شنیدهام و هنوز هم کمابیش وجود دارد! اما راه مشخص است؛ اگر کسی در دوران غیبت از وظایف اجتماعی کنارهگیری کند، نزد خدا حجتی ندارد.
نقاط عطف تاریخ اسلام
در تاریخ 1400 ساله اسلام نقاط عطفی وجود داشته است.مثلا ظهور پیغمبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) یکی از نقاط عطف این تاریخ را ایجاد کرد. مردم با او چه کردند؟ اجازه حرف زدن به او نمیدادند، زباله و خاکستر روی سر او میریختند، تنها در ایام حج، که خودشان آن ایام را مقدس میدانستند، پیامبر ده روز فرصت داشت تا سخنانش را بدون مزاحم بگوید. تازه آنجا نیز پنبه در گوششان میگذاشتند تا صدایش را نشنوند! اما طولی نکشید که عقبافتادهترین جامعه بشری آن روز، رقیب دو تا از قدرتهای برتر دنیا شد. همان عربهایی که دختر کوچکشان را زنده به گور میکردند، طولی نکشید که با هدایتهای پیامبراکرم در فهم و عقل و معرفت، آن پیشرفتها را کردند و به ابرقدرتی در کنار امپراطوری روم و ایران تبدیل شدند.
یکی دیگر از نقاط عطف تاریخ اسلام، در دوران ما محقق شد،پنجاه و چند سال قبل شخصی که در جامعه به او توجهی نمیشد و ایل و تباری، ثروت هنگفتی و سپاه و لشکری نداشت، در مقابل بزرگترین قدرت منطقهایستاد و با همان بیان ساده خود خطاب به شاه گفت: «گوشت را میگیرم و میاندازمت بیرون!» و جای تعجب اینکه این جمله را گفت و انجام داد. آری؛ طبق محاسبات عادی، اینها هیچ توجیهی ندارد، اما بر اساس حساب خدایی که فرمود «وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ» (و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) حتما یاری میکند)؛ (حج /40) کاملاً توجیهپذیر است.
وقتی مسلمانان درجنگ بدر با نیرو و امکانات اندک در مقابل دشمنانی با تعداد و امکانات فراوان، برای خدا کار کردند، خدا فرشتگان را به کمک آنها فرستاد و مسلمانان را پیروز کرد! آری، گاهی اینها را ما نمیفهمیم؛ اما نمونه آن را در دوران خودمان دیدهایم!
یاری خدا در جنگ 33 روزه لبنان
شخص سیدحسن نصرالله در مورد جنگ 33 روزه با اسرائیل میگفت: در این جنگ سلاحمان تمام شده بود؛ پولی نداشتیم و حتی غذایی که بتوانیم رزمندگان را سیرکنیم نداشتیم! تعدادی از رزمندگان بدون سلاح و با گرسنگی تمام، در شکاف کوهی بودند و منتظر مرگ بودند! ما جریان جنگ را خدمت رهبری گفتیم؛ رهبری فرمودند برگردید و با دشمن مقابله کنید و بدانید که شما پیروزید! هرچند باور آن مشکل بود اما به چشم خود دیدیم جنگنده اسرائیل خود به خود در آسمان منفجر شد و اسرائیلیها عقبنشینی کردند. در حال شنود از اسرائیلیها شنیدیم که وقتی فرمانده، آنها را توبیخ میکند که چرا عقبنشینی میکنید، گفتند شما سفیدپوشانی را که با شمشیر به ما حمله میکنند، نمیبینید، ما از پس آنها بر نمیآییم!!
پیروزی در دست خداست،اگر با خدا روراست بودیم و برای خدا کار کردیم، خدا نیز یاری میکند، اما اگر خواستیم مکر و حیله به کار ببریم، خدا نیز برترین مکرکنندگان است. تجربه امروز نیز بهروشنی این وعده الهی را نشان داده است.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدی (دامظله) در دیدار
با جمعی از اعضای جامعه پزشکان خراسان رضوی، مشهد؛28 / 11 / 1398 .