رهبر انقلاب: زیبایی های ماه مبارک رمضان در بیان رهبری
لباس پرهيزکاران چيست؟
غالباً وقتى گفته شود تقوا، پرهيزکارى؛ ذهن انسان مي رود به رعايت ظواهر شرع و محرمات و واجباتى كه دم دست ماست؛ نماز بخوانيم، وجوهات شرعىمان را بدهيم، روزه بگيريم، دروغ نگوئيم. البتّه اينها مهم است، همهاش مهم است؛ ليكن تقوا ابعاد ديگرى هم دارد كه غالباً ما از اينها غفلت مي كنيم. در دعاى شريف مكارم الاخلاق يك فقرهاى در توضيح اين ابعاد ديگر هست: اللّهمّ صلّ على محمّد و اله و حلّنى بحليهًْالصّالحين و البسنى زينهًْالمتّقين(1)؛ از خداى متعال درخواست مي كند كه پروردگارا! مرا با زيور صالحان زيور بده و با لباس پرهيزکاران ملبس كن. اين لباس پرهيزکاران چيست؟ آن وقت اين شرح جالب است: فى بسط العدل(2)؛ لباس پرهيزکاران در گستردن عدالت «و كظم الغيظ»؛ در فرو بردن خشم و اطفاء النّائرهًْ(3)؛ در فرو نشاندن آتش؛ آتشهائى كه بين افراد جامعه برمىافروزند. اينها تقواست. و ضمّ اهل الفرقهًْ(4)؛ افرادى كه از شمايند، امّا جدا شدند، سعى كنيد اينها را گرد بياوريد. اين جزو موارد تقواست كه در دعاى شريف مكارمالاخلاق ـ دعاى بيستم صحيفه مباركه سجّاديه ـ به آناشاره شده است. اين دعا، بسيار دعاى مهمى است. من عقيدهام اين است كه همه، بخصوص كارگزاران، بايد اين دعا را بخوانند و در مضامينش دقّت كنند؛ تعليمدهنده است. و اصلاح ذات البين(5)؛ به جاى آتشافروزى، خبرچينى، اين را به جان آن انداختن، آن را در پوستين اين انداختن، اصلاح ذاتالبين كنند؛ بين برادران مؤمن، برادران مسلمان، ايجاد ائتلاف كنند؛ اينها تقواست.
اينها همه، مسائل امروز ماست. گستردن عدالت، عدالت قضائى، عدالت اقتصادى، عدالت در گزينشها، عدالت در تقسيم منابع و فرصتهاى كشور بين گروهها، عدالت جغرافيائى، اينها مسائل خيلى مهمى است؛ اينها همه نيازهاى ماست. گستردن عدالت، بالاترين رقمهاى تقواست؛ اين از يك نماز خوب، از يك روزه روز گرم تابستان بالاتر است. روايتى است كه فرمود: هر اميرى ـ امير يعنى همه شماها؛ هر كسى يك دستگاهى دارد كه در آن فرمان مي راند، حكم او در آنجا نافذ است ـ كه روزى را به عدالت حكم كند، مثل اين است كه هفتاد سال عبادت كرده؛ اينها خيلى مسائل مهمى است؛ اهميت عدالت را، رفتار عدالتآميز را به ما نشان مي دهد.
فرو بردن خشم در مقابل دوستان. بحث اينجا دوستان است. البتّه در مقابل دشمنان بايد غيظ داشت؛ و يذهب غيظ قلوبهم(6). در مقابل آن دشمنى كه با هويّت شما، با موجوديت شما مخالف است، آنجا خشم ،مي شود خشم مقدّس؛ آناشكالى ندارد. در جمع مؤمنين، در بين افرادى كه مأمور به رفتار مسلمانى با آنها هستيم، خشم و حالت عصبانيّت نبايد باشد. خشم به انسان ضرر مي زند. تصميمگيرى با خشم مضر است، حرف زدن با خشم مضر است، كار كردن با خشم مضر است، غالباً دچار غلط واشتباه است؛ اين چيزى است كه ماها متأسفانه خيلى ابتلاء پيدا مي كنيم. جلوگيرى از اين خشم؛ خشمى كه موجب انحراف مي شود، موجب خطاى در فكر و عمل مي شود، يكى از موارد تقواست.
خاموش کردن آتشافروزیها
كار ديگر، اطفاء النّائرهًْ(7). بعضىها آتشافروزىهاى سياسى و جناحى مي كنند. عدّهاى كأنّه براى اين كار مأموريت دارند. من مىبينم در داخل كشور خودمان كه يك عدّهاى مي خواهند اصلاً عناصر گوناگون را، جناحهاى مختلف را، افرادى از هر يك از جناحها را به جان هم بيندازند و اختلاف ايجاد كنند؛ كأنّه اصلاً از آتشافروزى خوششان مىآيد؛ اين خلاف تقواست. تقوا اين است: اطفاء النّائرة. همچنانكه در يك محيط مادى و فضاى مادى، شما يك آتشافروزى را اطفاء مي كنيد، بايد در فضاى انسانى و معنوى و اخلاقى هم آتشسوزىها را مهار و اطفاء كنيد.
جذب حداکثری
و همين طور: و ضمّ اهل الفرقهًْ(8).ما عرض كرديم جذب حداكثرى، دفع حداقلى. البتّه معيار و ميزان، اصول و ارزشهاست. انسانها از لحاظ ايمان در يك حد نيستند. ما در بين خودمان آدمهائى داريم ضعيفالايمان، آدمهائى داريم كه ايمانشان قوىتر است. بايد راه بيائيم. نميشود ضعيفالايمان را دفع كرد، نميشود فقط به كسانى چشم دوخت كه قوىالايمانند؛ نه، ضعفا را هم بايد در نظر داشت. كسانى كه خودشان را قوى مي دانند، آن كسانى را كه ضعيف ميدانند، ملاحظه كنند، مراعات كنند، دفع نكنند. آن كسانى كه جزو مجموعه هستند، ليكن بر اثراشتباه و غفلت كنار افتادند، جدا افتادند، اينها را به خود بياورند؛ اينها را نصيحت كنند، دلالت كنند، راه را به آنها نشان بدهند، آنها را برگردانند. اينها مسائل اساسى است.
پس اينها شد تقوا، اينها شد راههاى توبه و انابه؛ «شهر التّوبه»، «شهر الانابه». منتها جالب اين است كه روزه و اين ماه، يك عمل جمعى است؛ يك عمل فردى نيست. يعنى همه روزهايم، همه داخل اين ماهيم، همه سر اين سفره نشستيم؛ همه افراد جامعه اسلامى، امّت اسلامى. وقتى كه مي خواهيم اين نصايح را، اين توصيههاى مهم كتاب و سنت را عمل كنيم، اگر همه خود را مخاطب آن بدانيم، ببينيد در دنياى اسلام چه اتّفاقى مىافتد؛ در دايره محدودتر در كشور چه اتّفاقى مىافتد. قدر اين ماه را بايد دانست. قدر دانستنش هم به همين است كه واقعاً ماه را ماه توبه قرار بدهيم، ماه انابه قرار بدهيم، ماه تطهير قرار بدهيم، ماه تمحيص قرار بدهيم؛ برويم به سمت اين چيزها.
* بیانات در ديدار كارگزاران نظام ـ 27/5/1389.
ــــــــــــــــــــ
1.2.3.4.5) صحیفه سجّاديه، دعاى 20
6) توبه، 15.
7.8) صحیفه سجّاديه، دعاى 20