به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,578
بازدید دیروز: 19,824
بازدید هفته: 26,056
بازدید ماه: 26,056
بازدید کل: 25,013,194
افراد آنلاین: 86
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۰۳ دی ۱٤۰۳
Monday , 23 December 2024
الاثنين ، ۲۱ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۳۴۱ - رهبر انقلاب، زیبایی های ماه مبارک رمضان : معارف عميق الهي در ادعيه‏ مأثوره ۱۴۰۰/۰۲/۰۴

 رهبر انقلاب، زیبایی های ماه مبارک رمضان : 

معارف عميق الهي در ادعيه‏ مأثوره 

  ۱۴۰۰/۰۲/۰۴

توصیه رهبر انقلاب در ارتباط با سحرهای ماه مبارک رمضان - مشرق نیوز

  معارف عميق الهي در ادعيه‏ مأثوره
یک نکته درباره دعا اینکه در دعا معارف وجود دارد و اين مخصوص دعاهايى است كه از معصوم به ما رسيده است. امام سجّاد(ع) صحيفه‌ سجّاديه را به‌صورت دعا تنظيم فرموده و اصلاً دعا خوانده است؛ امّا اين كتاب، پُر از معارف الهى و اسلامى است. توحيد خالص در صحيفه‌ سجّاديه است. نبوّت و عشق به مقام تقدّس نبىّ اسلام (عليه‌وعلى‌آله‌الصّلاهًْ‌والسّلام) در صحيفه‌ سجّاديه است. مثل بقيه‌ دعاهاى مأثور، معارف آفرينش در اين كتاب است. همين «دعاى ابوحمزه‌ ثمالى» كه مخصوص سحرهاست ‌ـ سعى كنيد آن را بخوانيد و در معنايش توجّه و تدبّر داشته باشيد ‌ـ و همين «دعاى كميل» كه شبهاى جمعه خوانده مى‌شود، از جمله دعاهايى است كه سرشار از معارف اسلامى است و در آنها حقايقى به زبان دعا بيان شده است. نه اينکه آن بزرگوار ‌نمى‌خواسته دعا كند و دعا را پوشش قرار داده است؛ نه. دعا مى‌كرده، مناجات مى‌كرده و با خدا حرف مى‌زده است. منتها انسانى كه قلبش با خدا و با معارف الهى آشناست، حرف زدنش هم اين گونه است. حكمت از او سرريز مى‌شود و دعاى او هم عين حكمت است.
دعاهايى كه ما مى‌خوانيم، پر از حكمت است. در دعاهاى مأثور از ائمّه(ع) كه به ما مى‌رسد، نكاتى عايد از معارف وجود دارد كه حقيقتاً مورد احتياج انسان است. آن بزرگواران با آوردن اين نكات در دعاها به ما ياد مى‌دهند كه از خدا چه بخواهيم.
من از دعاى شريف ابوحمزه‌ ثمالى چند فقره برايتان عرض مى‌كنم. اين دعاى طولانى، حالت مناجاتى عجيب دارد.لابلاى اين مناجاتها، نيازهاى واقعى انسان نهفته است. نيازهاى واقعى آنهايى است كه اين بزرگوار از خداى متعال مى‌خواهد. مثلاً در فرازى از دعا، خطاب به قادر متعال، عرض مى‌كند: ارغد عيشى‌؛ «زندگىِ مرا زندگىِ گوارايى قرار بده.» گوارا بودن زندگى، نه با پول، نه با قدرت و نه با داشتن زر و زور است. زيرا يك فرد، در عين برخوردارى از همه‌ اين امكانات، ممكن است زندگى برايش گوارا نباشد. نگرانى‌اى دارد كه زندگى برايش گوارا نيست. مشكل خانوادگى‌اى دارد كه زندگى برايش گوارا نيست. اولادش مشكلى پيدا مى‌كنند ‌ـ العياذُ بالله، نستجير بالله، يكى از فرزندان وى، اخلاق بدى دارد ‌ـ ديگر زندگى برايش گوارا نيست. خبرِ بدى به انسان مى‌رسد؛ زندگى بر او تلخ و ناگوار مى‌شود. اين انسان، هم پول دارد، هم قدرت دارد، هم امكانات دارد؛ همه چيز دارد؛ امّا زندگىِ گوارا ندارد. ممكن است انسان فقيرى كه زندگىِ خيلى ساده‌اى دارد و در اتاقى محقّر، با عيال و فرزندش در عين تنگدستى گذرانِ زندگى مى‌كند، زندگى‌اش گواراتر از آن فردِ همه چيزدارِ ثروتمند و قدرتمند باشد.
ببينيد حضرت سجّاد(ع)چگونه نقطه‌ اصلى را مورد توجّه قرار مى‌دهد. مى‌گويد: ارغد عيشى و اظهر مروّتى‌ (اقبال الاعمال (ط القديمه)، ج 1، ص 74)؛ «زندگى‌ام را گوارا و جوانمردى‌ام را آشكار كن.» ظاهراً معناى عبارت دوم اين است كه «ميدانى به‌وجود آيد، تا من در آن، صفت جوانمردى را به منصّه‌ بروز درآورم.» نه اينکه «مردم ببينند من جوانمردم؛» نه. براى اینکه اگر بخواهيم جوانمردى بروز پيدا كند، بايد جوانمردى كنيم. صرف اينکه جوانمردى در درون انسان وجود داشته باشد، كافى نيست. انسان بايد جوانمردى را به مرحله‌ عمل برساند و نسبت به كسانى جوانمردى كند. اين مى‌شود اظهر مروّتى‌.
در ادامه مى‌فرمايد: و اصلح جميع احوالى؛ «همه كارهاى من و احوال مرا اصلاح كن. حالِ دعاى مرا اصلاح كن. حالِ زندگى معمولى من و خانواده‌ام را اصلاح كن. حالِ شغلى را كه دارم، اصلاح كن. همه‌ خصوصيات مرا اصلاح كن.» اصلاح هر امرى، به حسب خودش، يك دعاى كامل و جامع است. و اجعلنى ممّن اطلت عمره و حسَّنت عمله و اتممت عليه نعمتك و رضيت عنه و احييته حيوهًًْ طيّبهًًْ. مى‌گويد: «مرا از كسانى قرار بده كه عمرى طولانى توأم با عمل نيكو و همراه با نعمتِ كامل الهى و همراه با رضاىِ پروردگار و حيات طيّبه دارند.» آيا چيزى از اين بهتر وجود دارد؟!
معصومين(ع) ياد مى‌دهند كه چه بايد از خدا بخواهيم. چيزهايى كه بايد از خدا خواست، همان‌هاست كه آن بزرگواران در ادعيّه مطرح مى‌كنند. بعضى در دنيا، به سراغ زيادي‌هاى زندگى مى‌روند. مى‌گويند: فلان معامله براى من جور شود. فلان سفر درست شود. فلان شغل گيرم بيايد. و... چرا انسان چيزهاى اصلى را از خدا نخواهد؟! پيشوايان دين به ما ياد مى‌دهند: «اين‌گونه دعا كنيد و اين چيزها را از خدا بخواهيد.» البتّه نوع دعاهايى كه آنان به ما ياد مى‌دهند، يك فصلِ طولانى را به خود اختصاص مى‌دهد.
بيان نقاط ضعف و ضربه‌پذير در اعمال انسان
نكته‌ ديگر اينکه آنان در خلال دعاهاى مذكور، نقطه‌هاى ضربه‌پذيرِ معنوى را به يادِ ما مى‌آورند و هشدار مى‌دهند كه «ممكن است از اين نقاط ضربه بخوريد و آسيب ببينيد.» در همين دعاىِ شريفِ ابوحمزه، در عبارتى مى‌فرمايد: اللّهمّ خصّنى منك بخاصَّهًْ ذكرك و لاتجعل شيئاً ممَّا اتقرَّب به فى آناء اللَّيل و اطراف النَّهار رياءً ولا سمعهًًْ ولا ‌اشراً و لابطرا؛ «خداوندا! كارى كن كه كارهاى انجام شده از طرف من، ريا و سمعه نباشد. براى اينکه اين و آن ببينند، نباشد. براى اینکه دهن به دهن بگردد و مردم به هم بگويند خبر داريد فلان كس چه كار خوبى كرد و چه عبادات خوبى انجام داد، نباشد. از روى ناز و غرور، نباشد» آخر بعضى مواقع انسان كارهايى را از روى ناز و غرور انجام مى‌دهد و به خود مى‌بالد و مى‌گويد: «آرى! ما بوديم كه اين كار را انجام داديم.»
اينها نباشد. اينها، آن نقاطِ ضربه‌پذير است. انسان خيلى كارهاى خوب انجام مى‌دهد؛ امّا با اندكى ريا و سمعه، آن كارها را هباءً منثورا(فرقان، آيه‌ 23) مى‌كند. دود مى‌كند و به هوا مى‌فرستد. معصومين(ع) به ما توجّه مى‌دهند و مى‌فرمايند: «مواظب باشيد اين طور نشود!»
پس در اين دعاها، معارف زيادى نهفته است. مثلاً در فقرات اوّل دعاى كميل، همه مى‌خوانيم: اللّهمّ اغفرلى الذّنوب الّتى تهتك العصم. اللّهمّ اغفرلى الذّنوب الّتى تنزّل النّقم. اللّهمّ اغفرلى الذّنوب التى تغيّر النّعم (همان، ج 2، ص 707.) گناهانى وجود دارد كه پرده‌ها را مى‌درد. گناهانى وجود دارد كه نقمت الهى را بر انسان نازل مى‌كند. گناهانى وجود دارد كه نعمتها را از انسان مى‌گيرد. گناهانى هم وجود دارد كه دعا را حبس مى‌كند.
پناه بر خدا! ممكن است انسان مرتكب گناهى شود كه هرچه دعا كند، آن دعا بى‌اثر و بى‌فايده گردد. بى‌اثر شدنِ دعا چگونه فهميده مى‌شود؟ به اين‌گونه كه حال دعا از انسان گرفته مى‌شود.
در اين خصوص عبارتى را از بزرگى نقل كرده‌اند. نمى‌دانم روايت از معصوم(ع) است يا عبارتى از غيرمعصوم. هرچه هست، عبارت حكمت‌آميزى است. مى‌گويد: انا من ان اسلب الدّعا اخوف من ان اسلب الاجابة؛ «از اينکه دعا از من گرفته شود بيشتر مى‌ترسم تا اينکه اجابت از من گرفته شود.»
گاهى حال دعا از انسان گرفته مى‌شود. اين، علامتِ بدى است. اگر ديديم در وقت دعا، در وقت تضرّع و در وقت توجّه و تقرّب، هيچ نشاط و حوصله‌ دعا نداريم، علامتِ خوبى نيست. البتّه درستش هم مى‌شود كرد. انسان مى‌تواند با توجّه، با التماس و با خواستن، حال دعا را بطور جدّى از خدا بگيرد. بنابراين، ديديم كه در دعاى كميل هم معارف وجود دارد.
دعا، نشانه خشوع در مقابل پروردگار
 نكته‌ دیگردر دعا، آن مطلبِ اصلىِ دعاست. حتّى دو نكته‌اى كه عرض شد، نسبت به اين نكته‌ آخر، كوچك است و آن، خشوع در مقابل پروردگار است. اصلِ دعا اين است. اينکه مى‌بينيد از قول پيغمبر(صلى‌الله‌عليه‌وآله) نقل شده است كه فرمود: الدّعاء مخ العبادهًْ (مستدرك الوسائل، ج 5، ص 167)؛ «مغز عبادت دعاست» به‌خاطر آن است كه در دعا حالتى وجود دارد كه عبارت است از وابستگىِ مطلق به پروردگار و خشوع در مقابل او. اصل عبادت هم اين است. لذاست كه در ادامه‌ آيه‌ شريفه‌: و قال ربّكم ادعونى استجب لكم(غافر، آيه‌ 60) مى‌فرمايد: ان الّذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين(همان). اصل دعا اين است كه انسان در مقابل خداى متعال، خود را از انانيّت دروغين بشرى بيندازد. اصل دعا، خاكسارى پيش پروردگار است.
عزيزان من! هر جا كه شما نگاه كرديد ‌ـ چه در محيط خودتان، چه در كشور خودتان و چه در سرتاسر دنيا ‌ـ و بدى و فسادى را از ناحيه‌ كسى مشخّصاً ديديد، اگر دقّت كنيد مشاهده خواهيد كرد كه اساس و منشأ آن بدى و فساد، انانيّت، استكبار، استعلا و غرور انسانى است. دعا بايد اين را بشكند.
بیانات در نماز جمعه‌ تهران ـ 28/11/1373