۱۱ - مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ریشهری - جلد اول - زمینههای تأسیس دارالحدیث ۱۴۰۱/۰۵/۱۸
مجموعه خاطرات مرحوم محمد محمدی ریشهری - جلد اول - ۱۱
زمینههای تأسیس دارالحدیث
۱۴۰۱/۰۵/۱۸
فصل هشتم: تحقيق و تأليف
از همان نخستين سالهاي زندگي علمي خود كه فرا گرفتن علوم ديني را آغاز كردم، شوق فراوان و عشق شديدي به مطالعه مسائل عقيدتي و اخلاقي در خود احساس ميكردم، اما براي تأمين نيازهاي معنوي و فرونشاندن عطش دروني خويش، گفتهاي برتر از سخن خداوند متعال و كلامي بهتر از كلام پيامبر بزرگ اسلام و اهل بيت او صلواتالله عليهم اجمعين نمييافتم.
در كنار دروس رسمي حوزه، بخش عمدهاي از اوقات خويش را به ويژه در تعطيلات، به مطالعه قرآن و احاديث اسلامي اختصاص دادم. ضمن كار روي قرآن و حديث، دو نكته مهم توجه مرا به خود جلب كرد كه بعدها آن دو، شالوده تحقيقات و تأليفات اينجانب گرديد:
1. كاوشهاي اعتقادي بر مبناي كتاب و سنت
ضمن جستوجو و كاوش در متون اسلامي، اين اعتقاد راسخ در من پديد آمد كه نيرومندترين، ژرفترين، زيباترين و سادهترين برهانهايي كه ميتواند مردم را با خدا و مباني دين او آشنا كند، در قرآن و احاديث اسلامي وجود دارد؛ اما با همه تلاشهايي كه انديشمندان و نويسندگان مسلمان تا كنون براي بهرهبرداري مردم از اين دو سرچشمه نور كردهاند، زمينه براي كار بسيار است و در واقع ميتوان گفت كار منظم و برنامهريزي شده و اساسي خصوصاً براي مردم امروز، صورت نگرفته است. در اين باره در مقدمه كتاب «بهترين راه شناخت خدا» كه در فروردين 1354
(ربيع الاول 1395) منتشر شد، نوشتم: «با اينكه كتابهاي فراواني درباره شناخت آفريدگار جهان نوشته شده و شايد دهها تن مركب براي اين منظور به كار رفته، ولي نميدانم چگونه اظهار تأسف كنم. دلايلي كه پروردگار، خودش براي اثبات ذات خود آورده، هنوز كاملاً مورد بحث و تأليف قرار نگرفته است. در صورتي كه به عقيده نگارنده، بهترين راه براي شناخت خداوند و استحكام يقين به آن حضرت، همان راهي است كه قرآن انتخاب نموده است».
اين بود كه با دانش ناچيز خود، به تحقيق و تأمل در موضوعات عقيدتي كه بر ادّله برگرفته از قرآن كريم و احاديث اسلامي استوار است، پرداختم؛ زيرا ديدم هم خود و هم جامعه امروز، به اين امر سخت نيازمنديم.
همچنين جلسهاي در شهر ري با كمك برخي از دوستان جوان ترتيب داديم و نام آن را «مكتب قرآن» نهاديم، حاصل آن جلسه، كتابي شد به نام «بحثهايي درباره خدا» كه در ارديبهشت سال 1350 منتشر شد. اين كتاب بارها در تيراژهاي بالا، بهوسيله انتشارات پيام اسلام، تجديد چاپ شده است.
اين مطالعات و بررسيها فرصت خوبي براي من فراهم آورد تا براي شماري از طلاب علوم ديني حوزه علميه، سلسله درسهايي در زمينه مباني انديشه اسلامي ايراد كنم. اين درسها از سال 1353 تا 1357 ادامه داشت و تعدادي از آنها چاپ و منتشر شد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز مباحث شناخت، شناخت خدا، عدل، نبوت عامه و نبوت خاصه را براي گروهي از فرماندهان ارتش جمهوري اسلامي ايران، در جلساتي كه هفتهاي يكبار تشكيل ميشد، تدريس كردم.
در سال 1362 آخرين دوره تدريس اصول عقايد را براي كلاسهاي غير حضوري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي آغاز كردم. اين مباحث از «شناخت» تا اواسط مبحث «معاد» ادامه داشت و هر هفته از سيماي جمهوري اسلامي پخش ميشد، تا آنجا كه به من منتقل ميشد، قشر تحصيلكرده استقبال خوبي از اين سلسله مباحث داشتند. به خاطر دارم هنگامي كه مبحث عدل از سيما پخش ميشد، يك روز مرحوم شهريار - شاعر معروف - ضمن تماس تلفني اظهار كرد كه اين مباحث مرا با حقايق جديدي آشنا كرد - نقل به معنا - متأسفانه اكثر نوارهاي اين مباحث را، ظاهراً پاك كردهاند!
بخشي از اين مباحث در «مكتب انقلاب» مجله واحد آموزش عقيدتي - سياسي سپاه پاسداران و بخشي به تدريج در مجله «پاسدار اسلام» به صورت مقاله چاپ شد. اين مقالات پس از بازبيني و تكميل تحت عناوين «مباني شناخت» و «مباني خداشناسي» و «رهبري در اسلام» منتشر گرديد.
با همه تلاشي كه در اين راستا داشتهام، نميتوانم ادعا كنم كه هدف دلخواه خود يعني تدوين شالودههاي انديشه اسلامي بر طبق دلايل برگرفته از قرآن كريم و احاديث اسلامي را تحقق بخشيدهام، اما شايد توانسته باشم راه را فرا روي آنان كه ميخواهند در اين ميدان گام نهند بگشايم و اميدوارم كه انديشمندان اين راه را ادامه دهند.
2. تنظيم موضوعي نصوص اسلامي در غير ابواب فقه
نكته دومي كه در خلال مطالعات قرآن و حديث توجه مرا به خود جلب كرد، اين بود كه احاديث اسلامي مانند آيات كريمه قرآن، يكديگر را تفسير و تكميل ميكنند. در رابطه با تبويب و جمعبندي احاديث فقهي، محدثين و فقها نسبتاً خيلي خوب كار كردهاند، هر چند تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله است. براي رسيدن به اين نقطه، طرحي در «دارالحديث» داريم كه در آينده بدان اشاره خواهم كرد، اما تبويب و جمعبندي احاديث غير فقهي اعم از اعتقادي، تاريخي، اخلاقي، اجتماعي، اقتصادي، ادبي و سياسي نياز به تلاشي افزونتر دارد.
چنانچه پژوهشگري بخواهد درباره مسائل پيشگفته، اظهار نظر كند، لازم است به مصادر متعدد مراجعه نمايد كه اين وقت زيادي را ميطلبد و گاه دست يافتن به همه رواياتي كه او را در مسير تحقيق ياري ميدهد به سادگي ميسر نميگردد؛ بنابراين دريافتم كه براي شناخت بنيادي اسلام، جامعه اسلامي به شدت نيازمند مجموعهاي بسيار گسترده است كه احاديث پيامبر (صليالله عليه و آله) و خاندان او را به صورت موضوعي در خود جاي دهد و از نظم و ترتيب خاصي برخوردار باشد تا اين امكان را براي پژوهشگر فراهم سازد كه به موضوع دلخواه خود به آساني دست يابد.
مطالعات و بررسيهايي كه در زمينه مسائل عقيدتي از ديدگاه قرآن و حديث داشتم فرصت خوبي براي من فراهم آورد. گرچه قدم گذاشتن در اين ميدان كار سادهاي نبود، اما عشق فطري من به سخنان نوراني اهل بيت (صلواتالله عليهم اجمعين) به من جرأت و جسارت ورود به اين ميدان را داد. نخستين پيشنياز براي من و آغاز كار، كتاب بود كه من در شرايط اقتصادي آن زمان از تهيه آن ناتوان بودم، ياد دارم كه در دعا از خداي متعال ميخواستم ترتيبي دهد كه بتوانم يك دوره كتاب «بحار الانوار» تهيه كنم!