۱۲۶ - شـهدا و نهجالبلاغه ۱۴۰۴/۰۱/۱۹
شـهدا و نهجالبلاغه
۱۴۰۴/۰۱/۱۹
آغاز سال نوی 1404 با شبهای قدر و ایّام شهادت امام علی(ع) همراه بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۴ خاطرنشان کردند: «آغاز سال نو با شبهای قدر و ایّام شهادت امیرمؤمنان(صلواتالله و سلامه علیه) همراه است. امیدواریم برکات این شبها و توجّهات مولیالمتّقین(علیه الصّلاه و السّلام) در طول سال شامل حال مردم عزیز ما، ملّت ما، کشور ما و همۀ کسانی که سال نویشان با نوروز آغاز میشود قرار بگیرد.»30/12/1403
رهبر انقلاب همچنین در سخنرانی نوروزی در جمع اقشار مختلف مردم فرمودند: «امیرالمؤمنین قلّۀ عدالت است، قلّۀ تقوا است، قلّۀ گذشت است در طول تاریخ. اگر ملّت ایران و ملّتهای مسلمان بخواهند استفاده کنند از درس این انسان بزرگ و برترین انسانها بعد از پیغمبر اکرم، باید به نهجالبلاغه بیشتر مراجعه کنند. من توصیه میکنم امسال فعّالان عرصۀ فرهنگی به مطالعۀ نهجالبلاغه و آموزش نهجالبلاغه توجّه ویژهای داشته باشند.»01/01/1404
به مناسبت آغاز سال نو با یاد امیرالمؤمنین(ع) و با عنایت به توصیه رهبری مبنی بر توجه ویژه به نهجالبلاغه در آغاز سال، یادی میکنیم از ارتباط شهیدان با کتاب شریف و نورانیِ نهجالبلاغه.
کامران پورعباس
خواندن و عمل کردن به نهجالبلاغه
یکی از توصیههای شهدا
27 مرداد 1398، سردار حسین کاجی یکی از یادگاران دوران دفاع مقدس در جشن ولایت و ایثار که در سالن اجتماعات مرکز آموزشی و درمانی الزهرا(س) رشت برگزار شد، با اشاره به انس شهدا با قرآن و نهجالبلاغه، اظهار کرد: خواندن و عمل کردن به نهجالبلاغه یکی از توصیههای شهدا بود.
وی انسانهای سعادتمند را انسانهایی دانست که زندگی خودشان را با نهجالبلاغه گره زده باشند و افزود: شهیدان چمران و آوینی نمونههای بارز فرهنگ ایثار و شهادت هستند که نهجالبلاغه زندگیشان را زیبا کرد. این یادگار دفاع مقدس با بیان اینکه رزمندگان اسلام به تأسی از فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه معادلات دشمن را در جبهههای حق علیه باطل بر هم ریختند، گفت: نهجالبلاغه آییننامه انقلاب اسلامی است.
سردار کاجی همچنین عنوان کرد: شهید علمالهدی بسیار قرآن و نهجالبلاغه میخواند و با وجود سن کم از روحیه ایثار و مقاومت برخوردار بود، زیرا تربیت یافته مکتب امام علی(ع) بود.
وی با بیان اینکه قرآن، نهجالبلاغه و یاد حضرت ولی عصر(عج) به آزادگان در طول دوران اسارت روحیه مقاومت و استقامت میداد، خاطرنشان کرد: 500 نفر از آزادگان در دوران اسارت حافظ نهجالبلاغه شدند.
خواندن نهجالبلاغه با گریه
شهید جعفر پورفرحآبادی چندین بار از طریق بسیج به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد. پس از مشمول شدن برای خدمت سربازی، به ارتش پیوست و به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت و 29 خرداد 1367 با سمت دژبان در مهران بر اثر اصابت ترکش شهید شد.
شهید پورفرحآبادی به قرآن و نهجالبلاغه علاقه شدیدی داشت و با آن مأنوس بود. هرگاه نهجالبلاغه را میخواند،گریه میکرد.
نهجالبلاغه، گنجینه معارف علوی
۲۷ مهر ۱۴۰۱، شهید سید ابراهیم رئیسی به مناسبت آغاز نخستین کنگره بینالمللی «راهکارهای گسترش فرهنگ غدیر و ترویج نهجالبلاغه در جهان» پیامی صادر کرد.
شهید رئیسی در این پیام اظهار داشت: نهجالبلاغه میعادگاه باورمندان و دلدادگان امیرمؤمنان امام علی(ع) و بستر حقیقی برای جهاد تبیین و نهضت آگاهیبخشی در عرصه جهانی است.
شهید رئیسی همچنین خاطرنشان کرد: نهجالبلاغه گنجینه معارف علوی و نازله روح مبارک امیرمؤمنان(ع) برای تحقق و تربیت انسانهای خفته در بستر منیت و حجاب اکبر و معجونی برای دردهای مزمن بشریت از زمان صدور تا پایان تاریخ است و در عظمت این فرهنگ همین بس که اگر زبان تمام اهل معرفت و نوابغ یک زبان باشند، نخواهند توانست سخنی در بابت معارف بشر به زبان جاری سازند.
شهید غدیری و نهجالبلاغهای
در روز عیدغدیر سال 1344 در شیراز و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت سیدعلا الدین حسین، فرزندی متولد شد که به یُمن میلادش در روز عید امامت و ولایت، نامش را علی گذاشتند.
شهید علی کسایی، قرآن را در طفولیت فرا گرفت. پدرش حاج محمد کسایی مداح امام حسین(ع) بود.
وی سال 1350 همزمان با تحصیل در رشتۀ زبان و ادبیات عرب دانشگاه فردوسی مشهد، در حوزه علمیه نیز مشغول به تحصیل شد و تحقیق در گنجینۀ اسرار مولیالموحدین(ع)، نهجالبلاغه را آغاز کرد. هر فرازی از نهجالبلاغه را که مرور میکرد، پردهای از حقایق این اقیانوس بیکران به رویش گشوده میشد. به این ترتیب استاد نهجالبلاغه و مروج علی گونهشدن در جمع دوستان خود گردید.
با اتمام تحصیل در سال 1356، به خدمت سربازی رفت. بسیاری از نظامیان پادگان محل خدمتش درس نهجالبلاغه را نزدش یاد گرفتند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، با وجود اتمام خدمت سربازی، بر اساس توصیۀ شهید محراب آیتالله دستغیب در ارتش ماند و فضائل مولا علی(ع) را در کلاسهایش به مشتاقان آموخت.
در ۲۵ سالگی ازدواج کرد و خطبه عقدش توسط امام خمینی جاری و مراسم ساده عروسی در روز عید غدیر برگزار شد.
شهید علی کسایی که زندگیاش را وقف آموزش، تفسیر قرآن و نهجالبلاغه و آرمانهای انقلاب اسلامی کرده بود، در روز عروسی دعا کرد تا خداوند شهادتش را هم در روز عید غدیر قرار دهد.
با شروع دفاع مقدس به جبهه رفت و پس از چندین نوبت حضور در جبههها و شرکت در چندین عملیات، سرانجام در روز عید غدیر عروج کرد و 21 مرداد 1366 به شهادت رسید.
شهید علی کسایی یکی از شاگردان نمونه و موفق آیتالله دستغیب بود. وی در دوران سربازی و پس از آن، به عنوان مسئول آموزش عقیدتی ارتش فعالیت میکرد. وی هم مسئول عقیدتی سیاسی پادگان و هم استاد آموزشهای سیاسی و مذهبی بود. شهید علی کسایی، مربی و مسئول عقیدتی سیاسی مرکز پیاده ارتش شیراز بود.
از ویژگیهای برجسته شهید کسایی، روحیه خدمتگزاری بیوقفه و تأکید بر پرورش روحی و معنوی در کنار فعالیتهای نظامی بود.
یکی از نکات جذاب در زندگی شهید کسایی، تقارن تاریخ تولد، ازدواج و شهادتش با عید غدیر است. این تقارنها در کنار پیوند عمیق شهید با نهجالبلاغه، نشاندهنده پیوند عمیق زندگی شهید علی کسایی با عشق به امیرالمؤمنین و علیگونه زیستن است.
شهید کسایی سال 66 در جریان یک مأموریت تبلیغی در منطقه سومار و سخنرانی ایام غدیر، در اثر اصابت ترکش به گلو به شهادت رسید.
کتاب «آخرین فرصت؛ روایت زندگی شهید علی کسایی نوشته سمیرا اکبری که توسط انتشارات آستان قدس رضوی«بهنشر» چاپ و روانه بازار نشر شده است.
در تقدیمیه کتاب نوشته است: این کتاب را به کتابی دیگر تقدیم میکنم: به «نهجالبلاغه»، به تکتک خطبهها، نامهها و حکمتهای آن.
خانم اکبری نویسنده کتاب، در این باره توضیح میدهد: خوانندگان پس از خواندن کتاب، هدف از این تقدیم را درک خواهند کرد چون قهرمان این داستان، شهید علی کسایی مدرس، مفسر و حافظ موضوعی نهجالبلاغه است و تمام هم و غمش، تربیت و انسانسازی از طریق کلام امیرالمؤمنین(ع) بوده است. کلاسهای درس تفسیر نهجالبلاغه را در مساجد شهر شیراز برگزار میکرد، در رادیو و تلویزیون سخنرانی داشت، در سفرهایش به شهرستانهای دیگر، زمانی که در زندانهای دوران رژیم طاغوت بود، در پادگان ارتش شیراز که محل کارش بود و در جبههها برای رزمندگان تفسیر نهجالبلاغه میکرد و بسیار شیفته و شیدای حضرت علی(ع) بود. حتی روز تولد، روز ازدواج و روز شهادت ایشان همزمان با عید غدیر بود که حکمتی در آن نهفته است.
در نوزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، همراه با گرامیداشت فداکاری خانوادههای ارتش جمهوری اسلامی ایران، تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «آخرین فرصت»، گذری بر زندگی شهید علی کسایی به روایت خانم رفعت قافلان کوهی همسر شهید و به قلم سمیرا اکبری، در حرم مطهر حضرت احمد بن موسیالکاظم(شاهچراغ) شیراز منتشر شد.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمه تعالی
این شهید عزیز از سرآمدانِ شهدا است. زندگی پرهیزگارانه، رفتار فداکارانه و سرانجام غبطهانگیز: شهادت دلاورانه و آگاهانه. گوارا باد این همه بر این بندۀ مخلص. و درود خدا بر امام خمینی که انقلابش توانست چنین گوهرهای نفیسی را استخراج و تربیت کند. نگارش خوب نویسنده و اظهارات صریح و سادۀ راویِ رنجکشیده، از امتیازات کتاب است.
تلاش برای وارد کردن نهجالبلاغه
به زندگی دانشجوها
شهید مصطفی احمدی روشن غرق در اهلبیت(ع) بود و 90 درصد صحبتهایش درباره امام علی(ع) بود. به مطالعه کتاب نهجالبلاغه عشق میورزید.
یکی از همدانشگاهیهایش تعریف میکند: «اراده کرده بودیم نهجالبلاغه را وارد زندگی دانشجوها کنیم. اتاق به اتاق میرفتیم و از همه دعوت میکردیم. با این که همه به بهانه سختی کار از زیرش شانه خالی میکردند، اما مصطفی پای کار ایستاده بود. میگفت: ما نباید بنشینیم تا همه چیز آماده شود. باید کار کنیم.
آن قدر روی حرفش ایستاد که کانون را راه انداختیم و کنار بهداری دانشگاه، یک اتاق گرفتیم و بحث و درس نهجالبلاغه را شروع کردیم.
رفتیم قم پیش علامه حسنزاده آملی. خیلی تحویلمان گرفت. میفرمود: احسنت. کارتان برای معارف شیعه خیلی عالی است.»
راز پیروزی در نهجالبلاغه
شهید سید حسن نصرالله متولد 1960 است و پس از شهادت سید عباس موسوی از اوائل سال 1992 به دبیرکلی حزبالله رسید و این فرماندهی را در طول چندین دهه در نهایت تدبیر و حُسناخلاق هدایت کرد و حزبالله لبنان را مقتدر و پیروزمند نمود. شهید نصرالله در مصاحبه با سیمای جمهوری اسلامی ایران که پنجشنبه شب 25 خرداد 1391 از شبکه چهار پخش شد، به راز پیروزی حزبالله اشاره و حقیقت نابی از نهجالبلاغه را تبیین کرد.
همان اوایل مصاحبه وقتی مجری تلویزیون پرسید که حزبالله به این کوچکی چطور در برابر اسرائیل پیروز خواهد شد؟ سید به رمز پیروزی خود اشاره کرد که امام علی(ع) در نهجالبلاغه فرمود که ما مقاومت کردیم و چون خداوند صدق ما را دانست، دشمن ما را خوار و ما را پیروز کرد.
این سخن بخشی از خطبۀ 56 نهجالبلاغه است و حضرت امیر المؤمنین(ع) موقعی که مسئلۀ صلح با معاویه در صفین مطرح شد، یاران خود را با این جملات نهیب زدند که چطور کشتن اقوام کافر، بر ایمان و استقامت ما میافزود.
سید مقاومت رمز پیروزی را در این جملات دردآلود امیرمؤمنان یافته بود و با یارانش اراده کرد که کوتاهی آن اصحاب را جبران کند و همچون مولایش آن قدر استقامت به خرج داد که خداوند با قوتهای خود آنها را پیروز کرد.
راز نصرت خدا در مقاومت و مجاهدت فوقالعاده است و سید برای انجام این تکلیف، خود را خالص کرده بود.
سید مرتضی آوینی نیز مشابه همین سخن را دربارۀ انقلاب اسلامی نوشته است. وی در مقالۀ «روشنفکران و معاصر بودن» که شهریور 1368 در ماهنامه سوره به چاپ رسید، به نظرخواهی مجله دنیای سخن از روشنفکران با این پرسش که «تلقی شما از معاصر بودن چیست؟»، ایراد
میگیرد:
«توهّم برشان داشته که ما نیز حکم بر تقلید نیاکان نهادهایم و تفکرمان سر راهی است و چون با این پرسشهای حکیمانه(!) روبهرو شویم، ترس برمان میدارد و دستپاچه میشویم و قافیه را میبازیم. ما را به همان باغ سبزی میخوانند که در انگار آنان «بهشت زمینی» است. ما با نهجالبلاغه انقلاب کردهایم و اینها با تحلیلهای احمقانۀ «موج سوم» و «تکاپوی جهانی» میخواهند از راه بازمان دارند.»
جایگاه عظیمِ نهجالبلاغه
در سیرت جهادی شهید علمالهدی
نهجالبلاغه در طرح فکری و حرکتهای فرهنگی شهید سید حسین علمالهدی نقش و جایگاه ویژهای داشته است. سید حسین تفکرات امام علی(ع) و متن نهجالبلاغه را در متن حرکت گستردهاش پس از 22 بهمن با هدف کادرسازی برای انقلاب اسلامی و انسانسازی مطرح میکند.
پشتوانۀ بسیاری از جریانسازیهای بچههای انقلاب در فضای فرهنگی جبههها و در فضای پر التهاب استان خوزستان(ماجراهای خلق عرب و جنگ و مقاومت و...)، کلاسهای نهجالبلاغه شهید علمالهدی بود.
شهید علمالهدی در زمینه نهجالبلاغه حدود 800 شاگرد مستقیم داشت که عمدتاً در اهواز و بخشی هم در دیگر شهرهای استان بودند.
سید حسین تسلط کاملی بر قرآن و نهجالبلاغه داشت. شاگردانی که در کلاس نهجالبلاغهاش شرکت میکردند، اظهار میکنند که تا به یک موضوعی از نهجالبلاغه یا قرآن اشاره میکردیم، حسین زود به آیات آن یا موضوعات مشابهشان و آدرس دقیقشان در قرآن و نهجالبلاغه اشاره میکرد.
با آغاز جنگ تحمیلی، شهید علمالهدی هر روز در رادیو خوزستان به صورت زنده سخنرانی میکرد. این سخنرانیها عمدتاً شامل آیات جهاد و درسهای پیامبر اسلام در میدان جهاد است. در برنامه «درسهایی از نهجالبلاغه» در رادیو نیز از سخنان امام علی میگفت.
در یکی از گفتارهای رادیوییاش که از آخرین سخنرانیهای شهید در آخرین ماههای قبل از شهادتش است، خاطرنشان میسازد: «پیامهای علی، وصیتهای علی، تنها چیزی است که از وجود علی برای ما به ارث گذاشته شده. باید دقیقاً به وصیتهای علی عمل کنیم، گوش کنیم. من به عنوان راهنمایی چون درس نهجالبلاغه هست، برای شما میگویم. درسهای علی، وصیتهای علی در نهجالبلاغه علی(ع)، در نامه ۴۷، نامه ۳۱، نامه ۲۳، خطبه ۱۴۹ و ۶۹ نهجالبلاغه نهفته است. شما با مطالعه این خطبهها و این نامهها میتوانید امروز که با شهادت علی روبهرو هستید، ببینید علی(ع) چه پیامهایی برایتان گذاشته و دقیقاً به آن پیامها عمل کنیم.»
اندکی قبل از رفتن به هویزه، یک روز سید حسین از مادر گرامیاش پرسید: در شهر خبر؟ مادر گفت: خبر خاصی نیست و هنوز هم گاهی رادیو برنامه «جنگهای پیامبر»ت را پخش میکند. مسئولان رادیو از ما سراغت را میگیرند. میگویند برنامه «درسهایی از نهجالبلاغه»، دوستداران زیادی دارد که خواهان ادامهاش هستند.
سید حسین گفت: دیگر به تدریس نهجالبلاغه نمیرسم. الان فرصتی پیدا کردهام نهجالبلاغه را به صورت عملی پیاده کنم.
مادرش گفت: چطور؟ گفت: عازم هویزهام. مسئولیت سپاه آنجا را قبول کردهام. امتحان سختی در پیش دارم. برایم دعا کن مادر.
شهیدعلمالهدی خواندن نهجالبلاغه و تفسیر آن را نیز در برنامههای زندگیاش داشت و از حکمتها و خطبههای امام علی(ع) در زندگیاش بهره میجست. این شهید والامقام درکی عمیق از قرآن و نهجالبلاغه داشت و سعی میکرد این درک را به صورت عملی در زندگیاش پیاده کند. سید حسین هنرمند بود و با بیان قوی، نهجالبلاغه را بهگونهای درس میداد که بچهها برای تنهائی امام علی(ع) در خلوتشانگریه میکردند. اینها همه تأثیر سخنان سید حسین بود که از دل پاکش سرچشمه میگرفت.
سید حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سؤال دوستش که پرسید: تو فکری سید؟، گفت: وقتی وارد هویزه شدم، تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهجالبلاغه فراگرفتهام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس میکنم که روز پرداخت نزدیک است و بهزودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.
یکی از همرزمانش، از اسلحه ویژه و راهگشای شهید علمالهدی میگوید: «آمدیم هویزه. حسین گفت: همین امشب باید مسئولیت تکتک ما را که در اینجا حاضر هستیم مشخص کنیم.
گفتم: حالا چه عجلهای برای تقسیم مسئولیت؟! فعلاً اولویت ما این است که سریع بچهها را جمع و جور کنیم و به دشمن حمله کنیم.
حسین موافق نبود. معتقد بود اول باید مسئولیت هرکداممان مشخص شود تا بتوانیم نظم داشته باشیم. ما نیاز به تجدید قوا داریم.
میگفت: همه ما افتخار میکنیم که در راه اهداف مقدسمان شهید شویم؛ ولی این شهادت وقتی خوبتر است که بتوانیم از وجودمان بیشترین بهره را بگیریم و ضربات کاری را بر دشمن وارد سازیم.
گفت: من فردا بر میگردم اهواز تا وسایل مورد نیازمان را تهیه کنم. انشاءالله برایتان اسلحه هم میآورم؛ هم اسلحهای که بتوانید به دستتان بگیرید و هم اسلحه که میتواند دستتان را بگیرد.
آن شب منظور حسین را درست متوجه نشدم؛ اما فردا که دیدم به همراه سلاح به بچهها نهجالبلاغه هم میدهد، همه چیز را دریافتم.»
شهید علمالهدی سرانجام در ۱۶ دی 1359 مصادف با اربعین حسینی در منطقه هویزه به همراه ۶۰ تن از برادران پاسدار در محاصره ۴۰ تانک دشمن قرار میگیرد و پس از شهادت یارانش، آرپیجی به دست میگیرد و سهتانک را منهدم میکند و با فریاد «اللهاکبر» درحالیکه قرآن در دست داشت، در سن ۲۲ سالگی به فیض شهادت نایل میآید. ۱۶ ماه بعد پیکرهای مطهر شهدا شناسایی شد. شهیدعلمالهدی را از قرآنی که در کنارش بود شناختند. قرآنی که به وسیله امام خمینی و آیتالله خامنهای امضا شده بود. پیکرهای این شهدا در هویزه به خاک سپرده شدند. یادمان شهدای هویزه یکی از معروفترین زیارتگاههای راهیان نور و مناطق جنوب است.
مروجِ نهجالبلاغه در حوزههای علمیه
شهید سید حسن مدرس پس از تحصیل علوم دینی در اصفهان، سامرا و نجف و رسیدن به درجه اجتهاد و افتا، به اصفهان مراجعت کرده و مشغول تدریس شد.
در اصفهان، صبحها در مدرسه جده کوچک(مدرسه شهید مدرس کنونی) درس فقه و اصول و عصرها در مدرسه جده بزرگ درس منطق و شرح منظومه میگفت و در روزهای پنجشنبه طلاب را با چشمههای زلال حکمت نهجالبلاغه آشنا میکرد. تسلط وی در تدریس در حدی بود که از این زمان به «مدرس» مشهور شد.
شهید مدرس اولین کسی بود که تدریس نهجالبلاغه را در حوزههای علمیه رسمی کرد و نخستین مجتهدی بود که این کتاب را جزو متون درسی طلاب قرار داد. شخصیتهایی همچون حاج میرزا علی آقا شیرازی استادِ شهید مطهری و آیتالله بروجردی نهجالبلاغه را نزد شهید مدرس آموختند.
کتابِ «شرح روان بر نهجالبلاغه» از آثار به جا مانده از شهید مدرس است.
اشراف کامل بر نهجالبلاغه
پاسدار شهید حاج محمود شهبازی یکی از دلاوران دوران انقلاب و دفاع مقدس بود. شهید شهبازی جزو پیشگامان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود و مدتی هم فرمانده سپاه استان همدان گردید. جزو بنیانگذاران هیئت ثارالله استان همدان بود و به تدریس نهجالبلاغه برای طلاب در همدان به دستور آیتالله نوری همدانی میپرداخت.
حاج محمود در دوران دفاع مقدس از بنیانگذاران لشکر 27 محمد رسولالله و اولین جانشین فرماندۀ لشکر بود. وی فرماندهی محور سلمان با سیزده گردان عملیاتی در نبرد بیتالمقدس را برعهده داشت و در آستانه ورود به خرمشهر در 2 خرداد ۱۳۶۱ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به فوز عظمای شهادت نایل آمد.
شهید شهبازی اشراف کامل بر نهجالبلاغه داشت و در جبهه این کتاب شریف را تدریس میکرد و سخنانش مطابق با نهجالبلاغه بود. وی کلاسهای تفسیر قرآن مجید و نهجالبلاغه را در همدان و دوکوهه برگزار میکرد.
شهید مطهری؛ نویسندۀ کتابِ سیری در نهجالبلاغه
یکی از دلباختگان و ارادتمندان مکتب علی(ع) و نهجالبلاغه، استاد شهید مرتضی مطهری است. شهید مطهری در کتاب «سیری در نهجالبلاغه» از عظمت امام علی(ع) به زیبایی سخن میگوید.
کتاب سیری در نهجالبلاغه، مجموعه مقالات بههم پیوستهای است که در سالهاى 51 و 52 شمسى در مجله «مکتب اسلام» توسط استاد شهید مطهری به رشته تحریر درآمد، تا به گنجینهاى گرانبها مبدل گردد.کوشش این کتاب همچنان که از نامش پیداست، سیری در دنیای پر از زیبایی و شگفتی نهجالبلاغه است.
کتاب سیری در نهجالبلاغه داراى یک مقدمه و هفت بخش است. استاد مطهری در مقدمه به نحوه آشنایی خود با نهجالبلاغه و وجه تسمیه کتاب که حاکی از سیر و گردشی در این اقیانوس عظیم و بیکران معرفت و معنویت است، اشاره میکند.
شهید مطهری کتاب شیرین نهجالبلاغه را از نظر موضوعی به هفت بخش تقسیم کرده و معتقد است که نهجالبلاغه جهان اسلام را فتح میکند.
چند فراز از کتاب سیری در نهجالبلاغه را نقل میکنیم:
«این مجموعه نفیس و زیبا به نام «نهجالبلاغه» که اکنون در دست ماست و روزگار از کهنه کردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افکار و اندیشههای نوتر و روشنتر مرتباً بر ارزش آن افزوده است، منتخبی از «خطابهها» و «دعاها» و «وصایا» و «نامهها» و «جملههای کوتاه» مولای متقیان علی(ع) است که به وسیله سید رضی در حدود هزار سال پیش گردآوری شده است.»
«کلمات امیرالمؤمنین(ع) از قدیمترین ایام با دو امتیاز همراه بوده است و با این دو امتیاز شناخته میشده است: یکی فصاحت و بلاغت و دیگر چند جانبه بودن و به اصطلاح امروز چند بعدی بودن. سخن علی(ع) را قریب به حد اعجاز قرار داده است و به همین جهت سخن علی در حد وسط کلام مخلوق و کلام خالق قرار گرفته است.»
«نهجالبلاغه پس از نزدیک چهارده قرن برای شنونده امروز همان لطف و حلاوت و گیرندگی و جذابیت را دارد که برای مردم آن روز داشته است.»
«سخن علی(ع) چه از نظر صورت و چه از نظر معنی محدود به هیچ زمان و هیچ مکانی نیست؛ انسانی و جهانی است.»
«بحثهای توحیدی نهجالبلاغه را شاید بتوان اعجابانگیزترین بحثهای آن دانست. بدون مبالغه، این بحثها با توجه به مجموع شرایط پدیدآمدن آنها در حد اعجاز است.»
تعلیم و تدریس نهجالبلاغه در خط مقدم جبهه
شهید جواد گلشنی منفرد متولد زنجان و معلم بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و نهم اسفند ۱۳۶۰، در شوش بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر شهید و در زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش خلیل نیز به شهادت رسیده است.
شهید گلشنی فردی عالم و در تدریس نهجالبلاغه و قرآن فعال بود. در گردان شهید اصغر محمدیان به عنوان تیربارچی مشغول خدمت بود و در مدت یک ماهه تا شهادتش در فرصتهای روزانه اقدام به تعلیم و تدریس نهجالبلاغه برای همرزمان میکرد.
دلاورمرد زرتشتی
که مسلمان و حافظ قرآن و نهجالبلاغه شد
شهید كریم كاویانی كوثرخیزی در سال 1314 در خانوادهای زرتشتی در شهرستان بم به دنيا آمد. مادر خانواده در زمان كودكیِ کریم از دنیا رفت و خواهر بزرگتر كه مخفیانه مسلمان شده بود، وی را با خود به كرمان برد و از چهار سالگی قرآن و نماز یادش داد.
شهید كاویانی از یازده سالگی مخفیانه نماز میخواند اما از چهارده سالگی مسلمان شدن خود را رسماً اعلام میكند. این اقدام زمینه را فراهم میسازد تا تعدادی از خویشاوندانش كه مخفیانه مسلمان شده بودند، پشت سرش به نماز بایستند.
شهید کریم کاویانی در بازار امامزاده زیدِ بم دو باب مغازه داشت. وضع مالی بسیار خوبی داشت و در راه خدمت به اسلام و مسلمانان تلاشهای فراوان و صادقانه از خود نشان داد.
چاپخانهدار بود و به ثروت قابل توجه دست یافت اما ثروتش را صرف اسلام و انقلاب كرد. دو خانه داشت كه یكی را به عنوان مسجد وقف کرد و دیگری را وقف امام جماعت آن مسجد نمود.
در ابتدای انقلاب برای حفظ نظم و امنیت بازار، صبحانه و شام همۀ نیروهای حزباللهی را که نگهبانی میدادند، متقبل شد.
زمانی که انقلاب پیروز شد، شهید کاویانی و بسیاری از دوستانش به عضویت سپاه پاسداران درآمدند و به لحاظ اعتماد بسیاری که به کریم وجود داشت، وی را به عنوان مسئول مالی سپاه بم برگزیدند. آن زمان و در ابتدای انقلاب، خیّرین مبالغی را کمک میکردند و مبالغ را فقط به دست کریم میدادند و بودجههایی هم که در نظر میگرفتند، توسط خودش از کرمان دریافت میشد.
شهید کاویانی به دلیل حساسیتهایی که در حفظ بیتالمال داشت و این وظیفه را بسیار خطیر میدانست، استعفا داد. کریم كاویانی بهعنوان بسيجي در جبهه حضور يافت و 24 تير1361، در عملیات رمضان به شهادت رسید.
پيكر وي پس از تفحص در سال 1377، در گلزار شهدای كرمان به خاك سپرده شد.
شهید کاویانی پس از مسلمان شدن، حافظ قرآن و نهجالبلاغه شده و در دوران دفاع مقدس معلم قرآن بسیاری از شهدای دفاع مقدس و رزمندگان بمی بوده است.