به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 11,026
بازدید دیروز: 4,379
بازدید هفته: 25,532
بازدید ماه: 223,307
بازدید کل: 25,833,676
افراد آنلاین: 55
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۲۶ فروردین ۱٤۰٤
Tuesday , 15 April 2025
الثلاثاء ، ۱۷ شوّال ۱٤٤۶
فروردین 1404
جپچسدیش
1
8765432
1514131211109
22212019181716
29282726252423
3130
آخرین اخبار
6413 - غربگرایان با «رؤیافروشی» دست خالی ترامپ را پُر نکنند! ۱۴۰۴/۰۱/۲۰
هشدار کیهان درباره تضعیف تیم مذاکره‌کننده ایران 
 غربگرایان با «رؤیافروشی» دست خالی ترامپ را پُر نکنند! 
۱۴۰۴/۰۱/۲۰

‫آخرین خبر | کیهان: غربگرایان با «رویافروشی» دست خالی ترامپ را پُر نکنند!‬‎

در آستانه آغاز دور تازه مذاکرات در روز شنبه ۲۳ فروردین، بار دیگر جریانی خاص با بهره‌گیری از رسانه‌های همسو، در تلاش است تا با وعده‌های بی‌پشتوانه و رؤیافروشی اقتصادی، بازار و افکار عمومی را نسبت به نتیجه مذاکرات شرطی کند؛ رویکردی که نه‌تنها تجربه تلخ برجام را تداعی می‌کند، بلکه عملاً به تضعیف تیم مذاکره‌کننده و تقویت مواضع طرف مقابل می‌انجامد.
در حالی‌که چند روز تا آغاز دور تازه مذاکرات هسته‌ای در روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ باقی مانده، بار دیگر شاهد نوعی تب‌وتاب زودهنگام در فضای رسانه‌ای و اقتصادی کشور هستیم که بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت‌های دیپلماتیک باشد، بازتاب‌دهنده نوعی خوش‌بینی غیرواقعی، پیش‌داوری عجولانه و تلاش برای شرطی‌سازی جامعه نسبت به نتیجه رسیدن یا نرسیدن و نوع نتایج مذاکرات آتی است.
این پدیده مسبوق به سابقه است. در جریان توافق برجام و نیز در تمامی گفت‌وگوهای فرعی پیش و پس از آن، تجربه تلخ انتظارات هیجانی و وعده‌های توخالی، بارها منجر به آسیب‌های جدی در فضای روانی جامعه و نوسانات شدید در بازارهای مالی کشور شده است. اما آنچه این بار را نگران‌کننده‌تر می‌کند، همزمانی این تحرکات با نشانه‌های آشکار بی‌اعتمادی از سوی طرف آمریکایی و اروپایی و از سویی دیگر تشدید فضای فشار روانی علیه تیم مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی ایران به واسطه رؤیا فروشی از درون کشور است.
این جریان، خودآگاه یا ناخودآگاه به جای حمایت از تیم مذاکره‌کننده کشور‌، تلاش دارد با هیجان‌سازی کاذب، انتظارات غیرواقعی از مذاکرات بسازد و بار دیگر چک بی‌محل امید به غرب را به جامعه قالب کند؛ درست همانند آنچه در سال‌های اجرای برجام اتفاق افتاد.
پاسخ آمریکا به پیام ضعف جریان غربگرا
در این میان، آمریکا با ادراک اشتباه درباره فضای داخلی کشور که بیش از هر چیز ناشی از همین خط خبری و رسانه‌ای جریان غربگرای داخلی در ضعیف نشان دادن کشور است، اقدام به وضع تحریم‌های جدید در آستانه شروع مذاکرات کرد. به گزارش رویترز، وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد: دو روز پس از آن که ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از برنامه‌ریزی آمریکا برای مذاکره با تهران بر سر برنامه هسته‌ای این کشور خبر داد، این کشور در روز چهارشنبه تحریم‌های جدیدی را علیه ایران وضع کرد.
در این بیانیه‌ وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام شده است که این وزارتخانه پنج نهاد و یک فرد مستقر در ایران را به بهانه نقش‌آفرینی در برنامه هسته‌ای ایران و با هدف جلوگیری ایران از داشتن سلاح هسته‌ای تحریم کرده است. خزانه‌داری گفت که گروه‌های تعیین شده شامل سازمان انرژی اتمی ایران و شرکت زیرمجموعه آن، شرکت تکنولوژی سانتریفیوژ ایران تسا است.
مرشایمر: اگر قرار بود توصیه‌ای به ایران داشته باشم، این است که در برابر ترامپ موضعی قاطع و سرسختانه اتخاذ کند تا از وقوع جنگ جلوگیری شود
جان مرشایمر نظریه پرداز شهیر روابط بین‌الملل و مهم‌ترین متفکر جریان رئالیسم تهاجمی در گفت‌وگویی با شبکه بی‌بی‌سی در توصیه به کشورمان اظهار می‌دارد: توصیه اساسی من این است که ایران باید در برابر دونالد ترامپ موضعی سرسختانه اتخاذ کند. اگر ایران کوچک‌ترین نشانه‌ای از ضعف در برابر دونالد ترامپ نشان دهد، نه تنها ایران بلکه هیچ کشور دیگری از آن سودی نخواهد برد، بلکه این ضعف موجب سوءاستفاده خواهد شد.
وی افزود: هنگامی که با فردی مانند دونالد ترامپ مواجه هستید، باید در برابر او ایستادگی کنید و به‌روشنی نشان دهید که حاضر به عقب‌نشینی نیستید. اگر این بحث را یک گام به جلو ببریم، ایران باید بر این نکته تأکید کند که عواقب حمله نظامی آمریکا به ایران چه خواهد بود. باید به‌روشنی به آمریکایی‌ها و به جامعه جهانی اعلام شود که تبعات چنین حمله‌ای فاجعه‌بار خواهد بود، نه فقط برای ایران بلکه برای دیگران نیز. سپس باید نشان دهید که ایران بدون مقاومت و بدون ورود به جنگ، تسلیم نخواهد شد. 
بنابراین، اگر قرار بود توصیه‌ای به ایران داشته باشم، این بود که در برابر دونالد ترامپ موضعی قاطع و سرسختانه اتخاذ کند تا از وقوع جنگ جلوگیری شود.
نقد رؤیافروشی مزمن؛ اقتصاد را گروگان امیدهای ناپایدار نکنیم
اصطلاح «رؤیا‌فروشی» در ادبیات سیاسی و اقتصادی کشور، به‌درستی برای توصیف روندی به‌کار می‌رود که طی آن، با بزرگ‌نمایی اغراق‌آمیز از نتایج احتمالی مذاکرات، جامعه را در مسیر انتظارات غیرواقعی قرار می‌دهند. این سناریو دقیقاً همان رفتاری است که در سال ۱۳۹۴ در بحبوحه مذاکرات منجر به برجام، با تیترهای گمراه‌کننده‌ای نظیر «صبح بدون تحریم»، «معجزه دیپلماسی» و «کلید تدبیر در قفل تحریم» از سوی رسانه‌های جریان غربگرا دامن زده شد و جامعه را به‌سمت انتظاراتی هدایت کرد که از ابتدا پشتوانه عینی و ساختاری نداشت.
روزنامه‌ای که در سال 1394 از «خسارت تاخیر اجرای برجام» می‌گفت نه تنها هیچ پاسخگویی درباره بی‌ثمری برجام و سالها تحریم آمریکا از زمان برجام تاکنون نداشت که امروز نیز با تیتر‌هایی «از لبخند بازار به مذاکره» مجددا بر مدار همان ساده‌اندیشی‌های مضر سابق سعی در حساس نشان دادن بازار نسبت به مذاکره دارد.
روزنامه دیگری که در زمان برجام مدعی این بود که «تحریم‌ها به تاریخ پیوست» از جواب به این سؤال طفره می‌رود، که تحریم‌ها چگونه با شدت بیشتر از قبل برجام، کشورمان را این‌بار بدون قطعنامه تحریمی شورای امنیت(به ادعای برجامی‌ها) تحت شدید‌ترین فشار‌ها قرار داد.، این روزنامه امروز نیز بر همان مدار سعی در پررنگ کردن نقش مذاکره در وضعیت بازار و دمیدن بر این گزاره ضعف دارند.
این رسانه‌ها در کنار برخی از رسانه‌های خارجی مغرض و دشمن ملت ایران با نادیده گرفتن سوابق آمریکا، تلاش دارند فضای جدیدی را درخصوص مذاکره ایجاد کنند؛ فضائی که بیش از آنکه بر اساس منافع ملی باشد، مبتنی بر فریب افکار عمومی است.
بازگشت سناریوی قدیمی شرطی‌سازی بازارها
اما در شرایطی که مذاکرات در سطح دیپلماسی در حال پیگیری است، جریان غربگرای داخلی که سابقه‌ای طولانی در «گره زدن معیشت مردم به لبخند غرب» دارد، بار دیگر موتور رؤیافروشی را روشن کرده‌اند. نتیجه این رفتار خطرناک، چیزی جز شرطی‌سازی دوباره بازار ارز، سکه و طلا نیست؛ موضوعی که هم در گذشته ضربات جبران‌ناپذیری به اقتصاد کشور وارد کرده و هم اعتماد عمومی را متزلزل ساخته است. به‌محض شروع گفت وگوها در وین و تفاهم در لوزان، رسانه‌های مدعی اصلاحات مطالبی نظیر «آغاز گشایش»، «سیگنال مثبت به بازار»، «احتمال لغو سریع تحریم‌ها» و... را روانه کردند. این در حالی است که هنوز هیچ نتیجه مشخصی حتی از پایان مذاکرات به دست نیامده بود. طرح این تیترها تنها یک نتیجه دارد: افزایش نوسانات در بازار و سوءاستفاده دلالان و رانت‌خواران از فضای روانی ایجادشده. آیا وقت آن نرسیده است که این جماعت مسئولیت رفتارهای خسارت‌بار گذشته خود را بپذیرند؟ مگر همین سناریو در دوران برجام نبود که با هر جلسه مذاکره، دلار نوسان پیدا می‌کرد، سکه بالا و پایین می‌رفت و بازار سرمایه در تلاطم می‌افتاد؟ چه کسی پاسخگوی هیجاناتی است که از سوی برخی رسانه‌ها و تریبون‌ها به مردم تزریق شد؟ براساس داده‌های رسمی مراکز مطالعاتی و آماری کشور‌، طی سال‌های ۹۴ تا ۹۷ یعنی درست در سال‌های اجرای کامل برجام، شاخص‌های کلیدی اقتصادی از جمله سرمایه‌گذاری خارجی، رشد پایدار تولید، اشتغال نیز نه تنها بهبود نیافت بلکه حتی در مواردی روندی نزولی طی کرد. این داده‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد که فروش امید بدون پشتوانه، نه تنها نسخه درمان اقتصاد کشور نیست، بلکه موجب ناپایداری و شکنندگی بیشتر در ساختار بازارها خواهد شد.
 شرطی‌سازی بازار تکرار یک خطای استراتژیک
یکی از مهم‌ترین انتقادات به جریان حامی مذاکره بی‌قید و شرط، تلاش هدفمند برای شرطی‌کردن بازار از جمله بازارهای طلا، ارز سکه به روند مذاکرات است. در ادبیات اقتصاد سیاسی، این نوع شرطی‌سازی، نوعی از «اثر انتظارات» (Expectations Effect) تلقی می‌شود که در صورت فقدان پشتوانه واقعی، منجر به بی‌ثباتی بیشتر می‌گردد. تکیه بر انتظارات کوتاه‌مدت و متأثر از متغیرهای غیرقابل کنترل، منجر به نوسانات شدید در بازارها شده و عملاً کارکرد سیاست‌گذاری اقتصادی را فلج می‌کند.
در روزهای اخیر، پیش از آنکه مذاکرات آغاز شود، بار دیگر شاهد دستکاری در بازار، کاهش مصنوعی قیمت ارز و طلا در برخی کانال‌های خبری و تیترهای غیرمستند هستیم. این حرکت نه تنها توجیه اقتصادی ندارد، بلکه زمینه‌ساز سودجویی برخی دلالان و در نهایت متضرر شدن اقشار متوسط و پایین جامعه خواهد شد. تکرار این الگو، بارها در حافظه اقتصادی ملت باقی مانده است و جای تعجب است که هنوز برخی، به تکرار آن دل بسته‌اند.
غربگرایان داخلی خوب می‌دانند که بازی با روان جامعه در بزنگاه‌های دیپلماتیک، نوعی خیانت به منافع ملی است. اما آنچه برای ایشان اهمیت دارد، نه عزت ملت ایران، بلکه بازسازی چهره تاریک آمریکا و منافع جناحی و باندی خود است.
سؤال اساسی اینجاست: چه کسانی سود می‌برند از اینکه قبل از هر مذاکره، دلار پایین بیاید، سپس با تعویق مذاکرات، دوباره بالا برود و فضای بی‌ثباتی روانی تکرار شود؟ چرا مردم باید تاوان سناریوی هیجانی یک گروه خاص را بپردازند؟
موضع اصولی ایران در این دور از مذاکرات، تاکید بر لغو واقعی، عملی و قابل راستی‌آزمایی تحریم‌هاست و نه اعتماد به وعده‌های توخالی. عراقچی در طی ماه‌های اخیر «هیچ مذاکره‌ای فراتر از چارچوب تعیین‌شده از سوی مقامات عالی کشور صورت نمی‌گیرد» و پیروی از همین چارچوب و روند همین قاطعیت است که بارقه‌های امید واقعی در دل ملت زنده می‌کند.
فشار بر تیم مذاکره‌کننده 
آنچه بر نگرانی‌ها می‌افزاید، فشار غیررسمی اما سنگینی است که برخی جریان‌های رسانه‌ای و سیاسی خاص بر تیم مذاکره‌کننده کشور وارد می‌کنند. این فشارها که گاه به شکل تحلیل‌های شبه‌علمی و گاه در قالب انتظارات رسانه‌ای ظاهر می‌شود، عملاً استقلال تیم مذاکره را زیر سؤال برده و از آن یک ابزار داخلی برای پیشبرد اهداف جناحی می‌سازد. در چنین شرایطی، باید توجه داشت که مذاکرات پیش‌رو، صرفاً یک فرآیند فنی یا دیپلماتیک نیست. این دور از گفت‌وگوها، در واقع نمایشی از میزان انسجام داخلی، اقتدار ملی و عقلانیت سیاسی کشور در برابر چشم جهانیان است. طبیعی است که هیچ تیم مذاکره‌کننده‌ای، هرچند کارآزموده، در شرایطی که از درون تضعیف شود، نمی‌تواند از منافع ملت به‌خوبی دفاع کند.
از این رو، ضروری است که رسانه‌های کشور به جای ایفای نقش بازوی رسانه‌ای غرب، با رعایت اخلاق حرفه‌ای، منتظر نتایج واقعی گفت‌وگوها بمانند و از طرح انتظارات غیرقابل تحقق، پرهیز کنند. انتقادات سازنده پس از مشخص‌شدن نتایج، نه تنها مجاز بلکه لازم است، اما داوری زودهنگام و فضاسازی علیه مذاکره‌ هنوز آغاز نشده، بیشتر به تضعیف موقعیت ایران در میز مذاکره می‌انجامد.
تجربه عبرت‌آموز برجام؛ خطا را تکرار نکنیم
توافق برجام، به عنوان یک نمونه واضح از دیپلماسی یک‌طرفه، همچنان مورد بحث کارشناسان روابط بین‌الملل است. در حالی که ایران تعهدات گسترده‌ای را پذیرفت و بر اساس گزارش‌های متعدد آژانس، به آن‌ها پایبند بود، آمریکا به‌راحتی از توافق خارج شد و اروپا نیز تنها به صدور بیانیه‌های خنثی بسنده کرد.
عدم گره‌زدن تعهدات به ضمانت اجرائی و بی‌توجهی به مکانیزم خروج، برجام را از ابتدا به توافقی ناپایدار تبدیل کرده بود. اکنون نیز، در صورت ورود مجدد به گفت‌وگوها بدون بازنگری در ساختار توافق، خطر تکرار همان الگو کاملاً محتمل است.
نباید فراموش کرد که آمریکا امروز با همان سیاست «فشار حداکثری» وارد میدان می‌شود و تلاش دارد از تنگنای اقتصادی ایران، برگ امتیاز بگیرد. حال اگر از درون کشور نیز، عده‌ای با بازی در زمین دشمن، تیم مذاکره‌کننده را وادار به عقب‌نشینی یا نرمش بی‌محابا کنند، خسارتی سنگین‌تر از گذشته متوجه ملت خواهد شد.
نقش رسانه‌های مدعی اصلاحات در مدیریت نادرست افکار عمومی
بررسی محتوای منتشرشده در رسانه‌های نزدیک به جریان مدعی اصلاحات در روزهای اخیر، حکایت از تلاش هماهنگ‌شده‌ای برای «مثبت‌نمایی زودرس مذاکرات» دارد. همان تیترهایی که در سال ۱۳۹۴ به‌نام «عقلانیت دیپلماتیک» منتشر می‌شد، اکنون در سال ۱۴۰۴ نیز با اندک تغییرات زبانی، تکرار شده‌اند.
این الگوی خبری به‌نوعی بازتولید خط خبری رسانه‌های غربی، به‌ویژه بی‌بی‌سی، رویترز و... است که از هفته‌ها پیش، هدف خود را بر القای نرمش از سوی ایران و زمینه‌سازی برای فشار دیپلماتیک بیشتر نهاده‌اند.
نکته نگران‌کننده‌تر آنجاست که برخی از این رسانه‌ها در جریان غربگرای داخلی، حتی قبل از آغاز مذاکرات، اقدام به مقصر جلوه‌دادن طرف ایرانی در صورت عدم توافق کرده‌اند. چنین فضاسازی‌هایی نه‌تنها به انسجام ملی ضربه می‌زند، بلکه مخاطب بین‌المللی را نیز به این جمع‌بندی می‌رساند که فشار بیشتر بر ایران، نتیجه‌بخش خواهد بود.
احتیاط، واقع‌گرایی و پرهیز از تکرار اشتباه
اکنون که ایران در آستانه دور جدیدی از گفت‌وگوهای حساس قرار دارد، مهم‌تر از هر چیز، حفظ منافع ملی، حمایت مشروط از تیم دیپلماسی کشور، و پرهیز از فضاسازی‌های مخرب رسانه‌ای است. دیپلماسی موفق در گرو انسجام داخلی، پایبندی به اصول، و آگاهی از تجربه‌های گذشته است.
تجربه نشان داده است که هیجان‌سازی، رویافروشی و شرطی‌سازی، تنها به سود جریان‌های بیرونی تمام می‌شود؛ آن‌ها که خواهان پرشدن دست خالی ترامپ، یا رئیس‌جمهور بعدی آمریکا، با امتیازهای یکجانبه هستند. از این رو، هشدار جدی به جریان غربگرا آن است که تاریخ، تکرار نمی‌پذیرد، اما ملت‌ها، از تجربه‌ها عبرت می‌گیرند.
اگر واقعاً دغدغه‌ معیشت مردم و موفقیت کشور را دارند، بهتر است صبر کنند، اجازه دهند مذاکرات با صلابت پیش رود و سپس بر اساس داده‌های واقعی، به تحلیل و ارزیابی بپردازند؛ نه آنکه با رویا‌فروشی، چک بی‌محل دیپلماسی را دوباره به مردم ارائه دهند.
آمریکا مراقب باشد در صورت هر ماجراجویی جدید پایان بازی، خاکستر پایگاه‌هایش خواهد بود!
سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران از ابتدا روشن و شفاف بوده است: «مذاکره، نه از سر ضعف، بلکه از موضع قدرت». اما اگر طرف آمریکایی هنوز درک درستی از این حقیقت ساده ندارد. هر بار که پنجره‌ای برای گفت‌وگو گشوده می‌شود، دولتمردان واشنگتن با توهم «فشار حداکثری» به میدان می‌آیند، گمان می‌برند که با زبان تهدید و باج‌خواهی می‌توانند جمهوری اسلامی را به زانو درآورند. 
زهی خیال باطل!
پیش از آغاز هر مذاکره‌ای‌، لازم است یک هشدار صریح و بی‌پرده خطاب به اتاق فکر پنتاگون و کاخ سفید داده شود: جمهوری اسلامی ایران مسیر دیپلماسی از موضع برابر را در همیشه در اولویت قرار داده و اکنون نیز اهل جنگ‌افروزی نیست، اما اگر پای منافع ملی و امنیت کشور به میان بیاید، پاسخ ما نه در میز مذاکره، بلکه در میدان نبرد داده خواهد شد؛ آن هم به گونه‌ای که آغازش با آمریکاست، اما پایانش قطعاً دیگر در اختیار آن‌ها نخواهد بود!
اگر سرمداران واشنگتن اهل حساب و کتاب‌اند، باید بدانند که اگر مسیر درگیری را برگزینند هر گلوله‌ای که در این منطقه شلیک شود، مستقیماً پای سربازان آمریکایی را هدف خواهد گرفت. 
آمریکایی‌ها بدانند، اگر به بازی خطرناک تهدید و تحریم ادامه دهند و همچنان بر قلدری و گستاخی خود پافشاری کنند، با پاسخ قاطعی مواجه خواهند شد که لرزه بر ستون‌های پنتاگون خواهد انداخت. ایران امروز، نه فقط در موشک، پهپاد و دفاع سایبری، بلکه در اراده، ایمان و آمادگی برای دفاع از عزت خود در بالاترین سطح قرار دارد.