اخبار ویژه ۱۴۰۱/۱۲/۲۴
اخبار ویژه
۱۴۰۱/۱۲/۲۴
افتخار عبرتانگیز برجام را برای خودتان نگه دارید!
روزنامه آفتاب یزد از عنوان جعلی و غیرواقعی «برجام چینی» برای توافق ایران و عربستان استفاده کرد.
این روزنامه سخنان یک تحلیلگر را تیتر یک خود (برجام چینی) کرد که گفته است: من به این تفاهمنامه برجام چینی میگویم.
مقایسه غلط توافق ایران و عربستان به برجام و چینی نامیدن آن در حالی است که اولا؛ مذاکرات ایران، عربستان با وساطت کشورهایی مانند عراق و عمان و... به مدت یک سال و نیم در جریان بوده و چین حلقه نهایی این پادرمیانی است و نهتنها واسطه آن.
ثانیا؛ برجام توافق ایران با 5+1 بود و توافق اخیر، صرفا میان دو کشور ایران و عربستان.
ثالثا؛ برجام، واگذاری امتیازات نقد فراوان (تعطیلی یا اوراق کردن برنامه هستهای ایران) در قبال دریافت امتیازات نسیه و محدود بود. تعهدات ایران کاملا روشن، اغلب برگشتناپذیر و پیش از فرا رسیدن روز رسمی شروع اجرای توافق و اجرای تعهدات غرب بود؛ در حالی که در توافق اخیر همچو معامله نامتوازن و کلاهبردارانهای انجام نشده است.
رابعا؛ در برجام، مکانیزم ماشهای در خدمت آمریکا تعبیه شده تا منافع حداکثری آمریکا را به شکلی یکطرفه تامین کند و به عنوان یک شمشیر تهدید غرب، بالای سر توافق باشد و حال آنکه توافق اخیر قرار است متقابل و متوازن اجرا شود.
بنابراین باید به نشریات زنجیرهای مانند آفتاب یزد (و هممیهن و دیگران که دم از برجام چینی و... میزنند) باید گفت افتخار(!) برجام را برای خودتان نگه دارید و به عنوان عبرت همه تاریخ و همه کشورها بایگانی کنید؛ دیگر چنان توافقی تکرار نخواهد شد.
توافق عربستان با ایران نتیجه سیری از آمریکا و آشوب در اسرائیل
«اکنون که سعودیها به سمت نزدیکی به ایران میروند، برخی تحلیلگران، علت را به سیر شدن از ایالات متحده، و آشوب سیاسی اسرائيل مربوط میدانند».
روزنامه صهیونیستی تایمز اسرائیل ضمن ارائه این تحلیل مینویسد: ریاض شاهد بوده که واشنگتن در سالهای اخیر به تدریج فاصله گرفته، و از ناآرامیهای داخلی موجود اسرائیل و خیزش تنش با فلسطینیان ناخشنود است. در ژوئیه گذشته، چند روز پیش از فرود هواپیمای جو بایدن رئیسجمهوری ایالات متحده در اسرائیل پیش از پرواز به عربستان سعودی، بنیامین نتانیاهو رهبر اپوزیسیون وقت، در کنست مقابل دوربین قرار گرفت تا زمینه را برای بازگشت خود به قدرت هموار کند.
سخنان او، در میان دیگر موضوعات، بر این ذهنیت متکی بود که تنها او قادر است پیمانهای ابراهیمی ۲۰۲۰ را هدایت کند و جاپای دیپلماتیک اسرائیل در منطقه را گسترش دهد. او اعلام کرد «تصمیم من آن است که توافقهای صلح کامل با عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی به دست آورم.»
روز جمعه، دو ماه پس از آنکه نتانیاهو بار دیگر بساط خود را در دفتر قدیم خود پهن کرد، عربستان سعودی با انعقاد توافقی عظیم با یکی از قدرتهای خاورمیانه در سراسر جهان خبرساز شد. اما کشوری که ریاض امضای خود را پای معاهده با آن گذاشت، اسرائیل نبود. برعکس، عربستان سعودی با دشمن خونی اسرائیل، ایران، به تفاهم رسید- دقیقا همان کشوری که اسرائیل خیال دارد ائتلاف عرب- اسرائیل در مقابلش تشکیل دهد.
چنانکه پیشبینی میشود، نتانیاهو و یائیر لاپید رهبر اپوزیسیون- سلف نتانیاهو- از فرصت استفاده کردند تا اتهام را به گردن یکدیگر بیندازند.
لاپید، با ارجاع به فشار دولت در تضعیف دادگاههای دیوان عالی، آن را «شکستی تامّ و تمام برای اسرائیل» خواند. او گفت «وقتی تمرکز خود را به جای تلاش علیه ایران و تحکیم روابط با ایالات متحده، روی جنون [دگرگونی] قضایی میگذاری، نتیجه همین میشود که شد.»
نفتالی بنت، شریک لپید در دولت گذشته هم به موضوع وارد شد: «کشورهای جهان و منطقه میبینند که اسرائیل در دست یک دولت ناکارا و خودتخریبی زنجیرهای، دوپاره شده است. بعد همان کشورها تصمیم میگیرند موضع خود را انتخاب کنند.» یک مقام ارشد که در سفر به رم جزو هیئت نتانیاهو بود، نزدیکی سعودی- ایران را به «ضعف آمریکا و اسرائیل» در دولتهای بایدن و بنت- لاپید منتسب کرد.
نیویورکتایمز: درسهای آرامکو عربستان را به آشتی با ایران سوق داد
روزنامه نیویورکتایمز در واکنش به توافق تهران- ریاض نوشت: درسهای آرامکو عربستان را به آشتی با ایران سوق داد.
نیویورکتایمز مینویسد: محمد بنسلمان، ولیعهد و حاکم عملی عربستان سعودی، پنج سال قبل به رهبر عالی ایران حمله کرد و اظهاراتی علیه او بیان کرد، اما هفته گذشته در تحولی که جهان را شگفت زده کرد، سعودیها نه تنها روابط دیپلماتیک با تهران را دوباره برقرار کردند بلکه همچنین در یک موضعگیری غافلگیرکننده، از «سرنوشت یکسان» دو کشور سخن گفتند.
همگرایی دیپلماتیک میان عربستان سعودی و ایران، پس از سالها نزاع نیابتی در سراسر خاورمیانه، کودتایی برای چین بود که این توافق را تسهیل کرد. همچنین گشایش و آرامشی بود برای ایران. اما اگر همکاری تازه میان دو طرف واقعا ریشه بگیرد، عربستان سعودی هم بهره زیادی خواهد برد. این پیمان میتواند به خاموش شدن تنشهای منطقهای بینجامد که به شعله گرفتن جنگها، کارزارهای رسانهای و ارسال پهپادها و موشکهایی انجامید که بر فراز شبه جزیره عربی پرواز میکردند. حل و فصل منازعهای که بودجه دولت عربستان را تلف میکند، به شهرتش آسیب میزند و مانع سرمایهگذاری میشود، به اولویت بن سلمان تبدیل شده که در تلاش برای بازسازی اقتصاد و جامعه این پادشاهی است.
وزیر امور خارجه سعودی، پس از بیانیه مشترک دو کشور در توئیتی گفت: «کشورهای منطقه، یک سرنوشت مشترک دارند که همکاری میان ما را به یک ضرورت تبدیل میکند تا الگویی از رفاه و ثبات را بنا کنیم.» دیرزمانی است که رقابت میان دو کشور اسلامی، که تنها با 150 مایل آبهای خلیجفارس از هم جدا میشوند، سیاست و تجارت در خاورمیانه را شکل داده است. زمانبندی این سازش برای بسیاری از تحلیلگران یک غافلگیری بود؛ تا همین اواخر، مقامهای رسمی سعودی گفته بودند که در گفتوگوها با ایران، پیشرفتاندکی به دست آمده است.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، در ادامه تحلیل نیویورک تایمز آمده است: چندین کارشناس امر سیاست در واشنگتن، نقش چین در این مصالحه را به عنوان چالشی برای سلطه کمرنگ شونده ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه تصویر کردند. در واقع برخی مقامهای خلیجفارس میگویند که آنها نمیتوانند بیش از این بر آمریکا برای تضمین امنیت شان حساب باز کنند و بنابراین باید مشکلاتشان را خودشان حل و فصل کنند و اینکه چین آماده ارائه سلاح، فنآوری و سرمایهگذاری در منطقه است بیآنکه شرط و شروطی را ضمیمه کند. اما دیگر تحلیلگران هشدار دادهاند که محمدبن سلمان پس از چند سال، به یک رویکرد واقع گرایانهتر در سیاست خارجی رو آورده است. آنها میگویند هرچند ایالات متحده همچنان شریک برتر امنیتی این پادشاهی است اما به هرحال نمیتوانست میانجی توافقی میان عربستان و ایران باشد آن هم به خاطر روابط عمیقا آشفته اش با جمهوری اسلامی. یاسمین فاروق، استاد غیرمقیم در بنیاد کارنِگی برای صلح بینالمللی میگوید: «اینگونه نیست که عربستان سعودی کاملا آگاه نباشد که حتی یک تضمین چینی هم محدودیتهای خودش را دارد. سعودیها، در گذر این چند سال، درسهای بسیار سختی آموختند از جمله اینکه مجبوریم به تنوع روابطمان ادامه دهیم.» به باور تحلیلگران، این واقعیت که ایران از جسارت و توانایی انجام عملیاتی شبیه حملات پهپادی و موشکی به تاسیسات نفتی آرامکو در سال 2019 برخوردار است، لحظه کارسازی برای سعودیها بوده است. به نظر میرسد که این رخداد بخشی از عوامل سوق دادن سعودیها به گفت وگو با ایران از سال 2021 بوده است.
محمد السولامی، رئیسیکاندیشکده در ریاض که بر مسائل ایران تمرکز دارد، میگوید: «سیاست خارجی سعودی بسیار روشن است: آنها میخواهند که هرگونه تفاوت، اختلاف یا منازعهای را از گذر دیپلماسی حل و فصل کنند و برای چنین هدفی در رابطه با ایران هم به سختی تلاش کردهاند. بهتر است این پیام مثبت را ارسال کنیم و ببینیم که چه نتیجهای حاصل میشود.
محمدبن سلمان پس از چند سال، به یک رویکرد واقع گرایانهتر در سیاست خارجی رو آورده است. آنها میگویند هرچند ایالات متحده همچنان شریک برتر امنیتی این پادشاهی است اما به هرحال نمیتوانست میانجی توافقی میان عربستان و ایران باشد آن هم به خاطر روابط عمیقا آشفته اش با جمهوری اسلامی.
255 سرمایهگذار آمریکایی نتانیاهو را تهدید کردند
یک روزنامه صهیونیستی خبر داد: 255 سرمایهگذار آمریکایی به نتانیاهو هشدار دادند تغییرات مدنظر او باعث فروکش تزریق نقدینه از خارج خواهد شد.
تایمز اسرائیل نوشت: در آخرین هشدار از احتمال ریزش اقتصادی فاجعهبار در صورت تصویب لایحه جنجالی مدنظر نتانیاهو، ۲۵۰ سرمایهگذار مالی مقیم ایالات متحده در نامهای به وی نوشتند که طرح برنامهریزی شده دولت وی برای تغییر نظام قضایی محتمل است تزریق نقدینه تازه به اسرائیل را فروکاهد.
نام جفری گلداشتاین معاون وزیر خزانهداری پیشین ایالات متحده در میان امضاکنندگان نامه به چشم میخورد؛ در این نامه آمده است که لایحه برنامهریزی شده همچنین دفاع از اسرائیل در عرصههای بینالمللی را دشوارتر خواهد کرد.
بنا به گزارش کانال ۱۲، که اول بار روز یکشنبه از چنین نامهای خبر داد، در این نامه آمده است که «بسیاری از رهبران جامعه تجاری احساس خواهند کرد که ناچارند در اتکای خود به اسرائيل بهعنوان مقصد استراتژیک سرمایهگذاری، کشف استعدادهای تازه، ایجاد مراکز مهندسی و حفظ داراییهای معنوی، تجدید نظر کنند.» در همین حال، سران اپوزیسیون دولت نتانیاهو با هم عهد کردند رأیگیری نهایی لایحه اصلاحات را بایکوت کنند. چهار حزب اپوزیسیون کنست گفتند رأی نهایی تصویب اصلاح نظام قضایی دولت، که گمان میرود تا پایان ماه انجام شود را بایکوت کنند.
در پی جلسهای که با حضور یائیر لپید رهبر «یش عتید»، بنی گانتز
رهبر «اتحاد ملی»، آویگدور لیبرمن رهبر «یسرائل بیتنو»، و مراو مخائلی رهبر حزب «کار» تشکیل شد، این احزاب در بیانیهای مشترک اعلام کردند «هر کار ممکن برای ممانعت از تصویب قوانین مذکور خواهند کرد، اما اگر به قرائت سوم برسیم»، که آخرین قرائت پیش تبدیل لایحه به قانون است، «ما مشارکت نخواهیم کرد و رأیگیری مجمع عمومی را بایکوت خواهیم کرد.»
چهار حزب اپوزیسیون که بدون دو حزب عرب اپوزیسیون تشکیل جلسه دادند، تأکید کردند که بدون توقف روند قانونگذاری در دیالوگ مشارکت نخواهند داشت زیرا مایل نیستند [از ایشان بهعنوان]
«برگ انجیر» [برای اختفای اشکالات] روند قانونی استفاده شود.
دولت ائتلاف نتانیاهو همچنان به تسریع روند قانونگذاری ادامه میدهد، و علیرغم آنکه مخالفان ده هفته متوالی علیه اصلاحات تظاهرات کردهاند، قرار قرائت اول دو تا از لایحههای اصلاحات در پلنوم تعیین شده است. این لایحهها که گمان میرود به سهولت به تأیید برسند، به کمیته مربوطه بازگردانده خواهند شد تا برای قرائتهای دوم و سوم، که معمولا بسرعت در پی هم صورت میگیرند، آماده شوند.
علاوه بر این، چهار حزب اکثریت- یهود اپوزیسیون تصریح کردند که اگر ایتسخاک هرتزوگ رئیسجمهوری کشور چارچوبی برای مناظره بر سر اصلاحات مقرر ارائه کند، آنها درخصوص چارچوب مستقیما با خود ریاست جمهوری گفتوگو خواهند کرد و با ائتلاف وارد مذاکره نخواهند شد- مگر آنکه پیش- شرط ایشان برای توقف روند قانونگذاری پذیرفته شود.
نباید به سیاسیکاریهای آژانس اعتراض کنیم!
b
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به نقل از یک کارشناس اصلاحطلب نوشت: «نباید آژانس را در مواضعمان زیر سؤال ببریم. آژانس تنها نهاد ناظر بر فعالیت صلحآمیز هستهای است.... میگوییم چرا مدیرکل، اسرائیل را محکوم نمیکند چون او مدیرکل آژانس است نمیتواند اساساً محکوم کند، همانطور هم درباره ایران موظف است مواضعش جانبدارانه به نفع گروهی از کشورها نباشد... با وجود همه سیاسیکاریهایی که آژانس دارد ما باید بتوانیم مسئلهمان را با آژانس حل کنیم و بهانه را از دست دشمن بگیریم.»
گفتنی است طیف مدعی اصلاحات کارنامه مشعشعی در توجیه و مالهکشی خباثت غربیها دارد. «رافائل گروسی» مدیرکل کنونی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (جانشین آمانو از سال ۲۰۱۹) به رابطه تنگاتنگ با اسرائیل شهرت دارد. او پیشازاین معاون آمانو مدیرکل قبلی آژانس بود! آمریکا بعد از گزارش آمانو درباره PMD و تبرئه ایران، از او خواسته بود که گزارش مزبور را پس بگیرد و گروسی ازجمله کسانی بود که بهصراحت خواسته آمریکا را دنبال میکرد ولی با پاسخ منفی آمانو روبهرو شده بود. در محافل هستهای غرب و در میان برخی از خبرنگاران آمریکایی و اروپایی این احتمال مطرح است که آمانو توسط موساد به قتل رسیده که گروسی جانشین او شود! گروسی در بسیاری از موارد قبل از سفر به ایران و یا بعد از پایان سفرش در ایران به اسرائیل سفر کرده است و انکار نمیکند که درباره برنامه هستهای کشورمان با مقامات رژیم صهیونیستی به گفتوگو و رایزنی مینشیند.
بااینحال جریان غربگرا عقیده دارد که نباید به سیاسیکاریهای آژانس و دبیرکل آن اعتراض کرد.
حامیان دولت محرمانهها ژست شفافیت گرفتند!
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «پشتوانه مردمی با شفافیت سیاسی» نوشت: «امروز یکی از واقعیتهای تلخ غیرقابلانکار در جامعه ما بیاعتمادی یا لااقل کماعتمادی نسبت به مسئولین است. این عارضه منفی از فقدان شفافیت سیاسی ناشی شده است. امروز به مردم میگوییم قرار نیست فلان کالا گران شود ولی چند روز دیگر همان کالا گران میشود. به مردم وعده ارزان شدن ارز و سکه و تقویت پول ملی را میدهیم ولی نهتنها ارزانی اتفاق نمیافتد، بلکه گرانتر میشوند و پول ملی ضعیفتر میشود. هنگام انتخابات به مردم وعده برطرف شدن تمام مشکلات را میدهیم ولی بعدازآنکه مردم را به پای صندوقهای رأی کشاندیم و بر کرسی موردنظر تکیه زدیم، مشکلات مردم بیشتر میشود...»
در ادامه این مطلب آمده است: «اینها بدترین نوع پنهانکاریهای سیاسی هستند که ساحت نظام جمهوری اسلامی باید از آنها پاک باشد. با چنین عملکردهایی نمیتوان اعتماد مردم را جلب و پشتوانه مردمی نظام را حفظ کرد. اگر این قبیل سیاستها ادامه پیدا کنند، تداوم نظام جمهوری اسلامی با مشکل مواجه خواهد شد. برای حفاظت از این نظام و تقویت پشتوانه مردمی آن باید بهطور مطلق از پنهانکاری سیاسی پرهیز شود.»
مدعیان اصلاحات که 8 سال در دولتهای تدبیر و امید از شفافیت فرار و حتی به مصوبه مجلس مبنی بر گزارشدهی دولت وقت انتقاد و مخالفت میکردند حالا برای منافع حزبی و سیاسی خود به دولت سیزدهم که برخلاف دولت محرمانهها (دولتهای یازدهم و دوازدهم) اتفاقاً شفاف هم هست، انگ پنهانکاری میزنند! لازم به توضیح است هنوز افکار عمومی پنهانکاری دولت موردحمایت اصلاحطلبان در مذاکرات هستهای، قراردادهای نفتی، هواپیمایی و همچنین موضوع واگذاریهای بیضابطه و... را فراموش نکردهاند.
مدعیان اصلاحات: کاش همسایه سوئیس و آلمان بودیم
ولی ناچاریم با عراق و افغانستان زندگی کنیم!
روزنامه سازندگی روز گذشته در مطلبی نوشت: «خیلی خوب بود که مثلاً میشد کشورمان را برداریم برویم و همسایه سوئیس شویم و مثلاً یکطرفمان سوئیس بود و یکطرفمان ایتالیا و طرف دیگرمان آلمان. ولی این رؤیا قابل تحقق نیست و همسایههای ما تا ابد، عراق و افغانستان و عربستان و باقی کشورهای دور و برمان است و بهناچار باید با همینها سر کنیم و ناچارتر باید بتوانیم با همینها در خاورمیانه زندگی کنیم.»
تاریخ خبر: ۱٤۰۱/۱۲/۲۷، ۱۶:۳۰:۱۸ بازدیدها: 103