به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 198
بازدید دیروز: 1,937
بازدید هفته: 2,135
بازدید ماه: 117,641
بازدید کل: 23,779,438
افراد آنلاین: 3
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۳۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Sunday , 19 May 2024
الأحد ، ۱۱ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
3578 - گزارش‌ها و اخبار سیاسی از ایران و جهان ۱۴۰۲/۰۵/۱۷

گزارش‌ها و اخبار سیاسی از ایران و جهان  

  ۱۴۰۲/۰۵/۱۷

گزیده خبرهای ایران و جهان – اخترنیوز

چرا ننگ خیانت در فتنه 88 از دامن سران فتنه پاک نخواهد شد؟
روزنامه اعتماد در واکنش به انتقاد کیهان نوشت: این‌که کل فتنه سال 88 را به چند شعار مثلا به نفع رژیم صهیونیستی تقلیل دهیم و فحاشی علیه اصل ولایت فقیه و حمله به کتیبه‌های عزاداری را کل ماجرا بدانیم، معنایی جز باورکردن قصه‌هایی که خودمان بافته‌ایم، ندارد.
روزنامه کیهان پیش از این با ‌اشاره به تلاش برای احیای یکی از سران فتنه(از طریق حضور در مراسم تشییع و ختم، در کنار شخصیت‌های معتبر داخل نظام) تاکید کرده بود که خیانت‌های صورت گرفته از سوی سران فتنه با این مدل مهندسی‌ها و فضا‌سازی‌ها پاک نخواهد شد. در آن تحلیل آمده بود:«نویسنده سعی کرده فتنه و آشوب سال ۸۸ را به دعوای احمدی‌نژاد و اصلاح‌طلبان تقلیل دهد و مسئولیت عمده آن حوادث تلخ را هم گردن احمدی‌نژاد بیندازد؛ با این تجاهل که طراحی آمریکا و انگلیس و اسرائیل برای آشوب در ایران را کتمان کرده و همسویی سران فتنه با غرب را پنهان داشته است. اگر دعوا سر احمدی‌نژاد بود، چرا آشوبگران شعار می‌دادند «انتخابات بهانه است/ اصل نظام نشانه است»؟ چرا در روز قدس به نفع رژیم صهیونیستی شعار دادند، به تصویر حضرت امام(ره)بی‌حرمتی کردند، علیه اصل ولایت فقیه فحاشی نمودند و در روز عاشورا به هیئت‌ها و کتیبه‌ها و پرچم‌های عزا حمله‌ور شده و آتش‌افروزی کردند؟!».
روزنامه اعتماد در واکنش به این تحلیل نوشت: « در این‌که 88 یک فتنه بزرگ رخ داد تردیدی وجود ندارد اما این‌که کل فتنه را به چند شعار مثلا به نفع رژیم صهیونیستی تقلیل دهیم و فحاشی علیه اصل ولایت فقیه و حمله به کتیبه‌های عزاداری را کل ماجرا بدانیم، معنایی جز باورکردن قصه‌هایی که خودمان بافته‌ایم، ندارد. همان روزها هم نوشتند همه کسانی که شعار «نه غزه نه لبنان» (که روزنامه محترم کیهان آن را دفاع از اسرائیل می‌داند) از 300-200نفر تجاوز نمی‌کرد. شعارها علیه ولایت فقیه و آتش زدن کتیبه‌های عزاداری هم به برکت بزرگنمایی تعمدی صداوسیما و رسانه‌های همسو برجسته شد. بسیاری از میلیون‌ها ایرانی که سال‌های بعد از 88 در مراسم عزاداری سیدالشهدا شرکت کردند همان‌هایی بودند که در انتخابات 88 به آقای احمدی‌نژاد رای ندادند. آنها نه شعارهای تند علیه نظام و نه بی‌حرمتی علیه مقدسات را قبول داشتند. بنابراین تسری دادن چهارتا شعار و رفتار غلط به همگان، قطعا قصه‌‌سازی برای رد گم کردن درباره عامل اصلی فتنه است. حرف‌هایی مانند این‌که اتفاقات 88 با طراحی آمریکا و انگلیس صورت گرفته یا بهایی‌ها و منافقین در آن نقش داشته‌اند، صرفا تاریخ‌‌سازی است. البته دشمنان خارجی و گروهک‌های ضدانقلاب، بهره‌برداری کاملی از آن فتنه را داشتند اما گزارش‌های نهادهای رسمی آن زمان اثبات می‌کرد که در بروز فتنه نه خارجی‌ها و نه گروهک‌ها مدخلیت جدی نداشته‌اند. برخی دوستان که چون مثلا از میرحسین و خاتمی خوششان نمی‌آمده، خود را مجاز می‌دانند که هر اتفاقی را به آنها متصل کنند. در قاموس بازی‌های سیاسی البته این کار ایراد محسوب نمی‌شود اما با قاعده قرآنی ولا یجرمنکم شنئان قوم على ألا تعدلوا سازگار نیست».
پاسخ اعتماد به کیهان، باز هم از نوع تجاهل است وگرنه گردانندگان این روزنامه بهتر از هر کس می‌دانند که ادعای تقلب انتخاباتی، رکن اصلی پروژه‌های براندازی سازمان سیا علیه حکومت‌های مستقل در چهارچوب کودتای مخملین بود و در ایران این ننگ برای سران اصلی جبهه اصلاح‌طلبان خواهد ماند که آنها به خاطر شدت تبعیت ازدیکته آمریکا و غرب، جرئت نکردند بگویند که با وجود فاصله 11میلیون رای میان نفر برنده انتخابات (احمدی‌نژاد) و نفر دوم (موسوی)، منطقا و به لحاظ کارشناس امکان ادعای تقلب وجود ندارد. هر چند که امثال تاجزاده و خاتمی در پستوها بارها به دروغ بودن ادعای تقلب اعتراف کردند.
بنابراین خیانت اولیه و مهم، راه‌اندازی آشوب و التهاب سیاسی، صرفا بر پایه یک دروغ بزرگ و صرفا بر اساس دیکته غرب برای کودتای مخملی بوده است. خیانت بدتر، بهانه کردن همین اعتراض مبتنی بر دروغ برای براندازی نظام است. خیانت دوم جایی افتاد که مدعیان تقلب در انتخابات دیدند آشوبگران و حامیان خارجی آنها رسما خواستار براندازی هستند و انتخابات را صرفا بهانه می‌دانند اما تا آخر خط -بن بست و سقوط فتنه- با این جریان مزدور همراهی بلکه پیشاهنگی‌اش را کردند. آنها هرگز مواضع ضد انقلابی پدید آمده و رو به تصاعد در فتنه را محکوم نکردند بلکه خود هیزم‌کش فتنه شدند ننگ نهایی آنجا بود که سران فتنه مقصد آشوب مورد برنامه‌ریزی و حمایت غرب برای براندازی و بی‌حرمتی به سید الشهدا‌(ع) را دیدند اما نه‌تنها محکوم نکردند و صف‌شان را از عناصر گروهکی ضد دین جدا نکردند، بلکه آنان را مردم خداجو توصیف کردند!
روزنامه اعتماد در حالی سر منشا خارجی فتنه‌ها و آشوب‌ها را انکار می‌کند که مجله فارین پالیسی تیر ماه 88 فاش کرد: مدارک مستدلی وجود دارد که نشان می‌دهد دولت آمریکا در وقایع اخیر ایران دست داشته است. پاول رابرتس، معاون اسبق وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد سازمان (N.E.D) در طول دهه گذشته میلیون‌ها دلار را صرف گسترش انقلاب «رنگی» در کشور‌ها کرده است. بخشی از این پول به دست حامیان موسوی که با سازمان‌های غیر‌دولتی در خارج از ایران که N.E.D بودجه آنها را تامین می‌کند و ارتباط دارند، رسیده است.
اواخر آذرماه پارسال هم داگلاس لندن، عضو پیشین سازمان سیا، در مجله فارین‌پالیسی نوشت: سازمان جاسوسی سیا در ناآرامی‌ها و آشوب‌های داخل ایران نقش‌آفرینی کرده است و این آشوب افکنی‌ها، رفتار ایران را تهاجمی‌تر و غیرقابل پیش‌بینی خواهد کرد. تضعیف دشمنان از درون، صفحه‌ای از کتاب بازی‌های جنگ ترکیبی است.

58 درصد صهیونیست‌ها معتقدند وضعیت اسرائیل اضطراری است
اکثریت صهیونیست‌های ساکن سرزمین‌های‌اشغالی معتقدند اسرائیل در وضعیت اضطراری قرار دارد.
به گزارش روزنامه تایمز اسرائیل، نظرسنجی موسسه IDI نشان می‌دهد اکثریت اسرائیلی‌ها معتقد نیستند که ذخیره‌ها را باید به‌خاطر امتناع از خدمت داوطلبانه، مرخص کرد؛ حدود نیمی از جمعیت گمان می‌کنند وضعیت مالی‌شان پس از تصویب قانون قضایی مد نظر دولت نتانیاهو دچار تغییرات منفی خواهد شد.
بنا به نتایج این نظرسنجی که سه‌شنبه منتشر شد، اکثریت اسرائیلی‌ها (صهیونیست‌ها) معتقدند اسرائیل «در وضعیت اضطراری» قرار دارد، و گستره بیشتر این دیدگاه در میان کسانی است که به احزاب اپوزیسیون رأی دادند.
«شاخص صدای اسرائیل» که ماهانه از سوی اتاق فکر «مؤسسه دموکراسی اسرائیل (IDI)» تهیه می‌شود، نشان می‌دهد ۵۸ درصد از اتباع اسرائیل دارای چنین دیدگاهی هستند، و تنها یک سوم از آنها چنین تصوری درباره وضعیت اظطراری اسرائیل ندارند.
طبق نظرسنجی IDI حتی یک سوم از کسانی که به احزاب ائتلاف تندرو بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رأی دادند معتقدند اسرائیل در وضعیت اضطراری قرار دارد.
وقتی از پاسخ دهندگان در باره امتناع از خدمت داوطلبانه نیروهای ذخیره سؤال شد، تنها گروه کوچکی گفتند به همین دلیل می‌بایست از خدمت مرخص شوند. ۹٪ در جناح چپ، ۱۳٪ از کسانی که به میانه‌روها رأی دادند، و ۳۳٪ از کسانی نظرگاه‌های جناح راستی دارند.
تایمز اسرائیل می‌افزاید: زمانی که دولت، قانونگذاری اولین لایحه اصلی اصلاحات تنش زای قضایی را پیش می برد، بیش از ۱۰۰۰۰ تن از نیروهای ذخیره که غالباً برای خدمت داوطلبانه حاضر می‌شوند، گفتند از این پس چنین نخواهند کرد.
با اتکا به آن که برخی معتقدند در صورت تحقق طرح های اصلاحات دولت، اسرائیل به مسیر غیردموکراتیک خواهد رفت، ذخیره‌ها هشدار دادند که در یک اسرائیل غیردموکراتیک خدمت نخواهند کرد. نیروهای دفاعی در فعالیت‌های روتین خود به شدت به خدمات داوطلبانه ذخیره‌ها، به خلبانان ذخیره وابسته است.
از پاسخ دهندگان به نظرسنجی همچنین درباره قانون معقولیت که ماه گذشته برای مهار نظارت قضایی بر تصمیمات مقامات منتخب به تصویب رسید، سؤال شد. نتایج و پاسخ‌ها نشان می‌دهد۵۴٪ افراد گمان دارند قانون فوق به زیان دموکراسی است، و اکثریتی در طیف سیاسی اسرائیل گمان می کنند می ‌بایست بر سر این موضوع مصالحه‌ای حاصل می‌شد.
گرچه اکثریت کسانی که به احزاب ائتلاف رأی دادند درباره این قانون نظر مثبت دارند؛ از جمله ۸۴٪ از پاسخ‌دهندگان ارتدکس افراطی تنها ۱۲٪ از عرب‌های اسرائیلی به این قانون نظر مثبت داشتند.

اینترنشنال: تهدید ایران موجب شد ما را از لندن بیرون کنند
روزنامه بریتانیایی فایننشال‌تایمز خبر داد که اختلاف‌نظرها میان وزیر کشور و وزیر خارجه این کشور درباره قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروه‌های تروریستی بالا گرفته است.
براساس گزارش این روزنامه، وزارت کشور انگلیس نگران طرح‌های سپاه پاسداران برای ترور شهروندان بریتانیایی، از جمله شخصیت‌های یهودی است و وزارت خارجه نگران واکنش‌های جمهوری اسلامی از جمله انتقام‌گیری تهران از شهروندان بریتانیایی و بازداشت شهروندان دوتابعیتی و پیچیده‌تر شدن احیای برجام است.
به گزارش شبکه اینترنشنال، فایننشال‌تایمز به نقل از یک منبع در وزارت کشور بریتانیا نوشت که نگرانی از طرح‌های سپاه پاسداران برای ترور شهروندان بریتانیایی چیزی است که خواب را از نیروهای امنیتی بریتانیا گرفته است. در این گزارش سخنان تام توگنهات، معاون وزیر کشور بریتانیایا دآوری شده که گفته بود جمهوری اسلامی در ماه‌های گذشته پشت‌پرده ۱۵ تهدید جدی برای آدم‌ربایی و قتل شهروندان بریتانیایی یا افراد مقیم این کشور بوده است.
روزنامه ساندی‌تایمز لندن نیز گزارش مشابهی را منتشر کرده و نوشته بود که درخواست‌هایی مبنی بر طبقه‌بندی سپاه پاسداران به‌عنوان یک سازمان تروریستی خارجی در بریتانیا وجود دارد، اما این درخواست‌ها با مقاومت وزارت خارجه بریتانیا مواجه شده چرا که دولت لندن نگران است چنین اقدامی موجب وارد آمدن آسیب دائمی به روابط دیپلماتیک میان تهران و لندن شود. وزیر کشور انگلیس می‌گوید که سپاه بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت ملی بریتانیاست و از گزارش‌های اطلاعاتی مبنی بر اینکه جاسوسان ایرانی تلاش می‌کنند اعضای باندهای جنایت‌های سازمان‌یافته را برای هدف قرار دادن مخالفان رژیم جذب کنند، نگران است. سال گذشته، ایران‌اینترنشنال پس از تهدیدهای تروریستی مجبور شد پخش شبکه تلویزیونی خود از دفتر لندن به واشنگتن منتقل کند.
بهمن‌ماه گذشته، پلیس متروپولیتن لندن در بیانیه‌ای اعلام کرد یک تبعه اتریشی به اتهام تلاش برای انجام جرایم مرتبط با عملیات تروریستی علیه ساختمان ایران‌اینترنشنال از سوی پلیس ضدتروریسم بریتانیا بازداشت شده است.
ساندی‌تایمز همچنین در سرمقاله خود به اظهارات پیشین مدیر شبکه ایران‌اینترنشنال اشاره کرد و نوشت حق با اوست که گفته بود که بسته شدن استودیو پخش این رسانه در لندن در پی تهدیدهای تهران، تجاوز به حق حاکمیت، امنیت و آزادی بیانی است که همیشه برای انگلیس ارزشمند بوده است.
اینترنشنال می‌افزاید: تمایل جمهوری اسلامی به همکاری برای هدف قرار دادن نیابتی دشمنانش در خارج از کشور مایه خشم است.

شرق: مطبوعات دوم خردادی از چریک بازی لطمه خوردند
 سردبیر یک روزنامه زنجیره‌ای توقیف شده در دوران دولت خاتمی معتقد است مطبوعات دوم خردادی از چریک بازی برخی روزنامه نگاران لطمه خورد.
علی حکمت سردبیر روزنامه خرداد (متعلق به عبدالله نوری) است که در دوره موسوم به اصلاحات منتشر می‌شد. او در گفت‌و‌گو با روزنامه شرق، درباره ماجرای نامزدی خاتمی در انتخابات سال 1376 اظهار داشت: ما جمعی بودیم به نام مرکزیون که متشکل از بچه‌هایی بود که در مرکز اسلامی‌ هامبورگ بودند. محمد مجتهدشبستری، محمد خاتمی، مهدی نواب، حسین نمازی بود و بقیه دوستانی که در مرکز اسلامی‌هامبورگ کار می‌کردند. ما دور هم جمع می‌شدیم. یک شبی اتفاقا جلسه در منزل ما بود. آقای خاتمی آمد و گفت که من می‌خواهم یک مسئله خیلی اساسی را امشب مطرح کنم و کسی هم نگوید حرف جدی نزنید. گفت که بچه‌های کارگزاران (فائزه‌هاشمی و آقایان مهاجرانی، نوربخش و تعدادی دیگر) آمدند و به من پیشنهاد کردند که کاندیدای ریاست ‌جمهوری شوم. حالا ایشان تعبیری داشت که من نمی‌خواهم آن تعبیر را به کار ببرم که گویا اینها قبلش پیش آقای نبوی می‌‌روند و آقای نبوی می‌گوید بروید یک فلان‌تر از من پیدا کنید و آقای خاتمی می‌گفت حالا پیدا کردند و آمده‌اند سراغ من! و خیلی جدی می‌خواست ما نظر بدهیم. خب بعضی از دوستان موافق بودند و بعضی از دوستان مخالف. جمع‌بندی کلی تا جایی که در خاطرم هست این شد که آقای خاتمی کاندیدا شود؛ ولی در ذهن همه ما این بود که ایشان کاندیدا و رقیب آقای ناطق می‌شود و یک‌سری حرف‌ها را می‌زند و بعد هسته‌هایی هم به وجود می‌آید. و اینها تبدیل به هسته‌های اولیه‌ای می‌شوند که برای دوره‌های بعد بشود کارهایی کرد. نه آقای خاتمی و نه هیچ‌کدام از دوستان در آن جلسه این تصور را نداشتند که آقای خاتمی رئیس‌جمهور می‌شود.
او درباره سردبیری‌اش در روزنامه عبدالله نوری (خرداد) هم گفته است: من هیچ‌وقت چریک نبودم. من آموزش چریکی در الفتح دیدم‌ ولی هیچ‌وقت چریک نبودم. چریک فرهنگی هم نبودم. از دوستان در «خرداد» بپرسید؛ من یک شعار داشتم که خیلی شاخص بود. همیشه به بچه‌های تحریریه می‌گفتم که حرف‌ تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست و من در بازجویی‌هایم کلی درباره آنها حرف می‌زدم، این بود که مالِ من نبود واقعا؛ یعنی زمانی ‌که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی این اتفاق افتاده بود. ما باید می‌توانستیم حرف‌های اساسی بزنیم، حرف‌های تند بزنیم، حرف‌های کلیدی مطرح ‌کنیم و راجع به آن بحث کنیم‌ اما روزنامه‌نگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعه‌اش کند.
من در سرمقاله دوم روزنامه خرداد، اتفاقا‌ این مسئله را مطرح کردم که ما سه جور روزنامه‌نگار داریم؛ یک‌سری روزنامه‌نگار‌ داریم که چریک هستند. به‌جای کلاشنیکف و ژ3، قلم بیک در دستشان گرفته‌اند ولی کارکرد همان ژ3 و کلاشنیکف را از آن می‌خواهند. متأسفانه می‌دانید که اگر کسی خیلی تند می‌نوشت، محبوب می‌شد. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و لطمه هم خوردیم و به نظر من مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من به‌عنوان سردبیر خرداد نمی‌خواهم بگویم بی‌گناه هستم‌. خیلی راحت به شما می‌گویم؛ من در‌به‌در دنبال فضایی نسبتا آرام و منطقی هستم که همه ما، کسانی که دست‌اندرکار مطبوعات دوم خرداد یا به قول آقای شریعتمداری مطبوعات زنجیره‌ای بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام گرفته تا روزنامه خرداد و روزنامه‌های دیگر. معتقدم ما ‌اشتباهات زیادی داشتیم؛‌ چیزی که مربوط به خود من می‌شود این است که واقعا من چریک فرهنگی نبودم و چریک فرهنگی نیستم و معتقدم که فرهنگ با چریک‌بازی هیچ‌وقت نمی‌تواند کنار بیاید.
اظهارات علی حکمت،‌اشاره به تندروی‌های بی‌سابقه‌ای است که برخی مدعیان اصلاح‌طلب مرتکب شدند و کاملا رنگ و بوی آشوب‌طلبی و براندازی داشت. سال 1382 مسعود بهنود (از گردانندگان نشریات زنجیره‌ای و همکار بعدی بی‌بی‌سی) گفته بود: «تازگی‌ها ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که، در آن روز همه تسمه پاره کرده بودیم. بهنود می‌گفت همه با هم از چراغ قرمز رد نشویم».

 چه زمانی به صندوق رأی پایبند بوده‌اید که سنگ آن را به سینه می‌زنید؟!

روزنامه حزبی سازندگی دیروز در مطلبی نوشت: «کسانی که امروز بر مسند دولت و مجلس نشسته‌اند‌، علاقه‌ای به برگزاری انتخابات رقابتی و پرشور ندارند. اقدامی که مجلس و دولت برای اضافه کردن مرحله ثبت‌نام زودهنگام تحت عنوان پیش‌ثبت‌نام انجام دادند، نشان می‌دهد که علاقه‌مند به حضور افراد توانا و موثر در انتخابات نیستند. حتی علاقه‌ای به مشارکت جدی مردم هم ندارند.»
مدعیان اصلاحات همواره بر طبل جمهوریت و انتخابات حداکثری می‌کوبند و سنگ صندوق رای را به سینه می‌زنند. این در حالی است که پیشینه این جریان نشان می‌دهد آنها اصولا درکی از صندوق رای نداشته و میانه خوبی هم با انتخابات پرشور ندارند.
مدعیان اصلاحات هرگاه در انتخاباتی با مشارکت بالا حضور یابند و با رای مردم، نتیجه را به حریف واگذار کنند، صندوق رای را بی‌اعتبار دانسته و به آشوب و اردوکشی خیابانی روی می‌آورند (سال 1388). هرگاه در انتخابات ولو با فاصله کم پیروز شوند، ابتدا مستانه بر طبل پیروزی می‌کوبند و به مخالفین حمله می‌کنند، و آن گاه که ناکارآمدی‌شان آشکار شد، با فرافکنی مشکلات را به گردن دیگران ‌انداخته و حاضر به عذرخواهی از ملت نمی‌شوند. (سال 1392) و هرگاه احساس کنند جایگاهی میان مردم یا کاندیدایی برای معرفی ندارند، از عرصه انتخابات کنار رفته و حاکمیت را مقصر می‌کنند! (سال 1400)
همین طیف از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم، در رسانه‌های خود به طور گسترده به انکار دستاوردهای دولت و بزرگنمایی اخبار منفی و در نتیجه ناامید‌سازی مردم می‌پردازند و در عین حال مدعی می‌شوند که اگر انتخابات پرشور نباشد، مقصر حاکمیت است!