به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,965
بازدید دیروز: 3,866
بازدید هفته: 19,700
بازدید ماه: 110,563
بازدید کل: 23,772,364
افراد آنلاین: 9
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۲۶ اردیبهشت ۱٤۰۳
Wednesday , 15 May 2024
الأربعاء ، ۷ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۳/۰۲/۰۹
روزی نامه های غرب گدای ...
  ۱۴۰۳/۰۲/۰۹

خبری که روزنامه‌های زنجیره‌ای سانسور کردند - مشرق نیوز

کسی برای دانشجویان آمریکایی ترانه «برای خواهرم، خواهرامون» نمی‌سازد
اگر صحنه‌های ضرب‌وشتم وحشیانه دانشجویان و حتی استادان دانشگاه به جای آمریکا در ایران پدید می‌آمد، نهادهای حقوق بشری را به‌خط می‌کردند تا قطعنامه بدهند و محکوم کنند و تحریم جدید وضع کنند.
روزنامه همشهری در یادداشتی نوشت: این چند روز که عکس‌ها و فیلم‌های ضرب‌وشتم دانشجویان آمریکایی در رسانه‌های خارجی سانسور می‌شود، نخستین سؤالی که به ذهن می‌رسد این است که اگر این تصاویر مربوط به ایران بود، روایت ماجرا چطور شکل می‌گرفت!؟
ضرب‌وشتم وحشیانه دانشجویان و حتی استادان دانشگاه در حالی است که مطالبه معترضان تنها توقف جنایت در غزه است اما همین را هم تحمل نمی‌کنند. ۶۰۰نفر را دستگیر و ده‌ها نفر را تحقیر کردند و زیر باد کتک گرفتند؛ تا آنجا که مجبور شدند خون‌های ریخته‌شده دانشجویان را با ماشین آبپاش شست‌وشو ‌دهند بلکه آثار جنایت پاک شود. اما تمام رسانه‌های اصلی، این خروش بی‌سابقه را سانسور کرده‌اند.
تا این‌جا آزادی‌بیان به روایت آزادی آمریکایی است؛ اما بیایید فرض کنیم که این ماجرا در ایران اتفاق می‌افتاد. آنگاه رسانه‌ها و سیاستمداران غربی و نهادهای حقوق بشری چطور رفتار می‌کردند؟ این در حالی است که کنشگری دانشجویان، اعتراض به وحشی‌گری بی‌سابقه رژیم صهیونیستی است و نه اقدامی علیه امنیت ملی کرده‌اند و نه آسیبی به اموال عمومی زده‌اند و نه آدم کشته‌اند و نه کف خیابان مأموران را برهنه و سلاخی نموده‌اند و نه با گروه‌های آدمکش و تفرقه‌افکن و برانداز همکاری کرده‌اند و یا اجیر آنها شده‌اند. با همه اینها فرض کنید این وقایع در ایران بود؛ آنگاه آنها چه رفتاری می‌کردند؟
- تمام رسانه‌هایشان به‌خط می‌شدند تا شب و روز، عکس‌ها و تصاویر را به کرات بازنشر و تحلیل کنند. اگر هم تصویری پیدا نمی‌کردند از عکس‌های گذشته یا ساختگی یا تصاویر تجمعات دیگر کشورها استفاده می‌کردند.
- از فرصت استفاده و تمام گروه‌های آدمکش و تروریست و اراذل و اوباش را به‌صف می‌کردند تا وارد کشور شوند یا از گوشه و کنار شهر جمع‌شان می‌کردند تا تجمع دانشجویان را تبدیل به شورش علیه امنیت کشور کنند.
- تمام سیاستمداران در رده‌های مختلف در دیگر کشورها را ردیف می‌کردند تا تصاویر را محکوم کنند. از دولت‌ها درخواست می‌کردند با ایران قطع ‌رابطه کنند و نهادهای امنیتی ایران را تروریستی بنامند.
- تمام سلبریتی‌ها به‌صف می‌شدند و موضع‌گیری می‌کردند. هر سلبریتی‌ای هم اعلام موضع نمی‌کرد، به‌صورت مجازی به او حمله‌ور می‌شدند تا از سر ترس سخن بگوید و ساکت نباشد. هر میزان هم لازم بود پول خرج می‌کردند.
- هر زمان اعتراضات از دایره اخبار خارج می‌شد و به سمت آرامش پیش می‌رفت، با ریختن خون چند بی‌گناه، آن‌ را شعله‌ور می‌ساختند. حتی اگر لازم بود، در کف خیابان مامور امنیتی یا انتظامی یا آدم عادی را نیز سلاخی می‌کردند و خون می‌ریختند.
- همه نهادهای حقوق بشری را به‌خط می‌کردند تا بیانیه دهند و محکوم کنند و قطعنامه دهند و تحریم جدید وضع کنند.
- از صفحات آشپزی و آرایشگری و پیج‌های فیتنسی و صفحات رقص و جادوگری و شومنی گرفته تا همه اینفلوئنسرها را به‌خط می‌کردند و سکه می‌دادند تا مطالب آنها را بازنشر کنند و این احساس ایجاد شود که تنها یکصدا بیشتر در جامعه وجود ندارد.
- عده‌ای ساده‌لوح و خودحقیرپندار را هم تحریک می‌کردند تا کاملا واداده، غرب را تشویق کنند و کشور را متهم به ناکارآمدی و تباهی کنند.
- جهت تهییج بیشتر و تحریک احساسات، آثار هنری تولید می‌کردند و شعر می‌ساختند و موسیقی درست می‌کردند. اما هیچ‌کس برای دختران و زنان دانشجوی آمریکایی شعر «برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون» نمی‌خواند و با عکس‌های آنها فیلم و کلیپ نمی‌سازد.
- تا می‌توانستند به اموال عمومی و دارایی شخصی مردم و کشور لطمه می‌زدند تا ترس و وحشت در شهر حاکم شود و مردم احساس کنند همه‌چیز از دست رفته است و به‌زودی انقلاب می‌شود. بعد هم تصاویر آن ‌را با ضریب بالا توزیع می‌کردند تا بگویند قدرت برتر در میدان آنها هستند.
اما همان‌ها امروز هتک حیثیت دانشجویان آمریکایی را نادیده می‌گیرند، بلکه صدای‌شان آگاهی‌ساز و روشنگرانه نباشد.
 
 
یادتان رفت که در دولت قبل چه معامله‌ای با صندوق فرهنگیان کردید؟!
روزنامه اعتماد ضمن انتشار نوشته‌ای، به «بيم و اميدهاي صندوق ذخيره فرهنگيان در آستانه 30سالگي اين مؤسسه» پرداخت.
این روزنامه که در دولت گذشته از حامیان مدیران متخلف صندوق بوده، بدون اشاره به آن ماجرا می‌نویسد: «صندوق ذخيره فرهنگيان سي سال پيش اميدي ايجاد كرد تا بعد از بازنشستگي گره‌اي از مشكلات اعضا باز كند اما حالا در آستانه سي سالگي نه خبري از پرداخت سهم دولت است و نه مبلغ پرداختي تناسبي با دارايي‌هاي صندوق و تورم داشته و نه توان گره‌گشايي دارد. بلكه شرايط بحراني ناشي از زيان‌ده شدن بسياري از شركت‌ها و حيف‌وميل كردن‌ها و سونامي بازنشستگي، تبديل شدن به حياط‌خلوت دولت‌ها به ويژه وزراي آموزش‌وپرورش، اميدها و اعتمادها را به‌شدت تضعيف کرده است.
در اين شرايط برخي خواستار خروج و قطع عضويت و برخي در پي انحلال صندوق و برخي قصد شكايت از مسئولان به ويژه اعضاي هيئت‌امنا و هيئت‌مديره و مديران عامل همه ادوار در اين 30 سال را دارند و برخي با خشم و نااميدي قصد دارند با تجمع و اعتراض‌هاي ميداني مانع از استمرار اين وضعيت شوند. اما چند سالي است كه به‌طور عام اعضاي صندوق در شبكه‌هاي اجتماعي و رسانه‌ها و تعدادي از آنها در قالب مطالبه‌گر علاوه‌ بر كنش‌هاي عرصه عمومي در تعامل با مسئولان صندوق، به دنبال چاره‌گشايي هستند كه در اين مسير محاسبه و پرداخت حق مالكانه يعني سهم اعضا از همه دارايي‌هاي صندوق نقطه آغازي تشخيص داده شد كه تا كنون از آن اجتناب مي‌شده و حالا هم كه گام‌هاي نخست آن برداشته شده است، بيم آن مي‌رود كه نهايي نشود و يا به قول معروف كليد نهايي شدن آن فشرده نشود در حالي كه حسن‌نيت مسئولان در گروی نهايي‌شدن اختصاص واقعي حق مالكانه است و به تبع آن بورسي‌شدن همه دارايي‌هاي صندوق براي شفاف‌سازي است. اعضاي صندوق هيچ بهانه‌اي را براي عدم تحقق اين مهم نمي‌پذيرند و تاخير در آن را فريب افكار عمومي دانسته و در صورت استمرار اين وضعيت مبهم، دست به اقداماتي خواهند زد كه جبران خسارت‌هاي آن امكان‌ناپذير خواهد بود. ما مطالبه‌گران در 5 سال اخير به اين نتيجه رسيده‌ايم كه مشكلات صندوق در سه‌ضلعي ماهيتي، مديريتي و مشاركتي خلاصه مي‌شود لذا براي رفع ابهامات ماهيتي بر اجراي اساسنامه 1400 و اصلاح آن در مسير رفع ابهامات و تصريح درخصوصي بودن اين مؤسسه تاكيد داريم و در بخش مديريتي خواستار كوچك‌سازي و چابك‌سازي و كارآمد كردن مجموعه صندوق با هدف سودآور شدن و جلوگيري از استمرار زيان‌هاي تحميلي و حيف‌وميل‌هاي مفسدانه هستيم و راه‌اندازي سامانه كدال را در اين راستا ضروري و تاخير آن را فراري غيرمسئولانه مي‌دانيم.»
یادآور می‌شود در دوره مدیریت دولت گذشته، فساد 14هزار میلیارد تومانی «صندوق ذخیره فرهنگیان» و «بانک سرمایه» پدید آمد. در این پرونده، سرمایه‌‌گذار برخی سریال‌‌ها و فیلم‌ها با «معاون وزیر آموزش‌وپرورش در دولت اصلاحات، مؤسس بانک سرمایه، و رئیس ‌صندوق ذخیره فرهنگیان»، با هم تبانی کرده و ضمن بالا کشیدن اموال فرهنگیان، مشغول جریان‌‌سازی مسموم بودند. تهیه‌کننده سینمایی به جرم «اخلال کلان در نظام اقتصادی» به 20 سال حبس، رد مال و انفصال از خدمات دولتی محکوم شد. مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان و همسرش هم، به ۱۲ سال و ۵ سال حبس محکوم شدند. و این در حالی بود که یک دولتمرد ارشد، آبان‌ماه ۹۵، ضمن کوچک‌نمایی غارت 14هزار میلیاردی گفته بود: «بعضی‌‌ها مثل اینکه بالا و پایین کردن فساد برای‌شان لذت‌‌‌بخش است! اگر دستگاهی وامی داده و آن پول شده بدهی معوق، نمی‌‌دانم چرا بعضی‌ها خوش‌‌شان می‌آید بدهی معوق را بگویند اختلاس»!
گفتنی است حکم متهمان پرونده بانک سرمایه شامل رد مال نامشروع و ۱۷۰ سال حبس بود. صندوق ذخیره فرهنگیان سال ۷۳ برای بهبود معیشت فرهنگیان راه‌اندازی شد. بخش عمده‌ سهام «بانک سرمایه» (45درصد) به این صندوق تعلق دارد. بسیاری از فرهنگیان، سهامدار صندوق هستند و صندوق از طریق بانک بنا داشت این سپرده‌ها را سودآور کند، اما بانک سرمایه در سال 94، معادل نیمی از سرمایه اسمی‌ زیان کرد و نهایتا، برخی ابعاد فساد لو رفت. شهاب‌ غندالی، مهر ۹۲ (آغاز دولت روحانی) مدیرعاملی صندوق ذخیره فرهنگیان را برعهده‌ گرفت و تا مهر ۹۵ در این سمت حضور داشت. وی در دولت خاتمی، معاونت مالی- اداری و منابع وزارت آموزش‌وپرورش را برعهده داشت. خود غندالی می‌گوید «سال ۸۴ که معاون وزیر بودم، خودم بانک سرمایه را به همراه دوستان تاسیس کردم. بعدها (در دولت روحانی) وقتی علی‌اصغر فانی وزیر آموزش‌وپرورش شد، به وزارت برگشتم و مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان شدم».
نماینده دادستان در جریان دادگاه گفته بود: «متهمان، از طریق نفوذ در مدیران بانک سرمایه و صندوق فرهنگیان، نقشه‌های مجرمانه خود را پیاده‌‌ می‌کردند. بررسی مکالمات میان غندالی و همسر او با امامی روشن می‌کند که غندالی، به‌عنوان مهره‌ای قابل اطمینان در اختیار قرار گرفته بود و امامی از طریق نفوذ در او، سیاست‌های مورد نظرش را در بانک سرمایه پیاده می‌کرد. وی از این طریق و به منظور غارت اموال و وجوه بانک سرمایه و شرکت‌های وابسته و صندوق ذخیره فرهنگیان، اقدام به حذف افراد غیرهمسو و معرفی و انتصاب‌ اشخاص مطیع در سمت‌های کلیدی بانک می‌کرد. غندالی برای مخفی کردن منشأ مجرمانه اموال، سند اکثر املاک و خودرو‌های دریافتی از محمد امامی، آرمان علمایی و علی‌اکبر انصاری را به نام همسر خود می‌کرده است. 
نفوذ محمد امامی، به‌ اندازه‌ای بوده که در عزل و نصب مدیران ارشد و میانی نقش مؤثر داشته و مجموعه بانک سرمایه، صندوق فرهنگیان و نهاد‌های وابسته، در خلال سال‌های ۹۲ تا ۹۵، توسط شبکه وی مدیریت شده است. حتی چارت سازمانی بانک از سوی متهم امامی ‌تنظیم شده است».
 با روی کار آمدن دولت روحانی، غندالی از جمله گزینه‌های تصدی وزارت آموزش‌وپرورش بود و برنامه خود را هم داده بود. از نکات قابل‌تأمل در سوابق غندالی، اعلام استعفای او از معاونت وزیر در دوره اصلاحات، به دفاع از تحصن مجلس ششم بود. آن زمان، مدعیان اصلاحات در مجلس و دولت، برای گروکشی سیاسی، اقدام به تحصن و تهدید به استعفا کرده بودند. غندالی، همچنین از عناصر محوری جبهه اصلاحات، در زمینه تشکیلات‌سازی و سربازگیری سیاسی در میان فرهنگیان و معلمان در پوشش مطالبات صنفی بود. افراطیون مدعی اصلاحات در طول دولت اصلاحات و سپس دولت روحانی، ضمن ایجاد تشکل‌هایی مانند «کانون صنفی معلمان»، «مجمع فرهنگیان»، «انجمن اسلامی معلمان»، «سازمان معلمان»، «کانون مدرسان دانشگاه فرهنگیان» و...، اقدام به سربازگیری در خدمت پروژه‌های رادیکال سیاسی کردند. برخی از عناصر فعال اصلاح‌طلبان در این حوزه، ارتباطات گسترده‌ای با جریان خارجی نفوذ و گروهک‌های ضدانقلاب داشتند.
این نکته هم گفتنی است که در دولت رئیسی با وجود خسارت‌های بزرگ به ارث رسیده از دولت قبل و از جمله کسری بودجه ۴۸۰هزار میلیاردی و بدهی انباشته ۱۵۰۰هزار میلیارد تومانی، چندصد هزار میلیارد تومان از بدهی‌ها و تعهدات قانونی دولت قبل تسویه شده و ضمناً ۴۰هزار میلیارد برای رتبه‌‌بندی معلمان اختصاص یافت.
 
 
نتانیاهو از درگیری با ایران ضربه قطعی خورد
روزنامه اصلاح‌طلب آرمان که تا پیش از این هر نوع مجازات صهیونیست‌ها را ورود به تله جنگ نتانیاهو می‌دانست و بر حذر می‌داشت، اکنون پس اقدام قاطع و بازدارنده ایران می‌گوید: درگیری با ایران، برای نتانیاهو زیان‌آور بود.
این روزنامه از قول حسن بهشتی‌پور نوشت: بعد از اتفاق رخ داده در اصفهان از جانب اسرائیل به نظر می‌رسد مناقشه بین ایران و اسرائیل به معنای درگیری نظامی در حدی که شاهد بودیم یا فراتر از آن، پایان یافته است. در سطح کلان اما مناقشه بین ایران و اسرائیل تا زمانی که رژیم اشغالگر برقرار است وجود دارد اما لازم به تاکید دوباره است که به نظر می‌رسد در این برهه زمانی در بعد نظامی هر دو طرف ترجیح داده‌اند که مدیریت بحران کرده و موضوع را ادامه ندهند. باید توجه کنیم که اسرائیلی‌ها در یک بحران به شدت گسترده در غزه درگیر هستند. علاوه ‌بر این نتانیاهو در داخل اسرائیل به شدت مشکلات جدی دارد؛ از درگیر شدن در جنگ و موضوع غزه که فشار زیادی را بر او وارد کرده، تا افتضاحی که از نظر امنیتی در 7 اکتبر به بار آمده است. در کنار این موضوع نتانیاهو مخالفان زیادی دارد و هفته‌ای نیست که درگیری و تظاهرات علیه او برقرار نباشد. با این مجموعه مسائل، درگیری اسرائیل با ایران به شدت برای نتانیاهو زیان‌آور بود و او می‌داند با پاسخ جدی‌تر به ایران مجبور است، جواب دوباره بگیرد و این به معنی ادامه موضوع است. در این شرایط انگیزه اسرائیل این بود که اولا عملیاتی علیه ایران کرده باشد ثانیا پاسخ او آن قدر بحران‌زا نباشد که شرایط فعلی با ایران را 
گسترش دهد. 
بهشتی‌پور افزود: تردیدی نیست که طرف اسرائیلی ضربه قطعی خورد و متوجه شد که بحث این نیست که بشود یک تنه با همه نیروهای مقاومت بجنگد و مجبور است از حمایت‌های آمریکا، انگلیس و فرانسه نیز برخوردار شود.
او بر خلاف اوج‌گیری اعتراضات جهانی به ویژه در دانشگاه‌های غربی و خبر قریب‌الوقوع بودن تعقیب بین‌المللی نتانیاهو، گفت: اما مسئله‌ای که می‌توان به عنوان سویه دیگر تاثیر مناقشه اخیر بر جنگ غزه مورد توجه قرار داد این است که پیش از این از نظر افکار عمومی جنایت‌هایی که در غزه رخ می‌داد، باعث فشار زیادی از طرف مجامع بین‌المللی مثل سازمان ملل و شورای امنیت بر اسرائیل می‌شد. این فشارها به اندازه‌ای بود که حتی آمریکا که متحد اسرائیل بوده و هست بر نتانیاهو فشار می‌آورد تا امکان غذارسانی به غزه مهیا شود. بعد از حمله به کنسولگری ایران در دمشق مشخص بود که نتانیاهو می‌خواست، بحران را به سمت دیگری هدایت کند و متاسفانه در این زمینه موفق شد بنابراین چهره پلید اسرائیل که درحال رشد بود با عملیات اسرائیلی و پاسخ ایران به آن برای اسرائیل تغییر کرد و فشار از سمت متحدانش و در داخل هم کمتر شد. یک تاثیر مثبت از نگاه گروه‌های مقاومت وجود داشت که نشان داد، اسرائیلی‌ها با ادعای سه لایه گنبد دفاعی، ضربه‌پذیر هستند و ابهت آنها فروپاشید. اینکه می‌گویند 99 درصد موشک‌های ایران را مهار کردیم اما اطلاعاتی که مکررا منتشر می‌شود، نشان داده که میزان مهار موشک‌ها کمتر و خسارت وارد شده بیش از میزان اعلامی اسرائیل است. اثر مثبت و مهم این ماجرا این است که به واقع گروه‌های فلسطینی روحیه‌ای گرفتند که تنها نیستند و این‌گونه نیست که اسرائیل هیچ واکنشی از هیچ طرفی نداشته باشد. بنابراین از نظر روحیه نیروهای فلسطینی تاثیر بسیار مثبتی اتفاق افتاده اما از بعد منفی، فشار از روی نتانیاهو برداشته شده است.
 
المیادین: آمریکا نگران تقویت روابط ایران و پاکستان است
 
وبگاه شبکه لبنانی با بررسی دستاوردهای سفر رئیس‌جمهور ایران به پاکستان، از جمله، امضای هشت تفاهم‌نامه همکاری در حوزه‌های متعدد، نوشت که تهران و اسلام‌آباد با چشم‌پوشی از هشدار آمریکا به پاکستان درباره انجام توافق‌های تجاری با ایران، چندین تفاهم‌نامه همکاری امضا کرده و بر ضرورت شراکت قوی، برطرف‌کردن مسائل امنیتی مشترک و تقویت همکاری‌های اقتصادی تاکید کردند.
در گزارشی که در وبگاه شبکه لبنانی المیادین در این باره منتشر شده، آمده است: اولین سفر «سید ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهور ایران به پاکستان در برهه تشدید تنش‌ها در منطقه و بغرنج‌تر شدن وضعیت میان ایران و اسرائیل انجام شد. این سفر رئیسی منعکس‌کننده جو سیاسی پیچیده میان ایران و اسرائیل و پابرجا بودن شرایط غزه و نشان‌دهنده تلاش‌ها برای برقراری روابط با کشورهای همسایه در میان تنش‌های منطقه‌ای است.
المیادین عنوان داشت: شرایط فعلی منطقه باعث می‌شود این سفر رئیس‌جمهور ایران اهمیت قابل توجهی پیدا کند. سران ایران و پاکستان در طی این سفر درباره مسائل تجارت دوجانبه، تنش‌های مرزی، انرژی و منطقه‌ای از جمله، تقابل ایران و رژیم صهیونیستی و پیامدهای گسترده‌تر آن برای جنوب و غرب آسیا گفت‌وگو کردند.
بیانیه مشترک
این رسانه لبنانی با اشاره به بیانیه مشترک دو کشور در پایان سفر اظهار داشت: طرفین چگونگی افزایش تنش‌های منطقه‌ای را در نتیجه تداوم جنگ غزه بررسی کردند. آن‌ها درباره مسئله فلسطین دیدگاه یکسانی داشتند. ایران و پاکستان می‌گویند با تلاش‌های رژیم صهیونیستی برای بدنام کردن مردم فلسطین و تبعیض علیه آن‌ها مخالفند. در نتیجه حملات رژیم صهیونیستی در غزه، دهه‌ها هزار تلفات، ویرانی‌های گسترده و فاجعه‌ای انسانی به بار آمده است. تهران و اسلام‌آباد «اسرائیل» را به رسمیت نمی‌شناسند و با حاکمیت آن ارتباطی ندارند.
در ادامه این گزارش آمده است: وزارت امور خارجه پاکستان در پایان سفر رئیس‌جمهور ایران، چهارشنبه گذشته، بیانیه مشترکی را منتشر کرد که مطرح کرد، دو کشور تصمیم گرفته‌اند تعامل دوجانبه را از طریق تبادلات مداوم طی سفرهای بلندپایه بهبود بخشند و روابط دوستانه را تقویت کنند.
این شبکه لبنانی خاطرنشان کرد: طرفین تجاوزات و ظلم ادامه‌دار دیکتاتوری رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین، به ویژه محاصره بی‌رحمانه غزه را محکوم کردند موجب آواره شدن میلیون‌ها فلسطینی شده و تلفات و آسیب‌های گسترده‌ای به بار آورده است. آن‌ها خواستار آتش‌بسی بی‌قیدوشرط و فوری، کمک‌رسانی نامحدود به جمعیت در محاصره غزه و بازگشت فلسطینی‌های آواره و پذیرفتن مسئولیت این جنایات توسط رژیم صهیونیستی شدند. تهران و اسلام‌آباد بر حمایت خود از راهکاری جامع، پایدار و مبتنی بر اهداف ملت فلسطین  اعلام کردند.
در ادامه این مطلب آمده است: طرفین مرزهای مشترکشان را «مرز صلح و دوستی» تلقی و بر اهمیت همکاری منظم و تبادل نظر میان مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی خود تاکید کردند. ایران و پاکستان برای تغییر شکل مرزهای خود از «مرز صلح» به «مرز شکوفایی»، توافق کردند که طی پنج سال آینده، تجارت دوجانبه خود را به ۱۰ میلیارد دلار برسانند. افزون بر این، آن‌ها بر ضرورت همکاری در حوزه انرژی و با تمرکز بر پروژه خط لوله انتقال گاز میان ایران و پاکستان، خطوط انتقال برق و تجارت برق نیز تاکید کردند. دو کشور به عنوان دو عضو سازمان همکاری اقتصادی و ابتکار کمربند و جاده، وعده دادند که زیرساخت‌ها، اتصالات و همکاری خود در زمینه انرژی را ارتقا بدهند.
المیادین افزود: آن‌ها توافق کردند که سازمان همکاری شانگهای، محفل مهمی برای ثبات و شکوفایی این منطقه است که فرصت‌های جدیدی برای اتصالات، تجارت ترانزیت و اقتصاد ایجاد می‌کند.همکاری نزدیک و دوستانه میان دو کشور در تمامی روندهای سازمان همکاری شانگهایی به نفع دو طرف است. علاوه‌بر این، تهران و اسلام‌آباد بر احیای سریع «گروه تماس افغانستان» در سازمان همکاری شانگهای به منظور هماهنگی‌ها برای ایجاد ثبات و رشد اقتصادی نیز تاکید کردند.
توافق‌ها و تفاهم‌نامه‌های امضاشده
این شبکه لبنانی همچنین بیان داشت: ایران و پاکستان طی سفر ۳ روزه رئیس‌جمهور ایران از ۲۲ تا ۲۴‌آوریل(۳ تا ۵ اردیبهشت) هشت توافق و تفاهم‌نامه برای همکاری در حوزه‌های متعددی از جمله امنیت، کمک‌های قضائی مدنی و دامپزشکی و سلامت دام امضا کردند.
در ادامه این گزارش آمده است: دو کشور همچنین یک تفاهم‌نامه برای ایجاد منطقه اقتصادی و تفاهم‌نامه دیگری نیز برای تبادل فیلم و همکاری میان وزارت اطلاعات و سازمان امور سینمایی و امور سمعی بصری ایران امضا شد. این تفاهم‌نامه‌هایی نیز میان وزارت پاکستانی‌های خارج از کشور و وزارت کار ایران، همچنین سازمان استاندارد و کنترل کیفیت پاکستان و نهاد برابر آن در ایران امضا شد.
تمجید از نقش ایران
این رسانه لبنانی با اشاره به اهمیت مسئله غزه در تبادلات دوجانبه ایران و پاکستان در این سفر عنوان داشت: نخست‌وزیر پاکستان به سهم خود، بر ضرورت همکاری برای پایان دادن به جنایات رژیم صهیونیستی در غزه در اسرع وقت تاکید کرد. «شهباز شریف» نخست‌وزیر پاکستان گفت، «پاکستان و ایران نگران وضعیت مردم غزه هستند و جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم می‌کنند. ما از تمامی کشورهای جهان می‌خواهیم برای پایان دادن به جنایت‌ها در غزه در اسرع وقت همکاری کنند.»
این رسانه لبنانی افزود: شریف گفت که «راهکاری منصفانه و مفصل برای مسئله فلسطین ضرورت دارد» و پاکستان حمایت خود از فلسطین را مشروط نخواهد کرد. او اظهار کرد که اسلام‌آباد به همکاری با تهران بر سر این موضوع تا زمان تشکیل کشوری فلسطینی با قدس به عنوان پایتخت آن ادامه خواهد داد.
المیادین خاطر نشان کرد: افزون بر این، «ریاض حسین پیرزاده» وزیر دولت فدرال پاکستان از موضع تزلزل‌ناپذیر ایران علیه «دستورکار اسرائیل» تمجید کرده و ایران را «نوری درخشان در جهان اسلام» تلقی کرد. او تاکید کرد که سفر رئیسی به پاکستان پیام واضحی به دشمنان مشترک ایران و پاکستان می‌فرستد.
این رسانه همچنین اشاره داشت: پیرزاده از کشورهای غربی و احزاب حامی رژیم صهیونیستی  به دلیل رویکرد دوگانه‌شان نسبت به حقوق بشر و تعامل با کشورهای مستقل انتقاد کرد. او ایده تشکیل اتحادی منطقه‌ای میان ایران، پاکستان، ترکیه و عربستان سعودی برای تقویت منافع مشترک آن‌ها و مقابله با چالش‌های پیش رویشان را مطرح کرد.
تهدید آمریکا به تحریم پاکستان
المیادین در قسمتی دیگر از این گزارش عنوان می‌دارد: در ادامه سفر سه‌روزه رئیسی به اسلام‌آباد، پاکستان از واشنگتن هشدار خفیفی درباره نزدیک‌تر شدن به تهران دریافت کرد که در بردارنده «خطر احتمالی تحریم» بود.
 این رسانه لبنانی افزود: «ودانت پاتل» معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، سه‌شنبه گذشته و پس از امضای این توافق‌ها و تفاهم‌نامه‌ها میان دو کشور، گفت: ما به هر کسی که به تجارت با ایران فکر می‌کند، هشدار می‌دهیم که مراقب خطر احتمالی تحریم‌ها باشد.
المیادین خاطرنشان کرد: او به اسلام‌آباد هشدار داد که از انجام دادن توافق‌های تجاری با تهران خودداری کند، سپس آن را تشویق کرد که روابط تجاری و اقتصادی خود را واشنگتن را تقویت کند. او بیان کرد که پاکستان تا حد زیادی به آمریکا، یکی از شرکای بزرگ تجاری خود، متکی است.
این شبکه عربی همچنین اظهار داشت: اظهارات وزارت امور خارجه آمریکا همزمان با لحظه‌ای تعیین‌کننده در تاریخ پاکستان مطرح شده است؛ پاکستان به طور همزمان سعی دارد در پی وقوع برخی درگیری‌های مرزی در مرزهای ایران-پاکستان در ماه ژانویه، «روابط دوستانه» با ایران را تقویت کرده و حمایت خود را به رئیس‌جمهور آن اعلام کند. اقدامات منطقه‌ای ایران و درگیری‌های اخیر آن با رژیم صهیونیستی بر سر حمله آن به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، باعث می‌شود که این اظهارات با توجه به جایگاه فعلی ایران در عرصه بین‌المللی، اهمیت ویژه‌ای پیدا کند.
نگرانی واشنگتن
به گزارش ایسنا، در بخش پایانی این گزارش مطرح شد: هشدار آمریکا به پاکستان زنگ خطری برای نزدیک شدن اسلام‌آباد به ایران محسوب می‌شود که در حال حاضر، چالشی برای نظام هژمونیک آمریکا در جهان ایجاد کرده است. واشنگتن به وضوح اعلام کرد که به نفع پاکستان است از وارد شدن به هرگونه توافق تجاری با ایران خودداری کند. به ادعای واشنگتن، توافق‌های پاکستان با ایران، به ویژه با توجه به نقش برجسته ایران در امور جهانی و منطقه‌ای، احتمال ایجاد اخلال در اموری که به نفع آمریکاست را دارد.

 

تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۰۲/۱۰، ۰۶:۳۶:۳۰       بازدیدها: 75