روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۳/۱۰/۱۶
روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۳/۱۰/۱۶
تجربه تلخ دولت روحانی برای دولت پزشکیان عبرت میشود؟
پس از لغو قرارداد ساخت ورزشگاه جدید تهران با شرکت چینی؛ دولت پزشکیان برای اجرای قرارداد خرید ۷۹۱ واگن قطار شهری از چین نیز مانعتراشی میکند.
رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران خبر داده است که دولت به تعهدات خود درباره پرداخت هزینه واردات ۶۳۰ واگن از چین عمل نکرده است. تفاهمنامه خرید واگن از چین در سال ۱۳۹۶ امضا شد اما با تخریب روابط دو کشور در دولت روحانی به اغما رفت. با روی کار آمدن دولت سیزدهم، شهرداری تهران در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ موفق به احیای این قرارداد برای خرید ۷۹۱ واگن شد. اما مجددا با تغییر دولت، تاکنون پیشپرداخت اولیه قرارداد انجام نشده است.
به نظر میرسد روند مخرب دولت روحانی در روابط با چین به عنوان یکی از دوستان دوران سختی، در دولت پزشکیان نیز ادامه پیدا کرده است. در دولت حسن روحانی سفارت ایران در پکن سالها بدون سفیر اداره شد و تخریب روابط ایران با چین و دیگر دوستان دوران تحریم به حدی بود که صدای محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت را نیز درآورد. آقای ظریف در آخرین گزارش خود از برجام به مجلس نوشت: «با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه به فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.»
این وضعیت آنقدر تأسفآور بود که طرف مقابل از رفتار دولت ایران بیثباتی در همکاریهای راهبردی را استنباط کرد. آن زمان جمهوری اسلامی ایران برای رفع این سوء برداشت، فراتر از ساز و کارهای دولت وقت، علی لاریجانی را به عنوان مسئول پرونده چین قرار داد.
گفتنی است چندی پیش خبرگزاری دولتی ایرنا نیز در حالی که مسعود پزشکیان در ۲۸ دیماه با سفر به مسکو تفاهمنامه همکاری راهبردی ۲۵ ساله با روسیه را امضا خواهد کرد؛ گزارشی علیه این توافق منتشر کرد. ایرنا در تحلیلی عجیب مدعی شد روسیه باعث تحریم و فشار به ایران توسط اتحادیه اروپا شده است و همزمان که در گزارش خود تأکید کرده بود جزئیات این توافق منتشر نشده و اطلاعی در این زمینه ندارد؛ زبان به انتقاد نیز گشوده بود که چرا بندهای نظامی توافق بر سایر بندها غلبه دارد!
اکنون به نظر میرسد دولت مسعود پزشکیان نیز قدم در همان مسیر بنبست دولت حسن روحانی گذاشته است و با زیر سؤال بردن و از دستور کار خارج کردن قراردادهای خارجی با دوستان دوران سختی؛ به تخریب روابط با آنها مشغول است.
محسن هاشمی دولت روحانی را هم افراطی خواند!
محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا ضمن تعریف و تمجید از مرحوم هاشمی و دولت سازندگی به ریشهیابی مشکلات کشور پرداخته و در اظهارنظری جالب توجه گفته است: «از سال ۱۳۸۴ که احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری ایران پیروز شد، افراط جای اعتدال را گرفت... من همه مشکلات را از چشم افراطیون میبینم ما ۲۰ سال است که به سمت افراط رفتیم.» آقای هاشمی هیچ اشارهای به این موضوع نمیکند که مردم چه خاطرهای از عملکرد دولت سازندگی به ریاست مرحوم هاشمی رفسنجانی داشتند که سال 1384 حاضر نشدند به ایشان برای ریاستجمهوری رأی دهند و نامزد مقابل ایشان یعنی محمود احمدینژاد را که شخصیتی به مراتب کمتر شناخته شده بود برای ریاستجمهوری انتخاب کردند؟!
آقای هاشمی همچنین توضیح نمیدهد منظورشان از 20 سال افراط پس از سال 1384 دقیقا چه دولتهایی است چون ظاهرا ایشان 8 سال دولت حسن روحانی و عملکرد خسارتبارش را نیز به حساب افراطیون مدنظرش گذاشته است. البته اینکه هیچ جریان سیاسی در کشور مسئولت دولتهای یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی را برعهده نمیگیرد، پدیده تازهای نیست و در جریان رقابتهای انتخاباتی سال 1403 نیز تمامی نامزدها در مرزبندی با آن دولت و عملکردش از یکدیگر سبقت میگرفتند و اصطلاحاً «بر سر نخواستنش دعوا بود!»
اما نکته قابلتوجه دیگر آن است که محسن هاشمی پیشتر در جریان یک برنامه تلویزیونی اعترافی دقیق کرده و گفته بود: «چهل سال است که از انقلاب میگذرد. اگر نگاه کنیم به دورههای هشتساله که روسایجمهور مختلف بودند؛ عمدتاً روسایجمهور از یک جناح مشخص اعتدال و اصلاحات بودند. چه در زمان مقام معظم رهبری که رئیسجمهور بودند و نخستوزیر آقای موسوی بود، بعد آقای هاشمی رئیسجمهور بودند، بعد آقای خاتمی رئیسجمهور بودند. یک دوره است که آقای احمدینژاد از جناح مخالف فرض میشوند. دوره بعد هم باز آقای روحانی بودند. یعنی از چهل سال، ما 32 سالش را توانستیم مسلط بر کشور کار را پیش ببریم.»
با این حساب معلوم نیست که آقای هاشمی اولاً «بیست سال» را از کجا آورده و ثانیاً چرا عملکرد بیش از 32ساله همقطاران خود در اداره کشور را نادیده گرفته و فقط به کمتر از یازده سال اداره کشور توسط جناح رقیب خود میپردازد؟! لازم به ذکر است همه دولتها در جمهوری اسلامی فارغ از هر گرایش سیاسی خدماتی داشتهاند و اتفاقا برخلاف نظر آقای محسن هاشمی خدمات دولتهای جناح رقیب ایشان در آن کمتر از 11 سال به مراتب بیشتر از 32 سال خدمات همقطارانشان بوده است. تعابیر رهبر انقلاب درباره دولت شهید رئیسی که کمتر 3 سال به مردم خدمت کرد؛ درباره هیچ دولتی در تاریخ جمهوری اسلامی تکرار نشده است و ایشان 5 تیر 1403 فرمودند اگر دولت شهید رئیسی ادامه پیدا میکرد بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور حل میشد.
واژهسازی آقای هاشمی با «افراطیون» نیز یک واژهسازی جعلی و بیمحتواست که نوعی استفاده از ادبیات سیاسی دشمن محسوب میشود. در ادبیات غرب و جریان غربگرا «میانهرو» کسی است که در مقابل غرب تسلیم باشد و «تندرو» یا به تعبیر آقای هاشمی «افراطیون» کسانیاند که پایبند به انقلاب هستند. آمریکا و سایر متحدان غربیاش از ابتدای انقلاب این تعابیر را برای خطاب قرار دادن گروههای سیاسی داخل ایران به کار میبردند. رهبر انقلاب 5 اسفند 1394 با اشاره به همین واژهسازی گفتند: «از نظر آنها از همه تندروتر امام بزرگوار بود؛ امروز هم از همه تندروتر به نظر آنها این بنده حقیر هستم.» بر این اساس میتوان گفت آقای هاشمی متأسفانه دچار خطای محاسباتی هستند و مشکلات کشور غالبا به دلیل عمکرد خطای همفکرانشان در اداره کشور، توقف و عدم پیشروی در مسیر انقلاب بوده است.
اصرار مدعیان اصلاحات بر تکرار خسارت محض برجام
آمدن ترامپ گویا دستاندرکاران برجام و حامیان آن را وسوسه کرده است تا دوباره با آمریکاییها بر سر میز مذاکره بنشینند. عجیب آن که برجامگرایانی که مقصر اصلی شکست برجام را ترامپ و اقدام او برای خروج از برجام توصیف میکردند، حالا لزوم مذاکرات جدید با او را تئوریزه میکنند.
چند وقت پیش روزنامه دولتی ایران، یادداشتی را از معاون سابق حسن روحانی در زمان دبیری وی بر شورای عالی امنیت ملی منتشر کرده بود. «ح.م» (دیپلمات سابق و عضو تیم مذاکرهکننده سعدآباد) در این یادداشت سعی داشت مسئولان دولت را مجاب کند که باید وارد مذاکره با ترامپ شد. وی که سالها پیش به جرم اقدام علیه امنیت ملی محکوم شده بود، مسئولان ایران را انذار میدهد باید در چند ماه ابتدائی شروع به کار ترامپ مذاکره کلید بخورد در غیر این صورت، ترامپ قید مذاکره با ایران را خواهد زد.
او که گویی حامل پیام آمریکاییها به افکار عمومی ایران است، از همین الان تلاش میکند ایرانیها را برای بدعهدیهای آمریکا در هرگونه توافق احتمالی آماده کند. او در این یادداشت نوشته است: «هیچ تضمینی نخواهد بود که حتی در صورت توافق، آمریکا بدان پایبند باشد. چنین تضمینی را آمریکا به هیچ کشوری در قراردادهای دوجانبه و بینالمللی نداده است. منتهی اگر واقعبینانه بنگریم کشورها برای تأمین منافع ملی خودشان و در شرایط خاص در انتخاب بین بد و بدتر تصمیم میگیرند». وی همچنین پیشنهاد میدهد که برای اینکه احتمال خروج ترامپ از توافق جدید کمتر شود، این توافق باید جامع -بخوانید برجام موشکی و منطقهای- باشد.
«م.ن» دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی در دولت روحانی که دو بار حضور و مشورت وی در دولتهای روحانی و هاشمی، به بدترین فجایع اقتصادی و رکوردهای تورمی دامن زد و در دولتهای هاشمی، خاتمی و روحانی پستهای ارشد اقتصادی داشته است، این روزها دست به قلم شده و از روزهای تلخ ایران مینویسد: «بحرانهای گوناگونی که در عرصههای روابط خارجی، اقتصاد و چالشهای اجتماعی ذکر شد، در کنار یکدیگر، کشور را در موقعیتی خطیر قرار داده است. ماههای پیش رو و سال آینده میتواند گردنهای پرپیچ و صعبالعبور برای ایران عزیز باشد.
او که 24 سال به عنوان یکی از مهمترین عناصر سیاستهای اقتصادی ایران شناخته میشد، مبدع «برجام2» بود و در دهه نود عبای اقتصاد را کنار گذاشته و قبای سیاست پوشیده و برجام را تئوریزه میکرد؛ حالا ماههای آینده را که آغاز ریاست جمهوری ترامپ است، خطیر میداند و پیشنهاد اخذ تصمیمات تلخ، مهم و سخت را میدهد.
«م.ق» عضو شورای اطلاعرسانی دولت چهاردهم و از بازداشتیهای فتنه 88 هم اخیراً از علاقه شدید ترامپ برای مذاکره با ایران در دوره قبل گفته و از نقش واسطهگری مکرون پرده برداشته است.
او در مصاحبهای گفته است: «در اوایل به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا از ظریف پرسیدم که آیا به نظر شما ترامپ قابل گفتوگو است؟ او در جواب گفت که من طرح این موضوع را نوشتهام و بهراحتی هم میتوانم آن را انجام دهم. از نظر دولت حسن روحانی امکان به توافق رسیدن با ترامپ میتوانست سادهتر از اوباما باشد. چنین صحنهای را دیگر در تاریخ ایران نخواهید دید که رئیسجمهور فرانسه از محل اقامت خود با عجله به محل اقامت رئیسجمهور ایران بیاید تا روحانی فرصتی بدهد که با ترامپ مذاکره کند و در محل اقامت رئیسجمهور ایران تلاش کند تا ارتباطی بین این دو برقرار شود یا دستکم ارتباطی تصویری برقرار کند»!
به گزارش جهان نیوز، احتمالاً در روزهای آینده تعداد بیشتری از برجامگرایان از مذاکره با ترامپ خواهند گفت، هدف نیز تاثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و تاثیر بر سطح تصمیمسازی است، گرچه در نهایت ترامپ و تیم او بیشترین بهرهبرداری را از این مطالب و اظهارات میکنند.
تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۱۰/۱۷، ۱۱:۰۲:٤۸ بازدیدها: 27