اخـــــــــــبـــار ویــــــــــژه ۱۴۰۱/۰۷/۲۷
اخـــــــــــبـــار ویــــــــــژه
۱۴۰۱/۰۷/۲۷
خیمه شببازی قبلی نگرفت عروسکها جا بهجا شدند!
بانیان دیروز تحریم ملت ایران، مجددا در نقش حامیان مردم ظاهر شده اند و این بار عروسکهای جدیدی را جای عروسکهای خیمهشببازی قبلی آوردهاند.
به گزارش رجانیوز، اخیرا کامالاهریس، آنتونی بلینکن و برخی از مقامات کاخ سفید با برخی از فعالان زن ضدایرانی دیدار کرده و مراتب حمایت خودرا از اغتشاش اخیر در ایران اعلام کردند.
شواهد نشان میدهد آمریکا در جریان سرمایهگذاری روی آشوب، به این نتیجه رسید است که مهرههای گذشته سوختهاند و مردم ایران نسبت به شگردها و ترفندهای جنگ روانی آنها واکسینه شدهاند. از همین رو سرمایهگذاری روی چهرههای کمتر شناخته شده و جدید را برای پیشبرد اهداف خود در نظر گرفتهاند. در دیدار تدارک اخیر با مقامات آمریکایی پنج نفر حضور داشتهاند که دو نفر از آنها به دلیل فضای سنگین افکار عمومی ترجیح دادهاند از دید دوربینها دور بمانند و تصویری از دیدار آنها مخابره نشود. سه نفر دیگر یعنی نازنین بنیادی، رویا حکاکیان و شری حسینی که در این دیدار حضور داشتند، خواهان حمایت آمریکا اغتشاش و تحریمعلیه ایران شدند.
رسیدن آمریکا به این نتیجه که افرادی موجهتر(!) از امثال مسیح علینژادی را مطرح کنند بیشتر ناظر به شکست سناریوی تبلیغ چهرههای پوپولیستی و مخدوش و البته پرخرج میباشد.
این افراد به عنوان ماشین تئوریزه کردن فشارهای غرب علیه ایران در حالی بهکار گماشته میشوند که واکنش های نامناسبی از سمت افکار عمومی مردم دریافت میکنند. برای مثال، یکی از همین افراد در گذشته نه چندان دور پیرامون تحریمهای ظالمانه غرب علیه ملت ایران، با توجیهی عجیب و غریب آنها را به مثابه شیمیدرمانی برای بیمار سرطانی دانسته و صریحا از تحریمهای غرب حمایت کرده بود. نازنین بنیادی در این گفتوگو میگوید: « این تحریمهای اقتصادی مثل شیمیدرمانی است با هدف نابود کردن سرطان، اما به باقی بدن هم آسیب میرساند.»
این هنرپیشه بریتانیالاصل که اظهاراتش موجب خوشآمد مقامات کاخ سفید شده و طبیعتا در جهت عادی سازی سیاستهای ضدحقوق بشری آنها نیز طراحی گردیده بود، سال گذشته در اقدامی جالب و کاملا سیاسی و برنامهریزی شده، به عنوان برنده جایزه حقوق بشر سازمان «خانه آزادی» در زمینه آگاهسازی، انتخاب شده بود.
جالب است که این سازمان (خانه آزادی) به ظاهر مردمنهاد، با بودجه دولت آمریکا هدایت شده و در زمینه آزادیهای سیاسی و حقوق بشر فعالیت میکند. از منظر آنها هیچ اهمیتی ندارد که یک کودک پروانهای به خاطر نرسیدن پانسمان مخصوص جان بدهد و یا بیماری به واسطه تحریم، داروی مورد نیاز برای حیاتش را استفاده نکند. در چارچوب حقوق بشری آنها اساسا این موارد خالی از اهمیت بوده و باید طی گزینشی بالا به پایین از فیلتر مورد وثوق آنها بگذرد؛ حقوق بشری اصیل است که اهداف آنها را عملیاتی کند.
در همین راستا رویا حکاکیان گزارشگر یهودیِ آمریکاییالاصل، یکی دیگر از حاضران جلسه اخیر، طی اظهاراتی در یکی از همین شبکههای خارجنشین که دائما علیه ایران پمپاژ خبری منفی کرده و بودجه خود را با ارائه این دست گزارشات دریافت میکند، با استدلالی عجیب و سطحی، به زعم خود، راه نجات مردم را در حمله آمریکا به ایران جستجو کرده و آن را با عراق و حمله یانکیها به این کشور مقایسه میکند. او در این گفتوگو با شبکهی لندنی منوتو گفت: «همانطور که اپوزیسیون عراق در واشنگتن، آمریکاییها را قانع کرد تا به این کشور حمله کند، اپوزیسیون ایران هم باید آمریکاییها را برای ورود به ایران
متقاعد سازند».
علاوه بر این حکاکیان چندی پیش پس از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر ترامپ، طی نامهای سرگشاده به اتفاق اپوزوسیون خارجنشین ایران که طرفدار تحریمهای اقتصادی و تهدید نظامی کشور بوده و از قضا با تجزیهطلبان نیز همنشین هستند، از بایدن خواسته بودند که سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران را ادامه داده و از این موضع اتخاذشده توسط دولت قبلی این کشور کوتاه نیاید. خواستهای که تقاضای سعودی، اسرائیل، امارات و جنگطلبان آمریکایی نیز بوده، پا را از این فراتر گذاشته و با انتصاب رابرت مالی بهعنوان فرستاده ویژه ایران نیز مراتب مخالفت خود را ابراز کرده بودند؛ چرا که او به زعم آنها شخصیتی معتدل است که مذاکره و اعمال قدرت نرم را به اعمال قدرت سخت ترامپی ترجیح میداد. هرچند اکنون نشستن رابرت مالی روبه روی حکاکیان نشان میدهد که آمریکاییها همه یک هدف را
دنبال میکنند. به هرحال باید تکرار کرد که اکنون عروسکگردان معرکه خیمهشببازی مذکور، از بازیگران قبلی که سالها برایشان هزینه کرده و زمان زیادی را صرف کرده بود، قطع امید کرده و با بازیگرانی جدید سعی دارد تا فشارهای بیشتری را علیه کشور اعمال کرده و با پروژه جدید ضدایرانی خود تحریمهای بیشتری را علیه ملت ایران روا بدارد.
ناامیدی اندیشکده وابسته به ناتو از تبدیل آشوب به جنبش در ایران
محافل غربی با علم به اینکه اغتشاش خیابانی در ایران عقبه قدرتمندی ندارد، دنبال تبدیل هیجان به جنبش از طریق تزریق پول بودند.
روزنامه وطن امروز در اینباره به گزارش شورای آتلانتیک که ذیل سازمان نظامی ناتو تشکیل شده، میپردازد و مینویسد: اندیشکده شورای آتلانتیک در گزارشی با تیتر «چگونه یک «آن» را تبدیل به یک «جریان» کنیم» به ارائه تحلیل و راهبرد نسبت به اتفاقات ایران پرداخت. آنچه تأکید نویسنده آن، برزو درگاهی است، این است که اتفاقات امروز ایران یک مومنت (Moment) و یک لحظه است نه یک موومنت (Movement) و یک جریان. انتقادات نویسنده از کنش امروز بازیگران کف خیابانها در ایران این است که برای شور و هیجان، بدون افق مشخص و صرفا شامل بخشی از قشر نوجوان و جوان هستند و همراهی اجتماعی عمومی را ایجاد نکردهاند. این گزارش در ادامه بدرستی اشاره میکند: «جنبش سیاسی پایدار مستلزم نظم و انضباط، رهبری، و حتی سلسلهمراتب است- اگر نه یک زنجیره فرماندهی و حداقل تعیین وظایف- ایجاد یک جنبش، مستلزم زمان و منابع است». آنچه باعث چالش در امید بستن شورای آتلانتیک به نتیجه اتفاقات ایران شده همین فقدان مؤلفههای اولیه است که حتی آن را به جنبش هم تبدیل نمیکند.
از دیگر سو، عدم پیوستن مردم شهرها و کارگران کارخانهها باعث ابهام در آینده این اتفاقات شده است. نویسنده تأکید میکند: «در بهترین حالت، تاکنون، نتایج در شهرهای ایران مبهم بود، و به نظر میرسید کارگران در صنایع کلیدی، مانند نفت و پتروشیمی، حرکتهای کمی در اینباره داشتهاند».
این گزارش با گلایه از ایرانیان خارج از کشور به خاطر درگیری با پلیس در لندن و میلان، بهصورت مشخص از ایالاتمتحده میخواهد به فکر راهاندازی کانال مالی برای حمایت از آشوبگران در ایران باشد: «ایجاد مکانیزمی برای حمایت از اینگونه بازداشتشدگان، موضوعی کلیدی و غالبا نادیده گرفته شده است و راه مؤثرتری برای مشارکت ایرانیان خارج از کشور نسبت به درگیری با پلیس در لندن یا میلان است. واشنگتن میتواند محدودیتهای مالی را کاهش دهد تا به زندانیان و وکلای آنها که همچنان دستگیر میشوند، حمایت مالی بینالمللی بدهد».
از سوی دیگر توجه به فناوریهای ارتباطی و وعدههای ایلان ماسک نیز در این گزارش نمود پیدا کرده است.
آنچه باید بهصورت خاص مورد توجه و تأکید قرار گیرد، اعتراف این گزارش به امکان ناامنی فراگیر و تخریب گسترده در ایران است.
آنچه از دل این گزارش بیرون میآید این است که اتاقهای فکر ایالاتمتحده به هیچ عنوان به نتیجه آشوبهای امروز ایران دل نبستهاند و اعتقاد دارند نه طراحی درستی داشته و نه کنشگران آن، براساس طرح و نقشه عمل کردهاند. درنهایت فقط یک ابزار فشار مقطعی و صرفا یک تصویرسازی منفی رسانهای ایجاد میکند که برای استفاده حداقلی آنان به کار میآید. اصولا انتظاری که از جنبش رباتیک میرود جز همین استفاده رسانهای و تصویری چیز بیشتری نیست.
آمریکا قادر نیست ایران و عراق را از هم جدا کند
شورای روابط خارجی آمریکا و از روابط عمیق میان دو ملت ایران و عراق و تاثیر آن بر خلاف منویات آمریکا در بغداد ابراز نگرانی کرد.
نشریه فارن افرز در تحلیلی به ارزیابی میزان نفوذ ایران در عراق پرداخته و ساختاری، تاریخی و بسیار پیچیدهتر از آن دانسته که بشود با مداخلات خارجی از سوی قدرتهایی چون آمریکا، محدود یا بیاثر کرد. این تحلیل خاطر نشان میکند:ایران از زمان سقوط رژیم صدام در سال 2003 عمیقا درگیر سیاست عراق بوده است. بیش از 12 حزب سیاسی عراقی با ایران ارتباط دارند. برخی از گروههای شبه نظامی تحت چتر «حشدالشعبی» عراق با رهبر معظم ایران، آیتالله علی خامنهای بیعت کردهاند.
از زمان بیرون راندن داعش در سال 2017، این شبهنظامیان به طور مکرر به 2500 نیروی آمریکایی که در عراق ماندهاند، حملاتی را انجام دادهاند.
هدف اصلی ایران، بیرون راندن نیروهای آمریکایی از عراق و منطقه است. در همین حال، تعداد انگشت شماری از گروههای ضدایرانی مخالف (مسلح تروریستی) که از فعالیت در خاک ایران منع شدهاند، در شمال عراق مستقر هستند. ایران گاهی حملاتی را علیه این گروهها در خاک اقلیم کردستان عراق به راهانداخته است، اخیرا نیز زمانی که گروههای فرقه دموکرات کردستان و کومله از تظاهرات ضددولتی اخیر در کردستان حمایت کرده و در آن مشارکت کردند، نیروهای سپاه حملاتی را به مقرها و مواضع این گروهها در شمال عراق ترتیب داده است.
مخالفان نتوانستند مانع از تعیین «السودانی» توسط قانونگذاران عراقی به عنوان نخستوزیر در اکتبر 2022 شوند و سودانی اکنون فرصت تشکیل دولت را دارد. بعلاوه، بسیاری از عراقیها، از آیتالله العظمی «علی سیستانی» مرجع تقلید متولد ایران، احترام گذاشته و از او تقلید میکنند.
ایران و عراق به واسطه دین، فرهنگ و جغرافیا پیوندهای ناگسستنی دارند. «برهم صالح» رئیسجمهوری سابق عراق در جریان یک سخنرانی خود در شورای روابط خارجی آمریکا در سال 2021 در این باره گفت: «شما به سادگی نمیتوانید عراق و ایران را از هم جدا کنید.»
سالانه میلیونها زائر ایرانی برای زیارت مقابر امامان شیعه به شهرهای کربلا و نجف میروند و این دو شهر مذهبی برای ایرانیها بسیار مورد احترام است. پیش از آن، ایران صدها هزار عراقی را که از دیکتاتوری صدامگریخته بودند، پذیرفت که بسیاری از آنها پس از سرنگونی صدام به کشور خود بازگشتند. این دو کشور همچنین روابط تجاری بسیار گسترده دارند. عراق پس از چین دومین شریک تجاری بزرگ ایران در سال 2021 بود. روابط تجاری دو کشور در اعتراضات سال 2019 عراق، زمانی که تظاهرات کنندگان عراقی از گسترش بازار کالاهای بیکیفیت ساخت ایران در کشورشان انتقاد کردند، توجهها را به خود جلب کرد.
عراق مدتهاست که برای واردات گاز طبیعی و برق به ایران متکی بوده است و ایالات متحده آن را از تحریمهای بخش انرژی ایران معاف
میکند
این رابطه برای ایالات متحده و دیگر قدرتها چه معنایی دارد؟ از زمان پایان اشغال هشت ساله عراق، ایالات متحده به دنبال یک دولت عراقی قوی است که بتواند با تهدیدات ایران، مقابله کند و واشنگتن بتواند روابط خود با آن را حفظ کند. حفظ دسترسی ایالات متحده به منابع عظیم انرژی عراق نیز اولویت واشنگتن است. اگرچه دولت فدرال عراق اوایل سال جاری قراردادهای شرکتهای نفتی آمریکا در کردستان عراق را باطل کرد، اما ایالات متحده هنوز سرمایهگذاریهای بزرگی در بخش انرژی منطقه دارد. در نهایت، با وجودی که واشنگتن و تهران هر دو به دنبال گسترش نفوذ در عراق هستند، اما آمریکا در این رقابت با ایران همیشه وضعیت نامناسب تری داشته است. کارشناسان داخل و خارج از منطقه میگویند که رهبران عراقی، ایران را شریک قابل اعتمادتری نسبت به ایالات متحده میدانند.
کشورهای دیگری که مشتاق مهار ایران هستند میتوانند با افزایش همکاری خود با عراق، نفوذ ایران را کاهش دهند. برای مثال، پس از دههها روابط پرتنش با بغداد، عربستان سعودی رقیب ایران در تلاش است تا به عراق کمک کند تا به عنوان بخشی از تلاش گستردهتر برای تقویت روابط، کمتر به برق ایران
وابسته شود.
نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
وقتی اصلاحطلبان جادهصافکن ادعاهای پهپادی غرب می شوند!
روزنامه ابتکار در مطلبی به نقل از فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: « مواضع مسئولان کشورمان و همچنین مقامهای آمریکایی نیز گواهی عینی بر این موضوع است که روابط دو طرف به هیچ عنوان وضعیت خوبی ندارد. مایلم به این نکته نیز اشاره کنم که گرایش ایران به سمت شرق هم در نوع خود میتواند حامل خطراتی برای کشورمان باشد. به طور خاص همراهی ایران با روسیه در قالب جنگ اوکراین و دستِ ضعیفتر روسها در این جنگ، هم در شرایط کنونی که هنوز جنگ اوکراین برقرار است و هم پس از آن میتواند تبعات ناخوشایندی را برای کشورمان به همراه داشته باشد.»
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «از این منظر، اروپاییها و آمریکاییها هزینههای خاص و گستردهای را بر ایران تحمیل خواهند کرد. آنها نَه فقط از روسیه (به دلیل جنگ اوکراین)، بلکه از ایران نیز انتقام میگیرند. قاسم محب علی در پایان گفت: «با این همه، فضا در شرایط کنونی به ویژه از حیث داخلی در آمریکا و اروپا به نحوی است که به نظرم بیش از آنکه بتوان از امکان تعامل میان ایران و آمریکا در آینده نزدیک صحبت کرد، باید از تشدید شانسهای اوج گیری تقابل میان دو طرف سخن گفت. در این میان، مواضع سخت و غیرقابل منعطف ایران و آمریکا در مورد معادله اتمی ایران نیز حاکی از این است که نَه تهران و نَه واشنگتن، تغییر سیاستهای خود را دنبال نمیکنند و درست به همین دلیل باید انتظار تشدید تنشها میان ایران و آمریکا را در ادامه راه داشت.»
جریان تحریف که در هر ماجرای فتنه انگیزی، با رسانههای ضد انقلاب همنوا شدهاند بعد از آن که در تحریک و تهییج اغتشاشگران به بن بست رسیدند در اقدامی هماهنگ با غرب، درخصوص ادعاهای پهپادی دشمنان، پژواک صدای آنان در داخل شدهاند. همزمان با آنکه آمریکا و اسرائیل برای تداوم فضاسازیها به طرح ادعاهای پهپادی علیه ایران روی آوردهاند اصلاحطلبان هم در داخل مدعی «همراهی ایران با روسیه در قالب جنگ اوکراین» میشوند حال آنکه مقامات وزارت خارجه کشورمان بارها ادعاهای مطرح شده مبنی بر ارسال پهپادهای نظامی ایران به روسیه جهت استفاده در جنگ اوکراین را فاقد صحت دانستهاند.
رقم خط فقر 18 میلیونی دقیق و درست نیست
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش اختصاصی خود به موضوع اعلام خط فقر 18 میلیونی از سوی رئيس كميته دستمزد كانون شوراهاي اسلامي كار اشاره کرد و به نقل از یک کارشناس اقتصادی نوشت: «اينكه اين رقم به صورت كلي براي خط فقر عنوان شده هم جاي سؤال دارد، چراكه ممكن است متوسط هزينه يك خانواده 8 ميليون يا 10 ميليون تومان باشد كه باز هم متفاوت است، ضمن آنكه خط فقر در تهران با خط فقر در شهرستانهاي كوچك و بزرگ فرق دارد.»
گفتنی است یکی از موضوعات مهمی که مورد توجه مسئولان قرار نمیگیرد، بحث ارائه درست آمار با سندهای واقعی است که میتواند دستگاههای رسمی را مرجع بسیاری از اخبار و اطلاعات اقتصادی کند، متأسفانه بعد از سکوت مسئولان، برخی از رسانهها با عددسازیهای غیرواقعی به مرجع اخبار مهمی مانند خط فقر تبدیل میشوند.
یکی از مؤلفههای درست بررسی اقتصادی بحث دادههای درست بوده که باید آن را بررسی کرد، وقتی دادههای مناسب در یک گزارش داده نشود نمیتوان انتظار درستی از نتیجهگیری مسئله داشت. دادههایی مانند محل زندگی، ملک اجارهای یا تملیکی، درآمدهای متغیر میتوانند در رسیدن به نتیجه خط فقر بسیار حیاتی باشند.
حتی زندگی در محلههای مختلف تهران نیز در این مسئله تأثیرگذار بوده و باید با جمیع جهات و با تمام دادهها اعم از سبک زندگی مختلف و استفاده مختلف از وسایل مصرفی مانند خوراک، پوشاک و خودرو خط فقر را سنجید.
یکی از کارکردهایی که آمار سیاه دارد این است که مسئولان را به سمت افزایش حقوق بدون پشتوانه اعتباری بودجه سوق داده و همین امر باعث افزایش تورم در آینده و بیانضباطی بودجه و افزایش کسری بودجه شده و از طرف دیگر فرصت اصلاحات اقتصادی را که همراهی مردم را میطلبد از دولت میگیرد. آمارهای سیاه کارکردهای روانی هم در جامعه بازی کرده و باعث سرخوردگی نخبگان جوان و ماندن آنان برای ساخت وطن شده و فضای یاس و ناامیدی را در جامعه خواهد افزود.
بررسی شاخصهای توزیع درآمد نشان دهنده بهبود قابل توجه شکاف طبقاتی در دولت سیزدهم است. در ابتدای دهه ۱۳۹۰ ضریب جینی به ۳۷ درصد ارتقا یافته بود که در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ نیز این روند ادامه یافت به گونهای که در سال ۱۳۹۲ این شاخص به ۰.۳۶۵۰ رسید. اما در سال ۱۳۹۳ هر ساله ضریب جینی به سمت نابرابری بیشتر حرکت کرد. دراین سال ضریب جینی به ۰.۳۷۸۸ تنزل کرد. در سال ۱۳۹۴ هم این شاخص به ۰.۳۸۵۱ و در سال ۱۳۹۵ به ۰.۳۹۰۰ رسید.
با تداوم این وضعیت در سال ۱۳۹۶ ضریب جینی کل کشور به ۰.۳۹۸۱ و در سال ۱۳۹۷ با رسیدن به ۰.۴۰۹۳ به بالاترین رقم در دهه ۱۳۹۰ رسید. هرچند در سال ۱۳۹۸ این شاخصاندکی بهبود یافت و به ۰.۳۹۹۲ رسید، اما دوباره در سال ۱۳۹۹ به ۰.۴۰۰۶ بازگشت. برآوردهای مرکز آمار ایران نشان میدهد ضریب جینی از ۰.۳۹۳۸ سال گذشته به ۰.۳۸۳۱ در سال جاری ارتقا خواهد یافت.
اروپا و آمریکا هیچگاه دلسوز مردم ایران نبودهاند
روزنامه شرق گفتوگویی را با «حشمتاله فلاحت پیشه» نماینده پیشین مجلس منتشر کرده است. در بخشی از این گفتوگو عنوان شده است: «صادقانه بگویم که اروپاییها هیچگاه نگاه دلسوزانهای به ایران و ایرانیها نداشتهاند. یعنی اساسا آمریکا و اروپا هیچگاه به مسئله حقوق بشر و دغدغه و چالشهای مردم ایران توجه نداشتند و نگران مردم ما نبودند. بنابراین سیاستهای خصمانه و تحریمهایی که علیه ایران در دستور کار اروپاییها قرار گرفته است، در همین چارچوب قابلارزیابی است. البته بیشتر این تحریمها هم جنبه عملی ندارند.»
در بخش دیگری فلاحت پیشه گفته است: «یک مصداق و مثال روشن آن به اینستکس بازمیگردد؛ زمانی اروپاییها همین کانال مالی را مطرح کردند تا بهاصطلاح یک آبباریکهای بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری برای کشور شکل بگیرد که از طریق آن بخشی از درآمدهای حاصل از فروش نفت ایران در یکی از بانکهای اروپایی تبدیل به بستری برای خرید و ارسال غذا و دارو به ایران شود اما در عمل حتی یک دلار از این پول برای خرید غذا و دارو صرف نشد؛ چراکه اروپا توان و تمایلی برای انجام این کار را نداشت و عملا هم با تحریمهای ضدبشری ایالات متحده آمریکا، هم در دوره دونالد ترامپ و هم در دوره بایدن همراهی کرد. اکنون هم معتقدم پشت تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران هیچ دلسوزیای برای مردم و معترضان در داخل کشور وجود ندارد و ادعای آنها برای حمایت از مردم، معترضان، حقوق بشر، آزادی و نظایر آن یک بازی سیاسی با کلمات و لفاظی دیپلماتیک است. همانگونه که گفتم اروپا تلاش دارد با این تحریمها مؤلفههای قدرت ملی، منافع ملی و امنیت ملی ایران تحتالشعاع قرار بگیرد و به دنبال آن توان چانهزنی دیپلماتیک تهران هم در عرصه دیپلماسی کمرنگتر از قبل شود.»
تاریخ خبر: ۱٤۰۱/۰۷/۲۸، ۲۱:۲۶:۵۹ بازدیدها: 144