روزی نامه های غــرب گــدا
۱۴۰۱/۰۹/۲۹
جبران خرابکاریهای دولت سابق تحسین میخواهد، نه تخریب
رئیس بانک مرکزی در دولت روحانی میگوید: ما حق خودمان میدانیم که از دولت انتقاد کنیم. او همچنین گفته که رئيسجمهور باید بهخاطر ناکارآمدی استعفا دهد و انتخابات دوباره برگزار شود(!)
عبدالناصر همتی به روزنامه هممیهن گفت: «- سال ۱۳۹۷ پیش از آنکه مسئولیت بانک مرکزی را برعهده بگیرم، برنامهای به دکتر روحانی دادم و اشاره کردم، با ناترازیای که در سیستم مالی کشور وجود دارد و با نقدینگی متراکم و رشد مداوم آن، مقدمات شوک ارزی در کشور فراهم است. امضای ترامپ برای خروج از برجام عملا ماشه را کشید. وقتی ماشه کشیده میشود، تمام گسلی که در اقتصاد ایجاد شده به حرکت درمیآید. در این برنامه چهار صفحهای که بهزودی در اختیار رسانهها قرار خواهم داد، تاکید کردم که ما اگر برنامهریزی خوبی داشته باشیم، فقط میتوانیم از بروز ابرتورم جلوگیری کنیم، اما قطعا تورم ۵۰ درصدی خواهیم داشت.
- ... این جهش به معنای آن نیست که در دنیای موازی شما، اتفاقات دیگری نیفتاده است. نقدینگی همچنان بهشدت در حال رشد است. همان اتفاقاتی که قبل از خروج ترامپ افتاد یعنی ناترازی شدید بانکی، نقدینگی متراکمشده و سیاست ارزی غلط تثبیت دلار، امروز هم در حال وقوع است و فضا را برای یک شوک جدید مستعد کرده است. شما امروز رشد ۳۵ درصد پایه پولی را دارید. البته دوستان همیشه این نقد را وارد میکنند که در دوره شما هم این رشدها وجود داشت. من در پاسخ به این دوستان میگویم که هیچگاه نگفتم در دورهای که من در بانک مرکزی مسئولیت داشتم، وضعیت مساعد بود. ما در آن دوره و در فشار حداکثری موجود توانستیم جلوی فروپاشی را بگیریم. هیچگاه نگفتیم عملکرد خیلی خوبی داشتهایم. اگر گمان کردید که با ۲۰۰ هزار بشکه صادرات نفت آن هم با قیمت بشکهای ۲۰ دلار در شرایطی که کرونا در شدیدترین حالت بروز کرده بود، میشد همه قیمتها را ثابت نگاه داشت، نادرست فکر کردهاید. ما در این شرایط سخت توانستیم جلوی فروپاشی اقتصادی را بگیریم.
- امروز که به عملکرد مسئولان نقد وارد میکنیم، به این جهت است که وعده دادند اگر بیایند همهچیز را درست میکنند. به این دوستان میگویم شما هم نتوانستید درست کنید. ما این حق را به خودمان میدهیم که از شما انتقاد کنیم. شما صبح تا شب عملکرد دولت را مورد شدیدترین نقدها قرار میدادید. امروز هم من پاسخ شما را میدهم و میگویم شما هم حرفهای بیربط زدید و وعدههای نادرست به مردم دادید.
- دلیل جهش نرخ، اعتراضات نیست. دلیل، فاندامنتالهای بازار است. فاندامنتال بازار میگوید نمیتوانید تورم ۴۰ یا ۵۰ درصد داشته باشید، ولی نرخ ارز تکان نخورد. میتوانید نرخ ارز را با تزریق نگه دارید، ولی در مواقعی که یک شوک مانند اعتراضات ایجاد میشود جهش رخ خواهد داد. کسری بودجه همچنان ادامه دارد. مرکز پژوهشهای مجلس دو ماه پیش اعلام کرد ۵۶ درصد درآمدهای ارزی پیشبینیشده در بودجه محقق شده و تا پایان سال ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه خواهیم داشت. این همان دلیل اصلی است که انتظارات تورمی ایجاد میکند. وقتی در مهرماه ۳.۲ درصد رشد پایه پولی اتفاق میافتد، به این معنی است که بهزودی نقدینگی افزایش پیدا میکند.
- اگر بهخاطر داشته باشید در دوره من هم نرخ به ۳۲ هزار تومان رسید. اما من اجازه ندادم روی این نرخ بماند. من همان زمان نرخ ارز را ۳۲۵۰۰ تعیین کردم. این کار جسارت میخواست. اما این کار انجام شد و زمانی که این پست را تحویل میدادم، دلار به ۲۲ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده بود.».
درباره سخنان آقای همتی، یادآوری چند نکته شایسته است:
او در انتخابات ۱۴۰۰، نامزد مورد حمایت خاتمی و ۱۶ حزب اصلاحطلب بود اما با وجود ادبیات بهشدت تند و سیاستزده و تخریبی، نتوانست بیش از 4/2 میلیون رای به دست آورد. در عین حال به جای اینکه این نتیجه را محصول عملکرد خود و دولت متبوعش بداند، کینه دولت جدید را به دل گرفته و هر چند وقت یکبار حمله میکند.
در حوزه عملکردی، او به خاطر سه سال ریاست بانک، از مسئولان رکوردهای منفی برجای مانده از دولت روحانی است؛ از جمله رکورد تورم ۵۹ درصدی. در همین چارچوب، میزان نقدینگی در اواخر تابستان ۱۳۹۷ (مقارن شروع مدیریت همتی) ۱۶۷۲ هزار میلیارد تومان بود که در فروردین ۱۴۰۰، با ۱۰۷.۸ درصد رشد، به ۳۴۹۰ هزار میلیارد افزایش یافت و از دلایل اصلی تورم است. نقدینگی در دولت روحانی، از ۴۷۰ هزار میلیارد، به بیش ۴۱۰۰ هزار میلیارد تومان (حدود ۹ برابر) افزایش یافت.
از سوی دیگر، قیمت دلار در مرداد ۱۳۹۷، حدود ۸۳۹۲ تومان بود. اما در خرداد ۱۴۰۰، بیش از دو و نیم برابر گران شده و به ۲۲۸۳۸ تومان رسید. این نرخ در دولت روحانی تا بالای ۲۷ هزار تومان هم افزایش یافت و در مقطعی، به ۳۳ هزار تومان هم رسید. افزایش فعلی قیمت ارز، یکی از نتایج میراث تورم ۵۹ درصدی است.
آقای همتی به درستی اذعان میکند که در دولت برجام، صادرات نفت به 200 هزار بشکه رسید، اما به این موفقیت دولت جدید نمیپردازد که توانسته رقم صادرات را به یک و نیم میلیون بشکه برساند.
در موضوع کسری بودجه، با فرض صحت ادعای آقای همتی درباره وجود کسری بودجه 300 هزار میلیاردی در سال جاری، این رقم 180 هزار میلیارد تومان کمتر از ارثیه کسری دولت سابق در سال گذشته (480 هزار میلیارد تومان) است و از موفقیتهای دولت جدید به شمار میرود. ضمن این که دولت فعلی، بیش از 110 هزار میلیارد تومان بدهی انباشته و سود اوراق سررسید شده را هم تسویه کرده و 60 هزار میلیارد تومان هم به اجرای برخی تکالیف قانونی دشوار مانند متناسبسازی حقوق معلمان (و بازنشستگان و کارمندان) اختصاص داده است. این را هم باید در نظر گرفت که با احتساب تورم 40 درصدی فعلی، طبیعیترین اتفاق این بود که رقم کسری، امسال به حداقل 670 هزار میلیارد یا بالاتر برسد، اما دولت با همه سختیها به اذعان آقای همتی توانسته، رقم مذکور را به 300 هزار میلیارد کاهش دهد که اتفاق بسیار مهمی است.
با مرور آنچه از گفته شد، اقدامات دولت فعلی در جبران سوء تدبیرهای دولت سابق، قدرشناسی میخواهد، نه توهین و تندی و تخریب.
بیچشم و رویی سابقهدار مقامات فرانسه
در حالی که برخی اصلاحطلبان با مواضع براندازانه دولتهای غربی و برخی عناصر اپوزیسیون وابسته به آنها همسویی نشان میدهند، ارگان حزب «ندای ایرانیان» نسبت به اقدامات دولت فرانسه ابراز انزجار کرد.
«دیپلماسی ایرانی» با اشاره به ملاقات چندی قبل برخی پادوهای سیاسی اپوزیسیون با رئیسجمهور فرانسه نوشت: امانوئل مکرون، دیدار مهم و تاریخسازی!! با معصومه علینژادقمی و چند همراه او انجام داد. خبر این اتفاق، اذهان را متوجه این پرسش کرد که زوال تدریجی و تاریخی الیزه تا کجا رسیده است که برای دیدار با عناصر چنین مشکوک و ملکوکی آغوش گشوده و قهوه گرم سرو میکند؟ البته این بادها نیز خواهند گذشت. ملت ایران در پیش طوفانها سر خم نکرده تا بخواهد به غباری بلرزد و بلغزد. این که بالاترین مقام یک کشور در شرایطی که روابط رسمی دیپلماتیک با کشوری دارد، با مخالفان نام و نشاندار آن هم در زمانه بلوا دیدار کند نکتهای مهم، درخور توجه و شگفتانگیز است. اینها در شرایطی است که سفیر جدید فرانسه، تنها زماناندکی از حضورش در تهران میگذرد. این رفتار دوگانه یا چندگانه البته عادت دیرینه فرانسویهاست و بر رعایت شئون و میزانها در روابط بینالملل در این کشور نمیتوان حساب چندانی باز کرد.
از یاد نبردهایم فرانسویها در شرایطی که قراردادهای مهمی در حوزه انرژی و خودروسازی با ایران داشتند بهطور هم زمان پناه و مأمن سازمان منافقین، اذناب و گردهماییهای این آدمکشان فرتوت بودند. فرانسه در تمام سالهای جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ملت ایران متحد تام و تمام بغداد بود و از دادن هیچ اسلحه و آموزشی به ارتش بعثی دریغ نمیورزید. در مقطعی حتی خلبانهای فرانسوی هواپیماهای میراژ به طور مستقیم در چندین عملیات مشارکت داشتند و خلبانان بعثی را آموزش میدادند. در همان زمان نیز دغدغه و داعیههای حقوق بشری در شکل ریاکارانه اش از سوی فرانسویها مطرح میشد.
فرانسویها احتمالا مارشال پتن را نیکو میشناسند. همان فرمانده نظامی که در بیداد جنگ عالمگیر دوم ارتش فرانسه را مقابل آلمانیها تسلیم کرد و دولت دست نشانده ویشی را برقرار ساخت. با پایان جنگ و کنار رفتن غبارها اما پتن محاکمه و به جرم خیانت به اعدام محکوم شد. سن بالای نود سال باعث شد تا او با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شود. پتن مظهر خیانت به وطن و نان و پالوده خوردن با اجنبی شد و تاهمیشه، مورد بخشش ملت فرانسه قرار نگرفت. نکته این است که امثال علینژاد به عنوان خائن به وطن و کسانی که حامی و لابیگر تحریم و تهدید علیه ملت ایران و در جهت منافع بیگانه هستند، حکم همان پتن برای فرانسویها را دارند و هیچ خائن و وطن فروشی در نظر ملت ممدوح و محبوب نخواهد شد.
توئیتهای امثال مایک پمپِئو در شب شهادت سردار سلیمانی توسط همین خانم علینژاد نوشته شده. حضور میلیونی مردم در مشایعت پیکر سردار سلیمانی بدرستی حقیقت صحنه در ایران را نشان میدهد. از اجاق چنین عناصری هیچ نانی برای الیزه طبخ نخواهد شد و مشاوران آقای مکرون احتمالا نانی مشابه همان منافقین در سفره آقای مکرون نهادهاند. پیش از این علینژاد با
مایک پمپِئو و برخی دیگر از مقامات آمریکایی دیدار کرده و سخنان وارونهای نیز بیان داشت. ظاهرا مقامات الیزه به تازگی به کشف این خانم نائل آمدهاند!! نه علینژاد کشف بدیع و موثریست و نه چیزی بیشتر از مریم قجر عضدانلو (رجوی) برای فرانسه خواهد داشت. اگر رجوی و فرقهاش، تعدادی فسیل و سبیل آویزان در تیرانا و اردوگاه اورسورواز فرانسه دارند تا کامنتی بنویسند و پرچمی تکان بدهند، این یهودای تازهیاب آقای مکرون تنها دنبال همان ده هزار دلارهایی است که بابت مصاحبه با مادر یکی از جانباختگان وقایع چند سال قبل طلب کرده است.
احتمالا نام ژرار دوپاردیو را شنیدهاید. هنرپیشه پرسابقه و معروف فرانسوی که در اعتراض به شرایط حاکم بر کشورش به تابعیت روسیه درآمده است. این جمله آقای دپاردیو را دقیقتر بخوانید «من فرانسه را ترک میکنم به این دلیل که از نظر شما افراد موفق، خلاق و بااستعداد باید تنبیه شوند.» بازیگر فیلم معروف بینوایان حقیقت فرانسه امروز را به درستی بیان کرده است. کاش ویکتور هوگویی در میان بود تا حکایت بینوایان امروز الیزه را تصویر کند که دست در دست یهودا نهادهاند! باش تا صبح دولتت بدمد آقای ماکرون.
خسارت 14/5 هزار میلیاردی اغتشاشات بر اقتصاد کشور
براساس مرکز ارزش صندوق بینالمللی پول، ناآرامی و اغتشاشات در کشورها میتواند به حدود یک درصد تولید ناخالص ملی آنها خسارت وارد کند. بر این مبنا، خسارات اغتشاشات اخیر در ایران بالغ بر 14 هزار و 500 میلیارد تومان برآورد میشود.
روزنامه ایران در گزارشی به بررسی خسارات اقتصادی اغتشاشات اخیر در کشور پرداخت و نوشت: ناآرامی و آشوبها هرچند وجهه سیاسی دارد، اما ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد دارد.
در نگاه نخست و بخش آشکار تبعاتی که این ناآرامیهای بر اقتصاد داشته خسارت مستقیم آن به مکانهای دولتی و خصوصی، اشخاص، خودروها، منازل و... است؛ موضوعی که معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور آن را هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان اعلام کرد. اما این میزان خسارت تنها گوشهای از ضربهای است که این ناآرامیها بر پیکره اقتصاد کشور داشته است.
دامنه و ابعاد آثار اقتصادی ناآرامیها، اعتراضات و شورشها، آنقـدر وسیع است که نهادهای بینالمللی نیز پژوهشهای مختلفی درباره آن انجام و نتایج آن را ارائه دادهاند. شاخص صلح جهانی مربوط به سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که تعداد شورشها، اعتصابات و تظاهرات ضددولتی در سراسر جهان از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ بالغ بر ۲۴۴ درصد افزایش یافته و در سال ۲۰۲۲ نیز همچنان تداوم داشته است. دراین راستا، مطالعات صندوق بینالمللی پول، ارتباط تنگاتنگی را میان ناآرامیها و عملکرد اقتصادی پس از آن نشان میدهد، بهطـوری کـه ایـن نـهـاد بینالمللی اعلام کرده که بهطـور متوسط، ناآرامیهای گسترده با کاهش یک درصدی تولید ناخالص داخلی در یک سال و نیم بعد
همراهند.
در بخش آثار کوتاه مدت و فوری ناآرامیهای اخیر در کشور، ریزش شاخصها در بازار سهام بهخصوص در ماههای نخست، مشهود بود. همچنین پس از اعمال محدودیت در اینترنت و برخی از پلتفرمهای خارجی، شاهد خسارتهای قابل توجهی به کسبوکارهای آنلاین هستیم.
در کنار تأثیری که ناآرامیها بر مصرف و سپس تولید دارد، در آینده نه چندان دور به افزایش ریسکها در اقتصاد کشور منجر میشود که شاخصهایی مانند سرمایهگذاری را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس تجربـه نشان داده است که هرگونه ناآرامی و آشوب سرمایهگذاری داخلی و جذب سرمایه خارجی را بهشدت کاهش میدهد چرا که سرمایهگذاران و تولیدکنندگان با ریسک بالایی مواجه میشوند و ترجیح میدهند که سرمایه خود را در بخشهایی که با ریسک کمتری مواجه است، وارد کنند؛ اتفاقی که باعث جذابیت بازارهای کاذبی مانند ارز، طلا و مسکن میشود.
با در نظر گرفتن گزارش صندوق بینالمللی پول درخصوص کاهش متوسط یک درصدی تولید ناخالص داخلی پس از ناآرامیها و آشوبها در کشورهای مختلف، برآورد زیان بیش از ۱۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی برای کشور ما به دست میآید. براساس اعلام بانک مرکزی ایران، در سال گذشته تولید ناخالص داخلی کشورمان به قیمت ثابت سال ۱۳۹۵ بالغ بر ۱۴۷۵ هزار میلیارد تومان بوده که کاهش یک درصدی آن به معنای ضـرر ۱۴ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی است. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که دولتها برای اعمال و اجرایی کردن سیاستهای اقتصادی خود به فضایی باثبات نیاز دارند، اما زمانی که کشور با شرایط ویژهای مواجـه و باعث افزایش انتظارات منفی میشود، پروژههای اقتصادی نیز با سرعت کمتری پیش میرود. از سوی دیگر اثـر قـابـل لـمـس دیگری که ناآرامیها و آشوبهای اخیر در کشور داشته به تشدید تحریمها و محدودیتها از سوی کشورهای غربی مربوط میشود.
یادآور میشود ناآرامیهای مشابه در سالهای 88، 96 و 98 موجب افزایش محسوس نرخ ارز و طلا و سایر کالاها شد.
این متن در ادامه آورده: «پیشفرض این بحث سابقه تجاوز و پیروزی برقآسای یکی از دو ابرقدرت نظامی جهان بر عراق و افغانستان بود و این تصور که روسیه نیز میتواند به نحو مشابهی بهراحتی اوکراین را مسخر کند و دولت مطلوب خود را در کییف بر سر کار آورد. اما فرسایشیشدن جنگ در اوکراین و قرارگرفتن ارتش روسیه در موضع تدافعی همه محاسبات را به هم ریخته است. اکنون بحث جدیدی در دستور کار بینالمللی قرار گرفته و آن اینکه آیا سیر جنگ اوکراین و عوارض اقتصادی و راهبردی و حیثیتی آن برای روسیه، جامعه بینالمللی را در آستانه تحولی در جهت عکس آنچه کرملین تصور میکرد، قرار داده است یا خیر. وجه دیگر این بحث تأثیرات جنگ اوکراین بر سیاست داخلی روسیه و موقعیت شخص پوتین و بازتاب آن بر موقعیت بینالمللی روسیه است.»
این تحلیل ابتر و نامنطبق از سوی نویسنده سرمقاله در حال مطرح شده که در معرفی او عنوان «دیپلمات پیشین» آمده و تاسف برانگیز که کسانی که زمانی در دستگاه دیپلماسی این کشور بودهاند چنین تحلیلهایی دارند. براساس همین گونه تحلیلها بوده که یکی از دیپلماتهای متعلق به این طیف سیاسی زمانی گفته بود که آمریکا با فشار دادن یک دکمه میتواند تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد!
در متن فوق حمله آمریکا به عراق و افغانستان و اشغال چندین ساله این دو کشور با حمله روسیه به اوکراین مقایسه شده و در ادامه به پیروزی برق آسای آمریکا بر افغانستان و عراق اشاره شده و نویسنده آن را در مقابل حمله روسیه به اوکراین قرار داده و اینکه نتیجه مستتر در این مقایسه این است که آمریکا یک ابرقدرت واقعی است که توان مافوق همه کشورها دارد و اگر اراده کند به صورت رعدآسا هر حکومتی را ساقط میکند...
اما اشکال کار این است که حمله به افغانستان و عراق که هزاران کیلومتر از مرزهای آمریکا فاصله دارند با رهبری آمریکا و توسط نیروهای موسوم به ائتلاف بینالمللی صورت گرفت اما در این سو جنگ میان روسیه و اوکراین در حالی آغاز شد که ناتو به صورت کامل به پشتیبانی از اوکراین درآمد و از آمریکا و اروپا گرفته تا رژیم صهیونیستی و حتی ترکیه با ارسال جنگ افزار و کمکهای اطلاعاتی و دیگر انواع کمک به حمایت از اوکراین پرداختند.
دیگر وجه تفاوت این 2نبرد این است که زمانی آمریکا به افغانستان حمله کرد که طالبان بر این کشور تسلط یافته بودند و در در فقدان یک حکومت مرکزی مقتدر و صاحب ارتش منسجم و آموزش دیده نیروهای ائتلاف بینالمللی به راحتی به اهداف خود رسیدند. همچنین در مورد عراق باید گفت که پیروزی نیروهای ائتلاف بر حزب بعث عراق در حالی رخ داد که یک دیوانه به نام صدام این کشور را از یک تهاجم 8ساله علیه ایران، تهاجم علیه کویت و اشغال آن برای مدت کوتاهی، متعاقب آن وقوع جنگی در زمان بوش پدر گذر داده بود. این جنگها تقریبا بیشتر توان نظامی ارتش بعث را تحلیل داده و نیز میزان تنفر از صدام در خود عراق و همچنین میان کشورهای همسایه آن بسیار بالا بود.
یکی از بانیان تورم 60 درصدی: استعفا دهید!
عبدالناصر همتی، رئیسبانک مرکزی دولت مدعی تدبیر که دوره مدیریت وی، رکورددار آمارهای منفی اقتصادی بوده و بانک مرکزی، در دوره مدیریتش به کارخانه چاپ پول تبدیل شد، به روزنامه هممیهن گفته است: «من پیشنهاد میدهم اگر واقعا گمان میکنید قبلیها وضع را خراب کردهاند و شما نمیتوانید آن را درست کنید، استعفا دهید و کنار بروید[!!]»
گفتنی است، قیمت دلار در مرداد ۱۳۹۷ که همتی رئیسبانک مرکزی دولت روحانی شد، حدود ۸۳۹۲ تومان بود اما در خرداد ۱۴۰۰، به ۲۲۸۳۸ تومان رسید. چنین شخصی میتواند پیشنهاد استعفا به دولت دهد یا خود باید پاسخگوی عملکرد درخشانش باشد؟ البته این نرخ در دولت ائتلافی مدعی
اصلاحات ـ اعتدال به ۳۳ هزار تومان هم رسید. مدعیان اصلاحات ـ اعتدال ادعا میکردند ارز 3700 تومانی را به 1000 تومان کاهش میدهند، اما به 33000 تومان رساندند.
همتی که به دولت میگوید استعفا دهید! لقب «سلطان چاپ پول» را به نام خود ثبت کرد و یکی از بانیان تورم 59/3 است. این فرد در انتخابات ریاست جمهوری در حالیکه خاتمی و 16 حزب اصلاحطلب، از وی حمایت کرده بودند، با ناکامی مطلق روبهرو شد و رأی به او به 3 میلیون هم نرسید.