روزی نامه های غــرب گــدا ۱۴۰۱/۱۰/۰۲
روزی نامه های غــرب گــدا
۱۴۰۱/۱۰/۰۲
وحشت بیسابقه اسرائیل از معامله تسلیحات پیشرفته میان ایران و روسیه
سران سرویس جاسوسی موساد که تا چند سال قبل پیشرفتهای نظامی ایران را انکار میکردند، اکنون میگویند: ایران قصد دارد تسلیحات پیشرفته به روسیه بفروشد و روسیه هم میخواهد تجهیزات پیشرفته نظامی به ایران بدهد.
دیوید بارنیه رئیسموساد گفت: ایران میخواهد ارسال سلاح به روسیه را افزایش دهد. ایران به دنبال تعمیق و توسعه ارسال محمولههای سلاح پیشرفته به روسیه است. این اتفاق، خطرناک و تهدیدآمیز است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، «بارنیه» که در مقر ریاست جمهوری اسرائیل سخنرانی میکرد، گفت: درباره مقاصد آینده ایران برای تعمیق و توسعه ارسال سلاح پیشرفته به روسیه هشدار میدهیم. ایران سعی میکند این موضوع را پنهان کند.
رئیسموساد گفت: در چند ماه اخیر برخی عملیاتهای خطرناک، تهدیدآمیز و چالشآمیز را از سوی ایران کشف کردیم. ایران به تندروی اقدام میکند و به فعالیتهای خود برای اجرای حملات دشمنانه ادامه میدهد.
دیوید بارنیه افزود: ایران سلاح هستهای ندارد. تا امروز، برخی عناصر در غرب خواستار امضای توافقنامه با ایران و نادیده گرفتن وحشتناک دروغهای ایران در این توافقنامه هستند.
رئیسموساد همچنین گفت: «ایران به دنبال افزایش غنیسازی اورانیوم است. ایران به دنبال آسیب رساندن به کشورهای دوست در منطقه به هر وسیلهای است.»
وی گفت: تهران مخفیانه در حال برنامهریزی برای تعمیق و گسترش عرضه سلاحهای پیشرفته به روسیه است.
در همین حال، روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت روز پنجشنبه، گزارش داد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در تماس تلفنی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، از همکاریهای نظامی رو به استحکام بیشتر میان روسیه و ایران ابراز نگرانی کرد.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص هم در مطلبی با عنوان «تهران در مسیر ساخت موشک قارهپیما»، ضمن اذعان به قدرت نظامی ایران نوشت: ایران از برنامه فضایی خود برای توسعه فناوری ساخت موشکهای قارهپیما و بالستیک با برد ۴ هزار کیلومتر استفاده کرده است.
هاآرتص به نقل از مقامهای اسرائیل نوشت: ایران در حال ساخت دو موشک است که ماهوارهها را به مدار میفرستد و اگر نسخه نظامی هر یک از این دو موشک تولید شود، میتواند کلاهک نیم تنی را در مسافتی بیش از ۴۰۰۰ کیلومتر حمل کند. ایران میتواند از فناوری مشابهی که برای موشکها در برنامه فضایی خود استفاده میکند، برای ساخت موشکهای بالستیک حامل کلاهک هستهای نیز بهره ببرد که معنایش استفاده از این فناوری برای گسترش قابل توجه برد موشکهای متعارف خود است.
به گزارش هاآرتص، مقامهای اسرائیلی میگویند «ذوالجناح» و «قائم–۱۰۰» از موشکهایی هستند که ایران برای پرتاب ماهوارهها به مدار تولید کرده است و قابلیتهای مشابهی دارند؛ از جمله موتورها و مخازن سوخت که میتوانند سوخت جامد را در خود جای دهند.
این گزارش ادامه میدهد: جمهوری اسلامی که با استفاده از این موشکها میتواند درسهایی بیاموزد که در مقاصد نظامی از آن استفاده کند. اگر نسخه نظامی هر یک از این دو موشک تولید شود، میتواند کلاهک نیم تنی را در مسافتی بیش از ۴۰۰۰ کیلومتر حمل کند.
به نوشته هاآرتص، ساخت موشک بالستیک قارهپیما (ICBM) با برد یادشده یکی از اهداف راهبردی ایران است. ایران ماه گذشته اعلام کرد موشکی را که قادر به حمل ماهواره به فضاست به طور موفقیتآمیز آزمایش کرده است.
هاآرتص در ادامه گزارش درباره توان زرادخانه ایران نوشت: این کشور موشکهایی با بردهای مختلف برای اهداف مختلف در اختیار دارد. برد برخی از آنها بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتر است و برخی بردی بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتر دارند. برنامه موشکی ایران یک تهدید است. ایران میتواند با این موشکها، توان نظامی گروههای متحد خود نظیر حزبالله را علیه اسرائیل افزایش دهد.
در همین حال مایکل اریک کوریلا فرمانده سنتکام اظهار داشت: ایرانیها در حال ساخت پهپادهای پیشرفتهتر و بزرگتری هستند که قادر به حمل محمولههای جنگی باشد.
رئیسستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) گفت: ایرانیها در حال ساخت پهپادهای پیشرفتهتر و بزرگتری هستند که برد پروازی بالاتری دارند و قادر به حمل محمولههای جنگی هستند. نگاه ما امروز به این پهپادها همانگونه است که در جنگهای عراق و افغانستان به بمبهای کنار جادهای داشتیم. ایران کماکان به نقض تحریمها ادامه میدهد و ضمن تکثیر تسلیحات، شبکه عوامل نیابتی خود را در منطقه تجهیز میکند و دریانوردی در آبهای بینالمللی را میکند.
وی گفت: «ایران زرادخانهای از سامانههای پهپادی، از کوچک و کوتاهبرد تا واحدهای اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی مدرن را فرماندهی میکند».
کوریلا افزود: «ایران به گسترش هرج و مرج از طریق گروههای نیابتی خشونتآمیز ادامه میدهد و این گروههای همسو با ایران بهطور معمول به نیروهای آمریکایی و شرکای ما در عراق و سوریه حمله میکنند.»
تاخت و تاز رکود و تورم در اقتصاد اروپا
اقتصاد بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله انگلیس در آستانه ورود به دوره رکود قرار گرفته است.
براساس گزارش خبرگزاری بلومبرگ، اقتصاد انگلیس از دو ماه قبل به طور غیرمنتظرهای کوچک شده و احتمال اینکه اکنون در آستانه رکود باشد قوت بخشیده است. دفتر آمار ملی انگلستان در آخرین گزارش خود اعلام کرده کاهش 0/3 درصدی تولید ناخالص داخلی ناشی از کاهش شدید در تولید صنعتی و اندکی مربوط به بخش خدمات بوده است. با توجه به شرایط فعلی حاکم بر انگلستان به نظر میرسد این کشور به سختی میتواند از رکود اقتصادی در سه ماهه سوم 2022 اجتناب کند. البته نشانههایی از شروع رکود هزینه معاش نیز دیده میشود و بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکنند حداقل تا ماههای ابتدایی 2023 ادامه یابد. بخش خدمات
0/1 درصد کاهش رشد داشته و تولید کاهش 1/8 درصدی را تجربه کرده است که ناشی از کاهش 1/6 درصدی در تولید صنعتی بوده است، گفته میشود بخشی از کاهش تولید صنعتی به دلیل کاهش تولید نفت و گاز ناشی از تعمیر و نگهداری تابستان در دریای شمال است.
براساس این گزارش، مصرفکنندگان و کسب و کارها در ماههای آینده با وضعیت سختی مواجه خواهند شد. در حالی که انتظار میرود دهها میلیارد پوند یارانه دولت در قبوض انرژی نتواند به وضعیت موجود کمک کند، پیشبینی میشود تورم دو رقمی خواهد شد و به تبع آن بانک انگلستان با افزایش شدید نرخ بهره به آن پاسخ خواهد داد.
گزارش رویتر هم حاکی است نگرانیها در مورد وضعیت اقتصادی در دولت لیز تراس، سهام، اوراق قرضه و پوند را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
در همین حال گزارش بازارهای اروپایی از روند نزولی بورس این منطقه در روزهای اخیر حکایت دارد. شاخص STOXX600 با افت 3/7 درصدی خود در روزهای اخیر، روز گذشته به 387 واحد رسید. همچنین نرخ برابری یورو به دلار نیز با افت 2/2 درصدی، به 0/970 واحد رسید.
در این میان باید به افزایش بیسابقه قیمت مواد غذایی در روزهای اخیر نیز که در تشدید رکود منطقه یورو نقش مهمی را ایفا کرده است، اشاره کرد.
همچنین هزینه آموزش و پوشاک نسبت به ماه اوت و در مقایسه با سال قبل افزایش چشمگیری داشته است. به دنبال این موضوع بازار سهام اروپایی به عملکرد بازارهای جهانی واکنش نشان داد و سبب شد تا شاخص STOXX600 افت 3/7 درصدی را تجربه کند.
بحث داغ روزهای اخیر در اروپا را، افزایش قیمت غذایی و بحران انرژی به خود اختصاص داده است. آمارها نشان میدهد که شهروندان اروپا علاوه بر بحران انرژی، در حال دست و پنجه نرم کردن با افزایش هزینه مواد غذایی هستند.
برخی از تحلیلگران با توجه به عوامل مذکور افزودند که افزایش قیمت گاز و برق در اروپا و همچنین رشد هزینههای مواد غذایی،تورم در ماه آتی را افزایش خواهد داد. آنها به دنبال این موضوع افزودند که بانک مرکزی اروپا هیچ عملکرد مثبتی از جمله افزایش نرخ بهره در درمان تورم به کار نگرفته است. پیشبینی میشود که بیشترین ضربه ناشی از عوامل مذکور را آلمان که مهمترین کشور صنعتی اروپا است، متحمل خواهد شد.
کف وسوت رسانههای سعودی و انگلیسی برای گزارش شرق
روزنامه شرق در گزارشی در مورد یکی از متهمانی که اخیراً بازداشت شده ابتدا به شبههافکنی در مورد فیلم منتشرشده از اعترافات 5 عضو گروه دستگیرشده میپردازد که قصد داشتند در شیراز بمبگذاری کنند. این گزارش سپس نوشته است: «...عرفان نجفآبادی [برادر متهم] میگوید وقتی شنیده، شوکه شده و حتی آنقدر از تصورات و ذهنیتش در مورد برادر کوچکش دور بوده که خندیده است.»
گویا برادر این فرد دستگیرشده و روزنامه اصلاحطلب گمان میکنند تمام کسانی که اقدام به بمبگذاری میکنند شاخ و دم دارند و به این واسطه از بقیه متمایز میشوند. در مورد برادر فرد دستگیرشده میتوان در حالت خوشبینانه گفت که حال او قابلدرک است که به سبب نسبت خیلی نزدیک نمیتواند باور کند برادرش میخواسته چنین کاری کند اما این موضوع برای روزنامه اصلاحطلب دیگر به همین سادگی نیست چراکه روزنامه شرق و برخی دیگر از روزنامههای زنجیرهای از زمانی که روند بررسی اتهامات افراد دستگیرشده آغاز گردیده پروژه را در مظلومنمایی و نیکوکار جلوه دادن افراد متهم آغاز کرده که بهسرعت این دست گزارشها (ازجمله گزارش فوقالذکر) مورد استقبال و استفاده رسانههای معاند و بهطور خاص رسانه مزدور آلسعود یعنی ایران اینترنشنال واقع شدهاند.
در ادامه گزارش روزنامه شرق که گویا کشفیات مهمی را منتشر کرده از قول برادر فرد دستگیرشده شبهاتی در مورد فیلم اعترافات 5 نفر دستگیرشده عنوان گردیده: «...این چیزی نیست که به این بچهها بچسبد. این بچهها و خانوادههایشان سابقه مشخصی دارند. یک نفرشان فرزند شهید است. پدر من و اشراق رزمنده و مسئول تیم تعمیر و نگهداری پل خیبر در زمان جنگ بودهاست. همهشان ورزشکار هستند...»
سپس این متن افزوده: «حتی برادر اشراق هم به خوبی نمیداند که چرا این گروه ۵ نفره بازداشت شده و اتهاماتشان در ارتباط با یکدیگر است... او [برادر اشراق] میگوید: «گویا یک گروه مجازی بوده که همه این بچهها و خیلی دیگر از کسانی که در حوزههای مختلف ورزشی فعالیت دارند، در آن عضو بودند. خاطرتان باشد آبان امسال روی کوه «دراک» شیراز کلمه «آزادی» را حک کردند که در فضای مجازی ویدیوی آن خیلی دیده شد...» درخواست خانواده اشراق از دستگاه امنیتی و قضایی این است که «نگذارند پرونده سیاسی شود و گروه یا جریانی از آن استفاده تبلیغاتی کنند.»
در ادامه این گزارش میخوانیم: «مسئله بعدی که برادر اشراق در فیلم دیده و از آن شوکه شده، تاکید به ساخت بمب با «اکریل و سرنج» است. او میگوید به فرض درست بودن این ادعا از اکریل و سرنج بچهها در چهارشنبهسوری هم برای درست کردن ترقه و چیزهایی شبیه به آن استفاده میکنند. چطور ممکن است که با استناد به این دو ماده اتهام بمبگذاری و امثال آن مطرح شود. او همچنین به بخش دیگری از فیلم منتشر شده، پرداخته و میگوید «در قسمت دیگری یکی از این ۵ نفر میگوید من در خانه تست کردم. مگر میشود این چیزها را در خانه تست کردیا اصلابه فرض که ادعاهای مطرح شده در مورد گرفتن این مواد اشتعالزا درست باشد. اما آیا بمبگذاری صورت گرفته؟ شاید این وسایل برای قصد و نیت دیگری بوده؟ آیا همراه داشتن این مواد به معنی قصد بمبگذاری است؟»
سپس برادر فرد متهم دستگیر نشدن افراد در یک زمان و یک جا را نشانهای دیگر عنوان میکند. درباره تمام شبهات مطرح شده باید گفت که فرد مذکور که مدعی است فیلم اعتراف را بارها دیده اما گویا خیلی خوب ندیده است چرا که در فیلم مذکور متهمان میگویند سخن از این بود که جایی که بسیار دیده شود و سر وصدا ایجاد کند بمب را منفجر کنیم و از جمله گزینهها استانداری مطرح میشود و یکی از متهمان هم سخن از میدانی به میان میآورد که بیشترین دوربین را دارد. اینکه آیا آن میدان بیشترین دوربین را دارد یا نه ثابتکننده چه چیزی است؟ این گمان و دریافت آن 5 نفر بوده که فلان جا بیشترین دوربین و امکان دیده شدن را دارد. نکته دیگر اینکه برادر متهم ابتدا میگوید برادرش اصلاً در این فضای سیاسی نبوده و در ادامه خودش داستان گروه مجازی آنها را تعریف میکند که روی کوه کلمه آزادی را نوشتهاند!
در مورد دستگیر نشدن همزمان و عدم متواری شدن بقیه افراد زمانی که فرد اول دستگیر شده باید گفت این گروه یک گروه بسیار حرفهای در این زمینه نبودهاند و نکته دیگر اینکه به محض دستگیر شدن فرد اول تمام ارتباطات آن فرد با دیگران قطع میشود پس امکان فهمیدن دستگیری او نیست مگر اینکه شاهدی دیگر اطلاع دهد یا غیبت فرد در مدت زیاد موجب این حدس در دیگر نفرات شود که خب فاصله زیادی در دستگیری افراد نبوده است. در این باره که ادعا شده یکی از آنها فرزند شهید است و دیگری فرزند یک رزمنده دفاع مقدس ضمن ادای احترام به شهیدان و رزمندگان دفاع مقدس باید پرسید آیا اصلاحطلبان میخواهند به واسطه رزمنده یا شهید بودن پدر متهمی از جرم آنها چشم پوشی شود؟! یا اینکه شرق مدعی است کسی که پدرش فضلی دارد پسرش هرگز مرتکب خطایی نخواهد شد؟!
همچنین در این مورد که برادر فرد متهم مدعی شده مگر در خانه میتوان چنین آزمایشهایی انجام داد بار دیگر میگوییم که لطفاً فیلم را با دقت ببینید که در آن متهم میگوید مقدار خیلی کمی از موادمنفجره را در خانه با المنت مذکور امتحان کرده که آتش ماحصل آن وسعتی بهاندازه یک کف دست ایجاد کرده است.
آیا اینکه از اکلیل و سرنج در چهارشنبه آخر سال هم استفاده میشود دلیلی برای تبرئه این افراد است؟! در خبرهای حوادث شنیدهایم که همان اکلیل و سرنج در مقدار کمی بیشتر موجب قطع عضو یا سوانح شدید و سوختگی و در مواردی هم مرگ افراد شده است. ضمن اینکه چنانکه افراد متهم گفتهاند از اکلیل و سرنج به عنوان انفجار اولیه برای منفجر کردن گالنهای بنزین میخواستند استفاده کنند که میتوانست فاجعه بار شود.
در پایان باید گفت آیا روزنامه شرق مدعی است که همه این 5 نفر روایت بسیار مهم از بمبگذاری خود را بدون آنکه اقدامی در مورد آن انجام داده باشند از خودشان درآوردهاند؟! هم چنین باید یادآور شویم که (بدون هیچ مشابهت سازی میان این موارد و پرونده 5 متهم مذکور و فقط برای پاسخ به یک شبهه) وقتی بمبگذاری در دفتر شهیدان باهنر و رجایی صورت گرفت همه افرادی که کشمیری را میشناختند در شوک و بهت فرو رفته بودند و برای خیلی از آنها باور این نکته که کشمیری عامل بمبگذاری باشد بسیار سخت بود. همچنین در کتاب «مرگ کسب و کار من است» به خاطرات یکی از افسران عالی رتبه حزب نازی پرداخته شده که عامل مرگ 7 میلیون انسان شده بود. او در دوران آغاز نوجوانی آنقدر درستکار بوده که یکبار به خاطره دروغی که به پدرش گفته بود چنان عذاب وجدان میگیرد که چند روز در اتاق خودش، خودش را حبس میکند.
آتش فتنه خوابید شاخه رسانهای اغتشاشات خواستار رعایت انصاف شد!
روزنامه اعتماد روز پنجشنبه در مطلبی با عنوان «انصاف را رعایت کنیم!» نوشت: «از دیرباز دستهبندیهای حیدری- نعمتی مبنای قضاوت حامیان و مخالفان بود. به این معنا که هواداران دسته «الف» هر عملی از طیف خود را زیبا میدیدند و هر عملی از طیف «ب» را زشت. این رویه در سالهای پس از انقلاب اسلامی به مرور در دو جریان چپ و راست که بعدها اصلاحطلبان و اصولگرایان نام گرفتند، حاکم شد. دو جریانی که قرار بود برای انقلاب و ایران مانند دو بال پرواز باشند، هرچه جلوتر آمدند از هم دور و دورتر شدند تا آنجا که هر جناحی دوغ خود را شیرین و دوغ جناح رقیب را ترش میداند. مرور مواضع دو جناح راست و چپ در رسانههای این سالها میتواند منبع پژوهشهای فراوانی در زمینه رعایت یا عدم رعایت انصاف از سوی حامیان دو جناح نسبت به جناح رقیب باشد.... از ماجرای تلخ درگذشت مهسا امینی و اعتراضات مردمی حدود سه ماه میگذرد. صرفنظر از رفتار دولتها و گروههای معاند و رسانههای مزدور این دولتها و عناصر برانداز که به اقتضای طبیعتشان عمل میکنند... برخی افراد و گروههای داخلی نیز در اوج بحران همان رویه غیرمنصفانه را در حمایت یا نقد یاران و رقیبان دنبال میکنند.»
گفتنی است این روزنامه منتسب به طیف آلوده به نفاق مدعی اصلاحطلبی که طی 3 ماه گذشته در نقش شاخه رسانهای اغتشاشاتِ برنامهریزی شده از سوی دشمنان این کشور از هیچ دنائت و شناعتی فروگذار نکرده بود و از تهیه خوراک تبلیغاتی برای رسانههای معاند و ضد انقلاب گرفته تا مرثیه سرایی و تطهیر جانیان و آدمکشان و قاتلین مدافع امنیت را به عهده گرفته بود، این روزها که آتش فتنه به سردی گراییده و خاموش شده به شکل محسوسی تغییر لحن داده و دم از رعایت انصاف میزند تا بلکه رد پای خود را در اغتشاشات خسارت بار اخیر کشور پاک کنند.
سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چند روز پیش در مراسم اولین سالگرد حاج حسن ایرلو سفیر فقید جمهوری اسلامی ایران در یمن صراحتاً تاکید کرد: همه شما حتی اگر یک روز کار رسانهای علیه انقلاب اسلامی کرده باشید یک روزی نوبت شما خواهد رسید و ضربه آن را خواهید خورد.
خباثت آمریکاییها به مذاکرات ضربه زده است
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به قلم فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «بهطور معمول آمریکا و اروپا سعی میکنند هر اتفاقی که در ایران میافتد را برای تضعیف توان چانه زنی مورد استفاده قرار دهند. بهطور مشخص در مورد هستهای این سیاست را در پیش گرفتند و در گذشته و حتی در زمان اوباما هم دیدیم که هر اتفاقی که میافتاد، آمریکا سعی میکرد در حد امکان ایران را تضعیف کند و با یک ایران ضعیف شده به مذاکره بنشینند. اوج این سیاست هم در طول چند ماه گذشته خودش را نشان داد. آمریکا و اروپا نهایت تلاششان را کردند که ناآرامیهای ایران تا جایی که راه دارد، ادامه پیدا کند و بیثباتی به ایران تحمیل شود و بهخاطر همین بتوانند از ایران، امتیازات بیشتری را بگیرند. الان که ناآرامیها فروکش کرده همانطور که قابل پیشبینی بود به تدریج چراغ سبز برای مذاکره با ایران مطرح شده. حال باید ببینیم که آمریکاییها و اروپاییها در ارزیابیهایشان به چه نتیجهای رسیدهاند. هر ارزیابی که کرده باشند یک موضوع را نمیتوانند نادیده بگیرند و آن اینکه فضای بیاعتمادی که بین ایران و اروپا و آمریکا وجود داشت از گذشته خیلی بدتر هم شده و این توافق را خیلی سختتر میکند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «هر حال آمریکا و اروپا خیلی از فرصتها را از بین بردند و خباثت موجود در سیاستهای آمریکا و اروپا و بهویژه خباثتی که آمریکا و انگلیس محوریت آن را داشتند، همیشه به دیپلماسی ضربه زده است. این موضوعی است که باعث بیاعتمادی جدی در ایران میشود.»
مدعیان اصلاحات در حالی میگویند آمریکاییها به دنبال فتنه سازی و تضعیف ایران و سوءاستفاده از اغتشاشات برای تسلیم ایران در مذاکرات بودند که طی سه ماه گذشته به یک تقسیم کار مشترکی با غربیها رسیده بودند. مدلول این ادعا اینکه مدعیان اصلاحات طی این مدت نه تنها اقدامات مداخلهجویانه و تهدید و تحریم غربیها علیه ایران را محکوم نکردند بلکه در موارد بسیاری ضمن مقصرنمایی نظام در اغتشاشات، تلاش برای کشته سازی و... مانند غربیها از اغتشاشگران حمایت کردند.
تاریخ خبر: ۱٤۰۱/۱۰/۰۳، ۱۸:۱۷:۰۶ بازدیدها: 108