روزی نامه های غــرب گــدا ۱۴۰۱/۱۰/۰۳
روزی نامه های غــرب گــدا
۱۴۰۱/۱۰/۰۳
اظهار عجز فرمانده سنتکام در برابر پهپادهای قدرتمند ایران
فرمانده سنتکام ضمن اظهار عجز درباره توانمندی نظامی ایران گفت: بهدنبال تکنولوژی جدید برای مهار پهپادهای ایران هستیم.
ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا (سنتکام) گفت: خطری که خاورمیانه را تهدید میکند، نشأتگرفته از ایران است. ایران، زرادخانهای از سیستمهای هواپیمای بدون سرنشین را مدیریت میکند که از واحدهای کوچک و کوتاهبرد تا واحدهای اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی مدرن را شامل میشود.
این مقام نظامی آمریکایی افزود: همزمان، ایران درصدد ساخت پهپادهای بزرگتر است که بتوانند مسافتهای طولانیتری را با محمولههای مرگبار فزایندهای حمل کند.
وی افزود: نگاه آمریکا به این پهپادها به همان روشی است که به بستههای انفجاری تازهساخت نگاه میکرد، بستههای انفجاری در دورانی که نظامیان ایالات متحده در افغانستان و عراق حضور داشتند.
کوریلا گفت: ایران، امنیت و ثبات منطقه را با توان موشکهای بالستیک و پهپادها تضعیف میکند، همچنان که گروههای نیابتی ایران بهطور مستمر و روزانه نیروهای آمریکا و متحدان واشنگتن در سوریه و عراق را هدف قرار میدهد.
این ژنرال آمریکایی اضافه کرد: ایران همچنان از طریق خطوط بارگیری و آبهای بینالمللی، تحریمها را نقض میکند و به گروههای نیابتی خود سلاح ارسال میکند.
وی تاکید کرد: سنتکام در حال حاضر از قایقهای بدون سرنشین برای نظارت کشتیهایی استفاده میکند که مسیر غیرعادی یا مسیرهای مرتبط با فعالیتهای غیرقانونی را میپیمایند.
کوریلا اظهار داشت: ارتش آمریکا بهدنبال تکنولوژی جدید برای شکست دادن پهپادهای ایرانی است.
ماموریت سرزنش طرف ایرانی و تبرئه طرف عهدشکن برجام!
دیپلمات سابق و اصلاحطلب بدون اشاره به عدم تعیین تکلیف حقوق ایران به عنوان علت شکست مذاکرات برجامی مدعی شد: ما کوتاهی زیادی در به سرانجام نرسیدن برجام مرتکب شدیم.
نصرتالله تاجیک در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: از زمانی که مذاکرات برجام متوقف شد و آخرین توافقات که در سپتامیر صورت گرفته بود تقریبا مشخص بود، ایران از دو خواسته قبلی از میان سه خواسته عبور کرده بود و عمده موضوعی که منجر شد، این مذاکرات از منظر خود میز مذاکره
و نه از منظر تلقی دو طرف از چالشها و مشکلات یکدیگر به بنبست برسد، همین موضوع پادمانی بود که ما معتقد بودیم و تیم مذاکرهکننده ایران پیشنهاد داده بود که مسائل پادمانی و سؤالات آژانس در همین میز مذاکره بسته شود اما غرب و مشخصا آمریکا و اروپا قائل به این بودند که آن موضوع فنی است و باید در چارچوب مراودات ایران و آژانس حل شود؛ که البته اقدامی زمانبر است و نیاز به بررسی اسناد و آزمایشات متعدد دارد.
وی ادامه داد: دو طرف بر مواضعشان اصرار داشتند و حاضر نشدند کوتاه بیایند که احیای برجام به سرانجام برسد، از طرف ایران یک اشتباه محاسباتی مبنی بر تئوری طرفداران و نظریه پردازان دولت سیزدهم برای زمستان سرد اروپا و بحث انرژی و بحران بین روسیه و اوکراین بود که طرف ایرانی اضافه برآورد داشت و فکر میکرد این وضعیت خروج روسیه از بازار انرژی باعث ایجاد فشار بر اروپا شود تا به ایران امتیاز بدهند و خواست ایران برای بسته شدن پرونده پادمانی عملی میشود که این موضوع محقق نشد.
این دیپلمات سابق گفت: برجام چرتکه دادهها و ستاندههای ما با غرب و آژانس نیست بلکه رویکرد بینالمللیگرایی ما بود و به دنیا اطمینان دادیم که میخواهیم با جهان با توجه به هنجارهایش کار کنیم و منافع و اهدافمان در سیاست خارجی را اینگونه تامین کنیم و جامعه جهانی هم اعتماد کرد. برجام یک سند دارد و یک روح کلی تعامل با جامعه جهانی و آنچه که امروز به عنوان سند میبینیم در حقیقت حاصل کار و ظرفیت دیپلماتیک ایران و جهان است.
وی ادامه داد: الان شرایط متفاوت است و به دنبال التهابات اجتماعی ایران و مسائلی که ما در این سه ماه داشتیم، شرایط متفاوت شده است و ما باید واقع بین باشیم؛ به این معنا که ما از یک طرف بیدلیل مذاکرات را به درازا کشاندیم و مطالب فرابرجامی مطرح کردیم و بعد دانه به دانه، عقب نشستیم و زمان را از دست دادیم.
تاجیک گفت: حذف آمریکا از مذاکرات برجام و عدم پذیرش آن بر سر میز مذاکره، بدون آنکه مابهازایی برای خروج ترامپ بگیریم چندان کارساز نیست. یعنی ما هنوز سود چندانی از نشستن تیم آمریکا در اتاق دیگر نبردهایم و شاید در بخشی ضرر هم کرده باشیم. لذا در قدم اول و در فعال شدن یکی از لابیها و رابطهای متعدد ایران و آمریکا توافقی صورت گیرد و بپذیریم آمریکا به برجام وارد شود و مذاکره غیر مستقیم به مستقیم تبدیل شود و آمریکا هم مابهازایی بدهد.
وی افزود: در این صورت با ورود آمریکا به میز مذاکره یکی از مابهازاها این میتواند باشد که برای جلوگیری از طولانی شدن تحقیقات آژانس با حضور همه اطراف برجام، مسائل پادمانی ایران با آژانس زودتر حل و فصل گردد و یا تحریمهای برجامی سریعتر برطرف شود تا برجام زودتر امضاء گردد و مردم از آن انتفاع اقتصادی ببرند. این نیاز به یک جسارت در سیاست خارجی و یک رویکرد جدید به برجام دارد.
اظهارات این تحلیلگر اصلاحطلب، در حالی است که بن بست مذاکرات، صرفا به خاطر مسائل پادمانی با آژانس نبود، بلکه طرف آمریکایی حاضر نشد تحریمهای پسا برجامی را لغو کند و تضمین معتبری بدهد که خدعه و عهدشکنی سال 97 را تکرار نمیکند. در حقیقت، ایران نمیخواست کلاهبرداری غرب بر سر دولت روحانی، دوباره تکرار شود و آمریکا پس از این که خرش از پل گذشت وبه مکانیسم ماشه برجام مجددا دسترسی پیدا کرد، تحریمهای تعلیق شده را به با بهانههای مختلف برگرداند.
در این میان عجیب است که اصلاحطلبان اصرار دارند این واقعیت روشن را نفهمند و عینا هماهنگ با ادبیات فرافکنانه مقامات آمریکایی و اروپایی، ادعا کنند که ایران در مذاکرات فرصت سوزی کرده است.
در موضوع تجدید اختلافات با آژانس هم دولت ائتلاف مدعی اعتدال و اصلاحات متهم است به این که وعده مختومه شدن پرونده آژانس و مطالعات ادعایی کذایی را به واسطه برجام داده بود، اما عملا این ماجرا نیز مانند خود برجام و بهانههای آن، تبدیل به استخوان لای زخم شد.
در همین جا باید به یک مغالطه پر تکرار هم اشاره کرد و آن این که ایران به امید زمستان سخت اروپا، توافق ممکن را پس زد و توافق نکرد. اولا، طیف غربگرا در حالی زمستان سخت اروپا را انکار میکنند که محافل سیاسی رسمی و رسانهای اروپا درباره زمستان سخت پشت سر هم هشدار میدهند و هنوز زمستان نیامده، از چند ماه قبل آژیر میکشند؛ بحران اقتصادی هم آثار منفی خود را در قالب اعتراضات اجتماعی و اقتصادی و اعتصابات، قطعی برق و گاز و گرانی و مشکل سوخت و... نشان میدهد. و این همه در حالی است که هنوز سه ماه زمستان در راه است.
ثانیا بر خلاف ادعای غربگرایان، همان گونه که گفته شد مذاکرات در اثر طفره طرف غربی در زمینه تضمین لغو موثر و پایدار تحریمها به بن بست خورد و نه دل بستن ایران به زمستان سخت اروپا و طفره از توافق. در اینجا هم آمریکا، اروپای بحران زده و گرفتار بحران انرژی را قربانی مطامع خود کرده و اجازه نداد اروپا بخشی از مضیقه انرژی خود را از طریق ایران برطرف کند. در چنین وضعیتی و در حالی که آمریکا حتی به متحدان اروپایی خود رحم نکرد، آیا کارشناسانه و منصفانه و واقع بینانه است که کسانی القا کنند اگر ایران کوتاه میآمد، آمریکا آماده توافق با ایران برای لغو تحریمها بود؟ اگر هم اذعان دارند آمریکا نمیخواهد حربه تحریمها را کنار بگذارد -همچنان که در دوره پس از اجرای برجام، تحریمها را دو برابر کرد- پس چرا به جای تخطئه آمریکا، طرف ایرانی را سرزنش و شماتت میکنند؟ آیا خسارتی که با تنظیم نا متوازن و نا معتبر برجام به کشور تحمیل کردند، کافی نیست که حالا هم طلبکارانه سخن میگویند؟ آنها با این ادبیات، چه فرقی با رسانههای دولتی آمریکا و انگلیسی دارند؟!
کدام شاخص اقتصادی منفی هست که شما رکوردش را نشکستید؟!
رئیسبانک مرکزی در دولت روحانی، در حالی به سیاستهای اقتصادی دولت فعلی اعتراض میکند که همچنان عناوین «سلطان چاپ پول»، «سلطان تورم»، «سلطان افزایش قیمت دلار» و... را یدک میکشد.
به گزارش رجانیوز، رئیسسابق بانک مرکزی در چند هفته اخیر و همزمان با تغییر فاز معاندان و دشمنان ایران از آشوب خیابانی و تشویق به اعتصاب به هجمه بر نظام پولی و بانکی کشور، پر کار شده و هفتهای نیست که سخنانش تیتر یک یکی از روزنامههای اصلاحطلب نباشد. فعالان رسانهای و خبرنگاران اقتصادی فراموش نمیکنند که عبدالناصر همتی، زمانی که رئیسکل بانک مرکزی بود، صرفا با صداوسیما که ارتباطات خوبی با معاونت سیاسی و مدیران وقت آن داشت گفتوگو میکرد و هرگونه درخواست گفتوگو دیگری را رد میکرد یا به تمام معاونین و مدیران بانک مرکزی دستور داده بود گفتوگو رسانهای نداشته باشند و صرفا خودش به عنوان ویترین بانک مرکزی شناخته شود. اما رئیس کل دیروز بانک مرکز،ی حالا تبدیل به منتقد سیاستهای دولت سیزدهم شده است.
با قبول اینکه شاخصهای اقتصادی در شرایط مطلوبی قرار ندارند اما مردان اقتصادی دولت فعلی برای رسیدن به کارنامه خرابکاریهای همتی راه بسیار پر فراز و نشیبی را در پیش دارند؛ به عبارت دیگر آخرین نفری که میتواند به سیاستهای دولت سیزدهم نقد کند شخص عبدالناصر همتی است.
البته نباید این نکته را فراموش کنیم که صرفا آواربرداری ویرانهای که همتی و دوستانش تحویل دولت سید ابراهیم رئیسی دادند به ماهها و سالها زمان احتیاج داشته و دارد و در این زمینه میتوان به اقتصادیهای دولت سیزدهم خداقوت گفت.
با ورود همتی به ساختمان شیشهای میرداماد، بسیاری امید داشتند که بازار ارز به پایان نوسان خود رسیده و رئیسجدید بانک مرکزی به زودی افسار نرخ ارز را خواهد کشید. امیدها به همتی برای حفظ ارزش پول ملی اما تنها چند روز بیشتر دوام نداشت. روند صعودی نرخ ارز با آغاز به کار همتی ادامه یافت تا جایی که نرخ ارز تنها حدود یک ماه پس از آغاز به کار همتی و در میانه همان سال از کانال ۹ هزار تومان به بیش از ۱۵ هزار تومان رسید.
همتی سعی داشت با کمترین تزریق ارز، بازار را کنترل کند. از همین رو تدارک رسانهای گستردهای دید و بسیاری از رسانهها را برای کنترل بازار به خط کرد.
هرچند در مقطعی نرخ ارز به کمتر از ۱۵ هزار تومان هم فروکش کرد اما رشد قیمت دوباره اوج گرفت تا در نیمه سال ۹۹ قیمت هر دلار
به حدود ۳۲ هزار تومان هم افزایش یافت.
در نهایت عبدالناصر همتی پیش از پایان دولت دوازدهم و برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری، ساختمان میرداماد را ترک کرد و جای خود را به اکبر کمیجانی معاون خود داد. همتی بدترین عملکرد را در حفظ ارزش پولی و ثبات نرخ ارز در بین دیگر رؤسای بانک مرکزی به خود اختصاص داده است.
همچنین رکوردهای تاریخی سالانه رشد نقدینگی پس از انقلاب در دولت گذشته و بهطور خاص در دوره مسئولیت همتی در بانک مرکزی ایجاد شده (رشد ۴۰.۶ درصدی نقدینگی در سال ۱۳۹۹) و ازاینحیث، لقب سلطان
رشد نقدینگی برازنده وی است. از ۴۲۰۰ هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی موجود کشور در پایان دولت روحانی قریب به ۱۸۸۷ هزار میلیارد تومان در دوره همتی ایجاد شده بود. به عبارت دیگر خالق حدود نیمی از نقدینگی ایران در بازه مذکور جناب عبدالناصر همتی بوده است.
از سوی دیگر، یکی از وظایف بانکمرکزی، اعمال سیاستهای پولی است. سیاستهایی که در دوران تورم بتوانند شدت افزایش قیمتها را کاهش دهد. عبدالناصر همتی در این زمینه نیز دارای رکورد است. او رکورد ثبت بالاترین «نرخ تورم» در پس از انقلاب را در کارنامه دارد. پس از انقلاب نرخ تورم نقطه به نقطه هرگز به شصت درصد نرسیده بود. در سال ۹۹ برای چندین ماه متوالی از شصت درصد عبور کرد.
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به نقل از فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «امروز... چیزی به نام برجام وجود ندارد و باید مرگ برجام را اعلام کرد. اینکه آقای بایدن عنوان کرده برجام مرده است کشف جدیدی نیست و شواهد و قرائن نشان میدهد که برجام به پایان راه خود رسیده است.»
در این مطلب آمده است: «کشورهای غربی در حال فشار به ایران هستند تا درنهایت به نقطهای که به دنبال آن هستند دست پیدا کنند. اقداماتی که آمریکا و کشورهای اروپایی طراحی کردهاند در آینده نیز ادامه خواهد داشت. بااینوجود ما هرگز به احیای برجام باز نخواهیم گشت و باید مرگ برجام را اعلام کنیم.»
فعال سیاسی اصلاحطلب به آرمان ملی گفت: «اتفاقاتی که در ماههای گذشته رخ داده سبب شده ارتباط ایران با کشورهای اروپایی به بدترین وضعیت خود در قرن اخیر رسیده است. امروز موضعی که آلمان علیه ایران میگیرد تندتر از آمریکاست. این وضعیت درباره دیگر کشورهای اروپایی نیز وجود دارد و رهبران کشورهای اروپایی مواضعی علیه ایران میگیرند که در گذشته کمتر سابقه داشته است. امروز دیگر کشورهای اروپایی خطاب به ایران از مذاکره حرف نمیزنند و رویکردی علیه ایران در پیش گرفتهاند که از آمریکا نیز سبقت گرفتهاند. کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که دیگر شرایط مانند گذشته نیست و به همین دلیل باید تصمیمات دیگری بگیرند.»
مدعیان اصلاحات در حالی اعتراف میکنند که با اغتشاشات اخیر، برجام به پایان خود رسیده و تحریمها لغو نمیشوند که خود یکی از مقصران و بانیان وضعیت کنونی برجام هستند. آنها با حمایت و هواداری از اغتشاشگران زمینه جری شدن دشمن و تشدید تحریمها و تهدیدها علیه ایران را فراهم کردند؛ همان کاری که در فتنه 88 انجام شد. زمانی که اوباما در نامههای منفعلانه خود به ایران از لزوم همکاریهای جدید سخن میگفت فتنه گران کاری کردند که دموکراتها با دیدن وضعیت ایران جری شده و به قطعنامه 1929 علیه ایران رسیدند؛ قطعنامهای که مبنا و سرآغاز شدیدترین تحریمهای غربیها علیه کشورمان شد.
اشک تمساح بانیان افزایش 700 درصدی دلار در واکنش به نوسانات بازار ارز
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «آغاز عصر دلار 40 هزارتومانی» نوشت: «قیمت دلار در معاملات پشتخطی آخر هفته از مرز روانی ۴۰ هزار تومان عبور کرد. عددی «رُند» که برای بازارهای دارایی و معاملهگران آن بسیار حساس است. دلار که پنجشنبه در معاملات نقدی تا سطح ۳۹۸۰۰ تومان پیش رفته بود، از عصر روز پنجشنبه گذشته در معاملات فردایی به بیش از ۴۰ هزار تومان رسید. در همین حال، قیمت سکه هم دوباره به مرز یک عدد «رُند» دیگر نزدیک شد؛ 20 میلیون تومان...چهارشنبه گذشته همزمان با انتشار اخباری از تلاش ایران برای احیای برجام در پی ملاقات وزیر خارجه با مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، قیمت دلار در بازار غیررسمی هم با افت هزارتومانی روبهرو شد و تا سطح 38500 تومان پایین آمد. اما فعالان بازار و معاملهگران (که بانک مرکزی ایران آنها را به رسمیت نمیشناسد) پسازاینکه متوجه شدند این دست از اخبار فقط «روی کاغذ» و «تلکس» خبرگزاریهاست و خبری از «احیای قطعی برجام» در کوتاهمدت نیست؛ بار دیگر به کانالهای افزایشی معاملات بازگشتند. در حال حاضر شرایط بهگونهای رقم خورده که هرگونه خبر از عدم تمایل غرب به احیای برجام بر سرعت رشد دلار میافزاید.»
گفتنی است افکار عمومی به یاد دارند که دولت برآمده از اصلاحات برجام را به این توجیه به کشور تحمیل کرد که در فرجام امضای آنهمه تحریمها بالمره برداشته خواهد شد. آنها حتی در ضرورت امضای برجام تا آنجا پیش رفتند که آب خوردن مردم را هم به آن منوط کرده بودند، اما سرنوشت آن شد، آنچه نباید میشد تا جایی که دولتمردان تدبیر و امید یکی پس از دیگری از برجام بهعنوان خسارت محض یاد کردند که نتیجهای جز «هیچ» نداشته است. این تجربه تلخ، اما گویی به چشم کاسبان برجام نمیآید!
در ابتدای آغاز به کار دولت روحانی قیمت هر دلار حدود ۳ هزارتومان بود. اما در همان دولت قیمت دلار تا آستانه ۳۲ هزارتومان افزایش یافت یعنی ما شاهد افزایش 700 درصدی قیمت دلار و افزایش دو برابری تعداد تحریمها در دولت بودیم که مدعی «تعامل با جهان» بوده و تأکید داشت که به زبان دیپلماسی و مذاکره مسلط است. این در حالی است که افزایش فعلی قیمت ارز، یکی از نتایج میراث تورم ۵۹ درصدی است. ضمن اینکه دولت فعلی، بیش از 110 هزار میلیارد تومان بدهی انباشته و سود اوراق سررسید شده را هم تسویه کرده و 60 هزار میلیارد تومان هم به اجرای برخی تکالیف قانونی دشوار مانند متناسبسازی حقوق معلمان (و بازنشستگان و کارمندان) اختصاص داده است.
آمریکاییها تناقض دارند و هیچیک از تصمیمات آنها محکم و شفاف نیست
روزنامه آرمان ملی در مطلبی نوشت: «گرچه طی چند وقت گذشته مواضع مختلفی از سوی غربیها درخصوص لزوم ازسرگیری مذاکرات و احیای برجام مطرحشده و مقامات مختلف بینالمللی نظیر دبیرکل سازمان ملل و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درخصوص احیای برجام مطالبی مطرح کردهاند و از لزوم احیای این توافق گفتهاند؛ اما قطعیتی درباره امیدواری نسبت به ازسرگیری مذاکرات وین در راستای احیای برجام وجود ندارد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «وزیر خارجه آمریکا نیز صراحتاً همین را گفته که ما سیاست اعمال فشار بر ایران را ادامه میدهیم. لذا این دوگانه سخن گفتن و عمل کردن نشان میدهد که هیچیک از تصمیمات غربیها خیلی محکم و شفاف نیست.»
در دولت رئیسی سختترین دوران عمر روزنامهنگاری را سپری میکنیم!
روزنامه مردمسالاری در مطلبی به نقل از مدیرمسئول خود نوشت: «به جرأت میگویم در شرایط کنونی و به ویژه در دوران دولت جناب آقای رئیسی سختترین دوران عمر روزنامهنگاری را پس از پیروزی انقلاب سپری میکنیم... دلایل آن خیلی واضح است و اگر عشق به مردم و انگیزههای شرعی و انقلابی نبود حتماً عطای روزنامهنگاری را به لقایش میبخشیدیم؛ زیرا تنگناهای معیشتی مردم تأثیر فراوانی بر رسانههای غیردولتی به ویژه نشریات مستقل سیاسی و بالاخص مطبوعات وابسته به احزاب اصلاحطلب داشته است.»
گفتنی است اتفاقاً دولت موردحمایت مدعیان اصلاحات که میگفت «پناه میبرم از بستن دهان منتقدان» بیشترین برخوردها با منتقدان را داشت بهگونهای که بیش از دهها بار منتقدان خود را «بیعقل»، «بی شناسنامه»، «بیسواد»، «عدهای متوهم» و.... نامیده بود. در دولت او رکورد شکایتها علیه رسانهها شکسته شد و روزنامههایی مانند وطن امروز تعلیق و خبرنگاران رسانهها بیکار شدند. حالا مدعیان اصلاحات با ادعاهای خلاف واقع و صرفاً با ابتنا بر چند بار احضار و سؤال و جواب میگویند «سختترین دوران عمر روزنامهنگاری را سپری میکنیم!»
رشد شاخص تولید در ۶ ماه نخست
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی از رشد شاخص تولید در ۶ ماه نخست خبر داد و نوشت: «شاخص تولید کارگاههای بزرگ صنعتی در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۱ رشد ۶/ ۶ درصدی را نسبت به نیمه نخست سال ۱۴۰۰ تجربه کرد. با توجه به اینکه قریب به ۷۰ درصد از ارزشافزوده بخش صنعت به عملکرد تولید کارگاههای بزرگ صنعتی اختصاص دارد، رشد محققشده شاخص تولید این کارگاهها در دوره مورد زمانی یادشده نقش مهمی در رشد ۸/ ۵ درصدی ارزشافزوده بخش صنعت و به نوبه خود بر عملکرد ۳ درصدی رشد اقتصادی در ۶ ماه اول سال ۱۴۰۱ داشته است.»
در این گزارش آمده است: «آمارها حاکی از آن است که در نیمه نخست سال ۱۴۰۱، از ۲۴ گروه صنعتی عمده کشور که سهمی ۵/ ۸۶ درصدی از کل تولیدات صنعتی را بر عهدهدارند، سه گروه «صنایع تولید فلزات اساسی», «صـنایع تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیمتریلر» و «صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی» بیشترین سهم را در رشد محققشده بخش صنعت داشتهاند. این گروهها در نیمه نخست سال جاری، رشدی معادل ۴/ ۱۳ درصد، ۸/ ۲۰ درصد و ۹/ ۳ درصدی را نسبت به مدت مشابه سال گذشته در حجم تولیدات خود تجربه کردند.»
در دولت روحانی همه تحریمها در یک روز لغو شد!
روزنامههای اصلاحطلب کارنامه بلندبالایی در بزک برجام و سپس در تحریف تاریخ پسابرجام دارند بااینهمه اما شرق در تازهترین شکل تحریف حقایق مرزهای تحریف حقایق در مورد برجام را بهطور محسوسی جابهجا کرد.
در یادداشت شرق آمده: «عرصه روابط بینالملل عرصه واقعگرایی و زبان آنهم زبان قدرت است. عرصهای که وضعیت طبیعیهابز بهترین توصیف برای آن است. در این فضای آنارشیک همه کشورها به دنبال کسب امتیاز و منافع بیشتر هستند و کشوری موفقتر است که به ابزار مختلف قدرت مجهزتر باشد. مطالعه روابط بین دولتها هم نشان داده که هیچ دولتی با رؤیا و انتظارِ شانس به موفقیت نرسیده است.»
بااینوجود باید از اصلاحطلبان پرسید که اگر میدانستید که «زبان قدرت» تا ایناندازه مهم است چرا در مسیر تهی ساختن دست کشور از قدرت گام برداشته و برای فاکتورهای قدرت آفرینی مانند هستهای و موشکی تلاش میکردید و میکنید؟!
این متن در ادامه آورده: «ایران نیز بهعنوان یک دولت همواره در مسیر برخوردها و تضاد منافع با کشورها بهخصوص قدرتهای بزرگ بوده است. پرونده هستهای را میتوان مهمترین تضاد منافع ایران با قدرتهای بزرگ و پیچیدهترین موضوع سیاست خارجی ایران از زمان تشکیل دولت به معنای جدید تا به امروز دانست. اگرچه مذاکرات دولت حسن روحانی با قدرتهای بزرگ منجر به لغو تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل در یک روز شد [!!] اما این خوشحالی ۲ سال بیشتر طول نکشید و با روی کار آمدن ترامپ، آمریکا بهصورت یکجانبه از توافق خارج و تحریمهای سنگین و ناجوانمردانهای را به کشور تحمیل کرد.»
در ادامه این متن میخوانیم: «با شکست ترامپ و بازگشت دموکراتها به کاخ ریاست جمهوری، مذاکرات مجدد آغاز و عباس عراقچی از سوی دولت مسئول مذاکره برای احیای برجام شد. مذاکرات فشردهای که با نظارت مقامات عالی کشور درنهایت به نتیجه رسید و طرفین مذاکرات آماده امضای توافق شدند. توافقی که میتوانست بخش زیادی از فشارهای اقتصادی بر مردم را کم کند و التیامی بر زخمهای حوادث آبان ۹۸ شود. اما در کمال ناباوری امضای قرارداد تا تشکیل دولت بعد که از همان زمان قابل پیشبینی بود، دولت سید ابراهیم رئیسی ست به تعویق افتاد... این تنها فرصت سوزی جریانات داخلی و مخالف دولت روحانی نبود. آنها با استقرار دولت جدید، سکانداری مذاکرات را خود به دست گرفتند ولی هنوز از مذاکرات نتیجهای حاصل نشده.» عجیب است که در همه سالهای پس از برجام یکی از پربسامدترین انتقادهای طیف منتقد برجام در دولت قبل (دولت اصلاحطلبان) این بود: وعده روحانی برای «لغو همه تحریمها بالمره در روز اجرای توافق» و عدم تحقق آن.
حال این یادداشت برای نخستین بار در میان تحریفهایی که پیشازاین در مورد پسابرجام از سوی اصلاحطلبان مطرح شده موضوع لغو همه تحریمها در یک روز را مطرح کرده است. این ادعای مضحک از سوی این طیف در حالی عنوان میشود که چند تن از مقامهای دولت قبل ازجمله سیف رئیسوقت بانک مرکزی، عراقچی دیپلمات ارشد ایرانی در مذاکرات آن زمان و صالحی رئیسوقت سازمان انرژی اتمی و... هرکدام بهنوعی به «دستاورد تقریباً هیچ ایران از برجام» اشاره کردند. حالا این روزنامه زنجیرهای پاسخ دهد که چگونه در فضایی که مدعی شدهاند همه تحریمها در یک روز لغو شده بود دستاورد ایران از تحریمها تقریباً صفر بوده است؟! موضوع این است که آمریکا بهراحتی با لغو چند تحریم سر مذاکرهکنندگان وقت ایران را کلاه گذاشت اما مکانیسم تحریمها بهگونهای چیده شده بود که لغو آن تحریمها تأثیر مثبتی برای ایران نداشت.
نکته دیگر اینکه نویسنده این یادداشت تا آن حد از وقایع بیاطلاع است که بیشتر از همه به تعویق افتادن مذاکرات در اواخر دولت روحانی از سوی آمریکاییها بود. چراکه آنها با توجه به اینکه مدت زیادی از آن دولت نمانده بود نمیخواستند با دولتی در حال پایان برای مذاکرات وقت بگذارند. دیگر اینکه در یک مورد روحانی گفته بود اگر به آقای عراقچی اختیارات کامل بدهند او میرود و با توافق برمیگردد. بگذریم از اینکه در دفعه قبل یعنی در سال 1394 هم اصلاحطلبان و دولت وقت نظیر همین وعدهها را داده بود که پس از امضای برجام محقق نشد اما نکته این است که آمریکا و اروپا چه چیزهایی را در قبال برجامی که وعده داده بودند از آقای عراقچی مطالبه کرده بودند؟ به نویسنده یادداشت و روزنامه شرق توصیه میکنیم ضمن خواندن و مطالعه بیشتر به سرگذشت لیبی در این عرصه توجه کنند؛ اگر چشم عبرت بینی دارند.
تصویرسازان دروغپرداز مدعی اصلاحات در پی تأمین نیاز غرب به برجام
مدعیان اصلاحطلبی که ضمن حمایت از اغتشاشگران، برای منافع آمریکا پادویی کردند، تقلا دارند ایران را گوشه رینگ ببرند و متهم کنند و نیاز دشمن را برآورده سازند.
روزنامه زنجیرهای هم میهن دیروز نوشت: «در آن سو ایران نیز رفتار ناهماهنگی در تنشزدایی با غرب و نوع تحرکات منطقهای خود داشت. دلیل اصلی این ناهماهنگی، نبود گفتوگوهای جامع منطقهای بین ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس بود... در عرصه سیاست خارجی لازم است تا تغییراتی معنادار صورت پذیرد که در راستای برخی از مطالبات مردم ناراضی باشد. ایران در این مقطع خاص بهشدت نیازمند اصلاح تصویری است که از آن در غرب شکل گرفته است.»
تصویرسازان دروغپرداز مدعی اصلاحات که به عنوان امتداد داخلی دشمن، قاتلان شاتگان در دست تحت حمایت دستگاههای جاسوسی غرب را در صورت معترض به تصویر کشیدند، در پی تأمین نیاز غرب به برجام هستند، آن هم نه فقط برجام هستهای بلکه برجام 2 و 3. با یاوهگویان و دلالان فروش عوامل قدرت ایران اسلامی باید برخوردی درخور خیانتشان داشت.
تاریخ خبر: ۱٤۰۱/۱۰/۰٤، ۱۸:٤۵:۰۰ بازدیدها: 122