به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,331
بازدید دیروز: 8,097
بازدید هفته: 12,428
بازدید ماه: 151,600
بازدید کل: 25,138,510
افراد آنلاین: 98
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۲۳ دی ۱٤۰۳
Sunday , 12 January 2025
الأحد ، ۱۲ رجب ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
روزی نامه های غــرب گــدا    ۱۴۰۱/۱۰/۰۶

روزی نامه های غــرب گــدا   

۱۴۰۱/۱۰/۰۶

دلواپسی اصلاحات برای معاونت سیاسی تمامی ندارد!/ سکوت روزنامه‌های زنجیره‌ای  درباره اهانت به پیامبر اکرم – صاحب نیوز

پررویی نجومی درباره میراث تورمی و قیمت ارز
ماجرا از این قرار است که رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاح‌طلبی چند هفته است یکی از صفحات کیهان را سوژه قرار داده‌اند؛ صفحه اول با این تیتر: «دلار 5800 تومان، دستاورد دولت برجام و تلگرام». از روزنامه هم‌میهن گرفته، سایت نواندیش و کانال اخبار فوری و... با برجسته کردن صفحه مذکور چنین القا کرده‌اند که دلار در دولت روحانی 5800 تومان بود و این در حالی است که صفحه و تیتر مذکور کیهان،‌مربوط به فروردین 1397 است. به عبارت دیگر دولت روحانی سه سال پس از آن تیتر هم ادامه داشت و دلار را تا 33 هزار تومان هم رساند و نهایتاً با قیمت 27/500 به کار خود پایان داد. در حقیقت قیمت دلار در دولت روحانی، از 3200 تومان به این قیمت رسید و بیش از 7 برابر شد.
روزنامه هم‌میهن در حالی در این زمینه از دولت روحانی به عنوان دولت کارآمد برای عادی‌سازی امور یاد کرده که همه چیز مدیر و اقتصاد کشور را به برجام گره زد و به همین دلیل هم آمریکا توانست از همین مسیر بیشترین ضربه را به اقتصاد ایران بزند. در تفاوت آن دولت با دولت فعلی همین بس که دولت فعلی با وجود عهدشکنی طرف آمریکایی که موجب شده بود صادرات نفت ایران به زیر 200 هزار بشکه برسد، مجدداً صادرات نفت را به بالای 1/200 تا 1/5 میلیون بشکه برساند. و در حالی که دولت سابق می‌گفت، بدون برجام و FATF امکان واردات واکسن کرونا وجود ندارد و آمار قربانیان کرونا را به 700 نفر در روز رساند. دولت جدید توانست ضمن انجام چند نوبت واکسیناسیون، آمار قربانیان را به صفر برساند.
در مقابل می‌توان به تدبیر بنزینی دولت روحانی اشاره کرد که به مدت 4 سال قیمت را ثابت نگه داشت و موجب افزایش بی‌رویه مصرف (قاچاق) و خسارت هنگفت به منابع ملی شد و پس از آن که در این کار درمانده شد،‌ناگهان در یک شب، مردم را با افزایش 300 درصدی قیمت غافلگیر کرد و به دشمن فرصت آشوب‌افکنی در آبان 98 و (سپس ترور سردار سلیمانی در دی ماه همان سال) را داد.
از همین جنس بی‌تدبیری‌ها، می‌توان به از بین بردن خودکفایی گندم و افزایش واردات آن به قیمت نارضایتی کشاورزان، حراج 18 میلیارد دلار از منابع ارزی به قیمت 4200 تومان و سپس حذف ارز ناشی از 20 قلم کالا،‌توقف ساخت مسکن و ایجاد تورم هفت برابری در این عرصه‌ و نهایتاً انفجار نقدینگی و یادگاری تورم 60 درصدی اشاره کرد.
در موضوع قیمت ارز هم غیر از اخلالگری‌های سیاسی و رسانه‌ای همسو با اتاق جنگ اقتصادی که باید مورد برخورد جدی واقع شود،‌باید به میراث تورم 60 درصدی (40 درصد پس از یک سال) و کسری بودجه 480 هزار میلیاردی هم اشاره کرد که مجموعاً بستر اقتصادی تلاطم قیمت‌ها و سوء استفاده سودجویان را فراهم کرده است.

 

از فرصت‌سوزی تا اشک تمساح برای عدم انعقاد قراردادهای نفتی!

وزارت نفت در پاسخ گزارش روزنامه سازندگی با عنوان «بهای تعلل ایران» که مدعی تواتر در دیپلماسی و تعلل در انعقاد قراردادهای گاز بین‌المللی شده بود، یادآوری کرده است: روزنامه سازندگی از قراردادهای اخیر که میان شرکت «قطر انرژی» و شرکت «سینوپک» چین منعقد شده به شکل طعنه‌آمیزی گلایه به عمل آمده بود. جای خوشحالی است که روزنامه سازندگی از تعلل و اعمال و فرصت‌سوزی سخن گفته‌اند و حداقل بعد از مدت‌ها سکوت، بایکوت و سرپوش گذاشتن بر اهمال‌ها، تعلل‌ها، ناکارآمدی‌ها و نگاه تحقیرآمیز به فرصت‌های در دسترسی ایران خارج از هژمونی غرب، نگران همکاری چینی‌ها با کشورهای منطقه شده است.
مدیران دولت سیزدهم در حوزه انرژی در یک سال گذشته همین تیتر را هزاران بار با خود واگویه کرده‌اند که واقعا چرا تعلل؟ و بهای این تعلل برای ایران عزیزمان چیست؟
در فاصله سال‌های 2012 و 2013 مصادف با 92-91 بود که اوج فشار تحریم‌های یکجانبه جهان غرب به شکل ظالمانه بر ملت ایران تحمیل می‌شد، فشار فزاینده‌ای «صنعت نفت ایران» به‌عنوان قلب تپنده اقتصادی کشور را هدف گرفته بود. در آن برهه جوانان نخبه ایرانی آستین همت بالا زدند و با تلاش مضاعف توانستند جلوی تعبیر رویای بدخواهان کشور را بگیرند، فروش نفت ایران را برقرار نگه دارند و پیشرفت پارس جنوبی را با تکیه بر بومی‌سازی و همکاری با شرکای روزهای سخت که در آن زمان شرکت‌های چینی بودند به پیش ببرند. اما با تغییر دولت ناگهان آنچه نویسنده روزنامه سازندگی از آن احساس دلهره دارد، به شکل سونامی از داخل کشور وزیدن گرفت و در چشم به‌هم‌زدنی نیروهای متخصص و فعال در بومی‌سازی و ساختن ایران قوی به دست ایرانیان منزوی شدند و عذر شرکا و متحدان روزهای سخت خواسته شد تا زمینه لازم برای ورود کمپانی‌های غربی فراهم شود. چون گمان دولت وقت این بود که اروپایی‌ها با حضور فعال ایرانیان یا شرکت‌های چینی وارد صنعت نفت نخواهند شد و باید اصطلاحا میدان برای آنها خالی نگه داشته شود. بعد از امضای برجام که فتح‌الفتوح خوانده می‌شد و بدون توجه به جزئیات مهمی که مانع انتفاع اقتصادی طولانی‌مدت ایران از این توافق می‌شد، به‌طور مکرر اعلام می‌شد که اروپایی‌ها در راه هستند و امروز و فردا برای سرمایه‌گذاری به ایران سرازیر خواهند شد. این وعده عموما نسیه از زبان و بیان نمی‌افتاد. اما در واقعیت رئیس‌جمهور چین آقای شی‌جین‌پینگ در رأس بزرگ‌ترین هیئت تجاری که تاریخ کشور به خود دیده‌، برای تبریک انعقاد برجام در سفری سه روزه به تهران آمد و تا بگوید متحد دیروز عصر تحریم امروز هم آماده است تا با تعلیق تحریم‌ها در بخش‌های مختلف کلیدی برای دو کشور از جمله انرژی و راه سرمایه‌گذاری کند. این پیشنهاد جذاب که با ایجاد توازن مثبت حتی می‌توانست تضمینی برای سرمایه‌گذاری طرف غربی در ایران و بقای بیشتر برجام هم باشد با واکنش بسیار سرد دولت مورد علاقه روزنامه سازندگی مواجه شد.
این فرصت طلایی نه با تعلل که تعمدا به هیچ انگاشته شد. طرف‌های اروپایی هم بعد از مذاکرات بی‌فایده طولانی‌مدت عملا سرمایه‌گذاری قابل اعتنایی در کشور انجام ندادند تا زمانی که ترامپ رویای کاغذی برجام را تکه‌تکه کرد. در این شرایط که روابط ایران و چین در سردترین دوره خود از گذشته‌های دور به سر می‌برد، مقامات عالی نظام و دیگر نهادهای مسئول تلاش کردند، روابط به سردی گراییده را احیا کنند تا ظرفیت‌های موجود با پروژه‌های راهبردی پیوند خورده و فعال شود.
سیاست اصولی کشور که از سوی دولت پیگیری می‌شود، تکیه بر توانمندی‌های داخلی و ساختن ایران قوی است و در عین حال دست دوستی ایران برای ملت‌ها و دولت‌هایی که با احترام به منافع دوجانبه قصد همکاری با ایران را دارند، گشاده و مهیاست.
دولت جدید ظرفیت‌های بزرگ داخلی را به عنوان تکیه‌گاه اصلی پیشرفت کشور محاسبه می‌کند. بر همین اساس دیدیم که بانک‌ها به صحنه آمدند و سرمایه راکد و نقدینگی کلان خود را برای پیش راندن موتور شرکت‌های نفت و گاز به میدان آوردند.
در عین حال مخابره خبر فعال شدن پروژه‌های نفت و گاز ایران در کنار تحولات جهانی، سرمایه‌گذاران روس و چینی را نیز به مشارکت در این پروژه‌ها ترغیب کرد و توافق‌هایی با رویکرد حفظ منافع ملی و انتفاع دوجانبه نیز منعقد شد. تفاهم‌نامه جامعه همکاری‌های ایران و روسیه که پس از عملیاتی‌شدن بیش از 40 میلیارد دلار ارزش اقتصادی دارد. پروژه ایران ال‌ان‌جی بعد از سال‌ها تعویق و تعلیق در مدار توجه و راه‌اندازی قرار گرفته است. توافقات و تفاهم‌نامه‌های متعدد دیگری از کشورهای همسایه و قاره‌های مختلف دیگر نیز در حال انجام است که البته بخشی از آنها برای در امان ماندن از شر تحریم‌ها و بدخواهان خارجی ملت ایران کمتر رسانه‌ای شده‌اند.

 

 

بیگاری دادن به اشرافیت غربگرا و طلبکار شدن از نظام!

روزنامه «جمهوری اسلامی» در سرمقاله‌ای بدون امضا نوشت: «فاصله گرفتن از اهداف انقلاب اسلامی، منشأ اشتباه بود و از آن زمان تاکنون در مسیری غیر از آنچه امام خمینی برای این انقلاب و نظام اسلامی تعیین کرده بود در حال حرکت هستیم.
سرفصل‌هائی از قبیل برقراری عدالت، حفاظت از کرامت انسان‌ها، رعایت حق دخالت افراد در تعیین سرنوشت خود و کشور، کوتاه کردن دست چپاولگران و افراد فاسد از ثروت عمومی و قدرت، تأمین رفاه برای آحاد مردم و حمایت از مستضعفان نمونه‌هائی از اهداف انقلاب است. قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی حاوی این سرفصل‌هاست ولی بعد از مدتی حکمرانی‌ ما این اصول را نادیده گرفت و به راهی رفت که پوسته‌ای از نظام بدون بخش عمده‌ای از محتوا باقی ماند. عامل اصلی نارضایتی‌ها را باید در اینجا جستجو کرد.
مسئولان نظام با افتخار اعلام می‌کنند که انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهر و روستا برگزار می‌کنند. این ادعا در مورد اصل برگزاری انتخابات درست است ولی این فقط پوسته است بدون آنکه محتوای واقعی «انتخاب» در آن وجود داشته باشد. وقتی تمام افراد واجدصلاحیت قانونی برای ورود به مجلس یا رئیس ‌جمهور شدن ردصلاحیت می‌شوند و صحنه فقط برای افراد مورد نظر مسئولین‌ خالی می‌ماند، آنچه اتفاق می‌افتد انتخاب نیست، انتصاب است... 
...داستان برجام و اف‌ای‌‌تی‌اف، مورد دیگری است که فاصله گرفتن ما از اهداف اقتصادی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را به اثبات می‌رساند. می‌گویند سفره مردم را به برجام و اف‌ای‌تی‌اف گره نمی‌زنیم ولی می‌بینیم حتی روابط اقتصادیمان با چین و روسیه هم بدون رفع تحریم‌ها و پیوستن به اف‌ای‌تی‌اف، راه به جائی نخواهد برد. دیدیم که این وعده گره نزدن و عضویت در پیمان شانگهای و تقلاهای دیگر حضرات در حدود یکسال و نیم که از عمر دولت جدید می‌گذرد، نه‌تنها مشکلی از بحران اقتصادی کشور حل نکرد، بلکه ارزش پولی‌مان را به شدت کاهش داد. 
ادامه این سیاست‌ها دست دشمنان را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بازتر می‌کند و هیچ ایرانی باغیرتی به پیروزی دشمنان رضایت نمی‌دهد. آنکس که می‌تواند دشمن را در این زمینه ناکام کند، خود حکمرانان هستند. بازگشت به اهداف اولیه انقلاب، تنها راه ناکام نمودن دشمن است. شجاعت این بازگشت را داشته باشید و این واقعیت را بپذیرید که عقب‌‌نشینی در جائی که لازم باشد، شجاعت است و به موفقیت منجر می‌شود».
درباره این تحلیل گفتنی است:
- مبارزه با استکبار از اهداف متعالی انقلاب است اما جریان تجدیدنظر طلب (انقلابیون پشیمان (متمایل به غرب) سعی کردند از انقلاب هویت‌زدایی کنند. عجیب این که گردانندگان روزنامه جمهوری اسلامی هم با جریان مذکور همراهی کردند اما اکنون مدعی مطالبه به بازگشت به شعارهای انقلاب شده‌اند. این ادبیات که رئیس‌جمهور آمریکا بسیار مؤدب، و امضای وزیر خارجه آن تضمین است، یا با آمریکا می‌شود شراکت برد-برد کرد، در کجای ادبیات انقلاب اسلامی جا داشت یا با کدام تجربه تاریخی ملت ایران مطابقت می‌کرد؟!
- دفاع از مدیریت اشرافیت غربگرا، در کجای قاموس انقلاب اسلامی قرار دارد که روزنامه مذکور و افراد و عناصر مشابه،‌در مسیر چنین دفاعی قرار گرفته و به مدت 8 سال، آن سوء مدیریت‌های فاجعه‌بار را توجیه کردند تا خسارت‌های بی‌سابقه را برجامی گذاشت؟ و حال که آن خسارت‌ها در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی آشکار شده، چرا به جای عذرخواهی از مردم و نظام،‌قیافه طلبکاران را به خود می‌گیرند و خواستار بازگشت به آرمان‌های انقلاب می‌شوند؟ کدام آرمان‌ها؟ همان که ائتلاف غربگرای پرمدعی اعتدال و اصلاحات دنبال ذبح‌شان بودند ونظام و نیروهای انقلابی نگذاشتند؟! اصرار بر واگذاری منابع قدرت و پیشرفت کشور در قالب برجام‌های 1 و 2 و 3، با شعارهای انقلاب نسبتی داشت یا تحمیل تورم 60 درصدی و گسترش شکاف طبقاتی در دولت «برجام و دیگر هیچ»؟! آیا شرم‌آور نیست که بانیان این خسارت‌ها اکنون به جای سرافکندگی، خسارت کج‌فهمی‌ها و بی‌کفایتی‌های خود را از نظام و دولت جدید و نیرو‌های انقلابی‌طلب می‌کنند؟! اجرای 37 دیکته از مجموع 41 دیکته FATF و چند برابر شدن تحریم‌ها با این وجود، چه ربطی (جز تضاد) به شعارهای انقلاب دارد؟!
- اشرافیت غربگرا چرا رویگردانی مردم از آنها در انتخابات را انکار و موضوع بررسی صلاحیت‌ها را به رخ می‌کشد؟ آیا مدعیان اعتدال و اصلاحات در انتخابات مجلس به جای یک لیست، سه فهرست  ارائه نکردند؟ و در انتخابات ریاست جمهوری، دو نامزد نداشتند که خاتمی و 16 حزب اصلاح‌طلب، نهایتاً پای حمایت از عبدالناصر همتی جمع شدند؟!

نظریه قجری اصلاح‌طلبان: مقاومت کردن در برابر دشمنی‌ها هنر نیست!

روزنامه اعتماد روز دوشنبه در مطلبی با عنوان «ريشه نابساماني‌هاي فزاينده كجاست؟» نوشت: «هنر آن نيست كه ما بتوانيم با خسارت‌هاي بسيار كه معمولا فشارش بر دوش مردم است در برابر دشمني‌ها مقاومت كنيم. مقاومت آخرين راه‌حل ايستادگي در برابر زياده‌خواهي‌هاست. البته هستند ذي‌نفوذاني كه وجود دشمني‌هاي گوناگون را تهديد نمي‌دانند و از آن اعراض نمي‌كنند و گاهي اگر در موضوعي دشمني نداشته باشيم به دشمن‌تراشي رومي‌آورند! اما بايد بپذيريم كه هر كشوري مواظب مناسبات جهاني نباشد خود را در انبوهي از طمع‌ورزي‌ها و فرصت‌طلبي‌ها و رقابت‌ها تنها و زيانبار خواهد يافت. در اين مورد مي‌توان نمونه‌هاي فراوان آورد و ثابت كرد كه ما در بسياري از زمينه‌ها چوب سهل‌انگاري‌ها و تأخر منافع ملي را مي‌خوريم... ما با برجام صلح‌آميزي برنامه هسته‌اي خود را به جهان ثابت كرديم و از زير فشار سنگين تحريم‌هاي ظالمانه خارج شديم ولي مجموعه مخالفت‌هاي داخلي و محكم نكردن پايه‌هاي آن اين امكان را به رئیس‌جمهور عنود آمریکا داد كه از آن خارج شود و ستمي تاريخي بر ملت ايران روا بدارد. چه بسا با ادامه روند برجام و تعجيل در جذب سرمايه‌هاي خارجي و حتي سرمايه‌هاي آمریکايي چنين امكاني از كاخ سفيد ستانده مي‌شد.»

گفتنی است آمریکایی‌ها مدت‌هاست عقیده دارند و این عقیده خود را پنهان هم نکرده‌اند که هیچ نوعی از فشار خارجی بدون وجود یک شبکه همکار در ایران که فشار را به سازش و مقاومت را به خسارت ترجمه کند.
کارکرد اصلی شبکه همکار غرب در داخل ایران یا همان طیف مدعی اصلاحات این است- و همواره همین بوده است- 
که فشار خارجی را به زبان سیاست و رسانه ترجمه کرده و تلاش می‌کند فضایی به‌وجود بیاورد که گویی بدون تن دادن به سازش و پذیرفتن درخواست‌های طرف مقابل هیچ راهی برای خلاصی از فشارها وجود ندارد.
از این منظر وجود جریان غربگرا یا همان مدعیان اصلاح‌طلبی در داخل کشور که دائما تلاش می‌کند منافع ملی را منطبق با خواسته‌های غرب و هزینه مقاومت مقابل درخواست‌های آن را بسیار بزرگ‌تر از آنچه در واقع هست جلوه دهد، مکمل پروژه تحریم است.
کوچک‌نمایی توان کشور برای مقاومت مقابل فشارها و متقابلا بزرگنمایی توان طرف مقابل برای تشدید فشارها، ستون‌های اصلی خیمه فکری‌ای است که جریان غربگرا در داخل از آن تغذیه می‌کند. دقیقا به همین دلیل هم هست که این جریان به همه چیز به عنوان ابزاری برای مذاکره و بده بستان نگاه می‌کند و در این بده‌بستان نیز به هیچ خط قرمز حقیقتا معناداری پایبند نیست. در واقع اگر بخواهیم از تعبیر دقیق‌تری استفاده کنیم، باید گفت ماهیت واقعی جریان غربگرا در ایران همان چیزی است که «سعید حجاریان» زمانی آن را وندالیسم یا «شکست‌طلبی» خوانده بود. شکست‌طلبی فرجام غربگرایی در ایران است؛ به این معنا که آخرین نسخه‌ای که غربگرایان برای هر منازعه‌ای تجویز می‌کنند این است که بهتر است شکست خورده بودن مقابل غرب را پیشاپیش بپذیریم و رنج و زحمت مقاومت را اساسا به جان نخریم.
عبارت دقیق‌تر این است که بگوییم این جریان در واقع عقیده دارد باید از ترس مرگ خودکشی کرد و توصیه می‌کند قبل از آنکه دیگران ما را شکست دهند بهتر آن است که ما خودمان، خودمان را شکست دهیم و آنچه را طرف مقابل می‌خواهد به آن واگذار کنیم.
بر این اساس وجود جریان غربگرا در ایران بزرگ‌ترین خطر امنیت ملی برای کشور و بزرگ‌ترین تهدید برای منافع ملی ایران است. این جریان اصلی‌ترین عامل تحریک دشمن به تشدید فشار علیه ایران و پایان پیدا نکردن مسیر دوگانه تحریم - سازش است. این جریان عامل طمع غرب به ایران است و این طمع می‌تواند روز ‌به‌روز قوی‌تر و خطرناک‌تر شود و به پروژه‌های پرریسک‌تری بینجامد. در پایان می‌توان گفت در تمام ادواری که سرزمین بزرگ ایران با توطئه‌های دشمنان در حال کوچک‌تر شدن بود (از قبیل دوران قاجاریه و پهلوی) یحتمل در درون دربار از همین دست استدلال‌های اصلاح‌طلبان مطرح بوده است.
مرگ روزانه 700نفر در دولت اصلاح‌طلبان پشت بهانه FATF 
روزنامه شرق در یادداشتی آورده بود: «ضمن تبریک به وزیر جدید راه‌وشهر‌سازی، اخیرا جناب آقای بذرپاش و مدیران اجرائی در اظهارات خود به مناسبت روز جهانی حمل‌ونقل در نمایشگاه حمل‌ونقل از برنامه نو‌سازی صنعت هواپیمایی ایران گفته‌اند که با نبود برجام و FATF و وجود تحریم‌های 40ساله صنعت هوایی، قابل تأمل است.»
در بخش دیگری از این نوشتار آمده: «اگر صنعت هوایی ایران بخواهد نو‌سازی شود و جایگاه خود را در صنعت هوایی جهان بازیابی کند، نیاز به خرید دست‌کم 375 هواپیمای نو یا دست‌دوم با طول عمر زیر پنج سال با ظرفیت متوسط 120 صندلی دارد... این حرکتی بود که وزیر راه‌وشهر‌سازی وقت آقای روحانی بعد از امضای برجام شروع کرد و صحبت از سفارش و تأمین300 هواپیما می‌شد که مورد تمسخر اصولگراها در آن زمان قرار گرفت؛ چراکه آن را در اولویت فعالیت‌ها ندانسته و حرکتی لوکس فرض کردند.»
در این باره لازم به ذکر است که در زمان شیوع کرونا در سال‌های آخر دولت قبل در حالی‌که آمار فوتی‌ها به روزانه 700نفر هم رسیده بود اما دولت اصلاح‌طلبان (دولت تدبیر و امید) عدم واکسیناسیون مردم را به FATF مرتبط کرده و می‌گفتند چون کشورمان FATF را امضا نکرده‌ امکان خرید واکسن و انتقال آن به کشور نیست.
بلافاصله پس از آنکه سید ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری رسید نخستین برنامه خود را واکسیناسیون گسترده و سریع مردم عنوان کرد و با لطف خداوند این امر مهم برای همه مردم ایران به صورت رایگان انجام شد آن هم به این صورت که چندین واکسن کرونا (اعم از ایرانی و خارجی) در مراکز موجود بود و هر شخص از میان واکسن‌های موجود می‌توانست انتخاب کند. این اتفاق مهم که آمار مرگ و میر کرونایی را از روزانه 700نفر در دولت اصلاح‌طلبان حتی تا صفر هم در دولت رئیسی رساند بدون FATF صورت گرفت و اصلاح‌طلبان نیز هیچ توضیحی ندادند که چطور آنچه را آنها می‌گفتند نمی‌شود دولت رئیسی به سرعت توانست.
در مورد نکته دیگری که در یادداشت مذکور آمده یعنی قرارداد 300هواپیما در دولت روحانی و آنچه تمسخر اصولگرایان عنوان شده باید گفت: اولا اصولگرایان ساده‌لوحی مفرط اصلاح‌طلبان را ندارند و لذا بعید می‌دانستند غربی‌ها پای حرف و قول‌شان بمانند که همین هم شد و هنوز مدتی از قراردادهای دولت قبل با شرکت‌های فرانسوی نگذشته بود که آنها به تبع آمریکا زدند زیر میز و رفتند!
دوم اینکه نقد اصولگرایان به تصمیم دولت قبل به این خاطر بود که در حالی که نیاز مبرم کشور به ترمیم جاده‌های خطرساز و نیز گسترش بیشتر ناوگان ریلی وجود دارد ناگهان از در درآمدن و 300هواپیما سفارش دادن با چه منطقی سازگار است؟! 
سوم اینکه خوب بود نویسنده یادداشت این نکته را متذکر می‌شد که از آن قراردادی که با افتخار یاد کرده‌اند (سفارش 300هواپیما) دولت قبل چند هواپیما نصیبش شد؟! 
در پایان باید گفت که مرگ روزانه 700نفر بر اثر کرونا در دولت اصلاح‌طلبان (تدبیر و امید) در حالی صورت می‌گرفت که آنها پشت بهانه‌ای به نام FATF پنهان شده بودند تا این‌گونه حاکمیت را به قبول FATF مجبور کنند؛ آیا زمان آن فرا نرسیده که دیگر از هراس افکنی درباره چیزهایی مانند FATF دست بردارند.
تمام منابع دولت رئیسی هم برای پرداخت بدهی‌­های دولت قبل کافی نیست
مدعیان اصلاحات ضمن اینکه بر فجایع اقتصادی به بارآمده در دولت روحانی سرپوش می‌گذارند، موفقیت‌های دولت مردمی را نادیده می‌گیرند.
روزنامه هم میهن در شماره روز پنج شنبه نوشت: «اکنون پس از گذشت حدود ۱۶ماه از حضور بدون رقیب‌شان بر مسند قدرت، سراب آن ادعاها بر کسی حتی خودشان و دوستان‌شان پوشیده نیست. یکی از نمونه‌های فراوان این ادعاهای عجیب و غریب، نامه‌ای است که ۲۴نفر با عنوان اقتصاددان آن را علیه دولت پیش امضا و صادر کرده بودند. محتوای ضمنی و کلی نامه یک چیز است: اینکه مشکلات اقتصادی ایران راه‌حل‌های ساده و روشنی دارد و شما (یعنی دولت روحانی) نمی‌دانید یا نمی‌توانید یا نمی‌خواهید که انجام دهید و البته ما می‌دانیم و می‌خواهیم و می‌توانیم.»
پاسخ سطرهای فوق در شماره پنج شنبه همین روزنامه طی گفت‌وگویی داده شده است؛ «اقتصاددان‌ها معمولا به صورت مکانیکی با شاخص تورم برخورد می‌کنند و نمی‌دانند عمدتا ریال ما تحت سلطه دلار است و به تبع آن اقتصاد ما هم تحت تاثیر بازی‌های پول‌های خارجی مثل دلار و یورو قرار می‌گیرد و عوامل دشمن هم اتفاقا از این ابزار برای اختلال در اقتصاد ما استفاده می‌کنند. این مسئله گویای این حقیقت است که این شاخص تحت تاثیر فشارهای سیاسی دشمن قرار دارد. الان هم به صورت ملموس می‌بینیم که بانک مرکزی در یک‌سال‌ونیم گذشته یکی از پایش‌های مهم‌اش ردیابی و پیگیری عوامل مخل بازار ارز بوده است و نیروهای امنیتی کشور مرتبا از دستگیری عواملی که از طریق ایجاد بازار فردایی در بازار ارز اختلال ایجاد می‌کنند، جلوی آنها را گرفته‌ است. با این حال در بهبود فضای کسب‌وکار امکانی که تحت عنوان سامانه مجوزهای کسب‌وکار راه‌اندازی، یک کار بسیار بزرگ در نظام متحجر اداری ما بوده است. شاخص رشد اقتصادی هم نشان می‌دهد که در چند ماه اخیر این نرخ به 6/3 رسیده است، این در حالی است که بدهی‌هایی که دولت گذشته برای این دولت به میراث گذاشته است، اگر تمام منابع را در چهار سال این دولت که در بودجه تصویب می‌شود صرف صاف کردن بدهی‌های سررسیدشده کنند، باز هم این دولت کم می‌آورد. با این حال فعالیت‌هایی که دولت انجام داده باعث رشد اقتصادی مثبت شده است. در تجارت خارجی حجم صادرات و واردات ما نشان‌دهنده رشد مثبت و فعال شدن بدنه اقتصادی کشور است و یا اتصال به پیمان‌های منطقه‌ای گواه این موضوع است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «چند برابر شدن تجارت ما با کشورهای همسایه یکی دیگر از نشانه‌های بهبود اوضاع است. کاهش نرخ بیکاری در کشور باز هم نشان‌دهنده عملکرد مثبت دولت است. تنظیم بازار بسیاری از محصولات اساسی که در دولت گذشته برای کشور دغدغه‌ای شده بود الان نشان‌دهنده بهبود وضعیت رسیدگی به تولیدکنندگان است یا بهبود عملکرد تامین اعتبار شبکه بانکی، باز هم یکی دیگر از شاخص‌هایی است که رو به بهبود بوده است. همچنین رسیدگی به مناطق و خانوارهای محروم و ترمیم حقوق بازنشستگان و معلمان و برخی اقشار دیگر نشان از بهبود رسیدگی به این گروه‌ها دارد که باعث کاهش ضریب جینی خواهد شد.»
با مرگ برجام، جنگ می‌شود!
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به نقل از فعال اصلاح‌طلب نوشت: « واقعیت این است که ما به پایان برجام رسیده‌ایم. کشورهای غربی و آمریکا متوجه شده‌اند که برجام برای جمهوری اسلامی یک امر مختومه است و دیگر به دنبال به نتیجه رساندن آن نیست. خوش‌بینی و تمایل آقای امیر عبداللهیان به آینده مذاکره اتفاق جدیدی نیست و در15 سال گذشته همواره این مسائل مطرح شده است....کشورهای غربی برجام را ابزاری برای بقای اسرائیل در مقابل ایران قلمداد می‌کردند. جمهوری اسلامی بر این اعتقاد است که رژیم اسرائیل نامشروع است و به همین دلیل باید نابود شود. به همین دلیل رسیدن ایران به امکانات هسته‌ای بالاتر از دید آنها به منزله تهدید بیشتر بقای اسرائیل قلمداد خواهد شد. اسرائیل نیز به دلیل شرایط بحرانی در منطقه و هم کشاندن پای کشورهای غربی به دعوای خود با ایران به دنبال ارتباط با کشورهای عربی است که در گذشته همواره طرف دعوا با اسرائیل بوده‌اند. از سوی دیگر اسرائیل با کمک کشورهایی مانند آذربایجان و یا حتی ترکیه و کمک برخی گروه‌ها در منطقه مانند کردها به دنبال این است که شاید به صورت نظامی با رویکردهایی که جمهوری اسلامی در منطقه دنبال می‌کند مقابله کند. البته این برخوردها در شرایط کنونی نیز در کشورهایی مانند سوریه و لبنان و مناطق دیگر به شکل‌های مختلف وجود دارد. با این وجود ادامه داشتن این وضعیت این احتمال را تقویت می‌کند که این تنش‌ها به داخل خاک ایران و در نهایت به صورت شدیدتر به داخل خاک اسرائیل کشیده شود. این واکنش‌های متقابل می‌تواند یک وضعیت مصیبت بار را در کل منطقه به وجود بیاورد.»
در این مطلب آمده است: «من فکر می‌کنم حداکثر امتیازی که ایران می‌تواند در این شرایط به دست بیاورد پذیرش همان متن نهایی است که آماده شده است. به همین دلیل بهتر است که با همان برجام که نتیجه مذاکرات طولانی بوده و حداکثر امتیازات را برای ایران به‌همراه داشته بپذیریم.»
مدعیان اصلاحات ضمن اینکه اعلام می‌کنند برجام به پایان خود رسیده، اما بازهم ضمن تلاش برای مهندسی ترس در افکار عمومی، می‌خواهند القا کنند که ضروری است در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب کوتاه بیاییم و برجام مدنظر آنان را بپذیریم. این در شرایطی است که غربی‌ها طی سه ماه و نیم گذشته رسماً اغتشاشگران و تروریست‌ها را حمایت و در صدها مورد جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرده‌اند.

 


 

 

تاریخ خبر: ۱٤۰۱/۱۰/۰۷، ۲۰:٤٤:۱۱       بازدیدها: 93