روزی نامه های غــرب گــدا
۱۴۰۱/۱۰/۰۷
یادتان نیست که میگفتید حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم؟!
روزنامه اعتماد با طرح این سؤال که «بالاخره در این کشور نفت میفروشیم یا در جنگ اقتصادی هستیم؟»، مینویسد: «خبرگزاری دولت مقصر وضعیت آشفته بازار ارز را به گردن آنچه «شرایط ویژه کشور» خوانده انداخته و گفته که «نمایندگانی که در جلسه امروز به بیان دیدگاه های خود پرداختند، شرایط ویژه کشور و قرار گرفتن دولت در جنگ سخت اقتصادی را نادیده گرفتند.» ایرنا، اما در حالی از قرار گرفتن دولت در «جنگ سخت اقتصادی» سخن میگوید که مقامات دولتی در چند ماه اخیر بر افزایش تولید نفت تاکید میکنند و آن را از دستاوردهای خود میدانند.
این نخستین مرتبه نیست که دولت سیزدهم و رسانههای حامی آن، به هنگام نابسامانی و آشفتگی بازار، «جنگ اقتصادی» را مورد اشاره قرار می دهند؛ اما در عین حال در برخی مواقع مانند هفته دولت، به افزایش فروش نفت و بازگشت پول حاصل از آن اشاره و بر آن تأکید می کنند.
وزیر نفت هفته گذشته گفته بود که «در حوزه نفت در کانال تولید روزانه سه میلیون بشکه نفت قرار گرفتیم.» این گفته های وزیر نفت از سوی رسانه های حامی دولت مورد استقبال قرار گرفت و با آب و تاب به آن پرداختند و این خبر را دستاوردی برای دولت آن هم بدون «برجام» دانستند.
دی ماه پارسال، ابراهیم رییسی در یک گفت وگوی تلویزیونی و هنگامی که میخواست به دستاوردهای دولتش اشاره کند، تاکید کرد که «صادرات نفتی ایران به حدی افزایش یافته که ما دیگر نگران صادرات آن نیستیم، صادرات نفت در دولت سیزدهم 40 درصد افزایش یافته و پول حاصل از صادرات نیز در حال بازگشت به کشور است.»
احسان خاندوزی وزیر اقتصاد هم مرداد گذشته گفته بود «با توجه به افزایش صادرات نفتی و نرخ تبدیل ارزی در قانون بودجه سال 1401، شاهد افزایش 580 درصدی وصول درآمد حاصل از صادرات نفت و میعانات به خزانه در چهار ماه نخست امسال بودیم.»
اما نیمه آبان ماه گذشته وقتی قیمت دلار رو به افزایش گذاشته بود، خبرگزاری ایرنا در گزارشی از جنگ اقتصادی سخن گفت و افزایش نرخ ارز را به این موضوع ربط داد؛ «جنگی ترکیبی که با پمپاژ دروغ از رسانه های معاند تا فضای مجازی تلاش کرد شعله جنگ داخلی و تجزیه را دنبال کند حالا قصد دارد تا با پمپاژ شایعه در بازارهای مالی پازلی دیگر از این جنگ را این بار در عرصه اقتصادی دنبال کند. بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی به عنوان میداندار اصلی این هجمه اقتصادی بسته ای چند وجهی را برای مقابله با این هجمه پیش بینی کردند و رویکردی مبتنی بر واقعیت های اقتصادی در مواجهه با این جنگ اقتصادی اتخاذ کرده است.»
اگر خبرگزاری ها و رسانه های حامی دولت را معیار قرار دهیم، هنگام فهرست کردن دستاوردهای دولت، تولید و فروش نفت افزایش می یابد و پول آن هم مرتبا وارد کشور می شود اما به وقت انتقادات از نحوه مدیریت دولت، ناگهان «جنگ سخت اقتصادی» شروع می شود و مشخص نیست که نهایتا فروش نفت و ورود پول های ناشی از آن افزایش داشته یا جنگ اقتصادی اوج گرفته است؟ غالبا علاوه بر زمانهای اعلام دستاوردها، زمانی هم که دولتی ها و حامیانش بخواهند به دولت روحانی حمله کنند، فروش نفت و درآمدهای وصول شده حاصل از آن هم افزایش می یابد اما وقتی حرف از انتقاد و نقد به مدیریت می شود، «جنگ اقتصادی» است که شدید می شود. بالاخره نتیجه این همه افزایش فروش و ورود درآمدهای ناشی از آن، باید تاثیری هم بر وضع بازار داشته باشد».
این تحلیل روزنامه اعتماد را میتوان نوع فاحشی از «تجاهلالعارف» توصیف کرد. چه این که گردانندگان این روزنامه خبر دارند صادرات نفت در دولت روحانی تا زیر 200 هزار بشکه هم سقوط کرد و آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در مقطعی گفت «حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم». اما دولت جدید تدریجاً موفق شد بخشی از صادرات نفت را احیا کند و به طور متوسط به 1/2 تا 1/5 میلیون بشکه در روز برساند.
در عین حال ریلگذاری اقتصاد کشور در دولت روحانی (با دورریز انبوه یارانهای) به نحوی بود که باید 2/5 میلیون بشکه نفت فروخته شود تا بتوان با حیف و میل انبوه یارانه پنهان در قیمت ارز و کالاهای مختلف، قیمتها را به شکل نمایشی و سرکوب شده پایین نگه داشت. نمونه این مدیریت خسارتبار را در بازی ناشیانه با قیمت بنزین و ارز و پیامدهای زیانبار آن برای بلندمدت اقتصاد کشور مشاهده کرد.
در واقع دولت سابق اگر سیاستگذاری درستی در مدیریت اقتصادی و منابع ارزی و همچنین فاصله گرفتن از وابستگی مطلق به صادرات نفت داشت، کشور را گرفتار کسریهای درآمدی شدید و پیامدهای آن نمیکرد.
یادآور میشود تعبیر «جنگ اقتصادی»، تعبیر شخص آقای روحانی و دولتمردان اوست که با ادعای برداشتن سایه جنگ، کشور را در کام جنگ ترکیبی (از جمله اقتصادی) کشاندند و به جای تنوع بخشی صادرات و شرکای تجاری و اقتصادی، در همان مسیری قدم برداشتند که دشمن میخواست. این البته،غیر از خیانتی است که طیف افراطیون مدعی اصلاحات، پس از شکست در فتنه سیاسی سال 1388، با دادن آدرس تحریمها به دشمن مرتکب شوند.
نمایندهای که میگفت «با دولت روحانی مهربان بودهایم!» منتقد مجلس یازدهم شد!
صلاحیت وزرا بیشتر با نگاه سیاسی و بدون توجه به صلاحیتهای تخصصی بررسی شده است. یک دست شدن حاکمیت باعث شده مجلس منفعلانه عمل کند. این روند از زمانی که بیانیه حمایتی بیش از 200 نماینده از رئیسجمهور فعلی منتشر شد، آغاز و باعث برخوردسهل انگارانه با اعضای کابینه شده است. ما دیدیم که برخی وزرای اقتصادی حتی تجربه اجرایی نداشتند و در حد واندازه یک وزیر نبودند و تنها از طریق یک فضای شعاری و احساسی رأی اعتماد گرفتند که نتایج آن را اکنون مشاهده میکنیم. نمایندگان در آن زمان نپرسیدند، ابزار تحقق این سیاست چیست؟ الان که ارز ترمز بریده و شاهد یک رها شدگی هستیم، صدای برخی درآمده است در حالیکه آن زمان که دولت میخواست چنین سیاستهایی را اتخاذ کند، باید نقش موثری ایفا میکردند»
صادقی گفته است: «آن تعداد از نمایندگان که مستقلتر هستند باید از اهرمهای نظارتی خود بیشتر بهره ببرند چراکه مجلس در این زمینه ضعیف عمل کرده است.»
گفتنی است محمود صادقی که در انتخابات مجلس یازدهم رد صلاحیت شد، زمانی که در مجلس دهم، خانه ملت به خانه دولت تبدیل شده بود و وزرا با لابی با نمایندگان از زیر تیغ سؤال و استیضاح قسر درمیرفتند در اظهاراتی گفته بود «صادقانه میپذیرم این همراهی [دولت و مجلس] باعث شده که در برخی مواقع، ما بیشازحد با وزرا مهربان باشیم که ضعف نظارتی ما را در پی داشته است».
اینکه کشورهای غربی سفارتخانههایشان در ایران را تعطیل نکردهاند یعنی به مذاکره و دیپلماسی باور دارند!
روزنامه آرمان ملی در مطلبی به نقل از فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «واقعیت این است که کشورهای غربی با وقوع اعتراضات در ایران که به دلیل نارضایتیهای انباشتهشده رخ داد موضوع حقوق بشری را علیه ایران مطرح کردند. کشورهای غربی میتوانستند در گذشته نیز این رویکرد را در پیش بگیرند و اتفاق جدیدی نبود که به تازگی رخ داد. در شرایط کنونی نیز به دلیل اعتراضاتی که در داخل ایران رخ داد این رویکرد را در پیش گرفتند تا فشارهای بیشتری به ایران وارد کنند. اگر حقوق بشر را به عنوان یک ابزار علیه ایران قلمداد کنیم کشورهای غربی هنوز به دیپلماسی و مذاکره باور دارند و فقط جمهوری اسلامی را به رسمیت میشناسند. در غیر این صورت سفارتخانهها را در ایران میبستند و سفرای خود را فرامیخواندند که تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است.» در این مطلب آمده است: «در شرایط کنونی نرخ ارز در کشور روند صعودی به خود گرفته است و به همین دلیل ایران به دنبال این است که با احیای برجام و لغو تحریمها از این روند جلوگیری کند.... اگر برجام به هر دلیلی به نتیجه نرسد شرایط اقتصادی پیچیدهتر خواهد شد. در شرایط کنونی کشوری که منابع عظیم گازی در اختیار دارد با مشکل گاز مواجه است که اتفاق تأمل برانگیزی است. این موضوع نشان میدهد که ما باید نوع نگاهمان را به مسائل منطقه و جهان تغییر بدهیم. ما باید این واقعیت را بپذیریم که برخی سیاستهای خارجی که در گذشته در پیش گرفتهایم به نتیجه مورد دلخواه نرسیده است. این وضعیت هم در منطقه وجود دارد و هم در عرصه بینالمللی. در چنین شرایطی عقلانیت سیاسی حکم میکند که ما باید نوع نگاهمان را به تحولات جهانی تغییر بدهیم.»
مدعیان اصلاحات تا زمزمه احتمال آغاز مذاکرات هستهای را شنیدند دوباره ساز ناکوک خود را برداشته تا برای غربیها خوشرقصی کنند. آنان بازهم گره زدن اقتصاد کشور به برجام را در دستور کار خود قرار دادهاند تا دوباره مثل زمانی که برجام در 8 سال دولت روحانی به نتیجه نرسید، همان آش شود و همان کاسه.
بلایی که اصلاحطلبان بر سر مراکز تولید آوردند
روزنامه شرق در سرمقاله شماره پیشین خود نوشت: «براساس گزارش وزارت صمت از آمار تولید کالاهای منتخب صنعتی، معدنی و پتروشیمی، گرچه در پنج ماه منتهی به مرداد، برخی صنایع مانند خودرو، فولاد، نساجی و کانیهای غیرفلزی، شرایط بهنسبت مناسبی را پشت سر گذاشتهاند اما طبق همین گزارش، محصولات صنایع شیمیایی، فرآوردههای نفتی، شوینده و بهداشتی، روغن خوراکی، غذا، لوازمخانگی و... روند کاهشی را تجربه کردهاند.»
این متن افزوده است: «آمار شامخ صنعت و شاخص تولیدات بورسی نیز ضمن تأیید فشار رکود بر بخش صنعت، اظهارنظرها پیرامون رونق تولید را با تردید نگریسته است. همچنین در گزارش پژوهشکده پولی و بانکی، رشد ماهانه تولید صنعتی کشور در آبان برای دومین ماه متوالی با افت مواجه شد و به منفی 2.6 درصد رسید. این شاخص در مهرماه منفی 0.2 درصد گزارش شد؛ هرچند نسبت به دوره مشابه سال گذشته دارای رشد مثبت 6.5 درصدی بود اما پیشبینی میشود در ماههای آتی روند کاهشی داشته باشد.» در این باره لازم به یادآوری است دولت اصلاحطلبان (دولت تدبیر و امید) که از سال 1392 تا 1400 عهدهدار اصلیترین ستون اداره کشور یعنی قوه مجریه شد چنان بلایی بر سر کارخانهها و مراکز تولیدی بزرگ و کوچک در کشور آوردند که در نوع خود بیسابقه بود. حدود سالهای 1397 و 1398 بود که تعطیل شدن مراکز تولیدی در کشور کمکم داشت به وضعیتی بحرانی نزدیک میشد که سید ابراهیم رئیسی، رئیسوقت قوه قضائیه دستبهکار شد و به تمام مراکز استانها دستور داد تا هر استان ضمن شناسایی این مراکز آنها در چتر حمایتی قوه قضائیه بگیرند تا از تعطیل شدن آنها جلوگیری شود. از سوی دیگر بسیج و سپاه نیز به میدان آمدند و سردار غلامرضا سلیمانی در مصاحبه با روزنامه کیهان در تاریخ 5 آذر 1398 گفت که در سراسر کشور بسیج چیزی نزدیک به 9000 واحد یا کارگاه تولیدی را به چرخه تولید بازگرداند. حال توجه داشته باشید که طیفی که با سوءمدیریت و اعتماد بیجا به غرب و مدیریت اشرافی چنین بلایی را بر سر تولید در کشورمان آورد اکنون نسبت به واحدهای تولیدی حساس شدهاند!! واقعیت این است که این حساسیت نسبت به تولید نیست بلکه برای این طیف تنها منافع حزبی و جناحی مهم است. ضمن آنکه چنانکه در خود متن سرمقاله شرق آمده است ماههای اخیر نسبت به مدت مشابه در سال گذشته رشد مثبت 6.5 درصد داشته است و در ماه آبان از آن میزان رشد 2 درصد کاسته شده است. این یعنی اینکه همچنان آبان ماه نسبت به سال گذشته چیزی قریب به 4 درصد رشد داشته است. همچنین باید گفت که طبق گزارشها آمار صادرات غیرنفتی کشورمان در 6 ماهه نخست سال جاری از صادرات نفت پیشی گرفته است.
تاریخ خبر: ۱٤۰۱/۱۰/۰۸، ۱۸:۰۱:۲۷ بازدیدها: 90