۱۴۰۱/۱۰/۰۹
دستاوردهای این 16 ماه با کل آن 8 سال برابری میکند
حامیان سیاسی دولت قبل نظیر محسن هاشمی، در 16 ماه دولت رئیسی مطالباتی را مطرح میکنند که در هشت سال قبل، حتی به آن اشاره هم نمیکردند.
این مطلب را روزنامه ایران در واکنش به برخی مواضع سیاسیکارانه و مغرضانه محسن هاشمی منتشر کرد و نوشت: محسن هاشمی مدعی شده که دولت در 1/5 سال گذشته به وعدهها نیز عمل نکرده است.
شاید محسن هاشمی، بنابر اقتضائات سیاسی، از خاطـر بـرده باشد که چطور اعضای دولت گذشته سلامت و نجات جان ایرانیان در تأمين واكسن کرونا را گروگان پیوستن به FATF قرار داده بودند. این گروگانگیری، در نهایت به جان باختن روزانه ۷۰۰ ایرانی منتهی شد. در حالی که دولت سیزدهم بـدون الزام یا پیوستن به FATF واکسن را به طور گسترده وارد کشور کرد و در عین حال با سایر تدابیر، تعداد کشتههای ناشی از کرونـا را بـه صـفـر رساند.
از سوی دیگر در حالی که رئیس دولـت قـبـل حتی آب خوردن مردم را هم وابسته به برجام میدانست، دولت سیزدهم در کمتر از ۱۶ ماه، چندین پروژه مهم آبرسانی را به سرانجام رساند. از جمله مهمترین آنها، طرح آبرسانی غدیر به خوزستان، سنندج و همدان
بود.
از دیگر اقدامات دولت در این مدت، امضای 17 میلیارد دلار قرارداد برای جذب سرمایه خارجی، بازپسگیری بخشی از بدهیهای دیگر دولتها به ایران و پولهای بلوکه شده بوده است. از جمله بازپسگیری بدهی نیم میلیارد دلاری انگلیس به ایران و وصول تمام بدهیهای دولت عراق به کشورمان.
نویسنده در ادامه با مقایسه عملکرد دو دولت میافزاید: محسن هاشمی و جریان سیاسی همفکر او، از خود نمیپرسند که چرا تجمعات اعتراضی معلمان در دولت سیزدهم بـه پایان رسید، در حالی که در دولت گذشته تقریبا به صورت هفتگی شاهد برگزاری این تجمعات بودیـم؟ علت را باید پاسخ مثبت دولت به مطالبات معلمان و اجرای طرح رتبهبنـدی آن هم پس از یک وقفه ۱۳ ساله دانست. این در حالی است که دولت قبـل، نه تنهـا عزمـی بـرای حـل ايـن مسأله ۱۳ ساله نداشت، بلکه یکی از بزرگترین فسادها در مجموعـه اقتصادی مجموعـه معلمان یعنی صندوق ذخیره فرهنگیان رقم خورد. از عجایب آنکه رئیس دولت قبل، آن فساد بزرگ را به چند وام و اختلاس کوچک فروکاست.
در همین حال از جمله اقدامات دولت قبل، 10 برابر کردن قیمت ارز از یک طرف و ایجاد رانت ارز انبوه در حوزه ارز دولتی بود.
همچنین در حالی که دولت قبل نسبت به صادرات نفت ناتوانی نشان میداد، دولت جدید توانسته فروش نفت را افزایش داده و متعاقب آن، تولید را به 3 میلیون بشکه برساند. همچنین در این مدت بالغ بر 100 هزار میلیارد تومان از بدهیهای انباشته دولت قبل تسویه شده است.
خزانه پُر یعنی کسری بودجه 480 هزار میلیاردی؟!
رئیسجمهور سابق گفته است: در دولت دوازدهم برجام را در مقابل حملات فراوان نگه داشتیم، لازم بود فریز شود تا زنده بماند. دولت سیزدهم اگر میخواست، میتوانست از اجرایی شدن برجام به خوبی استفاده کند.
حسن روحانی، روز دوشنبه در دیدار با جمعی از استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم، از آنها خواست تا پیشنهادات و تجارب خود را درباره طرحهای عمرانی نیمهتمام استانی و ملی در اختیار مسئولان قرار دهند. وی گفت: اینکه چه کسی مسئولیت دولت را برعهدهدارد مسئله فرعی است، مسئله اصلی پیشرفت کشور و حل مشکلات مردم است که باید به آن کمک کرد. شاید در حال حاضر برای رفع مشکلات مردم خیلی تاثیرگذار نباشیم، اما میتوانیم پیشنهادات خود را به افرادی که مسئول هستند منتقل کنیم.
وی افزود: من طی این مدت تلفنی یا به صورت مکاتبه با مقام معظم رهبری و دیگر مسئولان کشور، مواردی را منتقل کردهام و پیشنهاداتی دادهام. ما کشور و نظام را از خودمان میدانیم و وظیفه ملی و وجدانی ما کمک به توسعه و ارتقای ایران و حل مشکلات مردم است، ولو اینکه حرفهای ما اثربخشی مطلوب نداشته باشد اما تجارب و راهکارهایی که استانداران درباره طرحهای نیمهکاره و حل مشکلات استان حوزه خدمت خود دارند، میتواند در اختیار مسئولان قرار داده شود.
روحانی با بیان اینکه در دولت دوازدهم تلاش کردیم بهترین مسیر را برای دولت بعد آماده کنیم، اظهار داشت: تلاش کردیم برجام را به نتیجه برسانیم. با اینکه میدانستیم اجرایی شدن برجام به دولت بعد میرسد و پول آن در دولت بعد به خزانه کشور واریز میشود، اگر برخی موانع پیش نمیآمد ما میتوانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم. در گزارش رسمی که وزارت خارجه به مجلس داد روشن است که ما در مذاکرات، به چه رسیده بودیم. بر خلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم. موجودی ارزی را چند صد میلیون دلار تحویل گرفتیم ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم. برای خرید ۲۰۰ میلیون دوز واکسن کرونا اقدام کردیم و وقتی دولت را تحویل میدادیم، جریان ورود واکسنهای خریداری شده، شروع شده بود که در ماههای بعد ادامه یافت.
رئیسجمهور سابق تصریح کرد: در دولت دوازدهم برجام را در مقابل حملات فراوان نگه داشتیم، لازم بود فریز شود تا زنده بماند. دولت سیزدهم اگر میخواست، میتوانست از اجرایی شدن برجام به خوبی استفاده کند. اگر بخواهند در مسائل اقتصادی تحول رخ دهد یک شرط آن احیای برجام است. تا تحریم برداشته نشود و رابطه با دنیا بهبود نیابد، سختیهای اقتصادی برطرف نمیشود.
او در بخش دیگری از اظهارات خود جمهوریت، اسلامیت و ایران را سه پایه اصلی انقلاب عنوان کرد و گفت: امروز حفظ اسلامیت در گرو احیای جمهوریت است. برای اینکه بخواهیم اسلام حفظ شود، باید جمهوریت را زنده نگه داریم. اگر جمهوریت از دست برود، اسلام صدمه میخورد و اگر این دو دچار آسیب شوند، ایران ضربه خواهد خورد. ایران کشور بزرگ و مقتدری است که باید مورد احترام همه جهان باشد. باید دید الان چه وضعی پیدا کردیم؟ آیا احترام ایران حفظ شده است؟
روحانی اظهار داشت ما باید به همه مردم ایران احترام بگذاریم و همه را جذب کنیم. تلاش ما این بود که اگر کسی معاند است به تدریج تبدیل به مخالف شود و مخالف را تبدیل به موافق کنیم. الان چه میشود؟ موافق را کمکم میکنیم مخالف و مخالف میشود معاند.
وی با بیان اینکه حل مشکلات اجتماعی و سیاسی در گرو بازگشت جاذبه به صندوقهای رای است، گفت: اگر مردم پای صندوق آرا آمدند، جمهوریت ایجاد میشود. آیا اگر نیمی از مردم پای صندوق نیامدند، جمهوریت ایجاد میشود؟ افتخار ما این بود که در انتخابات یازدهم و دوازدهم ریاستجمهوری، ۷۳ درصد مردم رای دادند و تعداد آرای باطله بسیار کم بود. اگر مردم را از صندوق مایوس کردید، یعنی به خیابان میرانید. اگر میخواهیم مردم را به کف خیابان نرانیم، راه آن اینست که جاذبه صندوق رای را از بین نبریم.
درباره این اظهارات، یادآوری چند واقعیت ضروری است. اولا، برجام اگر قابلیت اجرای مجدد داشت، باید در همان دولت آقای روحانی به اجرا در میآمد، نه این که به ادعای وی، آن را فریز کنند تا زنده بماند! روحانی در حالی که وعده داده بود همه تحریمها در روز اجرای برجام (دی ماه 94) بالمره و یکجا لغو شود و امکان ندارد تحریمها بر گردد، به چشم خود دید که تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا در دولت اوباما و سپس تحریمهای کاتسا به اجرا درآمد و پس از آن هم دولت ترامپ با اطمینان یافتن از این که حتی در صورت توقف کامل تعهدات آمریکا، دولت روحانی به تعطیلی برنامه هستهای ادامه میدهد، اقدام به خروج از برجام کرد. بدین ترتیب تعداد تحریمها در این روند معیوب به بیش از 1700 فقره رسید و صادرات نفت به زیر دویست هزار بشکه کاهش یافت. این روند در دوره بایدن هم ادامه پیدا کرد و دولت آمریکا حاضر نشد برای عدم تکرار عهد شکنی و تشدید تحریمها خلاف برجام، تعهد و تضمین معتبری ارائه کند. با همه اینها آقای روحانی ادعا میکند که دولت جدید اگر میخواست، میتوانست از اجرایی شدن برجام به خوبی استفاده کند(!)
او همچنین مدعی است، خزانه را پر تحویل داده و حال آن که میراث دولت وی، 480 هزار میلیارد تومان کسری به علاوه 500 هزار میلیارد تومان بدهی و سود اوراق (برای چهار سال/ هر ماه به طور متوسط 12 تا 15 هزار میلیارد تومان) بود؛ تا جایی که بودجه ارزی کل سال 1400 در همان چهار ماه اول تماما هزینه شده و اعضای دولت وی به رئیسجمهور جدید گزارش داده بودند که دولت قادر به پرداخت حقوق کارمندان در مرداد 1400 نیست. همچنین باید اشاره کرد که دولت سیزدهم ظرف یک سال و نیم فقط 110 هزار میلیارد تومان از بدهیهای دولت آقای روحانی را تسویه کرده؛ که احتمالا این موارد و موارد مشابه، جزو تمهید شو تسهیل شرایط برای دولت جدید بوده است.
در زمینه ادعای تامین واکسن فقط باید ادعای آقایان روحانی و ربیعی سخنگوی دولت را یادآور شد که در مقابل انتظار عمومی برای واکسیناسیون کرونا، میگفتند: «واکسن، سوهان قم نیست» و «بدون حل مشکل FATF نمیتوان واکسن وارد کرد». آمار قربانیان روزانه کرونا با همین ادعاها به ۷۰۹ نفر در اوایل شهریور 1400 رسید.
در زمینه ادعای تلاش برای تبدیل مخالف را به موافق، آقای روحانی را به این ادبیات وی درباره صاحب نظران منتقد ارجاع میدهیم: «بیسواد، حسود، بیدین، افراطی، کاسب تحریم، بیشناسنامه، مزدور، جیب بر، بیکار، متوهم، دیننشناس، بزدل، مستضعف فکری، به جهنم که می لرزید، مفسد، عقب مانده، مخلوقات ترسو، لرزان، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، کودکصفت و...»!
و نهایتا درباره بخش آخر سخنان آقای روحانی، باید به ایشان یادآور شد که سوءمدیریت فاحش وی و برخی دولتمردان، نقش مهمی در سرخورده کردن مردم داشت. در این زمینه میتوان به این واقعیت استناد کرد که رئیسبانک مرکزی روحانی در انتخابات سال گذشته، با وجود حمایت روحانی و 16 حزب اصلاحطلب فقط دو میلیون و چهارصد هزار رای به دست آورد. طبیعی است که دولتی با میراث تورم 60 درصدی و تحمیل تورم هفت تا ده برابری اقلام مختلف ظرف هشت سال، نمیتواند مدعی کمک به جمهوریت باشد بلکه آسیبهای جدی را در این زمینه وارد کرده است.
اتحادیه اروپا با وجود تحریمها ۲۷ میلیارد یورو گاز از روسیه خرید
اتحادیه اروپا به رغم تحریم نفت روسیه پس از جنگ اوکراین، واردات گاز مایع خود را از این کشور به شدت افزایش داده. هدف تحریم نفت، محروم کردن روسیه از درآمدهای ارزی و تامین هزینه جنگ بود، اما در ده ماه گذشته روسیه با صدور گاز مایع بیش از ۲۷ میلیارد یورو از اتحادیه اروپا کسب درآمد کرده است.
وبسایت رادیو فرانسه ضمن انتشار گزارش مذکور مینویسد: سیاست پرتضاد اتحادیه اروپا در برابر روسیه با انتشار گزارشهائی در دو روزنامه مرکور و هندلزبلات آلمان حیرت ناظران را برانگیخته است. روزنامه مرکور مینویسد: «اتحادیه اروپا میخواست در حد امکان دیگر کالائی از روسیه وارد نکند. اما این هدف در مورد گاز تحقق نیافت. خرید گاز مایع روسیه در اتحادیه اروپا از آغاز جنگ اوکراین تاکنون به شدت افزایش یافته است».
مرکور به نقل از هندلزبلات اضافه میکند: «از آغاز جنگ اوکراین تاکنون واردات گاز مایع از روسیه ۲۱ درصد افزایش یافته است. موسسه تحقیقات بازار آیسیس این آمار را تایید کرده است. اتحادیه اروپا پول زیادی بابت خرید گاز مایع در اختیار روسیه گذاشته است. محاسبات سرانگشتی نشان میدهند که حجم این پول از اتحادیه اروپا و بریتانیا به ۲۷ میلیارد یورو رسیده است. به این ترتیب روسیه به رغم جلوگیری از انتقال گاز از مسیرهای متداولی مثل خط لوله نورد استریم ۲، با صدور گاز مایع خود پول کلانی دریافت کرده است».
آلمان و سایر کشورهای اتحادیه اروپا در تلاش تنوع بخشیدن به منابع خرید گاز خود هستند. اما این روند طول خواهد کشید. آلمان در ماه دسامبر امسال دو ترمینال شناور خود را در بنادر شمال شرق آماده بهرهبرداری کرد و قرار است سه ترمینال دیگر را نیز تا پایان سال ۲۰۲۳ مورد بهرهبرداری قرار دهد. ظرفیت ذخیره گاز این ترمینالها در مجموع ۳۰ میلیارد متر مکعب است که تنها حدود ۳۰ درصد گاز مورد نیاز کشور را تامین میکند. آلمانیها به موازات راهاندازی ترمینالهای گاز مایع تلاش گستردهای را برای تولید انرژیهای پاک دنبال میکنند.
هندلزبلات به نقل از آندرآس شرودر کارشناس گاز موسسه تحقیقاتی آیسیس مینویسد: «در حال حاضر ۱۳ درصد واردات گاز مایع اتحادیه اروپا از روسیه خریداری میشود».
به گفته آنرآس شرودر از سال ۲۰۲۶ قرار است یک کشور مورد مناقشه دیگر به صادرکنندگان گاز مایع اتحادیه اروپا بپیوندد. قطر، در چارچوب پیمانی با آلمان به این کشور گاز صادر خواهد کرد. بر اساس برنامه تدوین شده، گاز قطر ۳ درصد نیاز سالانه آلمان را تامین خواهد کرد.
گاز مایع باید به وسیله کشتیهای غول پیکر از مبدا به مقصد حمل شود. در نتیجه برای مصرفکننده گرانتر از گازی تمام میشود که تاکنون به وسیله دو خط لوله نورداستریم ۱ به آلمان پمپاژ میشد و قرار بود با بهرهبرداری از دو خط لوله ۱۲۳۰ کیلومتری نورداستریم ۲ که در عمق دریای بالتیک احداث شده، افزایش یابد. اما آلمان پس از آغاز جنگ اوکراین اجازه بهرهبرداری از این پروژه را صادر
نکرد.
در ماههای گذشته روسیه به بهانه خرابی توربینهای خط لوله نورداستریم ۱ و سرعت کم زمینس آلمان در تعمیر آنها صدور گاز از طریق این خط لوله را به شدت کاهش داد. اما روز یکشنبه ۲۶ دسامبر اعلام شد که یکی از توربینها به کار افتاده است.
تقلای جریان تحریف برای توجیه خباثت آمریکاییها در برجام
روزنامه زنجیرهای هم میهن در شماره روز پنج شنبه نوشت: «آقای روحانی بالاخره به حرف آمد و در دیدار با استانداران خود، سخنانی همدلانه را برای اصلاح امور اظهار داشت... از جمله درباره برجام گفت: «تلاش کردیم برجام را به نتیجه برسانیم. با اینکه میدانستیم اجرایی شدن برجام به دولت بعد میرسد و پول آن در دولت بعد به خزانه کشور واریز میشود، اگر برخی موانع پیش نمیآمد ما میتوانستیم در اسفند ۹۹ تحریم را تمام کنیم.» گذاشتن چوب لای چرخ برجام از مدتی پیش از حضور بایدن در کاخ سفید آغاز شد. ابتدا مجلس انقلابی کنونی به حساب خود قدرت نشان داد و قانونی را وضع کرد که در حقیقت پنبه برجام را زد. سپس فعالان نواصولگرایان وارد صحنه شدند و با تمام توان مانع از رسیدن به توافق شدند.»
ادعای حل برجام در دوره روحانی در شرایطی است که تریتا پارسی، معاون اجراییاندیشکده کوئینسی، موسس لابی «نایاک» (شورای ملی ایرانیان آمریکا )، فرد مورد اعتماد تیم ظریف و نزدیک به اصلاحطلبان و غربگرایان فاش کرده بود: تیم ایرانی در آخرین دور مذاکرات به طرف آمریکایی میگویند تضمین کلی نمیخواهیم، فقط تضمین بدهید در دوره خود بایدن به توافق برجام عمل خواهیدکرد و آنها گفتهاند نه! یعنی دولت بایدن نه تنها حاضر نشده بود درباره عدم تکرار عهدشکنی در دولت بعد از خود تضمین بدهد، بلکه نپذیرفته بود که همین موضوع را لااقل در دوره خود تضمین کند!
یعنی مدعیان اصلاحات از حقوق ایران تنازل کرده بودند و با این وجود روحانی ادعا میکند توافق آماده بوده! مدعیان اصلاحات به دنبال توافق بدون گرفتن تضمین، سرهمبندی شده و بدون تعیین تکلیف تحریمهای پسابرجامی بودند و میخواستند خسارت محض دیگری را به کشور تحمیل کنند. 6 سال مذاکره مدعیان اصلاحات ـ اعتدال با سه دولت آمریکا (اوباما، ترامپ و بایدن) به دو برابر شدن تحریمها انجامید اما باز هم مشغول پادویی آمریکا هستند.
کَل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی
روزنامه مردم سالاری در مطلبی نوشت: «جامعه روز به روز کاهش حجم سفره خود را میبیند و از اینکه نمیتواند مثل سال قبل یا حتی مثل ماه قبل، زندگی کند عصبانی میشود. اینکه نمیتواند مثل گذشته نه چندان دورش باشد، جامعه را خشمگین میکند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «... اکنون برخی مسئولان نقشهراهی در دست گرفتهاند که با خواست و اراده جمعی تناسبی ندارد. جامعه بهدنبال آزادی مدنی است و برخی در حاکمیت بهدنبال استمرار محدودیتهای مدنی. جامعه بهدنبال شفافیت سیستماتیک است اما برخی به دنبال سرپوش گذاشتن روی آن.»
مردم سالاری نوشت: «نتیجه آنکه؛ اگر واقعاً بهدنبال یافتن راهحل برای وضعیت نامطلوب کشور هستید، نگاهتان را معطوف به جامعه کنید و با تحلیلهای کیهانیتان در سماوات دنبال دشمن نباشید! تنها کافیست درد جامعه را بفهمید. اینکه مسئولین اجرایی، قضایی و قانونگذاری موظف به اجرای چه چیزی هستند و جامعه از آنها چه میخواهد، راه برونرفت از این بحران اجتماعی است که عدم تمکین به آن، گوشهای از عواقبش را در سالهای اخیر در قالب اعتراضات نشان داده است. استفاده از طبیبان دلسوز را هم فراموش نکنید. طبیبانی که ناقدانه و خالصانه راه درمان زخمهای چرک آلود را نشان میدهند، شایسته طرد شدن نیستند. داروی طبیب گرچه تلخ است اما قطعاً بهتر از گسترش بیماری و عدم امکان درمان است.»
مدعیان اصلاحات در حالی از بحرانهای موجود در جامعه میگویند و القا میکنند که در جایگاه «طبیبان دلسوز» نقد و راهحل دارند که خود یکی از مقصران و بانیان وضعیت کنونی کشور و مشکلات اقتصادی کنونی هستند. آنها زمانی که طی 8 سال بر پستهای مدیریتی صدر تا ذیل دولت موردحمایت خود تکیه زده بودند کاری کردند که رشد اقتصادی کشور به صفر برسد و تورمهای چند صددرصدی در کالاهای اساسی کشور کمر مردم را خم کند. به مدعیان «طبیبان دلسوز» که برای حل ازدحام مردم در صفهای مرغ! قرارگاه مرغ تشکل دادند! باید گفت که «کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی».
اسنادی که ادعای خلاف واقع رئیسجمهور سابق را آشکار میکند
حسن روحانی رئیس دولت یازدهم و دوازدهم اخیرا به بهانه دیدار با جمعی از استانداران دولتهای یازدهم و دوازدهم تلاش کرده تا با حمله به دولت سیزدهم بار دیگر سیاستهای ناکارآمد و شکستخورده دولت خود را که منجر به ایجاد انبوهی از مشکلات و معضلات اقتصادی برای کشور و ناامیدی و یأس در بدنه مردم شد بهعنوان راه نجات کشور معرفی کند.
رئیس دولت تدبیر و امید که دولتش از ارائه دو کیلو مرغ به دست مردم عاجز بود و برای ساماندهی به بازار مرغ قرارگاه تشکیل داده بود، با ذوقزدگی از نابسامانی بازار ارز در پی اغتشاشات و آشوبهای خیابانی چند ماه اخیر مدعی شده است: «برخلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم. موجودی ارزی را چند صد میلیون دلار تحویل گرفتیم ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم.»
چنین ادعایی از سوی روحانی در حالی مطرح شده که نگاهی به دخل و خرج دولت در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد دولت سیزدهم در حالی کار خود را آغاز کرد که خزانه را با کسری بیش از ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی تحویل گرفت.
مسعود میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه، در ماههای ابتدایی آغاز بهکار دولت سیزدهم وضعیت وخیم خزانه دولت تدبیر و امید در مرداد سال ۱۴۰۰ را اینگونه فاش کرده و گفته بود: «تنها در ۵ ماه آخر دولت قبل ۵۴ هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی استقراض شد و این در حالی بود که حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان تخصیص بدون وجود منابع در خزانه گیر کرده بود؛ یعنی دولت سیزدهم خزانه خالی نه خزانه مقروض را تحویل گرفت».
بحران خزانه در دولت تدبیر و امید به حدی بود که عبدالناصر همتی رئیس بانک مرکزی وقت در همان مقطع از استقراض سنگین دولت روحانی از بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه خود پرده برداشت و اعلام کرده بود: «روند انتشار پول پرقدرت در چهار ماه ابتدایی سال ۱۴۰۰ بسیار نگرانکننده است و اگر سریعا تغییر نکند تبعات بزرگی خواهد داشت. دلیل این رشد، عمدتاً استقراض بیرویه دولت از بانک مرکزی در قالب تنخواههایی است که چشماندازی برای تسویه آنها وجود ندارد».
از سوی دیگر آیتالله رئیسی رئیس دولت سیزدهم نیز در جریان گفتوگوی تلویزیونی خود به مناسبت صدروزگی دولت تنها گوشهای از وضعیت فاجعه بار خزانه تحویل گرفته از روحانی را بالا زده و گفته بود: « یادم نمیرود که در روزهای پایانی مرداد ماه در دولت بحثی مطرح بود. هنوز دولت ما از مجلس رای اعتماد نگرفته بود و با دولت گذشته کار میکردم. در جلسه دولت بحث پرداخت حقوق مرداد ماه مطرح بود. اعضای کابینه دولت قبل نسبت به تامین حقوق کارکنان دولت نگران بودند که اصلا از کدام منبع و چگونه میشود بدون استقراض از بانک مرکزی یا بدون خلق پول حقوق مردادماه پرداخت شود.»
همچنین ادعای روحانی درباره پر و پیمان تحویل دادن خزانه و صندوق توسعه ملی درحالی است که برداشت از این صندوق در سالهای ۹۰ تا ۹۲ (دولت دهم) صفر بود، اما دولت روحانی با چندینبار اقدام به برداشت، آن را خالی کرده بود.
در حالی که میزان برداشت دولت روحانی از این صندوق در سال ۱۳۹۳ برابر با ۴۳۱ میلیارد تومان بود در سال ۱۳۹۴ این مبلغ به ۴ هزار و ۲۷۵ میلیارد تومان افزایش یافت رقمی که درسال ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ با اندکی کاهش به ترتیب به ۵۹۹ و ۶۶۰ میلیارد تومان رسید. ولی از سال ۱۳۹۷ بهصورت تصاعدی برداشتهای دولت روحانی از صندوق افزایش یافت. به طوری که درسال ۱۳۹۷ حجم برداشت از این صندوق به ۲۱ هزارمیلیارد تومان رسید و درسال ۱۳۹۸ به ۴۰ هزارمیلیارد تومان رسید. با رشد تقریباً دو برابری، دولت روحانی درسال 99 نیز ۷۲ هزار و ۱۳۰ میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی برداشت کرد. طبق برآوردهای صورت گرفته درسال 1400 نیز براساس تعهداتی که از دولت روحانی برجای مانده، میزان برداشت از صندوق به ۷۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان میرسد.
بزرگترین کلاهبرداری تاریخ کشور و غارت سرمایههای مردم در بورس برای جبران کسری بودجه سال ۹۹ نیز از دیگر مستندات دروغ بودن ادعای روحانی است.
آمارهای منتشر شده در همان زمان نشان میداد درآمد دولت روحانی دهها هزار میلیارد تومان از محل فروش صندوقهای ETF و همچنین مالیات حاصل از نقل و انتقال سهام در سال ۹۹ درآمد کسب کرد؛ آماری که نشان داد بورس هرچند برای مردم زیان داشت اما برای دولت درآمدهای شیرین داشت.
با همه این اسناد و شواهد و در حالی که نه تنها کارشناسان و صاحبنظران بلکه مردم عادی هم از وضعیت بحرانی دولت روحانی در تامین منابع لازم برای پوشش دادن هزینههای دولت آگاه بوده و هستند، روحانی با طرح ادعایی که بیشتر توهین به شعور مردم است، مدعی پر بودن خزانه در زمان تحویل دولت شده است.