پنج سال پیش در چنین روزهایی دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا پس از آنکه ناهار را با مایک پنس، معاون و پمپئو، وزیر امور خارجهاش صرف کرد، پشت تریبون رسمی کاخ سفید رفت و خروج آمریکا از توافق هستهای موسوم به برجام را اعلام کرد.
ترامپ در سخنانش ایران را «پیشقراول ناامنی در جهان» نامید و با استناد به سخنان نتانیاهو که مدعی دستیابی به هزاران سند از تخلفات ایران در برنامه هستهایاش شده بود، جمهوری اسلامی را «دروغگو» خواند.
خروج آمریکا از برجام، تیر خلاصی بود به پیکر نیمهجان توافقی که پیش از آن نیز بارها مورد نقض آشکار و پنهان قرار گرفته بود. آن هم در حالی که اعضای دولت دوازدهم اغلب توان و تمرکز خود را بر رسیدن به این توافق در دولت پیشین گذاشته بودند و رئیسدولت یازدهم، حتی حل مشکل آب خوردن مردم را نیز وابسته به برجام میدانست.
اذعان مقامات دولت روحانی به بیحاصلی برجام
دولت اعتدالیون از ابتدا با شعار مذاکره برای حل تمام مشکلات کشور روی کار آمد و با سوءاستفاده از نارضایتی مردم از عملکرد اقتصادی دولت پیشین، با تبلیغات فراوان و حمایت افرادی چون هاشمی رفسنجانی در داخل و البته بسیاری از رسانههای بیگانه در خارج در انتخابات پیروز شد. اما پس از هشت سال، تنها دستاورد جدی دولت، امضای توافقی بود که بارها مقامات همان دولت به بیحاصلی آن اذعان نمودند
حسن روحانی- شهریور 98- گفت: «[آمریکاییها] به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام میدهند که با ما مذاکره کن؛ این کشورها مگر دیوانه شدهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما [آمریکاییها]علناً مذاکره دیروز را زیرپا میگذارید.»
جواد ظریف در شهریور ۱۳۹۷ در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سیانان و در پاسخ به این سؤال خبرنگار که «اگر شما احساس میکردید آمریکا به تحریمها اعتیاد دارد، چرا توافق را ادامه دادید؟» گفت: «این شاید یک اشتباه بوده است اما مشکل اینجا بود که احساس ما این بود ایالات متحده یاد گرفته که دستکم در مورد ایران، تحریمها علیرغم ایجاد مشقتهای اقتصادی، نتایج سیاسی مدنظر آنها را به بار نمیآورند و من فکر میکردم که آمریکاییها این درس را یاد گرفتهاند. متأسفانه، اشتباه میکردم».
ظریف در آذرماه همان سال در نشست بینالمللی دوحه نیز گفته بود: «نتایج برجام روی هواست».
ولیالله سیف، رئیسوقت بانک مرکزی در فروردین ماه ۱۳۹۵ در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ گفت: «توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵ موسوم به برجام، تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران در بر نداشته است»!
عراقچی عضو ارشد تیم مذاکرهکننده دولت روحانی در آذرماه ۹۷ میزان بهرهمندی ایران از مزایای برجام را «نزدیک به صفر» اعلام کرد. وی در تیرماه ۱۴۰۰ نیز طی سخنانی در نشست شورای امنیت گفت: «ایران بیشترین هزینه را داد و از برجام بهرهای نبرد.»!
تختروانچی، نماینده ایران در سازمان ملل در هفتههای پایانی دولت روحانی گفت «کشوری که هزینه هنگفتی برای برجام پرداخت، ایران بود...ما این اقدامات را در حالی انجام دادیم که نه در آن زمان و نه الان، از منافع مورد انتظار از برجام بهرهای نبرده ایم».
در هر صورت، پس از سپری شدن عمر این دولت، در انتخابات ریاست جمهوری 1400، مردم به آیتالله رئیسی رای دادند که در اظهارات خود، راهحل مشکلات را قوی شدن در داخل میدانست و بر استفاده از ظرفیتهای بیشمار داخلی با بهرهگیری از روحیه جهادی تاکید داشت.
دولت آیتالله رئیسی گرچه وارث انبوهی از مشکلات بیسابقه از دولت قبل بود و بسیاری پیشبینی میکردند این دولت کمتر از دو ماه دوام نخواهد آورد. با این حال موفق به تحصیل دستاوردهای مهمی برای کشور شد که از چشم ناظران منصف و بیغرض پنهان نیست.
مهار ویروس سرکش کرونا بدون برجام
در تابستان 1400 و به واسطه قصور و تقصیرهای دولت روحانی، میزان فوتیهای روزانه کرونا به بیش از 700 نفر افزایش یافت. در آن مقطع واکسیناسیون کرونا به برجام و FATF گره زده شد و وانمود میشد که بدون این دو، جلوگیری از فوت روزانه صدها هموطن ممکن نیست.
همچنین دولتهای آمریکا، فرانسه و آلمان در ابتدای همهگیری ویروس کووید ۱۹، در اقدامی غیرانسانی و ناقض حقوق بشر، از ارسال دارو و واکسن کرونا به ایران جلوگیری کردند.
اما دولت سیزدهم با حمایت از جوانان نخبه و غیور کشورمان و نیز رایزنیهای بینالمللی برای واردات واکسن، بدون برجام و FATF، کرونا را شکست داده و بارها آمار فوتیهای روزانه به صفر رسید.
گفتنی است تا 15 مرداد 1400- اتمام کار دولت روحانی- در حدود 19 میلیون دز واکسن کرونا وارد کشور شده بود. با شروع کار دولت سیزدهم به جهت تغییر ریلگذاری در امور اجرایی کشور، تا پایان اسفند 1400 مجموع واکسنهای وارد شده به کشور به حدود 158 میلیون دز رسید. یعنی در حدود 8 ماه تقریبا واردات واکسن کرونا به کشور 8 برابر افزایش یافت.
همچنین دانشمندان جوان کشورمان موفق به تولید واکسنهای بومی کرونا شدند که هم اکنون به بسیاری از کشورها صادر میشود.
حل مشکلات شبکه گاز و برق بدون برجام
در دولت قبل به دلیل قصور و تقصیرهای وزارت نفت و وزارت امور خارجه، تبادلات گازی با ترکمنستان و اتصال شبکه گاز ایران به این کشور متوقف شده بود و این مسئله قطع گاز و برق را در پی داشت. در این میان، استانهای شمالی در فصل سرما با قطعی گاز مواجه شده و این مسئله مشکلات زیادی را برای مردم رقم زده بود.
اما در دولت سیزدهم، دیپلماسی جان تازهای گرفت و در همین راستا قرارداد سوآپ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان در جریان سفر رئیسجمهور به ترکمنستان- آذر 1400- به امضا رسید و چندی بعد اجرایی شد. این اقدام موجب شد که در زمستان شاهد قطعی گاز و برق نبودیم. به عقیده کارشناسان این قرارداد راه را برای قراردادهای بزرگتر در آینده و تبدیل ایران بههاب انرژی منطقه باز میکند.
در حال حاضر با تشدید تحریمها، فرآیند بومیسازی تجهیزات صنعت برق در ایران به سرعت در حال پیشرفت است و هم اکنون ۹۵ درصد از قطعات مورد نیاز این صنعت در داخل تولید میشود. نکته قابل توجه آن که در تابستان سال گذشته، با تدبیر دولت و همت و تلاش شبانهروزی مهندسان و کارگران عزیز در حوزه صنعت برق، به هیچ عنوان شاهد قطعی برق- چه در بخش مسکونی و چه در بخش صنعتی- در کشور نبودیم.
اواخر تابستان سال گذشته، وزیر نفت گفت: «اگر منتظر مذاکرات برجام میماندیم، مردم در زمستان پارسال و امسال نیز با قطعی گاز و برق روبهرو میشدند.» عملکرد دولت سیزدهم در واکسیناسیون کرونا، فروش نفت و دریافت درآمد حاصل از آن، صادرات غیرنفتی، احیای کارخانهها و واحدهای تولیدی، افزایش فعالیتهای عمرانی و... تنها بخشی از مصادیق پرهیز از شرطیسازی امور و گره زدن آنها به خارج است.
احیای کارخانهها و رونق تولید بدون برجام
«کارخانه ارج احیا شد»، «کارخانه آزمایش به چرخه تولید برگشت»، «کارخانه ذوبآهن اردبیل احیا شد»، «چرخ کارخانه دوچرخهسازی در تبریز دوباره به حرکت درآمد»، «کارخانه فولاد ازنا در لرستان به مدار تولید بازگشت»، «کارخانه پوشش رشت احیا و در مدار بهرهبرداری قرار گرفت»، «کشتارگاه صنعتی جونقان در چهارمحال و بختیاری پس از چندین سال تعطیلی مجددا احیا شد»، «کارخانههای هپکو و آذرآب اراک در مسیر احیای کامل خط تولید قرار گرفت».
«کارخانه ماشینسازی تبریز احیا شد»، «کارخانه نساجی سبلان در اردبیل به چرخه تولید برگشت»، «چرخ کارخانه پارس لامع به حرکت درآمد»، «کارخانه ایران ترانسفو در زنجان به مدار تولید بازگشت»، «شرکت تولیدی تراورس احیا شد»، «211 واحد تولیدی راکد مستقر در شهرکهای صنعتی به چرخه تولید بازگشت»
مواردی که به آن اشاره شد تنها بخشی از اقدامات دولت و قوه قضائیه در احیای کارخانهها و واحدهای تولیدی تعطیلشده در سالیان اخیر است. این روند امیدآفرین و تحسینبرانگیز در دوره ریاست آقای رئیسی بر دستگاه قضا آغاز شد و در دوره ریاست جمهوری وی نیز ادامه یافت و بر همین اساس روزبهروز و هفتهبههفته بر تعداد کارخانهها و واحدهای تولیدی احیاشده افزوده میشود.
آیا این روند به دلیل احیای برجام رخ داده است؟! پاسخ منفی است، چرا که در دولت سیزدهم نه تنها برجام احیا نشده بلکه از اولویت نخست در دولت و دستگاه دیپلماسی نیز خارج شده و به واسطه آزاد شدن ظرفیتهای بزرگ در دولت و محدود نشدن در حصار برجام، شاهد پیشرفتهای بزرگ در حوزههای مختلف و از جمله احیای کارخانهها و واحدهای تولیدی هستیم. در شرایط فعلی «هم چرخ سانتریفیوژها میچرخد و هم چرخ کارخانهها»؛ این در حالی است که متاسفانه در حدفاصل سالهای 92 تا 1400 این حرکت بسیار کند شده بود و در مقاطعی نیز تقریبا به صورت کامل متوقف شد.
آیا روند احیای کارخانههای بزرگ و به حرکت درآمدن چرخ کارگاههای تولیدی در اقصی نقاط کشور در دولت سیزدهم بهدلیل پیوستن ایران به FATF و خارج شدن ایران از لیست به اصطلاح سیاه این سازمان بین دولتی به وقوع پیوست؟! باز هم پاسخ منفی است.
طرح جدید غرب برای جایگزینی برجام
اما در حالی که همه این دستاوردها با نگاه به داخل به دست آمده است، همچنان از ابتدای دولت سیزدهم تاکنون جریان غربگرا به دنبال احیای توافق با آمریکا و اروپا است.
روز گذشته روزنامه هم میهن وابسته به غلامحسین کرباسچی، تیتر یک خود را به مقالهای که توسط ولی نصر و علی واعظ (دو تن از طراحان برنامههای ضدایرانی کاخ سفید) پیرامون راهکاری برای توافق میان ایران و غرب در نشریه فارین افرز نگاشته شده اختصاص داد.
در مقاله مذکور، با بیان نابودی و افول قطعی برجام، پیشنهاد شده یک توافق جامع منطقهای به عنوان پلن B در دستور کار قرار گیرد.
نویسندگان این مقاله، یکی از موانع احیای برجام را لجبازی ایرانیان دانستهاند و نوشتهاند: « با طولانی شدن مذاکرات، تهران موانعی بر سر راه توافق ایجاد کرد و خواستههای متعددی، از جمله تضمین عدم خروج مجدد دولت بعدی ایالات متحده از توافق را مطرح کرد که واشنگتن بهسادگی نمیتوانست آنها را برآورده کند. در نتیجه، از سپتامبر سال 2022 تا به امروز، عملاً هیچ پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشده است. »
در واقع از دید نگارندگان این مقاله که روزنامه هم میهن نیز متن کامل آن را بدون هیچ نقد و تعریضی منتشر نموده است، انتظار تهران برای وفادار ماندن دولت بعدی آمریکا به توافق، توقع گزافی است!
در این مقاله پس از بیان چند و چون یک توافق منطقهای که یکی از اهدافش کنترل برنامه هستهای ایران (با تاکید بر ادعای واهی خطرناکبودن آن) است، یک دلداری هم به اپوزیسیون تندرو و برانداز داده شده است. این مقاله مینویسد: « یک توافق منطقهای جامع با مخالفت تندروهای اپوزیسیون و جنگطلبان ایرانی که در ایالات متحده و اروپا مستقر هستند مواجه خواهد شد. آنها ممکن است چنین توافقی را بهعنوان مسیری برای نجات حکومت ایران تلقی کنند. حکومتی که آنها در چند ماه گذشته تمام توان خود را صرف مخالفت و مبارزه با آن کردند. با این حال شایان ذکر است که روابط صمیمانه ایران با همسایگان و کشورهای غربی مانع از فروپاشی رژیم شاه در سال 1979 نشد. چنین توافقهایی حکومتهایی که فاقد مشروعیت مردمی هستند را نجات نمیدهند.»
استقبال غربگرایان از پیشنهاد جدید غرب
آمریکا که در شرایط کنونی بسیار ضعیفتر از گذشته خود و رو به افول قرار دارد، با مشاهده پیشرفت روزافزون جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف و گسترش دامنه نفوذ و اقتدار آن در سطح منطقه و جهان، بیش از هر زمانی نیازمند مذاکره با ایران است. چه آنکه دو گزینه دیگر غرب یعنی حمله نظامی و تحریم اقتصادی شکست خورده و حتی در مقاله مذکور نیز به کهنگی و ناکارآمدی آنها اعتراف شده است.
آمریکا تلاش کرد نیاز اساسی خود به مذاکره را در قالب دروغین امتیاز ویژه به ایران با قیمت گزافی بفروشد. ولی چون ناکام ماند، حال در پی مصادره موفقیتهای بدون برجام در قالب یک توافق جدید است.
در این میان عدهای از غربگرایان داخلی نیز از پیشنهاد جدید غرب هیجانزده شده و از آن استقبال کردهاند. چرا که در صورت برقراری این توافق، میتوانند تمام دستاوردهایی که دولت با نگاه به داخل به دست آورده و در آینده نیز بیشتر عیان خواهد شد، به پای این توافق بنویسند.
گفتنی است این پیشنهاد در حالی مطرح شده است که به تارگی جمعی از دیپلماتهای سابق آمریکایی در نامهای به جو بایدن، خواستار تداوم سیاست فشار حداکثری بر حمهوری اسلامی ایران شدهاند.