روزی نامه های غرب گدا
۱۴۰۲/۰۲/۲۴
1700 تحریم با FATF و 65 میلیارد دلار صادرات، بدون FATF
این روزنامه نوشت: «وزیران اقتصاد و دارایی هفت کشور صنعتی جهان در پایان نشست سهروزۀ خود در ژاپن با صدور بیانیهای نسبت به آنچه «خطر مبادلات مالی نامشروع نشأتگرفته از ایران» نامیدهاند، ابراز نگرانی عمیق کردهاند.
وزیران اقتصاد و دارایی و رؤسای بانکهای مرکزی گروه هفت در بیانیۀ خود، ضمن انتقاد شدید از کرۀشمالی و روسیه در کنار ایران، بر «تقویت جایگاه گروه ویژه اقدام مالی در مورد پولشویی (اف.ای.تی.اف) و نهادهای مشابه» تأکید کرده و این نهادها را ضامن یکپارچگی و سلامت نظام مالی جهان خواندهاند.
گروه ویژۀ اقدام مالی نهادِ ناظر بر مبادلات بینالمللی برای جلوگیری از پولشویی و تأمین مالی تروریسم است. جمهوری اسلامی از سه سال پیش در «فهرست سیاه» این گروه قرار گرفته و به همین جهت تحریمهایی علیه تجارت آن با کشورهای دیگر اعمال میشود.
از این رو، در بیانیۀ کشورهای آمریکا، بریتانیا، آلمان، فرانسه، ژاپن، ایتالیا و کانادا بهعنوان اعضای گروه هفت کشور صنعتی جهان تأکید شده است که این گروه «به مقابله با تلاشها برای دور زدن یا تضعیف تحریمهای وضعشده، پایبند میماند.»
نگرانی وزیران اقتصاد و دارایی گروه هفت از عدم پیوستن ایران به معاهدات گروه ویژۀ اقدام مالی در حالی صورت گرفته است که رابطۀ ایران با کشورهای عرب منطقه رو به بهبود گذاشته است.
به نظر نمیرسد کشورهای منطقه برای عادیسازی تجارت خود با ایران، حاضر به نادیده گرفتن هشدار گروه هفت کشور صنعتی شوند و بدون پیوستن ایران به معاهدات گروه اقدام ویژۀ مالی بهخصوص اف.ای.تی.اف، تجارت با آن را به طرز معناداری گسترش دهند، زیرا بیتوجهی به این موضوع، اقتصاد خودشان را در معرض تهدید و تحریم بینالمللی قرار میدهد.
بنابراین، پس از بازگشایی رسمی سفارتخانههای ایران و عربستان در ریاض و تهران، هرگونه گفتوگوی بین دو کشور برای ارتقاء روابط اقتصادی به مسئلۀ اف.ای.تی.اف برخورد میکند.
پذیرش اف.ای.تی.اف نیز به نوبۀ خود ممکن است طیفی از مدافعان تندروی دولت را ناراضی و از آن دور کند، طیفی که دولت خود را وامدار آنها میداند و از توانایی و قدرت لازم برای اقناع یا طرد همۀ آنها برخوردار نیست.
به هر حال، نطفۀ این مشکل زمانی بسته شد که جناح اصولگرا در رقابتی ناسالم با دولتِ حسن روحانی و بدون توجه به ماهیت مناسبات بینالمللی و ضرورتهای کار در چارچوب آن، بیحیثیتسازی اف.ای.تی.اف را در دستور کار خود قرار داد و امضای آن را نزد حامیانش بهعنوان «خیانت» به کشور معرفی کرد».
این تحلیل غلطانداز در حالی منتشر شده که سال گذشته- با وجود توقف همکاریها با FATF- 65 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات به کشور بازگشت و همین نشان میدهد که شرکای تجاری در دنیا، معطل FATF نیستند، همچنین در حالی که دولت روحانی ادعا میکرد بدون FATF نمیتوان واکسن خرید، دولت رئیسی با خرید انبوه واکسن و انجام واکسیناسیون توانست مرکز 709 نفر بر اثر کرونا را به نزدیک صفر برساند.
نکته قابل توجه این است که طبق آمارهای منتشره در غرب، 76 درصد پولشوییهای دنیا در اروپا و آمریکا و کانادا انجام میشود و بنابراین ادعای مبارزه با پولشویی، صرفاً ابزار باجخواهی بانیان غربی FATF است.
در مقابل، باید از مأموران به حمایت از FATF در داخل کشور پرسید چرا در همان دورهای که نهادهای نظارتی را دور زده و ضمن امضای مخفیانه برنامه اقدام FATF، 37 بند از 41 بند آن را به اجرا گذاشتید، تحریمها نه تنها کم نشد بلکه از 800 مورد به بیش از 1700 مورد رسید. جالب این که وقتی نمایندگان مجلس وقت از ظریف پرسیده بودند، «آیا با تمکین کامل به FATF، تحریمها لغو میشود؟»، او در پاسخ گفته بود هیچ تضمینی وجود ندارد.
با وجود همه این واقعیات، چرا روزنامه هممیهن بیانیه متحدان و زیردستان آمریکا در گروه 7 را برای افکار عمومی فاکتور میکند و حال آن که، این گروه تنها قضیه اقتصادی دنیا نیست، بلکه قافیه را به گروههای جدید مانند بریکس و... باخته است.
گرای مدعیان اصلاحات به دشمن با اسم رمزFATF
روزنامه هممیهن دیروز در یادداشتی مدعی شد: «دولت سیدابراهیم رئیسی ناچار است در مورد پذیرش یا عدم پذیرش تمام معاهدات گروه اقدام ویژۀ مالی بهخصوص اف.ای.تی.اف تصمیم بگیرد. روشن است که تصمیمگیری صریح در این مورد، مشکلاتی برای دولت دارد. اگر دولت تحت فشار نیروهای اصطلاحاً «سوپرانقلابی» و به قصد حفظ رضایت آنها، از امضای اف.ای.تی.اف خودداری ورزد، در آن صورت، شعار گسترش رابطه با همسایگان و عادیسازی روابط با سعودیها، در همان محدودۀ تبادل سفیر و بازگشایی سفارتخانهها باقی میماند و اثری بر بهبود اقتصاد کشور نمیگذارد.»
مدعیان اصلاحات همانطور که برجام را که باک هواپیمای ظریف را هم پر نکرد، منجی اقتصادی جا میزدند اما تحریمها را به عدد 1500 رساندند و سفره مردم را خالی کردند، همچنان با اسم رمز FATF نیز منطبق با نقشه دشمن در حال پمپاژ تحریف، جاده صاف کنی و گرا دادن به دشمن برای فشار بیشتر به ایران هستند، زیرا خوان زاراته، معاون پیشین مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا گفته بود: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است.» مارشال بیلینگزلی، رئیسوقتFATF نیز در جلسه استماع کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا صراحتا اذعان کرده که برای مقابله با ایران همکاری نزدیکی با اسرائیل و عربستان داریم.
شمار فوتیهای کرونا تا روزی 709 نفر افزایش یافته بود اما مدعیان اصلاحات در دولت قبل، علت عدم واردات واکسن را عدم الحاق ایران به FATF جا میزدند. سخنگوی دولت قبل میگفت: «واردات واکسن کرونا پشت سد FATF قرار گرفته و معطلFATF است. نپذیرفتن FATF اکنون آثار خود را بر تراکنشهای مالی و تامین مالی کالاهای ضروری نشان میدهد.»
دولت سابق با مخفیکاری، تعهدات گسترده به FATF داد و 37 بند از 41 دیکته این کمیته مافیایی وابسته به آمریکا و اروپا را به اجرا گذاشت، اما خروجی آن صرفا کانالیزه شدن بیشتر اقتصاد کشور و شناسایی راههای دور زدن تحریمها و انسداد آن و فشار و طلبکاری بیشتر غرب در کنار دو برابر شدن تحریمها بود. مدعیان اصلاحات معیشت و جان مردم را به بهانه برجام و FATF گروگان گرفتند و باید پاسخگوی خیانت خود باشند. این طیف به جای ژست طلبکاری باید پاسخ دهد چرا با وجود اجرای پنهانی ۳۷ بند از ۴۱ بند مطالبات FATF، ایران همچنان در فهرست سیاه این باقی ماند؟ و چرا با وجود واگذاری امتیازات هنگفت در برجام، شمار تحریمها را به رکورد ۱۷۰۰ مورد رساندند.
مطلب دیگر اینکه، در دولت قبل تعدادی از بانکهای داخلی در راستای عمل به دستورالعملهایFATF، کلیه شعب خود را از همکاری مالی با برخی ارگانهای داخلی که در تحریم دشمنان ملت بودند، منع کردند و دست به خودتحریمی زدند. این در حالی است که سینه چاکان FATF در ادعایی مضحک میگفتند در صورت «عدم همکاری با FATF» دچار خودتحریمی میشویم! صرافیهایی که در شرایط تحریم با ایران کار میکردند، نیز با عمل دولت قبل به دستورالعملهای FATF لو رفتند.
ابلاغیه ننگین برخی بانکها در اجرای سیاستهای ضدایرانی وزارت خزانهداری آمریکا- اتاق جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران- برای رد FATF کافی است.
علاوهبر اوصاف فوق، یادآور میشود، دولت سیزدهم بدون برجام و FATF به افزایش حجم تجارت خارجی، واردات انبوه واکسن و مهار موفقیتآمیز قربانیان کرونا، گسترش چتر دیپلماسی به جهان فراغرب و عقد قراردادهای اقتصادی بینالمللی اقدام کرده است.
مدعیان اصلاحات یا شبکه داخلی دشمن؟!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «اصلاحات يا مخالفانش؟» نوشت: «سالهاست كه در سپهر سياسي ايران مفهوم اصلاحات با دو دشمن اصلي مواجه است. نخست براندازان و نيروهاي تحت عنوان اپوزيسيون (با هر گرايش سياسي) كه جريان اصلاحطلبي را مانع تحقق اهداف خود ميدانند و سپس نيروهاي اصولگرا و جريانات نزديك به آنها كه به دليل تاكيد اصلاحطلبان بر اصالت راي مردم، آنها را دشمن اساسي خود ميخوانند. جريان دوم به قدري بر اين عداوت خود پافشاري ميكند كه بعضا دشمنان خارجي ايران را رها كرده و تمام تمركز خود را بر تضعيف و نابودي اصلاحات و اصلاحطلبان گذاشته است.»
چنین ادعایی در حالی است که جریان غربگرای داخلی یا همان طیف مدعی اصلاحات طی سه دهه فعالیت خود هر آنچه برای براندازی جمهوری اسلامی در توان داشت، به کار بست اما هر بار مفتضحانهتر از دفعه قبل شکست خورد. فتنه 78، فتنه 88 و فتنه آبان 98 و اغتشاشات پاییز سال گذشته تنها بخشی از تلاش طیف مدعی اصلاحات برای براندازی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
همراهی، هماهنگی و همپوشانی این طیف در عرصههای مختلف رسانهای، سیاسی و اجتماعی بر علیه نظام بر کسی پوشیده نیست.
همچنین برای کسانی که ادبیات استراتژیک غربیها به ویژه آمریکاییها درباره ایران را تعقیب کردهاند یک کلیدواژه آشنا وجود دارد با عنوان «شبکه همکار غرب در ایران» آنها مدتهاست عقیده دارند و این عقیده خود را پنهان هم نکردهاند که در مسیر ضربه زدن به جمهوری اسلامی قطعا به کمک بازوانی در داخل ایران نیاز خواهند داشت؛ چندی پیش اندیشکده آمریکائی کاتو در گزارشی مفصل به دولت آمریکا تقویت این جریان در داخل ایران را شدیدا توصیه کرده بود.
این اندیشکده در این گزارش چندگانهای را جهت تقابل با ایران معرفی و در نهایت روش پیشنهادی خود برای مقابله با ایران را ارائه کرده بود که یکی از محوریترین آن بحث کمک به بالندگی جریان طرفدار غرب در داخل ایران است.
اصرار و ارائه استدلالهایی برای مقابله با ایران تحت عنوان «حمایت از جریان تجدیدنظرطلب» اولین بار نیست که توسط یک اندیشکده آمریکایی پیشنهاد میشود کما اینکه در طول سالهای اخیر بارها چنین موضوعی مورد توجه سیاستمداران، رسانهها و اندیشکدههای غربی قرار گرفته است و از سوی دیگر اهمیت این عناصر داخلی، حمایت و تلاش برای تقویت آنها نیز مختص به یک طیف یا جناح سیاسی در آمریکا نیست.
زمستان اروپا اصلاً سخت نبود 68 هزار نفر مردند که مردند!
آفتاب یزد نوشت: زمستان سال گذشته تعطیلی بسیاری از افراد بر این اعتقاد بودند که زمستان اروپا زمستان سختی است و مشکلات متعددی در این باره برای کشورهای مختلف ایجاد خواهد شد. همان زمان برخی بر این باور بودند که زمستان سخت اروپا مسئله ملت ایران نیست بلکه این حق مردم ایران است که از ثروتهای کشور خود بهرهمند شوند و حداقل درگیر بحرانی مانند بحران تامین انرژی در زمستان نباشند. در هر صورت آن زمستان سخت برای ایران و اروپا گذشت اما موج اثبات سخت بودن زمستان اروپا بار دیگر شروع شده است. اخیرا برخی از رسانهها با استناد به آمار اعلام کردهاند که واقعا زمستان اروپا سخت بوده و کشتههای زیادی از این زمستان سخت باقی مانده است. برخی بر این باور هستند که مطرح شدن مسئله سخت بودن زمستان اروپا به این دلیل است که مسئولین تمایل دارند از این مسیر اشارهای به موضوع برجام داشته باشند و ثابت کنند که کشورهای دیگر مانند آمریکا و اروپا بدون همکاری با ایران در زمینه تامین انرژی با مشکلات زیادی روبرو میشوند.
آفتاب یزد، با طرح این سئوال که آیا زمستان اروپا واقعاً سخت بوده؟ از قول محمدصادق جوادی حصار نوشت: «بر اساس اخبار و اطلاعاتی که وجود دارد اروپا ممکن است در زمستان گذشته نسبت به سالهای قبل با سوخت کمتری رو به رو بوده باشد اما آن زمستان سختی که منظور برخی است نبوده است. برخی فکر میکردند زمستان اروپا به قدری سخت خواهد بود که مردم از سرما جان خود را از دست بدهند و خیابانها مملو از جنازههای یخ زده باشد و خب همچین چیزی شکل نگرفت و یا حداقل رسانهای نشده است. ممکن است به دلیل کمبود سوخت سختیهایی بوده باشد اما بیشتر از این ما اطلاعی نداریم. از سوی دیگر باید ببینیم طرف اروپایی از زمستان سخت اروپا حرف میزند و یا طرفی که مقابل اروپا قرار دارد. طرف اروپایی برای ذخیرسازی و تدبیر سال بعد چنین بحثی را میتواند مطرح کند.» اما اگر از طرفهای مقابل چنین بحثی مطرح میشود برای این است که این کشور به فکر باشد و اروپا را از ادامه جنگ با روسیه پرهیز دهد.
علی بیگدلی کارشناس روابط بین الملل نیز گفت: «زمستان اروپا سخت نبوده است؛ اروپا از کشورهای منطقه خلیج فارس مقداری نفت و گاز وارد و انرژی مورد نیاز خود را تامین کرد. اینکه گفته میشود چندین نفر در زمستان جان خود را از دست دادهاند به نظر میرسد آنها برای مثال در بیابانها بودهاند و در نتیجه سرما مرده اند. قطعا زمستان آینده اروپا بهتر از زمستان گذشته آنها خواهد بود.
تقلای نشریه غربگرا برای حفظ آبروی غرب و انکار زمستان سخت در حالی است که اولاً تعبیر «زمستان سخت» را سیاستمداران ارشد اروپایی مثل بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس و جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مطرح کردند. ثانیاً گزارش مستندنشریه معتبر اکونومیست تأکید میکند: در زمستان پارسال اروپا 68 هزار نفر به خاطر بحران انرژی جان خود را از دست دادند، بیش از کشتههای کرونا! این گزارش در حالی منتشر شده که آمارها میگوید اروپا سال گذشته یکی از گرمترین زمستانهای چند ده سال اخیر را سپری کرد و با این وجود، 68 هزار نفر در اثر مشکل تأمین سوخت زمستان جان باختهاند.
در میزان غربگرایی و رویکرد موهوم روزنامه آفتاب یزد، کافی است برخی تیترهای اصلی این روزنامه را مرور کنیم:
- تحریم رفت
- بفرمایید گلابی برجام! توتال به ایران میآید
- موگرینی: هر چه تهران بگوید
- خداحافظ موگرینی!
فخرفروشی خاندان سلطنتی در مقابل 3 میلیون گرسنه انگلیسی
پرتیراژترین روزنامه خیابانی انگلیسی در جدیدترین نقد خود برگزاری مراسم مجلل تاجگذاری خاندان ویندسور در ابتدای هفته جاری را که دستکم صد میلیون پوند
هزینه مستقیم روی دست مالیاتدهندگان انگلیسی گذاشت وحشتناکترین نمایش شکاف طبقاتی در کشوری دانست که میلیونها نفر از مردمش با فقر دست و پنجه نرم میکنند و حتی در تامین مواد غذایی خود دچار بحران هستند. این مصداق عینی فخرفروشی طبقه اشراف انگلیسی به جامعه رو به گسترش فقرای این کشور است.
به گزارش وطن امروز روزنامه «بیگ ایشو» (مسئله بزرگ) که از سال 1991 منتشر میشود، خاطرنشان کرده است: «فقر در بریتانیا ریشه عمیقی دارد و میلیونها خانواده در سراسر کشور با مشکلات مالی مبارزه میکنند. بسیاری دیگر به زیر خط فقر کشیده شدهاند و بحران هزینههای زندگی بیشترین ضربه را به خانوادههای کمدرآمد وارد کرده است. براساس آمار رسمی دولت
4/147 میلیون نفر در انگلستان در سال 2022 در فقر زندگی میکردند؛ یعنی یک نفر از هر 5 نفر و 2/4 میلیون کودک.»
به نوشته این روزنامه آمار مزبور در حال حاضر به خاطر تورم شدید در بریتانیا بدتر هم شده است. این در حالی است که بسیاری از افراد در تقلا برای تامین حداقل معاش برای زنده ماندن به بانکهای غذایی وابسته هستند. نشانه ریشهدار بودن فقر در انگلیس و توابعش مثل اسکاتلند و ولز این است که طی 3 دهه نرخ فقر ثابت مانده است. بر این اساس بیشترین نرخ فقر در انگلستان، کودکان را رنج میدهد. عجیب آنکه بیش از نیمی از افراد فقیر در خانوادههایی زندگی میکردند که حداقل یک بزرگسال در آن شاغل است(54 درصد) و بیش از دوسوم کودکان فقیر در یک خانواده کارگر زندگی میکنند(71 درصد). بحران جاری هزینه زندگی به این معناست که ارقام فقر فعلی احتمالا بسیار بیشتر است و صدها هزار نفر دیگر را به فقر میکشاند.
تراسل تراست، یک نهاد خیریه غیردولتی در انگلستان است که نوعی بانک غذایی به شمار میرود و برای زنده ماندن فقرا در این کشور فعالیت میکند. به گزارش این نهاد، طی سال گذشته تعداد بیسابقه 2/986/203 نفر برای نجات از گرسنگی به بانک غذایی تراسل تراست مراجعه کردهاند. تعداد مردمی که توانایی خرید غذا نداشته و بدون مراجعه به بانک غذا گرسنه میمانند از سال 2017 تا 2023 افزایش چشمگیری داشته است. در حال حاضر بیشترین تعداد گرسنگان در شهر شفیلد انگلیس است.
روزنامه بیگ ایشو در ریشهیابی این وضع مینویسد: «با وجود اینکه رویدادهایی همچون بیکاری و بیماری منجر به فقر میشود اما دلیل اصلی فقر در انگلیس، مسائل ساختاری و سیستمی است و چرخهای ایجاد شده که مردم را در سختی و گرفتاری نگه میدارد.»
اداره امور بودجه بریتانیا هم پیشبینی کرده است استانداردهای زندگی در انگلستان در سال مالی 2023-2024، به میزان 7/5 درصد کاهش خواهد یافت که رکوردی بیسابقه خواهد بود و افزایش مزایا، کفاف هزینههای زندگی را نخواهد داد و در نتیجه مردم برای تهیه غذا، گرم کردن خانه و پرداخت کرایه، با مشکل مواجه خواهند شد.