روزی نامه های غرب گدا ۱۴۰۲/۰۲/۲۷
خیانتی که نباید نسل جدید از آن بیخبر بماند!
موضوع گزارش تیتر یک و ستون گفت و شنود کیهان دیروز درباره وطنفروشی و خیانت مدعیان اصلاحات و سران فتنه آمریکایي اسرائیلی ۸۸ بود و در آن اسناد غیرقابلانکاری از خیانت این طیف و ارتباط آنان با کانونهای اطلاعاتی بیگانه ارائه شده بود. ولی روزنامههای زنجیرهای و تحت اجاره اصلاحطلبان مانند همیشه، برای فرار از رسوایی، نه فقط مطالب کیهان را تحریف کرده بودند، بلکه لام تا کام درباره موضوع اصلی گزارش کیهان چیزی ننوشته بودند و به دروغ ادعا کرده بودند که کیهان از موفقیت اردوغان در انتخابات ترکیه نگران شده است! این دروغ خندهدار درحالی است که کیهان بااشاره به انتخابات ترکیه و مقایسه آن با فتنه ۸۸ نوشته بود «در انتخابات ترکیه با این که اردوغان فقط نیم درصد (حدود 2/5 میلیون رای) با موفقیت در دور اول فاصله داشت، نتیجه را پذیرفت و طرف مقابلش هم ادعای تقلب نکرد ولی موسوی و خاتمی در انتخابات سال ۸۸ با وجود آن که موسوی بیش از ۱۱ میلیون رای با طرف پیروز فاصله داشت ادعای تقلب کردند و مملکت را به آشوب کشیدند! و خاتمی در حالی که بعد از فتنه اعلام کرد تقلب امکانپذیر نبوده است؟! با رمز تقلب! دست به فتنه زد و همراه با میر حسین موسوی علاوه بر خسارتهای فراوان به کشور، خون تعدادی از افراد بیگناه را هم بر زمین ریخت». از کجای این نوشته بر میآید که کیهان از موفقیت اردوغان نگران شده است؟! بماند! اما در این خصوص اشاره به چند نکته کوتاه (و فقط بخشی از اسناد وطنفروشی این طیف) میتواند از هویت واقعی آنها پردهبرداری کند. مخصوصاً آن که ۱۴ سال از فتنه ۸۸ و خیانت سران فتنه گذشته است و نسل جدید نباید از آن خیانت بزرگ بیخبر بماند. بخوانید!
- کیهان به گواهی نسخههای آن -که برای همگان قابل دسترسی است- در دوران فتنه، تمامی مراحل آن را پیشاپیش و قبل از وقوع پیشبینی و اعلام کرده بود. خُب کیهان که از غیب خبر نداشت، پس آن پیشبینیها چگونه بود؟! پاسخ آن است که خاتمی و موسوی به عنوان سران فتنه، تمامی مراحل فتنه را بر اساس فرمول انقلابهای رنگی که به آنها دیکته شده بود انجام میدادند فرمولی که جرج سوروس، جین شارپ، ریچارد هاس، جان کین و... تهیه کرده و در برخی از کشورها به اجرا گذاشته بودند و کیهان با توجه به آن فرمول، تمامی مراحل فتنه را از قبل پیشبینی کرده بود.
- روز ۱۱ ژوئن ۲۰۰۹ (۲۱ خرداد ۸۸) جرج سوروس در مصاحبهای، رسماً اعلام کرده بود که فردا در ایران انتخابات نیست بلکه یک انقلاب رنگی صورت میپذیرد! شبیه آنچه در اوکراین و گرجستان انجام دادیم. جرج سوروس از کجا میدانست که قرار است روز ۲۲ خرداد ۸۸ در ایران یک انقلاب رنگی (بخوانید کودتای رنگی) صورت بپذیرد؟! چه کسی قبل از انتخابات ۸۸ با جرج سوروس ملاقات کرده بود؟! و از او چه دستوری گرفته بود؟!
- تیتر یک کیهان در آخرین شمارهای که قبل از انتخابات خرداد ۸۸ منتشر کرده بود (۲۰ خرداد ۸۸)، این بود «آخرین پرده سناریوی افراطیون، آشوب پس از شکست» و تاکید کرده بود «این هشدار جدی است»... کیهان از کجا میدانست که قرار است مدعیان اصلاحات بعد از شکست در انتخابات دست به شورش بزنند و برای آن که شورش ادامه داشته باشد، راهکارهای قانونی برای حل ماجرا را نپذیرند؟! حتماً میپرسید کیهان از کجا به این نکته پی برده بود؟ پاسخ را باید از زبان «جانکین» شنید که در شرح فرمول انقلابهای رنگی تاکید میکند؛ انقلابهای رنگی باید انتخابات محور -ELECTION POINT- باشند.
- و دهها سند دیگر، از جمله اظهارات مایکل لدین که میگوید؛ اگر بعدها بپرسند که جنبش سبز(!) از چه زمانی شروع شد؟ خواهید گفت از ژوئن ۲۰۰۹ (خرداد۱۳۸۸) ولی به شما خواهم گفت که ما از سالها قبل با دفتر میرحسین موسوی، نخستوزیر وقت ایران در تماس بودیم (نقل به مضمون). و یا اظهارات «پاول رابرتس» معاون اسبق وزارت خزانهداری آمریکا و معاون وقت تخصیص بودجه در دوران بوش که بعد از فتنه در مصاحبه با فارین پالیسی گفته بود «ماجرای تقلب در انتخابات دروغ بود؛ پروژه اصلی بیاعتبار کردن و منزوی کردن رژیم دینی در ایران بود و برای این منظور در اولین گام 400 میلیون دلار تخصیص داده بودیم»! و....
- حالا میتوان مفهوم اظهارات نتانیاهو را با وضوح بیشتری درک کرد که این جماعت را بزرگترین سرمایه اسرائيل در داخل ایران میدانست...
محکومیت سران فتنه 88 در تمجید زنجیرهایها از انتخابات ترکیه
روزنامه اعتماد با تیتر «پیروزی دموکراسی» به استقبال ماجرا رفته و با بیان اینکه «انتخابات ترکیه نمونهای توسعهیافته از دموکراسی است»، نوشت: «این انتخابات فارغ از این که چه کسی برنده شود، سرمایه بسیار گرانسنگی برای حکومت و مردم ترکیه است، چیزی که ما نیز تجربه آن را در سال 76 و 92 داشتیم.»
روزنامه سازندگی وابسته به حزب کارگزاران نیز، ذیل تیتر اول خود (قدرت دموکراسی) مینویسد: «آنچه در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه دیدیم فراتر از افراد بود. شکوه یک انتخابات آزاد را دیدیم که توانست 88 درصد مردم را پای صندوقهای رأی بکشاند. یک رقابت تنگاتنگ، فشرده، نفسگیر و البته سالم، چه چیزی از این مهمتر است؟ روزنامهنگاری نوشته بود، انتخابات نبض مشروعیت یک کشور است، مردم ترکیه بیشک تاکنون و تا این مرحله از انتخابات پیروز واقعی هستند.
انتخابات ترکیه برای ایران و ایرانیان نیز مهم است، انتخابات آزاد بهدلیل براندازی است. انتخابات، قوت بخشیدن به یک نظام سیاسی است. فرصتی است برای تازه شدن، قدرت گرفتن و از نو ساختن... این انتخابات شاید به شکلی یادآور انتخابات حساس دوم خرداد سال 76 بود. شور و شوق انتخاباتی بسیار زیاد با نتایجی شگفتانگیز یا باورنکردنی برای ایرانیان و جهان. انتخاباتی که آبرویی تازه به ایران داد. هم به لحاظ رکورد حضور در انتخابات تا آن زمان هم به لحاظ آزادی وصفناپذیر در نوع تبلیغات و نتیجه. اما همه چیز مطابق میل مردم پیش نرفت و پس از آن به دلایل متعدد سیاسی از جمله سرخوردگی مردم از اینکه رئیس جمهور منتخب نتوانست به وعدههای انتخاباتی خود عمل کند و خود را «تدارکاتچی» نامید همچنین شرایط حذف نامزدها پس از آن در هر دوره از انتخابات موجب یخزدگی در گرمای انتخابات و کنارهگیری مردم از حضور در پای صندوقهای رأی شد».
روزنامه هممیهن وابسته به کرباسچی هم نوشته است: «این انتخابات در درجه اول، قدرت نظام سیاسی ترکیه را نشان داد که جناحهای سیاسی گوناگون قادرند به جای ستیز، از خلال صندوق با یکدیگر رقابت کنند... خواهید دید که افغانستان در شرق ما با حضور یکدست طالبان در تمامی مراکز قدرت هیچ گاه پیشرفت مؤثری نخواهد کرد ولی جامعهای به ظاهر دو قطبی و 50-50 در غرب ایران میتواند با حفظ احترام به حقوق عمومی و حاکمیت مردم، در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گیرد و دست به دست شدن دولتها نیز خللی در این راه ایجاد نکند. برنده واقعی این انتخابات کلیت حکومت و ساختار سیاسی ترکیه است و این موجب اعتماد و عزت نفس مردم ترکیه نزد جهانیان خواهد شد.»
روزنامه جمهوری اسلامی نیز به همین سیاق مینویسد: «رئیسجمهور مستقر ترکیه با اینکه 21 سال زمام امور این کشور را در دست داشته و هماکنون نیز در رأس قدرت است، بهخاطر فقط نیم درصد کمآوردن رأی از حدنصاب پیروز شدن، بدون اما و اگر پذیرفت با رقیبش به دور دوم برود. مسئولان برگزاری انتخابات ترکیه، نه کسی را با ایرادهای بنیاسرائیل رد صلاحیت کردند و نه انتخابات را مهندسی شده برگزار کردند... متأسفانه در چند انتخابات اخیر ما به دلیل عدم رعایت قانون، رد صلاحیتهای سلیقهای و برگزاری مهندسی شده انتخابات، میزان مشارکت مردم تنزل کرده است. همین آقای اردوغان زمانی که شهردار اسلامبول بود در سفری به تهران، انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی را سرمشق خود معرفی کرده بود، حالا چه شده که ما باید از انتخابات ترکیه درس بگیریم؟»
درباره این تحلیلهای زنجیرهای گفتنی است:
1- انتخابات سوا کردنی نیست و آنچه روزنامه اعتماد نوشته، نمونه روشنی از این واقعیت است که حضرات فقط پیروزی در انتخابات را عامل مشروعیت آن میدانند و در صورت باخت، به هر قیمت و یا هر بهانه، زیر میز میزنند. چنانکه روزنامه آقای حضرتی منحصراً انتخاباتهای سال 76 و 92 را سرمایه گرانسنگ ملی مینامد اما انتخاباتهای 1384 و 1388 را استثنا میکند. این در حالی است که اگر نفر پیروز در انتخابات 76 و 92، به ترتیب 20 میلیون و 18/6 میلیون رأی کسب کردند، نفر پیروز در انتخابات 84 و 88 به ترتیب 17/2 میلیون
و 24/5 میلیون نفر به دست آورد.
همچنین در حالی که درصد کل مشارکت مردم در سالهای 76 و 92 به ترتیب 79/9 و 72 درصد بود، میزان مشارکت در سالهای 1384 و 1388 به 67 و 85 درصد رسید.
2- متاسفانه مدعیان اصلاحات و اعتدال، با وجود رقابتی بودن همه انتخاباتها در ایران، آنجا که در اثر سوءعملکرد با بیاقبالی مردم مواجه میشوند، جرزنی میکنند، زیر میز میزنند، آشوب برپا میکنند و خواستار تعطیلی جمهوریت و انتخابات میشوند؛ چنانکه در سال 1388 مرتکب شدند.
3- درباره ادعای رقابتی بودن یا نبودن انتخابات، در ترکیه کلا 4 نامزد رقابت داشتند که یکی از آنها زیر نیم درصد و دیگری 5 درصد رای داشتند و رقابت بین دو نامزد بود. این در حالی است که در انتخابات 1376 تا 1400 ریاست جمهوری ایران به ترتیب، 4، 10، 8، 4، 8، 6 و 7 نامزد رقابت داشتند. همچنین مدعیان اعتدال و اصلاحات، در انتخاباتهای مختلف این دوره از یک تا 4 نامزد در میدان رقابت داشتهاند. در آخرین دور انتخابات ریاستجمهوری، 16 حزب اصلاحطلب به علاوه خاتمی و کروبی از آقای همتی حمایت کردند اما به اعتبار عملکرد بسیار بد دولت روحانی، نتوانستند بیش از 2/4 میلیون رای کسب کنند. آنها همچنین از کثرت نامزد بهجای یک فهرست، 3 فهرست در انتخابات مجلس یازدهم ارائه کردند.
4- روزنامه سازندگی میگوید انتخابات آزاد، بهدلیل براندازی است. اما به این حقیقت اشاره نمیکند که همطیفان آن سال 1388، در مقابل انتخاباتی کاملا آزاد، پس از عقب افتادن 11 میلیون رأی (13 به 24/5 میلیون رأی) به آشوب متوسل شدند و علنا در زمین جریان براندازی و نقشه کودتای مخملین آمریکا، انگلیس و اسرائیل نقشآفرینی کردند.
نکته قابل تامل اینکه اگر در ترکیه و در قبال کودتا ژوئیه 2016، چندده هزار قاضی و دادستان و فرماندار و استاندار و معلم، رئیس و معاون دانشگاه و کارمند بازداشت یا اخراج شدند، برخی عناصر فعال در آشوب و فتنه سال 88، چند سال بعد پس از روی کار آمدن روحانی، توانستند پستهای وزارت و معاونت بگیرند!
5- این طیف بالغ بر 2 دهه است که به مردم وعده میدهند اما هنگام تصدی مسند، ادعا میکنند فاقد اختیار و تدارکاتچی هستند و با این حال، باز هم در انتخابات بعدی با وعدههای فریبنده دیگری آفتابی میشوند، بیآنکه پیشاپیش به مردم بگویند تدارکاتچی و فاقد اختیارات هستند(!)
6- تحلیل روزنامه هممیهن، محکومیت جریان متبوع این روزنامه است که رقابت انتخاباتی را تبدیل به ستیزهجویی و بدتر از آن، دوقطبیسازی به نفع دشمنان ایران و انقلاب کردند.
7- هممیهن در حالی به حضور طالبان در افغانستان میپردازد، که عمدا توضیح نمیدهند وضعیت بههم ریخته افغانستان، سوغات کدخدای آمریکایی غربگرایان است. یادآور میشود چند سال قبل، دارودسته اشرف غنی- به همراه برخی غربگرایان ایرانی- برگزاری یک انتخابات نصفه و نیمه در افغانستان را به عرش برده و مدعی بودند ایران و جمهوری اسلامی باید از انتخابات افغانستان درس بگیرند(!) سرنوشت آن انتخابات را هم در تکرار دولتمردان بیریشه
(از جمله اشرف غنی) دیدیم.
8- تحلیل روزنامه جمهوری اسلامی نیز سند محکومیت ائتلاف موسوی و خاتمی و هاشمی است. چه اینکه اگر رقبا در انتخابات ترکیه کمتر از 5 درصد
(2/5 میلیون رای) با هم فاصله داشتند و به نتایج تمکین کردند، سران فتنه سبز- با وجود اذعان یواشکی برخی از آنها به دروغ بودن ادعای تقلب- تقابل رای منتخب اکثریت مردم که 11 میلیون رای با رقیبش فاصله داشت، شورش به راه انداختند و ننگ ابدی را به جان خریدند. بنابراین اگر ادعای نویسنده این روزنامه صادقانه است که «باید از انتخابات ترکیه درس گرفت»، ضمنا باید اعتراف کنند که در حق اسلامیت و جمهوریت خیانت کردند.
تسویه 200 هزار میلیارد تومان بدهی صندوق بازنشستگی در دولت رئیسی
روزنامه ایران در گزارشی نوشت: چندی پیش وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از ناترازی مالی صندوقهای بازنشستگی بهویژه تأمین اجتماعی خبر داد. حالا دولت سیزدهم وارث رویه نادرست دولتهای قبلی است.
وزيــر تعـاون، کار و رفاه اجتماعی پرداخت بدهی سازمان تأمین اجتماعی به نظام بانکی را از مهمترین اقدامات برای رفع ناترازی صندوقهـا اعـلام کـرده و گفته است که تأمین منابع پایدار بــرای صندوقهای بازنشستگی به صورت ویژه در دستور کار است. آنگونـه کـه بررسیها نشان میدهند، تا پایان سـال ۱۴۰۱، بیش از ۴۵۰ میلیارد تومان بدهی انباشـتـه شـده به تأمین اجتماعی بوده است در ۱۸ ماه گذشته منتهی به اسفندماه سال گذشته نزدیک به
۲۰۰ هزار میلیارد تومان از بدهیهای دولت به سازمان تأمین اجتماعی تسویه شـده است.
بنا به گفتـه وزيـر تعـاون، کار و رفاه اجتماعی، اولین ابربدهکار بانکی صنـدوق تأمین اجتماعی وابسته به وزارت تعاون بـود کـه در دولت سیزدهم نزدیک به ۲۰۰ همـت در بازه زمانی ۱۸ ماهه تا پایان اسفند ماه سال گذشته از میـزان بدهی این صندوق توسط دولت پرداخت شـد. در سال ۱۴۰۰، ۸۹ هزار میلیارد تومان از بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی در قالب بندهایی از لایحه بودجه آن سـال تـسـويـه شـد، اما مناسبترین تسویه بدهی دولت مربوط به سـال 1401 بوده که در قالب مصوبه سـران سـه قـوه رقم خورد. مبلـغ
۹۰ هزار میلیارد تومان از سـهام پالایشگاه شازند در سال گذشته به تأمین اجتماعی واگذار شد. این واگذاری توانست بخشی از باری را که روی دوش سازمان تأمین اجتماعی قرار داشـت بکاهـد. آنطور که سازمان تأمین اجتماعی نیز گفته، امسال ۷۰ هزار میلیارد تومان از بدهی انباشـته دولت به تأمین اجتماعی پرداخت خواهد شـد.
طبـق گفته علـى حـيـدری، عضـو هـيـئت مديـره تأمین اجتماعی، روند بازپرداخت بدهیهای دولتها در اواخر دولت دهم آغاز شـده بود امـا در دولت یازدهـم این روند متوقـف شـد. به گفته وی، حتی بخشهای مهمی از مصوبات دولت دهم بـرای تهاتر بدهیهای دولت بهویژه معـادن گلگهر در ابتدای کار دولت یازدهم لغو شـد.
مدعیان اصلاحات؛ از شورش علیه مشارکت 85 درصدی مردم تا حسرت انتخابات ترکیه!
روزنامه هممیهن روز گذشته در مطلبی با اشاره به انتخابات ترکیه نوشت: «این انتخابات در درجه اول قدرت سیاسی نظام ترکیه را نشان داد که جناحهای سیاسی گوناگون قادرند که بهجای ستیز از خلال صندوق با یکدیگر رقابت کنند».
گفتنی است مدعیان اصلاحات در حالی این سخنان را بیان میکنند که در سال 1388، وقتی مشارکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری 85 درصد بود و کاندیدای مورد حمایتشان با اختلاف 11 میلیون نتیجه را واگذار کرد. زیر بار رای مردم نرفته و با ادعای واهی تقلب که هیچگاه ثابت نشد و حتی بعدها از طرف خودشان به صراحت رد شد، شیرینی حماسه مشارکت در انتخابات را با هشت ماه بحرانآفرینی و آشوب به کام کشور تلخ کردند.
در حقیقت کسانی که همواره کباده مردمسالاری میکشند و دم از رقابت سالم سیاسی میان احزاب میزنند، در یکی از رقابتیترین انتخاباتهای پس از انقلاب نشان دادند ظرفیت رقابت سیاسی را ندارند و اگر نتیجه برخلاف میلشان باشد، نهتنها با جناح رقیب بلکه با کلیت نظام سیاسی نیز منازعه میکنند!
تاریخ خبر: ۱٤۰۲/۰۲/۲۷، ۰۸:۱٤:۵٤ بازدیدها: 93