«بازدید از شهرک صنعتی چرمشهر تبریز و سه دستور فوری برای توسعه آن»، «افتتاح خط تولید کامیونت و دو محصول جدید شرکت تراکتورسازی تبریز»، «جشن احیای 220 واحد تولیدی و صنعتی نیمهتعطیل و تعطیل»، «افتتاح راه آهن بستان آباد – خاوران با ماحصل کوتاهتر شدن 114 کیلومتری مسیر تهران- تبریز و اتصال خطوط ریلی کشور به اروپا»، «بهرهبرداری از تصفیه خانه میانه، خط انتقال 49 کیلومتری انتقال آب آن و برخورداری از مردم این شهر180 هزار نفری و 17 روستای آن از آب گوارا»، «بهرهبرداری از مرکز دیسپاچینگ (راهبری) برق شمالغرب کشور با کارویژه مدیریت انرژی سه استان و امکان تبادل برق همسایگان شمالی ». این موارد بخشی از دستاوردهای امیدوارکننده و امیدبخش سفر دو روزه آیتالله رئیسی رئیسجمهور و دولت مردمی به استان آذربایجان شرقی بود که با استقبال پرشور و کم نظیر مردم تبریز و قدردانی مردم خونگرم، قدرشناس و مومن و انقلابی این استان تکمیل شد.
نکته قابل تامل سانسور کامل این سفر پر بار و دستاوردهای امیدبخش آن در رسانههای یک طیف سیاسی خاص در کشور بود.
رسانههای جریان غربگرا سفر پر بار رئیسی را ندیدند؟!
نگاهی به روزنامههای شرق، اعتماد، سازندگی، هم میهن، مردمسالاری، آرمان ملی و دیگر رسانههای منتسب به جریان غربگرا یا همان طیف مدعی اصلاحات نشان میدهد که این رسانههای در اقدامی هماهنگ و به صورت زنجیرهای سفر پربار و پردستاورد رئیسجمهور و دولت مردمی به آذربایجان شرقی را که موجب شکستن طلسم برخی مشکلات مزمن و به سرانجام رسیدن برخی پروژهها با سابقه بیشتر از دو دهه در این استان شد را سانسور کردند.
شاید به ذهن شما هم این پرسش خطور کند که چگونه ممکن است رسانههایی که به صورت روزانه با ذرهبین انداختن به چهار گوشه کشور، زیر و رو کردن آمارهای رسمی و غیررسمی، واقع و رویدادهای جامعه و اوضاع و احوال مردم بهدنبال نقطههای خاکستری یا سیاه میگردند تا به صورت گسترده به برجسته سازی و بزرگنمایی آن بپردازند، افکار عمومی را با اخبار منفی که از آن میسازند بمباران کنند و به بهانه آن دولت و نظام را ناکارآمد جلوه دهند، از کنار این اخبار مثبت، امیدوارکننده و در جهت پیشرفت کشور و رفع مشکلات مردم به راحتی عبور کنند و حتی یک کلام از آن در رسانههای خود نگویند؟!
تیغ سانسور بر سفر امیدبخش و امیدآفرین دولت به آذربایجان شرقی
طبیعی نیست که این اقدامات و دستاوردهای امیدآفرین که هر کدام از آنها محصول ماهها تلاش و مجاهدت و پیگیری شبانهروزی متخصصان، پیمانکاران، کارگران و مسئولان دولت برای گرهگشایی از مشکلات مردم استان آذربایجان شرقی بوده است، در نگاه و نظر جریان غربگرا یا همان طیف مدعی اصلاحات رویداد و اتفاق مهمی نبوده باشد که رسانههای منتسب به این طیف آن هم به صورت دستهجمعی و هماهنگ جملگی آن را زیر تیغ سانسور و بایکوت خود ببرند.
این رفتار سخیف، سیاست زده و مزورانه این طیف حکایت از «ماموریت»ی دارد که پیشتر و در گزارشهایی متعدد در همین روزنامه به آن پرداخته شده است.
برای کسانی که ادبیات استراتژیک غربیها به ویژه آمریکاییها درباره ایران را تعقیب کردهاند یک کلیدواژه آشنا وجود دارد با عنوان «شبکه همکار غرب در ایران». آنها مدتهاست عقیده دارند و این عقیده خود را پنهان هم نکردهاند در این مسیر قطعا به کمک بازوانی در داخل ایران نیاز خواهند داشت، که چندی پیش اندیشکده آمریکایی کاتو در گزارشی مفصل به دولت آمریکا تقویت این جریان در داخل ایران را شدیدا توصیه کرده بود.
راز رفتار سخیف، سیاستزده و مزورانه جریان غربگرا در سانسور اخبار مثبت
اصرار و ارائه استدلالهایی برای مقابله با ایران تحت عنوان «حمایت از جریان تجدیدنظرطلب» اولین بار نیست که توسط یک اندیشکده آمریکایی پیشنهاد میشود کما اینکه در طول سالهای اخیر بارها چنین موضوعی مورد توجه سیاستمداران، رسانهها و اندیشکدههای غربی قرار گرفته است و از سوی دیگر اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی- رسانهای همکار غرب در داخل کشور حمایت و تلاش برای تقویت آنها نیز مختص به یک طیف یا جناح سیاسی در آمریکا نیست.
درواقع در شرایطی که سیاست فشار حداکثری دشمن علیه ملت ایران با هدف فروپاشی اقتصاد کشور به اذعان خودشان به شکلی مفتضحانه شکست خورده است، آمریکاییها به این جریان امید بستهاند تا به نیابت از آنها در داخل ایران با تحقیر و توهین به مردم ایران، یأس آفرینی و القای بنبست در آینده و ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت و همچنین انتشار اخبار دروغ و سانسور اخبار مثبت فروپاشی اجتماعی ایران را به زعم خود محقق کنند.
در همین راستا نگاهی کلی به مواضع رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی نشان میدهد که این جریان رسانهای چگونه در تلاش برای تکمیل پروژه عملیات روانی دشمن علیه ملت ایران اخبار مثبت و امیدآفرین را سانسور میکنند.
این جریان در تلاش است با برجسته کردن مشکلات و کاستیهایی که اتفاقا نتیجه عملکرد دولت مورد حمایتشان است، فکر و ذهن مردم را از تلاشهای شبانهروزی و اقدامات مثبت و موثر دولت مردمی طی یک سال گذشته برای گرهگشایی از مشکلات کشور دورکند و جوانههای امید در دل آنها را بخشکانند.
امیدکُشی در جامعه و تکمیل پروژه دشمنان علیه ملت ایران
طیف بیکارنامهای که ماحصل مدیریت دولت مورد حمایتشان نابودی معیشت مردم با گره زدن همه امورات کشور به برجام و FATF بود، این روزها نیز از تلاشهای شبانهروزی دولت مردمی برای احیای امید در جامعه به تنگ آمده و در پی آنند تا بارقههای امید در دل مردم را به نا امیدی تبدیل کنند.
عقدهگشایی طیف مدعی اصلاحات علیه دولت سیزدهم در حالی است که دولت روحانی با کمک همین طیف سیاسی و با شعار مذاکره و رفع تحریمها و ایجاد درآمد سرشار برای مردم رای آنها را گرفت اما 8 سال بعد به رغم امضای برجام، علاوهبر نابود کردن معیشت مردم، افزایش چندصددرصدی قیمت مسکن، دلار، خودرو، کالاهای اساسی، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با 800 تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت.»
اقدام رسانههای طیف غربگرا در سانسور اخبار خوب و امیدآفرین در کشور به موازات برجستهسازی مشکلات و کاستیها در حالی است که رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی تضعیف امید و خوش بینی به آینده کشور را از جمله مولفههای جنگ نرم علیه ملت دانسته و تاکید کردهاند: «امروز هر که مردم را از آینده ناامید کند، چه بداند و چه نداند به سود دشمن کار میکند.»
ایشان همچنین بهویژه در سالهای اخیر به طور مکرر بر امید، ایمان و امیدآفرینی در جامعه تأکید میکنند و این کلیدواژه در کنار اقتصاد و تولید، مفهوم محوری بیانات راهبردی ایشان است.
سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) و تحلیل شخصیت رهبر کبیر انقلاب اسلامی گویای اضطرار تبیین این مهم در جامعه است.
رهبر حکیم انقلاب در این مراسم علاوهبر بیان جلوههایی از شخصیت الهی و سیاسی امام خمینی(ره)، به تحلیل چرایی و چگونگی توفیق بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مسیر الهیشان پرداختند و بر دو کلیدواژه راهبردی در حیات سیاسی امام(ره) که ضامن پیروزی و توفیق ایشان بود؛ یعنی ایمان و امید تأکید کردند.
از بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب که امیدآفرینی را ریشهایترین جهاد معرفی میکند تا بیانات نوروزی و باز هم الزام «امیدآفرینی» به عنوان عنصر ذاتی و هدف مسئولان تا تأکید ایشان در مراسم ارتحال امام(ره) همه به یک نکته اساسی ختم میشود و آن، اینکه امید و ایمان لازمه و جوهر وجودی ملت و امتی انقلابی و رمز موفقیت در برابر جنگ شناختی و روایی دشمن است.
سیاهنمایی و ناامید کردن مردم از نظام، راهبرد کلان و اساسی دشمن غربی در مواجهه با ملت ایران است. از روایتهای جعلی، انتشار اخبار دروغ و تحریفشده در رسانههای غربی، صفحات مجازی و شبکههای معاند گرفته تا فضاسازی برای برخی اتفاقات نیفتاده، بزرگنمایی برخی دیگر و نادیدهانگاری دستاوردها با هدف القای باورهای سیاه و روایتی یأسآلود از زندگی در ایران اسلامی انجام میشود.
اهمیت امید و امیدآفرینی و لزوم جهاد تبیین از سوی دلسوزان کشور و مردم
شاید هم راستا با جنگ روایی و شناختی، جنگ اقتصادی دشمن برای ایجاد تنگناهای معیشتی یا به عبارتی همان جنگ ترکیبی دشمن برای باورپذیری بیشتر این روایت دروغ و یأسآفرین باشد. روایتی که زندگی در ایران اسلامی را سیاه و مشقت بار نشان میدهد و در مقابل، از غرب زوتوپیای آرمانی میسازد؛ در حالیکه زندگی در غرب صدها برابر سختتر از آن چیزی است که دشمن در جنگ شناختی از ایران اسلامی روایت میکند.
با این پیشینه، اهمیت امید و امیدآفرینی و لزوم جهاد تبیین بیش از پیش روشن میشود. از این رو تزریق امید در جامعه در همه ارکان، سطوح و لایههای آن بسیار مهم و ضروری است؛ آن هم وقتی دشمن درصدد است استعدادها و دستاوردهای ایران اسلامی را با القای ناامیدی و سیاهنمایی به نفع خود مصادره کند.
به باور روانشناسان و آسیب شناسان اجتماعی، امید به افراد حس عمیق امن بودن و قابل اعتماد بودن القا میکند و آنها را به سمت تلاش بیشتر برای دستیابی به موفقیتهای فردی و اجتماعی و ملی سوق میدهد و امید اجتماعی برگرفته از احساس خوشبینی فرد نسبت به آینده است.
علاوهبر این، امید احساس مشترک یک ملت نسبت به آینده و برآمده از غرور ملی و وطندوستی است که شوق و انگیزه تلاش، تابآوری و تحمل مشکلات و داشتن آرزوهای بزرگ را برای آینده افزایش میدهد.
دشمن نمیخواهد جامعه امیدوار باشد و با سیاهنمایی و کوچک شمردن دستاوردهایی که خود از آنها مبهوت شده، به دنبال شکست از درون خانه است، زیرا جامعه امیدوار به جلو مینگرد و آینده را روشنتر از حال میبیند؛ بنابراین امید اجتماعی ابزاری مفهومی است که نشان میدهد چگونه میتوان به موفقیت، پیشرفت و پیروزی رسید و از ایجاد یأس اجتماعی جلوگیری کرد.