مالهکشی حزب پدرخوانده پس از جراحی در جبهه اصلاحات
علی شکوریراد دبیرکل پیشین حزب اتحاد ملت میگوید بهزاد نبوی سرمایه نمادین جبهه اصلاحات است.
بهزاد نبوی اسفند گذشته در اثر فشار و توهین برخی عناصر رادیکالتر، از ریاست جبهه اصلاحات استعفا کرد. چند روز قبل، آذر منصوری دبیرکل فعلی حزب اتحاد ملت، به جای نبوی، رئیسجبهه اصلاحات شد. از حزب اتحاد ملت به عنوان حزب پدر خوانده یاد میشود.
حذف محترمانه بهزاد نبوی با برخی اعتراضها در میان اصلاحطلبان مواجه شده است. برخی از اعضای حزب کارگزاران و احزاب مشابه، با انتخاب منصوری به ریاست جبهه اصلاحات موافق نبودند و کنار گذاشتن نبوی را نشانه رفتارهای رادیکال در درون جبهه اصلاحات میدانند.
در همین حال علی شکوریراد که حزب متبوعش توانسته ریاست جبهه اصلاحات را قبضه کند، در روزنامه اعتماد نوشت: «اگر در سپهر سياسي ايران از بهزاد نام ببريد براي همگان قابل فهم است كه شما داريد در مورد بهزاد نبوي صحبت ميكنيد... سرمايههاي نمادين هويت يك ملت را شكل ميدهند و عامل همبستگي آنها هستند. اين سرمايههاي ملي در سطح عالي نظير فردوسي، سعدي، حافظ و مولانا عام و بلامنازع هستند.»
شکوری راد در یک گزافه گویی آشکار میافزاید: در ميان اصلاحطلبان كه بخش بزرگي از جامعه ما را تشكيل ميدهند و اصليترين آلترناتيو حاكميت موجود در ايران هستند بهزاد نبوي يك سرمايه نمادين است و كمتر كسي از آنها است كه از انديشه، تحليل و منش او در سپهر سياسي ايران تاثير نپذيرفته باشد. در دو سال گذشته بهزاد، رئيس اجماعي جبهه اصلاحات و محور انسجام آن بوده است. او بهرغم داشتن نقش منحصر به فرد در اين مقام و موقعيت، به دليل كهولت سن و عوارض آن در ميانه دوره قصد كنارهگيري داشت اما با اصرار پذيرفت يك دوره يكساله ديگر ادامه بدهد و بهرغم سختيها اينبار را بر دوش كشيد اما به دليل مجادلات جلسات مجمع كه از شأن و حوصله او خارج بود، يك هفته به پايان دوره از سمت رياست جبهه استعفا داد تا با جديت اعلام كرده باشد كه در دوره بعد اين مسئوليت را نخواهد پذيرفت. متاسفانه برخي دوستان بدون ملاحظه عوارض سالخوردگي و مشقتي كه بر او تحميل ميشود تلاش كردند تا او را وادار به پذيرش اين سمت و مسئوليت كنند و فشار بر او را از حد گذراندند تا آنجا كه او دچار ترديد شد كه مبادا شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت موجب عواقبي بشود كه او نتواند پاسخگوي آن باشد. اما او نشان داد كه همچون همه شرايط دشواري كه با صلابت از سرگذرانده است بهرغم فشارها اصول خود را حفظ و تصميمي همهجانبه و در تراز بهزاد ميگيرد. او ارتفاع گرفت و از افقي بالاتر از همه با كنشي اثرگذار نه تنها انصراف قطعي خود را از قبول رياست جبهه اصلاحات در عمل نشان داد بلكه با درايت و سعه صدر مثالزدني همه شرايط را براي برگزاري انتخابات هيات رئيسه و در نتيجه سپرده شدن رياست جبهه اصلاحات با راي بالاي مجمع عمومي به نفر بعد، فراهم نمود».
گزافهگویی شکوریراد مبنی بر اینکه اصلاحطلبان، آلترناتیو حاکمیت هستند، در حالی است که به گزارش روزنامه اصلاحطلب آرمان، بهزاد نبوی از مواضع رادیکال علیه نظام ناخرسند بود آرمان ماه گذشته گزارش داده بود: «بهزاد نبوی آبان سال گذشته اعلام کرد قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چارچوب نظام، اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان بگذاریم. این سخنان، انتقاداتی را در جبهه اصلاحات درپی داشت».
حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران هم، اواخر اسفند پارسال، درباره علت استعفای بهزاد نبوی گفته بود: «بعضی از دوستان اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی مناسب با فضای سیاسی پسامهسا نیست؛ در واقع فضا رادیکالتر شده. آقای نبوی همیشـه در شرایط اجمـاع آرا رئیس میشد. اگر اجماع نباشد، ایشان از پذیرش مجدد مسئولیت پرهیز میکند. جبهه اصلاحات چند عضو حقوقی دارد که به رغم اینکه اقلیت خیلی کوچکی هستند اما صدای خیلی بلندی دارند. آنها گاهی اوقات مطالبی را میگویند که شنیدن این نـوع پرخاشها خیلی شایسته نبوده است. از این جهت برای ایشان دلخوری به وجود آمده است».
در همین حال، غلامحسین کرباسچی میگوید: توانمندتر از آذر منصوری هم بود و بهزاد نبوی به خاطر اختلاف رفت.
مجموعه این تحلیلها نشان میدهد که بهزاد نبوی عملا از سوی عناصر تندروتر مجبور به کنارهگیری شد و حالا که جراحی مطلوب حزب اتحاد ملت (حزب پدرخوانده) با موفقیت انجام شده، شکوریراد از فرد جراحی شده به عنوان سرمایهای بزرگ و نمادین نام میبرد.
بهزاد نبوی، سومین چهره مستعفی در میان سران ادارهکننده تشکیلات اصلاحطلبان است. پس از انتخابات مجلس سال۱۳۹۸ هم، عارف و موسوی لاری، در اثر فشار طیف افراطی، از ریاست و نایب رئیسی «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» (شعسا) استعفا دادند.
انتقاد وزارت خارجه آمریکا از آشفتگی و بیبرنامگی در ترک افغانستان
انتشار گزارش دو سال قبل وزارت خارجه آمریکا، از آشفتگی و بههمریختگی در زمینه سیاستگذاری برای خروج از افغانستان حکایت میکند.
وزارت امور خارجه آمریکا روز جمعه نسخه محرمانه گزارش خود در مورد خروج آشفته از افغانستان را بعد از حدود دو سال منتشر کرد که در آن از «اشتباهات» دولت بایدن در مدیریت بحران تخلیه از کابل «شدیداً انتقاد» شده است.
در گزارش آمده که تصمیمهای دو رئيسجمهور آمریکا برای خروج از افغانستان، دیپلماتهای وزارت خارجه را با چالشهای جدی مواجه ساخت که در پی حضور قوی و دوامدار در کابل بودند.
به گزارش بیبیسی، در پایان یک کنفرانس خبری در کاخ سفید در روز جمعه از جو بایدن در مورد خروج از افغانستان نیز سؤالی پرسیده شد، که بایدن بهطور مشخص از یافتههای این گزارش یاد نکرد اما گفت: «نه، نه. همه شواهد در حال بازیابی هستند. یادتان هست در مورد افغانستان چه میگفتم؟ گفتم القاعده باید آن جا نباشد. گفتم که آن جا نباشد. گفتم از طالبان کمک بگیریم. حالا چه رخ داده؟ چه میگذرد؟ رسانه خود را مرور کنید. حق با من بود.»
گزارش چهاردهم کمیته تحریمهای سازمان ملل که براساس گزارشهای اعضای شورای امنیت در اوایل ماه جون/ ژوئن منتشر شد، میگوید ارتباط میان حکومت طالبان و شبکه القاعده و «تحریک طالبان پاکستان»(تیتیپی) «همچنان قوی و بههم پیوسته» مانده و در حکومت طالبان «طیفی از گروههای تروریستی آزادی مانور بیشتری» دارند و حکومت طالبان «به خوبی از آن بهرهبرداری» میکند. گزارش شورای امنیت افزوده است که «خطر تروریسم هم در افغانستان و هم در منطقه در حال افزایش است.»
وبسایت بیبیسی میافزاید: تخلیه آشفته آمریکا از کابل در آگوست ۲۰۲۱، جدیترین بحران خروج از زمان سقوط سایگون، پایتخت ویتنام جنوبی در سال ۱۹۷۵ است که سایگون به دست نیروهای ویتنام شمالی افتاد.
در دو سال اخیر تصمیم نهایی پایان دادن به ماموریت نظامی آمریکا در افغانستان از سوی جو بایدن و نحوه خروج آخرین سربازان و روند تخلیه آشفته در روزهای پایانی ماه آگوست ۲۰۲۱ با انتقادهای زیادی از جمله از سوی دونالد ترامپ مواجه شده است.
یافتههای بررسی وزارت خارجه آمریکا میگوید «تصمیمات ترامپ و بایدن، رؤسایجمهور برای پایان دادن به مأموریت نظامی ایالات متحده در افغانستان، پیامدهای جدی برای دوام دولت افغانستان و امنیتش داشت.»
در بررسی وزارت خارجه فاش شده که زمانی که طالبان سریعاً در حال پیشروی به سمت کابل بود، مقامهای آمریکایی تخمینهای متفاوت در مورد زمان مقاومت در برابر طالبان داشتند و به نحو موثری برنامهای برای بدترین سناریو نداشتند و متکی به تضمینهای رئيسجمهور وقت افغانستان شده بودند که «تمرکز بر دفاع از کابل میکند و میتوانند طالبان را مدتی دور نگه دارند.»
در بررسی وزارت خارجه مانند بررسی پیشتر کاخ سفید به گزارشهای دیپلماتهای آمریکایی در ماه جولای/ ژوئن سفارت آمریکا در کابل اشاره شده که در مورد سقوط قریبالوقوع حکومت اشرف غنی هشدار میدادند و خواستار تسریع روند تخلیه میشدند.
خلاصهای از بررسی وزارت خارجه بهصورت روشنتری بیان کرده که رئیسجمهور «روند یک تصمیمگیری سنجیدهشده، سریع، دقیق و فراگیری را روی دست گرفت» اما توسط سلف خود، دونالد ترامپ محدود شده بود.
وزارت خارجه آمریکا، حدود یکچهارم (۲۱ صفحه) از گزارش
۸۰ صفحهای محرمانه خود را براساس مصاحبه با ۱۵۰ مقام از دولت فعلی و قبلی آمریکا منتشر کرده است.
بررسی وزارت خارجه نشان میدهد که «نابسامانی در بالاترین سطوح دولت» وجود داشت. در حالی که در گزارش کاخ سفید به دستور آمادگی در «همه موارد احتمالی» به آژانسهای آمریکایی یادشده بود.
هراس اسرائیل از تقویت سامانههای پدافند هوایی حزب الله
رسانههای رژیم صهیونیستی گزارش دادند که حزبالله لبنان، سامانههای پدافند هوایی را تقویت کرده است.
به گزارش صدای آمریکا، رسانههای اسرائیل از نگرانی ارتش نسبت به دو برابر شدن سامانههای پدافند هوایی حزبالله طی پنج سال گذشته به منظور محدودکردن آزادی عمل نیروی هوایی اسرائیل خبر دادند.
روزنامه معاریو گزارش داد ارتش اسرائیل استفاده حزبالله از سامانههای پدافند هوایی اسای٨ و اسای٢٢ ساخت روسیه را تغییری بنیادین در تصور کلی راهبردی حزبالله قلمداد میکند.
به گزارش این روزنامه، تخمینهای اسرائیل، حاکی از دوبرابر شدن سامانههای پدافند هوایی حزبالله طی پنج سال گذشته است و اینکه این سامانهها عمدتا مبتنی بر سامانههای مدرن ایرانی هستند.
طبق این گزارش، تداوم بهبود این قابلیتها بر اساس تصمیم حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، است. سازمانهای امنیتی اسرائیل معتقدند حمله پهپادی اسرائیل به یک مرکز تاسیسات حزبالله در جنوب بیروت در اوت ۲۰۱۹ و تهدید متعاقب نصرالله مبنی بر آغاز حمله به پهپادهای اسرائیلی، نقطه عطفی برای تغییر راهبرد حزبالله بوده است.
همزمان، وبسایت خبری آکسیوس به نقل از چهار مقام آمریکایی و اسرائیلی گزارش داد واشنگتن، دولت و ارتش لبنان را تحت فشار قرار داده تا یک پایگاه حزبالله را از نزدیکی مرز اسرائیل حذف کند. اسرائیل نگران است اقدامات حزبالله منجر به درگیری شود.
آکسیوس به نقل از یک سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده نوشته که این وزارتخانه درباره گفتوگوهای دیپلماتیک خصوصی که ممکن است رخ داده یا نداده باشند، اظهارنظر نمیکند.
حزبالله واکنش علنی به این قضیه از خود نشان نداده، اما روزنامه الاخبار در گزارشی عنوان کرده که حزبالله به واسطهها گفته حاضر به ترک منطقه نیست.
افزایش 17 میلیارد دلاری در آمد نفتی ایران در سال 2022
اداره اطلاعات انرژی آمریکا از افزایش ۱۷ میلیارد دلاری درآمد نفتی ایران در سال ۲۰۲۲ خبر داد و اعلام کرد: ایران در ۵ ماهه نخست ۲۰۲۳ نیز
۱۹ میلیارد دلار از محل فروش نفت درآمد کسب کرده است.
به گزارش العالم، اداره اطلاعات انرژی آمریکا وابسته به وزارت انرژی این کشور در گزارش جدید خود، کل درآمد نفتی 13 عضو اوپک در 5 ماهه سال جاری میلادی را 293 میلیارد دلار اعلام کرده است.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا همچنین درآمد نفتی ایران در 5 ماهه نخست سال جاری میلادی را 19 میلیارد دلار برآورد کرده است. این رقم معادل
6.5 درصد از کل درآمد نفتی اوپک در این دوره بوده است.
ایران در میان اعضای اوپک از نظر درآمد نفتی در 5 ماهه 2023 در رتبه پنجم قرار داشته است. عربستان با 101 میلیارد دلار بیشترین درآمد نفتی را در این مدت داشته است. عراق و امارات هرکدام با 41 میلیارد دلار و کویت با 32 میلیارد دلار به ترتیب در رتبههای دوم تا چهارم از این نظر قرار داشتهاند.
درآمد نفتی سایر اعضای اوپک در این دوره عبارت است از:
الجزایر 12 میلیارد دلار، آنگولا 13 میلیارد دلار، کنگو 3 میلیارد دلار، گینه استوایی 1 میلیارد دلار، گابن 2 میلیارد دلار، لیبی 12 میلیارد دلار، نیجریه 12 میلیارد دلار و ونزوئلا 4 میلیارد دلار.
براساس این گزارش ایران در سال میلادی گذشته 54 میلیارد دلار از محل فروش نفت درآمد کسب کرد. این رقم نسبت به سال قبل از آن 17 میلیارد دلار افزایش داشت. درآمد نفتی ایران در سال 2021 بالغ بر 37 میلیارد دلار اعلام شده بود. درآمد نفتی اوپک نیز از 576 میلیارد دلار در سال 2021 به 888 میلیارد دلار در سال 2022 افزایش داشته است.
به دلیل افت قیمت نفت همه اعضای اوپک در سال 2023 با افت درآمد نفتی
مواجه شدهاند و بر همین اساس اداره اطلاعات انرژی آمریکا پیشبینی کرده درآمد نفتی اوپک در این سال به 681 میلیارد دلار دلار کاهش یابد.
اعتراضهای جهانی جواب داد;
سازمان ملل و اتحادیه اروپا علیه قرآنسوزی در سوئد موضع گرفتند
اعتراضهای هماهنگ جهان اسلام علیه قرآنسوزی در سوئد آن هم همزمان با اعلام دولت این کشورِ «بدنام و اسلامستیز» برای رسمیت دادن به اهانت به دین مبین اسلام، جواب داد و پس از عقبنشینی سوئد، اتحادیه اروپا و سازمان ملل نیز مجبور شدند، علیه این اقدامات موضع بگیرند.
چنانکه در اخبار این روزها خواندید، یک سوئدیِ عراقیالاصل عقدهای به نام «سلوان مومیکا» (۳۷ ساله) در استکهلم، در نخستین روز تعطیلات عید قربان، یک نسخه از قرآن مجید را پاره کرد و آن را در مسجد مرکزی این شهر به آتش کشید. وی پس از آن که پلیس این کشور مجوزی برای برگزاری تظاهرات ضداسلامی صادر کرد، این جنایت را مرتکب شد تا احتمالا دیده شود! این فردِ سودا زده که در منطقه «قرهقوش» واقع در «بخدیدا» در استان نینوا متولد شده و خود را «متفکر عرب» هم معرفی میکند! عصر روز چهارشنبه تحت حمایت مقامات سوئدی و برابر چشمان حدود ۲۰۰ مسلمان دست به این اقدام خشن در استکهلم زد. این اقدام انجام شد تا بار دیگر «آزادیِ بیان» به مسلخِ «نفرتپراکنی» و «توهین» قربانی شود. این اقدام، مسلمانان در سراسر جهان را به خروش درآورد و از ایران و عراق تا برخی از کشورهای اروپایی مسلمانان اعتراضاتی را برپا کردند و کار در برخی کشورها به احضار یا اخراج سفیر این کشور کشیده شد.
در پی هتک حرمت قرآن و توهین به مقدسات مسلمانان در سوئد، آن هم با مجوز رسمی این کشور، موجی از اعتراضات در سراسر جهان علیه این اقدام غیراخلاقی و خشن به راه افتاده است. در یکی از این واکنشها، مرجع عالیقدر شیعیان، آیتالله «سید علی سیستانی»، نیز در اعتراض به این اقدام نامهای به دبیرکل سازمان ملل نوشت و این اقدام را محکوم کرد و نوشت که چنین اقداماتی نمیتواند مصداق آزادی بیان باشد. آنطور که ایسنا نوشته است، دبیرکل سازمان ملل اعلام کرد، پیام مرجعیت عالی شیعیان را درباره سوزاندن قرآن کریم در استکهلم دریافت کرده و پاسخ آن را خواهد داد. «احمد الصحاف»، سخنگوی وزارت خارجه عراق در بیانیهای اعلام کرد، «فواد حسین»، وزیر خارجه عراق روز جمعه تماسی تلفنی از سوی «آنتونیو گوترش»، دبیرکل سازمان ملل دریافت کرد و در آن توهین به قرآن کریم بررسی شد. گوترش در این تماس تلفنی گفته است، این حادثه و واکنشهای عراق و جهان اسلام را پیگیری کرده است و این عمل شنیع را محکوم کرد. وی تاکید کرد، باید با پدیده اسلامهراسی مقابله شود و افزود: «پیام سید علی سیستانی، مرجع عالی شیعه را دریافت کردم، از تلاشهای ایشان سپاسگزارم و پاسخ پیامش را خواهم داد.» در بیانیه وزارت خارجه عراق آمده است، در پایان این گفتوگو فواد حسین از دبیرکل سازمان ملل بابت موضعش و توجه فراوانش به پیام آیتالله سیستانی قدردانی و تاکید کرد، همه برای برقراری امنیت، صلح، همزیستی مسالمتآمیز و مبارزه با افکار افراطی تلاش میکنند. در واکنشی دیگر، آنطور که خبرگزاری صدا و سیما از شبکه تلویزیونی الجزیره نقل کرده است، اتحادیه اروپا تأکید کرده است: «سوزاندن قرآن کریم یا دیگر کتابهای مقدس، «اهانتآمیز، غیرمحترمانه و آشکارا تحریکآمیز» است.» این اتحادیه افزوده است: «مظاهر نژادپرستی و نفرت از بیگانگان و هر گونه تعصب هیچ جایی در اروپا ندارد.» اتحادیه اروپا همچنین تأکید کرده است: «بسیار باعث تأسف است که این اقدام همزمان با جشن مسلمانان در روز عید قربان انجام گرفت.» اتحادیه اروپا با ابراز تأسف از این همزمانی، تصریح کرد که به دفاع از آزادی مذهب، عقیده و آزادی بیان در خارج و داخل از این بلوک، ادامه میدهد. این اتحادیه آورده است: «اکنون زمان آن است که برای درک و احترام متقابل و جلوگیری از تشدید بیشتر در کنار هم باشیم.»
گفتنی است، این اولین حادثه از این دست در سوئد نیست؛ جایی که بیش از ۶۰۰ هزار مسلمان در آن زندگی میکنند. در ۲۱ ژانویه همین سال میلادی (۱ بهمن ۱۴۰۱)، «راسموس پالودان»، رهبر حزب دانمارکیِ راست افراطی یک نسخه از قرآن را در نزدیکی سفارت ترکیه در استکهلم، تحت حفاظت پلیس سوزاند. اما گویا این بار واکنشها از دفعه پیش سنگینتر بوده است. باری، امروزه «آزادی بیان» بهانهای شده که سیاستمداران و گروههای نژادپرست در کشورهای اروپایی از آن استفاده میکنند تا بتوانند به مهاجران و مسلمانان حمله کنند و هر چه میخواهند بکنند و بگویند و روشن است که این فقط یک بازی سیاسی است. باید توجه داشت که دولت کنونی سوئد کمابیش بر حمایتهای حزب راست افراطی تکیه دارد؛ در حالی که تا چندی پیش، فعالیت این حزبِ پوپولیستی به دلیل ارتباط با «نئونازیها» از نظر سیاسی ممنوع بود؛ اما چه میشود که حالا به دومین حزب بزرگ سوئد و بخشی از جریان راستگرای حاکم تبدیل شده است!
دلایل وزارت خارجه آمریکا برای خروج مفتضحانه از افغانستان
وزارت خارجه آمریکا در گزارشی با برشمردن دلایل خروج مفتضحانه این کشور از افغانستان تاکید کرده است که تصمیمات شتابزده رئیسجمهوری کنونی و سابق آمریکا برای خروج نیروها از افغانستان آن افتضاح و رسوایی را رقم زد.
نزدیک به دو سال از سقوط کابل و فرار مفتضحانه آمریکا از افغانستان میگذرد. روز یکشنبه 15 آگوست2021 میلادی(24 مرداد 1400) بود که با فرار «اشرف غنی»، نیروهای طالبان وارد کابل پایتخت شدند و بدین ترتیب ارتش و دولتی که آمریکا طی 20 سال گذشته و پس از اشغال این کشور میلیاردها دلار برای آن هزینه کرده بود بدون کوچکترین مقاومتی فروپاشید. طی این مدت هزاران افغانستانی هم که توسط نیروی هوایی آمریکا با تبلیغات فراوان از کابل تخلیه شده بودند، با شرایط بدیگریختند و بسیاری از آنها امروز آواره کشورهای مختلف هستند. گزارشهای متعددی وجوددارد که نشان میدهد این افراد که خدمات زیادی به آمریکا کرده بودند پس از فرار، نه در آمریکا و نه در اروپا زندگی راحتی ندارند و بسیاری از آنها در کمپهای آوارگان نگران اخراج هستند. حالا دیروز وزارت خارجه آمریکا گزارشی منتشر کرده تا درباره چرایی این فرار توضیح داده و به انتقادهای بسیاری که شده است پاسخ دهد. وزارت خارجه آمریکا ۲۴ صفحه از گزارش ۸۵ صفحهای موسوم به «گزارش پس از اقدام» را در رابطه با نحوه انجام عملیات تخلیه نیروهای بینالمللی از کابل منتشر کرده است. باقی صفحات این گزارش محرمانه باقی ماندهاند!
ایسنا در این باره به نقل از گاردین نوشته است، در دادههای این گزارش، گرچه نامی از «آنتونیو بلینکن»، وزیر خارجه آمریکا برده نشده، اما روی او هم تاثیر میگذارد. این دادهها شامل ناکامی وزارت خارجه در توسعه نیروی ضربت مدیریت بحران همزمان با پیشروی طالبان در کابل در اوت سال 2021 (مرداد 1400) میلادی و نبود یک دیپلمات ارشد برای نظارت بر تمامی عناصر واکنش بحران است. در این گزارش با اشاره به بالاترین طبقه وزارت امور خارجه آمریکا که بلینکن و دیپلماتهای ارشد در آنجا مستقر هستند، میخوانیم: «با تعیین یکی از مدیران طبقه هفتم، هماهنگیها در بخشهای مختلف این اقدام بهبود مییافت.»
بر اساس این گزارش تخلیه و خروج پرآشوب نیروهای آمریکایی و متحدانش باعث شد تا بسیاری از شهروندان و افغانهایی که در خطر مجازات طالبان قرار داشتند با استیصال وارد فرودگاه کابل شوند و برخی از آنها در حالی که هواپیما قصد بلند شدن از زمین را داشت به بدنه آن بچسبند. همچنین یکی از عاملان انتحاری داعش جان ۱۳ نیروی آمریکایی و بیش از ۱۵۰ افغان را در مقابل یکی از ورودیهای فرودگاه کابل گرفت. در این گزارش با انتقاد از عملکرد هر دو دولت بایدن و ترامپ آمده است: «تصمیمات بایدن و ترامپ برای پایان دادن به ماموریت نظامی آمریکا در افغانستان پیامدهای جدی برای ادامه فعالیت و بقای دولت افغانستان و امنیتش داشت. در دو دولت بایدن و ترامپ بررسیهای کافی در سطح مقامات ارشد نسبت به بدترین سناریوهای ممکن و سرعت انجام این عملیات وجود نداشت... مقامات ارشد دولت همچنین در اتخاذ تصمیمات شفاف در رابطه با تعداد افغانهای در خطر که باید در این عملیات گنجانده میشدند، ناکام بودند و حتی مشخص نکرده بودند که این افغانها کجا باید برده شوند.»