به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 838
بازدید دیروز: 7,600
بازدید هفته: 32,916
بازدید ماه: 32,916
بازدید کل: 25,020,055
افراد آنلاین: 9
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۰٤ دی ۱٤۰۳
Tuesday , 24 December 2024
الثلاثاء ، ۲۲ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
گزارش‌ها و اخبار سیاسی از ایران و جهان ۱۴۰۲/۰۴/۳۱

گزارش‌ها و اخبار سیاسی از ایران و جهان 

  ۱۴۰۲/۰۴/۳۱

گزیده خبرهای ایران و جهان – اخترنیوز

خسارت برجام پیشکش لااقل سخنگوی آمریکا نشوید!
عضو تیم مذاکره‌کننده برجام می‌گوید: اکنون با توجه به مجموعه شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی فرصت خوب و مناسبی است که یک گفت‌و‌گوی همه‌جانبه سیاسی با غرب اعم از اروپا و آمریکا داشته باشیم.
علی اکبر صالحی در گفت‌و‌گو با یک سایت غربگرا گفته است:
- «وزیر خارجه آمریکا خانم آلبرایت یک بار گفت که قبول داریم این کار را کرده‌ایم و اینکه این کار درستی نبوده. ما باید همان موقع آن را یک عذرخواهی تلقی می‌کردیم. بالاخره یک فرصتی بود. اما ما اصرار داشتیم که کلمه عذرخواهی هم باشد.
- بالاخره ما چنین گله‌مندی و اعتراض‌هایی را به طور جدی از آمریکایی‌ها به خاطر دخالت‌هایی که قبل از انقلاب در امور سیاسی ما و در کشور ما داشته‌اند، داریم. اما یک طرف قضیه را هم فراموش نکنیم. شوروی بعد از جنگ جهانی دوم در بخشی از ایران حضور داشت. جنگ تمام شده بود، اما شوروی‌ها در بخش قابل توجهی از ایران در تبریز، کردستان و حتی اگر ‌اشتباه نکنم تا زنجان و قزوین هم بودند. این تهدید ترومن علیه شوروی‌ها بود که باید خاک ایران را ترک کنید. این موضوع را هم باید از حیث قضاوت تاریخی در نظر بگیریم. این خودش یک نکته مثبت است. اگر خدای نکرده، ما بخش دیگری از سرزمین‌مان را از دست داده بودیم، در چه وضعیتی بودیم؟ لذا نباید فراموش کنیم که در زمان ترومن، رئیس‌جمهور آمریکا، نیرو‌های ارتش سرخ شوروی در بخشی از سرزمین کشور عزیزمان ایران حضور داشتند و اگر تهدید ترومن علیه شوروی نبود، چه بسا امروز شاهد جدا بودن بخش دیگری از سرزمین‌مان بودیم.
 - البته این را هم باید بگوییم که در طول این ۴۴ سال متاسفانه در برخی امور به خاطر ناکارآمدی‌هایی که در حوزه‌های مختلف مدیریتی داشتیم -بنده هم یکی از آنها- خیلی نتوانسته‌ایم موفق عمل کنیم. ناگفته پیداست که شرایط اقتصادی و به طور کلی معیشتی مردم، شرایط خوبی نیست و وقتی که شرایط معیشتی مردم خوب نباشد، ما احادیث فراوان داریم مبنی بر اینکه اگر از دری فقر وارد شد، از در دیگر دین خارج می‌شود. الان به تبع این وضعیت معیشتی سختی که اکثر هموطنان‌مان از آن رنج می‌برند، شرایط اجتماعی ما خیلی سخت شده است. در وضعیت مطلوبی نیستیم و باید از این وضعیت خارج شویم.
- یک زمانی قرار بود که برجام این مسئله را حل کند، ولی دیدید که ترامپ مانع آن شد. نه به ما اجازه می‌دهند ارتباط بانکی داشته باشیم، 
نه صادرات و واردات درست و حسابی داشته باشیم. به خاطر شرایط سیاسی و چالشی که ما با غرب و در راس آنها با آمریکا داریم، از هر راهی که بتوانند می‌خواهند ما را تحت فشار قرار دهند. این یک چالش جدی است بین ما و غرب و در راس آنها آمریکا... چینی‌ها خودشان به ما می‌گویند – حداقل در زمانی که من مسئول بودم – که رابطه‌تان را با آمریکا تنظیم کنید تا مشکل ما حل شود. این را به ما گفته‌اند. روس‌ها هم این را به ما گفته‌اند. خیلی جالب و قابل تأمل است!
- برجام راهی بود که قرار بود برخی از این بن‌بست‌ها را رفع کند. به هر حال شرایط جهانی در حال تغییر است، دنیا دارد عوض می‌شود. الان جنگ اوکراین یک بحث جدی است. نیاز چین به انرژی جدی است. چین دارد 
تند و تند با کشور‌های حوزه خلیج‌فارس قرارداد انرژی می‌بندد. با عربستان قرارداد نفتی می‌بندد... الان ایران یک قدرت منطقه‌ای است و این حقیقت را دوست و دشمن اذعان دارد. چون الان ما قدرت منطقه‌ای هستیم، فرصت خوبی است که بنشینیم با غرب و در راس آنها آمریکا یک گفت‌وگو و یک مذاکره وسیع‌تری را انجام دهیم. ما تا الآن با آمریکا چندین بار مذاکره مستقیم داشته‌ایم، اما مذاکره حول محور‌های خاص بوده مثلا افغانستان، عراق، آزاد‌سازی زندانی‌ها و برجام.
- بعضی‌ها بر اساس شواهدی معتقدند آمریکا در حال افول است. باشد افول کند، ولی چه زمانی افول می‌کند؟ اگر تا سال دیگر افول کند می‌ارزد تا یک‌سال صبر کنیم. اما آمدیم و تا ۳۰ سال دیگر افول نکرد. ما باید در این
۳۰ سال چه کار کنیم؟ بالاخره ما باید مشکلمان را حل بکنیم. من فکر می‌کنم شاید الان وقتش باشد که بتوانیم یک گفت‌و‌گوی همه‌جانبه‌ای داشته باشیم که شاید اگر عنوانی برایش داشته باشیم، همان گفت‌و‌گوی سیاسی باشد. چون گفت‌و‌گوی سیاسی دربردارنده همه جوانب است. برجام هم می‌توانید در زمره همین گفت‌وگو‌های سیاسی باشد. امنیت منطقه هم می‌تواند در آن باشد. مسائل اقتصادی هم می‌تواند باشد. همه موضوعات مبتلا به می‌تواند در این گفت‌وگو لحاظ شود».
متاسفانه سخنان آقای صالحی، خبر از عبرت نیندوختن و اصرار بر تکرار چندباره یک خطای فاحش در اثر می‌دهد. مشابه همین استدلال‌ها و قوی‌تر از آن هنگام جذاب‌‌سازی برجام عنوان می‌شد اما دیدیم که تمام پیش‌بینی‌ها و دعاوی بانیان برجام غلط از آب در آمد و ایران با وجود واگذاری یا تعطیلی 95 درصد برنامه هسته‌ای، با کارشکنی و خدعه قابل پیش‌بینی آمریکا و 
دو برابر شدن تحریم‌ها مواجه شد. متاسفانه امثال آقای صالحی به جای عذرخواهی درباره خسارتی که در آن سهیم بوده‌اند، همواره فشار‌های آمریکا را به رخ می‌کشند بی‌آن که از ندانم‌کاری‌های خود درس بیاموزند. ایشان گویا فراموش کرده که دولت متبوع‌شان با همین وعده‌ها، بدترین رکورد‌های اقتصادی را به ارث گذاشت.
آقای صالحی ملت ایران را بدهکار دولت آمریکا در جنگ جهانی دوم هم می‌کند و حال آن که آمریکا یکی از سه ‌اشغالگر آن روز ایران بود که به مدت 37 سال، دیکتاتور جنایتکار و بی‌کفایتی به نام محمدرضا پهلوی را بر گرده ملت ایران نشاند. همچنین با فشار آمریکا و انگلیس بود که بحرین از تمامیت ارضی ایران جدا شد. صالحی در عین حال به ابراز تاسف آلبرایت ‌اشاره و وانمود می‌کند که کشور ما صرفا منتظر عذرخواهی از کودتای 28 مرداد 1332 برای احیای روابط بود! این در حالی است که آمریکا بارها پس از انقلاب در تدارک کودتا و براندازی بود که آقای صالحی از آنها غفلت می‌کند همچنان که غفلت می‌کند که پاداش فشار و خباثت دشمن مذاکره برای واگذاری امتیاز و تکرار این چرخه خسارت‌بار نیست.
نکته بعدی این است که صالحی درست در شرایطی که آمریکا حاضر نیستند کمترین تضمینی برای بازگشت به برجام ارائه دهند و از تحریم‌ها بکاهند، خواستار قمار بزرگ‌تر (طبعا واگذاری امتیازات بیشتر) می‌شوند، و حال آن که جنازه عبرت‌آموز برجام (حاصل از قمار قبلی) پیش چشمان همه است. در واقع اگر قرار بود کسانی را به خدمت بگیرد که در دوره افول قدرتش، ضرورت کوتاه آمدن طرف ایرانی را با وجود وقوع شکست در دیوار تحریم‌ها توجیه کند، ادبیاتش با توجیهات آقای صالحی چندان توفیری نمی‌کرد و این مایه تاسف درباره کسی است که هم بانی خسارات برجام است 
و هم 100 سکه طلا برای آن توافق پرمنفذ دریافت کرده و حالا هم همان خسارات پدید آمده را بهانه‌ای برای دعوت به تکرار قمار بزرگ‌تر با آمریکا و اروپا می‌کند! 
 
وقتی شرق، ناتوانی دولت قبل را هم فاکتور می‌کند!
 
روزنامه شرق با انتشار تحلیلی سعی کرد جهش صادرات نفت و به صفررسانی ذخائر میعانات روی آب، سعی کرد این اقدام را کم اهمیت جلوه دهد.
این روزنامه در مطلبی با عنوان « بازارگرمی نفتی؟»، نوشت: افزایش درآمدهای ناشی از صادرات نفت و میعانات گازی دولت سیزدهم، نکته‌ای است که بارها در رسانه‌های حامی دولت بر آن اصرار شده است اما این تمام واقعیت نیست.
وزیر نفت، پس از آنکه سکان وزارت نفت را بر دست گرفت بارها از تریبون‌های مختلف به ذخیره 87 میلیون بشکه میعانات‌گازی ایران روی آب ‌اشاره و هزینه نگهداری این مقدار میعانات‌ گازی را سالانه بین 460 تا 480 میلیون دلار اعلام کرد. او به‌تازگی (26 تیرماه) عنوان کرد: «با آغاز به کار وزارت نفت دولت سیزدهم با ۸۷ میلیون بشکه میعانات‌ گازی ذخیره‌شده روی آب روبه‌رو بودیم که هزینه اجاره نفتکش‌ها 460 میلیون دلار در سال بوده است». وزیر نفت دوم تیرماه 1402 هم در گفت‌وگو با ایرنا بیان کرد: «۴۸۰ میلیون دلار هزینه اجاره ۸۷ میلیون‌ میعانات‌ گازی شناور روی آب می‌شد که این هزینه در دولت سیزدهم برطرف شده و کشتی‌ها آزاد و به ناوگان حمل نفت اضافه شده‌اند».
شایان ذکر است که موضوع ذخایر میعانات‌ گازی، دو روی یک سکه است؛ روی نخست آن چیزی است که وزیر نفت و معاونش در شرکت ملی نفت ایران در حدود دو سال گذشته بارها بیان کرده‌اند و روی دیگر آن درآمد و افزایش صادرات نفتی است که این مقدار ذخایر برای کشور به همراه داشته 
و وزارت نفت دولت سیزدهم کمتر از آن سخن گفته‌اند.
شرق در ادامه می‌نویسد: «انباشت میعانات‌ گازی روی دریا موضوع جدیدی در ایران نیست؛ ایران به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گاز جهان که سال‌هاست تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار دارد، هر‌از‌گاهی با چنین مشکلی مواجه می‌شود. سال 92 زمانی‌که دولت یازدهم کارش را آغاز کرد، وزارت نفت نیز با چالش ذخایر میعانات‌ گازی روی آب روبه‌رو بود. بیژن زنگنه، وزیر وقت نفت، شهریور سال 94 در گفت‌وگویی با بلومبرگ این ذخایر را 60 میلیون بشکه اعلام کرد و علی کاردر، مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران، بهمن‌ 1395 در نشست خبری به مناسبت دهه فجر این رقم را بیش از 75 میلیون بشکه عنوان کرد: «در سال 92 بالغ بر 75 میلیون بشکه میعانات گازی روی آب ذخیره داشتیم که با رفع تحریم‌ها و صادرات این مقدار میعانات، ذخایر کنونی به 25 میلیون بشکه رسیده و پیش‌بینی می‌کنیم ذخایر روی آب میعانات‌ گازی تا پایان فروردین‌ سال آینده صفر شود».
فروش 87 میلیون بشکه میعانات‌ گازی حتما تأثیر بسزایی در افزایش صادرات نفت ایران داشته است و سبب شده دولت سیزدهم بدون افزایش تولید به درآمد بیشتری دست یابد. بدون تولید بیشتر را آمارهای اوپک می‌گویند؛ بر اساس گزارش ماهانه اوپک، میانگین تولید نفت ایران در سال‌های 2021 و 2022 به ترتیب دو‌میلیون‌و 392 هزار بشکه در روز و دو‌میلیون‌ و 554 هزار بشکه در روز بوده است که با توجه به مصرف حدود دو میلیون بشکه آن در پالایشگاه‌های داخلی، رقم زیادی برای صادرات نمی‌ماند که وزارت نفت دولت سیزدهم از جهش صادرات بگوید. وزارت نفت دولت سیزدهم بارها و بارها از افزایش صادرات نفت ایران در دوران تحریم گفته است که بدون تردید بخشی از این جهش صادرات مربوط ذخایر به‌جا‌مانده از دولت گذشته است که نه‌تنها دستاوردی برای وزارت نفت دولت سیزدهم محسوب نمی‌شود، بلکه بیشتر شبیه خوش‌اقبالی بوده است. با پایان میعانات گازی باید دید صادرات نفت به چه سمتی می‌رود؟».
چنان که از نوشته شرق پیداست، نویسنده هم انباشت میعانات فروش نرفته در دولت قبل را موضوعی عادی و کم اهمیت وانمود می‌کند و هم منت درآمدهای حاصل از آن را بر سر دولت فعلی می‌گذارد و اصل افزایش صادرات نفت را هم زیر سؤال می‌برد.
این در حالی است که اولا ذخیره 87 میلیون بشکه میعانات‌گازی ایران روی آب و هزینه‌های حاصل از آن، خود یک اقدام خسارت‌بار بود که متاسفانه در دولت برجام رخ داد و دولت جدید توانسته این چالش را بدون نیاز به برجام مرتفع کند.
ثانیا صادرات نفت در دولت برجام تا زیر 300 هزار بشکه هم پایین آمد و بنا بر اذعان محافل تخصصی جهانی، هم اینک با رسیدن به 1/5 تا حدود 
دو میلیون بشکه در ماه‌های مختلف، رکورد پنج سال گذشته را شکسته است. در همین مدت تولید هم رکورد‌های جدیدی بر جا گذاشته و افزایش صادرات و درآمدها صرفا به خاطر صادرات میعانات مانده روی آب نبوده است.
نهایتا این که انباشت میعانات روی آب در دولت برجام، قطعا نقض غرض و نشانه ناکارآمدی بوده؛ همچنان که امکان صادرات و به صفررسانی این ذخائر انباشته نشانه تکاپوی دولت فعلی برای احیای صادرات و درآمدهای نفتی در دوره جدید است. به بیان دیگر این موضوع یک رویداد واقعی است، برخلاف برجام که ادعاهای عجیب و غریبی درباره نتایج آن می‌شد اما سرانجام، به شکایت آقای نوبخت مبنی بر عدم امکان صادرات حتی یک بشکه نفت دراثر تحریم‌ها ختم شد.
 
صادرات ایران در اثر جنگ اوکراین رکورد 12ساله را شکست
«جنگ اوکراین، ارزش صادرات ایران را به بالاترین حد از سال ۱۳۹۰ رساند».
وب‌سایت بی‌بی‌سی ضمن انتشار خبر فوق نوشت: ارزش کالاهای صادراتی ایران در سال ۱۴۰۱ به بیش از ۹۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار رسید که بالاترین رقم در بیش از یک دهه گذشته است. این کشور پارسال ۵۵ میلیارد و ۴۱۰ میلیون دلار نفت و فرآورده‌های نفتی، و ۴۲ میلیارد و ۲۴۶ میلیون دلار
کالاهای غیرنفتی صادر کرده است.
گمان می‌رود دلیل اصلی این افزایش درآمد، نه رشد حجم صادرات، بلکه بالا رفتن قیمت جهانی اقلام صادراتی ایران باشد. از زمان آغاز جنگ اوکراین، قیمت حامل‌های انرژی، محصولات پتروشیمی، مواد معدنی از جمله فلزات، و نیز مواد غذایی افزایش قابل‌توجهی داشته است؛ اقلامی که بخش اعظم صادرات ایران را تشکیل می‌دهند.
بالاترین رقم صادرات ایران مربوط به سال ۱۳۹۰ است که به لطف درآمد ۱۱۸ میلیارد دلاری صادرات نفتی، ایران در مجموع بیش از ۱۴۵ میلیارد دلار
درآمد خارجی داشت.
از پنج سال پیش که آمریکا از توافق برجام خارج شد و تحریم‌های گسترده‌ای را علیه ایران وضع کرد، حجم صادرات نفتی ایران کاهش شدیدی یافت و بخش قابل‌توجهی از نفت صادراتی ایران با تخفیف در بازار خاکستری فروخته می‌شود.
در کنار این، تحریم‌ها و حضور ایران در لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف، دسترسی به سیستم بانکی بین‌المللی و درآمدهای خارجی‌اش را محدود کرده است.
طبق گزارش بانک مرکزی، پارسال ۷۵ میلیارد و ۱۸۲ میلیون دلار کالا هم وارد ایران شده که بالاترین رقم از سال ۱۳۹۶ است.
افزایش قیمت جهانی اقلام صادراتی ایران، احتمالاً یکی از عوامل مهم افزایش نرخ رشد اقتصادی به ۴.۸ درصد در سال ۱۴۰۱ است.
یادآور می‌شود بخشی از تحلیل بی‌بی‌سی که ادعا می‌کند افزایش درآمد ایران به‌خاطر رشد حجم صادرات نیست، خلاف واقع است. چه اینکه صادرات نفت ایران، در یک سال اخیر رکورد پنج سال گذشته را شکسته و در حوزه صادرات غیرنفتی نیز با جهش صادراتی مواجه بوده‌ایم.
 
پادوهای غرب واکنش‌های انبوه علیه هتک حرمت قرآن کریم را سانسور کردند
اهانت مجدد به ساحت قدسی قرآن کریم با حمایت دولت سوئد واکنش‌های گسترده در ایران و جهان را در پی داشت اما جریان همکار و پیاده‌نظام غرب در ایران که نقاب اصلاح‌طلبی زده است، این واکنش‌ها را سانسور کرد.
اهانت به مقدسات و معارف نورانی اسلام یکی از غلط‌ های پادوهای غرب و مدعیان اصلاحات در نشریات زنجیره‌ای و تریبون‌هایشان بوده است. آنها در راهبردها و اقدامات معاندانه غرب علیه نظام اسلامی از جمله تجزیه، تحریم، تفرقه، ترور و ... نیز در نقش پیاده‌نظام، بستر‌سازی و پادویی کرده‌اند.
پافشاری خائنانه بر همین رویه ضد امنیت ملی و به نفع دشمن بود که روزنامه‌های زنجیره‌ای واکنش‌های انبوه اعتراضی و انزجاری به هتک حرمت قرآن مبین را سانسور کردند. این اقدام، تداوم، تأیید و آشکار شدن دیگرباره جنگ با اسلام و قرآن‌ستیزی غرب در داخل توسط جریانی است که همواره با سیاست‌های اسلام‌ستیزانه دشمن همراهی داشته است.
علاوه‌بر این، طیف مدعی اصلاحات بر هنجارشکنی و آلوده کردن فضای جامعه و فروپاشی بنیان خانواده از طریق حمایت از بی‌حجابی و حمله به حکم الهی حجاب اصرار دارد.

با این کارنامه افتضاح روی‌تان می‌شود کلاس دیپلماسی هم بگذارید؟!
روزنامه هم‌میهن مدعی شد روابط با کشورهای آفریقایی بیهوده است و باید با کشورهای قدرتمند تعامل کرد.
این روزنامه در یادداشتی نوشته است: «آمدوشد با کشورهای جهان، امری پذیرفته‌شده در عرف دیپلماتیک است. لکن ‌این سفرها زمانی دلچسب و مفید است که هدفمند و متضمن منافع‌ملی باشد، نه این‌که از روی ناچاری و به‌روایتی احساسی و صرفاً در شکل‌وشمایل نمایشی و تشریفاتی انجام شود.
کشورها معمولاً یا بازیگرند یا غیربازیگر. البته دراین‌ميان نیز برخی تحت عناوینی خودساخته در لاک توهم و خیال‌پردازی رفته و نرم‌ها و دنیایی در مراودات به‌زعم خود ابداع کرده‌اند که جز خسران و انزوا نتیجه‌ای دربر ندارد. تجربه نشان‌داده است که در گوشه انزوا و به‌دور از ارکستر جهانی، تکنوازی خود را سر دادن، عایدی نصیب کشور‌ها نمی‌کند.
سفرهای دیپلماتیک به‌ویژه سفر سران به دیگر کشورها باید متناسب با وزن و جایگاه روابط دو کشور باشد و نتیجه ملموس این سفرها به سمع و نظر مردم‌ رسانده شود. صرف تنظیم چند سند و برگزاری چند مراسم و ردوبدل ‌شدن چند واژه یا گفتمان غیرواقعی، گرچه ممکن است خوراک تبلیغاتی برای مصرف داخلی فراهم کند ولی از دید صاحب‌نظران و کسانی‌ که دستی بر آتش روابط بین‌الملل و دیپلماسی دارند، حنایی بی‌رنگ و نمایشی فاقد رنگ‌وبو است. کشور پهناور ایران با پشتوانه تاریخ بی‌نظیر خود به‌علاوه موقعیت ویژه جغرافیایی، سرمایه‌های مادی، معنوی و انسانی، استحقاق و لیاقت و شایستگی میهمانی یا میزبانی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی که در زمره بازیگران سیاسی، اقتصادی، صنعتی، تکنولوژیکی و... هستند را دارد، نه این‌که از این همه کشورهای مقتدر منطقه‌ای بریده و تنها به دامن کشورهای ورشکسته و عقب‌مانده جهان ازجمله ونزوئلا، کوبا، نیکاراگوئه، کنیا، زیمبابوه، اوگاندا و... پناه ببریم. این امر نشان از انزوا، سیکل معیوب و درنهایت ظلم به کشور باعظمتی مثل ایران است. نگاهی به برخی شاخصه‌های کشورهایی که اخیراً میزبان سیدابراهیم‌رئیسی بودند این واقعیت تلخ را به‌اثبات می‌رساند و کام‌ هر ایرانی را تلخ می‌کند.
اوگاندا کشوری است با حدود ۴۶میلیون جمعیت با مجموع تجارت خارجی حدود ۱۲میلیارد دلار که ۴میلیارد دلار آن را صادرات
و ۸میلیارد دلار را واردات تشکیل می‌دهد. درباره جایگاه بین‌المللی اوگاندا همین‌‌بس که تنها ۲۲سفارت در کشورهای جهان‌ دارد و میزبان ۴۱سفارت خارجی از حدود ۲۰۰کشور جهان است. کنیا کشوری است با جمعیت ۵۳میلیون نفر و تجارت خارجی حدود ۲۱میلیارد دلار که حدود ۱۵میلیارد دلار آن را واردات و ۶میلیارد دلار آن را صادرات تشکیل می‌دهد. کنیا دارای
۵۶ سفارت در کشورهای جهان و میزبان ۹۳سفارت خارجی است.

زیمبابوه نیز کشوری است با جمعیت ۱۶میلیونی که حدود ۱۳میلیارد تجارت خارجی دارد که ۶میلیارد دلار صادرات و حدود ۷میلیارد دلار واردات است. در پایتخت زیمبابوه ۴۲سفارت خارجی حضور دارند و این کشور نیز ۵۱ سفارت در جهان دارد.
در خبرها از میزان حجم یک‌میلیون‌دلاری صادرات ایران به زیمبابوه گزارش شده است. درحالی‌که مطمئناً هزینه سفر ابراهیم رئیسی بیش از این میزان است. به نظر می‌رسد دستاورد فنی و تکنولوژیک این سفر حتی از سفر ناصرالدین‌شاه به فرنگ کمتر باشد.
بزرگ‌ترین خدمت به ایران در عرصه بین‌المللی، بازگرداندن جایگاه واقعی ایران و برقراری رابطه متوازن با تمام کشورها و اجتناب از فرو افتادن در دام کشورهای معدود چون چین و روسیه و باز کردن ‌دست‌وپای روابط از قید کشورهای عقب‌افتاده، منزوی و ضعیف جهان و درنهایت حرکت به‌سوی اعتلای ایران، متناسب با جایگاه واقعی آن است».
درباره این نوشته پر غلط، نکات متعددی شایان تذکر است که به چند مورد ‌اشاره می‌شود. نخست این که برخلاف ماموریت غربگرایان برای ترویج نگاه تحقیر‌آمیز به جهان غیر غرب، خود دولت‌های غربی به کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و آسیایی به عنوان کشورهای پر از فرصت اقتصادی - چه در تامین نیاز‌های راهبردی خود و چه در زمینه صادرات و نفوذ سیاسی و فرهنگی و امنیتی- نگاه می‌کنند. غربگرایان از یک‌طرف روابط با کشورهای معمولی انباشته از فرصت‌های اقتصادی را مسخره می‌کنند و از طرف دیگر تعامل با کشورهایی مثل چین را زیر سؤال می‌برند و حال آن‌که در این مورد نیز بالاترین تجارت با چین را در دنیا همین کشورهای اروپایی و آمریکا دارند. به بیان دیگر غربگرایان همان‌گونه که در هشت سال دولت خود نشان دادند، دنیا را در چهار کشور و دیپلماسی را در حد التماس و انفعال می‌شناسند و دیپلماسی را باج‌دهی و گدایی متقابل تصور می‌کنند.
در همین سفر آقای رئیسی، صادرات محصولات پتروشیمی، تاسیس پالایشگاه فراسرزمینی، کشت فراسرزمینی، صادرات فنی و... پیش‌بینی شده و از جمله بناست بخشی از نیاز‌های ایران برای تامین کالاهای اساسی بدون پرداخت دلاری تامین شود که ضربه بزرگی به تحریم‌ها و مدیریت درست منابع ارزی برای مصارف ضروری دیگر است. ضمنا تجارت با آفریقا هم نه یکی دو میلیون بلکه به بالای یک میلیارد دلار رسیده و البته دولت بنا دارد این حجم تجاری را به ده برابر افزایش دهد. در موضوع آمریکای لاتین نیز تعاملات گسترده موجب افزایش صادرات نفتی و غیر نفتی، درآمدزایی ارزی (مثلا در زمینه کشتی‌سازی و پالایشگاه ‌سازی) و تامین معادل ارزی یا چند تن طلا به عنوان پشتوانه مهم اقتصاد کشور شد.
دیگر این‌که باید از غربگرایان پرسید آیا خروجی واگذاری انبوه امتیازات نقد در برجام و دیپلماسی کذایی با چشم آبی‌های غربی، چیزی جز دو برابر شدن تحریم‌ها، تعطیلی برنامه در حال پیشرفت هسته‌ای، توقف پروژه‌های بزرگ نیروگاهی و پالایشگاه ‌سازی و عقب‌انداختن اقتصاد کشور به مدت هشت سال بود تا جایی که اقتصاد ایران در رتبه‌بندی جهانی شش پله سقوط کرد!؟
مدیران هم میهن بهتر از هرکس می‌دانند اما کتمان می‌کنند که دولت متبوع آنها با همان نسخه معیوب دیپلماسی به جایی رسید که زیر 300 هزار بشکه نفت فروخت، خزانه ارزی را جارو کرد و 480 هزار میلیارد کسری به علاوه 1500 هزار میلیارد تومان بدهی به ارث گذاشت اما دولت بعدی توانسته در کنار توسعه صادرات غیر نفتی، رکورد فروش نفت بدون برجام را به رکورد پنج ساله برساند و کسری بودجه را کاهش دهد و بخشی از بدهی‌ها را تسویه کند. این‌ها تفاوت دو دیپلماسی است.

رئیس ‌MI6: چین در جنگ اوکراین شریک کامل روسیه است
رئیس‌سرویس جاسوسی انگلیس، رئیس‌جمهور چین را شریک در حمله به اوکراین معرفی کرد.
جان مور رئیس‌ام‌آی‌سیکس، گفت دولت چین و رئیس‌‌جمهور این کشور، شی جین پینگ، شریک کامل حمله روسیه به اوکراین هستند.
به گزارش روزنامه گاردین‌، ریچارد مور در یک سخنرانی کم‌سابقه در پایتخت جمهوری چک گفت: از آغاز حمله روسیه به اوکراین، چین به طرزی روشن از مسکو حمایت کامل دیپلماتیک کرد که ایستادن در کنار روسیه در سازمان ملل متحد، از نشانه‌های آن بود.
او افزود: توازن قدرت بین روسیه و چین به نفع پکن تغییر کرده و این امر به اعتبار ولادیمیر پوتین در روسیه لطمه زده است.
به گزارش گاردین، سخنان ریچارد مور در پراگ دومین حضور عمومی او از سال ۲۰۲۰ بود که ریاست ام‌آی سیکس را به‌دست گرفته است. چین به اظهارات مور واکنش نشان نداده ‌اما به نوشته گاردین، پاسخ پکن خشمگینانه خواهد بود. دراین میان، روسیه پیشنهاد رئیس‌تشکیلات مخفی انگلیس به «روس‌های ناراضی از جنگ در اوکراین» برای همکاری اطلاعاتی با غرب جهت پایان دادن به جنگ را محکوم کرد.
گفتنی است طرف‌های غربی تلاش دارند از نزدیکی چین و روسیه ممانعت به عمل آورند. تلاش مور برای تحقیر روسیه بر سر روابطش با چین در حالی است که طرف اروپایی، از موضع ضعف با چین تعامل می‌کند. چنان‌که دویچه وله آلمان، سه ماه قبل در گزارشی نوشت: «یک ماه پس از سفر نخست‌وزیر اسپانیا، رئیس‌جمهور فرانسه و رئیس‌کمیسیون اتحادیه اروپا نیز راهی چین شدند. به غیر از تشویق چین برای اعمال فشار جهت توقف جنگ اوکراین، مهم‌ترین هدف این سفر‌ها، نگرانی‌های فزاینده از شتاب گرفتن تراز تجاری منفی ۲۷ عضو اتحادیه اروپا با چین است. از سال ۲۰۲۰ تا کنون، واردات ۲۷ عضو این اتحادیه از چین، با جهش
۶۲ درصدی به ۶۲۶ میلیارد یورو رسیده، در حالی که صادرات اروپا به چین تنها ۱۳ درصد رشد کرده و به رقم ۲۳۰ میلیارد یورو رسیده است. این حجم عظیم شکاف تراز تجاری، در حالی است که اتحادیه اروپا به شدت نیازمند رونق تجارت خارجی برای بهبود وضعیت اقتصادی است. چین همچنین سال گذشته ۵۸۱ میلیارد دلار صادرات به آمریکا داشت، اما تنها ۱۸۰ میلیارد دلار واردات از این کشور انجام داد. تولید ناخالص داخلی چین با رقمی بالای ۱۸ تریلیون دلار از مجموع اقتصاد ۲۷ عضو اتحادیه اروپا فراتر رفته و اکنون به سطح اقتصاد آمریکا نزدیک می‌شود».
از سوی دیگر امانوئل ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه دو ماه قبل در بازگشت از سفر چین گفت: «اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به دنباله‌روی آمریکا مقاومت کند، وابستگی خود را کاهش دهد و از کشیده‌شدن به رویارویی چین و آمریکا بر سر تایوان اجتناب کند. خطر بزرگ این است که وسط بحران‌هایی گیر بیفتیم که بحران‌ ما نیست. اروپایی‌ها نمی‌توانند بحران در اوکراین را حل کنند، چطور ما می‌توانیم درباره تایوان بگوییم مراقب باشید، اگر‌اشتباهی انجام دهید، ما آنجا خواهیم بود؟ اگر تنش‌ها بین آمریکا و چین داغ شود، ما زمان و منابع لازم برای تأمین مالی خود را نخواهیم داشت».
همزمان با سخنرانی رئیس‌ام‌آی سیکس درباره شراکت چین و روسیه، ویلیام برنز رئیس‌سازمان سیا نیز تاکید کرد: چین تنها کشوری است که درصدد تغییر نظم‌ بین‌الملل است و قدرت اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فناوری برای تحقق این هدف را دارد.
یادآور می‌شود ویلیام برنز دو سال قبل هم گفته بود: «در صحنه بین‌‌‌المللی که بیش از پیش پیچیده و رقابتی شده، رویکرد چین، بزرگ‌‌ترین چالش ژئوپولیتیک آمریکاست... روسیه و ایران، دیگر تهدید‌‌های بزرگ امنیتی هستند.».

کلاهبرداری چند میلیاردی یک مجرم امنیتی
طبق مدارک موجود، حسین رونقی و خانواده‌اش طی پروژه‌ای کثیف و دروغین، با سوءاستفاده از اعتماد دیگران از طریق حساب‌های خانواده و نزدیکانش، حداقل ۳ میلیارد تومان پول دریافت کرده است.
به گزارش  روزنامه جوان، یکی از براندازان حامی پهلوی ادعا‌هایی افشاگرانه را درخصوص سوءاستفاده حسین رونقی، از چهره‌های مجازی براندازان و مجرم امنیتی، از کمک‌های مالی بیان کرده است. او گفته که حسین رونقی به بهانه کمک به زندانیان سیاسی در ایران، مبلغ ۳ میلیارد تومان دریافت و برای مصارف شخصی خود استفاده کرده است.
این فرد با انتشار تصاویر فیش‌های واریزی در صفحه اینستاگرامش نوشته «طبق مدارک موجود، حسین رونقی و خانواده‌اش طی پروژه‌ای کثیف و دروغین، با سوءاستفاده از اعتماد دیگران و برای کمک به مردم، از طریق حساب‌های خانواده و نزدیکانش، حداقل ۳ میلیارد تومان پول دریافت کرده است. این مبالغ طی چند ماه به صورت مداوم به حسابشان واریز شده. او حتی کراوات و سنجاق سینه شیروخورشیدش هم از خودش نیست و در مورد اینکه این پول‌ها صرف چه شده، نه تنها پاسخگو نبوده بلکه با آنفالو و بلاک سعی در فرار از حقیقت داره. درخصوص اعتصاب غذا با عسل و ارده و پا‌های شکسته و ادعا‌های خانواده‌اش، مبنی بر خون بالا آوردن و خطر مرگ هم جز جوکی کثیف و بازی با احساسات مردم، چیز دیگری نبود. درخصوص دروغ‌های دیگرش، زندانیان سیاسی و هم‌بندانش قبلاً افشاگری‌هایی کرده‌اند.»
لازم به ذکر است زمانی که حسین رونقی بازداشت شد، از همان ابتدا و حتی برای سوار شدن در ماشین ضابطین قضایی هم هیاهوی بیهوده کرد. در دوران بازداشت و زندان هم هر روز یک دروغ از سوی خانواده او درباره شکنجه رونقی منتشر می‌شد و حتی گفتند هر دو پای او در زندان شکسته شده است و بعد همه او را سالم دیدند! گفتند در اعتصاب غذاست و بعدتر مشخص شد حتی صبحانه کاملش را هم در زندان می‌خورده و عسل و ارده هم داشته و همه این افشاگری‌ها هم از سوی خود براندازان انجام می‌شد. از جمله، علی نوری درباره او نوشته بود: «زمانی هم که توسط زندانی‌های سیاسی دیگر مدام‌تر و خشک می‌شد، مصرف عسل و ارده بخشی از اعتصابش بود!»
فرد افشاکننده سپس طی یک استوری از کمک مالی و اعتماد به رونقی ابراز پشیمانی کرد. همین افشاگری مقدمه مطالب دیگری از این دست علیه حسین رونقی در توئیتر شد و یک کاربر دیگر در توئیتر هم نکاتی را درخصوص کلاهبرداری حسین رونقی به اسم کمک به زندانیان مخالف جمهوری اسلامی بیان کرد. او در چند توئیت نوشت: «من که نه قبل از بازداشت و نه طی بازداشت ایشون از ماجرای این پول‌ها خبر نداشتم. بی‌خبر از همه جا به نیابت از شخصی بخش اعظم هزینه بیمارستان ایشون رو درست بعد از آزادیشون پرداخت کردم و البته که بیمارستان بیش از مبلغ پرداختی بنده به ایشون تخفیف داد. البته که این موضوع رو من زمانی که برگ ترخیص ایشون رو تحویل گرفتم متوجه شدم و بی‌هیچ صحبتی برگ ترخیص رو تحویل جناب نظری و رسید پول رو هم تحویل جناب پناهی وکیلشون دادم که البته هم جناب نظری هم جناب رونقی با این قضیه به تندی برخورد کردند. تا به امروز هیچ یک از این سه نفر نه به بنده و نه به شخصی که من به نیابت ازشون پول رو واریز کردم این موضوع رو اطلاع ندادن. البته که بعد از آزادیشون بار‌ها حضوراً هم جناب رونقی رو دیدم و هم جناب نظری رو و بار‌ها هم با هم تماس تلفنی داشتیم. جناب رونقی این مبلغ برای درمان شما پرداخت شده بود به نظرتان وظیفه شخصی و اخلاقی حکم نمی‌کرد که این موضوع را به بنده اطلاع دهید؟ لطفا توضیح می‌دید زمانی که همه در تمدید قرارداد اجاره خود مانده‌اند چطور در عرض یک سال از نواب به فاطمی و بعد هم به محله‌ای بالاتر از سعادت‌آباد نقل مکان کردید و همزمان خودرو و موتورسیکلت خریداری و البته کل وسایل منزل را نیز عوض کردید و اون سه تومنم نگرفتید؟»

 


 



 

 

تاریخ خبر: ۱٤۰۲/۰٤/۳۱، ۱۸:۲۶:٤۰       بازدیدها: 84