مکتب امام حسین(ع) سیاسیترین چالش امروز آمریکا!
۱۴۰۲/۰۵/۰۸
دکتر محمدحسین محترم
۱- سازمان سیا و سرویس جاسوسی انگلیس امسال تبلیغات بسیاری برای آنچه که در توهم خودشان «تحریم محرم» میخواندند، به راه انداختند و علیه عزاداران حسینی به عقدهگشایی پرداختند، اما حضور میلیونی مردم و جوانان در هیئتهای عزاداری چه در ایران و چه در دیگر نقاط دنیا که اوج این رفراندم بزرگ سیاسی-مذهبی در تاسوعا و عاشورا رقم خورد، آنها را ناامید کرد و لذا دست به هجمه و تخریب زدند. این طبیعی است که هرچه حضور جوانان در هیئتها بیشتر شود و هیئتها رویش داشته باشند، تلاشهای دشمن هم بیشتر میشود و جای هیچ تعجبی نیست. چون ریشه این همه دشمنی با امام حسین در ضربه خوردن دشمن از مکتب امام حسین است و علت تفکر و فرهنگ حسینی است که بزرگترین مانع در مقابل سیاستهای تجاوزگرانه مکتب غربی به سرکردگی آمریکاست. لذا دشمن با هزاران ابزاری که در اختیار دارد، بهخصوص رسانه به انواع سناریوها و حیلهها متوسل میشود تا با این سد محکم مبارزه کند و یکی از سناریوهای فریبکارانه و حیلهگرایانه آنها تلاش برای سکولاریزه کردن جامعه با رواج بیحجابی و القای سیاسی نبودن هیئتهای عزاداری امام حسین(ع) در پازل کهنه جدایی دین از سیاست است، هرچند این ادعا یک ادعای به غایت بیمنطق و دور از عقل است، چرا که امام حسین تمامش سیاست است! عاشورا تا بدان حد یک مکتب سیاسی است که معاویه و عمروعاص هم سیاسیترین جلسات را برگزار میکردند تا به توجیه جنایات خود بپردازند و مردم را دچار خطای محاسباتی کنند. اساسا عاشورا نتیجه سیاست بازیهای سیاستبازان در سقیفه برای غصب حکومت و قدرت بود. اگر امام حسین سیاسی نیست چرا به دروغ ادعا داشتند ما خلیفه راستین مسلمین هستیم و مقابل امام حسین(ع) ایستادند و ریاکارانه ادعا کردند حسین بر خلیفه مسلمین خروج کرده و ریختن خونش واجب است! چون امام حسین قبل از به خلافت رسیدن یزید مخالفت با حکومت بنیامیه را آغاز کرد و اگر به دور از سیاست بود باید خلافت یزید را میپذیرفت! نکته مهم اینکه ائمه که همگی جهاد نظامی نکردند، جز امیرالمؤمنین و امام حسین. پس چرا همه ائمه را به شهادت رساندند؟ چون زندگی این بزرگواران، سراسر زندگی مبارزه سیاسی بود. اصولا جنگ تمامش سیاست است و در عالم سیاست معنی پیدا میکند، نه در خصومت شخصی دو نفر! محرم و حسین تا بدانجا سیاسی است که سازمان سیا و سرویس جاسوسی انگلیس اسلام آمریکایی و تشییع انگلیسی را به راه انداختند تا با هزینه کردن هزاران میلیارد دلار با همین بُعد مهم و اساسی یعنی اسلام انقلابی و عاشورای سیاسی مقابله و مبارزه کنند. اگر امام حسین سیاسی نیست چرا رسانههای آنها یک فریم از جمعیت میلیونی عزاداران امام حسین در ایران و سایر نقاط جهان را حداقل بهعنوان یک پدیده اجتماعی پخش نمیکنند؟ و برعکس چرا هجمهها و حملات به امام حسین و هیئتهای عزاداری را روزها پوشش رسانهای میدهند؟! وقتی میلیونها انسان با فرهنگ عاشورا و شعار هیهاتمنّاالذلهِ امام حسین در مقابل هر دسیسهای مقاومت و از ارزشهایشان محافظت میکنند، نشان میدهد که مکتب امام حسین سیاسیترین مسئله تاریخ و بشریت است و شعار «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» برگرفته از همین مضمون است. همین که رسانهها، دولتها، استراتژیستها و کارشناسان دانشگاهی غربی مدعیاند که اسلام تهدیدی برای تمدن غرب است، خود گواه بر این است که اسلام یک مکتب سیاسی است. نیکسون در کتابش مینویسد «خطر عمده اسلامی است كه نه شرقی و نه غربی است و مبناى سياست خارجياش عدم تكيه بر قدرت شرق و غرب است. در اين مرحله بايد دست به دست هم بدهیم تا اين اسلام را براندازيم».يکی دیگر از سیاستمداران آمریکایی نیز تاکید میکند «باید ريشه ملت متدين به اين اسلام را بركنيم» و دیگری میگوید «تا مردم ایران به امام حسین اعتقاد داشته باشند نمیتوانیم به اهدافمان برسیم، پس اول باید با این فرهنگ مقابله کنیم». با این ترس و نگرانی دشمنان از اسلام و امام حسین میتوان فهمید که رهبری چه میگویند و چه مطالبهای دارند. ایشان براساس منطق حضرت امام(ره) که فرمودند «کسی که بگوید اسلام به سیاست چه کار دارد، این جنگ با اسلام است»، میفرمایند «فهمیدن قضیه عاشورا فقط در تاریخ نیست، در هر زمانی باید دید عناصر تشکیلدهنده هویت یزیدی کجا پیدا میشود؟، آنگاه در مقابلش باید عناصر تشکیلدهنده هویت حسینی را به میدان آورد». لذا امام حسین و مکتب حسینی به اذعان خود سران سلطه، سیاسیترین چالش امروز در مقابل سیاستهای ظالمانه این نظام استکباری است و کسانی که ادعای غیرسیاسی بودن امام حسین و هیئتهای عزاداری را میکنند میخواهند بعدا ادعا و القا کنند که اصلا عاشورا دعوای شخصی و جناحی براساس هواهای نفسانی دو نفر بر سر قدرت بود، پس بساط عاشورا و هیئتها را جمع کنید!
۲- در مکتب و هیئت امام حسین هدف فقط گریه بر حسین نیست!، بلکه به فرمایش امام(ره) «ما ملتگریه سیاسی هستیم». بعد از اینکه پیامبر فرمودند: جبرئیل مرا خبر داد که فرزندم حسین را با بیحرمتی تمام میکشند، مردم حاضر شروع به گریه کردن نمودند، اما پیامبر(ص) فرمودند: «أتبکونه و لا تنصرونه- آیا برای او گریه میکنید، در حالی که او را یاری نمیکنید»! وقتی کاروان اسرای به کوفه رسید، اهل کوفه جمع شدند و گریه و زاری کردند. امام سجاد در آن حال بیماری فرمودند: «اگر اینها گریه میکنند، پس چه کسی غیر از اینها مردان ما را کشته است؟» حضرت زینب نیز در خطبه خود در کوفه، گریه مردم کوفه بر امام حسین را تقبیح کرد و فرمود: «ای مردمی که اهل نیرنگ و بیوفایی هستید، کسی را که انتظار یاری از شما دارد، نامردانه تنها گذاشتید، هَلْ فِیکمْ إلَّا الصَّلَفُ». این سه واقعه به خوبی نشان میدهد که گریه تنها و بدون یاری امام خود بیفایده است و عاشورا حول محور یاری ولایت و ولی خدا و راه او خلاصه میشود، نه فقط در گریه بر او! شهید سلیمانی این نتیجهگیری را اینگونه تبیین میکند «امروز باید مثل امام حسین تکلیف را انجام دهیم. یعنی همین بایدی که امام حسین(ع) را وادار کرد که بیاید به صحرای کربلا و در مقابل سپاه یزید اینطور حماسه ایجاد بکند، همان اعتقاد در مورد ما صدق میکند که ما با همه تحریمهای اقتصادی و نظامی و کمبودها، با هرچه که داریم باید مثل امام حسین آن تکلیف را انجام بدهیم». لذا گریه بر حسین، گریه بر همه آزادیخواهان جهان و گریه بر همه مردان و زنان و جوانان و طفلانی است که در نتیجه جنایات آمریکا و اسرائیل کودککش در فلسطین و یمن و سوریه و افغانستان و... بمباران و آواره و اسیر و یا کشته میشوند. گریه بر ابوالفضل گریه بر شهید سلیمانی و شهید سلیمانیها و شهدای مدافع حرم و نوامیس مردم و امنیت و هویت ملتها است که مردانه تا آخرین قطره خون خود ایستادند و از امام و فرمانده خود دفاع و اطاعت کردند. گریه، گریه سیاسی است تا بدانند و بدانیم که «شمر ۱۴۰۰ سال قبل مُرد!، شمر زمانت را بشناس» و بدانیم و بدانند حسین آن زمان به شهادت رسید تا شهدای زمانت و راه و هدف آنها را بشناسی.
۳- کسانی که جدایی دین از سیاست را ادعا دارند، اولا اگر بگویند اسلام انقلابی و امام حسین سیاسی است، لاجرم باید ولایت را بپذیرند، اما چون در اعتقاد به ولایت مشکل و بلکه دشمنی دارند، عدهای از آنها رسما امام زمان را انکار کردند و عاشورا را یک واقعه تاریخی خواندند و عدهای از آنها هنوز تلاش دارند زیر نفاق ادعای دینداری و فریب جدایی دین از سیاست به مقابله با «ایستادگی و مقاومت ملتها در مقابل نظام سلطه» بپردازند. این جماعت از نظر رهبر معظم انقلاب سه دستهاند. یک دسته آنها نمیفهمند. یک دسته میفهمند اما نمیخواهند به وظیفه و مسئولیت خود عمل کنند. و دسته سوم کسانی هستند که عامل نفوذ دشمن هستند. به فرمایش رهبر معظم انقلاب «اینها هم دم از اصلاح میزنند؛ گاهی دم از اسلام هم میزنند؛ اما در کنار کسانی قرار میگیرند که صریحا علیه اسلام و حکومت اسلامی شعار میدهند و کنار کسانی قرار میگیرند که شعار سکولاریزم و حکومت منهای دین و حکومت ضد دینی و لائیسم را میدهند، و با آنها اظهار همبستگی میکنند! پیداست که اینها نفوذیاند... فریاد بعضیها بلند شد که چرا میگویید «خودی» و «غیرخودی»! بله، اینها غیرخودیاند؛ اینها انقلاب و اسلام و ارزشها را قبول ندارند». لذا این جریان مروج و مبلغ اسلام آمریکایی و تشییع انگلیسی تحت عنوان بهظاهر فریبندهِ اسلام رحمانی و شیعه لیبرال هستند و هدف آنها از نفوذ به سازش و ذلت کشاندن ملتها با مذاکره است. آنان که از یکطرف ادعا داشتند که «هیئتها و منبر امام حسین(ع) را سیاسی نکنید و بگذارید یک امام حسین برای مردم بماند» و در تناقضی آشکار القا میکردند «امام حسین مرد مذاکره بود»! و از سوی دیگر اکنون در برابر نقشه دشمن برای رواج بیحجابی و در برابر هجمه به قران کریم و امام حسین و هیئتهای عزاداری سکوت کردند تا با سکولار شدن فضا بتوانند سیاستهای لیبرالی خود را پیش ببرند، دچار اعوجاجات و تناقضات فراوانی هستند. همین که با سوءاستفاده از امام حسین تلاش داشتند عملکرد سازشکارانه خود در مذاکرات را توجیه و مردم را فریب دهند، اذعان به سیاسی بودن امام حسین است. لذا اگر در این تناقض خفتبار گیر کردهاند، برای این است که در این التقاط بتوانند قدرتهای ظالم امروزی را در افکارعمومی بزک نمایند و رهبر حزب جمهوریخواه! و رئیسجمهور بردهداری رژیم ظالم آمریکا را شهید و اوبامای دموکرات را مؤدب بنامند و حقارتآمیزانه از ترومن تنها کسی که جنایتکارانه از بمب هستهای استفاده کرد، تمجید و تفکر سازش و قراردادهای ننگین سازشکارانهای همچون ترکمنچای را تقدیس کنند تا در کنار قرآنسوزی، امیدسوزی کنند و «جبهه گسترده مقاومت فرصتساز و دستاوردساز حسینی» را زیر سؤال ببرند و فضا را برای «سازش و ذلت یزیدی» و مذاکره با آمریکا بهعنوان ظالمترین قدرت امروز مشروع جلوه و ملتها را از ایستادن در مقابل سیاستهای آنها پرهیز دهند.
۴- نمیتوان حسین و جامعه حسینی را سکولار کرد! به فرمایش رهبر معظم انقلاب «هیئتها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیئت امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقهمند به امام حسین است، یعنی علاقهمند به اسلام سیاسی است، علاقهمند به اسلام مجاهد، اسلام مقاتله، اسلام خوندادن و اسلام جاندادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است». در فرهنگ سیاسی عاشور است که به پشتوانه قوی همین هیئتهای انقلابی میتوانید شجاعانه مقابل دشمن رجز بخوانید که «ما ملت شهادتیم!، ما ملت امام حسینیم!، بپرس!... بیا! ما منتظریم!، مرد این میدان ما هستیم برای شما!...»، چون راهی که مکتب شهید سلیمانی در مقابل ما باز کرد این است که «از اول انقلاب تا حالا در همه صحنهها ما با تمسک به همین فرهنگ امام حسین همه پیروزیهایمان را تضمین کردیم و تضمین پیروزیهایمان را از این راه گرفتیم. این جبهه با تأسی به امام حسین(ع) تربیت پیدا کرده و امروز روزبهروز یک تولد جدیدی پیدا میکند».