گزارشها و اخبار سیاسی از ایران و جهان
۱۴۰۲/۰۶/۰۶
دشمنان از اربعین سیلی خوردند جیغ شیخ کاخنشین درآمد
نفاق عبدالحمید اسماعیل زهی مجددا و این بار درباره پیادهروی و زیارت اربعین عود کرد.
امام جماعت مسجد مکی زاهدان، در سخنانی که مورد استقبال شبکههای معاند بیگانه ازجمله شبکه صهیونیستی اینترنشنال قرار گرفت، مدعی شد: «وقتی ما بعضی از آمارها را میبینیم حیران میشویم که برای بعضی از مراسمات مذهبی که در صدر اسلام و در حیات طیبه و سیرۀ آن حضرت صلیاللهعلیهوسلم و در سیرۀ حضرت علی و حضرت حسن و حضرت حسین و حضرت زهرا و حضرت خدیجه نبودهاند، میلیاردها هزینه میکنند.»
او افزوده است: «وزیر کشور گفته بود که ۳هزار میلیارد برای مراسم مذهبی که در پیش است هزینه میشود و این را برای مهمانان داخلی و خارجی این مراسم هزینه میکنند. غذا و امکانات و دارویی که برای این مراسم صرف میشود که حدوحساب ندارد. در کشوری که ملت خودش در تهیه دارو با مشکل مواجه است و مجبور است یک آمپول را از بازار آزاد با قیمت گزاف تهیه کند آیا منصفانه و درست است که هزاران میلیارد برای فقط یک مراسم مذهبی آنهم از بیتالمال ایران و ملت نیازمند و محتاج ایران، هزینه شود؟!»
موضع منافقانه عبدالحمید اسماعیل زهی علیه مراسم اربعین، با تبلیغات دو مافیای انگلیس ساخته و صهیونیستی یعنی بهائیت و وهابیت مو نمیزند. و این در حالی است که وی چند هفته قبل، از زاویه تجلیل و تکریم از امام حسین(ع) وارد شده بود تا پشت این ژست، جمهوری اسلامی را تخطئه کند اما چون دروغگو کمحافظه است، اکنون زیارت اربعین را تخطئه میکند.
او چند هفته قبل گفته بود: «یزید اهل گفتوگو، انتقاد و قابل اصلاح نبود و مصیبتی بود که جهان اسلام را گرفتار خودش کرد و برای همین حسینبنعلی، علیه او قیام کرد... متاسفانه افرادی که امام حسین را دعوت کرده بودند، بهخاطر طمع دنیا و ترس از جانشان نقض عهد کردند و بسیاری با لشکر یزید همراه شده و علیه امام حسین جنگیدند. وقتی امام حسین به صحرای کربلا رسیده بود، یزیدیها جلوی ایشان را گرفتند و گفتند که باید تسلیم بشوید تا شما را بهعنوان اسیر نزد یزید ببریم... حادثۀ کربلا یکی از تلخترین حوادث بود. در طول تاریخ در جنگهایی که برای حکومتداری و دنیا اتفاق افتاده، بسیاری از علما و صالحین و اولیاءالله کشته شدهاند، اما نوع شهادت سیدنا حسین رضیاللهعنه کمنظیر است. در حادثۀ کربلا فرزند رسولالله به شهادت رسید؛ کسی که آنحضرت بسیار او را دوست داشت. دوستی با اهلبیت جزو ایمان و اعتقاد اهلسنت است، اما نکتۀ بسیار مهم آن است که همۀ ما؛ شیعه و سنی، علاوهبر اظهار محبت با اهلبیت، از سیرۀ امام حسین و اهلبیت نیز اتباع کنیم. ما از حادثهای که برای امام حسین پیش آمده بسیار ناراحت هستیم. اگر ما در آن روز میبودیم، در کنار امام حسین با ظالمان میجنگیدیم و خودمان را برای دفاع از ایشان به کشتن میدادیم؛ این یک اعتقاد است، زیرا شهادت در کنار امام حسین بزرگترین شرف و افتخار است.»
حمایت از سازش با اسرائیل، و حمایت از بهائیت ضد دین در گذشته، کاملا نفاق عبدالحمید را نشان میدهد. ضمنا تخطئه هزینه برای زیارت اربعین در پوشش ادعای نگرانی برای فقرا در حالی است که وی شخصا زندگی کاخنشینی و کاملا اشرافی با دهها خودروی شاسی بلند و دهها نوچه و محافظ دارد و هزینههای هنگفتی را هم صرف ساختن مسجدی تجملاتی کرده و اگر در ادعای غمخواری فقرا صادق بود، باید به جای تخریب زیارت اربعین، سبک زندگی اشرافی خود را متوقف میکرد. فضاسازی علیه زیارت اربعین در حالی است که دشمنان اسلام و قدرتهای زورگو، بزرگترین ضربات را از همین جوشش غیرت ملتهای مسلمان در اثر ابراز ارادت به امام حسین(ع) و انزجار از یزیدیان خوردهاند.
در همین زمینه روزنامه جوان هم در تحلیلی نوشت: زیرساختهای جادهای و بهسازی زیرساختها در استانهای غربی آن چیزی است که در کلام وزیر راه – و نه وزیر کشور- با رقم ۳ هزار میلیارد تومان و برای اربعین بیان شده است. آیا جادهسازی و گذاشتن انتظامات و... را هم مردم باید انجام دهند و وظیفه دولت نیست؟! و آیا این زیرساخت و جادهها که در این مسیر ساخته میشود، فقط برای همین مراسم است و در طول سال برای همه امورات مردم استفاده نمیشود؟!
هزینه برای اربعین، هزینه برای غیر نیست، هزینه برای همین ملت است. آیا در قاموس عبدالحمید این میلیونها نفری که راهی کربلا میشوند، مردم ایران حساب نمیشوند؟ مردم ایران چند دهه قیام علیه طاغوت را پیش بردند تا حکومتی اسلامی تشکیل دهند. حکومت اسلامی هم موظف است زمینه انجام امور دینی مردم را فراهم کند و تسهیلات لازم را در این زمینه در اختیار آنها قرار دهد. بنابراین، آنچه حاکمیت در هر بخشی برای پیادهروی اربعین و مراسمات اسلامی دیگر انجام میدهد، وظیفه جمهوری اسلامی است. هرچند که هزینههای پیادهروی اربعین را غالبا خود مردم پرداخت میکنند. ضمنا کاش عبدالحمید اسماعیل زهی صریح بگوید که آیا امسال برای حضور در مناسک حج تمتع تلاش کرد یا خیر، و اگر میرفت، چندمین حج او محسوب میشد و تاکنون چندبار به حج رفته است؟ کاش بگوید در استانی که سنگ فقر مردمش را به سینه میزند، با ماشین چند میلیارد تومانی تردد میکند؟ کاش بگوید برای ساخت مسجد مکی زاهدان با آن ظاهر مجلل چقدر هزینه شده است؟ کاش تصاویر منزل و دفتر کار اشرافیاش را منتشر کند.
چرا غربگرایان از بازخوانی کارنامه اقتصادی دولت روحانی گریزانند؟!
روزنامه هممیهن، «واقعیتهای اقتصاد ایران» را نصفه و نیمه و بدون مقایسه با میراث خسارتبار دولت روحانی بازخوانی کرد.
روزنامه متعلق به غلامحسین کرباسچی دبیرکل سابق حزب کارگزاران نوشت: «در حالی که رئیس و اغلب مقامهای دولت، به دور از واقعیتهای اقتصادی و سیاسی سخنرانی میکنند، رئیس سازمان برنامه و بودجه از محدودیتهای شدید اقتصادی پرده برداشت. آنگونه که وی اعلام کرد اقتصاد کشور همچنان درگیر پیامدهای اصلاح اقتصادی (حذف ارز تدریجی) سال گذشته است. ناچاری دولت تنها در بخش سوخت نیست در حال حاضر در بیشتر بخشهای اقتصادی وضعیت مناسب نیست و دلیل عمده نیز شرایط سخت تحریمی است. تحریمی که هنوز تصمیمگیران تمایل ندارند از آثار آن بر اقتصاد کشور به صراحت صحبت کنند و معتقدند که تحریمها یک فرصت بوده و هست و موجب خودکفایی کشور شده است.»
داوود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه، شرایط جاری کشور را چنین توصیف کرد: «کشور بهخصوص از سال ۹۰ با مخاطرات بیرونی مواجه بوده و در شرایط سخت تحریمی، باید اقتصاد را اداره کنیم. دولت سعی کرده است که چند مسئله را حل کند که در این راه توفیقاتی نیز حاصل شده است.» او با اشاره به حذف و اصلاح سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی، گفت: «کشور با مشکل ناترازی ارزی مواجه بود و در سال گذشته دولت تصمیم سختی را گرفت که در یک سال گذشته چند متغیر اقتصادی را متأثر کرد که شوک این تعدیل نرخ ارز فروکش کرده است و به تعادل جدیدی رسیدیم. سعی شد درآمد مالیاتی بهبود پیدا کند و در دو سال گذشته رشد این درآمد خوب بوده است.» منظور ضمن اشاره به اینکه ذخیره تأمین کالاهای اساسی به تدریج احیا میشود، در مورد صندوقهای بازنشستگی بیان کرد: «این صندوقها وابستگی شدیدی به بودجه دولت دارند بهطوری که ۲۰ درصد بودجه دولت صرف صندوقهای بازنشستگی میشود و اگر این روند ادامه یابد مشکلات زیادی برای بودجه ایجاد میکند.»
هممیهن در ادامه، از قول مرتضی افقه، استاد دانشگاه شهید چمران اهواز نوشت: «مشکلات تنها نمودشان اقتصادی است اما تقریباً همهشان ریشههای غیراقتصادی دارند. مسائل سیاسی تنها یکی از ریشههای مشکلات اقتصادی کشور است اما معتقدم ریشه اصلی مشکلات اقتصادی مرتبط با نگرش و بینش است... امروز در بحرانیترین شرایط اقتصادی یکی از ضعیفترین هیئت دولتها را مستقر کردیم و خود هیئت دولت هم ضعیفترین تیم اقتصادی را مستقر کرد... اصولاً تفکر اصولگرایان نهتنها توسعهای نیست بلکه ضدتوسعهای و ضدتولیدی است.»
درباره تحلیل روزنامه هممیهن چند نکته حائز اهمیت است. نخست اینکه مرتضی افقه، هم در انتخابات سال 92 و هم در سال 96، از امضاکنندگان نامههای 163 نفره و 50 نفری برخی کارشناسان اقتصادی در حمایت از حسن روحانی بود و بنابراین امثال وی، شریک فجایع اقتصادی هستند که در دولت 8 ساله روحانی از جمله ثبت رکوردهای 700 تا 1000 درصدی تورم در برخی اقلام رقم خورده است.
نکته دوم، مقایسه کارنامه دولت رئیسی با کارنامه دولت روحانی است؛ دولتی که امثال کرباسچی و افقه جزو حامیانش بودهاند. برخی نتایج عملکرد دولت روحانی عبارت است از: «۶ برابر شدن نقدینگی که از عوامل اصلی تورم است، شکستن رکورد 49/6 درصدی تورم در دولت هاشمی (کارگزاران) و رساندن آن به ۵۲ درصد، ۶ تا ۹ برابر شدن قیمت مسکن و خودرو و سکه و ارز و بسیاری از اقلام دیگر، ۴ سال ثابت نگاه داشتن قیمت بنزین و ۳ برابر کردن ناگهانی آن، که موجب شوک آبان 98 و مجددا بروز قاچاق شد، افزایش ضریب جینی (شکاف طبقاتی) از رقم کاهشی شده ۳۶۵ در سال ۹۲ به رقم ۴۰۹ در سال ۹۷، نابودی ۱۸ میلیارد دلار و ۶۰ تن طلا از ذخایر استراتژیک، واگذاری پرفساد نیشکر هفتتپه، ماشینسازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی و پالایشگاه کرمانشاه، تعطیلی تولید و تحمیل تورم ۷۰۰ درصدی در بخش مسکن.
نیمه مرداد ۱۴۰۰ که هنوز دولت جدید از مجلس رای اعتماد نگرفته بود، جلسه دولت با حضور رئیسی و کابینه دولت دوازدهم برگزار شد و دولتمردان روحانی خبر دادند که بودجه کافی برای پرداخت حقوق کارکنان دولت در آن ماه وجود ندارد. وزیران وقت نیرو و جهاد کشاورزی هم، گزارشهایی درباره ناترازیهای برق و نبود بودجه ارزی 3/2 میلیارد دلاری برای واردات گندم و روغن ارائه کرده بودند. میراث ناترازی پولی و مالی دولت روحانی در مرداد 1400 عبارت بود از: کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی، جاروشدگی خزانه و پیشخور شدن بودجه ارزی سال ۱۴۰۰ تا تیرماه همان سال، انتشار ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پول بیپشتوانه و انفجار نقدینگی، بدهی انباشته ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی، و سررسید اوراق فروختهشده به میزان ۵۳۲ هزار میلیارد تومان.
در مقابل، چند نمونه از حجم بدهیها و تعهدات تسویهشده توسط دولت رئیسی، حجم موفقیت دولت در مینزدایی از میراث دولت روحانی را نشان میدهد: تسویه ۲۷۰ هزار میلیارد تومان بدهی سود اوراق، تسویه ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی به صندوقهای بازنشستگی،اختصاص ۴۰ هزار میلیارد برای رتبهبندی معلمان و ۵۴ هزار میلیارد برای تسویه بدهی بانک مرکزی. تامین این هزینههای هنگفت (در کنار تامین بودجه عمومی) بهواسطه افزایش درآمدهای نفتی و غیرنفتی انجام شده است. همچنین احیای صادرات نفتی به میزان 1/5 تا 1/9 میلیون بشکه در حالی است که صادرات نفت در دولت برجام، تا زیر ۳۰۰ هزار بشکه هم کاهش یافته بود. دولت رئیسی با وجود کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیاردی، ۴۶۴ هزار میلیارد تومان از بدهیها و تعهدات دولت قبل را هم ظرف دو سال تسویه کرده است. همچنین، نرخ رشد اقتصادی صفر شده در دهه ۹۰، به ۴ درصد رسیده است.
اینها واقعیتهای اقتصادی است که روزنامه وابسته به اشرافیت غربگرا حاضر نیستند هرگز مرور کنند و موفقیتهای بزرگ دولت فعلی را بازگو نمایند.
بریکس در حال به چالش کشیدن نظم آمریکایی است
«کشورهای عربی در حال دور شدن از دنیای تک قطبی تحت تسلط آمریکا هستند و برای پیوستن به بلوک بریکس صف میکشند».
نشریه میدل ایست آی در این باره نوشت: با توجه به آن که بریکس از پیوستن ایران، عربستان سعودی، مصر، و امارات متحده عربی استقبال میکند به نظر میرسد این گروه مشترک متشکل از کشورهای عضو، در حال افزایش چشمگیر حضور در عرصههای بینالمللی میباشد. این تجدید سازمان احتمالا پیامدهایی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای خاورمیانه و شمال آفریقا خواهد داشت و قدرت ایالات متحده را در این فرآیند تضعیف خواهد کرد.
بر اساس گزارشها تصمیمگیری برای درخواست عربستان سعودی برای عضویت دائمی در بریکس به طور خاص از سوی چین و پس از آن از سوی روسیه و برزیل بررسی شد. «آنا جیکوبز» تحلیلگر ارشد خلیجفارس در گروه بینالمللی بحران میگوید: «کشورهای حوزه خلیجفارس در حال تنوع بخشیدن به روابط سیاسی و اقتصادی خود با چند قطبی شدن نظم جهانی هستند. تنوع اقتصادی و سیاسی، ایجاد توازن در روابط بین قدرتهای جهانی و دوری از افتادن در دام رقابت قدرتهای بزرگ همگی از ارکان اساسی سیاست خارجی کشورهای حاشیه خلیجفارس هستند».
صادرات چین به طور فزایندهای به کشورهای در حال توسعه، بیش از مجموع صادراتش به اتحادیه اروپا، ایالات متحده و ژاپن است که تغییر مهمی در اقتصاد جهانی میباشد و سیاست بینالمللی را نیز شکل میدهد. جیکوبز میگوید: «ایالات متحده واقعا نمیتواند در مورد این موضوع کار زیادی انجام دهد. این امر تابعی از تغییر نظم جهانی چند قطبی است و کشورهای خلیجفارس به گونهای واکنش نشان میدهند که برای منافع ملیشان منطقی باشد».
برای امارات و عربستان این به معنای ایجاد روابط نزدیکتر با چین و روسیه در جایی است که منافع کشورها به یکدیگر نزدیک میشود، امری که باعث ناراحتی ایالات متحده شده است. بسیاری در جنوب جهانی بر این باورند که نظم بینالمللی به رهبری ایالات متحده از منافع غرب در سراسر جهان محافظت کرده و آن را ترویج داده و گسترش میدهد. برای برخی از جمله کشورهای خاورمیانه عضو گروه بریکس، این امید ایجاد شده که بتوانند منافع خود را در یک نظم چند قطبی در حال ظهور مطرح کنند.
جیکوبز میافزاید: «علیرغم آن که کشورهای حوزه خلیجفارس مشخص ساختهاند که آمریکا در حال حاضر شریک امنیتی خارجی اصلی آنان میباشد واقعیت آن است که کشورهای حوزه خلیجفارس و منافع اقتصادیشان به طور فزایندهای در شرق و در همکاری با کشورهای در حال توسعه تعریف شدهاند. تلاش برای پیوستن به بریکس همچنین نشاندهنده نگرانی در میان کشورهای خاورمیانه در مورد قدرتی است که ایالات متحده بر توسعه اقتصادی و سیاسی خود اعمال میکند. جی پی مورگان بزرگترین بانک ایالات متحده در ماه ژوئن هشدار داد که «برخی نشانههای دلارزدایی در حال ظهور است».
از سال ۱۹۷۱ میلادی برتری سیستم دلاری ایالات متحده یکی از ویژگیهای همه جا حاضر در سیستم مالی جهانی بوده است. ازدواج با دلار به معنای حفظ وابستگی به سیستمهای اقتصادیای است که در نهایت توسط ایالات متحده کنترل میشوند. قدرتی که دلار آمریکا به واشنگتن میدهد در سالیان اخیر به طور فزایندهای به ویژه از طریق استفاده از آن در تحریم کشورها و راهاندازی جنگهای تجاری آشکار شده است. تسلیحاتی شدن دلار توسط ایالات متحده منجر به این شد که صندوق بینالمللی پول هشدار دهد که ممکن است دلار به مرور زمان نقش خود را در سیستم مالی جهانی از دست بدهد. به همین دلیل بسیاری از کشورهای جنوب جهانی جذب مفهوم عضویت در بریکس شدهاند. وزیر دارایی عربستان اوایل امسال اعلام کرد که کشورش در حال بررسی تجارت در سایر کشورها در کنار دلار آمریکاست، کاری که پادشاهی سعودی در نیم قرن گذشته انجام نداده است. مصر، الجزایر و اخیرا عربستان سعودی به سازوکار ارز بریکس یا مبادله ارزی که دور زدن دلار را ممکن میسازد علاقه نشان دادند.
این که عربستان سعودی پس از کمک به تثبیت سلطه دلار در ۵۰ سال گذشته، میتواند دوباره بخشی از این روند باشد، نشان میدهد غرب به رهبری آمریکا ممکن است توانایی خود را برای تثبیت اقتدار خود در منطقه از دست بدهد.
جنگ در اوکراین احتمالا به بریکس انرژی تازهای بخشیده است. بسیاری در جنوب جهانی و به ویژه خاورمیانه یا در درگیری بیطرف ماندهاند یا حتی در صورت نیاز با روسیه همکاری کردهاند. با این وجود، جهان عرب هم چنین به دنبال ابراز مخالفت با نظم غربی به رهبری ایالات متحده است به نحوی که ممکن است واشنگتن را به نشستن و گوش دادن به منافع این کشورها تشویق کند.
مذاکرهکنندگان ایرانی اکنون ظرفیت قویتری برای کسب امتیاز از طرف آمریکایی دارند
رسانههای عبری- غربی به دلیل موفقیتهای دولت رئیسی در سیاست خارجی، آن هم بدون برجام و بدون FATF، در پی مصادره این موفقیتها بوده و به همین منظور اخیرا بر کلیدواژه «توافق بزرگ میان ایران و آمریکا» متمرکز شدهاند.
یکی دیگر از اهداف این فضاسازی رسانهای، تاثیرگذاری بر بازارهای اقتصادی ایران با کلیدواژه «توافق احتمالی» است.
در همین رابطه روزنامه صهیونیستی جروزالم پست در یادداشتی به قلم سالم الکتبی تحلیلگر اماراتی در روز 28 اوت 6 شهریور با نام «آیا «توافق کوچک» آمریکا و ایران میتواند به احیای توافق هستهای منجر شود؟» عنوان داشت: نکته مهمی که از «معامله کوچک» مبادله زندانیان به دست میآید این است که پتانسیلی برای تکرار یک توافق بزرگ در مورد احیای توافق هستهای وجود دارد.
این مقاله اظهار داشت: کانالهای ارتباطی بین آمریکا و ایران همیشه وجود داشته است، علیرغم اینکه هر دو طرف رسما آن را تکذیب کردهاند، این به دلیل عوامل زیربنایی مختلف است، برجستهترین آنها این است که تعاملات واقعی آنها از آنچه آنها به طور عمومی تصدیق میکنند فراتر میرود.
این روزنامه افزود: رابطه آنها عمدتاً دورههای کوتاهی از فشار و تنش واقعی را پشت سر گذاشته است. این امر در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین، به ویژه پس از خروج وی از توافق هستهای در سال 2018 آشکار شد.
توافق اخیر اعلام شده بین تهران و واشنگتن، مبادله پنج زندانی آمریکایی با تعداد معادل یا بیشتر از زندانیان ایرانی که در آمریکا نگهداری میشوند، همراه با آزادسازی حدود 6 میلیارد دلار از سرمایه ایران از یک حساب کره جنوبی و انتقال آنها به یک حساب ایرانی در قطر چندین نکته قابل توجه را برجسته میکند.
در ادامه این مقاله عنوان شده است: اولاً، نشان میدهد که هر دو طرف در اعمال و سیاستهای خود به وسیله عملگرایی و مصلحتگرایی سیاسی هدایت میشوند. علیرغم خصومت آشکارا اعلام شده آنها، آنان همچنان در گفتوگو، ایجاد تفاهم، و انعقاد معاملات پافشاری میکنند. ثانیاً، نشاندهنده یک تغییر قابل توجه در پویایی است. مذاکره کنندگان ایرانی اکنون ظرفیت قویتری برای کسب امتیاز از طرف همتایان آمریکایی خود دارند.
ایران میتواند از آمریکا امتیاز بگیرد
این مقاله همچنین عنوان داشت: این به وضوح در توافقنامه اخیر مشهود است که به آزادی میلیاردها دلار از منابع مالی ایران و تبادل همزمان زندانیان منجر شد. چنین مبادلهای ممکن است غیر متعارف به نظر برسد، زیرا این قراردادها معمولاً از یک الگوی متقابل پیروی میکنند، مگر اینکه یک زندانی با مشخصات بالا در یک طرف دخیل باشد.
این در مورد زندانیان آمریکایی صدق نمیکند، زیرا آنها متشکل از شهروندان آمریکایی هستند که هیچ مقام بلندپایهای در میان آنها وجود ندارد. با این وجود، نیروی محرکه پشت این تصمیم، ضرورت دولت بایدن برای دستیابی به دستاوردهای ارزشمند سیاسی، با توجه به کاهش اخیر موفقیتهای سیاست خارجی آن بود.
پیامدهای این توافقنامه تبادل زندانی فراتر از شرایط خاص آن است و به گفتوگوی گستردهتر بین ایران و ایالات متحده، به ویژه در مورد احیای توافق هستهای میپردازد. ناظران این توافق اخیر را بهعنوان شاخصی تفسیر میکنند که ایجاد چارچوبی برای احیای مجدد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در محدوده احتمالی باقی میماند.
تنها مانع در ارائه فرمولی است که هم برای ایران و هم برای آمریکا قابل قبول باشد. به نظر میرسد که کل وضعیت یک رویارویی و موازنه بسیار محتاطانه است که هر طرف با دقت سود و زیان خود را ارزیابی میکند.
در ادامه عنوان شده است: با این حال، ویژگیهای توافقنامه مبادله زندانیان نیز بر استراتژی مؤثر ایران برای نشان دادن صبر خود برای کسب امتیازات بیشتر و قابل توجه از مذاکرهکنندگان آمریکایی تأکید میکند. این دستاورد ممکن است پیامدهایی برای هر توافق مرتبط با احیای توافق هستهای داشته باشد.
بینش مهمی که از «معامله کوچک» مبادله زندانیان به دست میآید این است که پتانسیلی برای تکرار یک توافق بزرگ در مورد احیای توافق هستهای وجود دارد. اوج موفقیتآمیز معامله کوچکتر نشاندهنده امکان پیشرفت به سوی توافق بزرگتر است، مشروط بر اینکه شرایط و شرایط مناسب فراهم باشد.
در ادامه این یادداشت عنوان شد: این احتمال وجود دارد که موضوع صرفاً بر روی زندانیان متمرکز نشده باشد، به ویژه با توجه به این که طرف ایرانی به طور مداوم اعلام کرده است که مذاکره با آمریکا شامل همه موضوعات مورد مناقشه است، نه فقط زندانیان. در نتیجه، احتمال آشکار شدن تدریجی ابعاد دیگر شرایط مورد توافق یا حتی خود معامله گستردهتر وجود دارد.
جروزالم پست در این یادداشت اظهار میدارد: آزادسازی میلیاردها دلار از منابع مالی ایران میتواند به عنوان یک اهرم اولیه در چارچوب تفاهمهای گستردهتر ایجاد شود و با هدف متقاعد کردن ایرانیها برای ادامه مسیر در مورد احیای توافق هستهای عمل کند. یکی دیگر از عناصر تقویتکننده این دیدگاه، سفر قابل توجه یک مقام روسی به تهران بلافاصله پس از نهایی شدن توافقنامه تبادل زندانیان است.
سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه با معاونان وزیر امور خارجه ایران در تهران درباره چشمانداز برجام برای حل و فصل برنامه هستهای ایران گفتوگو کرد. وزارت خارجه روسیه بر رد هرگونه تلاش غرب برای تحمیل طرحهای خاص و رویکردهای جدید برای رسیدگی به موضوعات مرتبط با برجام تاکید کرد.
دعوت از ایران بهعنوان ناظر در رزمایش سازمان پیمان امنیت جمعی
نمایندگان ایران، عربستان سعودی، چین و مغولستان به عنوان ناظر در رزمایش سازمان پیمان امنیت جمعی به میزبانی بلاروس دعوت شدند.
«آناتولی سیدوروف» رئیسستاد مشترک سازمان پیمان امنیت جمعی گفت کشورهای عضو این سازمان از نمایندگان کشورهای غیرعضوِ ایران، عربستان سعودی، چین و مغولستان به عنوان ناظر برای حضور در رزمایش «برادری رزمی-۲۰۲۳» که در بلاروس برگزار خواهد شد، دعوت کردهاند. وی افزود مانورهای آتی بر استفاده از پهپادها و مقابله با آنها متمرکز خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری بلاروسی «بلتا»، مرحله آمادگی برای رزمایش تکمیل شده است. طبق این گزارش، به ابتکار بلاروس، سازمان پیمان امنیت جمعی رزمایشی را با هدف مقابله با تهدیدات بیولوژیکی در خاک بلاروس برگزار خواهد کرد.
بلاروس از اول تا ششم سپتامبر (۱۰ تا ۱۵ شهریور) میزبان رزمایشهای عملیاتی-استراتژیک مشترک سازمان پیمان امنیت جمعی خواهد بود.
بر اساس توافقات انجام شده، گردانهای ملی جمهوری بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان در این رزمایش شرکت خواهند کرد.
طبق اعلام وزارت دفاع بلاروس، هدف اصلی این رزمایش بهبود هماهنگی و انسجام ارگانهای فرماندهی و کنترل در جریان آمادهسازی و اجرای عملیات مشترک است. علاوهبر این، این رزمایشها با هدف ارتقای مهارت و توانایی عملی فرماندهان در مدیریت واحدها و زیریگانهای نظامی در حین رزم و عملیات ویژه برگزار میشود.
به گزارش فارس در مجموع بیش از ۲۵۰۰ پرسنل نظامی و بیش از ۵۰۰ قبضه سلاح، تجهیزات نظامی و ویژه برای این رزمایش در نظر گرفته شده است.
بیحجابی اجباری در فرانسه دانشآموزان دختر اجازه سر کردن چادر ندارند
وزیر آموزش و پرورش فرانسه چند روز پیش از آغاز فصل بازگشایی مدارس در این کشور اعلام کرد: پوشیدن عبای اسلامی (ردای گشاد و تمامقد) برای دختران مسلمان در مدارس دولتی فرانسه ممنوع است.
همزمان با گسترش موج اسلامخواهی در جهان، اسلامهراسی و اسلامستیزی نیز شدت گرفته است و اروپا و آمریکا که لحظهای «آزادی» از دهانشان نمیافتد مسیر این اسلامستیزی را همواره و هموار میکنند. آنها میگویند، دختران مسلمان باید طوری پوشش داشته باشند که ما- دشمنان اسلام- میگوییم! طی روزها و هفتههای اخیر در چندین نوبت تحت حمایت دولتهای سوئد و دانمارک به اسم آزادی بیان قرآن کانونیترین مقدسات نزدیک به 2 میلیارد انسان در سرتاسر جهان مورد اهانت قرار گرفته است. جسارت به ساحت مقدس قرآن کریم بعضا با انتشار کاریکاتورهای موهن از وجود نازنین حضرت رسول همراه شده است تا فشارها علیه مسلمانان در غرب افزایش یابد. فرانسه از جمله کشورهای اروپایی است که در طول تاریخ اقدامات متعددی را علیه مسلمانان به کار بسته است. وزیر کشور فرانسه پیش از این نیز خبر داده بود که در دوره اخیر ۲۱ مسجد در این کشور بسته شده است. تصمیم برای تعطیلی مساجد، یکی از تصمیمهای متعدد دولت فرانسه برای تعطیلی مراکز اسلامی است. پاریس این اقدام را با بهانههایی نظیر مقابله با افراطیگری و تحریک برای خشونت و تروریسم انجام میدهد. به گفته وزیر کشور فرانسه، برای نخستینبار در تاریخ این کشور است که این تعداد از مساجد در این کشور بسته میشوند.
اینجا محجبه بودن جرم است
از سوی دیگر در کشور فرانسه که از آن بهعنوان مهد آزادی نام برده میشود، ظاهرا محجبه بودن جرم محسوب میشود. در همین رابطه دیروز رسانهها گزارش دادند دولت این کشور در آستانه بازگشایی مدارس پوشیدن عبای اسلامی را برای دختران مسلمان در مدارس این کشور ممنوع کرده است. به گزارش رویترز، وزیر آموزش و پرورش فرانسه در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی «TF1» با ادعای اینکه پوشیدن عبای اسلامی توسط دختران مسلمان ناقض قوانین فرانسه است، اعلام کرد: «از فصل جدید تحصیلی پوشیدن عبای اسلامی توسط دختران مسلمان در مدرسه امکانپذیر نخواهد بود... وقتی وارد یک کلاس درس میشوید، نباید بتوانید فقط با نگاه کردن به دانشآموزان، دین آنها را تشخیص دهید.» براساس این گزارش این اقدام پس از ماهها بحث و جدل میان جناحهای مختلف در فرانسه درباره آن صورت میگیرد، در جریان این بحث و جدلها جناحهای راست و راست افراطی برای این ممنوعیت فشار آورده بودند ولی جناحهای چپ معتقد بودند که این ممنوعیت، آزادیهای مدنی را زیر پا میگذارد ولی در نهایت این جناحهای راست افراطی بودند که حرف خود را بر کرسی نشاندند. براساس قانونی که مارس ۲۰۰۴ (اسفند 1382) در فرانسه به تصویب رسید پوشیدن لباسهایی که وابستگی ظاهری مذهبی دانشآموزان را نشان میدهد در مدارس فرانسه ممنوع شده بود و با تصویب این قانون دختران مسلمان از استفاده از روسری در مدارس این کشور منع شدند اما آنها برای پوشیدن ردای اسلامی تا به حال با هیچ ممنوعیتی مواجه نبودند. به گزارش ایرنا، مسئله حجاب زنان مسلمان یکی از مهمترین چالشهای مسلمانان با جوامع غربی است. در ۱۵ مارس ۲۰۰۶ (اسفند 1384) ژاک شیراک رئیسجمهور وقت فرانسه قانونی را به تصویب رساند که در آن هرگونه علامت خاص دینی در مدارس عمومی ممنوع شد. این علامت شامل صلیب، حجاب اسلامی و کلاههای مخصوص است. پیشتر در سال ۲۰۱۹ (1397) نیز نمایندگان مجلس سنای فرانسه لایحهای را به تصویب رساندند که مادران دارای حجاب را از همراهی فرزندانشان در برخی فعالیتهای بیرونی مدارس منع میکند. این لایحه توسط گروهی از نمایندگان حزب راستگرای جمهوریخواهان ارائه شد و با ۱۶۳ رای موافق در مقابل ۱۱۴ رای مخالف و ۴۰ رای ممتنع به تصویب رسید.براساس این قانون، مادران دانشآموزان در مدارس دولتی فرانسه تنها در صورتی میتوانند فرزندان خود را در فعالیتهای جانبی خارج از مؤسسات آموزشی همراهی کنند که هیچگونه نشانه مذهبی از جمله پوشش حجاب به همراه نداشته باشند. فرانسه از جمله کشورهای اروپایی است که بیشترین جمعیت مسلمان را در خود جای داده است. آخرین قانونی که (پیش از اعلام ممنوعیت پوشیدن ردای اسلامی) درخصوص حجاب در این کشور به تصویب رسیده بود، به سال ۲۰۱۰ (1388) میلادی و دوره ریاستجمهوری «نیکلا سارکوزی» بازمیگردد که براساس آن داشتن پوشش کامل برای زنان ممنوع اعلام شد.
فرجام خیانت به آرمان فلسطین
وزیر خارجه لیبی پس از دیدار با همتای صهیونیست مجبور به فرار شد
آنطور که رسانههای عبری و عربی گزارش دادهاند، وزیر خارجه لیبی پس از اینکه بهدلیل دیدار با وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در رم برکنار شد و اعتراضهای خیابانی مردم به راه افتاد، از طریق فرودگاه بینالمللی «معیتیقه»، طرابلس را ترک و به ترکیه فرار کرد.
با وجود تمام تبلیغات صهیونیستها و تلاشهای آمریکا، همچنان اکثریت قاطع کشورهای عربی و مردم، مخالف رابطه با رژیم آپارتاید اسرائیل هستند. گاهی این اکثریت چنان فشاری را ایجاد میکند که آن اقلیتی هم که به آرمان ملت مظلوم فلسطین خیانت میکند، هزینه سنگینی متحمل میشود. اینبار چنین ماجرایی در کشور آفریقایی لیبی رخ داده و وزیر خارجه این کشور را فراری داده است.
ماجرا از این قرار است که بهدنبال دیدار «نجلا المنقوش»، وزیر خارجه دولت وحدت ملی (مستقر در طرابلس) با «الی کوهن»، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در شهر رُم، پایتخت ایتالیا، رئیس دولت وحدت ملی این کشور وی را از مقام خود تعلیق و او را برای تحقیق به سازمانهای نظارتی معرفی کرد. وزارت خارجه لیبی نیز با انتشار بیانیهای درباره این دیدار جنجالی که خشم مردم لیبی و احزاب سیاسی این کشور را برانگیخته است، گفت که آنچه در رُم رخ داد یک جلسه غیررسمی بود که از قبل برنامهای برای آن چیده نشده بود. البته در این بیانیه ادعا شده است، نجلا المنقوش، مطابق با رویکرد دولت، از برگزاری دیدار با هر فردی که اسرائیل را نمایندگی کند خودداری کرده است! الی کوهن روز یکشنبه (17 اوت؛ 5 شهریور) از دیدارش با المنقوش خبر داده و گفته بود که این دیدار هفته پیش در رُم پایتخت ایتالیا برگزار شد. وی با ذوقزدگی خاصی این دیدار را «تاریخی» توصیف کرده بود! صهیونیستها بهدلیل انزوای جهانی، بهشدت نیاز به چنین دیدارهایی دارند.
مردم خشمگین
البته این دیدار برای دولت لیبی و مقام لیبیایی بسیار گران تمام شد. مردم خشمگین لیبی یکشنبهشب در اعتراض به دیدار وزیر خارجه این کشور با وزیر خارجه رژیم اشغالگر، دست به تظاهرات زدند. شبکه خبری المیادین گزارش داد که معترضان یکشنبهشب در شهر «الزاویه» لیبی تظاهرات کرده و پرچم رژیم صهیونیستی را به آتش کشیدند. مردم دیروز (دوشنبه؛ 28 اوت؛ 6 شهریور) نیز در اعتراض به این دیدار مقابل مقر وزارت خارجه لیبی تظاهرات کردند. تظاهرکنندگان در طرابلس و تعدادی دیگر از شهرهای لیبی مخالفت قاطع خود را با برقراری رابطه با رژیم کودککش صهیونیستی اعلام کردند و شعارهایی علیه عادیسازی رابطه با تلآویو سر دادند و پرچم فلسطین را هم به اهتزاز درآوردند. براساس فیلمهای منتشرشده، تظاهرکنندگان اقدام به سوزاندن لاستیک خودروها و پرچم رژیم صهیونیستی کردهاند، شعارهایی علیه این رژیم سر داده و خواهان مجازات او شدهاند. تعدادی کثیری با در دست داشتن پرچم فلسطین شعار میدادند: «جان و خون خود را فدای تو میکنیم؛ ای فلسطین.»
واکنش صهیونیستها
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت نوشت که ساعاتی پس از انتشار گزارشهایی درباره دیدار محرمانه الی کوهن و نجلا المنقوش واکنشهای خشمگینانهای در لیبی شکل گرفت. این روزنامه افزود: «اولین کسی که بهای آن را پرداخت، خود وزیر خارجه لیبی بود.» این روزنامه به گزارشهایی مبنی بر «فرار» المنقوش با هواپیمای دولتی به ترکیه اشاره کرد. این جریده توضیح داد که هواپیمای «فالکون» متعلق به دولت لیبی، شبهنگام در رویدادی غیرمعمول از زمین برخاست و بامداد امروز در اسلامبول فرود آمد. آنطور که ایسنا نوشته است، یک منبع امنیتی بامداد دوشنبه به بوابهًْ الوسط گفته است که المنقوش فرودگاه بینالمللی معیتیقه را به مقصد ترکیه ترک کرده است. خبرنگار آر.تی نیز از خروج المنقوش از کشورش خبر داده و گفته است، او عازم ترکیه شده است. این در حالی است که سرویس امنیت داخلی دولت وحدت ملی لیبی امروز دوشنبه از قرار گرفتن نام نجلا المنقوش در فهرست ممنوعالخروج لیبی تا زمان انجام تحقیقات خبر داد. تصمیم برای ممانعت از خروج المنقوش از لیبی پس از انتشار اخباری مبنی بر فرار وی با هواپیمای شخصی به مقصد ترکیه است. البته یکی از دستیاران وزیر خارجه دولت وحدت ملی لیبی نیز خبر داده است که روز دوشنبه در بحبوحه جنجالهای فزاینده در لیبی بهخاطر انتشار خبرها درباره دیدار غیررسمی نجلا المنقوش با همتای اسرائیلی خود در ایتالیا، او بهدلیل «نگرانیها بابت امنیت خود به ترکیه گریخته است.» در این میان، در حالی که مردم این کشور جنگزده بهشدت عصبانی بودند و دولت مستقر در طرابلس هم مواضع پرتردیدی گرفته بود و یکی به نعل و یکی به میخ میزد. همچنین از لیبی خبر رسید، «دارالفتوا» که عالیترین نهاد دینی در لیبی است در واکنش به این خیانت با صدور بیانیهای خواستار برکناری وزیر خارجه لیبی شد و اعلام کرد: «موضع مردم لیبی در قبال این دشمن اشغالگر هیچ تغییری نکرده و دولت باید مسئولیت این دیدار را بپذیرد؛ اقدامی که نجلا المنقوش انجام داد، تجاوزی آشکار علیه اصول و ارزشهای ملی و دینی بود.» باری؛ پس از این مواضع یکپارچه بود که بالاخره دولت این کشور موضعی صریح گرفت و «عبد الحمید الدبیبه»، نخستوزیر دولت وحدت ملی لیبی امروز در حکمی نجلا المنقوش را بهدلیل دیدار با وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی رسما برکنار کرد. مقاومت فلسطین دیروز از مردم لیبی بهخاطر حمایت از فلسطین تقدیر کرد.