روزی ، نامه های غرب گدا ۱۴۰۲/۰۶/۰۸
روزی ، نامه های غرب گدا
۱۴۰۲/۰۶/۰۸
مخالفت احزاب اصلاحطلب با تندروی هیئترئیسه جبهه اصلاحات
عضو فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس دهم میگوید: اصلاحطلبان دچار دو دستگی غیر قابل جمع شدهاند.
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: بخشهایی از نیروهای تندروی اصولگرا میخواهند اصلاحطلبان به سمت تحریم بروند تا برای همیشه با آنها تسویهحساب سیاسی انجام شود و حاکمیت برای همیشه با اصلاحطلبان خداحافظی کند.
محمدعلی وکیلی، فعال سیاسی اصلاحطلب به «نامهنیوز» گفت: «اصلاحطلبان دارای تکثری غیر قابل جمعاند. کف و سقف اصلاحطلبی چنان دچار اختلاف است که زیر یک سقف و تحت یک عنوان جمع نمیشوند؛ مگر آنکه در قالب لیدری کاریزماتیک که بتواند ائتلافی به وجود بیاورد. حالا باید بگوییم کدام اصلاحطلبان؟ رادیکالها یا میانهروها؟ رادیکالها در سال98 همین موضع کنونی را داشتند و حرفهایشان خیلی هم پر سروصدا است اما نمیشود گفت حرفهای آنها موضع همه اصلاحطلبان است. گرچه اکنون سخن هیئترئیسه جبهه اصلاحات همین است، اما اعضای جبهه، مسیر دیگری را طی میکنند؛ از جمله حزب اعتماد ملی، حزب مردمسالاری، حزب کارگزاران و حزب نداری ایرانیان که بیانیه دادهاند و از اعضایشان خواستهاند در انتخابات فعال باشند. در مجموع نمیشود گفت کدام یک از این طیفها، اصلاحطلبان را نمایندگی میکنند».
او ادامه داد: «در دو طیف مذکور دو مشکل مشترک وجود دارد؛ نخست آنکه پایگاه کنشگران سیاسی اصلاحطلب ضعیف شده است و بخشی از مخاطبان اصلاحات از هر دو طیف عبور کردهاند و فعلا انتخابات در اولویتشان نیست. مشکل بعدی رویکرد حاکمیت در قبال انتخابات است. عجیب است که حاکمیت بهانه به دست گروه رادیکال اصلاحطلب میدهد و به رغم اینکه توجه طیف میانهروی اصلاحات به صندوقهای رأی است و میخواهند در منظومه جمهوری اسلامی فعالیت کنند اما از سوی حاکمیت هیچ پالس مثبتی دریافت نمیکنند و انتخابات گویا قرار است در فضایی بسته شکل بگیرد. به نوعی میشود طیفهایی تندرو از اصولگرایان بدشان نمیآید جریانی رادیکال از اصلاحطلبان به سمت تحریم بروند زیرا نان خود را در تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان میجویند. یا اصولگرایان تندرو کاسبان تحریم انتخابات هستند و اتفاقا خوشحال میشوند که اصلاحطلبان به سمت تحریم بروند».
این فعال اصلاحطلب همچنین بیان کرد: «آقای خاتمی همچنان تنها شانس ایجاد ائتلاف میان دو طیف مذکور اصلاحات است. محتوای سخنان اخیر او همانی است که اصلاحطلبان میانهرو میگویند اما در شروطی که ذکر میکند میخواهد دغدغه اصلاحطلبان حداکثری را هم تأمین کند. به نفع همه اصلاحطلبان است که آقای خاتمی در هیچ یک از این دو طیف تعریف نشود و فرای اینها باشد.».
وکیلی گفت: «متأسفانه بخشهایی از نیروهای تندروی اصولگرا میخواهند اصلاحطلبان به سمت تحریم بروند تا برای همیشه با آنها تسویه حساب سیاسی انجام شود و حاکمیت برای همیشه با اصلاحطلبان خداحافظی کند. من توصیه میکنم که اصلاحطلبان واقعگرا و آیندهنگر با دعوت به مشارکت در انتخابات و البته تأثیرگذاری در انتخابات مانع تحقق این امر شوند».
اظهارات وکیلی در حالی است که خاتمی مدتهاست عملا به افراطیون مدعی اصلاحطلبی بیگاری میدهد و از رفتار مبتنی بر اصلاحطلبی خارج شده و به مهره پیاده اپوزیسیون تبدیل شده است. او همچنین با حمایت از آشوبافکنی سال 88 علیه جمهوریت و اسلامیت، نشان داد که از مدار مردمسالاری و انتخابات خارج شده است.
دروغ غربگرایان رو شد؛ افزایش صادرات نفت بدون کاهش تحریمها
در حالی که رسانههای زنجیرهای غربگرا در ایران مدعی بودند افزایش صادرات نفت ایران بهخاطر کاهش برخی تحریمها از سوی آمریکاست، یک مقام آمریکایی این ادعا را تکذیب و اذعان کرد افزایش صادرات نفت ایران با وجود تحریمهای سختگیرانه آمریکا بوده است.
اخیرا اخبار متعددی در رسانههای تخصصی نفتی در جهان منتشر شد که از افزایش چشمگیر تولید و صادرات نفت ایران حتی تا مرز دو میلیون بشکه حکایت میکرد و این بدین معنا بود که صادرات نفت ایران به نسبت زمانی که صادرات نفت کشورمان در دولت برجام به زیر 300 هزار بشکه رسید، دستکم شش برابر افزایش داشته است. همچنین 80 میلیون بشکه نفت ذخیره شده روی دریا و تانکرها نیز در اثر افزایش صادرات به صفر رسید.
در پی انتشار این خبر خوب که بدون برجام و FATF و بیاعتنا به تحریمهای آمریکا رخ میداد، رسانههای زنجیرهای غربگرا به دستوپا افتادند تا ماجرا را به ادعای توافق ایران و آمریکا نسبت بدهند. آنها مدعی شدند ایران سطح غنیسازی را افزایش داده و آمریکا پس از این اقدام، تحریمها را شُل کرده تا ایران بتواند نفت بیشتری بفروشد و بنابراین گشایشهای جدید در اثر اراده آمریکا اتفاق افتاده است.
این لاف بزرگ در حالی بود که پای هیچ توافقی در میان نبود و نه ایران از سطح غنیسازی عقبنشینی کرده بود و نه آمریکا تحریمها را لغو کرده بود بلکه حتی هفته قبل خبری منتشر شد مبنی بر اینکه آمریکا نفتکش توقیفشده حامل نفت ایران را پس از هشت ماه توقیف، تخلیه کرده است.
اکنون در حالی که چند روز از اقدام محافل غربگرا برای مصادره «افزایش صادرات نفتی ایران» به نفع آمریکا میگذرد، یک سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده به بخش فارسی صدای آمریکا گفت: دولت بایدن همچنان به اجرای «سختگیرانه» تحریمها علیه جمهوری اسلامی از جمله تحریمهای مربوط به تجارت نفت و پتروشیمی ادامه خواهد داد.
وی در واکنش به گفتههای سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، مبنی بر تداوم صادرات نفت ایران بهرغم تحریمها گفت: رقمهای مربوط به صادرات نفت در طول زمان بهطور مرتب نوسان میکند و به قیمتها و تغییرات در روششناسی بستگی دارد اما چارچوب تحریمهای آمریکا علیه ایران همچنان نیرومند باقی مانده است.
این سخنگوی دستگاه دیپلماسی آمریکا افزود: دولت بایدن همچنین بهطور مرتب در تعامل با دیگر کشورها، آنها را از انجام اقدامات ناسازگار با تحریمهای ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی، بهشدت برحذر میدارد.
این دیپلمات آمریکایی، تحریمهای «پرشمار»، را از اقدامات دولت بایدن خواند و با اشاره تحریم بیش از ۳۰۰ نهاد و فرد طی یک سال گذشته گفت: «۱۶۰ مورد این تحریمها با بخشهای نفت و پتروشیمی ایران مرتبط بوده است».
یادآور میشود اکنون تولید نفت خام در کشورمان به روزانه ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه رسیده و تا پایان شهریورماه به روزانه ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه افزایش مییابد. تولید نفت ایران در ابتدای دولت سیزدهم ۲.۲ میلیون بشکه در روز بوده و حال ۱.۱ میلیون بشکه افزایش یافته است. قبل از تحریم، تولید نفت ایران حدود ۳.۸ میلیون بشکه در روز بود که تا پایان شهریور تنها ۴۰۰ هزار بشکه تا دستیابی به آن فاصله است. افزایش تولید نفت ایران در حالی رقم خورد که صادرات نفت ایران نیز به ارقام بیسابقهای در شرایط تحریم رسیده و طبق گزارش تانکر ترکرز در ماه جاری عدد ۲.۲ میلیون بشکه را ثبت کرده است.
شبکه خبری بلومبرگ اخیرا به نقل از شرکت کپلر که تصاویر ماهوارهای نقتکشها را رصد میکند، اعلام کرد میزان صادرات روزانه نفت ایران افزایش یافته و به حدود دو میلون بشکه رسیده است.
همچنین طبق برآورد شرکت تانکر ترکرز، ایران در ۲۰ روز نخست ماه اوت، ۲.۲ میلیون بشکه در روز نفت و میعانات صادر کرده و اگر این روند حفظ شود، صادرات ایران در اوت سال ۲۰۲۳، بالاتر از ماههای دیگر امسال خواهد بود که برای آمریکا ناخوشایند است. نرخ صادرات در ۲۸ روز گذشته نشان میدهد که نرخ صادرات ایران، ۲.۱ میلیون بشکه در روز بوده است.
دولت رئیسی افزایش هفت برابری بدهی در دولت روحانی را متوقف کرد
دولت روحانی در همه شاخصهای حکمرانی، وضعیت نامطلوبی را تحویل دولت سیزدهم داد که بخش زیادی از انرژی دولت جدید را مشغول خود کرده است. بدهیهای دولت به بانک مرکزی در آن دوره ۷۶۶ درصد افزایش یافت. اما در دولت رئیسی، متوقف و معکوس شده است.
رجانیوز ضمن بررسی کارنامه اقتصادی دولت سیزدهم نوشت: دولت رئیسی در ابتدای کار علاوهبر کرونا و گسل ارز ۴۲۰۰ تومانی، خانی بهعنوان بدهیهای دولت را در پیش خود میدید. دولت روحانی، در دو زمینه بدهیهای خارجی و داخلی، دست خود را در جیب دولت بعدی کرده بود.
دولت روحانی در سال ۹۲ در حالی دولت را تحویل گرفت که مطابق آمار، دولت دهم در زمینه اوراق، هیچگونه بدهی برای دولت روحانی بهجای نگذاشت. روحانی اما در ۸ سال ریاست خود بر دولت، بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق مالی منتشر کرد که دولت رئیسی طی ۴ سال باید اصل و سود این اوراق را به خریداران بازپرداخت کند؛ ماهانه ۱۰ تا ۱۵ هزار میلیارد تومان.
بدهیهای حاصل از ابزارهای تأمین مالی تنها بخش کوچکی از میراث شوم حسن روحانی برای دولت سید ابراهیم رئیسی است. روحانی، بدهی 103/7هزار میلیاردتومانی بخش دولتی به سیستم بانکی کشور را از دولت دهم تحویل گرفت و با رشد ۵۴۰ هزار میلیاردتومانی، این عدد را به 643/9 هزار میلیارد تومان افزایش داد. افزایش ۷۶۶ درصدی بدهی دولت به بانک مرکزی نیز هنری است که تنها از عهده داعیهداران اقتصاددانی برمیآید. درحالیکه در پایان دولت دهم در تیر ۱۳۹۲ بدهی دولت به بانک مرکزی فقط 18/9 هزار میلیارد تومان بود، این رقم در هشت سال دولت روحانی به 163/7 هزار میلیارد تومان رسید. همچنین بدهی دولت به بانکها نیز از 62/8 هزار میلیارد تومان در پایان دولت دهم با ۵۶۴ درصد افزایش به 417/5 هزار میلیارد تومان رسید. به عبارت سادهتر بدهی دولت به بانک مرکزی در دوره حسن روحانی بیش از ۸ برابر و بدهی دولت به بانکها بیش از ۶ برابر شد.
با تدابیر دولت سیزدهم در عدم استقراض از بانک مرکزی، رشد بدهی دولت به بانک مرکزی در ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۱ در سه ماه متوالی نزولی شد. در فروردین ۱۴۰۱ بدهی دولت به بانک مرکزی نسبت به ماه مشابه سال قبل ۳ درصد کمتر شد. در اردیبهشت ۱۴۰۱ نیز بدهی دولت به بانک مرکزی نسبت به ماه مشابه سال قبل ۱۱ درصد کمتر شد و در خرداد نیز ۹ درصد کاهش یافت. این آمار نشان میدهد که دولت سیزدهم نهتنها از بانک مرکزی استقراض نکرده بلکه توانسته بخشی از استقراضهای دولت قبل را نیز به بانک مرکزی بازپرداخت کند.
دولت سیزدهم در ۲ سال اخیر نسبت به کنترل بدهی به بانکها نیز موفق عمل کرده است. در یک سال منتهی به خرداد ۱۴۰۱ بدهی دولت به بانکها ۱۴ درصد افزایش یافت، درحالیکه در یک سال منتهی به خرداد ۱۴۰۰ در دولت گذشته ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده بود.
آرمان: در موضوع برجام باید
بایدن تغییر موضع بدهد نه رئیسی «مشکل برجام در آمربکاست و این دولت آمریکاست که باید تصمیم بگیرد میخواهد به برجام بازگردد و تعهدات خود را عمل کند و با ایران به توافق برسد یا خیر».
در حالی که برخی مدعیان اصلاحطلبی هماهنگ با موضع زورگویانه دولت آمریکا سعی میکنند طرف ایرانی را مقصر عدم احیای برجام جلوه بدهند، روزنامه آرمان ملی تاکید کرد: مشکل برجام در آمریکاست، نه ایران. ایران از سالها پیش در تلاش بوده و اقداماتی را انجام داده که آمریکا به برجام بازگردد. چنانکه وارد چندین دور مذاکرات شد. لذا اینکه مطرح شود در ادامه پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای و پیمان اقتصادی بریکس، دولت به دنبال احیای برجام نیز باشد، باید اذعان داشت که ایران چه عضو شانگهای و بریکس بشود یا نشود و روابط خود را با کشورهای منطقه گسترش دهد یا روال سابق را پیش بگیرد، این آمریکاست که باید تصمیم بگیرد که میخواهد به برجام بازگردد و تعهدات برجامی خود را عمل کند یا خیر. فعلا آنچه از شواهد و قرائن برمیآید این است که دولت بایدن اراده و عزمی برای اینکه بخواهد مسیری را که دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین در پیش گرفت را تغییر دهد، ندارد. در لفظ و بیانیههای سیاسی و سخنرانیها دولت بایدن میگوید که خروج از برجام اشتباه بود و با این کار ایران به سلاح هستهای نزدیک میشود و سطح غنیسازی خود را افزایش داده، ولی تغییری در آن رویکرد نمیدهد.
از این جهت است که گفته میشود همه چیز به واشنگتن و تصمیم و نظر آنها بستگی دارد. هر چند که خیلی خوشبینی وجود ندارد. البته این عدم خوشبینی از این جهت نیست که ایران نمیخواهد برجام احیا شود یا آمریکا به برجام بازگردد، بلکه به این دلیل است که آمریکاییها چنین عزم و نیتی ندارند. البته یک سری نشانهها وجود دارد که شاید یک توافق نانوشتهای صورت بگیرد مبنی بر اینکه ایران سطح غنیسازی خود را کاهش دهد و آمریکاییها سختگیریهای خود را نسبت به تحریمها کاهش دهند. این هم البته در حد گمانهزنی است و اطلاعات پشت پردهای در دست نیست که چنین توافق نانوشتهای در جریان باشد.
اما آنچه مشکل است اینکه مشکل در آمریکا و واشنگتن است و اینکه تصور کنیم دولت آقای رئیسی باید تغییر روش بدهد چندان درست نیست. دولت آقای رئیسی آماده بازگشت به برجام و اجرای این توافق است، اما در صورتی که آمریکا تعهدات خود را انجام دهد. آنچه اکنون مشخص است در مسیر مسائل بشردوستانه که شامل آزادی زندانیان است توافق صورت گرفته و علنی و رسمی در حال اجراست. اما آن چیزی که مربوط به مباحث تحریمهای هستهای میشود مواضع دولت آمریکا چیزی را نشان نمیدهد.
اکنون بر سر همین مسئله که 5 تن از آمریکاییهای ایرانی تبار نیز آزاد میشوند دولت بایدن زیر انتقاد قرار گرفته و میگویند که خوش رقصی میکند، تسلیم شده و باج داده است. حال فکر کنید که ایران هیچ زندانی آزاد نمیکرد و دولت بایدن میخواست تخفیفها و معافیتهای تحریمی برای ایران در نظر بگیرد.
به رسوایی خود افتخار نکنید
روزنامه سازندگی به جوابیه حسن روحانی به آیتالله رئیسی در موضوع فاز 11 پارس جنوبی پرداخت و به نقل از روحانی نوشت: «امروز بهتر میشود دید شرایطی که اکثریت قاطع دنیا از جمله اروپاییها در دفاع از ایران به دنبال احیا برجام بودند... آنها که نگذاشتند در اسفند 1399 یا فروردین 1400 که همه شرایط برای احیاء برجام آماده بود... چه خسارتی به کشور وارد کردند که کوچکترین رقم آن محروم شدن از صادرات نفت در 5/2 سال گذشته است که بیش از 100 میلیارد دلار از کف ملت رفته است.»
حسن روحانی پس از دو سال از سکوت ناشی از شرم خود خارج شده و با توجه به اینکه در وی روحیه پاسخگویی در قبال کارنامه پر از شکست و ناکارآمدیاش مشاهده نشده، ای کاش حداقل از نظر اخلاقی به جای فرار به جلو آن سکوت ناشی از شرم خود را ادامه میداد. وی به دنبال توافقی سرهمبندی شده، بدون رفع تحریم و فاقد ضمانت بود و شرم نمیکند که هر از گاهی به رسوایی خود افتخار میکند. او هم در مقطع ترامپ و هم بایدن که هر دو برای واگذاری توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران یاوهگویی میکردند، همنوا با آنها بر طبل مذاکره میکوبید.
روحانی از ناامیدی دانشگاهیان گفت ولی فراموش کرده است که عملکرد وی از سال 92 تا 1400 کشور را در موجی از ناامیدی قرار داد، حسن روحانی با چه رویی حرف از میلیاردها دلار از کف رفته ملت و فروش و صادرات نفت میزند درحالی که رکورد فروش حداقلی نفت در تاریخ جمهوری اسلامی متعلق به دولت وی است. با چه رویی حرف از فریب آماری میزند در حالی که همزمان با مذاکرات فقط و فقط به دلیل تخریب مخالفین خود دروغ خزانه خالی و دروغ سیلوهای خالی را مطرح کرد. کسی که بدترین رکوردها و شاخصهای اقتصادی را در میان تمامی دولتهای دوران پس از انقلاب ثبت کرد چگونه از دولت رئیسی که وامدار بحرانهای زمان روحانی است خرده میگیرد و سؤال اساسیتر این است که روزنامههای زنجیرهای چگونه این سخنان را که سراسر فرار به جلو و فریبکاری بود، پوشش میدهند.
تاریخ خبر: ۱٤۰۲/۰۶/۰۹، ۱۱:٤۰:۳۶ بازدیدها: 122