روزی ، نامه های غرب گدا ۱۴۰۲/۰۶/۲۵
روزی ، نامه های غرب گدا
۱۴۰۲/۰۶/۲۵
افزایش صادرات ایران در آستانه 100 دلاری شدن نفت
خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشت: تهران با وجود تحریمهای آمریکا، تولید و صادرات نفت خود را افزایش میدهد. علاقه به خرید نفت خام ایران در چین، بزرگترین واردکننده نفت جهان، پس از تمدید کاهش عرضه توسط عربستان سعودی و روسیه که قیمت جهانی را افزایش داد، در حال افزایش است.
اگرچه پالایشگاههای مستقل کوچک چین نفت ایران را میخرند و ذخیره میکنند تا در هنگام افزایش تقاضا با قیمت بیشتر بفروشند، اما پالایشگاههای دولتی بزرگ چین همچنان از خرید نفت ایران خودداری میکنند.
دادههای موجود نشان میدهد که صادرات نفت خام ایران با حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز به بالاترین حد خود در چهار سال گذشته رسیده و بیش از ۸۰ درصد آن به چین ارسال شده است.
این افزایش صادرات در زمانی اتفاق میافتد که واشنگتن و تهران در حال مذاکره برای مبادله زندانیان و راههایی برای آزاد کردن سرمایههای مسدود شده ایران در خارج از این کشور هستند.
مدیرعامل شرکت مشاوره «افجیایی» میگوید: با حفظ قیمت ارزان کنونی، واردات نفت خام چین از ایران میتواند از ۲۰۰ هزار بشکه در روز تا ۳۰۰ هزار بشکه افزایش یابد، و از ۱.۲ میلیون بشکه در روز به ۱.۳ میلیون بشکه برسد.
یک مقام ارشد وزارت امور خارجه آمریکا به رویترز گفت: ایالات متحده به اجرای تحریمها علیه صنایع نفت و پتروشیمی ایران ادامه میدهد و فرار از تحریمها برای ایران پرهزینه بوده است. شرکتهای دولتی چین واردات و پالایش نفت ایران را از سر نگرفتهاند زیرا تحریمهای آمریکا و تهدید تحریمهای ثانویه همچنان یک عامل بازدارنده است.
رویترز افزود: پکن مدتهاست که ضمن مخالفت با این سیاست واشنگتن، خواستار لغو تحریمها علیه ایران شده است. ایران حدود دو میلیون بشکه در روز نفت خام و همچنین میعانات و محصولات مرتبط دیگر صادر میکند. به گفته منابع آگاه، تهران تولید خود را تا نزدیک به ۳.۶ میلیون بشکه در روز، یا نزدیک به حداکثر حدود چهار میلیون بشکه در روز افزایش داده است. تحلیلگران میگویند که گامهای محدود ایران برای کاهش سرعت تولید اورانیوم نزدیک به تسلیحات ممکن است به کاهش تنش با آمریکا کمک کند، اما هیچ پیشرفت قابل توجهی به سمت توافق هستهای گستردهتر قبل از انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده وجود ندارد.
گزارش رویترز در حالی منتشر شده که آژانس بینالمللی انرژی در گزارشی اعلام کرد: بازار جهانی نفت در زمستان با کسری شدید مواجه خواهد شد. آژانس بینالمللی انرژی در گزارش ماهانه خود اعلام کرد، کاهش تولیدی که عربستان و روسیه تا پایان سال ٢٠٢٣ تمدید کردند به معنای کسری قابلتوجه بازار در سهماهه چهارم خواهد بود. در همین حال، قیمت نفت برنت بااندکی افزایش، به بیش از ۹۳.۵ دلار رسید.
بانکهای آمریکایی پیشبینی میکنند قیمت نفت تا قبل از شروع سال ۲۰۲۴ (اوایل دی ماه امسال)، به بشکهای ۱۰۰ دلار خواهد رسید.
اعتراف روزنامه غربگدا به از کار افتادن حربه آژانس
یک روزنامه غربگرا درماندگی آمریکا در مقابل گسترش برنامه هستهای ایران را به «بلاتکلیفی شورای حکام آژانس» تعبیر کرد.
نشست اخیر آژانس در حالی بدون صدور قطعنامه علیه ایران پایان یافت که کشورمان در اثر بدعهدی چندین ساله آمریکا و اروپا، محدودیتهای برجامی را تعلیق کرده و به توسعه همهجانبه برنامه هستهای در افزایش کمیت غنیسازی زیر 5 درصد و توسعه آن به 20 و 60 درصد پرداخته و ضمنا سانتریفیوژهای پیشرفته را به کار گرفته است.
در این میان، روزنامه غربگدای آرمان در تحلیلی که پیش از نشست آژانس و با عنوان «بلاتکلیفی در شورای حکام» منتشر کرد، نوشت: نشست شورای حکام اینبار تفاوتهایی با گذشتهها دارد. این شورا هر سه ماه یکبار تشکیل میشود و باید گزارش خود را به شورای امنیت دهد و این مرتبه دچار یک آشفتگی و بلاتکلیفی شده و با گلایهمندی آقای گروسی همراه است. علت هم این است که معلوم میشود سایه تحکم آمریکاییها بر شورا کاملا مشهود است. آمریکاییها خواستهاند که شورا علیه ایران قطعنامه صادر نکند بلکه با یک بیانیه و اخطاریه به کار خود پایان دهد درحالی که برخی از اعضای 35 نفره شورای حکام با این نظر موافق نیستند. شورا الان در حالت کش و واکشی بین اختلافات فنی و از طرف دیگر تحت تاثیر فشارهای دیپلماتیک قرار گرفته که از طرف آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس و فرانسه و آلمان بر آن تحمیل میشود.
در حقیقت کاملا مشهود است که شورای حکام و آقای رافائل گروسی هم در یک حالت گلایهمندی و یک حالت بلاتکلیفی قرار دارند. از لابهلای صحبتهای گروسی اینطور به نظر میرسد که ایران به تعهدات خودش براساس ان.پی.تی عمل کرده، منتها برای آقای گروسی، مبنای اینکه ایران عمل نکرده، همان قطعنامه 2231 و همان تعهداتی است که ایران در سال 2015 داشته که فرضا باید رآکتور آب سنگین اراک را از کار میانداخت یا سانتریفیوژها از سطحی بالاتر نمیرفت و همچنین سطح غنیسازی 3/67 درصد بود. ایران هم مدعی است چون طرفهای ما یعنی آمریکا از برجام خارج شد، ایران هم خیلی به تعهداتش عمل نکرد و این امر باعث شد که کشورهای اروپایی تحریمهایی را علیه ایران وضع کنند که به پیچیدگی موضوع اضافه کرد. به همین دلیل هم الان آژانس دچار یک بلاتکلیفی شده. گلایه دوم آژانس این است که ایران به رغم قولهایی که قبل از سفر آقای گروسی به تهران داده بود آنها را عملی نکرده است.
افزایش و ارتقای سانتریفیوژها که ایران ممنوعیت داشته تغییر ماهیتی در سانتریفیوژها ندهد و توجه نکرده و تا این مرحله جلو رفته است. مسئله دیگر اینکه آقای گروسی مدعی است که ایران فیلمهای دوربینهای نصب شده را دراختیار آژانس قرار نمیدهد و اطلاع دقیقی از عملکرد ایران نداریم از این رو نمیتوانم به صراحت بگویم که ایران به تعهداتش عمل کرده. مسئله بعدی که بدان اشاره میکند اینکه آقای گروسی معتقد است تا مسئله فعالیتهای هستهای و ساخت سانتریفیوژها در ایران مشخص نشود و میزان اورانیوم غنی شده ایران معین نشود، امکان هیچ نوع مذاکرهای بر سر برجام وجود نخواهد داشت. البته از جهت مقررات مندرجه در قطعنامه 2231 همینطور است و آنطور که ایران مقدمه مبادله زندانیان دوتابعیتی را فراهم کرده و 6 میلیارد دلاری که از کره آزاد میشود و به ایران میآید و کاهش سطح غنیسازی ایران از 60 درصد، هیچکدام ارتباطی به اصل برجام ندارد. اصل برجام هیچ تغییر نکرده و اختلافات بر سر آن همچنان باقی است.
به دلیل اینکه الان بایدن در آستانه انتخابات 2024 است و مایل نیست خودش را درگیر مذاکرات برجامی با ایران بکند. چون اگر مذاکره برجامی شود، باید به کنگره گزارش دهد و چون الان مجلس نمایندگان تحت کنترل جمهوریخواهان است، ممکن است مخالفت و سروصدایی علیه بایدن در آستانه انتخابات بهوجود آید. همه اینها نشان میدهد که یک نوع بلاتکلیفی در آژانس وجود دارد.
ولی اگر فشار آمریکا روی آژانس نبود، شاید شورای حکام قطعنامهای علیه ایران صادر میکرد که اگر این قطعنامه صادر شود به شورای امنیت خواهد رفت و در اینصورت مکانیسم ماشه فعال خواهد شد. بنابراین اینبار هم قطعنامهای علیه ایران صادر نخواهد شد و فقط به صورت یک بیانیه اخطاری به ایران اکتفا میکنند تا ببینند در این مدتی که از ریاست جمهوری بایدن باقی مانده چه خواهد شد. ولی هیچ اتفافی نمیافتد و ظرف یکسال و نیم آینده به نظر نمیرسد که اتفاق مهمی بر سر برجام بیفتد برای اینکه نقطه نظرات ما با آمریکاییها هنوز دچار یک ناترازی است».
تحلیل روزنامه آرمان، اعتراف ضمنی به درماندگی آمریکا در مقابل ایران، در حالی است که آمریکاییها چند سال قبل با بهانههایی به مراتب کوچکتر، پرونده ایران را به شورای امنیت بردند و قطعنامههای شداد و غلاظ صادر کردند و سرانجام دولت روحانی پای مذاکره و تعطیلی برنامه هستهای رفت. اما اکنون در حالی که فواره تحریمهای حداکثری سرنگون شده و اقتدار ایران در حوزههای گوناگون افزایش یافته، آمریکا هیچ اهرم فشار موثری را در اختیار خود نمیبیند و ترجیح میدهد در همین شرایط تثبیت شده به نفع ایران، وارد توافق مبادله زندانیان و آزادسازی 6 میلیارد دلار اموال مسدود شده ایران در سئول شود.
وضعیت درب و داغان شبکه مأمور اغتشاش
همه اضلاع طراحی اغتشاش توسط رژیم صهیونیستی، ضربات کاری دریافت کردهاند.
«جهاننیوز» درباره وضعیت «ماشین اغتشاش» نوشت: میخواستند سر اختاپوس را در تهران بزنند اما حالا در بدترین شرایط سیاسی اجتماعی قرار گرفتهاند. یکسال گذشت تا اسرائیل ناچار شود با اضلاع اغتشاش پارسال دیدارهای علنی خبری بگذارد تا جلوی پارهشدن زنجیره آشوبسازیشان گرفته شود. اما دیدارهای علنی با پهلوی و عناصر اینترنشنال و بیان رسمی تهدید، ترور و... بیشتر باعث شد تا خودشان، خودشان را افشا کنند.
یکسال گذشت تا اغتشاش چندضلعیاش ناکار شود و در وضعی متفاوت قرار بگیرد؛ ضلع اول: رسانه به محوریت اینترنشنال چنان شد که مجبور شد از شدت فشار و تهدیدات، انگلیس را رها کند و به آمریکا برود. در حالی که عابربانکاش یعنی عربستان با ایران وارد توافقهای جدیدی شد و یکی از سرباز خبرنگارهای فعال مهماش چنان همکارش را افشا کرد که نه از زن نشانی ماند و نه از زندگی و آزادی.
ضلع دوم منافقین بودند. آنها جدا از دستگیری شبکه خرابکاریشان توسط سربازان گمنام در ایران، کیسهای رایانهشان هم از آلبانی به ایران رسید. دولت آلبانی بعد از آن خاموشی گسترده رویهاش را در مقابل منافقین تغییر داده بود.
ضلع سوم تجزیهطلبان بودند. کومله و پژاک از همان روز اول اتفاقات وقتی نیروهایشان به درون ایران گسیل شدند هدف موشک و راکت سپاه قرار گرفتند و امروز که ارتش عراق و حشدالشعبی، در حال اخراج آنها از این منطقه هستند.
چهار؛ صهیونیستها پارسال میخواستند یک شورای رهبری اپوزیسیون خارج از ایران درست کنند تا اغتشاش را حول آن سامان بدهند. حالا آن فیل، موش زایید و از آن جمع فقط پهلوی برایشان مانده است که در تلآویو با او دیدار میکنند.
ضلع پنجم، پشتیبان اسرائیلیها، آمریکا، سعودی، فرانسه و انگلیس بودند. رابرت مالی مسئول میز ایران در آمریکا از کار برکنار شد. آمریکا بخشی از پول بلوکه ایران را برگرداند و وارد مذاکرات با ایران شد. سعودی، سفارتاش را در ایران باز کرد و فرانسه که به قول مصی علینژاد، مکرون بهتر از پدرش بود ناگهان وارد تعاملات جدی با ایران شد.
و درنهایت مغز ماشین اغتشاش خود اسرائیل از یکسو زیر ضربات انواع عملیاتهای مقاومت درون سرزمینهای اشغالی قرار گرفته است و از طرف دیگر خود اشغالگران علیه مصونیت قضایی نتانیاهو درون اسرائیل را بههم ریختهاند. ماشین ششضلعی اسرائیل، یکسال زیر ضرب و فشار قرار گرفت و حالا شرایط تغییر کرده است. پریشانی آنها، دست متحد مقاومت را روزبهروز قویتر کرده است و دفع شر آنها زندگی را برای مردم ایران شیرینتر خواهد کرد که این ثمره مقاومت است.
آنچه باید به تحلیل جهاننیوز افزود، وضعیت بحرانزده رسانههایی مانند بیبیسی و رادیو فردا و صدای آمریکا و شبکه اینترنشنال، در سابقه مبتذل دروغپراکنی است. این رسانهها طی هفتههای اخیر چنان مسابقه تهییج و تحمیق مخاطب با یکدیگر گذاشتند که یادشان رفت همین توهین به شعور مخاطب در سال گذشته، موجب شکست سهمگینشان شده بود.
گردانندگان این شبکهها البته قطعاً از عواقب دروغبافی و رسوایی حاصل از آن باخبرند اما بهنظر میرسد به وضعیت افول غیرقابل بازگشتی دچار شدهاند.
یادآور میشود حسین باستانی(بولتننویس دفتر خاتمی در دوره اصلاحات و همکار بعدی بیبیسی) دو ماه قبل، در وبسایت بیبیسی، درباره عواقب دروغپراکنی و تحمیق مخاطبان نوشت: «آنچه در اغتشاشات سال گذشته رخ داد، هیچ شباهت و نسبتی با سرنگونی نداشت. خیال براندازی بیشتر یک ذهنیت بود. گروههای مخالف، به ساده گرفتن سرنگونی پرداختند. هر شایعهای مورد استقبال قرار میگرفت و در مقابل، تلاش برای درستیسنجی شایعات، بلاموضوع تلقی میشد. روند تحولات، کوچکترین شباهتی به وعده سرنگونی سریع نداشت. این روند، البته در کوتاهمدت باعث امیدواری و افزایش روحیه میشود. اما در درازمدت، عارضه ناامیدی را درپی دارد و به یأس کلی میانجامد. اگر اپوزیسیون هرازگاه، شعار سرنگونی سریع بدهد و سپس برای تکرار همان شعار، انتظار دور بعدی اعتراضات را بکشد، سرانجام در معرض حسابرسی سخت قرار خواهد گرفت. بعید است افرادی که به استقبال خطرات میروند برای همیشه رضایت بدهند که کارکرد اصلی نیروهای سیاسی، اقدامات نمادین در حمایت از اعتراضات باشد. اهمیت تبلیغاتی چنان اقداماتی، البته انکارناپذیر است، ولی تکرار مکرر و بدون پشتوانه آنها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایههایی محتاط- ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بینالمللی، منفعت خود را در معامله با قدرت مستقر ببینند. نمونههای بیشماری از معاملات پشتپرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباعشان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند».
با وجود این اعتراف سنگین، شبکه بیبیسی ظرف چند هفته اخیر مشغول زردترین فعالیت رسانهای بود اما بدون کمترین دستاورد در کف خیابان، و صرفاً روسیاهی بیشتر نزد هر نوع مخاطبی.
تاریخ خبر: ۱٤۰۲/۰۶/۲۶، ۱۰:٤۹:٤۸ بازدیدها: 78