خبر هائی از اسلام ستیزان جنایتکار ۱۴۰۲/۰۸/۱۹
خبر هائی از اسلام ستیزان جنایتکار
۱۴۰۲/۰۸/۱۹
میدل ایست آی بررسی کرده است
موج جدید اسلام هراسی در انگلیس همزمان با آغاز جنگ غزه!
چندی پیش تحقیقاتی درباره مهاجران سیاهپوست نسل اول و دوم در 13 کشور عضو اتحادیه اروپا منتشر شد که نشان میداد، نژادپرستی علیه این افرادِ [غیر بومی] در آلمان، اتریش و فنلاند به بالاترین میزان خود رسیده است. چند روز پس از آن، هفتهنامه اشپیگل نوشت در یک بررسی جدید، محققان 21 هزار نفر را در مورد تجربیات نژادپرستی در آلمان مورد بررسی قرار دادند و به نتایج تأسفباری دست یافتند؛ نتایج از نژادپرستی بالا علیه مسلمانان و سیاهپوستان در همه ساحتهای جامعه آلمان حتی در بخش بهداشت و درمان حکایت دارد.
حالا میدل ایست آی، رسانه خصوصی انگلیسی، در گزارشی از اسلامهراسی سازمانیافته در انگلیس نوشته است. به گزارش این رسانه، از زمان آغاز دور جدید حملات رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه در ۷ اکتبر (۱۵ مهر)، مسلمانان در انگلیس با موج جدید اسلامهراسی مواجه شدند که نتیجه اقدامها و موضعگیریهای برخی از اعضای کابینه «ریشی سوناک»، نخستوزیر این کشور است. در حالی که رژیم صهیونیستی قتلعام فلسطینیها را در غزه تشدید میکند، یک روایت اسلامهراسانه سازمانی در انگلیس ترویج میشود.«سوئلا براورمن»، وزیر کشور انگلیس، تقریباً بلافاصله پس از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، اقدام به برچسب زدن به حامیان صلح و عدالت کرده و به پلیس این کشور توصیه کرد که برافراشتن پرچم فلسطینی یا سر دادن شعارها در حمایت از فلسطین را جرمانگاری کند؛ اقدامی که پیشتر رژیم صهیونیستی انجام داده بود. این اقدامهای براورمن در پشت نقاب نگرانی مشروع از تهدید نظم عمومی پنهان شد؛ وی حتی تلاش کرد تا تظاهرات برنامهریزی شده برای اعلام حمایت از فلسطین و محکومیت جنایتهای رژیم صهیونیستی را لغو کند. اقدامهای اسلامهراسانه براورمن در حالی انجام میشود که ماه نوامبر، ماه آگاهی از اسلامهراسی است؛ در عین حال، دولت موظف است که بر عدم نژادپرستی پلیس انگلیس نظارت داشته باشد. شورای مسلمانان انگلیس گفته است که زبان افراطی فزاینده براورمن به اسلامهراسی در این کشور دامن میزند، اما این رویه وی بیسابقه نیست. یکی از نمایندگان محافظهکار پارلمان انگلیس پیشتر گفته بود لفاظیهای براورمن به نژادپرستی و اسلامهراسی در این کشور دامن میزند و این موضوع بسیار نگرانکننده است وی در موارد مختلف تلاش داشت تا از مسلمانان بهعنوان مجرمان خطرناک یاد کند؛ براورمن همچنین از تحلیلگران و مفسران سیاسی با سابقه اظهارات اسلامهراسانه حمایت میکند. به نظر میرسد، سیاستهای ضد مسلمانان
انگلیس، مانند سیستم آپارتاید رژیم صهیونیستی، در زیر نمای «امنیتی» پنهان شده است. البته، آنطور که میزان نوشته است، لفاظیهای اسلامهراسانه وزیر کشور انگلیس و حمایت سوناک از وی همچنین به بروز اختلافهای داخلی در انگلیس منجر شده است. «صادق خان»، شهردار لندن، در یادداشتی برای تایمز اظهارات براورمن را «نادرست، تحریکآمیز و غیرمسئولانه» خواند. سیاستهای ضد اسلامی
و اسلامهراسانه دولت انگلیس در سالهای اخیر مسلمانان را در وضعیت دشواری قرار داده و آنها را به پایینترین درجات سلسله مراتب حقوق سوق داده است. گفتنی است، فروکاهیدنِ «نژادپرستی» به گروههای اجتماعی و افراد، و نادیده گرفتن ساختارهای سیاسی و دولتها، تصویری ناقص از نژادپرستی در عالم تجدد به دست میدهد، باید توجه داشت که نژادپرستی امروز در ساختارها ریشه دوانده است. نژادپرست در غربِ معاصر خلاصه در گروه «کو کلاکس کلان»ها با نقابهای عجیبشان یا گروههای مانند آن نیست. مشخص است که اگر ساختارهای سیاسی و دولتها هم گرفتار مرض نژادپرستی باشند، کاهش پیدا کردن آن بعید خواهد بود.
شکست سریع حماس ممکن نیست بازدارندگی اسرائیل فرو پاشیده است
شبکه صهیونیستی «ایران اینترنشنال» با اشاره به حمله 7 اکتبر حماس و هلاکت بیش از 1500 صهیونیست اذعان کرد: این حملات نشان داد استراتژی امنیتی اسرائیل و بازدارندگی آن به شکل فاجعهباری فرو پاشیده است.
وبسایت این شبکه در گزارشی ضمن استناد به رسانههای غربی نوشت: کشته شدن صدها اسرائیلی به دست حماس، نشاندهنده فروپاشی فاجعهبار استراتژی امنیتی اسرائیل است. اسرائیل باید بپذیرد بازدارندگی دفاعیاش مرده است. فارینپالیسی و فارینافرز در گزارشهایی به بررسی چگونگی روند جنگ اسرائیل و حماس و آینده پیش رو در غزه پرداختند. بنابر گزارش فارینافرز، وزیران دفاع و اطلاعات اسرائیل مسئولیت خود را پذیرفته و مطمئناً پس از پایان جنگ استعفا خواهند داد؛ اما بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر، تاکنون از پذیرفتن مسئولیت فاجعهای که تحت رهبری او رخ داده، خودداری کرده است. نخستوزیر اسرائیل به مانور دادن میان انحراف و انکار ادامه داده و وعده «پاسخ پس از جنگ» را میدهد.
فارینافرز نوشت طی سالها درگیری میان حماس و اسرائیل، مشخص بود قدرت نظامی این گروه در حال افزایش است. از جمله دسترسی به سلاحهای بهتر مانند راکتهایی با برد بالا و مجهز به کلاهکهای بزرگتر، همراه پهپادهایی که از هوا و دریا میتوانند اسرائیل را تهدید کنند. همچنین آشکار بود که حماس در حال ساخت شبکهای بزرگ و پیچیده از تونلهای زیرزمینی است. در طول هر درگیری، حماس تمام تلاش خود را به کار میبرد تا نیروهای دفاعی اسرائیل را بکوبد و به مناطق اطراف مرز غزه برسد.
اسرائیل هم در این میان توان دفاع ضدموشکی و ضدتونل خود را افزایش داد و در نتیجه عملیاتهای حماس تا قبل از حمله هفتم اکتبر عمدتاً با شکست مواجه شدند. این شکستها با وجود تواناییهای رو به رشد حماس، اسرائیل را متقاعد کرد که استراتژی دفاعیاش کارآمد است.
درگیریهای قبلی اسرائیل با حماس از نظر دامنه محدود میماند، معمولا بین چند روز تا چند هفته به طول میانجامید و سرانجام با نوعی آتشبس با میانجیگری مصر، همراه با تحریمهای اقتصادی پایان مییافت.
براساس گزارش فارینافرز، در این بین حماس از سال ۲۰۱۸ سازماندهی راهپیماییهای «بازگشت» را آغاز و تعداد زیادی از فلسطینیها را به تجمع در نزدیکی حصار مرزی با اسرائیل تشویق کرد. در هفتههای قبل از حمله، حماس بار دیگر تجمعات گستردهای را در نزدیکی حصار مرزی شکل داد. همچنین تراکتورهایی به بهانه کارهای کشاورزی و آمادهسازی برای تظاهرات به منطقه مرزی آورده شدند. حماس در روز هفتم اکتبر از این تراکتورها برای خراب کردن حصار مرزی و باز کردن راه جوخههای مرگ خود استفاده کرد.
آیا اسرائیل واقعا میتواند حماس را نابود کند؟ براساس برآوردهای اسرائیل حدود ۳۵۰هزار غیرنظامی در غزه باقی ماندهاند. برخی از آنها برای جابهجایی خیلی پیر یا بیمار هستند. کسانی که به جنوب گریختهاند نیز همچنان در معرض بمباران قرار دارند زیرا حملات هوایی اسرائیل سراسر نوار غزه را هدف گرفته است.
فارینافرز در گزارش خود نوشت از آنجایی که اسرائیل عملیات زمینی را در مقیاس بزرگ در غزه آغاز کرده، بسیار مهم است بدانیم شکست سریع حماس غیرممکن خواهد بود. برخلاف اکثر عملیاتهای قبلی اسرائیل از زمان جنگ اول لبنان در سال ۱۹۸۲، این کشور به یک کمپین طولانی برای تخریب، انزوا و ریشهکن کردن حماس در غزه نیاز دارد. بنابراین اسرائیل نمیتواند کارزار کنونی خود علیه حماس را از عملیاتهای قبلی در غزه الگوبرداری کند. البته باید در نظر داشت پارادایم جنگ طولانی مشکلات خاص خود را دارد. برای مثال جنگ طولانی اسرائیل در لبنان حکایت هشداردهندهای به همراه داشت. این عملیات که در سال ۱۹۸۲ با نابودی موفقیتآمیز سازمانهای مسلح فلسطینی در لبنان آغاز شد، اسرائیل را به باتلاق لبنان کشاند و وارد جنگ طولانی با حزبالله کرد و تا عقبنشینی در سال ۲۰۰۰ ادامه یافت.
فارینافرز نوشت اسرائیل باید به موازات عملیات غزه، طبق یک استراتژی دفاعی قوی برای خنثی کردن همه تهدیدات وارد عمل شود. جمهوری اسلامی در حال انجام جنگی چندجانبه علیه اسرائیل از عراق، لبنان، سوریه، یمن و همچنین از داخل جمعیت فلسطینی در کرانه باختری است و تهدید نیروهای تروریستی نیابتیاش نیز افزایش یافته. بنابراین اسرائیل باید مقابله با «محور مقاومت» ایران را به بالاترین اولویت ملی در سالهای آینده تبدیل کند. تعیین معنای شکست حماس مهم است. ریشهکن کردن این گروه بهعنوان یک جنبش ایدئولوژیک و اجتماعی که اکنون در جامعه فلسطین نفوذ عمیقی دارد، مهمتر از درهمشکستن آن در میدان جنگ است.
حمله حماس ضربه بزرگی به تلاشها برای عادیسازی روابط بین تلآویو و ریاض وارد کرد. اگرچه احتمال پیشرفت رسمی و قابلتوجه مذاکرات عادیسازی همزمان با وقوع جنگ بسیار کم است اما عربستان سعودی همچنان یک بازیگر مهم در کمک به شکلدهی آینده غزه و روابط اسرائیل و فلسطین است. اسرائیل برای بازیابی تعادل در وضعیت دفاعی خود به یک روند طولانی و دردناک نیاز دارد و اگر به وظایف اساسی خود متعهد نشود، به زودی ممکن است خود را در بحران وحشتناک دیگری بیابد.
رادیو فردا: اسرائیل در تونلهای هزارتو با چالشهای بزرگی روبهرو خواهد بود
رادیو فردا ارگان سازمان سیا تاکید کرد تونلهای پیچیده حماس، همچنان چالشی بزرگ برای ارتش اسرائیل است. وبسایت رادیو فردا نوشت: با گسترش حملات زمینی به غزه، نیروهای اسرائیل مجبور خواهند بود با گروه افراطی حماس، که آمریکا و اتحادیه اروپا آن را تروریستی میدانند، در شبکهای از تونلهای تودرتو بجنگند. اسرائیل میگوید نیروهای ویژهای را برای این کار آموزش داده است. با این حال، برخی کارشناسان معتقدند اسرائیل در نبرد در تونلهای هزارتوی گروه حماس با چالشهای بزرگی روبهرو خواهد بود.
«شبکه بسیار بزرگی از تونلها زیرزمین است، به تار عنکبوت میماند». این توصیف یوخیوید لیفشیتز شهروند اسرائیلی است از تونلهای حماس بعد از آزادی. یوخیوید دو هفته تمام در این تونلها گروگان حماس بود. او میگوید: «شروع کردیم به راه رفتن در تونلها. زمینش خیس بود. همهجا رطوبت داشت. بعد به یک سالن رسیدیم. حدود ۲۵ نفر بودیم. بعد از دو سه ساعت، پنج نفر از همشهرکیهایمان را جدا کردند و آنها را به اتاق دیگری فرستادند.» حماس ادعا میکند که در زیر غزه ۵۰۰ کیلومتر تونل ساخته است. فرزین ندیمی، تحلیلگر امور دفاعی و امنیتی در مؤسسه واشنگتن، میگوید: «این تونلها معمولاً حدود دو تا دو و نیم متر ارتفاع و یک تا یک و نیم متر عرض دارند. بعضی از آنها عرض بیشتری دارند که موتورسیکلت و خودروهای کوچک میتوانند در آنها حرکت کنند. اما بیشترشان برای عبور آدم طراحی شدهاند. البته تونلهایی هم هستند که کف آنها برای جابهجایی سریعتر مهمات و تجهیزات ریلگذاری شدهاند. تونلهای حماس مصارف لجستیکی، دفاعی و تهاجمی دارند.»
امیر اویوی، سرتیپ بازنشسته ارتش اسرائیل، میگوید: «نیروهای حماس یک شهر کامل زیر غزه حفر کردهاند که بخشهای مختلف آن از طریق تونلهای چند کیلومتری به هم مرتبطاند. این تونلها همهچیز دارند؛ مراکز فرماندهی بزرگ، انبار و موشکانداز. هزار نوع موشک مختلف آنجا وجود دارد. نیروهای حماس در داخل تونلها احساس امنیت میکنند. آنها میتوانند از هر جایی یک مرتبه ظاهر شوند و به نیروهای ما حمله کنند.»
اسرائیل تلاش دارد تا حد ممکن این تونلها را هدف قرار بدهد، اما برای این کار با چند چالش بزرگ روبهرو است. چالش اول، شناسایی محل دقیق تونلهاست. یکی از راهکارهای کشف این تونلها استفاده از رادارهای نفوذ به زمین یا جیپیآر است. قدرت نفوذ این رادارها تا عمق ۳۰ متری برآورد شده است. البته بُرد این رادارها بهخاطر رطوبت و گلولای داخل زمین ممکن است کمی کاهش پیدا کند. جول راسکین، زمینشناس در اسرائیل، میگوید: «علیرغم پیشرفت در فناوری، نفوذ در لایههای رسوبی مختلف در غزه که از شن و گل رس و همینطور لایههای نمکی تشکیل شدهاند، مشکل است. روشهای ژئوفیزیکی در شناسایی مکان دقیق این تونلها ناکارآمد است.»
چالش دوم، ویران کردن تونلهاست بسیاری از این تونلها در فاصلهای عمیق از سطح زمین حفر شدهاند. در ساخت آنها از بتن، آهن و مواد مستحکم دیگر استفاده شده است. بمب بیالیو ۱۰۹ از جمله بمبهایی است که ارتش اسرائیل برای تخریب سازههای بتنی استفاده میکند. این بمب قدرت نفوذی بین ۱.۳ تا ۱.۸ متر در بتن را دارد. به اعتقاد برخی کارشناسان ویران کردن تونلهای حماس احتمالا با این بمبها و همینطور موشکهای نقطهزن معمول میسر نیست و باید از بمبهایی با قدرت تخریب بیشتر و بزرگتر استفاده شود.
مسئله دیگری که ممکن است دستوپای اسرائیل را برای استفاده از سلاحهای پرقدرت نابودکننده تونلها ببندد، گروگانهای اسرائیلی هستند. پیشتر یک سخنگوی گروه افراطی حماس گفته بود که این گروگانها که تعدادشان بیش از ۲۲۰ نفر برآورد شده، در تونلهای غزه نگهداری میشوند.
چالش چهارم، غافلگیری و تأثیرات روانی وجود تونلهاست. تأثیرات روانی وجود این تونلها بر روی نیروهای اسرائیلی را هم نباید نادیده گرفت. این نگرانی وجود دارد که بهدلیل ناشناختهبودن این تونلها، نیروهای اسرائیلی با حملات غافلگیرانه حماس روبهرو شوند.
نگرانی مایکروسافت از دخالت ایران چین و روسیه در انتخابات آمریکا
شرکت مایکروسافت ادعا کرد احتمالا ایران، روسیه و چین، تلاشهای جدیدی برای دخالت در انتخابات ۲۰۲۴ ریاستجمهوری آمریکا دارند.
به گزارش شبکه خبری سیانبیسی، مایکروسافت مدعی شده که تهران، پکن و مسکو احتمالا پیش از انتخابات پیشروی ریاستجمهوری آمریکا و سایر انتخابات مهم در سراسر جهان، بهدنبال نفوذ و تلاشهای مداخلهجویانه جدید خواهند بود.
مرکز تحلیل تهدیدات مایکروسافت (MTAC) همچنین در گزارش خود نوشت: انتظار میرود هر سه کشور در بحبوحه درگیریهای منطقهای بالقوه و جاری، بهدنبال شکل دادن به نتایج ژئوپلیتیکی به نفع خود هستند. در این میان، روسیه همچنان مهمترین و قدرتمندترین تهدید برای انتخابات آتی ایالات متحده است و تاثیر در آن میتواند مسیر حمایت از کییف و نتیجه جنگ اوکراین را تعیین کند.
این تحلیل میافزاید: برای ایران، روسیه و چین، این رئیسجمهوری بعدی آمریکاست که جهت درگیریها و نتیجه آن را تعیین خواهد کرد. انتخابات ۲۰۲۴ ریاستجمهوری آمریکا میتواند نخستین انتخاباتی باشد که در آن، بازیگران مستبد بهطور همزمان تلاش دارند در نتیجه انتخابات دخالت کنند و بر آن اثر بگذارند.
نویسندگان این گزارش همچنین ادعا کردند که احتمالا تلاش این سه کشور برای مداخله در پلتفرمهای آنلاین به شکلی متفاوت از سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ خواه بود. امروزه ساختار رسانههای اجتماعی آمریکا بیش از گذشته تصویری شده، و میمها، گیفها، پادکستها، کلیپهای ویدیویی و اینفلوئنسرها، ابزارهای عملیات نفوذ امروزی هستند.
مرکز تحلیل تهدیدات مایکروسافت با بیان اینکه «تاکنون شاهد هیچگونه تاثیر قابلتوجهی در انتخابات یا علاقهمندی از سوی بازیگران تاثیرگذار وابسته به تهران را شاهد نبودهایم»، نوشتت: انتظار داریم که با افزایش تنشها در خاورمیانه، این امر تغییر کند و احتمالا ایران یک بازیگر مُخرب باقی خواهد ماند که در مراحل پایانی و هدفمندتر چرخه انتخابات پیشروی آمریکا، مداخله خواهد کرد.
این گزارش در زمینه دخالت احتمالی پکن نیز ادعا میکند که چین در سه سال گذشته و بهطور چشمگیری دامنه و پیچیدگی فعالیتهای نفوذ آشکار و پنهان خود را در سراسر جهان افزایش و عملیات مخفیانه رسانههای اجتماعی خود را گسترش داده است. مسکو، تهران و پکن ممکن است استفاده از عملیات هک و نفوذ را بهعنوان بخشی از عملیات خود علیه ایالات متحده در نظر بگیرند.
روزنامهنگار آمریکایی: اسرائیل همان اشتباه ما را مرتکب میشود
روزنامهنگار و نویسنده آمریکایی تاکید کرد پایانی برای جنگ اسرائیل و حماس وجود ندارد.
فرد کاپلان در تحلیلی که هفتهنامه «اسلیت» منتشر کرده، مینویسد: به نظر میرسد به سه علت، نقطه پایانی پیشروی جنگ اسرائیل و حماس وجود ندارد. نخست آن که هر دو طرف منازعه اهداف حداکثری را تعیین کردهاند. هدف حماس محو دولت اسرائیل از روی نقشه زمین است و هدف اسرائیل نابودی حماس بهعنوان نیروی سیاسی حاکم بر غزه و بهعنوان نیرویی نظامی که میتواند تهدیدی برای آن رژیم باشد، تعیین شده است. اسرائیل راه به جایی نمیبرد و حتی اگر ارتش اسرائیل همه فرماندهان حماس را نیز از نظر فیزیکی حذف کند، افراد دیگری جایگزین آنان خواهند شد. این امر بهویژه با توجه به آمار بالای تلفات در غزه که محصول قدرت انفجاری بالای بمبهای اسرائیل میباشد تشدید خواهد شد.
علت دوم این است که هیچیک از طرفین، تمایلی به سازش ندارند. دلیل سوم آن که فشار بیرونی تنها میتواند اهداف دو طرف منازعه را تعدیل کند، اما کمتر احتمال دارد که قادر به متوقف ساختن جنگ باشد و صرفا میتواند محدودیتهایی را اعمال نماید.
شواهدی وجود دارند که نشان میدهند سعودیها در آستانه مذاکره با اسرائیل برای عادیسازی روابط بودند امری که احتمالا دلیل اصلی حمله حماس علیه اسرائیل بوده است. رهبران حماس قصد داشتند سرنوشت فلسطینیان را بهعنوان مسئله اصلی در منطقه دوباره مطرح کنند. آنان تاکنون در دستیابی به این خواسته خود موفق شدهاند. حتی اگر همسایگان عرب اسرائیل علاقهمند به عادیسازی باشند، تا زمانی که اسرائیل در حال کشتار غیرنظامیان فلسطینی است، نمیتوانند به عادیسازی رابطه با اسرائیل مبادرت ورزند.
زمانی که بایدن در تلآویو حضور یافت، در جلسه کابینه اسرائیل شرکت کرد و از وزرای اسرائیلی پرسید که برای روز پس از پایان جنگ چه برنامهای دارند. مشخص شد که وزرا هیچ برنامهای نداشتند. بایدن همانطور که در سخنرانیهای عمومیاش مطرح کرده تاکید دارد که ایالات متحده به حملات ۱۱ سپتامبر با خشم پاسخ داد درست شبیه همان کاری که اکنون اسرائیل انجام میدهد، اما اشاره میکند که آمریکا در این مسیر اشتباهاتی نیز مرتکب شد. تهاجم آمریکا علیه عراق بدون داشتن برنامهای برای پس از جنگ باعث شد تا کل منطقه برای چندین دهه پس از آن بیثبات شود. بایدن به اسرائیلیها گفت: «شما آن اشتباهی که ما مرتکب شدیم را تکرار نکنید».
با این وجود، به نظر میرسد اسرائیل دقیقا در حال ارتکاب همان اشتباه است. اسرائیل به مردم شمال غزه هشدار داده که آنجا را ترک کنند، اما بسیاری از اهالی غزه شاید صدها هزار نفر مایل یا قادر به انجام این کار نیستند. هرچه غیرنظامیان فلسطینی بیشتری در این جنگ کشته شوند، اسرائیل بیش از پیش، موقعیت خود و حمایت کشورهای جهان را از دست خواهد داد. اسرائیل بیش از هر زمان دیگری، این حمایت را از دست داده است.
نتانیاهو تنها فردی بوده که بیامان با هر نوع راهحلی مخالفت کرده است. نتانیاهو همچنین اجازه داد تا شهرکهای اسرائیلینشین در کرانه باختری ایجاد شوند تصمیمی که خود باعث رادیکالتر شدن فلسطینیان و اقداماتشان شده و جذابیت ایده سازش با اسرائیل را کاهش داده است.
فوران اعتراضات در سراسر جهان علیه اسرائیل ادامه خواهند یافت. نتانیاهو و دیگر مقامهای اسرائیلی ممکن است به این اعتراضات نگاه کرده و با خود بگویند: «اگر جهان حتی پس از کشته شدن صدها شهروند اسرائیلی توسط حماس با ما ابراز همدردی نمیکند پس به جهنم! ما کاری که فکر میکنم باید انجام دهیم را انجام خواهیم داد».
افزایش ارتکاب قتلهای انتقامجویانه علیه فلسطینیان، تنها باعث تشدید مخالفتها علیه اسرائیل خواهد شد. حتی اگر اسرائیل در نبرد کوتاهمدت پیروز شود، در جنگ بلندمدت متحمل شکست میشود.
شورای آتلانتیک: ممکن است افزایش تنشها بین غرب و ایران تهران را به سمت غنیسازی 90 درصد سوق دهد
اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک در یادداشتی از دنی سیترینوویچ، عضو میز خاورمیانه شورای آتلانتیک و فرمانده سابق در واحد اطلاعات دفاعی رژیم صهیونیستی در روز 9 نوامبر 18 آبانماه به بررسی تاثیرات جنگ حماس و اسرائیل بر مذاکرات و برنامه هستهای ایران پرداخته است و عنوان میدارد: جنگ غزه احتمالاً استراتژی هستهای ایران را تغییر نخواهد داد. با این حال، رسیدن به یک توافق بلندمدت را دشوار خواهد کرد.
شورای آتلانتیک عنوان میدارد: از زمان آغاز جنگ غزه، موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال این عملیات آشکار شد. ایران که حماس را مهره فلسطینی میداند و از آن حمایت نظامی و اقتصادی میکند، برای دستیابی به دو هدف اصلی تلاش میکند. اول اینکه جامعه بینالمللی به آتشبسی برسد که حاکمیت حماس در نوار غزه را حفظ کند و در نتیجه اسرائیل را از دستیابی به هدف خود یعنی از بین بردن تواناییهای نظامی و سیاسی حماس در جنگ باز دارد و دوم، «تشویق» نیابتیهای خود (به رهبری حزبالله لبنان) برای حمله به اسرائیل، درست در آستانه جنگ گسترده به منظور توقف تلاشهای نظامی اسرائیل و جلوگیری از ریشهکن کردن حماس.
این اندیشکده آمریکایی میافزاید: ایران در حال حاضر از حمله گسترده به ایالات متحده خویشتنداری میکند (به استثنای شبه نظامیانی که به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه برای جلوگیری از تشدید تنش حمله میکنند)... با در نظر گرفتن این موضوع، یکی از سؤالات اصلی این است که آیا و چگونه درگیری اسرائیل در غزه بر استراتژی هستهای تهران تأثیر میگذارد؟
آتلانتیک در ادامه اظهار میدارد: تا امروز، ایران تا 60 درصد غنیسازی میکند و تصمیم داشته که از آستانه 90 درصدی غنیسازی درجه نظامی عبور نکند. ایران در ماه اوت، درست چند هفته قبل از جنگ غزه، همچنین به تفاهم برای گفتوگوهای گستردهتر با ایالات متحده دست یافت که نتیجه آن تمایل ایران برای کاهش اورانیوم غنیشده در ازای کمکهای اقتصادی در قالب لغو مسدود کردن منابع مالی ایران در سراسر جهان بود.
در ادامه این یادداشت عنوان شده: با این وجود، کارزار در غزه نباید استراتژی هستهای ایران را تغییر دهد. در حال حاضر، بازدارندگی ایران کار میکند، زیرا تهران هیچ بهایی برای فعالیتهای نیابتی خود با حوثیها در یمن، شبه نظامیان شیعه در عراق و حزبالله لبنان نمیپردازد. از بسیاری جهات، ایران حتی ممکن است فکر کند که بازدارندگی متعارفش (همراه با یک برنامه هستهای قوی بدون ساخت بمب) کافی است و عبور از روبیکون هستهای (نقطهگریز هستهای و توانمندی کامل برای ساخت بمب هستهای) لازم نیست. شورای آتلانتیک همچنین ادامه میدهد: این واقعیت که ایالات متحده در برابر حملات در سوریه و عراق واکنشهای جزئی نشان میدهد تنها میتواند این درک را در تهران تقویت کند، همانطور که ارتش ایالات متحده دیگر ایران را در افغانستان و عراق (به جز حضوری محدود) محاصره نمیکند.
اندیشکده آتلانتیک میافزاید: حتی اگر ایران در برنامه هستهای خود پیشرفت چشمگیری نداشته باشد، فشار سیاسی و اقتصادی که در نتیجه حمایت تهران از حماس و تضعیف روابط ایران و آمریکا انتظار میرود، انگیزه ایران برای محدود کردن برنامه هستهای خود را کم خواهد کرد.
آتلانتیک میافزاید: اگر فشار اعمال شده بر ایران از طریق دیگر ابزارها - تحریم موشکهای بالستیک و اقدامات علیه ایران توسط شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی- اضافه شود، تهران در انجام اقدامات مرتبط با برنامه هستهای خود مانند محدود کردن بازرسیهای هستهای تردید نخواهد کرد. با در نظر گرفتن این گزینه، در سال پیش رو ممکن است با افزایش تنشها بین غرب و ایران بر سر برنامه هستهای پیشرفته ایران مشخص شود که ممکن است تهران را به سمت غنیسازی 90 درصد سوق دهد. آتلانتیک مدعی است: نتیجه این است که جنگ غزه روابط کوتاهی را که در چند ماه گذشته بین ایالات متحده و ایران ایجاد شده بود، احتمالاً تا حد غیرقابل برگشتی تضعیف کرد. این واقعیت تأثیر بسزایی بر چشمانداز توافق در مورد پرونده هستهای ایران خواهد داشت و بیثباتی و سردرگمی شدیدی را در مورد برنامه هستهای تهران (در جهان) ایجاد میکند.
در پایان این یادداشت عنوان شده است: مصونیتی که ایران از آن برخوردار است، تنها ارزیابی این کشور را تقویت میکند که در حال حاضر، هیچ تهدید ملموسی برای ایران و در نتیجه برنامه هستهای آن وجود ندارد.
تاریخ خبر: ۱٤۰۲/۰۸/۲۰، ۰۷:۵۶:۲۲ بازدیدها: 203